موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور
تحقیقات مرتع و بیابان ایران
1735-0875
2383-1138
16
1
2009
05
22
بررسی تغییرات مورفولوژیک- فیزیولوژیک دو گونه مرتعی Puccinellia distance و Aeluropus littoralis برای مقابله با خشکی و شوری
1
10
FA
اصغر
قاسمی فیروزآبادی
عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی, مربی گروه مرتع و آبخیزداری دانشگاه آزاد اسلامی- واحد میبد یزد
aliasghar_ghasemif@yahoo.com
محمد
جعفری
استاد، دانشکده منابع طبیعی دانشگاه تهران
jafari@ut.ac.ir
حسین
حیدری شریف آباد
دانشیار پژوهشی، مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور
haidari@rifr-ac.ir
حسین
آذرنیوند
دانشیار،گروه احیای خشک و کوهستانی دانشکده منابع طبیعی دانشگاه تهران
azar@ut.ac.ir
حمیدرضا
عباسی
مربی پژوهشی، بخش تحقیقات بیابان، مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور
abasi@rifr-ac.ir
بررسی و تعیین مقاومت گیاهان به خشکی و همچنین شوری خاک ازجمله عوامل مهم در انتخاب گونههای مناسب برای اصلاح مراتع میباشد. بنابراین هدف کلی این تحقیق مقایسه دو گیاه از نظر مقاومت به خشکی و شوری و همچنین امکان مقایسه از نظر تولید ماده خشک آنها میباشد. گونههای انتخابی شامل <em>Puccinellia distance</em> <em> </em>و <em>Aeluropus littoralis</em> میباشند. این بررسی به صورت طرح آزمایشی دوبار خرد شده در قالب بلوکهای کامل تصادفی به اجرا درآمد. دو گونه فوق تحت دو تیمار اصلی آبیاری با فواصل 7 و 14 روزه قرار گرفتند. تیمار فرعی شامل تیمارهای شوری به صورت شوری شاهد(آب معمولی)، 100،150، 200 میلیمولار کلروسدیم بود. بررسیهای مرفولوژیک شامل تعیین درصد پژمردگی گونهها، تعیین پتانسیل آب برگ و تعیین عملکرد (تولید) گونههای فوق بود. بررسیهای آناتومی گیاهان شامل ساختار تشریحی برگ بود. نتایج این آزمایشها نشان داد که با افزایش زمان تنش درصد پژمردگی در گونه <em>Ae-li</em> بیشتر از گونه <em>Pu-di</em>افزایش یافت. همچنین با افزایش تنش میزان وزن خشک ساقه و وزن خشک کل گونههای فوق کاهش یافت که میزان کاهش عملکرد در <em>Ae-li</em><em> </em>بیشتر از گونه <em>Pu-di</em> بود. در مجموع، نتیجهگیری شد که گونه <em>Pu-di</em><em> </em>مقاومت بیشتری به خشکی و گونه <em>Ae-li</em><em> </em>مقاومت بیشتری به شوری از خود نشان داد. <br />
مقاومت به خشکی,مقاومت به شوری,تیمار,عملکرد,ساختار تشریحی,پتانسیل آب برگ
https://ijrdr.areeo.ac.ir/article_103220.html
https://ijrdr.areeo.ac.ir/article_103220_39abbab1da54c8e4e9c3bd9e74ca60f5.pdf
موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور
تحقیقات مرتع و بیابان ایران
1735-0875
2383-1138
16
1
2009
05
22
بررسی استقرار و سازگاری چند گونة گراس مرتعی در مراتع نیمهاستپی منطقه کهک قم
11
21
FA
سید مهدی
ادنانی
مربی پژوهشی مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی استان قم
mehdiadnani@yahoo.com
عباس
پورمیدانی
0000-0002-3793-2325
مربی پژوهشی مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی استان قم
abbas.pourmeidani@gmail.com
مهدی
فرحپور
استادیار پژوهشی موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور
<em> </em>با توجه به نقش مؤثر اکوسیستمهای مرتعی در تأمین علوفه مورد نیاز دامها و در نتیجه اهمیت آن در تولید فرآوردههای دامی و سیر قهقرایی حاکم بر این عرصهها در بسیاری از نقاط کشور، مقوله اصلاح و احیای مراتع از جایگاه مهمی برخوردار میباشد. بدین منظور باید ضمن مطالعه شرایط محیطی (شامل اقلیم، خاک و . . .)، گیاهان سازگار در هر ناحیه آب و هوایی را تعیین نموده و با توجه به آستانه بردباری این گیاهان در برابر شرایطی چون خشکی، گرما، سرما، شوری و . . . ، از آنها برای احیای مراتع مخروبه یا در حال تخریب استفاده نمود. مطالعه حاضر با هدف بررسی و معرفی چند گونه گراس سازگار با مراتع مناطق نیمهاستپی به منظور افزایش تولید علوفه در مراتع کمبازده، در منطقه وشنوه با ارتفاع 2000 متر از سطح دریا و بارندگی سالانه 290 میلیمتر اجرا شد. بدینمنظور، پس از آمادهسازی عرصه کاشت، بذرهای 12 گونه گراس مرتعی در قالب طرح آزمایشی بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار طی سالهای 1377 تا 1379 به اجرا درآمد. طی این سالها سه مرحله کشت انجامشد که کشت اول و دوم در سالهای 77 و 78 به علت عدم بارندگی کافی و پراکنش نامناسب آن ناموفق بود. کشت سوم در سال 1379 و یادداشتبرداریها به مدت سه سال انجامشد. پس از سه سـال، گـونههـای <em> Festuca rubra</em>، <em> Festuca ovina</em>،<em> Elymus junceus </em> و<em>Agropyron trichophorum </em> حذف شده و گونههای<em>Agropyron cristatum </em>،<em> Agropyron desertorum</em>،<em> Stipa barbata </em> بیـن 25 تا 35 درصـد و گونههای <em> Bromus tomentellus</em>،<em> Hordeum bulbosum </em>،<em> Secale montanum </em> و<em> Psatyrostachys fragilis </em> بین 55 تا 80 درصد مستقر شدند. گونههای <em> Psatyrostachys fragilis</em> و<em> Secale montanum</em> در سال اول، سایر گونهها (بجز<em> Stipa barbata</em>) در سال دوم و<em>Stipa barbata </em> در سال سوم وارد مرحله زایشی شدند. نتایج تجزیه واریانس دادهها نشان داد، گونههای تحت بررسی از نظر درصد زندهمانی در سال سوم پس از کاشت با یکدیگر در سطح احتمال 1% اختلاف معنیداری دارند. همچنین مقایسه میانگین درصد زندهمانی گراسهای مختلف نشان داد، گونههای <em>Psatyrostachys fragilis</em> و <em>Hordeum bulbosum</em> بهترتیب بیشترین درصد زندهمانی را در بین گونههای مستقر شده داشتهاند، بنابراین استقرار و سازگاری بهتری نسبت به شرایط اقلیمی و خاک منطقه در مقایسه با سایر گراسهای تحت آزمایش داشتند.
سازگاری,گراسهای مرتعی,منطقه نیمهاستپی قم
https://ijrdr.areeo.ac.ir/article_103222.html
https://ijrdr.areeo.ac.ir/article_103222_25aafd24462d2858bbcfee594c26e8d1.pdf
موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور
تحقیقات مرتع و بیابان ایران
1735-0875
2383-1138
16
1
2009
05
22
ارزیابی محصول علوفه و سازگاری هفت جمعیت شبدر قرمز (Trifolium pratense L.) بصورت کشت خالص و مخلوط با فستوکا بلند (Festuca arundinacea Schreb.) در مراتع البرز شمالی
22
33
FA
صادق
پورمرادی
مربی پژوهشی مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی استان مازندران
spour272@yahoo.com
علیاشرف
جعفری
0000-0002-1211-3796
aajafari@rifr-ac.ir
به منظور بررسی عملکرد علوفه خشک و سودمندی کشت مخلوط شبدر و فستوکای بلند در مقایسه با کشت خالص آنها، 7 اکوتیپ شبدر قرمز و یک اکوتیپ فستوکای بلند بصورت تککشتی و کشت مخلوط با نسبت 50 درصد شبدر و 50 درصد فستوکا در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با 3 تکرار در مراتع ییلاقی استان مازندران در سالهای 84-1382 مورد ارزیابی قرار گرفتند. دادههای مربوط به هر سال مورد تجزیه ساده و دادههای 2 سال در قالب طرح اسپلیت پلات در زمان تجزیه شدند و میانگین تیمارها توسط آزمون دانکن دستهبندی شدند و برای سودمندی کشت مخلوط از نسبت برابری زمین استفاده شد. نتایج بدست آمده در سال اول نشان داد که تفاوت بین کشت خالص و مخلوط معنیدار بود. میانگین عملکرد علوفه خشک در کشتهای خالص شبدر، فستوکا و کشت مخلوط بهترتیب 5199، 2078 و2981 کیلوگرم در هکتار بود. در سال دوم تفاوت معنیداری بین تیمارها مشاهده نشد و میانگین عملکرد تککشتی در شبدر قرمز، فستوکا و کشت مخلوط آنها بهترتیب 