موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشورتحقیقات مرتع و بیابان ایران1735-087514120070522Study of soil and plant characteristics interaction in Salsola rigida
in desert landsبررسی روابط متقابل برخی خصوصیات خاک وگیاه درگونه مرتعی Salsola rigida در مناطق بیابانی17104404FAداریوش قربانیانعضو هیأت علمی مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی استان سمنانمحمد جعفریاستاد دانشکده منابع طبیعی دانشگاه تهرانJournal Article20160112In this study one site with good coverage of <em>Salsola rigida</em> species selected in desert region of Shahrood area. Four plots of 100 m<sup>2</sup> were chosen in this site and two soil profiles were digged in each plot; one profile under <em>Salsola rigida</em> plants and another in the space between this species. Soil samples were collected from three depth of 10-25 cm, 10-25 cm and>25cm. For asessing elements of biomass and their effects on the soil, plant sample were analysed in laboratory. Results indicated that organic matter percentage as well as N, K and HCO3 increased significantly. An increase of Ec, Caco3 and Na are the main detrimental factors for expanding <em>Salsola rigida</em> species. <br /> منطقهای با پوشش خوب(تیپ) با تراکم زیاد و شادابی مناسب به نام دشت چاکیف ازتوابع شهرستان شاهرود انتخاب گردید (با تراکم 6825 بوته درهکتار و با 5/4 % سطح تاج پوشش). پس ازانتخاب محل، در منطقه مورد نظر4 پلات با مساحت 100 متر مربع برقرار و در هر پلات علاوه بر مطالعه مؤلفههای مختلف پوشش گیاهی، دو پروفیل، یکی در زیربوته <em>Salsola rigida</em> و دیگری در بین بوتههای موجود حفر گردید. از هر پروفیــل، در سه سطح10-0، 25-10 و25> سانتیمتر نمونهبرداری شد (درمجموع24 نمونه) جهت بررسی عناصر موجود در بیوماس و چگونگی تاثیر آن بر خاک، از بوتههایی که در زیر آنها پروفیل حفرگردید، نمونه گیاهی برداشت شد (4 نمونه گیاهی).نمونههای خاک وگیاه در آزمایشگاه مورد تجزیه قرار گرفت (19 مؤلفه خاک و 6 مؤلفه گیاهی). نتایج بدست آمده حاکی از افزایش معنی دارموادآلی، ازت، پتاسیم و بی کربنات در زیر تاج پوشش گیاه بوده و هدایت الکتریکی بالاتر از 8 دسی زیمنس برمتر، افزایش میزان آهک وسدیم خاک برای رشد و توسعه آن محدودیت ایجاد میکند. <br /> https://ijrdr.areeo.ac.ir/article_104404_690d5a104c71f3a268f19632862a5dd7.pdfموسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشورتحقیقات مرتع و بیابان ایران1735-087514120070522The best seeding dates of Atriplex canescens for seedling production in Bijin Station (Tehran province)تعیین مناسبترین تاریخ کاشت بذر Atriplex canescens برای تولید نهال در ایستگاه بیجین تهران818104405FAابراهیم فراهانیعضو هیات علمی مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی استان تهرانخلیل فلاحیاداره کل منابع طبیعی استان تهرانکوثر میرزاخانیمرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی استان تهرانJournal Article20160112Rehabilitation of arid and semi-arid rangelands need particular species which are well-adapted to unsuitable regional and ecological condition and can produce enough forages for livestock, rich in nutrition andpalatability as well. <em>Atriplex canescens</em>, an exotic evergreen species which is resistant to drought and chilling, has been planted in some rangelands of Iran for several years. Major objectives of this experiment was to determine the best seeding date for producing seedlings and proper young plants for transplanting. Complete Randomized Design with treatment of seeding dates and 3 replications were used in this study. Four characteristics including percentage survivals, plant height, root length and number of branches were measured and analysed statistically. Overall data indicated that mid-August is the best seeding date for desert condition of the study area. <br /> احیاء و اصلاح مراتع خشک و نیمه خشک نیاز به گونه هایی دارد که بتواند با شرایط نامساعد محیطی و اقلیمی سازگاری داشته و به میزان کافی علوفه تولید کند و نیز از خوشخوراکی و ارزش غذایی قابل ملاحظهای برخوردار باشد. <em>Atriplex canescens</em>از گونه های غیر بومی بوده که به علت مقاومت به خشکی، سرما و همیشه سبز بودن سالهای متمادی در مراتع به طرق مختلف کشت میگردد. مناطق بیابانی (با بارندگی 50-150 میلیمتر) کشت مستقیم بذر موفق نیست .