per
موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور
تحقیقات مرتع و بیابان ایران
1735-0875
2383-1138
2008-11-21
15
3
295
303
103718
Research Paper
مقایسه پنج روش اندازهگیری فاصلهای تعیین تراکم در بوته زارهای تنگ لایبید یزد
Comparison of five distance methods for estimating density on Shrub Communities in Tang-Laybid Yazd
علی بمان میرجلیلی
ha.mirjaliligmail.com
1
قاسمعلی دیانتی تیلکی
dianatitilaki@yahoo.com
2
ناصر باغستانی
n_baghestani@yahoo.com
3
کارشناس ارشد مرتع داری, دانشکده منابع طبیعی و علوم دریایی دانشگاه تربیت مدرس
استادیارگروه مرتع داری, دانشکده منابع طبیعی و علوم دریایی دانشگاه تربیت مدرس
استادیار پژوهشی مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی یزد
در این تحقیق مقایسه پنج روش اندازهگیری فاصلهای تعیین تراکم، شامل روشهای نقطه مرکز یک چهارم، نزدیکترین فرد، نزدیکترین همسایه، زوج تصادفی و زاویه منظم در بوتهزارها از نظر صحت بررسی شد. گونه های مورد مطالعه در مناطق کوهستانی درمنه کوهی(Artemisia aucheri) و در منطقه دشتی علف شتر(Cornulaca monacantha) بود. بدین ترتیب سه سایت مطالعاتی در مرتع تنگ لایبید استان یزد با پوششهای متفاوت انتخاب گردید. در هر سایت منطقه کلید مشخص شد و محدودههایی به ابعاد (100×40) متر مربع انتخاب و کلیه بوتههای مورد نظر در این سطح شمرده شدند و این روش به عنوان شاهد در نظر گرفته شد و کلیه روشها با این روش با استفاده از طرح بلوک کاملا تصادفی با سه تکرار و با استفاده از آزمون دانکن مقایسه شدند، بدین ترتیب که در هر منطقه کلید در هر تکرار سه ترانسکت 100 متری به فاصله 10 متر ایجاد گردید در طول هر ترانسکت 10 نقطه که فاصله آنها از همدیگر10 متر بود مشخص گردید. برای هر یک از روشهای فاصلهای تعداد30 اندازه نمونه در هر تکرار در هر روش مورد نظر اجرا گردید. الگوی پراکنش در هر منطقه با استفاده از دو شاخص فاصلهای هاپکینز و ابرهارت محاسبه شدند. نتایج نشان داد که در منطقه دشتی با تراکم واقعی 38/0پایه در متر مربع با الگوی پراکنش کپهای و کپهها به صورت یکنواخت، روش نقطه مرکز یک چهارم، نزدیکترین برآورد به مقدار شاهد ارائه نموده است. در دامنه غربی منطقه کوهستانی با تراکم واقعی8/1 پایه در متر مربع با الگوی پراکنش تصادفی به سمت یکنواختی و بندرت کپهای روش نزدیکترین همسایه، نزدیکترین برآورد به مقدار شاهد ارائه نموده و در دامنه شرقی منطقه کوهستانی با تراکم واقعی 9/2 پایه در متر مربع و الگوی پراکنش تصادفی به سمت یکنواختی، روش نزدیکترین همسایه، نزدیکترین برآورد به مقدار شاهد ارائه نموده است. بنابراین در مراتع بوتهزار با پوشش حدود 10 درصد و الگوی پراکنش کپهای، روش نقطه مرکز یک چهارم و در مراتع درمنهزار با پوشش حدود20-16 درصد و الگوی پراکنش یکنواخت، روش نزدیکترین همسایه جهت تعیین تراکم توصیه میگردد.
Five distance sampling techniques used to estimate density for Artemisia aucheri and Cornulaca monacantha species in this survey include: point center quarter, closest individual, nearest neighbor, random pairs and angle order methods. Sampling was conducted within 3 (40 m ×100 m) sampling areas selected in TangLaybid. 30 points were selected equidistant apart along 10 randomly located 100-m transects for measurement of distance within each sampling area. Density obtained by each method was compared to the total count in a randomized complete design and Duncan’s test. Hopkines and Eberhardt indices were used to detect dispersion pattern of plants. The point center quarter method provided a reliable estimate of density for Cornulaca monacantha in the community with density of 0.38/ and a clumped distribution. The nearest neighbor method gave a reliable estimate of density for Artemisia aucheri in the communities with density of 1.8/ and 2.9/ and a tendency toward uniformity. Results showed that the point center quarter method can give reliable results in shrub communities with cover around 10% and a clumped pattern while the nearest neighbor method can give a reliable estimate in communities with cover between 16-20% and a uniform pattern.