3059، 3014 و 3024 کیلوگرم در هکتار بود که نشاندهنده غالب بودن فستوکا در سال دوم آزمایش بود. در مقایسه بین هفت اکوتیپ شبدر قرمز در شرایط تککشتی، اکوتیپهای 1568، 1753، 618 و 2086 با میانگین 4300 تا 4800 کیلوگرم در هکتار عملکرد علوفه بیشتری داشتند. در بین آنها اکوتیپ 1753 با منشأ ارومیه به دلیل شکل رویشی خوابیده، از مزیت نسبی بهتری در رابطه با مقاومت به چرای دام برخوردار بود و جهت احداث چراگاه در منطقه توصیه شد. برای کشت مخلوط شبدر 2086 و فستوکا، با متوسط محصول علوفه مخلوط 4047 و 3987 کیلوگرم در هکتار و نسبت برابری زمین 09/1 و 18/1 بهترتیب در سال اول و دوم نسبت به بقیه اکوتیپها سودمندی بیشتری برای کشت مخلوط با فستوکا داشت. <br />
کشت مخلوط,عملکرد علوفه,شبدر قرمز,فستوکای بلند
https://ijrdr.areeo.ac.ir/article_103225.html
https://ijrdr.areeo.ac.ir/article_103225_09ffe86cbbbcf892269aa0ec9495ff6b.pdf
موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور
تحقیقات مرتع و بیابان ایران
1735-0875
2383-1138
16
1
2009
05
22
تأثیر تنش خشکی بر برخی از خصوصیات مورفولوژیکی گیاه تاغ (Haloxylon aphyllum)
34
43
FA
محمد هادی
راد
0000-0002-0126-3553
مربی پژوهشی مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی استان یزد
mohammadhadirad@gmail.com
محمد علی
مشکوه
استادیار پژوهشی، مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی استان یزد
مهدی
سلطانی
کارشناس تحقیقاتی، مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی استان یزد
تأثیر تنش خشکی بر برخی از خصوصیات مورفولوژیکی گیاه تاغ (<em>Haloxylon aphyllum</em>) با استفاده از لایسیمترهای وزنی زهکشدار از سال 1380 لغایت 1384 در ایستگاه تحقیقات بیابانزدایی شهید صدوقی یزد مورد بررسی قرار گرفت. تیمارهای رطوبتی شامل ظرفیت گلدانی(شاهد)، یک سوم ظرفیت گلدانی و تنش خشکی بود که در قالب طرح پایه کاملا<sup>"</sup> تصادفی و با سه تکرار اعمال شد. با کنترل رطوبت خاک، آب مورد نیاز برای رسیدن به رطوبت مورد نظر در اختیار گیاهان قرار گرفت، ضمن اینکه در تیمار تنش خشکی، پس از استقرار کامل نهالها، آبیاری قطع شد. تیمارهای رطوبتی طی دو فصل رویش اعمال شد و تأثیر آن بر فاکتورهای مورفولوژیکی شامل ارتفاع، قطر و حجم تاج پوشش، طول برگ و تعداد گره در واحد طول برگ و وزن تاج پوشش مورد بررسی قرار گرفت. نتایج حاصل نشان داد که میزان رطوبت خاک بر فاکتورهای مورد اندازهگیری شامل ارتفاع، حجم تاج پوشش، تعدادگره در واحد طول برگ تاثیر معنیداری نداشت، در حالی که بر وزن خشک اندام هوایی (004/0=<em>P</em>)، قطر تاج پوشش (030/0=<em>P</em>) و طول برگ (010/0=<em>P</em>) تأثیر معنیداری داشت. <br />
تاغ,تنش خشکی,خصوصیات مورفولوژیکی
https://ijrdr.areeo.ac.ir/article_103227.html
https://ijrdr.areeo.ac.ir/article_103227_746069da08bcc6336d486b9eecb4b1ef.pdf
موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور
تحقیقات مرتع و بیابان ایران
1735-0875
2383-1138
16
1
2009
05
22
بررسی نمایههای ارزیابی پدیدههای ترسالی و خشکسالی: SPI, PNPI, Nitzche)) (مطالعه موردی، استان مازندران)
44
54
FA
شهرام
خلیقی سیگارودی
استادیار گروه احیاء مناطق خشک و کوهستانی، دانشکده منابع طبیعی دانشگاه تهران
khalighi@ut.ac.ir
سیدعلی
صادقی سنگدهی
دانشجوی کارشناسیارشد بیابانزدایی، دانشکده منابع طبیعی دانشگاه تهران و عضو باشگاه پژوهشگران جوان دانشگاه آزاد اسلامی، واحد قائم شهر.
alival2006@yahoo.com
خالد
اوسطی
دانشجوی کارشناسیارشد آبخیزداری، دانشکده منابع طبیعی دانشگاه تهران و عضو باشگاه پژوهشگران جوان دانشگاه آزاد اسلامی، واحد سنندج
یوسف
قویدل رحیمی
دانشجوی دکترای اقلیمشناسی، دانشگاه اصفهان.