کشت گیاهان بوته ای از طریق بازکاشت نهالهای پرورش یافته در گلدانهای پلاستیکی موفق میباشد. در این تحقیق به بررسی تعیین مناسب ترین تاریخ کشت بذر برای تولید نهالدر ایستگاه بیجین پرداخته شد. این آزمایش در قالب طرح کاملاً تصادفی با 9 تیمار (از 7 مرداد شروع و تیمارهای بعدی به فاصله شش روز از یکدیگر کشت گردیدند) و 3 تکرار انجام شد . برای مقایسه چهار صفت ، درصد سبزشدن بوته ، تعداد شاخهها در بوته (هنگام انتقال به زمین اصلی)، ارتفاع گیاه و طول ریشة اصلی، درنظر گرفته شد و نتایج بدست آمده حاکی از این بود که تجزیه واریانس درصد زنده مانی بوته در گلدانها، تعداد شاخه ها در بوته، ارتفاع گیاه و طول ریشة اصلی در تاریخهای مختلف بسیار معنیدار است. مقایسه میانگین نشان داد که بهترین تاریخ کشت برای درصد زنده مانی بوتهها بین 13 تا 31 مرداد )5/79 تا 90درصد)، بیشترین تعداد شاخهها در بوته 13 مرداد یا 12 شهریور (09/2 و 93/1)، بیشترین ارتفاع نهال 7 و 13 مرداد (48/26 و 67/17 سانتیمتر) و بیشترین طول ریشة اصلی نهال در 7 و13 مرداد یا 6 شهریور (67/30 تا 35 سانتیمتر) میباشد. دهه دوم مرداد در این منطقه زمان مناسب کاشت بذرها، جهت تولید نهال میباشد. <br /> https://ijrdr.areeo.ac.ir/article_104405_fcbb5240446dabdb2a0204487b2eb258.pdfموسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشورتحقیقات مرتع و بیابان ایران1735-087514120070522Seasonal variation of total nonstructural carbohydrates in three perennial and desirable grasses at the Ploor summer rangelandsبررسی تغییرات فصلی ذخایر کربوهیدراتهای محلول در سه گونه گرامینه چندساله و مرغوب مراتع منطقه پلور1932105226FAحسین قره داغیدانشجوی دوره دکتری علوم مرتع دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات و عضو هیئت علمی واحد ارسنجان شیرازحسین ارزانیاستاد دانشکده منابع طبیعی دانشگاه تهرانحسن ابراهیمزاده- استاد دانشکده علوم دانشگاه تهرانمحمدرضا قنادهااستاد دانشکده کشاورزی دانشگاه تهرانناصر باغستانیاستادیار پژوهشی مرکز تحقیقات کشاورزی و منابعطبیعی یزدJournal Article20160113Rangelands are one of the important natural ecosystems in our country that were deteriorated during recent decades because of many causes especially earlier and intensive grazing. Grazing management need to determine beginning of grazing season and intensity in rangelands. It is very important to know much about physiological and phenological status of rangeland species. Total nonstructural carbohydrates (TNC) and their changes during seasonal growth is one of the important physiological parameter in perennial plants. Also these reserves are primary source of energy in respiration, growth and survival of perennial plants during their quiescence and growth season and regrowth after grazing or cutting. In this research seasonal changes of TNC reserves in three perennial and desirable grass species(<em>Bromus tomentellus, Festuca ovina, Dactylis glomerata</em>) were studied in Polor summer rangelands(altitude, 2600m; annual precipitation, 535mm; with cold mountain climatic) at the north of Tehran province. Samples were collected in ten stages of plants phenology stages with three replications from above and underground matter (canopy and roots). Samples were oven dried at 70<sup>◦</sup>C during 48 houres. TNC concentration were measured by phenol-solpheric method (mg per gr dry matter). Data of all attributes were analyzed in the frame of rondomized compeletly block design by using Minitab software, and ANOVA one and two ways. Seasonal changes of TNC reserves in any of studied species and also their root and canopy were shown in annual curves. The results indicated that all species have distinct seasonal changes and they had the lowest TNC reserves at early spring and end of the seasonal growth and then increased. The results showed significant differences in TNC reserves between phenology Stages in root and canopy during seasonal growth (P= 0.05 & 0.01) and all species had higher amount of TNC reserves in root than canopy (P=0.01). The rate of TNC restoration was different between studied species. These differences were related to phenology and seasonal growth along. So in this area <em>Dactylis