https://ijrdr.areeo.ac.ir/article_103718_b7d31dc8ea83853511c06beb2a37d10b.pdf
تنگ لایبید
علف شتر
درمنه کوهی
شاخص هاپکینز
شاخص ابرهارت
تراکم
روش فاصلهای
Density
Tang-Laybid
Cornulaca monacantha
Artemisia aucheri
distance sampling techniques
per
موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور
تحقیقات مرتع و بیابان ایران
1735-0875
2383-1138
2008-11-21
15
3
304
319
103719
Research Paper
منشأیابی رسوبات بادی منطقه دشت مختاران بیرجند
The study of eolian sediment origin (case study: Mokhtaran-Birjand plain)
علی اکبر صفدری
safdari660@yahoo.com
1
زهرا محمودی
2
هادی معماریان خلیل آباد
3
کارشناس ارشد شرکت مهندسین مشاور آبخیزگسترشرق
کارشناس شرکت مهندسین مشاور آبخیزگسترشرق
کارشناس ارشد شرکت مهندسین مشاور آبخیزگسترشرق
جلوگیری از حرکت رسوبات بادی در مناطق برداشت یک کار بنیادیست و عملیات اجرایی بایستی بیشتر در منطقه برداشت متمرکز شود. به منظور منشأیابی رسوبات بادی دشت مختاران بیرجند از روش گام به گام ارائه شده توسط اختصاصی و همکاران استفاده شد. این کار طی دو مرحله انجام گرفت. ابتدا جهتیابی قطاع برداشت و سپس مکانیابی. به منظور جهتیابی قطاع برداشت دشت مختاران بیرجند ابتدا اطلاعات مربوط به جهت طوفانهای گردوخاک منطقه با تکمیل پرسشنامه از ساکنین محدوده اطراف ارگ بدست آمد. سپس تصاویر ماهوارهای و عکسهای هوایی مربوط به دو دوره زمانی با یکدیگر مقایسه شد و با استفاده از تصویر ماهوارهای و بازدیدهای صحرایی مرفولوژی تپههای ماسهای ارگ تعیین گردید. درنهایت با مطالعه رژیم باد و رسم گلبادها، بادهای فرساینده و مؤثر در تشکیل تپههای ماسهای شناسایی شد. پس از مشخص شدن قطاع برداشت(دشتسرهای مشرف به تپههای ماسهای)، فاز مکانیابی نقاط برداشت آغاز گردید. در این مرحله با مطالعه ژئومرفولوژی قطاع برداشت و نمونه برداری از رخسارههای این قطاع اقدام به بررسی گرانولومتری، مرفوسکپی و نهایتاً کانی شناسی رسوبات تپه های ماسهای و قطاع برداشت گردید و ارتباط ژنتیکی عناصر با یکدیگر بررسی شد. در نهایت با بررسیهای بعمل آمده مشخص شد که منشأ اصلی رسوبات موجود در ارگ مختاران بیرجند ناشی از وجود تشکیلات زمینشناسی شیست- فیلیت1، سنگهای کالردملانژ و سایر سازندهای حساس واقع در شرق و جنوب شرق منطقه میباشد که در اثر فرسایش آبی، در بخشهای مختلف دشت مختاران رسوب مینماید. در اثر عمل بادهای فرساینده و شدید شرقی و جنوب شرقی در منطقه، این رسوبات دوباره برداشت شده و با طی مسیری در محدوده دق رسوب می نمایند. این رسوبات بارها توسط بادهای منطقه(بادهای شمال شرقی، شمالی، غربی) در داخل ارگ جابجا شده و تشکیل تپههای ماسهای از نوع ستارهای شکل نموده است. بنابراین با توجه به مطالعات انجام شده و بازدیدهای انجام شده میتوان گفت که رخساره ژئومرفولوژی نهشتههای ریزدانه- عمدتاً اراضی زراعی واقع در شرق و جنوب شرق منطقه در اولویت اول و طبقه فعال، رخساره منطقه پخش سیلاب(بسترمسیل ها و خشکه رودها) واقع در بخش شرقی ارگ در اولویت دوم و نیمه فعال و رخسارههای ژئومرفولوژی شورهزار و رخساره کویر زرده واقع در محدوده دق در اولویت سوم وکم فعال قرار دارند.
In the wind erosion process, there are three areas: detachment area, transport area and deposition area. The prevention of sediments movement in the detachment area is a basic task. Knowing origin of sediments of sand dunes, the recognition of the detachment regions is necessary. In order to origin study of eolian sediments in the Mokhtaran plateau, step-by-step method (Ekhtesasi-Ahmadi) was used. This study is done at tow stages: direction finding and location finding. To direction finding of taking sector, firstly by questionnaire completion, local winds information were gathered. Then satellite image (ETM+, 2002) and field investigations, the erg morphological map was provided. By studying of wind regime and wind rose drawing, the erosive winds were recognized. After recognition of taking sector (surrounding pediments of sand dunes), the location finding phase was started. In this stage by geomorphologic studying of taking sector and sampling into facieses, the mineralogical and morphoscopical studies of sand dunes and taking sector sediments were done. At least, the study shows that KUPH (schist and phyllit), Colored melonged and other sensitive formations in the east and southeast areas are basic sources of eolian sediments for Mokhtaran erg, which deposited by water erosion in the different parts of Mokhtaran plateau. In consequence of east and southeast erosive winds, these sediments are taken and deposited around of DAGH. These sediments were displaced so much time by winds that have different directions inside of the erg (north and northwest winds) and formed pyramid sand dunes. Thus in order to preventing of wind erosion, the initial sources i.e. KUPH formation and surrounding pediments must have in mind.