در این تحقیق دادههای بارش سالانه یک دوره آماری 26 ساله (1384- 1359) برای ایستگاههایی از استان مازندران به منظور تحلیل آماری بارش و تعیین سالهای مرطوب و خشک مورد استفاده قرار گرفت. به منظور تعیین و تفکیک سالهای مرطوب، نرمال و خشک از نمایههای مختلف رطوبتی استفاده شد. از نظر تفکیک سالهای مرطوب و خشک، در ایستگاههای مورد مطالعه اغلب بارش نرمال بوده و سالهای خشک و مرطوب نیز بصورت دورهای قابل مشاهده میباشند که سالهای دارای بارش نرمال از فراوانی و استمرار بیشتری نسبت به سالهای مرطوب و خشک برخوردارند. از میان نمایههای بارش استاندارد شده (<em>SPI</em>)، درصد بارش نرمال <em>(</em><em>(PNPI</em>و نیچه (<em>Nitzche</em>) که در این تحقیق مورد استفاده قرار گرفتهاند، مدل بارش استاندارد شده (<em>SPI</em>) به دلیل داشتن قابلیتهای بیشتر ازجمله تفکیک دقیقتر طبقهها در هر یک از پدیدههای ترسالی و خشکسالی، دقت بالاتر در جداسازی دورههای مرطوب و خشک و حساسیت بیشتر به تغییرات بارش بهترین مدل به منظور تعیین خصوصیات آماری بارش (شدت و فراوانی) و تفکیک ترسالیها و خشکسالیها در استان مازندران شناخته شده است. <br />
بارش استاندارد شده ( SPI),درصد بارش نرمال ( PNPI),مدل نیچه,ترسالی,خشکسالی,مازندران
https://ijrdr.areeo.ac.ir/article_103229.html
https://ijrdr.areeo.ac.ir/article_103229_20bc7206f63991eb583be76f4ffb05c6.pdf
موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور
تحقیقات مرتع و بیابان ایران
1735-0875
2383-1138
16
1
2009
05
22
بررسی تأثیر عملیات اصلاحی بر شاخصهای سلامت مرتع در مراتع پارک جهان نما (استان گلستان)
55
65
FA
زید
احمدی
مربی دانشگاه آزاد اسلامی واحد آزادشهر
aliabadi2004@yahoo.com
غلامعلی
حشمتی
دانشیار دانشکده مرتع و آبخیزداری دانشگاه علوم کشاورزی ومنابع طبیعی گرگان
heshmati@gau.ac.ir
مهدی
عابدی
دانشجوی دکتری مرتعداری دانشگاه تربیت مدرس
abedimai@gmail.com
مدیران مرتع باید در خصوص عوامل اکولوژیکی که سلامت مرتع را تعیین می نمایند، آگاهی داشته باشند. در این تحقیق از مدل آنالیز عملکرد چشمانداز برای ارزیابی سلامت مرتع در سه چشمانداز استفاده شد. نمونهبرداری در سه ترانسکت 50 متری انجام شد و 11 فاکتور مربوط به خاک بر روی آنها اندازهگیری شد. سه مشخصه عملکردی شامل نفوذپذیری، پایداری و چرخه غذایی عناصر در سه چشمانداز 1- مرتع قرق کامل 2- مرتع قرق نیمهرهاشده 3 - مرتع قرق رهاشده و مناطق مجاور آنها برآورد شد. نتایج نشان داد که بین سه مشخصه عملکردی اختلاف معنیدار وجود دارد. همچنین بین مقادیر سه مشخصه عملکردی در سه چشمانداز و مناطق مجاور آن تفاوت معنیدار وجود دارد. مقادیر میانگین سه ویژگی عملکرد در "قطعات اکولوژیکی" نسبت به بین قطعات بالاتر میباشد. بر اساس نتایج بالا، عملیات اصلاحی مرتع باعث کنترل چرا شده و شاخصهای سلامت مرتع در قرق کامل را ارتقاء داد. <br />
سلامت مرتع,عملیات اصلاحی و قرق مرتع
https://ijrdr.areeo.ac.ir/article_103232.html
https://ijrdr.areeo.ac.ir/article_103232_bf9ba7b3dd7ce8c0cbcb941b3bce0c2c.pdf
موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور
تحقیقات مرتع و بیابان ایران
1735-0875
2383-1138
16
1
2009
05
22
بررسی عملکرد بذر و محصول علوفه در ارقام و ژنوتیپهای Agropyron cristatum در منطقه معتدل سرد شمال لرستان در شرایط دیم و فاریاب
66
78
FA
ابراهیم
رحمانی
استادیار پژوهشی، مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی استان لرستان.
