موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشورتحقیقات مرتع و بیابان ایران1735-087521120140522Assessment of temperature and precipitation trends in Kashan Namak lake basin
during the last half-centuryبررسی روند دما و بارش در حوضه دریاچه نمک کاشان طی نیم سده ی گذشته112806610.22092/ijrdr.2014.8066FAمرتضی ابطحیاستادیار، مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی اصفهانعبدالله سیفاستادیار، دانشکده جغرافیا و برنامه ریزی محیطی، دانشگاه اصفهانمحمد خسروشاهیدانشیار، بخش تحقیقات بیابان، مؤسسه تحقیقات جنگل ها و مراتع کشورJournal Article20140825<br />Temperature and precipitation are basic constituent components of the climate of a region. For this reason, the assessment of present and future trends of these elements have been considered by different scientists such as natural resources or environmental experts. In this study, Namak lake basin was divided in to six sub-basins and then monthly precipitation and temperature data were collected and reconstructed from 1956 to 2005. Average precipitation, maximum and minimum temperatures of sextuple sub-basins of the lake were calculated using Thiessen method in Arch Map software. In order to evaluate the precipitation trend, Standard Precipitation Index (SPI) was used. The trend of climatic factors (temperature and precipitation) was studied by linear regression and Mann-Kendall test. No significant trend was observed in standardized precipitation of the Namak Lake and in its sub-basins except in the sub-basin of Arak in which the trend of precipitation change was decreasing and significant. According to the study of monthly precipitation, strong droughts have been observed in sub-basins of Arak, Roodshoor and Karaj during the last 50 years. The trends of maximum and minimum temperature change were increasing and significant in most basins. Increasing the temperature of the Namak lake basin may be caused by several factors, including increasing greenhouse gases especially in big cities such as Tehran, Qom, Arak, Kashan, Hamadan, and Qazvin. <br /> <br />دما و بارش از عناصر اصلی تشکیلدهندهی اقلیم یک منطقه بهشمار میروند. به همین دلیل بررسی روند گذشته و آیندهی این عناصر مورد توجه متخصصان علوم مختلف ازجمله منابع طبیعی و محیطزیست قرار گرفته است. در این تحقیق ابتدا حوضه دریاچه نمک به شش زیرحوضه تقسیم شد و سپس دادههای ماهانه بارش و دما طی سالهای 1956 تا 2005 جمعآوری و بازسازی گردید. محاسبه میانگین بارش و حداقل و حداکثر دمای زیرحوضههای ششگانه دریاچه نمک ازجمله موارد دیگری بود که با بهرهگیری از روش تیسن در محیط آرکمپ<sup> </sup> انجام شد. برای ارزیابی روند بارش از شاخص بارش استاندارد (SPI) استفاده گردید. روند مؤلفههای اقلیمی بارش و دما براساس آزمون پارامتری رگرسیون خطی و آزمون ناپارامتری مان–کندالبررسی شد. البته روند معنیداری در بارش استاندارد شده حوضه دریاچه نمک و زیرحوضههای آن مشاهده نگردید، جز در زیرحوضه اراک که روند تغییر بارش آن کاهشی و معنیدار بود. بررسی ماهانه بارش نشان داد که در زیرحوضههای اراک، رود شور و کرج شاهد خشکسالیهای شدید در طی این 50 سال بودهایم. روند تغییر دمای حداقل و حداکثر روندی افزایشی است و در بیشتر زیرحوضهها به صورت معنیدار میباشد؛ اما افزایش دمای حوضه دریاچه نمک را میتوان معلول عوامل مختلفی ازجمله افزایش گازهای گلخانهای بهخصوص در شهرهای بزرگی مانند تهران، قم، اراک، کاشان، همدان و قزوین دانستموسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشورتحقیقات مرتع و بیابان ایران1735-087521120140522Comparison of phenology of Artemisia aucheri in semi-steppe regions of Iranبررسی مراحل فنولوژی گونه Artemisia aucheri در مناطق نیمهاستپی ایران1323806710.22092/ijrdr.2014.8067FAعلی احسانیاستادیار پژوهشی، بخش تحقیقات مرتع، مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشورمامک احمدیانکارشناس ارشد پژوهشی، بخش تحقیقات مرتع، مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشورسعید رشوندمربی پژوهشی، مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی استان قزوینمحمد علی دهقانی تفتیکارشناس ارشد پژوهشی، مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی استان یزدمصطفی زارعکارشناس ارشد