موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشورتحقیقات مرتع و بیابان ایران1735-087513420070220Mineral determination of some range plants for grazing sheep in semi-arid areas of Chaharmahal & Bakhtiari province.تعیین برخی از مواد معدنی در چند گونه علوفهای مورد استفاده گوسفند و بز در مراتع نیمه خشک استان چهارمحال و بختیاری285295105858FAغلامرضا شادنوشعضو هیأتعلمی مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی استان چهارمحال وبختیاریJournal Article20160223 In order to comprehend magnesium, calcium, sodium, potassium, phosphorous, chloride, copper, iron, manganese and zinc content of dominant range plants (<em>Agropyron intermedium, Bromus tomentellus, Hordeum bulbosum, Cousinia bakhtiarica </em>and<em>Scariolla orientalis) </em>speciesin Chaharmahal and Bakhtiari province was investigated. Samples were taken from five ungrazed areas during three stages of plant growth including growing, blooming, and seedling between 1997-2000 years. Concentrations of all above ions were determined by standard methods. The result showed that maximum concentration of magnesium and calcium in <em>Scariolla orientalis</em>, which amounts of means were 2.8 and 11.6 gr/kg, respectively. The highest concentration of sodium and potassium were found in <em>Bromus tomentellus </em>and<em> Hordeum bulbosum </em>respectively, with amount of 0.4 and 22.4 gr/kg. Maximum of phosphorus and chloride were observed in<em> Hordeum bulbosum </em>with amounts of3<em>.</em>1 and 5.4 gr/kg, respectively. Highest of copper and iron were 9.5 and 368 mg/kg, which belonged to<em> Cousinia bakhtiarica </em>and<em> Scariolla orientalis </em>respectively<em>.</em> Speciesof <em>Agropyron intermedium </em>contained39.3 mg/kg manganese and concentration of zinc in<em> Scariolla orientalis</em> was 18.6 mg/kg, which the amounts were the highest between species. This study showed which phosphorous, sodium, copper and zinc were insufficient for sheep grazing requirement in all species, but magnesium was insufficient only in<em> Agropyron intermedium</em>and<em> Bromus tomentellus, </em>also calcium concentration was lower than sheep requirement in <em>Hordeum bulbosum. </em>Therefore, mineral supplementation required to provide these mineral for grazing sheep and goats in spring and summer in range plants. Hence, potassium, chloride, iron and manganese provide the requirement of grazing sheep and goats, but chloride was over loaded and it was in the level of toxicity and unsafe for sheep and goats<em>.</em> Also different phenological stage showed that assessment factors were significantly different at growing, blooming and seedling stage of species. These factors must be considered when sheep and goats are grazing on natural pasture.به منظور بررسی میزان منیزیم، کلسیم، سدیم، پتاسیم، فسفر، کلرید؛ مس،آهن، منگنز و روی در پنج گونه گیاه مرتعی غالب در مراتع استان شامل: چمن گندمی<em> , Agropyron intermedium</em><em> علف </em>پشمکی<em>Bromus tomentellus </em><em> </em><em>,</em> جوپیازدار<em>Hordeum bulbosum </em><em> </em><em>,</em> هزارخار بختیاری<em> </em><em>Cosinia bakhtiarica</em>و گاوچاقکن<em> Scariolla orientalis </em>درپنج منطقه قرق و در مراحل مختلف رویشی، گلدهی و بذر دهی در سالهای 76-79 نمونه گیری شد. میزان عناصر مذکور به وسیله روشهای استاندارد تعیین گردید. نتایج نشان داد که بیشترین میزان منیزیم وکلسیم در میان گونههای مورد مطالعه در گاوچاق کن و به ترتیب با مقادیر 8/2 و 6/11 گرم در کیلو گرم بود.حداکثر میزان سدیم وپتاسیم در علف پشمکی و جو پیاز دار به ترتیب با میزان 4/0و4/22 گرم در کیلو گرم مشاهده شد. میانگین بیشترین مقدار فسفر وکلرید در گونه جو پیازدار، به ترتیب با مقادیر 1/3 و4/5 گرم در کیلو گرم مشاهده شد. بیشترین میزان مس و آهن به ترتیب مربوط به گونههای هزار خار بختیاری و گاو چاق کن و با مقادیر 5/9 و 368 میلی گرم در کیلو گرم بود. حداکثر میزان منگنز و روی درمیان گونههای مورد مطالعه به ترتیب مربوط به چمن گندمی و گاو چاق کن و با مقادیر 3/39 و 6/18 میلی گرم در کیلو گرم بود. نتایج آزمایش نشان داد که کلیه گیاهان مورد مطالعه دارای کمبود جدی فسفر، سدیم، مس و روی براساس نیاز نشخوارکنندگان هستند، میزان منیزیم در گونههای چمن گندمی وعلف پشمکی و مقدار کلسیم در جو پیاز دار کمتر از نیاز نشخوار کنندگان بود که بایستی در فصل بهار و تابستان در مرتع از مکملهای مربوطه برای تأ مین این عناصر فلزی استفاده نمود. مقدار منگنز، آهن، پتاسیم وکلرید نیاز نشخوار کنندگان را تأمین نموده ولی ازدیاد میزان کلرید در گونههای مورد مطالعه به حدی است که با توجه به کمبود سدیم خطر مسمومیت با یون کلرید وجود دارد. بررسی مراحل مختلف فنولوژیکی در گونههای مذکور مشخص کرد که فاکتورهای مورد ارزیابی در مراحل مختلف رویشی، گلدهی و بذر دهی به طورعمده دارای تفاوت معنی دار میباشند که در هنگام چرای گوسفند در مرتع بایستی به این مهم توجه گردد.موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشورتحقیقات مرتع و بیابان ایران1735-087513420070220Assessment of vegetation covers and yield variation in rangelands of Qum province (2000-2005)پایش پوشش گـیاهی و تولید مراتع استپی استان قم طی یک دوره شش ساله296313105859FAحسین ارزانیدانشیار دانشکده منابع طبیعی دانشگاه تهرانسید مهدی ادنانیاعضاء هیات علمی مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی استان قمحسین بشریاعضاء هیات علمی مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی استان قممژگان سادات عظیمیکارشناس و عضو هیات علمی موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشورحسین باقریاعضاء هیات علمی مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی استان قممرتضی اکبرزادهکارشناس و عضو هیات علمی موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور- Rangeland Researchسید حسن کابلیکارشناس و عضو هیات علمی موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشورJournal Article20160223 <br /> Rangelands have important role in economy of country because of providing forage for animals, soil and water conservation and other services giving to society. Therefore their careful management is necessary. To do this, main vegetative stepic regions of Qum province were selected. In each community a key area was determined to establish a permanent site, so eight key areas were selected in the whole province. In each site four parallel, 400 meter transects were established. Canopy cover and yield within 60 quadrates in two square meter areas, along each transect were measured each year. According to the results, Qum's rangelands contain poor vegetation composition with low cover percentage and yield. Desirable species were absent in vegetation composition and moderate and non-desirable species made major part of vegetation cover and yield. Most Qum's rangelands suffer from over grazing and should be recovered by a suitable management program. Results showed significant relationships (P<0.05) between canopy cover and forage yield of studied species during 6 years (1999-2004). However regression models calculated based on correlation between cover and yield varied due to seasonal condition in each year. مراتع در اقتصاد کشور، چه از لحاظ تأمین علوفه مورد استفاده دام و چه از دیدگاه حفاظت آب، خاک وخدمات دیگری که به جامعه میدهند. اهمیت ویژهای دارند که مدیریت اصولی این اراضی را ضروری میسازد، بر همین اساس پایش پوشش و تولید مراتع استپی استان قم طی سالهای1378 تا 1383 انجام گردید. در ابتدا با استفاده از منابع در دسترس، رویشگاههای عمده استان تعیین و بعد در هر رویشگاه یک منطقه معرف جهت آمار برداری انتخاب گردید. منطقه معرف شامل ناحیهای از تیپ گیاهی است که در بردارندة ترکیبی از عوامل خاکی، اقلیمی، توپوگرافی و پوشش گیاهی و نماینده کل تیپ گیاهی باشد. سپس در هر منطقه معرف عوامل مربوط به پوشش گیاهی(پوشش تاجی و تولید)، در طول 4 ترانسکت 400 متری در 60پلات 2 مترمربعی اندازهگیری شد. دادههای بدست آمده از اندازهگیریهای میدانی نشان داد که مراتع این مناطق در مجموع دارای پوشش تاجی کم و تولید ناچیز میباشند. گیاهان علوفهای طبقه یک در ترکیب نباتی وجود نداشته و یا درصد خیلی کمی از پوشش گیاهی را به خود اختصاص میدهند. نتایج نیز نشان داد که همبستگی قوی بین درصد پوشش گیاهی و تولید علوفه گونههای تحت مطالعه وجود دارد( 01/0>P). همچنین روابط حاصل طی سالها و شرایط مختلف محیطی متفاوت بوده و الگوهای رگرسیونی برازش داده شده بر آنها یکسان نمیباشد. <br /> موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشورتحقیقات مرتع و بیابان ایران1735-087513420070220The effective factores of destruction in Kermanshah rangelandsعوامل موثر در تخریب مراتع استان کرمانشاه314323105860FAمحمد قیطوریعضو هیأت علمی مرکز تحقیقات کرمانشاه0000-0001-9736-1256ناصر انصاریعضو هیأت علمی مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشورعباسعلی سندگلعضو هیأت علمی مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشورمسیب حشمتیعضو هیأت علمی مرکز تحقیقات کرمانشاهJournal Article20160223 There are various factors that cause cantinous changes in the quality and quantity of natural resources which result in poor ranching, destructive flood, migration of villagers and nomads to large nearby cities and poverty of rural people. Identification of factors which are destructive to rangelands in Kermanshah Province was carried out to prevent destruction, to achieve optimal management and recognize priorities in planning. First of all, information and statistics concerning vegetation map and base map ( from past to present ) were obtained and analyzed. On the basis of Pabo Map and GIS, four different climatic regions of dry forest, warm semie-steppe. Cold semi-steppe and high mountainous were distinguished for Kermanshah Province. According to the survey conducted to explore the ecology of Kermanshah, index regions were identified using Pabo climatic Map. In any region, the vegetation of the range along with index of destruction of vegetation was studied. next step, questionnaires related to destructive factors to vegetation were filled by both experts and rural families and nomads and, then were assessed using the statistic method of regression and finally the frequency of different destructive factors to rangelands was calculated. The results