موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور
تحقیقات مرتع و بیابان ایران
1735-0875
2383-1138
21
3
2014
11
22
کاربرد فرایند تحلیل سلسلهمراتبی (AHP) در مقایسه وضعیت بهرهبرداری مراتع طرحدار و بدون طرح شهرستان سمیرم
383
393
FA
سمیه
دهداری
نویسنده مسئول، استادیار، دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه صنعتی خاتم الانبیاء بهبهان، ایران
s_dehdari2000@yahoo.com
حسین
ارزانی
استاد، گروه احیاء مناطق خشک و کوهستانی، دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه تهران، ایران
harzani@iut.ac.ir
حمید
موحد
دانشیار، دانشکده اقتصاد و توسعه کشاورزی، دانشگاه تهران، ایران
محمدعلی
زارع چاهوکی
دانشیار، گروه احیاء مناطق خشک و کوهستانی، دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه تهران، ایران
mzare@ut.ac.ir
حسین
شعبانعلی فمی
دانشیار، دانشکده اقتصاد و توسعه کشاورزی، دانشگاه تهران، ایران
10.22092/ijrdr.2014.12112
یکی از راهحلهای اصلی در جلوگیری از تخریب مراتع بهرهبرداری اصولی از مراتع در قالب طرحهای مرتعداری است. در این راستا دفتر فنی مرتع طی برنامههای پنج ساله اول، دوم و سوم اقتصادی برای سطوح وسیعی از مراتع که در حدود 20 میلیون هکتار است، اقدام به تهیه طرحهای مرتعداری نمودهاست. تهیه و اجرای این طرحها مستلزم صرف هزینه و وقت زیادی است که انتظار میرود نتایج مثبت حاصل از این طرحها پاسخگوی این هزینهها باشد. در این راستا مقایسه مراتع دارای این شیوه مدیریتی رایج با سایر مراتع، ضروری بنظر میرسد. مطالعه حاضر ضمن اولویتبندی عوامل، نشاندهنده وضعیت بهرهبرداری با استفاده از فرایند سلسله مراتبی (AHP) به مقایسه وضعیت بهرهبرداری 60 مرتع طرحدار با 60 مرتع بدون طرح در مراتع سمیرم پرداختهاست. پژوهش حاضر در ابتدا از روش دلفی(Delphi) به صورت مقایسات زوجی (Pair Wise)و با استفاده از نرمافزارExpert choice نسبت به اولویتبندی معیارهای وضعیت بهرهبرداری با توجه به نظرات متخصصان پرداخته و در مرحله بعد با توجه به معیارهای مشخص شده مقایسه 60 مرتع طرحدار و بدون طرح انجام شد. روش جمعآوری اطلاعات و آمار برای انجام مقایسه، آمیزهای از روش تحقیق اسنادی و میدانی بود. بدین منظور پرسشنامهای با سئوالاتی مانند مشخصات فردی و شاخصهای وضعیت بهرهبرداری طراحی شده و در مطالعات میدانی در جامعه آماری، ضمن تکمیل پرسشنامههای طرح شده بهمنظور محاسبه عملکرد و تعیین وضعیت (به روش چهارفاکتوری)، تولید (به روش قطع و توزین) و گرایش مراتع (به روش ترازوی گرایش)، برداشتهای مستقیم از مراتع نمونه انجام شد. نتایج نشاندهنده اختلاف معنیدار در تولید مرتع، گرایش، وضعیت مرتع و چرای زودرس در مراتع طرحدار و بدون طرح در سطح 1 درصد و اختلاف معنیدار تعداد دام موجود به دام مجاز، تجاوز به مرتع، میزان مشاجره و درگیری بین بهرهبرداران یک مرتع و نگرش بهرهبرداران نسبت به طرح مرتعداری در مراتع مورد مقایسه در سطح 5 درصد بود.
طرح مرتعداری,پرسشنامه,AHP,وضعیت,تولید
https://ijrdr.areeo.ac.ir/article_12112.html
https://ijrdr.areeo.ac.ir/article_12112_3492023167a48c56e622897aa05ed209.pdf
موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور
تحقیقات مرتع و بیابان ایران
1735-0875
2383-1138
21
3
2014
11
22
مدل طبقهبندی شایستگی مراتع سبزوار برای چرای گوسفند (مطالعه موردی، حوضه چاهتلخ سبزوار)
394
408
FA
یاسر
قاسمی آریان
نویسنده مسئول، دانشآموخته کارشناسی ارشد، رشته مرتعداری، دانشکده منابع طبیعی دانشگاه تهران، کرج، ایران
ghasemiaryan@yahoo.com
حسین
آذرنیوند
null
دانشیار، گروه احیاء مناطق خشک و کوهستانی، دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه تهران، ایران
hazar@ut.ac.ir
فیروزه
مقیمی نژاد
دانشآموخته کارشناسی ارشد مرتعداری، دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه تهران، ایران
محمد
جعفری
استاد، گروه احیاء مناطق خشک و کوهستانی، دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه تهران، ایران
اسماعیل
فیله کش
کارشناس ارشد پژوهشی، مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی سبزوار، ایران
10.22092/ijrdr.2014.12113
تعیین شایستگی مراتع حوضه چاهتلخ شهرستان سبزوار با استفاده از اطلاعات جغرافیایی (GIS) در طی یک مطالعه برای چرای گوسفند انجام شد. ابتدا نقشههای DGN (شامل 6 ورقۀ 25000/1)، نقشه توپوگرافی 50000/1 و نقشه زمینشناسی 100000/1 منطقه مورد مطالعه تهیه شده و تیپهای گیاهی منطقه مشخص و در هر تیپ وضعیت، گرایش و تولید با روش قطع و توزین تعیین گردید و نقشه شایستگی تولید بدست آمد. سپس با استفاده از روش EPM نقشه حساسیت خاک به فرسایش تهیه گردید. همچنین برای مطالعه شایستگی آب حوضه، نمونهبرداری از آب هر سامانه انجام شد. کمیت آب تعیین گردید و برای هر نمونه پارامترهای TDS، ECو Mg<sup>+2</sup> اندازهگیری شد و با تلفیق لایههای کمیت، کیفیت و نقاط همفاصله از منابع آب، تهیه شده برای چهار شیب (10-0، 30-10، 60-30 و 60 < درصد) نقشه شایستگی منابع آب تنظیم گردید. در نهایت با تلفیق نقشههای شایستگی تولید، حساسیت خاک به فرسایش و آب، مدل نهایی طبقهبندی شایستگی مراتع منطقه مورد مطالعه تهیه شد. نتایج نشان داد که کلاس یک شایستگی (S<sub>1</sub>) در منطقه وجود نداشته و 7/23، 92/18 و 9/56 درصد از مساحت حوضه بهترتیب دارای طبقات شایستگی S<sub>2</sub>، S<sub>3</sub> و N (فاقد شایستگی چرا) بودند. بنابراین میتوان گفت عامل تبدیل مرتع به دیمزار و رها کردن آن، چرای مفرط و زودرس، وجود سازندهای حساس به فرسایش، درصد پوشش گیاهی کم و شوری و پراکنش نامناسب منابع آب برای شرب دام مهمترین عامل محدود کننده چرای دام در این منطقه محسوب میشوند.