glomerata</em> is more sensitive to grazing and <em>Bromus tomentellus</em> conversely is more resistant to grazing. At the end we concluded that critical period for all species in relate of their TNC reserves is from starting growth in early spring till early May and at the end of seasonal growth, mid August. Beginning of grazing season from late may until early August is recommended for this area. <br /> مراتع به عنوان یکی از مهمترین و وسیعترین اکوسیستمهای طبیعی کشور است که در دهههای اخیر به علت عوامل متعدد از جمله چرای بی موقع و بیش از حدظرفیت، وضعیت آنها دچار سیر نزولی شده است. مدیریت چرا در مراتع برپایه تعیین زمان و شدت چرا به ویژه در مراتع ییلاقی، یکی از راهبردهای بخش اجرایی کشور در مدیریت مراتع میباشد. آگاهی از وضعیت فیزیولوژیکی و فنولوژیکی گونههای مرتعی برای رسیدن به هدف فوق اهمیت به سزایی دارد. یکی از مؤلفههای مهم فیزیولوژیکی در گیاهان مرتعی، آگاهی از میزان ذخایر هیدراتهای کربن محلول TNC در طول فصل رویش میباشد. این ذخایر از مهمترین منابع تامین انرژی گیاه برای مصارف متعدد به ویژه رشد مجدد گیاه در بهار و پس از چرای دام میباشد. با مطالعه تغییرات فصلی این ذخایر در گیاهان غالب مرتعی میتوان زمانهای حداقل و حداکثر(بحرانی و غیربحرانی) این ذخایر را مشخص نموده و از نتایج حاصل برای تعیین دقیق شروع فصل چرا و زمانهای عدم چرا در مراتع بهره جست. تحقیقات بسیاری در این زمینه در خارج از کشور از دهه 50 و در سالهای اخیر در داخل کشور انجام شده است. هدف از انجام این تحقیق بررسی تغییرات فصلی ذخایر TNCدر سه گونه گرامینه چندساله <em>Bromus tomentellus, Festuca ovina, Dactylis glomerata</em> در مراتع منطقه پلور در جاده هراز با اقلیم کوهستانی سرد و متوسط بارندگی سالانه 535 میلیمتر و ارتفاع 2600متر از سطح دریا میباشد. برای این منظور نمونه گیری در حدود 10 مقطع فنولوژی گیاه با سه تکرار از قسمتهای هوایی و ریشه گیاه انجام شد. نمونهها در 70 درجه سانتیگراد برای مدت 48ساعت خشک گردید و سپس میزان ذخایر TNC درهریک برحسب میلی گرم در گرم نمونه خشک به روش فنل- سولفوریک اندازه گیری گردید. دادههای حاصل با استفاده از نرم افزار Minitab و تجزیه و تحلیل واریانس یک طرفه و دوطرفه در قالب طرح کاملاً تصادفی انجام گردید و نمودارهای تغییرات فصلی ذخایر درهریک از گونهها و همچنین در ریشه و قسمتهای هوایی ترسیم شد. نتایج حاصل نشان داد که گونههای مورد مطالعه دارای چرخه تغییرات فصلی مشخصی بوده و در شروع فصل رویش و همچنین در پایان فصل، مقدار ذخایر TNCدر آنها به حداقل مقدار رسیده و سپس افزایش مییابد. میزان ذخایر در هرسه گونه در طول فصل رویش در قسمتهای هوایی بیشتر از ریشه بود (01/0=P). شدت جایگزینی ذخایر در هرسه گونه بسیار سریع انجام میشود که از بیشترین تا کمترین به ترتیب در گونههای <em>Da.gl , Fe.ov , Br.to</em> میباشد. این موضوع مرتبط با فنولوژی و طول فصل رویش این گونهها است. بنابراین گونه <em>Da.gl</em> دارای حساسیت بیشتری نسبت به چرای دام و گونه <em>Br.to</em> مقاومتر از دو گونه دیگر میباشد. با توجه به نتایج بدست آمده مقاطع بحرانی برای هرسه گونه از شروع فصل رویش تا اواسط اردیبهشت و همچنین در اواخر فصل رویش در نیمه دوم مرداد میباشد. شروع فصل چرا در این منطقه از اواخر اردیبهشت تا اوایل مرداد به مدت 70 روز توصیه میگردد.https://ijrdr.areeo.ac.ir/article_105226_46c3e926f24a93ba1bf81f3abb68c60d.pdfموسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشورتحقیقات مرتع و بیابان ایران1735-087514120070522Determination of lands affected by desertificatin using near and remote sensing in Sabzevar desert area.بررسی روند بیابانزایی به روش سنجشهای از دور و نزدیک در اراضی دشت سبزوار3352105227FAابوالقاسم دادرسی سبزواریعضو هیات علمی مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی خراسانمجتبی پاکپرورعضو هیات علمی مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی فارسJournal Article20160113Desertification is one of the most difficult issues which has been taken into consideration in the world. The main objective of this study is determination of lands affected by desertification using remote sensing and geographic information systems, in Sabzevar. To meet the objective, Satellite imagery of Landsat TM- 29 April 1987 and 13 May 2001 were selected and used, after haze and geometric correction. Principal Components (PC) and False Color Composit (FCC) were calculated, finally FCC521: RGB