indicated that in Kermanshah rangelands, changing the land use, the increase in the number of animals, and early grazing are the common factors of destruction respectivelyعوامل متعددی باعث تغییرات منفی در وضعیت کیفی و کمی منابع طبیعی میگردد که به سیر نزولی و تخریب شدید خاک و پوشش گیاهی و در نهایت باعث کاهش درآمد بهره برداران، وقوع سیلابهای مخرب، مهاجرت روستاییان و عشایر به شهر و فقر بهرهبردار منجر میگردد. هدف از اجرای این طرح، شناخت عوامل موثر در تخریب و الویت بندی هر یک، جهت برنامهریزی و کاهش روند تخریب در استان کرمانشاه است . به منظور اجرای این تحقیق ابتدا کلیه آمار و اطلاعات مربوط به پوشش گیاهی و نقشه های پایه از گذشته تا حال جمع آوری و مورد بررسی قرار گرفت ،بعد بر اساس تقسیمات آب و هوایی هانری پابو نقشه مناطق رویشی استان کرمانشاه بدست آمد و استان به چهار زیر ناحیه آب و هوایی جنگلهای خشک، نیمه استپی گرم، نیمه استپی سرد و کوههای مرتفع تقسیم گردید و بر مبنای نقشه شناخت مناطق اکولوژیک استان کرمانشاه مناطق الگو (در زیر منطقه جنگلهای خشک دو منطقه بوژان و جوانرود ،در زیر منطقه نیمه استپی گرم منطقه گندمبان، زیر منطقه نیمه استپی سرد منطقه مرکزی سنقر و کلیایی و در زیر منطقه کوههای مرتفع، کوه سیفله پرو تعیین گردیده) روی نقشه مناطق رویشی مشخص شد و در هر منطقه وضعیت پوشش گیاهی منابع طبیعی همراه با مناطق شاهد و آمار مربوط به سالهای گذشته مورد بررسی و ارزیابی قرار گرفت . در مرحله بعد پرسشنامههای کارشناسی، مناطق، روستا یا عشایر و خانوار تکمیل گردید. برای هر منطقه معرف یک پرسشنامه منطقه و حداقل سه پرسشنامه روستا یا عشایر و در هر روستا ده پرسشنامه خانوار (خانوارها به صورت تصادفی انتخاب شده) تکمیل گردید. در نهایت تمامی اطلاعات مربوط به عملیات صحرایی ، پرسشنامه ها و آمارهای جمع آوری شده با استفاده از روش آماری رگرسیون و فراوانی مورد بررسی و ارزیابی قرار گرفت وعوامل موثردر تخریب و سهم هر یک در مراتع استان بدست آمد. نتایج بدست آمده نشان داد که در مناطق مرتعی استان، تبدیل کاربری منابع طبیعی ، افزایش تعداد دام و چرای زودرس به ترتیب بیشترین سهم تخریب را به خود اختصاص داده و عواملی مانند نزاع و دعوای قومی و طرح مرتعداری کمترین نقش را در تخریب مراتع ایفا میکنند. <br /> موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشورتحقیقات مرتع و بیابان ایران1735-087513420070220Vegetation dynamic study of Kuhrang exclosureبررسی تغییرات پوشش گیاهی در قرق کوهرنگ324336105861FAمرتضی اکبرزادهاستادیار پژوهش مؤسسة تحقیقات جنگلها و مراتع کشور.محمدرضا مقدماستاد دانشکده منابع طبیعی دانشگاه تهرانعادل جلیلیاستاد پژوهش مؤسسة تحقیقات جنگلها و مراتع کشورمحمد جعفریاستاد دانشکده منابع طبیعی دانشگاه تهرانحسین ارزانیاستاد دانشکده منابع طبیعی دانشگاه تهرانJournal Article20160223The pressure of livestock grazing and overall utilization of rangelands have caused vegetation and soil degradation in many natural rangelands of Iran. Grazing prevention is one of the rangelands rehabilitation methods, which is effective in renovation of rangelands. The effect of 24 years of grazing protection were studied on vegetation dynamics of Kuhrang region, in two years growing seasons (2003 and 2004). Parameters from rangelands characteristics were collected and analyzed. Results showed that after 24 years livestock exclusion in Kuhrang, total inside canopy cover was higher than outside (P<0.01). Grasses and forbs were higher inside than outside (P<0.01), but shrubs were not significantly different (P>0.05). Over half of inside canopy cover belonged to decreasers and increasers, which were little or negligible outside of exclosure and 95 percent of outside plant composition belonged to invaders. Most desirable species had greater inside cover than outside(P<0.01). <em>Klucia odoratassima</em>, <em>Scorzonera calyculata</em>and <em>Delphinium cyphoplectrum</em>had greatest inside canopy cover, than other forbs. More than half of inside and 95 percent of outside cover referred to decreasers and increasers. Approximately 38 and 1.2 % of inside and outside forage production belonged to decreasers and increasers respectively. Regeneration was higher outside of exclosure in <em>Astragalus adscendens</em>, in first year. Litter was higher inside and bare soil outside the exclosure (P<0.01). Inside and outside range condition was good and very poor, respectively. <br /> عدم رعایت تعادل دام و مرتع و بهرهبرداری بیش از حد در بسیاری از مراتع ایران، موجب تخریب این منابع شده و صدمات جبرانناپذیری به پوشش گیاهی و خاک وارد نمودهاست. قرق بهعنوان یکی از روشهای اصلاح مرتع در بهبود وضعیت این مراتع مؤثر میباشد. در این بررسی تأثیر قرق 24 ساله در تغییرات پوشش گیاهی مراتع منطقه کوهرنگ مورد مطالعه قرار گرفت. بررسیها در دو سال 1382 و 1383 انجام شده و از مؤلفههای گیاهی در داخل و بیرون قرق اندازهگیری بعمل آمد. نتایج نشان دادند که کل پوشش تاجی گونهها در داخل قرق بهطور معنیدار زیادتر از بیرون قرق بود P<0.01)). پوشش گندمیان و پهنبرگان علفی در داخل قرق بیشتر P<0.01)) ولی پوشش بوتهایها با بیرون قرق تفاوت معنیدار نداشت (P>0.05). بیش از نیمی از پوشش تاجی داخل قرق را گونههای کلاس I و II و حدود 95 درصد پوشش بیرون قرق را گونههای کلاس III تشکیل میدادند. تقریباً بیشتر گونههای علفی