شایستگی مرتع,GIS,کیفیت آب,تولید,چاهتلخ سبزوار
https://ijrdr.areeo.ac.ir/article_12113.html
https://ijrdr.areeo.ac.ir/article_12113_15f30ff47dc0a3bef88fb24d8422535c.pdf
موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور
تحقیقات مرتع و بیابان ایران
1735-0875
2383-1138
21
3
2014
11
22
مطالعه و برآورد کربن آلی خاک با استفاده از توابع انتقالی در مراتع دماوند
409
415
FA
مریم
دادگر
نویسنده مسئول، دانشآموخته دکتری، گروه خاکشناسی، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد علوم و تحقیقات، تهران، ایران
md.dadgar@yahoo.com
شهلا
محمودی
استاد، گروه مهندسی علوم خاک، دانشگاه تهران، ایران
محمدحسین
مهدیان
دانشیار پژوهشی، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، وزارت جهاد کشاورزی، تهران، ایران
محمد حسین
مسیح آبادی
استادیار، گروه خاکشناسی، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد علوم و تحقیقات، تهران، ایران
رضا
سکوتی اسکویی
استادیار، دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه ارومیه، ایران
10.22092/ijrdr.2014.12114
در کشور ایران، صرفنظر از یک عرصه محدود، کربن آلی خاک در بیشتر عرصههای تولید، مانند زراعت و مرتع بسیار کم است. این واقعیت بیانگر آن است که تغییر جزئی در مقدار کربن آلی میتواند تأثیر بالایی بر خصوصیات خاک و در نتیجه کیفیت آن در شرایط خشک و نیمهخشک کشور داشته باشد. تعیین میزان کربن آلی در خاک به دلیل نقش مؤثر آن در خصوصیات فیزیکی، شیمیایی و بیولوژیکی دارای اهمیت زیادی است. هدف از این تحقیق، برآورد کربن آلی خاک با استفاده از توابع انتقالی و متغیرهای مستقل خصوصیات فیزیکی و شیمیایی خاک است. به همین منظور، 60 نمونه خاک از مراتع منطقه دماوند به صورت سیستماتیک از عمق 30-0 سانتیمتری برداشت شد و مقدار کربن آلی خاک، اسیدیته، آهک، ازت، شن، سیلت و رس تعیین شد. نتایج بدست آمده نشان داد که متوسط درصد کربن آلی خاک 49/0درصد بوده و حداقل آن 1/0 درصد و حداکثر 92/0 درصد است. با انجام آزمون نرمالیتی مشخص شد که دادهها از توزیع نرمال برخوردارند و بیشترین ضریب همبستگی را با رس (01/0, P< 0 0/838** (r= و پس از آن با ازت (01/0 (r=0/730**, P< دارند. بررسی یکی از روشهای مورد استفاده در تخمین کربن آلی خاک استفاده از مدل رگرسیون غیرخطی چند متغیره میباشد که در آن از متغیرهای مستقل (رس، ازت، شن، سیلت، اسیدیته خاک، وزن مخصوص ظاهری و درصد سنگریزه) استفاده شد و دارای ضریب همبستگی بالایی با مقدار کربن آلی بود (01/0 > P (r=0.976**,. البته هر یک از این متغیرها به طور مستقیم یا غیرمستقیم بر میزان کربن آلی مؤثر بود.
توابع انتقالی خاک,خصوصیات فیزیکی و شیمیایی خاک,درصد کربنآلی
https://ijrdr.areeo.ac.ir/article_12114.html
https://ijrdr.areeo.ac.ir/article_12114_6487d88f2fc33a0b2c5abb14206d134d.pdf
موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور
تحقیقات مرتع و بیابان ایران
1735-0875
2383-1138
21
3
2014
11
22
مقایسه خصوصیات گیاهی و مواد آلی خاک در شرایط قرق و چرا (مطالعه موردی مراتع حومه مشهد)
416
423
FA
حسین
توکلی
نویسنده مسئول، دانشیار پژوهشی، مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی خراسان رضوی، مشهد، ایران
tavakoli_res@yahoo.com
حسین
یشتی
کارشناس مرتعداری، مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی خراسان رضوی، مشهد، ایران
علیرضا
خداشناس
دکترای زراعت، مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی خراسان رضوی، مشهد، ایران
10.22092/ijrdr.2014.12115
مطالعه تغییرات پوشش گیاهی کاربردهای زیادی در احیاء، اصلاح و مدیریت مراتع برای اهداف مورد نظر دارد. در کمربند سبز مشهد با شرایط اقلیمی نسبتاً خشک ترکیب گیاهان، درصد پوشش گیاهی و میزان تولید مراتع طی چهار سال در محدوده قرق 17ساله و تحت چرا در ایستگاه تحقیقاتی گلستان مورد مطالعه قرارگرفت. ترکیب گیاهی از طریق شناسایی گونههای چندساله به دو روش پیمایشی و نمود ظاهری و درصد پوشش گیاهی با استفاده از کوادرات مشبک و میزان تولید با برداشت مستقیم گیاهان از مرتع انجام شد. مقدار مواد آلی خاک دو منطقه هم در عمق صفر تا30 سانتیمتری خاک اندازهگیری شد. براساس نتایج حاصل، درصد پوشش گیاهی و تولید مرتع در محدوده قرق بیشتر از منطقه مجاور تحت چرا بود. البته این افزایش در برخی از سالها از نظر آماری معنیدار نشد. ترکیب و پوشش گیاهان دو منطقه نیز دارای تفاوتهایی بود، ولی میزان تغییرات گیاهی از نظر نوع گونه و درصد پوشش در منطقه قرق با توجه به زمان سپری شده کم بود. درصد مواد آلی خاک در دو منطقه قرق و تحت چرا بهترتیب 57/. و 54/. درصد بدستآمد. در مجموع، در چنین مناطقی قرق کردن به تنهایی تغییرات زیادی را در ترکیب و درصد پوششگیاهی برای تولید علوفه و یا ایجاد فضایسبز ایجاد نمیکند