e_rahmani1339@yahoo.com
علیاشرف
جعفری
دانشیار پژوهشی، مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور
ایمان
قلعهنادر
دانشآموخته کارشناسیارشد اصلاح نباتات، دانشگاه آزاد بروجرد
به منظور بررسی عملکرد دانه و محصول علوفه در ژنوتیپهای علف گندمی تاجدار ((<em>Agropyron cristatum</em>، 18 ژنوتیپدر دو آزمایش آبی و دیم در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در سال 1382 در ایستگاه تحقیقات بروجرد برای صفات تاریخ ظهورسنبله، تاریخ گردهافشانی، تاریخ شیریشدن، تاریخ رسیدنبذر، تراکم ساقه، طول سنبله، طول پدانکل، وزن هزاردانه، عملکرد بذر، شاخص برداشت، تعداد بذر در سنبله، وزن بذر در سنبله، عملکرد علوفه و ارتفاع بوته مورد ارزیابی قرار گرفتند. پس از بررسی وضعیت نرمال بودن توزیع دادهها، تجزیه واریانس مرکب روی دادههای دو آزمایش آبی و دیم انجام شد. نتایج نشان داد که اثر ژنوتیپ بجز تاریخ رسیدن بذر و وزن هزاردانه برای کلیه صفات معنیدار بود. اثر متقابل ژنوتیپ×محیط بجز برای تاریخ شیریشدن و تاریخ رسیدن بذر، تراکم ساقه، طول سنبله و شاخص برداشت برای سایر صفات معنیدار بود. مقایسه میانگین ژنوتیپها برای صفات مورد مطالعه به روش دانکن انجام شد. نتایج نشان داد که ژنوتیبهای <sub>S</sub>208 و <sub>P7</sub>1727 با تولید 256 و 269 کیلوگرم بذر در هکتار و ژنوتیپهای <sub>S</sub>619 و <sub>M</sub>619 با تولید1730 و 1703 کیلوگرم علوفه خشک در هکتار دارای عملکرد بیشتری بودند. برای عملکرد همزمان هر دو صفت دانه و علوفه ژنوتیپهای <sub>S</sub>619، <sub>S</sub>208، <sub>M</sub>208، <sub>P1</sub>4056 و<sub>P4</sub>4056 با عملکردهای 230 تا 260 کیلوگرم بذر و1480 تا 1730 کیلوگرم علوفه خشک در هکتار برای هر دو محیط آبی و دیم توصیه شدند. ضرایب همبستگی بین عملکرد علوفه خشک با صفات تاریخ سنبلهدهی، تاریخ گردهافشانی، تاریخ شیری شدن و رسیدن بذر و شاخص برداشت، منفی و معنیدار و با صفت ارتفاع بوته، مثبت و معنیدار بود که نشاندهندهی قابلیت سازگاری ارقام زودرس و پرمحصول میباشد. رابطه بین عملکرد بذر با صفات شاخص برداشت، تعداد بذر در سنبله و وزن بذر در سنبله مثبت و معنیدار بود. <br />
علفگندمی تاجدار (Agropyron cristatum ),عملکرد بذر و علوفه
https://ijrdr.areeo.ac.ir/article_103233.html
https://ijrdr.areeo.ac.ir/article_103233_77b61a5e178d22979543272f74e424d9.pdf
موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور
تحقیقات مرتع و بیابان ایران
1735-0875
2383-1138
16
1
2009
05
22
ارزیابی اثر روش کاشت بر استقرار گونه گون علوفهای Astragalus cyclophyllon
79
84
FA
محمد باقر
مشتاقیان
مربی پژوهشی، مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی استان اصفهان
moshtaghian_mb@yahoo.com
حمیدرضا
کشتکار
دانشآموخته کارشناسی ارشد مرتعداری، دانشگاه تهران
مسعود
اسماعیلی شریف
مربی پژوهشی، مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی استان اصفهان
سید مهدی
رضوی
دانشجوی کارشناسیارشد بیابانزدایی، دانشگاه تهران
گونه گون علوفهای با نام علمی <em>Astragalus cyclophyllon</em>گیاهیست چندساله از تیره نخود<em>Papilionaceae</em>با فرم رویشی علفی پهن برگ که برای دام سبک و بسیار خوشخوراک است. طی سالهای 83-1382 در ایستگاه شهید حمزوی حناء سمیرم این آزمایش به منظور بررسی بهترین روش کاشت گونه گون علوفهای در شرایط دیم اجرا گردید. این تحقیق در قالب دو آزمایش انجام شد. در آزمایش اول شکست خواب بذرها مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد خراشدهی بذر در جوانهزنی آنها اثر مطلوبی دارد. در آزمایش دوم، در فصل پائیز اقدام به کاشت بذرها در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی گردید. تیمارهای آزمایش شامل کاشت بذرها به روشهای چاله، فارو و کاشت معمولی یا سطحی بود. در فصل بهار با آغاز سبز شدن گیاهان درصد بوتههای سبز شده، تعداد برگ ساده و تعداد برگ مرکب تک بوتههای هر کرت شمارش گردید. براساس نتایج بدست آمده بین روشهای مختلف کاشت از نظر درصد بوتههای سبز شده و درصد برگ ساده اختلاف معنیداری وجود داشت. بیشترین مقدار بوتههای سبز شده مربوط به روش چاله با متوسط 2/58 درصد و کمترین میزان مربوط به روش کاشت معمولی با متوسط 3/38 درصد میباشد. بر این اساس، به نظر میرسد برای کاشت گون در مرتع برای بقا بیشتر آن بهتر است از روش چاله استفاده نمود.