https://ijrdr.areeo.ac.ir/article_103719_651c1e9b21f4198aa109ef4b496d769c.pdf
ارگ
تپههای ماسهای
فرسایش بادی
جهتیابی
قطاع برداشت
مکانیابی
مختاران
Erg
sand dunes
Wind erosion
Mokhtaran
per
موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور
تحقیقات مرتع و بیابان ایران
1735-0875
2383-1138
2008-11-21
15
3
320
347
103990
Research Paper
بررسی قابلیت دادههای سنجنده های TM و ETM+ در برآورد پوشش گیاهی مراتع مناطق خشک - مطالعه موردی استان مرکزی
Reliability of ETM+ and TM data for estimating vegetation cover of arid areas rangelands (case study Markazi province of Iran)
حسین ارزانی
email:harzani@ut.ac.ir
1
سید حسن کابلی
2
حمید رضا میرداوودی
3
مهدی فرحپور
4
استاد دانشکده منابع طبیعی دانشگاه تهران
دانشجوی دکتری مرتعداری دانشکده منابع طبیعی دانشگاه تهران
مربی پژوهشی مرکز تحقیفات کشاورزی و منابع طبیعی استان مرکزی
- استادیار پژوهشی مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور
ارزیابی مراتع به مفهوم بررسی مستمر این اراضی با توجه به تغییرات دائمی، اهمیت اکولوژیک و جایگاه خاص اقتصادی که به خود اختصاص دادهاند، اهمیت ویژهای دارد. وسعت زیاد مراتع و محدودیت امکانات جهت مطالعه و ارزیابی منظم مراتع، کاربرد فناوریهای نوین را ضروری میسازد. این تحقیق به منظور بررسی امکان برآورد پوشش گیاهی مراتع با استفاده از اطلاعات رقومی تصاویر ماهوارهای، شکل گرفت. جهت ارزیابی قابلیت تصاویر ماهواره لندست در تأمین اهداف مورد نظر، تصاویر سنجنده ETM+ از سالهای مورد مطالعه تهیه شد و جهت انجام تحقیق، مراتع استان مرکزی مد نظر قرار گرفت، پس از اعمال تصحیحات اتمسفریک و ژئومتریک شاخصهای گیاهی توصیه شده در مورد پوشش گیاهی مناطق خشک و نیمه خشک از تصاویر استخراج گردید، تصحیحات تابش سنجی در مرحلهای مجزا اعمال و سایر مراحل بر اساس روش قبلی پی گرفته شد. متغیرهای پوشش گیاهی(تاج پوشش یکسالهها، تاج پوشش گیاهان علفی، تاج پوشش گندمیان، تاج پوشش بوتهایها، کل تاج پوشش گیاهی) در پنج مکان مختلف در طول پنج سال اندازهگیری گردید. مطالعه متغیرها در درون 60 پلات مستطیل شکل با مساحت دو متر مربع در طول چهار ترانسکت ثابت 400 متری انجام شد. اندازهگیریها در سالهای 1377 تا 1381 تکرار شد. با بررسی همبستگی دادههای زمینی مورد مطالعه با شاخصهای استخراج شده، شاخص با بالاترین همبستگی مورد توجه قرار گرفته، رابطه بین شاخص مناسب و متغیرهای سطح خاک تعیین شد. قبل از انجام این مراحل دادههای تعدادی از پلاتها (15 پلات) بصورت تصادفی از روندکارحذف و پس از تعیین رگرسیون به منظور بررسی کارایی رگرسیون در برآورد واقعیت زمینی بکار گرفته شد. در یک مرحله دیگر بدون حذف پلاتهای یاد شده اقدام به برازش معادله حاصل از دادههای چهار سال در برآورد واقعیت زمینی سال پنجم گردید. در یک مرحله میانگین دادههای هر ترانسکت معیار بررسی روابط و برازش معادله قرار گرفت. نتایج حاصل از معادلات ارائه شده به کمک آزمون تی با واقعیت زمینی مقایسه شد. اغلب شاخصهای به کار رفته دارای همبستگی معنیدار با تغییرات پوشش گیاهی بودند ولی معادلات برآورد شده که در تخمین پوشش گیاهی بکار رفتند، در برخی موارد پاسخ نادرست ارائه کردند. این نتیجه در خصوص فرمهای رویشی که حضور مؤثری در ترکیب گیاهی نداشتند، بیشتر دیده شد. در مجموع، بکارگیری دادهها در سطح ترانسکت و استفاده از معادلات هر منطقه(حاصل از دادههای چهار سال) در برآورد واقعیت زمینی همان مناطق (در سال پنجم)، مناسبترین راه در کاربرد این روش تعیین شد. انتظار می رود با به بکارگیری دادههای سنجندههای با تعداد باند و تفکیک مکانی بیشتر، دستیابی به نتایج مناسبتری میسر شود. استفاده از فناوریهای طیف سنجی در راستای تفکیک اثرهای خاک لخت زمینه و پوشش خشک از پوشش گیاهی سبز نیز میتواند در افزایش دقت ارزیابی پوشش گیاهی مراتع از طریق اطلاعات رقومی، مؤثر باشد.
Importance of permanent range assessment is advice, because of continuous change, ecological aspects and economy of rangelands. The wide area of rangelands and facilities limitation for regular monitoring cause the requirement of the remote sensing application. The objective of present study was investigation on reliability of ETM+ data for vegetation estimation. The study was carried out in Markazi province for five years. Satellite data of same time of grand truth data was obtained for each year. Vegetation indices were calculated after radiometric and geometric correction of images. Canopy cover of annual species, herbaceous species, grasses, shrub and total cover in five sites during five years were measured. Measurements were carried out in 60 plots two square meters rectangular quadrates along four 400 meter parallel transects. Before processing of the information, 15 random selected quadrates were kept for test of equation. In other case all data of four years was applied to calculate equation between vegetation indices and ground data and data of fifth years was used for test of model. Considering small area of quadrates against 30*30 meter pixel and probability of error involved with coordinate measurement by GPS correlation between mean data of each transect and indices also was studied. The results obtained from equation were compared with actual cover data using student t-test. Most indices have significant correlation with cover data, however sometimes equation did not gave correct estimation of cover compared with actual data. This was happened for life form that did not make considerable percent of vegetation composition. Generally application of transect data and calculation of equation based on four years data to estimate of fifth years canopy cover was more suitable way of using satellites data. Certainly using satellite system with more bands and better resolution and doing soil background correlation in arid regions would give better results.
https://ijrdr.areeo.ac.ir/article_103990_89f45b5a8125b4e622d4a69dda46f2ca.pdf
ارزیابی
دورسنجی
استان مرکزی
پوشش گیاهی
مناطق خشک
Assessment
Remote Sensing
Markazi Province
Vegetation cover
arid area
per
موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور
تحقیقات مرتع و بیابان ایران
1735-0875
2383-1138
2008-11-21
15
3
348
359
103991
Research Paper
آت اکولوژی دو گونه مرتعی Agropyron pectiniforme و Bromus tomentosus در استان مازندران
Autecology of two range plants species of Bromus tomentosus and Agropyron pectiniforme in Mazandaran Province
حسن قلیچ نیا
ms_ghelichh@yahoo.com
1
امرعلی شاهمرادی
shahmoradi@rifr-ac.ir
2
صدیقه زارع کیا
szarekia@yahoo.com
3
استادیار پژوهشی مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی استان مازندران.