ترکیب گیاهی,تولید گیاهی,اقلیم نسبتاً خشک,مدیریت مرتع
https://ijrdr.areeo.ac.ir/article_12115.html
https://ijrdr.areeo.ac.ir/article_12115_d3f59debfa7be1b03881eaff2d431ae5.pdf
موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور
تحقیقات مرتع و بیابان ایران
1735-0875
2383-1138
21
3
2014
11
22
بررسی ارزش رجحانی گونههای مهم مرتعی سرعلیآباد گرگان در مراحل مختلف رویشی
424
434
FA
سیدعلی (سیدرضا)
حسینی
نویسنده مسئول، مربی پژوهش، مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی گلستان، گرگان، ایران
محمد
فیاض
عضو هیئت علمی مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور، تهران، ایران
mfayaz@rifr-ac.ir
10.22092/ijrdr.2014.12116
یکی از فاکتورهای تأثیرگذار در تعیین ظرفیت چرایی مراتع، تعیین ارزش رجحانی گیاهان مرتعی و تغییرات آن در طول فصل چرا میباشد. ارزش رجحانی گیاهان مرتعی در مراتع نیمه استپی سرعلی آباد گرگان در طی تحقیقی مورد بررسی قرار گرفت. مراتع سر علی آباد گرگان بدلیل تأمین علوفه مورد نیاز دام بخصوص در ایامی که سراسر اراضی جلگهای استان زیر کشت محصولات زراعی است نقش عمدهای در تأمین علوفه دام دامداران منطقه گرگان دارد. در این تحقیق، ارزش رجحانی گیاهان مرتعی به مدت 4 سال (1386 تا 1389) و در مدت 3 ماه حضور دام در مرتع (خرداد، تیر و مرداد) از طریق درصد مصرف تعیین گردید. دادههای بدست آمده با نرمافزار آماری SPSS تجزیه و تحلیل گردید. مقایسه میانگین با استفاده از آزمون چند دامنه دانکن انجام شد. نتایج نشان داد که بین شاخص ارزش رجحانی گونهها در سالها و ماههای مختلف اختلاف معنیداری وجود دارد (01/0P<). بر اساس روش درصد مصرف، اغلب گونهها در کلاس ІІ یا رجحان متوسط قرار داشتند و تنها گونه <em>Cousinia</em><em>glaucopsis</em> در کلاس ІІІ یا تقریباً غیر خوشخوراک قرار داشت. گونه <em>Medicago lupulina</em> <em>Galium verum</em><em> ,</em><em>Achillea millefolium</em>, و<em>Medicago sativa</em> بهترتیب بالاترین شاخص رجحان و گونه<em>Cousinia glaucopsis</em>پائینترین شاخص رجحان را دارا بود<em>.</em>
ارزش رجحانی,گونههای مرتعی,درصد مصرف,سرعلیآباد گرگان
https://ijrdr.areeo.ac.ir/article_12116.html
https://ijrdr.areeo.ac.ir/article_12116_6d78e27e3e764f379b54468e47f3764e.pdf
موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور
تحقیقات مرتع و بیابان ایران
1735-0875
2383-1138
21
3
2014
11
22
بررسی تأثیر مدیریت چرا بر وضعیت و تولید علوفه مراتع در نظامهای مختلف بهرهبرداری (مطالعه موردی: مراتع ییلاقی دماوند شهرستان آمل)
435
446
FA
حمیدرضا
سعیدی گراغانی
نویسنده مسئول، کارشناس ارشد مرتعداری، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری، ایران
hamidsaidi65@yahoo.com
قدرت اله
حیدری
استادیار، گروه مرتعداری، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری، ایران
q_heydar@yahoo.com
حسین
بارانی
استادیار، گروه مرتعداری، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان، ایران
baranihossein@yahoo.com
سید زکریا
علوی
دانشآموخته کارشناسی ارشد مرتعداری، دانشگاه مازندران، ساری، ایران
10.22092/ijrdr.2014.12117
رویکرد کلینگر و اکوسیستمی در مدیریت مراتع کشور اقتضا میکند تا تمـامی اجزای اکوسیـستـم و روابط آنها بهخوبی شناخته شوند. این شناخت لازمه مدیریت پایدار و برنامهریزی صحیح در مراتع است. هدف کلی این تحقیق تحلیل همبستگی و تأثیر رعایت شاخصهای مدیریت چرایی بر وضعیت و تولید علوفه مراتع در سه نظام بهرهبرداری شورایی، مشاعی و افرازی سامانهای عرفی مراتع ییلاقی دماوند در شهرستان آمل است. در این راستا 15 سامان عرفی انتخاب و با توجه به اهداف و فرضیات تحقیق، 88 پرسشنامه از طریق مصاحبه مستقیم با بهرهبرداران در منطقه تکمیل شد. ابزار تحقیق برای تعیین وضعیت و تولید علوفه سامانهای عرفی نمونه بهترتیب روش چهار فاکتوری تعدیل شده و روش قطع و توزین بود، که به صورت میدانی جمعآوری شد. نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که بین هشت شاخص مدیریت چرایی سامانهای عرفی با وضعیت و میزان تولید علوفه مرتع رابطه مثبت معنیداری در سطح 99 درصد وجود دارد. همچنین نتایج تحلیل همبستگی تک تک شاخصهای مدیریت چرایی با وضعیت مرتع نشان داد که بین سه نظام رعایت برنامه زمان ورود دام به مرتع، رعایت برنامه زمان خروج دام از مرتع و رعایت تعداد دام مجاز توسط بهرهبرداران با وضعیت مراتع در سامانهای عرفی مختلف رابطه معنیداری وجود ندارد. اما سایر شاخصهای مدیریت چرایی با وضعیت مراتع در سامانهای عرفی مختلف دارای رابطه معنیداری بود و بیشترین میزان همبستگی مطلق مربوط به رعایت شاخص برنامه قرق در مرتع بود.