was selected for background of classification because of the best correlation. The Satellite images were classified by the maximum likelihood algorithm on the basis of field data. A study was conducted to determine the iso line of change in groundwater salinity and depth, in the study area, by using subsurface water data ( quality and quantity). The results show that on non saline parts and in the area of gypsum, the changes are negligible. The area of land uses are more or less the same except in agriculture which the land has increased by 3632 ha and in urban area which developed 672 ha. Merging and processing the whole data shows that the agriculture lands increased from 1987 to 2001. More salinity and less depth of groundwater are the results of groundwater data analysis, specially in south east part of the regionهدف اصلی از تحقیق حاضر، بررسی کمیت پیشروی یا تجدید حیات بیابان و تجزیه و تحلیل وضعیت و دلایل پیشروی آن در مساحتی حدود 410 هزار هکتار از اراضی دشت سبزوار میباشد. بدین منظور، دادههای رقومی ماهواره لندست تی ام مربوط به دو سری زمانی 13 میسال 2001 میلادی و 29 آوریل سال 1987 میلادی بعد از اصلاح هندسی مورد استفاده قرار گرفت. براساس یک الگوی از پیش طراحی شده که در آن انتخاب حداقل یک نمونه در هر 1000 هکتار مورد توجه قرار گرفته بود، نقاطی در محدوده محل تحقیق انتخاب و از خاک و پوشش گیاهی آنها نمونه و یادداشت برداری و عاملهای مرتبط با شوری خاکها در آزمایشگاه اندازه گیری شد. ارتباط رگرسیونی EC خاکها با ارزش عددیDN)) باندهای اصلی، نسبتهای مختلف طیفی، شاخصهای مختلف و انواعی از تجزیه مولفههای اصلی (PCA) برای پیکسلهای متناظر محاسبه گردید. براین اساس همبسته ترین باندها برای شرکت در طبقه بندی تعیین که شامل باندهای اصلی 5، 2 وPCA سوم از باندهای 4، 3، و 2 بودند. بعد هر دو تصویر 1987 و 2001 با شرکت باندهای یاد شده و براساس دسته بندی دادههای صحرایی در درجات شوری 5 گانه (بدون شوری، شوری کم، شوری متوسط، شوری زیاد و سطوح نمکی) مورد طبقه بندی با روش بیشینة درست نمایی (ML) قرار گرفتند. تصویر پس زمینة مرحله طبقه بندی در رایانه، FCC521 بود که براساس تعیین شاخص مطلوبیت به عنوان بهترین ترکیب باندی با بیشترین اطلاعات انتخاب گردید. در این بررسی همچنین نقشه تغییرات سطح و شوری آبهای زیرزمینی با تجزیه و تحلیل آمار دراز مدتِ 28 ساله چاههای پیزومتری و بررسی کیفیتِ وزارت نیرو تهیه و تحلیل گردید. نتایج بررسی نشان میدهد که تغییر قابل ملاحظهای در سطح اراضی غیر شور حادث نگشته و تغییرات دستههای اراضی شور به گونه ای است که هیچ زمین شوری به غیر شور تبدیل نشده، ولی از وسعت دستههای با شوری متوسط به بالا به صورت پلکانی کاسته و بر مساحت اراضی با شوری کم افزوده شده است. این مطالعه همچنین تغییری را در سطح اراضی گچی نشان نداد. کاربری اراضی در منطقه مورد پژوهش شاهد افزایش بیش از 3600 هکتاری در سطح اراضی کشاورزی و افزایشی حدود 700 هکتار به مناطق شهری میباشد و تغییر محسوس دیگری در سایر طبقات بوجود نیامده است. بررسی تغییرات محدوده تپههای ماسه ای نشان داد که 6/2756 هکتار در جـــهت شمال و شرق، به تپههای ماسهای منطقه اضافه شده است، همچنین بررسی و تجزیه و تحلیل دادههای مربوط به کمیت و کیفیت آبهای زیرزمینی در منطقه بیانگر سیر نزولی سطح آبهای زیرزمینی و افزایش شوری آنها، به ویژه در جنوب شرق منطقه میباشد. نتیجه دیگر اینکه، در بررسی روند بیابانزایی، بکارگیری دادههای سنجش از دور و در تلفیق با یک سیستم اطلاعات جغرافیایی، امکان پذیر است.https://ijrdr.areeo.ac.ir/article_105227_ab5bafc1434c00ede6d6d0a03a1e0f5e.pdfموسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشورتحقیقات مرتع و بیابان ایران1735-087514120070522Study on effects of prunning and planting spaces on production of Atriplex lentiformis in the Fars provinceبررسی تاثیر هرس و فاصله کاشت در تولید گونه Atriplex lentiformis در استان فارس5367105228FAسید حمید حبیبیانعضو هیات علمی مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی فارسعباسعلی سندگلعضو هیات علمی موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشورJournal Article20160113Nowadays; planting of Atri;lex species are used, in range rehabilitation. Soil erosion control and wildlife programs. Optimum density, and periods of prunning of Atriplex lentiformis on quantity of forage production are important. The Atriplex lentiformis was planted in a