استادیار پژوهشی، بخش تحقیقات مرتع، مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور
کارشناس ارشد پژوهشی، بخش تحقیقات مرتع، مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور
مطالعه عمل و رفتار فردی گونههای مرتعی و رابطه هر یک از آنها با اجزاء زنده و غیرزنده اکوسیستمهای مرتعی، به منظور بدست آوردن اطلاعات لازم در مورد گونهها که اساس و پایه مدیریت مراتع قرار گیرد، ضروری و مهم است. در اکولوژی مرتع، این قبیل مطالعات به عنوان آت اکولوژی گونههای مرتعی مد نظر قرار میگیرد. در این تحقیق آت اکولوژی دوگونه مرتعی Agropyron pectiniforme و Bromus tomentosus در استان مازندران مورد مطالعه قرار گرفت. خصوصیات رویشگاهی شامل توپوگرافی، اقلیم، خاک، گونههای همراه و چگونگی حضور این گونه در پوشش گیاهی تعیین گشت. همچنین فنولوژی و سیستم ریشه هر یک از دو گونه یاد شده بررسی شد. نتایج نشان داد که رویشگاههای گونه Agropyron pectiniforme در دامنه ارتفاعی 1200 تا3000 متر از سطح دریا درخاکهای با بافت لومی و سیلتی لومی با هدایت الکتریکی 94/0-45/0 دسی زیمنس بر متر و اسیدیته 86/7-7 رویش دارد. بارندگی در رویشگاههای این گونه 653-320 میلیمتر و میانگین دمای سالانه 2/16-2/7 درجه سانتیگراد میباشد. بطور متوسط، پوشش تاجی این گونه 22/7 درصد و فراوانی آن 6/36 درصد تعیین گردید. ریشه این گیاه از نوع افشان بوده و عمق ریشه به طور متوسط 21 سانتیمتر میباشد. مرحله رشد رویشی این گونه از اوایل فروردین تا اوایل اردیبهشت ماه، مرحله گلدهی از اواسط اردیبهشت تا اواسط خرداد و مرحله رسیدن بذر در اوایل تیر ماه میباشد. گونه Bromus tomentosus در دامنه ارتفاعی 3300-2300 متر از سطح دریا در خاکهایی با بافت لومی و سیلتی لوم با هدایت الکتریکی 72/0-40/0 دسی زیمنس بر متر و اسیدیته 47/7-21/7 رویش دارد. متوسط بارندگی در رویشگاههای این گونه 653 – 510 میلیمتر و میانگین دمای سالانه 2/7 درجه سانتیگراد میباشد. بررسی نحوه حضور این گونه در پوشش گیاهی رویشگاههای مختلف آن نشان داد که متوسط پوشش تاجی 75/16درصد و فراوانی آن 3/58 درصد میباشد. ریشه این گیاه از نوع افشان بوده و عمق ریشه به طور متوسط 27 سانتیمتر است. مرحله رشد رویشی این گونه مرتعی از اواسط فروردین تا اواسط اردیبهشت، مرحله گلدهی آن از اواخر اردیبهشت تا اواخر خرداد و مرحله رسیدن بذر اواخر تیر میباشد. در برنامه های مدیریت رویشگاههای مرتعی دو گونه یاد شده لازم است که ویژگیهای اکولوژیک آنها مد نظر مدیران منابع طبیعی و مرتعداران قرار گیرد
Providing information about range plant species, to be used as the main basis for managing rangelands, necessitates studying their ecological behavior and relationship with biotic and abiotic components of rangeland ecosystems. In rangeland ecology, this type of studies is considered as autecology of range plant species. This research was conducted to study autecology of two range plant species of Bromus tomentosus and Agropyron pectiniforme in Mazandaran Province. Site characteristics, including topography, climate, soil, and accompanied plant species were determined. For each of the two species, phenology, root system, and their way of presence in the vegetation cover of rangeland ecosystem were examined. The results showed that Agropyron pectiniforme grows in locations with an elevation range of 1200-3000 m above sea level. Soil texture of growing areas is loamy or silty-loam. Soil electrical conductivity (EC) is 0.45-0.94 ds/m, while soil pH is 7 to 7.86. Annual precipitation at its ecological habitats is 320-653 mm; and average annual temperature is 7.2-16.2 degree of centigrade. Canopy cover and frequency for this species were 7.22% and 36.6%, respectively. The root system of this range plant species is fibrous and distributes among soil particles down to the depth of 21 centimeter. Vegetative growth stage of this species starts in late March and ends in late April. Its flowering stage is from early May until early June, and seed ripening is in late June. The results of study on Bromus tomentosus showed that this plant grows in locations with an elevation range of 2300-3300 m above sea level. Soil texture of growing areas is loamy or silty-loam. Soil electrical conductivity (EC) is 0.40-0.72 ds/m while soil pH is 7.21 to 7.47. Annual precipitation at its ecological habitats is 510-653 mm; and average annual temperature is 7.2 degree of centigrade. Canopy cover and frequency for this species were 16.75% and 5.73%, respectively. The root system of this species is fibrous and distributes among soil particles down to the depth of 27 centimeter. Its vegetative growth stage starts in early April and ends in early May. Flowering stage of this range plant is from mid May until mid June, and seed ripening occurs in mid July. Ecological characteristics of these two range plant species need to be considered in management programs of related rangeland ecosystems.