وضعیت مرتع,تولید علوفه مرتع,مدیریت چرا,نظام بهرهبرداری,مراتع ییلاقی دماوند
https://ijrdr.areeo.ac.ir/article_12117.html
https://ijrdr.areeo.ac.ir/article_12117_a3a1e0370989719f23e693056f9f5a54.pdf
موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور
تحقیقات مرتع و بیابان ایران
1735-0875
2383-1138
21
3
2014
11
22
ارزیابی رابطه تولید و بهرهبرداری دو گونه علف گندمی Agropyron cristatum و Stipa barbata با پارامترهای ابعادی (ارتفاع، قطر تاج پوشش و قطر یقه)
447
454
FA
محسن
شرافتمند راد
نویسنده مسئول، استادیار، دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه جیرفت، ایران
sharafatmandrad@yahoo.com
غلامعلی
حشمتی
استاد، گروه مرتعداری، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان، ایران
heshmati@gau.ac.ir
محمد رحیم
فروزه
دانشجوی دکترای علوم مرتع، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان، ایران
حسین
بدری پور
دانشجوی دکترای علوم مرتع، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان، ایران
10.22092/ijrdr.2014.12118
اندازهگیری تولید و بهرهبرداری گونههای کلید مرتعی از ابزارهای اصلی اتخاذ تصمیمات مدیریتی بهویژه تعیین ظرفیت چرایی مراتع هستند. هدف از این مطالعه ارزیابی رابطه تولید و بهرهبرداری دو گونه علف گندمی دائمی با برخی از پارامترهای ابعادی آنهاست. بدین منظور ارتفاع، قطر تاج پوشش، قطر یقه و وزن خشک (تولید) دو گونه علف گندمی <em>Agropyron cristatum</em> و <em>Stipa barbata</em> بهعنوان گندمیان کلید در منطقه چهارباغ استان گلستان اندازهگیری شد. ابتدا رابطه این سه متغیر ابعادی با تولید با استفاده از ماتریس همبستگی و ضریب همبستگی پیرسون مورد ارزیابی قرار گرفت. سپس با استفاده از رگرسیون بهترین زیر مجموعه و رگرسیون گام به گام، نقش هر یک از این سه متغیر در پیشبینی تولید مورد بررسی قرار گرفت. بهرهبرداری بر اساس درصد ارتفاع برداشت شده در ارتباط با وزن برداشت شده برای دو گونه مورد مطالعه تحت بررسی قرار گرفت. نتایج رگرسیون بهترین زیر مجموعه و رگرسیون گام به گام نشان داد که متغیر قطر یقه و قطر تاج بهترین پیشبینی کنندههای تولید هستند. در نهایت به دلیل ذهنی بودن اندازهگیریهای تاج و نقش ضعیف آن در توضیح تغییرات، تنها متغیر قطر یقه در مدل باقی ماند که رابطه آن با تولید بهصورت خطی و ضریب تبیین آن برای دو گونه <em>A.cristatum</em> و <em>S.barbata</em> بهترتیب برابر 4/72 و 71 بود. البته رابطه خوبی نیز بین ارتفاع و وزن دو گونه مطالعاتی وجود داشت، بنابراین تحلیل ابعادی روش مناسبی برای برآورد تولید و بهرهبرداری دو گونه گندمی کلید در مراتع منطقه است
تولید,بهرهبرداری,علف گندمی,همبستگی رگرسیون,تحلیل ابعادی
https://ijrdr.areeo.ac.ir/article_12118.html
https://ijrdr.areeo.ac.ir/article_12118_99cb7a73ef18eb0538230a511fe488ef.pdf
موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور
تحقیقات مرتع و بیابان ایران
1735-0875
2383-1138
21
3
2014
11
22
مقایسه روشهای فاصلهای اندازهگیری تراکم در الگوی پراکنش تصادفی شبیهسازی شده
455
465
FA
مجتبی
عیدی
نویسنده مسئول، دانشجوی کارشناسی ارشد مرتعداری، دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه شهرکرد، ایران
mojtaba_eidi@yahoo.com
عطااله
ابراهیمی
عضو هیئت علمی، گروه مرتعداری، دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه شهرکرد، ایران
اسماعیل
اسدی
عضو هیئت علمی، گروه مرتعداری، دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه شهرکرد، ایران
esmaila@yahoo.com
هرمز
سهرابی
عضو هیئت علمی، گروه جنگلداری، دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه تربیت مدرس، نور، ایران
حمزه علی
شیرمردی
کارشناس ارشد پژوهش، مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی چهار محال و بختیاری، شهرکرد، ایران
hshirmardi@yahoo.com
10.22092/ijrdr.2014.12119
بهمنظور مقایسه روشهای فاصلهای اندازهگیری تراکم از نظر صحت، دقت، زمان و کارایی در الگوی پراکنش تصادفی عرصهای، مطالعاتی در منطقه کرسنک واقع در بخش شرقی شهرستان شهرکرد بر روی چهار گونه گیاهی مناسب انجام شد. عرصه مطالعاتی با مساحت 32000 مترمربع (200×160) به هشت محدوده 4000 مترمربعی (100×40) تقسیمبندی شد. تعداد کل افراد هر گونه در هر محدوده بهطور کامل شمارش شده و بهعنوان پایهای برای شبیهسازی قرار گرفت. شبیهسازی 8 محدوده 4000 مترمربعی در نرمافزار Stochastic Geometry انجام گردید. روشهای فاصلهای مورد مقایسه عبارت بودند از: روش نزدیکترین همسایه، نزدیکترین فرد، نزدیکترین سومین فرد، زوجهای تصادفی، یک چهارم نقطه مرکزی، زاویه منظم، چارک سرگردان و ترانسکت متغیر و روش شمارش دقیق تعداد افراد هر گونه در هر محدوده که بهعنوان شاهد انتخاب گردید. گونههایی که با توجه به منطقه مورد مطالعه انتخاب شد شامل: <em>Astragalus effuses</em> (L<em>.</em>)، <em>Eryngium billardieri (</em>F.Delaroche<em>.</em><em>)</em>،Boiss. & Housskn<em>.</em><em>)</em><em>)</em><em> Astragalus rhodosemius </em>و <em>Astragalus verus (</em>Olivier<em>.</em><em>)</em> بود. الگوی توزیع جوامع گیاهی مناطق مورد بررسی با دو شاخص هاپکینز و ابرهارت مشخص گردید. بهمنظور بررسی صحت، اختلاف نسبی تراکم برآورده شده در هر روش با شاهد (خطای برآورد تراکم) محاسبه شده و بهمنظور مقایسه دقت روشها از آزمون چند دامنهای دانکن استفاده شد. برای محاسبه کارایی از انحراف معیار و زمان بهعنوان معیارهای اصلی استفاده گردید. نتایج نشان داد اگر در برآورد تراکم معیار زمان بهعنوان شاخصی از هزینه مد نظر باشد روشهای نزدیکترین فرد و نزدیکترین همسایه، در توجه به اهمیت معیار صحت روش زوج تصادفی و در توجه به معیار دقت میتوان روش ترانسکت متغیر را بهعنوان کاراترین روش دانست.
تراکم,دقت,روش فاصلهای,شبیهسازی,کارآیی
https://ijrdr.areeo.ac.ir/article_12119.html
https://ijrdr.areeo.ac.ir/article_12119_fc4b784d4c03ab6731276b511a32a745.pdf
موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور
تحقیقات مرتع و بیابان ایران
1735-0875
2383-1138
21
3
2014
11
22
مطالعه و تحلیل تخریب در حوزه آبخیز دویرج استان ایلام با استفاده از متریکهای اکولوژیکی سیمایسرزمین (سنجش از دور و GIS )
466
481
FA
صالح
آرخی
نویسنده مسئول، استادیار، گروه جغرافیا، دانشکده علوم انسانی، دانشگاه گلستان، گرگان، ایران
arekhi1348@yahoo.com
حسن
فتحی زاد
دانشجوی کارشناسی ارشد، بیابانزدایی، دانشکده کشاورزی دانشگاه ایلام، ایران
hasan_fathizadah@yahoo.com
10.22092/ijrdr.2014.12120
در بسیاری از مناطق خشک و نیمهخشک ایران ازجمله غرب، تغییرات سریع کاربری اراضی به پوشش گیاهی به دلیل فشار انسانی، توسعه کشاورزی، سیاستهای دولت و فاکتورهای محیطی مانند خشکسالی اتفاق افتاده است. این مطالعه بهمنظور بررسی روند تغییرات سیمای سرزمین در حوضه دویرج استان ایلام انجام شد. بهمنظور تهیه نقشههای پوشش سرزمین و تحلیل تغییرات، بهترتیب از تصاویر ماهوارهای (1364) TM، (1386 و 1379) ETM<sup>+ </sup>و متریکهای مساحتطبقه، شاخص بزرگترین لکه، تعداد لکه، میانگین اندازه لکه، تراکم لکه و تراکم حاشیه لکه استفاده شد. برای آنالیز گسستگی چشمانداز، متریکهای متنوع الگوی چشمانداز در سطح کلاس با استفاده از نرمافزار FRAGSTATS محاسبه شد. نتایج بررسی تغییر سیمای سرزمین در این حوضه نشان داد که در طی دوره زمانی اول<br /> (1364- 1379) وسعت زمینهای جنگلی به میزان (3415 هکتار) کاهش یافته، درحالیکه زمینهای کشاورزی با روند افزایشی (3514 هکتار) روبرو بوده است. از سوی دیگر، وسعت مراتع متوسط به میزان (20440 هکتار) روند کاهشی داشته (در هر دو دوره) و اراضی مرتعی فقیر روند افزایش داشته است که نشاندهنده روند تخریب در عرصه مورد مطالعه میباشد. نتایج بدستآمده نشان داد که افزایش تعداد لکهها و کاهش میانگین مساحت دو شاخص مهم تجزیه بوده و روند تخریب و تجزیه سیمایسرزمین به صورت افزایشی بوده است. نتایج بدست آمده بیانگر لزوم توجه به وضعیت کاربری و پوشش سرزمین در منطقه، بهمنظور بهرهبرداری مناسب و منطقی از منابع طبیعی و کاهش تخریب منابع است.