split-split plot design with 3 replications and 45 treatments in Dadin of Kazeroon in 1993 and investigated for 10 years. The main treatment was planting distance at levels. Sub-treatment was prunning period and the sub-sub-treatment was cutting height. Canopy coverage diameter, height, forage production, and percentage of survival of the plant were measured in different years throughout of the study. The nutritional value of the forage was measured in the last year. The data were analysized by EXCEL, SPSS, and SAS softwares. The results showed that the highest production attained from treatments of 2*2 m planting space, 40 cm height, and once per year cutting, and the least one, resulted of the treatment of 4*4m planting space, zero cm and once per three years cutting. Control and zero height cuttings showed a significant difference (P<0.05) with the other treatments in forage production. The 20, 40, and 60 cm cutting heights showed no significant difference (P>0.05). Zero and 20 cm cutting height showed a significant differece (P>0.05). Zero and 20 cm cutting height showed a significant difference with other treatments in percentage of survival (P<0.05). <br /> امروزه از بوته کاری آتریپلکس به عنوان یکی از روشهای اصلاح مراتع استفاده میشود. بسیاری از گونههای آتریپلکس در بیابانزدایی، تولید علوفه بویژه در مناطق خشک، احیاء مراتع، جلوگیری از فرسایش خاک و حفظ حیات وحش از آن استفاده میشود. تعیین تراکم مناسب بوته و تاثیر شدت و زمان هرس در کمیت علوفه تولیدی از اهمیت ویژهای برخوردار است. در این بررسی گونه <strong><em>Atriplex lentiformis</em></strong> دریک طرح آزمایشی اسپلیت-اسپلیت- پلات در 3 تکرار و 135 تیمارکشت شد. در این آزمایش تیمار اصلی فاصله کاشت (2/2 ،4/4 و 6/6 متر)، تیمار فرعی دوره هرس ( هرسال یکبار، هردوسال یکبار و هر سه سال یکبار) و تیمار فرعی ارتفاع هرس ( شاهد، کف بر،20،40 و 60 سانتیمتری) بود.این تحقیق در سال 1371 در قطعه زمینی به وسعت 10 هکتار در منطقه دادین ( 50 کیلومتری جنوب شرقی کازرون ) در استان فارس اجرا شد و به مدت 11 سال (1382-1371) بطول انجامید جمعا در این مدت، 9 بار هرس هر سال یکبار، 4 بار هرس هر دو سال یکبار و 3 با ر هرس هر سه سال یکبار انجام شد. قطر پوشش تاجی، ارتفاع، تولید و درصد زنده مانی بوتهها در طول سالهای اجرای طرح اندازه گیری شد. دادهها به کمک نرم افزارهای آماری، <strong>EXCEL</strong><strong> SPSS</strong> و <strong>SAS</strong> مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت. بر اساس نتایج بدست آمده، بیشترین تولید علوفه قابل استفاده مربوط به تیمارفاصله کاشت 2/2متر، ارتفاع هرس 40 سانتیمتری و مدت زمان هرس هر سال یکبار (3986 کیلو گرم ماده خشک در هکتار) و کمترین آن مربوط به تیمارفاصله کاشت 4/4متر، ارتفاع هرس کف بر و مدت زمان هرس هر سه سال یکبار (189 کیلو گرم ماده خشک در هکتار) بود. از نظر تولید علوفه قابل استفاده، بین تیمار شاهد و همچنین بین تیمار کف بر با بقیه تیمارهای ارتفاع هرس تفاوت معنی داری در سطح 5 درصد بدست آمد،ولی بین ارتفاعهای هرس 20، 40 و 60 سانتیمتری تفاوت معنی داری در همین سطح مشاهده نشد. از نظر زنده مانی بین تیمار کف بر و همچنین بین تیمار 20 سانتیمتری با بقیه تیمارهای ارتفاع هرس تفاوت معنی داری در سطح 5 درصد بدست آمد. <br /> https://ijrdr.areeo.ac.ir/article_105228_5d2029073c47ff6f2740705fa803d178.pdfموسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشورتحقیقات مرتع و بیابان ایران1735-087514120070522Investigation of soil surface indicators and rangeland functional attributes by grazing intensity and land cultivation (case study: Orazan Taleghan)بررسیتغییرات شاخصهای سطح خاک و ویژگیهای عملکردی مرتع در اثر شدت چرا و شخم مرتع (مطالعه موردی: اورازان طالقان)6879105229FAحسین ارزانیاستاد دانشکده منابع طبیعی دانشگاه تهرانمهدی عابدیدانشجوی کارشناسی ارشد مرتعداری دانشگاه تربیت مدرساحسان شهریاریدانشجوی دوره دکترای مرتعداری دانشکده منابع طبیعی دانشگاه تهرانمهدی قربانیدانشجوی کارشناسی ارشد مرتعداری دانشکده منابع طبیعی دانشگاه تهرانJournal Article20160113Management activities like grazing intensity and land cultivation effects rangelands characteristic. For sustainable utilization of rangeland, information of changes is required. Soil surface indicators and functional attributes help to judging