https://ijrdr.areeo.ac.ir/article_103991_57971adfe8b12c568f91c51c7a5092a3.pdf
Agropyron pectiniforme
Bromus tomentosus
آت اکولوژی
استان مازندران
Autecology
Agropyron pectiniforme
Bromus tomentosus
Mazandaran province
per
موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور
تحقیقات مرتع و بیابان ایران
1735-0875
2383-1138
2008-11-21
15
3
360
368
103992
Research Paper
ارزیابی نظرات بهرهبرداران در ارتباط با کشت آتریپلکس در مراتع زرند ساوه
Evaluation of Atriplex canescens planting in Zarand-e-Saveh rangelands
عباس حنطه
a.hente@yahoo.com
1
ناصر انصاری
ansaririfr@rifr-ac.ir
2
محمد علی زارع چاهوکی
3
استادیار مجتمع آموزش عالی وزارت جهاد کشاورزی
مربی پژوهشی مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور
استادیار دانشکده منابع طبیعی دانشگاه تهران
این پژوهش به منظور ارزیابی نظرات بهرهبرداران در ارتباط با کشت آتریپلکس در مراتع زرند ساوه انجام شد. بدین منظور پرسشنامهای در زمینه ارزیابی اثرات کشت آتریپلکس تهیه و نسبت به تکمیل آن از 35 نفر پاسخگو در 9 روستای منطقه اقدام شد. پاسخگویان این بررسی از بین کلیه اهالی و بهطور تصادفی انتخاب شدند. بر اساس نتایج نظرسنجی از بهرهبرداران بعد از کشت آتریپلکس، وضعیت پوشش گیاهی بومی منطقه بهبود یافته، ترکیب دامهای منطقه ثابت مانده و از گیاه آتریپلکس تنها بهعنوان خوراک دام استفاده میشود. اغلب بهرهبراداران معتقدند که کشت آتریپلکس باعث افزایش تولید علوفه شده و کیفیت علوفه تولیدی نیز بهتر گردیده و در نتیجه تولید مواد لبنی و گوشت افزایش یافته است. بهرهبرداران معتقدند که فون منطقه تغییر کرده است. گروهی از بهرهبرداران نیز عقیده دارند که بر اثر استفاده از این گیاه، دامها دچار ضایعات رودهای، شیوع اسهال و سقط جنین شدهاند. اثرات مذکور به دلیل چرای یکدست و زودرس است، بنابراین با مدیریت صحیح میتوان از آتریپلکس بهعنوان علوفه بهرهبرداری کرد.
This study was conducted to evaluate Atriplex canescens planting in Zarand-e-Saveh rangelands. For this purpose, a questionnaire about effects of Atriplex planting was prepared to be replied by randomly selected people whose herds use the rangelands. The questions were answered by 35 persons in 9 different villages. According to the answers, vegetation cover of the subject rangelands has been improved, the composition of herds is constant, and Atriplex plants are used only for grazing. Most of the herders believe that planting by Atriplex resulted in increase of production and quality of range forage, and consequently dairy products and meat production were boosted. Herders think that the fauna of the area has been changed. Conversely, some herders declare that grazing of Atriplex caused some gut damages, diarrhea and abortion in grazing animals. We believe that the reasons of these problems are early season grazing and also lack of diversity in plant composition (mono culturing).
https://ijrdr.areeo.ac.ir/article_103992_31e485794eceaf8e4342ac19bb820fe8.pdf
آتریپلکس
بوتهکاری
نظرسنجی
زرند ساوه
Atriplex canescens
planting
questionnaire
Zarand-e-Saveh
per
موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور
تحقیقات مرتع و بیابان ایران
1735-0875
2383-1138
2008-11-21
15
3
369
378
103993
Research Paper
اثر شدت چرا بر خصوصیات خاک در مراتع ییلاقی چرندو در استان کردستان
Effect of grazing intensities on the soil physical properties and Vegetation cover of Charandoo summer rangelands in Kurdistan Province
حمید رضا مرادی
morady5hr@yahoo.com
1
سید خلاق میرنیا
2
شادی لاهورپور
3
استادیار گروه آبخیزداری، دانشکده منابع طبیعی دانشگاه تربیت مدرس
دانشیار گروه خاک شناسی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه تربیت مدرس
دانش آموخته کارشناسی ارشد گروه مرتع داری، دانشکده منابع طبیعی دانشگاه تربیت مدرس
مراتع حدود چهلوسه درصد از خشکیهای کره زمین را به خود اختصاص داده و تأمین کنندة قسمت عمدة علوفه مصرفی دامهای جهان می باشند که از لحاظ تولید و حفظ منابع آب، خاک و پوشش گیاهی بسیار حائز اهمیت می باشند. نظر به سطح وسیع مراتع استان کردستان و با توجه به اینکه چرای مراتع توسط دامهای ساکنین منطقه امری اجتنابناپذیر است، بنابراین اثر چرای دام روی خاک مراتع چرندو واقع در بیست و سه کیلومتری شمال سنندج در مناطق مرجع (با چرای سبک)، کلید(با چرای متوسط) و بحرانی(با چرای سنگین ) مورد بررسی قرار گرفت. در این تحقیق فاکتورهای تولید به روش مضاعف و درصد پوشش، سنگ و سنگریزه، لاشبرگ و خاک لخت به روش ترانسکت برآورد شد. بررسی فاکتورهای فیزیکی( جرم مخصوص ظاهری، درصد تخلخل، درصد محتوای رطوبتی و نسبت ثبات خاکدانه) در مناطق سهگانه با ده تکرار صورت گرفت. بررسی نتایج آماری نشان داد که چرای دام اثر معنیداری بر تولید و درصد پوشش دارد. عامل مهمی که اثر تردد دام را بر خاک نشان میدهد، جرم مخصوص ظاهری خاک است. اندازهگیری جرم مخصوص ظاهری حاکی از همسویی آن با افزایش شدت چرای دام در مراتع مورد بررسی است. به طوری که به تناسب افزایش شدت چرا، بر جرم مخصوص ظاهری خاک افزوده می شود. مقادیر درصد محتوای رطوبتی، درصد تخلخل و نسبت ثبات خاکدانه تحت تأثیر افزایش شدت چرا در منطقه کاهش می یابند. طبق نتایج بدست آمده از این تحقیق به نظر می رسد که چرا باعث ایجاد تغییرات عمده در خاک سطحی میشود. با توجه به اینکه منطقه طرح از بارندگی مناسب سالانه برخوردار می باشد، بنابراین چنانچه فشار چرا در حد متوسطی باشد، خاک منطقه قادر خواهد بود خسارتهای ناشی از لگدکوبی دام را بهبود بخشیده و جبران نماید.