کاربری اراضی,سیمای سرزمین,گسستگی,دویرج,Fragstats
https://ijrdr.areeo.ac.ir/article_12120.html
https://ijrdr.areeo.ac.ir/article_12120_20bd3ab609d2ffec2e8377d9f2cc590e.pdf
موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور
تحقیقات مرتع و بیابان ایران
1735-0875
2383-1138
21
3
2014
11
22
بررسی ارزش رجحانی گونههای مورد چرای گاو در مرتع تزخراب استان آذربایجانغربی با استفاده از روش شاخص انتخاب گونه در طی فصلچرا
482
493
FA
محمد
فیاض
استادیار، مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور، تهران، ایران
mfayaz@rifr-ac.ir
حسن
یگانه
نویسنده مسئول، استادیار، گروه مرتعداری، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان، ایران
yeganeh@gau.ac.ir
میرطاهر
قائمی
عضو هیئت علمی، مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی آذربایجان غربی، ارومیه، ایران
حسین
پیری صحراگرد
استادیار، گروه مرتع و آبخیزداری، دانشگاه زابل، ایران
مهدی
معمری
دانشجوی دکتری مرتعداری، دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه تهران، کرج، ایران
m_moameri16@yahoo.com
10.22092/ijrdr.2014.12121
انتخاب گیاه به وسیله دام پدیده پیچیدهای است که به طور مسلم به نوع دام، نوع گیاه، شرایط آب و هوایی و غیره بستگی دارد. ارزش رجحانی گونههای مختلف مرتعی در زمانهای مختلف فصل چرا برای هر نوع دام متفاوت است. شناخت خصوصیات ارزش رجحانی گونههای مرتعی در طول دوره چرا، از عوامل ضروری در برنامهریزی و مدیریت مرتع و دام میباشد. از این رو شناخت ارزش رجحانی گونههای مختلف مورد چرای دام یکی از نکات کلیدی مهم در موفقیت یا عدم موفقیت مدیریت در دستیابی به اهداف مورد نظر میباشد. با در نظر داشتن این نکات، این تحقیق بهمنظور بررسی ارزش رجحانی گونههای مورد چرای گاو دو رگه در مقاطع مختلف فصل چرا و با استفاده از روش شاخص انتخاب گونهها در مرتع تزخراب ارومیه انجام شد. اطلاعات مورد نیاز (اطلاعات مربوط به تولید و مصرف گونهها در داخل و خارج و قرق) در شش ماه فصل چرا و به مدت چهار سال بهمنظور محاسبه شاخص انتخاب گونه جمعآوری شد. تجزیه و تحلیل دادهها بیانگر معنیدار بودن اثرات مربوط به گونه، زمان چرا و اثرات متقابل بین این دو بر روی ارزش رجحانی گونهها برای دام مورد مطالعه بوده است. بر اساس نتایج بهدست آمده بیشترین ارزش رجحانی مربوط به گونههای <em>Aeluropus littoralis</em> (48/1، کلاس I) و <em>Puccinella</em> <em>distans</em> (شاخص 42/1، کلاس I) و کمترین ارزش رجحانی مربوط به گونه <em>Halocenumum strobilaceum</em> (41/0، کلاس III) و گراسهای یکساله (6/0، کلاس III) بود. البته تغییرات ارزش رجحانی گونههای مختلف در طی ماههای فصل چرا و سالهای مختلف ثابت بود. در این مطالعه با داشتن میزان ارزش رجحانی گونههای گیاهی میتوان علوفه قابل برداشت مراتع شورروی منطقه ارومیه را تعیین کرد.
شاخص انتخاب گونه,ارزش رجحانی,رفتار چرایی,تزخراب,گاو دو رگه
https://ijrdr.areeo.ac.ir/article_12121.html
https://ijrdr.areeo.ac.ir/article_12121_099751d84f258cefd755d28e9b081067.pdf
موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور
تحقیقات مرتع و بیابان ایران
1735-0875
2383-1138
21
3
2014
11
22
بررسی اثرات احداث سدهای 15 خرداد و غدیر ساوه بر روند بیابانزایی دشت مسیله قم
496
506
FA
ابوالفضل
رحمتی زاده
نویسنده مسئول، کارشناس ارشد، مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی استان قم، ایران
محمد
جعفری
استاد، گروه احیاء مناطق خشک و کوهستانی، دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه تهران، ایران
10.22092/ijrdr.2014.12122
امروزه رشد جمعیت و گسترش فعالیت انسانی در طبیعت آنچنان افزایش یافته که واژه بیابان را دستخوش تغییرات نموده و طی آن بیابان از بودن به شدن تبدیل شده است. هدف این تحقیق بررسی اثرات احداث سدهای 15 خرداد و غدیر ساوه بر روند بیابانزایی دشتمسیله میباشد. حوزه آبریز مسیله در قسمت جنوب ارتفاعات البرز میانی قرار دارد. در این طرح وضعیت پوشش گیاهی، حجم آب ورودی به منطقه، ویژگیهای شیمیایی خاک و آمار محصولات کشاورزی منطقه طی دو دوره با فاصله زمانی پنج سال، در زمان قبل و بعد از احداث سدها مورد بررسی و مقایسه قرار گرفته است. نتایج نشان داد که میانگین سالانه حجم آب ورودی به دشت مسیله توسط رودخانه قمرود قبل از احداث سد 15 خرداد (طی سالهای 43 تا 73) سالانه حدود 80 میلیون مترمکعب بوده است ولی پس از زمان احداث سد (سال 1374) یعنی از سال 1375 به بعد میزان آب ورودی به دشت مسیله به صفر رسیده است. هیدروگراف واحد دشت مسیله طی سالهای 1376 تا 1380 نشان داد که سطح آب زیرزمینی سالانه به طور متوسط 5 متر افت داشته است. البته در بیشتر تیپهای گیاهی به دلیل عدم ورود سیلاب و عدم شستشوی خاک، تراکم نمک در افقهای سطحی خاک افزایش یافته و در تیپهای گیاهی که گیاهان آن نمشورپسند بود و ریشه کم عمق داشتند، مانند گونههای گیاهی<em>Aeloropus litoralis </em><em> </em>و <em>Spp</em> <em>Cyperus</em> به دلیل عدم دسترسی ریشه به آب تا حدود 100 درصد با کاهش تاجپوشش مواجه شده و گونههای گیاهی جدید مانند <em>Halocnemum strobilaceum</em>و<em>Halostachys caspica</em> جایگزین علفزارهای طبیعی منطقه شدهاند و از نظر کشاورزی نیز تغییرات چشمگیری در ترکیب و نوع کشت محصولات پدید آمده است. بدینترتیب دشت مسیله از یک منطقه کشاورزی مولد، در حال تبدیل به یک بیابان واقعی است.