about management impact. So for investigation on these activities effects in semi arid rangeland, one vegetation community was selected in Taleghan region. Five cases including: three grazing intensities (heavy, moderate and low), recently cultivated and relict areas that were cultivated in last two decades were assessed. Landscape function analysis (LFA) method was used to evaluate management effects on soil surface characteristics and rangeland functional attributes. In this method for determination of three functional attributes of stability, infiltration and nutrient cycle, 11 soil surface indicators were considered. They are soil surface cover (soil protection from erosion), perennial canopy/basal cover, litter (cover, origin, degree of decomposition), cryptogam cover, crust brokenness, type and severity of erosion, deposited material, soil surface roughness, soil surface resistance to distribution, slake test (soil stability test) and texture. Based on the results, land cultivation reduced functional attributes. By increasing grazing intensity, palatable species are eliminated and in heavy grazing area the dominated vegetation cover are annuals. Vegetation and soil surface layer degradation increased soil erosion, created gully and reduced functional attributes. In relict area because of re-establishing homogenous annuals, soil indicators and functional attribute were improved. <br /> فعالیتهای مدیریتی نظیر شخم مرتع و شدت چرا تاثیر زیادی بر مرتع میگذارند. برای بهره برداری پایدار مرتع این تغییرات بایستی شناخته شود. شاخص های سطح خاک و ویژگیهای عملکردی مرتع به محقق کمک میکند تا در مورد اثرات فعالیتهای مدیریتی قضاوت نماید. از این رو برای بررسی تاثیر این فعالیتها بر روی مراتع مناطق نیمه خشک یک تیپ گیاهی در منطقه طالقان انتخاب شده و 5 تیمار مدیریتی شامل3 شدت چرایی (سنگین، متوسط و سبک)، مرتع شخم خورده و اراضی رها شده در آن مورد بررسی قرار گرفتند. منطقه چرای سبک به عنوان منطقه مرجع انتخاب شده و سایر تیمارها با آن مورد مقایسه قرار گرفتند. در هر یک از تیمارهای مدیریتی، اثر فعالیتهای مدیریتی بر روی خصوصیات سطح خاک و ویژگیهای عملکردی مرتع با استفاده از روش تجزیه و تحلیل عملکرد چشمانداز (LFA) مورد بررسی قرار گرفت. در این روش برای تعیین 3 ویژگی عملکردی شامل: پایداری ، نفوذپذیری و چرخه عناصر از 11 شاخص سطح خاک که عبارتند از: پوشش سطح زمین (میزان حفاظت از سطح خاک)، پوشش تاجی، یقه گیاهان چند ساله، پوشش لاشبرگ و درجه تجزیه شدگی، پوشش کریپتوگام، خرد شدگی سله ها، نوع و شدت فرسایش، مواد رسوب گذاری شده، پستی و بلندی سطح خاک، مقاومت سطح خاک نسبت به فرسایش، آزمون پایداری خاک و بافت خاک استفاده شده است. در اثر این فعالیتها ویژگیها و شاخصها تغییر میکنند. نتایج نشان داد که شخم مرتع در طالقان باعث کاهش مقادیر ویژگیهای عملکردی مرتع شده است. با افزایش شدت چرا، گیاهان مرغوب حذف شدهاند و در منطقه چرایی شدید تنها پوشش گیاهی یکساله مستقر شده است. تخریب پوشش و لایههای سطحی خاک و پایداری خاک باعث افزایش فرسایش، ایجاد خندق و کاهش ویژگیهای عملکردی مرتع شده است. در اراضی رها شده با توجه به استقرار یکنواخت پوشش گیاهان یکساله مقادیر ویژگیهای عملکردی و شاخص های خاک بهبود یافته است. <br /> https://ijrdr.areeo.ac.ir/article_105229_d1a2cd78bab2dfe36feb1b52bfbc79bb.pdfموسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشورتحقیقات مرتع و بیابان ایران1735-087514120070522The effect of balanced grazing on the range condition improvement and animal productions in Salmas Goladam research stationبررسی اثر چرای متعادل بر بهبود وضعیت مرتع و تولید دامی در ایستگاه تحقیقاتی گل آدم سلماس8087105230FAاحمد احمدیعضو هیأت علمی مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی استان آذربایجان غربیعباسعلی سندگلعضو هیأت علمی موسسة تحقیقات جنگلها و مراتع کشورJournal Article20160113Mountain areas are important sources of livestock forage production, water, energy, and biological diversity. Furthermore, they are sources of such key resources as minerals, forest products and agricultural products and of recreation. Mountain environments are susceptible to accelerated soil erosion, landslide and rapid loss of habitat and genetic diversity. They are essential to the survival of