خواب بذر,کاشت سطحی,کاشت چاله,کاشت فارو Astragalus cyclophyllon
https://ijrdr.areeo.ac.ir/article_103235.html
https://ijrdr.areeo.ac.ir/article_103235_02cdffe0ef1a716e25daf35ea3f239e8.pdf
موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور
تحقیقات مرتع و بیابان ایران
1735-0875
2383-1138
16
1
2009
05
22
مقایسة ارزش غذایی مهمترین گونههای مرتعی نیمه استپی گرم استان خوزستان
86
95
FA
کورش
بهنام فر
کارشناس ارشد پژوهشی، مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی خوزستان
k_behnamfar@yahoo.com
سید عطاءاله
سیادت
- استاد دانشگاه کشاورزی و منابع طبیعی رامین
محمدحسن
صالحه شوشتری
کارشناس پژوهشی، مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی خوزستان
آگاهی از ارزش غذایی گونههای مختلف تشکیل دهندة علوفه مرتع در زمانهای مختلف جهت مدیریت بهرهبرداری و رسیدن به اهداف تولیدی ضروریست. به منظور تعیین ترکیبات شیمیایی و ارزش غذایی شش گونة مهم مرتعی مربوط به مراتع نیمه استپی گرم خوزستان شامل:Astragalus gypsicolus ،Astragalus sieberi ، Medicago laciniata، Medicago polymorpla ، Hyparrhenia hirta و Onobrychis gypsicola در دو مرحلة رشد فنولوژیک (رشد رویشی و گلدهی) نمونهبرداری انجامشد. نمونهها در شرایط سایه خشک شدند و پس از آن شاخصهای مهم ارزش غذایی آنها (پروتئین خام، الیاف خام، ADF، ماده خشک قابل هضم، انرژی قابل متابولیسم، خاکستر، کلسیم و فسفر) در دو مرحلة فنولوژیک اندازهگیری شد و در یک طرح آماری اسپلیت پلات در قالب بلوکهای کامل تصادفی به کمک نرمافزار آماری SAS مورد تجزیه و تحلیل آماری و میانگینها به کمک آزمون دانکن مورد مقایسه قرار گرفتند. بررسی نتایج نشان میدهد که کیفیت علوفه در کلیه گونهها در مرحلة رشد رویشی بالاتر از مرحلة گلدهی بود؛ بنحوی که با پیشرفت مراحل فنولوژیک از میزان پروتئین خام، ماده خشک قابل هضم، انرژی قابل متابولیسم، درصد خاکستر، کلسیم و فسفر کاسته شد، در حالی که بر میزان الیاف خام و دیوارة سلولی منهای همیسلولز (ADF) افزوده میشود. در میان گونههای مورد مطالعه بالاترین درصد پروتئین خام و کمترین درصد ADFمربوط به گونة Astragalus gypsicolus و کمترین درصد پروتئین خام و بیشترین درصد ADF به گونه Hyparrhenia hirta اختصاص داشت. اگرچه لگومهای مرتعی از نظر ماده خشک قابل هضم از لحاظ آماری در 5 گروه مجزا قرار گرفتند اما مقدار هضمپذیری آنها بین 4/68 تا 8/75 درصد تعیین گردید، در حالی که تنها گراس مورد مطالعه دارای 42 درصد ماده خشک قابل هضم بود. <br />
ارزش غذایی,گونههای مرتعی,نیمه استپی گرم,پروتئین خام,الیاف خام,خوزستان
https://ijrdr.areeo.ac.ir/article_103242.html
https://ijrdr.areeo.ac.ir/article_103242_86715dffab7fe3c95789a58af84eb5d0.pdf
موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور
تحقیقات مرتع و بیابان ایران
1735-0875
2383-1138
16
1
2009
05
22
قلمرو بیابانهای اقلیم شناسی ایران
96
113
FA
محمد
خسروشاهی
استادیار پژوهشی، بخش تحقیقات بیابان، مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور
khosro@rifr-ac.ir
محمدتقی
کاشکی
مربی پژوهشی مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی خراسان
kashki_mt@yahoo.com
طاهره