Rangelands have covered the majority of the continents and 43 percent of the all lands round the world cattle; so, they are very important in production and protection of water resource, soil and plant cover. The vast areas of rangelands of Kurdistan province are grazed by cattle. The main objective of this study was to determine the cattle grazing intensities effect on the soil of Charandoo rangelands which is located 23 km north of Sanandaj. Three different grazing site of: reference (light grazing) ere chosen as the study area. Forage production and physical soil factors such as bulk density, percent of porosity, water content and aggregate stability were measured by standard methods. Ten replications were used in this experiment. The statistical results show that cattle grazing have a significant effect on the plant cover and production. The soil bulk density increased significant with intensive grazing. The water content, percent of porosity and the proportion of the aggregate stability decreased as the result of intensive grazing. The final results indicate that cattle grazing may cause rather big changes on the physical properties of surface soil. As the project region enjoys suitable yearly rainfall, if the intensity of grazing is in a moderate level, the region will be ale to recompense and to make better tolerance the damages arisen from cattle trampling.
https://ijrdr.areeo.ac.ir/article_103993_6dc9a4ae03dac0bca66f74ef5478cf75.pdf
شدت چرا
خصوصیات فیزیکی خاک
مراتع ییلاقی
چرندو
grazing intensity
physical soil properties
summer rangelands
Charandoo
per
موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور
تحقیقات مرتع و بیابان ایران
1735-0875
2383-1138
2008-11-21
15
3
379
394
104390
Research Paper
تأثیر گونه Eucalyptus camaldulensis Dehnh. و خاک بر پالایش ازت معدنی سیلاب- ایستگاه پژوهشی آبخوانداری گربایگان فسا
Effects of soil and Eucalyptus camaldulensis Dehnh. rooting zone on the removal of inorganic nitrogen compounds from floodwater, Gareh-Baygan Plain, Iran
مهرداد محمدنیا
mohammadnia@farsagres.ir
1
چه فوزیا اسحاک
2
سید آهنگ کوثر
3
رزنانی ابوبکر
4
استادیار پژوهشی، مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی استان فارس
استاد دانشگاه پوترا مالزی
استاد پژوهشی، بازنشسته سازمان ترویج، آموزش و تحقیقات کشاورزی
استاد دانشگاه پوترا مالزی
نیترات و آمونیوم، دو شکل معدنی عمدهی نیتروژن، از جمله آلایندههای محیطزیست بهویژه منابع آب محسوب میشوند. در این میان، نیترات به دلیل سهولت حرکت فوقالعاده در آب و خاک و عامل بروز برخی سرطانهای دستگاه گوارش در بزرگسالان و بیماری متهموگلوبینمیا در نوزادان، مورد توجه بیشتری نسبت به آمونیوم که در خاک کم تحرکتر است، واقع شده است. در این پژوهش، تأثیر خاک و ریشه گاه درختان Eucalyptus camaldulensis Dehnh. بر میزان نیترات و آمونیوم محلول در سیلاب در دو حالت ستون های اشباع و غیراشباع بررسی شد. همچنین، ضرایب انتشار (D) و تأخیر حرکت (R) نیترات در ستون های اشباع با استفاده از اندازهگیریهای آزمایشگاهی و پس از تعیین مقادیر Kd (ضریب تبدیل خطی معادله لانگمویر) و θ (ظرفیت حجمی آب خاک اشباع)، بدست آمدند. مقدار R، برای کلیه ستونهای اشباع 39/2 و Dبرای ستون های غیراشباع و اشباع بهترتیب برابر با 57/7 و 18/10 سانتیمتر مربع بر ساعت محاسبه گردید. نهالهای گونه Eucalyptus camaldulensis Dehnh. به خوبی از عهدهی پالایش نیترات برآمدند. ضریب پالایش برای نهالهای 30 سانتیمتری در حالت اشباع، 18/30 درصد و برای حالت غیراشباع در مزرعه و با نهالهای 18 ماهه، 71/84 درصد نسبت به شاهد برآورد شد که مؤید نقش مؤثر گونه یادشده به عنوان پالاینده گیاهی ((phytoremediator نیترات در بهبود کیفیت آب زیرزمینی ایستگاه پژوهشی آبخوانداری کوثر میباشد. ازت آمونیومی به دلیل جذب به وسیلهی خاک وگیاه، در زه آب ستون ها قابل اندازهگیری نبود.
Nitrate and ammonium are matters of concern as the two main inorganic nitrogenous species causing soil and water pollution. Nitrate, due to it's high mobility in soil and water systems, and due to it's involvement in gastric cancer in adults and methemoglobinemia in infants, is being more deleterious, as compared to ammonium. The main objective of this study was to determine the effects of soil and Eucalyptus camaldulensis Dehnh. rooting zone on the nitrate and ammonium removal from leaching water in saturated (laboratory) and semi-saturated soil columns (open field). The nitrate retardation factor (R), was 2.39 on the average, and nitrate dispersion coefficient (D) was equal to 7.57 and 10.18 cm2 hr-1 in control and planted saturated columns, respectively. Soil Kd was 0.35 in the nitrate batch adsorption isotherms. Planted columns, in both saturated and semi-saturated conditions, removed nitrate dramatically as compared to the controls. The removal coefficients were 30.18% and 84.71% for the saturated and semi-saturated columns, respectively. Consequently, based on the results one can say Eucalyptus camaldulensis Dehnh. is a suitable candidate as a nitrate phytoremediator.