the global ecosystem. In the West Azarbaijan province of Iran the existed livestock are about two times more than range capacity. Nowadays considering genetic erosion and plant cover retrogression, the study of balanced grazing as an approached strategy for proper management of natural resources is necessary and inevitable. For the study of livestock productions the weights of sheep under balance grazing and traditional grazing were compared with each other. In this study the vegetation type of <em>Festuca ovina -Bromus tomentellus</em> with fair condition, negative trend and grazing capacity of 0.7 animal units in three month was selected. This vegetation type with considering grazing capacity and range readiness was studied under balanced grazing from 1999 to 2003. The results indicated that the range condition promoted from fair condition to good condition, and the grazing capacity reached to 2.7 animal units per month. The average of plant cover and soil protection values reached from 24 and 54 percent to 33 and 64 percent respectively (significant difference at 5 % level of probability) <br /> مناطق کوهستانی به عنوان مهمترین منبع تولید علوفه دام، آب، انرژی،تنوع بیولوژیکی، مواد معدنی، تولیدات جنگلی و کشاورزی و تفرج هستند، اکوسیستم های کوهستانی به سرعت در حال تغییر بوده و به فرسایش تشدید شونده،لغزشها و کاهش تنوع زیستی حساس می باشند، اکوسیستم های کوهستانی برای بقای اکوسیستم های دنیا ضروری هستند. در استان آذربایجان غربی دام موجود در مرتع بیش از دو برابر ظرفیت مراتع می باشد. امروزه با در نظر گرفتن فرسایش ژنتیکی وسیر قهقرایی پوشش گیاهی بررسی اثر چرای متعادل بر بهبود مرتع و تولید دامی امری ضروری و پر اهمیت است. برای بررسی تولیدات دامی دامهای چرا داده شده در قطعة تعادل دام و مرتع و تعدادی از دامهایی که به صورت سنتی چرا می نمودند ، قبل از ورود به مرتع و بعد از دورة چرا توزین گردیدند. در این مطالعه تیپ گیاهی <em>Festuca ovina -Bromus tomentellus </em> با وضعیت متوسط ،گرایش منفی و ظرفیت 7/0 واحد دامی در یک دورة بهره برداری 90 روزه انتخاب واز سال 1378تا سال 1382 با توجه به ظرفیت و آمادگی مرتع مورد چرای متعادل قرار گرفت.نتایج نشان داد که وضعیت مراتع از متوسط به خوب رسیده و ظرفیت مراتع از 3/1 واحد دامی در ماه به 7/2 واحد دامی در ماه افزایش پیدا نموده است<strong>.</strong> میانگین پوشش گیاهی و درصد حفاظت خاک از 24 و 54 درصد در سال 1379 به ترتیب به 33 و 64 درصد در سال 1382 رسیده است که در سطح 05/. اختلاف معنی داری دارند ((P https://ijrdr.areeo.ac.ir/article_105230_ae9144e711382bf2d45e87bda434c27a.pdfموسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشورتحقیقات مرتع و بیابان ایران1735-087514120070522The study of vegetatin changes of grazed and ungrazed in chut rangelandsبررسی تغییرات پوشش گیاهی مراتع چات گنبد در شرایط چرا و بدون چرا8896105231FAجمشید خطیرنامنیعضو هیات علمی مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی استان گلستانJournal Article20160113Study of vegetation changes of grazed and ungrazed rangelands is important in range management programs. In order to do this, Chut rangelands located between Dashly Boroon and Maravehtappeh of north Golestan province chosen as the study area. Chut rangeland is saline with slow drainage and 180 mm annual precipitation. Vegetation type of this rangeland is <em>Poa bulbosa</em>- annual grass and forbs. Two sites of grazed and ungrazed area were selected and factors such as soil erosion, canopy cover, plant composition and vigority of plants were measured and recorded for five years. Results showed that forage production and density of annual grasses and forbs increased inside the exclosure. There was no significant difference between vegetation cover percentage and outside the exclosure (grazed and ungrazed rangelands). Generally, the results indicated that vegetation changes in the study area are slow and gradual. <br /> <strong> </strong>منطقه مورد مطالعه در کیلومتر 50 جاده مرزی داشلی برون به مراوه تپه استان گلستان در فاصله 2 کیلومتری شمال رودخانه اترک و مرز ایران و ترکمنستان واقع شده است. اراضی منطقه شور با زهکشهای داخلی و خارجی ضعیف و خاک عمیق که ارتفاع آن ازسطح دریا 70 متر، بارندگی سالیانه180 میلیمترومتوسط تبخیر سطحی 1900 میلیمتر میباشد.