کلاسI و II در بیرون قرق کم و یا نایاب بوده و پوشش آنها بهطور معنیدار کمتر از داخل قرق بود. گونههای <em>Klucia odoratassima</em> ،<em>Scorzonera calyculata</em>و <em>Delphinium cyphoplectrum</em><em> </em>بهترتیب بیشرین مقدار پوشش را نسبت به بقیه پهن برگان علفی در داخل قرق دارا بودند. در مجموع حدود 38 درصد تولید داخل قرق و حدود 2/1 درصد تولید بیرون قرق به گونههای کلاسهای I و II تعلق داشت. زادآوری در تعداد کمی از گونهها مشاهده شد و بیشترین مقدار زادآروی درگونه <em>Astragalus adscendens</em> و در بیرون قرق ثبت شد. در داخل قرق بقایای گیاهی زیادتر از بیرون قرق و خاک لخت کمتر از آن بود P<0.01)). وضعیت مرتع در داخل قرق خوب و در بیرون آن خیلی فقیر بود. بهطور کلی قرق موجب افزایش گونههای علوفهای گردیده و مزایای یک مرتع خوب را در شرایط تخریب روز افزون مراتع منطقه، بیشتر به نمایش گذاشت. <br /> موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشورتحقیقات مرتع و بیابان ایران1735-087513420070220Effects of 2-decade livestock exclusion on vegetation changes in steppic rangelands of Yazd provinceتأثیر قرق بر تغییرات پوشش گیاهی مراتع استپی استان یزد در دو دهه گذشته (83-1365)337346105862FAناصر باغستانیمیبدیاستادیار پژوهش مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی یزدمحمد تقی زارعکارشناس ارشد مرتعداری مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی استان یزدجلال عبدالهیعضو هیأت علمی مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی استان یزدJournal Article20160223Study over vegetation on grazed and ungrazed rangelands is significant for range managemen, this the effects of 2-decade exclusion on vegetation of steppic rangelands in Nir range research station were studied. Three 7.5-hectare experimental plots were selected inside and outside of the exclosure. Exclosure site had not been grazed from 1986 to 2004. The adjacent site was continuously grazed at the same time. Cover estimated on quadrates and forage yield were measured by clipping and weighting method. Data were analyzed by t-test method. Results showed that cover, density and yield of <em>Salsola rigida</em> and <em>Stipa barbata</em> increased significantly inside exclosure (p<0.01), but it was not significantly different in <em>Artemisia sieberi </em>(p>0.05).Cover, density and yield<em> </em>of<em> Scariola orientalis</em> , <em>Launaea acanthodes and </em><em>Noaea mucronata</em>were greater in grazed area, but only the yield of first species, density of second species and cover and density of third species were significantly high (p<0.05). Two-decade protection from grazing showed that vegetation trend is very slow in arid rangelands. <br /> مطالعه تغییرات پوشش گیاهی تحت شرایط چرای مداوم و حفاظت از چرا در مدیریت آتی رویشگاههای مرتعی از اهمیت ویژهای برخوردار است. به همین انگیزه اثرات قرق دو دهه گذشته (83-1365) بر پوشش گیاهی مراتع واقع در محدوده ایستگاه تحقیقات مرتع نیر به عنوان الگویی از مراتع استپی استان یزد مطالعه گردید. سه قطعه آزمایشی نسبتاً یکنواخت، هر یک به مساحت 5/7 هکتار در محدوده اراضی قرق شده ایستگاه انتخاب شد. این اراضی از سال 1365 تا زمان آماربرداری در 1383 قرق کامل بودهاند. در حاشیه این اراضی نیز قطعات سه گانه مشابه، ولی تحت چرای مرسوم منطقه مشخص گردید. آماربرداری از درصد پوشش و تراکم گیاهان با شیوه اندازهگیری سطح پلات و برآورد تولید با روش قطع و توزین صورت گرفت و جهت مقایسههای دادههای درون و خارج قرق از آزمون تی استفاده شد. نتایج نشان داد که قرق بر درصد پوشش و تولید کل گیاهان عرصه تاثیر معنیدار میگذارد(p<0.01). تحت تاثیر قرق، دو گونه خوشخوراک <em>Salsola rigida</em> و <em>Stipa barbata</em> در عرصه توسعه بیشتری یافته است. درصد پوشش، تراکم و تولید گونه <em>Artemisia sieberi </em>در محدوده قرق و خارج از آن فاقد تفاوت معنیدار بوده است(p>0.05). در عرصه چرا شده، میزان درصد پوشش، تراکم و تولید علوفه گونههای نامرغوب <em>Scariola orientalis</em> و <em>acanthodes</em> <em>Launaea</em> و <em>Noaea mucronata </em>بیشتر از قرق بود، ولی تفاوت آنها فقط در تولید گونه اول، تراکم گونه دوم و پوشش و تراکم گونه سوم معنیدار شده است(p<0.05). نتایج دو دهه قرق نشان داد که روند تغییرات پوشش گیاهی در مراتع مناطق خشک کند میباشد.موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشورتحقیقات مرتع و بیابان ایران1735-087513420070220Effect of forage resources (rangeland and cropland) management on livestock production of settled nomads in the Bakkan Regionتأثیر مدیریت منابع علوفه (مرتع و کشاورزی) بر تولید دام عشایر اسکان یافته دشت بکان347358105863FAغلامرضا باژیانعضو هیأت علمی مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی استان فارسداهلان اسماعیلاستاد دانشکده کشاورزی دانشگاه پوترای مالزی (UPM)علی اکبر مهرابیاستاد دانشکده منابع طبیعی دانشگاه تهرانمحمد شاه وحیداستاد دانشکده اقتصاد دانشگاه پوترای مالزی (UPM)Journal Article20160223Identification and measuring the effects of factors on forage resources capacity (FRC) were considered as the objective of this research in Bakkan region as the first nomads' settlement project. Four tribes with financial support of the government settled next to two villages in