دشتمسیله,سدسازی,خشکی,بیابانزایی
https://ijrdr.areeo.ac.ir/article_12122.html
https://ijrdr.areeo.ac.ir/article_12122_70ab4aac8da66e08b31c5844da269d72.pdf
موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور
تحقیقات مرتع و بیابان ایران
1735-0875
2383-1138
21
3
2014
11
22
تأثیر شدتهای مختلف برداشت بر تولید علوفه گونهPuccinella distans در شورهزارهای آذربایجانغربی
507
517
FA
فرهنگ
قصریانی
استادیار، مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور، تهران، ایران
fqasriani@rifr-ac.ir
مینا
بیات
نویسنده مسئول، کارشناسی ارشد مرتعداری، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد علوم و تحقیقات تهران، ایران
bayat@rifr-ac.ir
افسانه
جبارزارع
کارشناس ارشد مرتعداری، دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه صنعتی اصفهان، ایران
میرطاهر
قائمی
عضو هیئت علمی، مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی آذربایجانغربی، ارومیه، ایران
10.22092/ijrdr.2014.12123
هدف از مدیریت مراتع، حفظ، احیاء، توسعه و بهرهبرداری پایدار از منابع مرتعی میباشد، که چشمانداز آن بهرهبرداری مناسب و پایدار از مراتع به نحوی که به سایر منابع مرتعی بهویژه آب و خاک خسارتی وارد نشود. برای مدیریت پایدار مرتع، محاسبه ظرفیت مراتع و تعیین حد بهرهبرداری مجاز گونههای مهم و کلیدی مراتع لازم و ضروری میباشد. با داشتن ظرفیت واقعی مراتع و ارائه دقیق برنامههای مدیریتی میتوان از نابودی پوشش گیاهی، خاک و کاهش منابع آب در اراضی مرتعی جلوگیری نمود. در این پژوهش گونه <em>Puccinella distans</em> که یکی از گونههای کلیدی و مهم مراتع شور تزخراب ارومیه میباشد مورد بررسی قرار گرفت. بهمنظور انجام تحقیق ابتدا مساحتی معادل 5/0 هکتار در مراتع شورپسند اطراف دریاچه ارومیه انتخاب و در سال اول برای انجام عملیات قرق محصور گردید. از گونه مورد نظر 40 پایه انتخاب شده که به صورت ماهیانه در فصل چرا در منطقه توسط قیچی باغبانی برداشتهای 25، 50 و 75 درصد انجام شد. همچنین به ازای هر 10 پایه یک تیمار اعمال گردید. در پایان تأثیر بهرهبرداری با بررسی تغییرات ایجاد شده در خصوصیات فنولوژیکی، تولید علوفه، شادابی و مرگ و میر در پایههای منتخب مطالعه شد. نتایج نشان داد که افزایش میزان بهرهبرداری موجب بروز مشکلات و زوال در تواناییهای حیاتی گونه مورد نظر گردید. بنابراین با بررسی اثرات برداشت در تیمارهای منتخب بر روی پایههای گیاهی حد بهرهبرداری 50 درصد با بروز کمترین اثرات منفی در خصوصیات گیاهی و توانایی حیاتی و استفاده بهینه از تمام علوفه مجاز مناسب تشخیص داده شد.
حد بهرهبرداری مجاز,Puccinella distans,مراتع شور تزخراب ارومیه,شبیه سازی چرا
https://ijrdr.areeo.ac.ir/article_12123.html
https://ijrdr.areeo.ac.ir/article_12123_006da0878cf0be25ce9887480fdadfad.pdf
موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور
تحقیقات مرتع و بیابان ایران
1735-0875
2383-1138
21
3
2014
11
22
بررسی تأثیر چرای مداوم و شدت برداشت بر قطر یقه، تاجپوشش و ارتفاع دو گونه مرتعی Bromus tomentellus و Ferula haussknekhtii (مطالعه موردی: مراتع سارال استان کردستان)
518
529
FA
کاظم
ساعدی
0000-0003-3117-5199
نویسنده مسئول، مربی پژوهشی مرکز تحقیقات کشاورزی ومنابع طبیعی کردستان، سنندج، ایران
kazemsaedi@yahoo.com
عادل
سپهری
دانشیار، گروه علوم مرتع، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان، ایران
adelsepehry@gau.ac.ir
محمد
پسرک لی
استاد، گروه علوم گیاهی، دانشکده کشاورزی و علوم حیاتی، دانشگاه آریزونا، آمریکا
حسین
قره داغی
استادیار، گروه مرتع و آبخیزداری، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد ارسنجان، ایران
gharehdaghy51@yahoo.com
رضا
عزیزی نژاد
استادیار، گروه اصلاح نباتات، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد علوم و تحقیقات، تهران، ایران
10.22092/ijrdr.2014.12124
در بیشتر مراتع کشور، چرای دام با ذوب شدن برف شروع و تا زمان آغاز بارش برف ادامه دارد. به نظر میرسد که این روش سنتی تطابق چندانی با مبانی علم مرتعداری ندارد. این مطالعه با هدف بررسی تأثیر این سیستم چرایی متداول بر برخی از ویژگیهای ریختشناختی گیاهی دو گونه <em>Bromus tomentellus</em> و <em>Ferula</em> <em>haussknekhtii</em> در طول سالهای 89 و 90 در مراتع منطقه سارال استان کردستان انجام شد. قرق 30 ساله ایستگاه تحقیقاتی کشاورزی و منابع طبیعی سارال بهعنوان مرتع شاهد انتخاب شد. در هر یک از این دو سال بخشی همگن با داخل قرق انتخاب و از ورود دام به این بخشها نیز جلوگیری شد. در مراحل مختلف رویشی اقدام به اندازهگیری ویژگیهای ریختشناختی قطر کوچک و بزرگ یقه، قطر کوچک و بزرگ تاج و ارتفاع 10 پایه از گونههای مذکور شد. برای اندازهگیری شدت برداشت، رویش سالانه تعداد 30 پایه از هر گونه در هر سال قطع و توزین شد. برای تجزیه آماری دادهها از تجزیه مرکّب با طرح پایه کاملاً تصادفی نامتعادل استفاده شد. تمامی مراحل تجزیه دادهها ازجمله مقایسه میانگین آنها به روش دانکن انجام شد. چرای مداوم به میزان 82 درصد به طور معنیداری باعث افزایش قطر یقه و قطر تاج گونه <em>Bromus tomentellus</em> شده است، اما ویژگی ارتفاع با توجه به شرایط سال در دو تیمار اصلی چرا و عدم چرا رفتار متفاوتی نشان داد. هر سه پارامتر مورد مطالعه بر روی گونه <em>Ferula haussknekhtii</em> بشدت تحت تأثیر چرای مداوم به میزان 86 درصد قرار گرفتند. در این گونه، به طور کلی شرایط سال توانسته است یقه گیاه را بیشتر از دو ویژگی دیگر تحت تأثیر قرار دهد. در هر دو گونه، پایههای چرا نشده بیشتر از پایههای چرا شده توانستند به بارندگیهای بهموقع واکنش نشان دهند.