https://ijrdr.areeo.ac.ir/article_104390_f64b91508527992b4e8e8c68ef2dcf37.pdf
گیاه پالایی
نیترات
آمونیوم
آبخوانداری
اکالیپتوس کامالدولنسیس
phytoremediation
Nitrate
Ammonium
aquafer management
Eucalyptus camaldulensis
per
موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور
تحقیقات مرتع و بیابان ایران
1735-0875
2383-1138
2008-11-21
15
3
395
402
104391
Research Paper
بررسی تأثیر چرای مراتع بروموس – یونجه دیم، آتریپلکس و پسچر غلات بر عملکرد برههای نژاد شال
Effect of grazing of pastures of Brom
us–Medicago, Atriplex and cereal straw on Shal sheep breed yield
محمد حسین هادی تواتری
haditavatori@yahoo.com
1
احمد اکبری نیا
2
محمود خسروی فرد
3
مربی پژوهشی مرکز تحقیات کشاورزی و منابع طبیعی قزوین.
مربی پژوهشی مرکز تحقیات کشاورزی و منابع طبیعی قزوین
کارشناس ارشد پژوهشی مرکز تحقیات کشاورزی و منابع طبیعی قزوین
در آزمایشی افزایش وزن روزانه برههای نژاد شال در دوران شیرخوارگی و چرای مراتع دستکاشت بروموس- یونجه دیم، آتریپلکس و پسچرغلات مورد بررسی قرار گرفت. 61 رأس بره 105 روزه تغذیه شده با شیر مادر از مراتع و پسچرفوق بطور متوالی استفاده نمودند. افزایش وزن روزانه برهها در هر یک از مراتع محاسبه گردید. دادههای بدست آمده در قالب طرح کاملاً تصادفی و مدل فاکتوریل با عوامل جنس بره(نر یا ماده)، تیمار( نوع مرتع) و کوواریته وزن اولیه مورد تجزیه آماری قرار گرفتند. نتایج نشان داد که عامل جنس معنیدار نبود. عامل تیمار در سطح احتمال 1% معنیدار شد. اثر متقابل جنس و تیمار و نیز کوواریته وزن برهها در دوران شیرخوارگی معنیدار نبودند(05/0< p ). بیشترین افزایش وزن مربوط به دوره شیرخوارگی (6 ± 182 گرم در روز ) و کمترین آن بهترتیب مربوط به تیمارهای آتریپلکس (10± 42 گرم در روز ) و پسچرغلات (4 ± 68 گرم در روز ) بود. نتایج آزمایش نشان داد که در شرایط منطقه، تغذیه برهها از مرتع آتریپلکس همانند مرتع بروموس – یونجه دیم و پسچرغلات می تواند نیاز آنها را در حد نگهداری تأمین نماید و به عنوان یک منبع علوفهای در تناوب چرایی در مناطق استپی مورد چرای دام قرار گیرد
The performances of Shal sheep breed were investigated in sukling and grazing periods in 2006.with 61 lambs utilized ewes milk 105 days of ages. They had grazed the pastures of Alfalfa-Bromus and Atriplex , and aftermath of barley and wheat respectively. Daily gain of lambs were measured in each periods. Data were analyzed through factorial model and by completely random design. Results indicated that nutrition periods were significantly different (p<0.01) but the factors of sex of lamb, sex period and covariate of initial weight of lamb had not significant(p>0.05). Sukling period had the highest daily gain(182±6 gr/day) . Atriplex and aftermath of barley and wheat had the least performances (42±10 and 68±4 g/day, respectively).This result proves that Atriplex pasture like Alfalfa-Bromus pasture and aftermath of barley and wheat can supply maintenance requirement of lamb. It can be utilized as a source of roughage for grazing intermittence in semi-arid regions.
https://ijrdr.areeo.ac.ir/article_104391_0f06983b2b659b6038f2364b11d9706e.pdf
آتریپلکس
چرای دام
گوسفند شال
افزایش وزن
Atriplex
Grazing
Shal sheep
gain
per
موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور
تحقیقات مرتع و بیابان ایران
1735-0875
2383-1138
2008-11-21
15
3
403
414
104392
Research Paper
بررسی عوامل محیطی مؤثر بر پراکنش چند گونة گیاهی مناطق بیابانی (مطالعة موردی: حاشیه کویر چاه بیکی استان یزد)
Environmental effective factors on distribution of arid plants
(Case study: Chahbyki region of Yazd province)
محمد علی زارع چاهوکی
mazare@ut.ac.ir
1
مرجان شفیعزاده
2
استادیار گروه احیاء مناطق خشک و کوهستانی دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه تهران
کارشناس ارشد بیابانزدایی دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه تهران
این تحقیق به منظور بررسی رابطة بین حضور گونههای گیاهی با عوامل محیطی در محدودة حاشیه کویر چاه بیکی استان یزد انجام شد. بعد از تهیه نقشه پوشش گیاهی در منطقة معرف هر تیپ رویشی با روش تصادفی-سیستماتیک در امتداد 5 ترانسکت 500 متری 50 پلات نمونهبرداری مستقر شد. اندازة پلاتهای نمونهبرداری با توجه به نوع و پراکنش گونههای گیاهی به روش حداقل سطح تعیین شد. در داخل پلاتها، فهرست گیاهان موجود، درصد تاج پوشش و تعداد گیاهان تعیین گردید. همچنین در داخل هر پلات، پروفیل حفر شد که با توجه به مرز تفکیک افقها در منطقه و نوع گیاهان موجود از دو عمق 0-30 و 30-80 سانتیمتر نمونه خاک برداشت شد و خصوصیات درصد رس، سیلت، ماسه، آهک، گچ، اسیدیته، هدایت الکتریکی، سدیم، کلسیم، منیزیم، کلرید، کربنات، بیکربنات و سولفات اندازهگیری گردید. به منظور تعیین رابطة حضور گونههای گیاهی با عوامل محیطی از روش رگرسیون لجستیک استفاده شد. نتایج این تحقیق نشان میدهد که مهمترین خصوصیات مؤثر بر پراکنش پوشش گیاهی منطقه، سنگریزه، رطوبت اشباع، آهک، میزان اسیدیته و هدایت الکتریکی خاک است. حضور گونههای Cornulaca monacanthaو Calligonum comosum با سنگریزه عمق اول خاک رابطه مثبت و با رطوبت اشباع عمق دوم رابطه منفی دارد. افزایش آهک خاک باعث حضور گونه Seidlitzia rosmarinus میشود. حضور گونه Haloxylon aphyllumبا اسیدیته خاک بیشترین ارتباط را دارد. افزایش هدایت الکتریکی باعث حضور گونهTamarix ramosissima میشود.