Bakkan. In nomadic production system (NPS), the FRC measured with system approach in three subsystems of rangeland, crop, and animal production systems. Three groups of factors that had an impact on energy flow in NPS were measured and identified. GIS with survey and deep interviews with the heads of the nomads groups and help of some current models were applied to show the measured and integrated factors in these groups. The results indicated that 151,151 and 87,274 animal units (AU) are the FRC in 2001 in Bakkan region during wet and drought years, respectively. The rangelands in Bakkan only produced 31.7% and 15.1% of FRC during wet and drought years respectively and the rest from croplands. The results based on proper use of factors showed that 6.2% of the rangelands are under good condition, 47.9% under fair and the rest (45.6%) are in poor and very poor condition. The trend of 50% of the rangeland is positive, but with steep slope, far from drinking water areas and the rest is negative. Nomads have to be familiar with the elements which have impact on FRC to estimate animal numbers equal to FRC in a sustainable management on rangeland and crop production.شناسایی واندازه گیری عوامل مؤثر بر ظرفیت منابع علوفه (غذایی)، به عنوان هدف این تحقیق در اولین پروژه اسکان در منطقه بکان در نظر گرفته شده است. در دشت بکان چهار تیره عشایری با حمایتهای مالی و بانکی دولت در کنار دو روستا ساکن شده اند. با روش تحلیل سیستمی، گردش انرژی در سیستم تولیدی عشایر، وضعیت بهره وری سه زیرسیستم: مراتع، زراعت و دامداری ودرنهایت ظرفیت منابع غذایی ارزیابی شده است. در این تحقیق سه گروه از عوامل مؤثر در گردش انرژی این سیستم مورد شناسایی و اندازه گیری قرار گرفتند. از تحقیق میدانی و مدلهای رایج و نیز از محیط GIS در اندازه گیری و تلفیق دادههای این عوامل استفاده گردید. نتایج این تحقیق نشان داد که در کل منابع علوفه ای (غذایی) دشت بکان ظرفیت نگهداری 151151 واحد دامی را در سال مورد مطالعه (1380) در شرایط ترسالی و 87274 واحد دامی در شرایط خشکسالی دارد. مراتع ییلاقی به ترتیب 7/31% و 1/15% از کل منابع علوفه ای را در شرایط ترسالی و خشکسالی تأمین میکنند و بقیه نیاز دام در مزارع تولید میشود. نتایج حاصل بهره برداری مجاز نشان میدهد که 2/6% از سطح مرتع ییلاقی در شرایط وضعیت خوب و بقیه یعنی 9/47% در وضعیت متوسط و 6/45% در شرایط ضعیف و خیلی ضعیف قرار دارد. گرایش 50% مرتع مثبت است، اما دارای شیب تند و در موقعیت دور از دسترس دام به آب شرب قرار داشته و بقیه مرتع دارای گرایش منفی میباشد. آشنایی بهره برداران عشایری با تأثیر عوامل مؤثر بر ظرفیت منابع علوفه ای مرتع و علوفه تکمیلی حاصل از کشت و کار نباتات زراعی امکان تخمین تعداد دام متناسب با ظرفیت مرتع و منابع علوفه ای و نیز بازنگری بر شیوه استفاده پایدار را از مرتع میدهد. <br /><strong> </strong>موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشورتحقیقات مرتع و بیابان ایران1735-087513420070220Evaluation of the effects of plant growth on desertification
Case Study: Sagzi plain in Isfahanبررسی تاثیر کشت گیاه بربیابانی شدن اراضی دشت سگزی اصفهان359367105864FAفاطمه شریفانیکارشناس ارشد بیابان زدایی 2- استاد دانشکده منابع طبیعی دانشگاه تهرانمحمد جعفریاستاد دانشکده منابع طبیعی دانشگاه تهرانحسین آذرنیونداستادیار دانشکده منابع طبیعی دانشگاه تهرانحمیدرضا عباسیکارشناس ارشد موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشورمهشید سوریکارشناس ارشد مدیریت مناطق بیابانیJournal Article20160223 This paper investigates the effects of plant growth on soil quality in Sagzi plain of Isfahan in order to evaluate the effects of agriculture on desertification processes in dry lands. Inappropriate crop management is the most effective factor which is related to soil and water salinization and this is one of the important processes of desertification. Is agriculture a positive or negative factor for reclamation of saline soils? To find an answer for this question, some improved and degraded factors of desertification in Sagzi plain of Isfahan were considered. Among those common agricultural products, which of them is more effective and which of them is less effective in soil reclamation? Treatments of Medicago, Wheat and Barley were selected and compared with derelict land that was independent variable in this experiment. In order to investigate the effects of those products, soils were considered that were allocated to cultivation of these products successively at least for 5 years. Then sampling was selected in every treatment with 5 reduplication, from the depth of 0-3, 30-60, 60-90, 90-120, 120-150 centimeter. The saline features and CaCo3, EC, OM,K<sup>+</sup>, Mg<sup>2+</sup>,Ca<sup>2+</sup>, Na<sup>+</sup>, Caso4, Cl<sup>-</sup>, SAR, HCo3<sup>-</sup>, So4<sup>2- </sup>investigated in every treatments. Dunkan test was applied for comparison of soil features. The results of variance analysis showed that there is significant different between treatments in different depths. Dunkan is test showed that according to the overall scores for each factor, derelict lands are least decent treatment while Weat annual agro technical lands are the most suitable one. Then this is better that agricultural products that are appropriated with condition is cultivated.