مرتع چات از نظر اقلیمی جزو مناطق خشک بشمار میرود. تیپ عمده رویشی مرتع چات را گیاهان یکساله تشکیل میدهند که دربعضی جاها و بهطور پراکنده با گیاهان دائمی از جنسهای <em>Artemesia ، Salsola ، Aeluropus </em>همراه میشوند. به طور کلی مراتع چاتدارای یک تیپ گیاهی واحد به نام <em>Poa bulbosa – Annual grass - Annual forb</em>s میباشد. به منظور بررسی روند اصلاح و یا سیر قهقرائی و تخریب پوشش گیاهی در طول زمان، مطالعه تغییرات پوشش گیاهی تحت شرایط چرا وعدم چرای دام در 5 سال انجام گرفت. در این بررسی تغییرات پوشش گیاهی درداخل و خارج قرق در واحدهای نمونه انجام گرفت. هر واحد نمونه شامل دو ترانسکت موازی توام با 20 کودرات میباشد. در داخل هرکودرات درصد پوشش تاجی هر یک از گونهها برآورد و درصدهای پوششهای سنگ و سنگریزه، لاشبرگ و خاک لخت نیز یادداشت گردید. تولیدگیاهان نیز به روش قطع وتوزین با استفاده ازکودراتهای یک مترمربعی اندازهگیری شد.در مقایسه تاج پوشش گیاهی، از نظر آماری تفاوت معنیداری بین داخل و مجاور قرق وجود نداشت. جهت تعیین اثر سال، دادههای سه مؤلفه تاج پوشش، ترکیب وتولید گیاهی در قالب طرح بلوک کامل تصادفی تجزیه آماری و تفاوت معنیداری بین برداشتهای سالهای مختلف مشاهده نشد. باتوجه به اینکه عوامل طبیعی حاکم بر داخل و مجاور قرق یکسان بوده است از نظر میزان تولید علوفه تفاوت معنیداری بین داخل قرق و مجاور آن وجود داشت. بنابراین کاهش میزان تولید در مجاور قرق، رابطه مستقیمی با شدت بهرهبرداری داشته است.نتایج کلی نشان داد که هرچند قرق باعث بهبود پوشش گیاهی درمراتع چات گردیده است، ولی عموما تفاوت معنیداری بامجاور قرق نداشت. این بهبود در کوتاه مدت درمراتع با چرای بی رویه قابل توجه نمیباشد. درصورتی که ازقرق به عنوان یک روش اصلاحی برای پوشش در منطقه استفاده شود، در کوتاه مدت کارساز نخواهد بود. برای احیای سریع این گونه مراتع که عموما درمناطق خشک قرارگرفتهاند، دخالت مستقیم انسان لازم و ضروری استhttps://ijrdr.areeo.ac.ir/article_105231_3f13291bf7672d8d2af281308e979666.pdfموسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشورتحقیقات مرتع و بیابان ایران1735-087514120070522Analysis trend and spatial characteristics of droughts intensity in Fars provinceتحلیل روند و خصوصیات مکانی شدت خشکسالی های استان فارس97109105232FAحمید رضا مرادی- استادیار گروه آبخیزداری، دانشکده منابع طبیعی دانشگاه تربیت مدرسمنصور رجبیدانشجوی کارشناسی ارشد گروه آبخیزداری، دانشکده منابع طبیعی دانشگاه تربیت مدرسمنوچهر فرج زادهاستاد یار گروه سنجش از دور، دانشکده علوم انسانی دانشگاه تربیت مدرسJournal Article20160113Drought is the most complex and unknown natural disaster that affects human more than other natural disasters. Droughts occurred in Fars province in recent decades showed the importance of drought study in this region. In this research, standard precipitation index (SPI) was calculated based on monthly rain of 26 stations in a period of 36 years (1963-1999). For investigation of spatial droughts changes in study area Kriging interpolate method were used. Then analyses were performed using linear regression model trend and Man-Kendal nonparametric test in studied stations. The results showed that the intensity of droughts in central parts of this province is more than other regions. The trends exist in all of studied stations except Chardangeh station. <br /> خشکسالی در زمره پیچیده ترین و ناشناخته ترین بلا یای طبیعی است که نسبت به سایر بلایای طبیعی افراد بیشتری را تحت تأثیر قرار می دهد. تجربه خشکسالی در دهه های اخیر در استان فارس، اهمیت بررسی خصوصیات خشکسالی را در این منطقه پر رنگ می کند. در این پژوهش شاخص بارش استاندارد (SPI) بر اساس بارندگی ماهانه 26 ایستگاه باران سنجی در طی دوره آماری 32 ساله (1378-1342) محاسبه شد. برای مطالعه تغییرات مکانی خشکسالی ها در سطح استان فارس از روش میان یابی کریجینگ استفاده گردید. بعد با استفاده از روشهای روند یابی مدل رگرسیون خطی و آزمون نا پارامتری من- کندال در ایستگاههای مورد مطالعه، وجود روند مورد بحث و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که شدت خشکسالی ها در نواحی مرکزی استان نسبت به سایر نواحی بیشتر است. وجود روند در کلیه ایستگاههای مورد مطالعه به جز ایستگاه چهار دانگه آشکار گردید.https://ijrdr.areeo.ac.ir/article_105232_61f921f1381a2fa7ce82c0a178b03ee8.pdf