چرا,Bromus tomentellus,Ferula haussknekhtii,تاج,یقه,ارتفاع
https://ijrdr.areeo.ac.ir/article_12124.html
https://ijrdr.areeo.ac.ir/article_12124_1b4c51f87ffcc8eee3b55dc2e7b5a4ae.pdf
موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور
تحقیقات مرتع و بیابان ایران
1735-0875
2383-1138
21
3
2014
11
22
بررسی اثر طرحهای مرتعداری بر پوشش گیاهی مراتع در شهرستان سمیرم (استان اصفهان)
530
540
FA
مسعود
برهانی
نویسنده مسئول، عضو هیئت علمی، مرکز تحقیقات کشاورزی اصفهان، ایران پست الکترونیک
massoudborhani@yahoo.com
حسین
ارزانی
استاد، گروه احیاء مناطق خشک و کوهستانی، دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه تهران، ایران
harzani@iut.ac.ir
مهدی
بصیری
دانشیار، دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه صنعتی اصفهان، ایران
bassirim@cc.iut.ac.ir
محمدعلی
زارع چاهوکی
دانشیار، گروه احیاء مناطق خشک و کوهستانی، دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه تهران، ایران
mzare@ut.ac.ir
مهدی
فرح پور
دانشیار، مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور، تهران، ایران
farahpour@ rifr-ac.ir
10.22092/ijrdr.2014.12125
بهمنظور بررسی اثر اجرای طرحهای مرتعداری بر درصد تاج پوشش گیاهی، تولید، درصد لاشبرگ و تراکم زادآوری گیاهان در مراتع شهرستان سمیرم استان اصفهان از بین سامانهای عرفی شهرستان 54 عرف انتخاب گردید که 29 عرف دارای طرح مرتعداری و 25 عرف بدون طرح بود. اجرای طرحهای مرتعداری در این منطقه کاهش معنیدار میزان دامگذاری را به دنبال داشته است که خود عامل مؤثر بر تغییرات پوشش گیاهی میباشد. نتایج نشان داد که اختلاف بین میانگین پوشش، تولید و تراکم زادآوری کل گیاهان در مراتع دارای طرح و بدون طرح، در سطح خطای 5 درصد معنیدار نبوده است، اما پوشش، تولید و تراکم زادآوری گیاهان کلاس I و پوشش و تولید گندمیان چندساله در مراتع دارای طرح، بطور معنیداری بیشتر از مراتع بدون طرح بوده است. همین نتیجه در مورد درصد لاشبرگ نیز صادق است. این تغییرات ترکیب پوشش گیاهی، ناشی از تأثیر کنترل شدت و زمان چرا بر رقابت بین گیاهان خوشخوراک و چندساله با گیاهان مهاجم و یکساله میباشد. همچنین افزایش درصد لاشبرگ، در مراتع دارای طرح، ناشی از کاهش لگدکوب شدن بقایای گیاهی و جابجایی کمتر آنهاست، که خود به بهبود شرایط رطوبتی و پایداری خاک منطقه و تقویت پوشش گیاهی کمک نموده است.
تاجپوشش,زادآوری,تولید,لاشبرگ,طرح مرتعداری,سمیرم
https://ijrdr.areeo.ac.ir/article_12125.html
https://ijrdr.areeo.ac.ir/article_12125_5bb590c63ed64ce6b69a9ee1392a0509.pdf
موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور
تحقیقات مرتع و بیابان ایران
1735-0875
2383-1138
21
3
2014
11
22
بررسی رابطه گونههای گیاهی با عوامل ادافیکی و فیزیوگرافی رویشگاه (مطالعه موردی: بخشی از مراتع ییلاقی پلور- مازندران)
541
548
FA
شکوفه
شکراللهی
کارشناس ارشد مرتعداری، دانشکده منابع طبیعی و علوم دریایی نور، دانشگاه تربیت مدرس، نور، ایران
shekoofa_sh86@yahoo.com
حمیدرضا
مرادی
نویسنده مسئول، استادیار، گروه آبخیزداری، دانشکده منابع طبیعی و علوم دریایی نور، دانشگاه تربیت مدرس، نور
hmoradi@modares.ac.ir
قاسم علی
دیانتی تیلکی
استادیار، دانشکده منابع طبیعی و علوم دریایی نور، دانشگاه تربیت مدرس، نور، ایران
زهرا
جابرالانصار
کارشناس ارشد مرتعداری، دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه صنعتی اصفهان، ایران
z.jaberalansar@na.iut.ac.ir
10.22092/ijrdr.2014.12126
هدف از این مطالعه، بررسی پراکنش گونههای گیاهی در رابطه با برخی عوامل فیزیوگرافی و فیزیکی و شیمیایی خاک در بخشی از مراتع ییلاقی پلور به مساحت تقریبی 4600 هکتار در منطقه کوهستانی البرز مرکزی است. بدین منظور بعد از بازدید مقدماتی و انتخاب منطقه مورد مطالعه، 23 واحدکاری از تلفیق نقشههای شیب، جهت شیب، ارتفاع و زمینشناسی، با استفاده از سامانه اطلاعات جغرافیایی تعیین گردید. سپس در هر واحد، نمونهبرداری از پوشش گیاهی به روش سیستماتیک-تصادفی و از طریق پلاتگذاری در امتداد 3 ترانسکت 100 متری انجام شد. در طول هر ترانسکت، 10پلات با ابعاد یک متر مربع و به فاصله 10 متر از هم قرار داده شد. همچنین در ابتدا و انتها و وسط هر ترانسکت پروفیل حفر و از عمق 30-0 سانتیمتری نمونه خاک برداشت شد. خصوصیات خاک از قبیل ازت،pH ، فسفر، ماده آلی، EC و بافت خاک اندازهگیری گردید. از نرمافزار CANOCO و روش آنالیز افزونگی RDA، برای آزمون روابط بین گونههای گیاهی و عوامل محیطی استفاده شد. محور یک RDA همبستگی معنیداری با شیب، جهت، شن، سیلت، فسفر، اسیدیته و لاشبرگ نشان داد، در حالی که محور دوم تنها با عامل شوری همبستگی معنیدار داشت. این گرادیانها همبستگی نزدیکی با دو محور اول RDA دارند و 93 درصد از روابط گونه و عوامل محیطی را در مراتع ییلاقی پلور شامل میشوند.