برای تعیین اثر کشاورزی بر روی فرایند های بیابانزایی در مناطق خشک، تاثیر کشت گیاه بر روی کیفیت خاک در دشت سگزی اصفهان مورد بررسی قرار گرفت. مهمترین فرایند مرتبط با شورشدن آب و خاک در اثر مدیریت نامناسب زراعی است که یکی از فرایندهای مهم بیابانزایی به شمار می آید. به همین منظور ، تاثیر برخی از فاکتورهای اصلاحی و تخریبی خاک بر روی بیابانی شدن اراضی کشاورزی در دشت سگزی اصفهان مطالعه شد تا مشخص گردد که در منطقه مورد مطالعه آیا کشاورزی عامل مثبت در جهت اصلاح اراضی بوده و یا اینکه تاثیر منفی دارد؟و در میان کشاورزیهای متداول در منطقه کدام نوع بیشترین تاثیر را در حفظ آب و خاک داشته و کدام کمترین تاثیر را دارد؟ به این ترتیب اثر تیمار اراضی یا خاک، تحت کشت سه نوع محصول شامل یونجه، گندم و جو انتخاب و اراضی آیش که تحت کشت نبوده اند به عنوان شاهد بر روی عوامل خاک مقایسه شد. سعی شد تا مناطق مورد نظر طوری انتخاب شوند که حداقل 5 سال متوالی به این کشت ها اختصاص یافته باشند تا بتوان اثرات آنها را روی خاک بررسی کرد. برای دریافت این پیامد، در هر تیمار با 5 تکرار، نمونه برداری از اعماق 30-0، 60-30 ، 90-60 ،120-90 ،150-120سانتیمتر انجام شد و خصوصیات شوری، آهک، اسیدیته، ماده آلی، پتاسیم، منیزیم، کلسیم، سدیم ، گچ، کلر، نسبت جذب سدیم، بیکربنات و سولفات در هر کدام ازتیمارها بررسی شد.جهت مقایسه خصوصیات خاک از آزمون دانکن استفاده گردید .نتایج حاصل ازتجزیه واریانس نشان داد که میان تیمارهای مختلف در اعماق مختلف اختلاف معنیداری وجود دارد. مقایسه میانگین میان آنها نشان داد که در مجموع اراضی آیش دشت با توجه به امتیازدهی هر یک از فاکتورها به عنوان نامناسبترین تیمار و اراضی زراعی یکساله گندمکاری شده به عنوان مناسبترین تیمار معرفی شدند.بنابراین بهتر است در منطقه نسبت به کشت محصولات کشاورزی که با شرایط منطقه سازگاری داشته باشند اقدام نموده و از رها کردن اراضی جلوگیری شود.موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشورتحقیقات مرتع و بیابان ایران1735-087513420070220Studying the salinization factors in kerman province ( case study: kabootarkhan plain)بررسی علل شوری خاک در استان کرمان (مطالعه موردی : دشت کبوترخان)368384105865FAغلامرضا زهتابیاناستاد دانشکدة منابع طبیعی دانشگاه تهرانمرضیه سادات طیبکارشناس ارشد بیابانزدایی، دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه تهرانمهشید سوریکارشناس ارشد مدیریت بیابان، دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه تهرانJournal Article20160223Salinity is one of the factores affecting the reduction of soil biological potential and vegetation and finally desertification. Water is the most limiting factor for cultivation in arid and semi arid regions. Due to shortage of surface water resources, the pressure is exerted on under ground water resources. Meanwhile, over –exploitation of underground water resources and neglecting technical points in exploitation have caused the level of underground water to be dropped. This water level drop in addition to other factors causes the quality of water resources to be changed leading to increasing of salinity. This research has been carried out in kabootarkhan plain, kerman province. In order to study factors salinizing underground water resources in this basin, some baseline data were gathered. Then, sampling of profiles of soil profiles were done in the four soil units (arable lands, ferdowsi, agriculture station and kabootakhan) in the basin in three replications. The laboratory results and existing data were analyzed using SPSS software according to the randomized split-pot design. <br />The results show that in appendage plain of the basin, irrigation with saline water resources in addition to soil texture have caused salinity to be occurred and in clay flat, irrigation has caused salinity to be declined due to the good soil texture and existence of natural drainage. <br /> یکی ازعوامل موثر در کاهش توان بیولوژیکی خاک وازبین رفتن پوشش گیاهی و در نهایت ایجاد شرایط مناسب جهت توسعه بیابان، شورشدن خاک میباشد. در نواحی خشک و نیمه خشک، آب عمده ترین عامل محدودیت کشاورزی است. در این مناطق به دلیل کمبود جریانهای سطحی، فشار عمده بر آبهای زیرزمینی وارد میشود.عدم رعایت نکات فنی در بهره برداری از آبهای زیرزمینی و برداشت بیش از حد از آنها، سبب افت آب زیرزمینی در بسیاری از مناطق شده است. افت سطح سفره, به همراه عواملی نظیر خصوصیات مواد مادری, کیفیت آب آبیاری و وجود سخت لایه هامنجر به افزایش شوری خاک میگردد. جهت بررسی عوامل شوری خاک در استان کرمان, تحقیقی در منطقه دشت کبوترخان در استان کرمان انجام گرفت. ابتدا اطلاعات منطقه اعم اززمین شناسی، توپوگرافی، اقلیم، منابع آب، کشاورزی و...مورد بررسی قرار گرفت. بعد در سه تیمار اراضی زراعی، اراضی مرتعی و اراضی بکر در چهار واحد خاکی در منطقه مطالعاتی شامل: بند خاکی (واحد کوهستان), واحد خاکی فردوسی, واحد خاکی ایستگاه کشاورزی, و واحد خاکی کبوترخان (واحد دشت سر) در سه تکرار، اقدام به حفر پروفیل و نمونه برداری گردید. سپس نمونه هاجهت انجام آزمایشهای فیزیکی و شیمیائی به آزمایشگاه منتقل شد و نتایج آزمایشگاهی با استفاده از نرم افزار SPSS در قالب طرح کرتهای خرد شده با پایه بلوک کامل تصادفی مورد تحلیل واریانس و مقایسه میانگین قرار گرفتند. نتایج حاصل نشان داد که در رخساره فرسایش آبراهه ای دشت سر اپانداژ, آبیاری با آب شور همراه تآثیر بافت سنگین خاک باعث افزایش شوری و در رخساره جلگه رسی دشت سر پوشیده, آبیاری به علت بافت سبک خاک و وجود زهکش طبیعی باعث کاهش شوری خاک و در نتیجه آبشویی خاک گردیده است.موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشورتحقیقات مرتع و بیابان ایران1735-087513420070220Growth of Haloxylon spp. plantation, ten years after thinning, in Gonabad.رشد تاغکاریهای گناباد، ده سال بعد از تنک کردن385393105866FAمحسن فریدونی نسریکارشناس مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی خراسان، مجری مسئول زیر طرح گناباد؛ مشهداسماعیل رهبرعضو هیأت علمی مؤسسة تحقیقات جنگلها و مراتع کشور و هماهنگ کنندة ستادی طرح ملیاروجعلی کریمیکارشناس موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشورJournal Article20160223Based on a general model, estimated number of population density for ten years old <em>Haloxylon</em> plantation in Gonabad was 150 trees per hectar; therefore, six density treatments were selected around the estimated density; two density treatments over estimated number, two under it, and existing density as the control treatment. The treatments consisted of T<sub>1</sub>=120, T<sub>2</sub>=135, T<sub>3</sub>=150, T<sub>4</sub>=165, T<sub>5</sub>=180, and the existing density (control) T<sub>6</sub>=250 trees per hectar. The treatment have been compared in a Randomized Complete Block Design, with four replications, since the spring 1996. After thinning, height (H) and crown diameter (CD) of the remained trees were measured. This measurement was repeated during the growth period in ten years. A size index (SI) model of the form H ×CD<sup>2 </sup>was founded to distinguish the best among the 6 treatments. The growth percentage of H, CD, and SI, between first and the last measurement were calculated. The analysis of variance of the growth percents showed that there is significant difference between treatments. The highest growth belonged to T<sub>1</sub> and lowest belonged to T<sub>6</sub> (control). This result show that optimized population density for ten years old <em>Haloxylon</em> stands in Gonabad is 20 (and or 10)% less than the estimated number based on the general model. <br /><strong> </strong>برای واسنجی الگوی آماری رابطة کلی بافت خاک، بارش متوسط سالانه، انبوهی و اندازة رشد و سرسبزی تاغکاریها در گناباد و استفاده از نتایج بدست آمده برای بهینهسازی انبوهی این تاغکاریها، ابتدا اندازة رشد و سرسبزی قابل انتظار برای تک درختچههای واقع در شرایط متعارف گناباد تعیین شد. با قرار دادن این مقدار و دیگر مقادیر پیشگفته در الگو، انبوهی بهینه به اندازة 150 پایه درهکتار محاسبه و به عنوان تیمار شمارة 3 (<sub>3</sub>T) منظور شد. دیگرتیمارها برای واسنجی انبوهی محاسبه شدة مذکور، شامل120=<sub>1</sub>T، 135=<sub>2</sub>T، 165=<sub>4</sub>T، 180=<sub>5</sub>T و انبوهی اولیه یا شاهد، 250=<sub>6</sub>T پایه در هکتار، از طریق تنک کردن درختچههای مازاد، در قالب طرح آماری بلوکهای کامل تصادفی با چهار تکرار در اواخر زمستان 1374 اجرا شد. انبوهی تیمارهای طرفین تیمار شمارة 3 با شدت 10 و 20 درصد بیشتر یا کمتر از تیمار شمارة 3 است. تجزیه و تحلیل نتایج ده ساله نشان داد که اثر تیمارها بر مؤلفههای رشد معنیدار است. تیمارهای شماره 1 و 6 با 7/46 درصد اختلاف معنیدار به ترتیب دارای بیشترین و کمترین رشد بوده و سایر تیمارهای انبوهی در وضعیت بینابین قرار میگیرند. بر پایة نتایج این پژوهش ده ساله ، تنک کردن تاغکاریهای منطقة بجستان گناباد با شدت 20 (و یا 10) درصد بیشتر از رقم محاسبه شده از روی الگوی مورد واسنجی توصیه می شودموسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشورتحقیقات مرتع و بیابان ایران1735-087513420070220The Effect of seed rates on forage production of Medicago rigidula in Kurdestan regionبررسی اثر میزانهای مختلف بذر کشت شده بر عملکرد علوفه گونه یونجهیکساله Medicago rigidula در کردستان394401105867FAفرهنگ قصریانیعضو هیات علمی مؤسسة تحقیقات جنگلها و مراتع کشوربایزید یوسفیعضو هیات علمی مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی استان کردستانJournal Article20160223Annual medics which have rapid growth rate, high forage yielding, various growing habits, form a tick growing cover which reduces run-off, soil erosion and increase soil moisture and soil fertility, therefore it may replace the wheat-fallow system. This study was conducted to achieve this purpose in Sanandaj Research Station of Kurdestan province at the altitude of 1340 m with average precipitation of 462 mm. A randomized complete block design with four replications and five different seed rates of 6, 8, 10, 12 and 14 kg/ha for <em>Medicago rigidula </em>were applied in two years. The data were collected and analyzed for forage yield of different rates. The results of combined analyses showed that increasing one kilogram seeds resulted in 67.5 kg/ha increase of forage production, we suggested that using 14 kg/ha seeds of <em>Medicago rigidula </em>is preferable. <br /> استفاده از یونجههای یکساله بهجای آیش در دیمزارها ضمن افزایش تولید علوفه، موجب حفظ آب و خاک، بهبود وضعیت خاک و بهرهوری پایدار از زمین میگردد، لذا انجام تحقیقات گستردهتر در مناطق مختلف اکولوژیکی کشور، بویژه مناطق مستعد رشد وپراکنش گونههای مقاوم به سرما از اهمیت ویژهای برخوردار است. در همین راستا آزمایش بررسی اثر مقادیر مختلف بذر کشت شده بر عملکرد گونه یونجه یکساله <em> </em><em>Medicago rigidula</em> در قالب طرح آماری بلوکهای کامل تصادفی، شامل مقادیر مختلف بذر با 5 سطح شامل مقادیر 6، 8، 10، 12 و 14 کیلوگرم بذر در هکتار درچهار تکرار در طی سالهای زراعی 71 و 72 در ایستگاه تحقیقات زاله سنندج با ارتفاع 1340متر از سطح دریا و متوسط بارندگی سالانه462 میلیمتر اجرا شد. نتایج حاصل از تجزیه واریانس صفت عملکرد علوفه خشک قابل برداشت سطوح متفاوت مقدار بذر کاشت شده نشان داد که در هر دو سال زراعی مورد بررسی، اختلاف معنی داری از لحاظ آماری میان عملکرد علوفه سطوح مختلف بذری وجود نداشت. ترتیب تولیدی عملکرد علوفه خشک سطوح مختلف بذری در هر دو سال زراعی مورد بررسی یکسان بود، به گونه ای که سطح اول (6 کیلوگرم بذر در هکتار) در هر دو سال کمترین (متوسط 560 کیلوگرم در هکتار) و سطح پنجم (14 کیلوگرم بذر در هکتار) بیشترین عملکرد علوفه ( متوسط 963 کیلوگرم در هکتار) را داشتند. میزان عملکرد علوفه به ازای افزایش مقدار بذر کشت شده نشان داد که با وجود غیر معنیدار شدن اختلاف عملکرد علوفه بین سطوح مختلف بذر، اعمال 14 کیلوگرم بذر در هکتار در آزمایش با توجه به میزان تغییر عملکرد علوفه ای که ایجاد نموده و موازنه اقتصادی میان میزان افزایش بذر و مقدار علوفه تولید شده اضافی و بهرهگیری از حداکثر توان تولیدی زمین نسبت به سطوح دیگر از اولویت بیشتری برخوردار است. <br /> موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشورتحقیقات مرتع و بیابان ایران1735-087513420070220The study of salt tolerance and physiological characteristics in Atriplex verrucifera ecotypes.بررسی تغییرات و ویژگیهای مقاومت به شوری در سه اکوتیپ گونه مرتعی Atriplex verrucifera402409105868FAقادر کریمیعضو هیأت علمی مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشورمحمدحسن عصارهعضو هیأت علمی مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشورJournal Article20160223 In this research salt tolerance and physiological characteristics of <em>Atriplex verrucifera</em> ecotypes in Tabriz, Qazvin and Arak rangelands were investigated. This species due to bushy form, salt resistant, proper proteine percent, is one of the native plants and valuable in saline rangelands. These characteristics caused extensive use of this plant in rangelands reformation programs. The aim of this research paying attention to physiological parameters changes of salt resistant species ecotypes. Samples (soil and plant) of <em>Atriplex verrucifera</em> ecotypes were collected from Tabriz, Arak and Qazvin region and were analyzed. The experimental design was completely randomized design with 4 replications and 3 treatments (Tabriz, Arak and Qzvin). The studied parameters consisted of: water content relation, water potential, glycinebetaine, , proline, soluble sugars, starch, sodium, chlor, potassium, manganese, calcium, pH, Ec and soil texture. Results showed that rate of changes related water content, water potential, glycinebetaine, proline, soluble sugars, starch and ion accumulation in ecotypes were significant. Also in this research it was noted that salt resistant parameters in ecotypes dependent to climatic condition, soil chemical and physical characteristics. Results showed that Tabriz ecotype salt resistant parameters increased compared to others ecotypes.در این تحقیق مقاومت به شوری و ویژگیهای فیزیولوژیکی اکوتیپ های گونة <em> </em><em>Atriplex verrucifera</em> در عرصه های طبیعی در مراتع تبریز، قزوین و اراک مورد بررسی قرار گرفت. این گونه به علت داشتن فرم بوته ای، مقاومت به شوری، درصد پروتئین مناسب، یکی از گیاهان بومی و با ارزش مراتع شور است، این خصوصیات سبب گردیده تا در طرحهای احیاء و اصلاح مراتع مورد استفاده قرار گیرد. هدف از اجرای این بررسی، شناخت تغییرات پارامترهای فیزیولوژیکی مقاومت به شوری اکوتیپ های این گونه در مراتع مناطق شور است. از رویشگاه طبیعی گونة <em>Atriplex verrucifera</em> نمونه هایی از خاک و گیاه از سه منطقة تبریز، اراک و قزوین جمع آوری و در آزمایشگاه آنالیز شدند. در این آزمایش از طرح کاملاً تصادفی با 3 تیمار ( تبریز، اراک و قزوین) و 4 تکرار استفاده شد. پارامترهای مورد بررسی عبارت بودند از: تغییرات محتوای نسبی آب برگ، پتانسیل آب برگ، گلیسین بتایین، پرولین، قندهای محلول، نشاسته، سدیم، کلر، پتاسیم، منگنز، کلسیم ، اسیدیته خاک، هدایت الکتریکی، بافت خاک، کربنات وبیکربنات. بر اساس نتایج بدست آمده تغییرات پارامترهای مقاومت به شوری از جمله گلیسین بتایین، پرولین، قندهای محلول، محتوای نسبی آب برگ، پتانسیل آبی، هدایت الکتریکی، اسیدیته، کاتیونها و آنیونهای خاک در اکوتیپ های مورد بررسی معنی دار بود، همچنین در این پژوهش پارامترهای مقاومت به شوری در اکوتیپ های مختلف بسته به شرایط اقلیمی و عوامل فیزیکی و شیمیایی خاک تغییر می یابند. نتایج نشان داد که اکوتیپ تبریز در مقایسه با سایر اکوتیپ ها دارای مقاومت به شوری بیشتری بود.