انصافی مقدم
مربی پژوهشی، بخش تحقیقات بیابان، مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور
ensafi@rifr-ac.ir
بسیاری از دانشمندان اقلیمشناس برای مشخص کردن مناطق بیابانی از بین عناصر اقلیمی، دما و میزان بارندگی را به کار گرفتهاند که در این زمینة به دلیل تفرق و تفاوت دامنه اعداد پیشنهادی برای تعیین بیابانهای جهان اختلافنظرهای فراوانی وجود دارد. در این مقاله برای تفکیک مناطق بیابانی ایران، عناصری از دادههای نیواری انتخاب شده است که بطور متعارف در بیان ویژگیهای اقلیمهای بیابانی از آنها بیشتر یاد میشود. این شاخصها شامل: میزان بارندگی، ضریب تغییرپذیری بارندگی، ضریب تمرکز فصلی و ماهانه بارش، ضریب بی نظمی بارش، شدت میانگین باران روزانه، میزان دما و تبخیر است که به تفکیک برای کلیه ایستگاههای مورد مطالعه در استانهای منتخب محاسبه شد. پس از محاسبه کمی عناصر یادشده، لایههای مطالعاتی مورد نیاز در محیط GIS برای کلیه استانهای مورد مطالعه تهیه و رقومی شد. کنترل مناطق تعیین شده با نقشه توپوگرافی در آزمایشگاه و صحرا برای بررسی صحت و سقم مناطق تفکیک شده ازجمله امور تکمیلی دیگری بود که بصورت استانی و ستادی انجام شد. با تلفیق لایههای اطلاعاتی مختلف، نواری انتقالی بوجود آمد که حد داخلی آن واجد ویژگیهای بیابان و حد خارجی آنرا مناطق غیربیابانی تشکیل داد. ناحیه انتقالی که ویژگیهای هر دو منطقه را در بر داشت بنام منطقه گذر از بیابان به غیر بیابان (نیمه بیابان) نامگذاری شد. با تعیین سیستم مختصات کشوری و زمین مرجعی و انتخاب نقاط کنترل و راهنما در نقشههای استانی و پیدا کردن مختصات آن نقاط در نقشه سراسری ایران، هر یک از نقشههای استانی مربوطه در محل جغرافیایی خود قرار گرفت و نقشه قلمرو بیابانهای اقلیم شناسی ایران تهیه و ترسیم شد. به استناد نقشه تهیه شده 700991 کیلومتر مربع معادل 5/42 درصد از مساحت ایران را بیابانهای اقلیمشناسی در بر میگیرند. <br />
بیابان,اقلیمشناسی,GIS,ایران
https://ijrdr.areeo.ac.ir/article_103244.html
https://ijrdr.areeo.ac.ir/article_103244_8244ad8206dc378628fa35962ca9678a.pdf
موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور
تحقیقات مرتع و بیابان ایران
1735-0875
2383-1138
16
1
2009
05
22
بررسی توزیع افقی ذرات بادرفت و حداکثر ظرفیت انتقال رخدادهای فرسایش بادی (مطالعه موردی اراضی آیش دشت یزد – اردکان)
114
123
FA
حمید رضا
عظیم زاده
فارغ التحصیل دکتری دانشکده علوم مهندسی آب و خاک دانشگاه تهران و عضو هیأت علمی دانشگاه یزد،
hazimzadeh@yazduni.ac.ir
محمد رضا
اختصاصی
دانشیار، دانشکده منابع طبیعی و کویرشناسی دانشگاه یزد
mr_ekhtesasi @ yazduni.ac.ir
حسینقلی
رفاهی
استاد دانشکده مهندسی آب و خاک دانشگاه تهران
حسن
روحی پور
دانشیار پژوهشی، بخش تحقیقات بیابان، موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور
rouhi@rifr-ac.ir
منوچهر
گرجی
استادیار دانشکده مهندسی آب و خاک دانشگاه تهران
حمدحسن
امتحانی
استادیار، دانشکده منابع طبیعی و کویرشناسی دانشگاه یزد