آنالیز RDA,گونههای گیاهی,عوامل فیزیوگرافی,واحدکاری,مراتع ییلاقی
https://ijrdr.areeo.ac.ir/article_12126.html
https://ijrdr.areeo.ac.ir/article_12126_51c65be3e8c0715182cf15d00674082e.pdf
موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور
تحقیقات مرتع و بیابان ایران
1735-0875
2383-1138
21
3
2014
11
22
ارزیابی خصوصیات کمی و کیفی علوفه اکوتیپهای بومی اسپرس زراعی (Onobrychis viciifolia Scop) در شرایط آبی و دیم کردستان
549
561
FA
بایزید
یوسفی
نویسنده مسئول، استادیار مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی استان کردستان
bayzidyousefi@yahoo.com
علی اشرف
جعفری
0000-0002-1211-3796
استاد، مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور، تهران، ایران
aajafari@rifr-ac.ir
10.22092/ijrdr.2014.12127
به منظور بررسی تنوع ژنتیکی و روابط بین صفات در جمعیتهای اسپرس زراعی در شرایط آبی و تنش خشکی دو آزمایش مجزا در قالب دو طرح بلوکهای کامل تصادفی با 50 جمعیت در 3 تکرار در نهالستان تحقیقاتی زاله سنندج در سال 1389 اجرا گردید. نتایج تجزیه واریانس تلفیقی نشان داد که بین شرایط آبی و دیم از لحاظ صفات شادابی گیاه، درصد فیبر خام، قندهای محلول در آب و دیواره سلولی منهای همیسلولز ADF در سطح احتمال 1 درصد و از لحاظ صفات ارتفاع گیاه، تعداد ساقه ، وزن خشک گیاه، عملکرد علوفه خشک و درصد قابلیت هضم در سطح احتمال 5 درصد اختلاف معنیدار وجود داشت. عملکرد علوفه خشک و بقیه صفات به استثنای تعداد روز تا گلدهی، درصد قابلیت هضم و قندهای محلول در آب در شرایط آبی بیشتر از شرایط دیم بود. تفاوت بین اکوتیپها از لحاظ صفات تعداد بوته ، تعداد ساقه در سطح احتمال 1 درصد و عملکرد علوفه خشک در سطح 5 درصد معنیدار بودند. هیچکدام از صفات مورد بررسی در این آزمایش اثر متقابل محیط (آبی و دیم)× اکوتیپ معنیداری را نشان ندادند. بهطوریکه تا این مرحله اکوتیپهای شماره14 (سنقر2)، 19 (الیگودرز2)، 25 (میاندوآب) و 3 (سراب) بهترتیب با تولید علوفه برابر 299، 289، 266 و 249 گرم در کرت (2 متر مربع ) بیشترین میزان علوفه خشک را تولید نمودند. عملکرد علوفه خشک با تعداد بوته ، شادابی گیاه، ارتفاع گیاه، تعداد ساقه و درصد خاکستر دارای رابطه مثبت و معنیداری در سطح احتمال 1 درصد و با نسبت برگ به ساقه و روز تا گلدهی رابطه منفی و معنیدار داشت نتیجه رگرسیون گام به گام نشان داد که صفات وزن خشک گیاه، تعداد بوته ، شادابی گیاه، روز تا گلدهی و ارتفاع گیاه بهعنوان اجزای اصلی عملکرد علوفه خشک با ضریب رگرسیون معنیدار در بین صفات بودند (91٪= R<sup>2</sup>). گروهبندی اکوتیپهای اسپرس مورد بررسی الگوی مشخصی را منطبق بر اختلافات اکولوژیکی (اقلیمی و مکانی منشأ جمعآوری بذر اکوتیپهای اسپرس) در دندروگرام تجزیه خوشهای نشان نداد.
اسپرس (Onobrychis viciifolia Scop),عملکرد علوفه,کیفیت علوفه خشکی
https://ijrdr.areeo.ac.ir/article_12127.html
https://ijrdr.areeo.ac.ir/article_12127_449fbb8dce8df0ba229d5935b91f6c2f.pdf
موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور
تحقیقات مرتع و بیابان ایران
1735-0875
2383-1138
21
3
2014
11
22
اثر تیمار خراش بر جوانهزنی بذر هفت گونه مرتعی بومی ایران
562
569
FA
سعیده سادات
میرزاده واقفی
نویسنده مسئول، کارشناس ارشد پژوهشی، مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور، تهران، ایران
mirzadeh@rifr-ac.ir
عادل
جلیلی
استاد، مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور، تهران، ایران
jalili @rifr-ac.ir
سهیلا
اشرافی
کارشناس ارشد پژوهشی، مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور، تهران، ایران
ashrafi@rifr-ac.ir
10.22092/ijrdr.2014.12128
تیمار خراش یکی از تیمارهای مؤثر در بهبود جوانهزنی است. درصد جوانهزنی در برخی از گونهها با اعمال تیمار خراش به طور معنیداری افزایش مییابد. در این تحقیق به منظور بررسی اثر تیمار خراش بر جوانهزنی، بذر هفت گونه بومی مراتع ایران با سمباده خراش داده شدند. سپس اثرات خراشدهی بر روی درصد، سرعت و شاخص جوانهزنی بذر مورد بررسی قرار گرفت. بذرها از مناطق مختلف کشور جمعآوری گردید. گونهها شامل <em>Hedysarum formosum</em>،<em>Sesbania punicea </em>، <em>Vicia lathyroides</em> و <em>Ononis spinosa</em> از خانواده <em>Papilionaceae</em>، <em>Althea wilhelminae</em> از خانواده <em>Malvaceae</em>، <em>Bryonia aspera</em> از خانواده <em>Cucurbitaceae</em> و <em>Vaccaria grandiflora</em> از خانواده <em>Caryophyllaceae</em> بودند. نتایج نشان داد که بجز گونه <em>Bryonia aspera</em> تیمار خراش بر روی درصد و سرعت جوانهزنی تمام گونهها اثر مثبت و معنیداری داشت. البته در گونه <em>Hedysarum formosum</em> خراشدهی روی درصد جوانهزنی اثر معنیداری نداشت، ولی بر روی سرعت جوانهزنی آن اثر افزایشی داشت. بهطوریکه تیمار خراشدهی بر روی بذرهای خانواده <em>Papilionaceae</em> موجب افزایش سرعت جوانهزنی بیشتری نسبت به سایر خانوادهها شد.
گونههای مرتعی,بذر,خراش,جوانهزنی
https://ijrdr.areeo.ac.ir/article_12128.html
https://ijrdr.areeo.ac.ir/article_12128_2579a3bfe8787fe90dee679a3c6e4c2f.pdf