The aim of this research was to study the relationships between presence of plant species and environmental factors in Chabeyki region of Yazd province. After delimitation of the study area, sampling was performed using randomized-systematic method. Within each type 5 parallel transects with 500 m length, each containing 50 quadrates (according to vegetation variations) were established. Quadrate size was determined for each vegetation type using the minimal area method. Soil samples were taken from 0-30 and 30-80 cm in starting and ending points of each transect. Measured soil properties included gravel, texture, available moisture, saturation moisture, organic matter, lime, gypsum, pH, electrical conductivity and soluble ions (Na+, K+, Mg2+, Ca2+, Cl-, , and ). Logistic regression technique was used to analyze the collected data. The results showed that the vegetation distribution is mainly related to soil characteristics such as gravel, saturation moisture, EC, pH, and lime. The presence of Cornulaca monocantha andCalligonum comosum has negative relation with saturation moisture and positive relation with gravel. Haloxylon aphyllum has also positive relation with pH. While, the presence of Seidlitzia rosmarinus has positive relation with Lime. EC has positive relation with the presence of Tamarix ramosissima.
https://ijrdr.areeo.ac.ir/article_104392_59950acdaba527c406e0e8f01e578a37.pdf
پیشبینی حضور گونه گیاهی
رگرسیون لوجستیک
عوامل محیطی
کویر چاه بیکی
Chahbeiki
environmental factors
Logistic regression
Prediction of plant species
per
موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور
تحقیقات مرتع و بیابان ایران
1735-0875
2383-1138
2008-11-21
15
3
415
422
104393
Research Paper
تعیین ارزش غذایی گیاه علوفهای جاشیر(Prangos ferulacea) در مراحل مختلف فنولوژی در مراتع سارال کردستان
Determination of nutritive value of Prangos ferulacea forages in different
phenological stages in Saral rangelands, Kurdistan Province
رحمن ابن عباسی
res.ebneabbsi@yahoo.com
1
حسین معروفی
hosein-marofi@gmail.com
2
مربی پژوهشی مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی کردستان
مربی پژوهشی مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی کردستان
به منظور تعیین ارزش غذایی گیاه جاشیر در سه مرحله فنولوژی رشد، گلدهی و بذردهی در منطقه سارال، 30 رویشگاه به روش تصادفی مشخص و تعداد 30 نمونه درحوزه اکولوژیکی سارال با 2 پایه گیاهی و 5 تکرار در مراحل مختلف فنولوژی تهیه شد. پس از خشک کردن نمونهها در آزمایشگاه، با استفاده از روش متداول A.O.A.C فاکتورهای ماده خشک، پروتئین خام، چربی خام، الیاف خام، انرژی کل، خاکستر خام و عناصر معدنی پرمصرف و کممصرف شامل کلسیم، فسفر، سدیم، پتاسیم، منیزیوم، مس، منگنز، روی و آهن در این نمونهها اندازهگیری شد. نتایج به دست آمده نشان داد که میزان پروتئین خام در مراحل رشد رویشی، گلدهی و بذردهی بهترتیب2/15، 4/9 و2/7 درصد و الیاف خام نیز بهترتیب 8/15، 9/27 و 2/29 درصد بود که برای هر دو ویژگی اختلاف معنیداری بین مراحل سهگانه فنولوژی مشاهده شد (05/0P< ). متوسط عناصر پر مصرف کلسیم، فسفر، سدیم و منیزیوم بهترتیب7/1 ،17/0 ، 02/0 و 31/0 درصد ومتوسط عناصر کممصرف مس و روی بهترتیب 8 و 6/32 میلیگرم در کیلوگرم اندازهگیری شد. به لحاظ تغذیه دام به استثناء فسفر و سدیم، کلیه مواد معدنی بالای سطح بحرانی قرار داشت
For determining the nutritional value of Prangos ferulacea roughage in vegetative, flowering and seeding phenological stages, 30 samples were collected including five replication and two plants. After drying, using A.O.A.C method the attributes of dry matter, crude protein, crude fat, crude fiber, gross energy, crude ash as well as the minerals Ca, P, Na, K, Mg, Cu, Mn, Zn and Fe were measured. The results showed significant differences (P<0.05) for both attributes in triple phonological stages: 15.2, 9.4 and 7.2 percent, and 15.8, 27.9 and 29.2 percent for crude protein and crude fiber, respectively. The macro elements minerals Ca, P, Na and Mg were measured 1.7, 0.17, 0.02, and 0.31 p.p.m. and the micro elements minerals Cu and were measured 8.0 and 32.6 p.p.m.. As a livestock forage, the mineral amounts, except P and Na, determined above the critical level in this species in Saral region.
https://ijrdr.areeo.ac.ir/article_104393_adbe9b84e03e3eef6478c0930e5c064e.pdf
گونه غالب
جاشیر
ارزش غذایی
مراتع سارال
کردستان
Dominant species
Prangos ferulacea
nutritive value
Saral rangelends
Kurdistan province