از آنجا که کاهش طول مسیری که باد میتواند آزادانه طی نماید یکی از مهمترین روشهای کنترل فرسایش بادی است، لازم میباشد تا تغییرات میزان فرسایش با طول زمین در مسیر حرکت باد و حداکثر ظرفیت انتقال باد به طور کمی بررسی شود. معمولاً با افزایش طول مزرعه (اراضی)، مقدار مواد منتقله نیز فزونی مییابد تا میزان آن به حد اشباع ظرفیت انتقال برسد. از آن به بعد باد با محدودیت انتقال مواجه میشود. طولی که لازم است تا باد به حداکثر ظرفیت انتقال برسد، تابعی از سرعت باد و ویژگیهای سطح خاک است. دشت یزد- اردکان بهعنوان نمونهای از دشتهای ایران مرکزی، مناسب برای مطالعات فرسایش بادی است؛ بنابراین بخشی از اراضی آیش کشاورزی آن انتخاب و ایستگاه اندازهگیری فرسایش بادی با استفاده از تلههای رسوبگیر BSNE در آن احداث شد.از اردیبهشت ماه 1385 به مدت یکسال، 12 رخداد فرسایش بادی (طوفان) در ایستگاه ثبت و نمونههای رسوب رخدادها در آزمایشگاه تجزیه و با استفاده از نرمافزارهای رایانهای تحلیل شد. به منظور تعیین حداکثر ظرفیت انتقال از دو روش برازش منحنی رشد و روش انتخاب حداکثر اندازهگیری شده، استفاده شد. تجزیه واریانس و مقایسه جفت شده نتایج دو روش، اختلاف معنیداری را بین دو روش نشان نداد. <br />
فرسایش بادی,تلههای رسوبگیر,یزد,حداکثر ظرفیت انتقال
https://ijrdr.areeo.ac.ir/article_103246.html
https://ijrdr.areeo.ac.ir/article_103246_4df2e3e071e4a6b60a5d66cc2e6aa8eb.pdf
موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور
تحقیقات مرتع و بیابان ایران
1735-0875
2383-1138
16
1
2009
05
22
مقایسه تأثیر پلیمر پلیلاتیس و مالچ نفتی در جوانهزنی بذر و استقرار گیاه به منظور تثبیت بیولوژیک تپههای شنی
124
136
FA
سید عطا
رضایی
استادیار پژوهشی، بخش تحقیقات بیابان، موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور
بررسی اثرهای مالچ نفتی روی جوانهزنی بذر و استقرار نهال و قلمه همواره یکی از سؤالاتی است که استفاده از مالچ نفتی به دنبال داشته است. یکی از موادی که ادعا میشود میتواند در تثبیت شنهای روان مورد استفاده قرار گیرد، پلیمری به نام پلیلاتیس است. پلیلاتیس، پلیمری طبیعی است که با برخورداری از یک شبکه پلیمری، امکان چسبانیدن ذرات جامد خاک را فراهم میآورد. هدف این تحقیق بررسی میزان کارایی پلیمر پلیلاتیس در جوانهزنی بذر و استقرار گیاهان و مقایسه آن با مالچ نفتی بود. بدین منظور طرح در دو فاز گلخانهای و صحرایی انجام شد. در بخش آزمایشهای گلخانهای، اثر این پلیمر در مقایسه با مالچ نفتی در جوانهزنی و استقرار بذرتاغ در قالب یک طرح کاملا تصادفی با چهار تیمار (مالچ نفتی، محلول پلیلاتیس با آب، مخلوط پلیلاتیس- شن و شاهد) در سه تکرار مورد بررسی قرار گرفت. سه هفته بعد از کاشت، کمترین میزان سبز شدن مربوط به تیمار مخلوط پلیلاتیس- شن (دوغآب به ضخامت 2 تا 3 میلیمتر) و بیشینه تعداد سبز شدن مربوط به تیمار مالچ نفتی بود. کمینه و بیشینه تعداد بذرهای سبز شده بعد از 50 روز از تاریخ کاشت بهترتیب مربوط به تیمار مخلوط پلیلاتیس- شن و تیمار شاهد بود. در بخش عملیات صحرایی نیز همین تیمارها روی استقرار نهال تاغ و قلمه اسکنبیل مورد آزمون قرار گرفت، ولی هیچیک از تیمارها تفاوت معنیداری با شاهد (بدون خاک پوش) در استقرار گیاه نشان ندادند. <br />
تثبیت شن,پلیمر,پلیلاتیس,مالچ نفتی,استقرار قلمه و نهال,جوانهزنی بذر
https://ijrdr.areeo.ac.ir/article_103249.html
https://ijrdr.areeo.ac.ir/article_103249_c944f788f1e0aa9821ea32785793f2c2.pdf