پژوهشی، مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی استان یزدJournal Article20140825Study of the phenology of range key species is important to regulate and apply proper management for sustainable utilization of rangeland forage. In this study, the phenological stages of <em>Artemisia aucheri</em> were examined as a key species at three sites of different semi-steppe regions during 2007-2010. For this purpose, in each site, 10 individuals were selected and different phenological stages were recorded in 15-day and 7-day intervals for vegetative stage and reproductive stage, respectively. In addition, meteorological data including temperature and precipitation were recorded from the nearest synoptic station for each site. Results indicated that the occurrence of phenological phenomena of <em>Artimisia </em><em>aucheri</em>was more affected by temperature and precipitation indices of the growing season. According to the obtained results, the start and end of grazing were determined as early May to late October for Shirkooh (Yazd province), late May and early June to mid-July for Anjadan (Markazi province), and second half of May to mid September for Alamoot (Ghazvin province). Consequently, a complete understanding on the phenological stages of <em>Ar.</em><em> aucheri</em> enables us to plan grazing management in order to determine the time of livestock entry into and exit from rangelands, optimal number of livestock for grazing and proper grazing systems. <br /> یکی از مشکلات اساسی مراتع ایران، عدم اعمال مدیریت صحیح در سیستم چرایی بوده که نهایتاً منجر به بهرهبرداری غیراصولی و نابهنگام از علوفه طبیعی مراتع و همچنین چرای بیش از ظرفیت میشود. هدف از مدیریت مناسب چرا بهرهبرداری صحیح و بموقع از علوفه مرتع میباشد، بنحوی که استفاده اقتصادی بهمنظور تولید حداکثر فرآوردههای دامی بدون اینکه آسیبی به پوشش گیاهی، خاک و محیط زیست وارد گردد. فنولوژی، نحوه حیات یک گیاه و یا مراحل مختلف دورة رویش گیاهان را در مقاطع مختلف زمانی که در طول یک سال رخ میدهد را بررسی میکند. بر پایه شناخت تاریخها و مدت زمان بروز پدیدههای مهم فنولوژیکی میتوان زمان مناسب ورود و خروج دام را جهت تعلیف و چرای گونه تعیین نمود. از این طریق میتوان بهترین فصل چرا و بهرهبرداری از مرتع و مدت زمان استفاده از گونه و نظام چرایی را در مرتع برنامهریزی کرد. در این تحقیق مراحل مختلف فنولوژیکی گونه مرتعی <em>Artemisia</em> <em>aucheri</em>از سال 1386 تا 1389 در سه منطقه رویشی نیمهاستپی با موقعیت جغرافیایی مختلف بهمنظور دستیابی به مدیریت مناسب چرا مورد مطالعه قرار گرفت. در هر منطقه مورد مطالعه منطقه معرف مشخص و پس از ثبت ویژگیهای جغرافیایی آن، از گونه گیاهی مورد نظر 10 پایه انتخاب و در طول چهار سال در فصل رویش در مقاطع زمانی 15 روزه در مرحله رویشی و هفتگی در مرحله زایشی تاریخ وقوع مراحل حیاتی گیاه شامل مرحله رویش و رشد رویشی، مرحله گلدهی، بلوغ بذر و مرحله خشکشدن گیاه در فرمهای ویژه در هر منطقه ثبت گردید. همچنین آمار و اطلاعات هواشناسی شامل درجه حرارت متوسط ماهانه و میزان بارندگی ماهانه از نزدیکترین ایستگاه هواشناسی به منطقه تهیه شد. با توجه به وقوع پدیدههای فنولوژیکی گونه مورد بررسی، طول دوره چرا و زمان مناسب بذرگیری برای این گونه در هر منطقه پیشنهاد شد. نتایج نشان داد که وقوع پدیدههای فنولوژیکی در گونه تحت بررسی بیشتر تحت تأثیر شاخص دما و شاخص بارندگی در فصل رشد قرار دارند. همچنین مناطقی که ارتفاع تقریباً یکسانی نسبت به یکدیگر دارند از نظر طول دوره فنولوژی با هم مشابه هستند. در نتیجه بر پایه نتایج اطلاعات مراحل فنولوژیک گونه <em>Artemisia</em> <em>aucheri</em>، شروع و پایان چرا در منطقه شیرکوه یزد نیمه اول اردیبهشت تا اوایل آبان ماه، در منطقه انجدان استان مرکزی اواخر اردیبهشت و اوایل خرداد تا اواسط تیرماه و منطقه الموت قزوین نیمه دوم اردیبهشت تا نیمه دوم شهریورماه مورد تأکید میباشد. براین اساس برنامهریزی جهت اعمال مدیریت صحیح در سیستم مناسب چرایی مراتع، تعیین زمان مناسب ورود و خروج دام، تعیین زمان مناسب جمعآوری بذر از سوی مدیران و برنامهریزان و بهرهبردان مراتع باید مورد توجه قرار گیرد.موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشورتحقیقات مرتع و بیابان ایران1735-087521120140522Application of LANDSAT ETM+ images for estimating vegetation production and cover in Taleghan rangelandsکاربرد تصاویر سنجنده ETM+ در تخمین میزان تولید و پوشش گیاهی مراتع منطقه طالقان2431806810.22092/ijrdr.2014.8068FAحسین ارزانیاستاد، دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه تهرانزین العابدین حسینیاستادیار، دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه یزدخسرو میرآخورلومربی پژوهشی، مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشورJournal Article20140825This study was aimed to assess the applicability of LANDSAT ETM+ satellite images for estimating vegetation production and cover. The images were digitized using topographic maps and geometrized in 1:25000 scales. Required processes such as spectral ratio measurement and vegetation indices were applied on the images. Collection was carried out for vegetation cover and production in various vegetation types in homogeneous units. Sampling points' locations were recorded with GPS. Sampling method was random-systematic in such a way that in each unit, a circle with 20 meters radius was considered. One and 9 sampling plots were placed on the centre and on the perimeter, respectively. The plot size was 1m * 1m. In each plot, vegetation percentage was estimated and the production was calculated using double sampling method. Then, DN values for each sampling unit (9 pixels for one unit) were elicited in respect to primary bands' images, vegetation indices and spectral ratios. Correlation and regression analyses between geo-information and satellite information (Digital numbers) were carried out. Results revealed that 7<sup>th</sup> and 5<sup>th</sup> Bands and IR1, MIRV2 and VNIR2 indices had a significant correlation with production and given parameter could be estimated through regression models. Likewise, RA, IR1 and TVI indices had a significant correlation with vegetation percentage and this parameter could be estimated through regression models.این مطالعه با هدف بررسی قابلیت تصاویر سنجنده ETM<sup>+</sup> ماهواره لندست در برآورد تولید و پوشش گیاهی مراتع در منطقه طالقان انجام شد. تصاویر مربوطه با استفاده از نقشههای توپوگرافی رقومی با مقیاس 1:25000 تصحیح هندسی شدند و پردازشهای لازم ازجمله نسبتگیری طیفی و شاخصهای گیاهی بر روی تصاویر اعمال شد. بهمنظور جمعآوری اطلاعات مربوط به تولید و پوشش گیاهی، در تیپهای مختلف واحدهای همگن تعیین شد. موقعیت واحدهای نمونهبرداری به کمک دستگاه GPS یادداشت و نمونهبرداری به روش تصادفی سیستماتیک انجام گردید. بدینترتیب که در هر واحد دایرهای به شعاع 20 متر در نظر گرفته شد. یک پلات در مرکز آن و نه پلات روی محیط دایره مستقر گردید. ابعاد پلاتها یک در یک متر بود. در داخل هر پلات درصد پوشش برآورد و تولید نیز به روش قطع و توزین اندازهگیری شد. میانگین اعداد تولید و پوشش 10 پلات بهعنوان تولید و پوشش برای آن واحد نمونهبرداری منظور گردید. در مرحله بعد عدد رقومی <em>(</em>DN<em>)</em> مربوط به واحدهای نمونهبرداری (نه پیکسل برای هر واحد) از تصاویر باندهای اولیه، شاخصهای گیاهی و نسبتهای طیفی استخراج گردید و تجزیه و تحلیل همبستگی و رگرسیون بین اطلاعات زمینی و اطلاعات ماهوارهای (اعداد رقومی) انجام شد. نتایج حاصل نشان داد که باندهای پنج و هفت و شاخصهای IR1 ، MIRV2 و VNIR2 با تولید همبستگی معنیدار داشته و به کمک مدلهای رگرسیونی مربوطه میتوان میزان تولید را تخمین زد. همچنین شاخصهای RA، IR1 و TVI با درصد پوشش همبستگی معنیدار دارند و برای تخمین پوشش میتوان از مدلهای رگرسیونی مربوطه استفاده نمود.موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشورتحقیقات مرتع و بیابان ایران1735-087521120140522Effects of grazing management projects on vegetation and some soil physico-chemical properties (Case study: Dehsard region of Kerman province)بررسی اثر طرح مدیریت چرای دام بر پوشش گیاهی و برخی خصوصیات فیزیکی و شیمیایی خاک (مطالعه موردی: منطقه دهسرد استان کرمان)3240806910.22092/ijrdr.2014.8069FAرضا باقریاستادیار، گروه منابع طبیعی، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد بافت، کرمانسید مهدی آل طه مکیدانشجوی کارشناسی ارشد، گروه منابع طبیعی، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد بافت، کرمانصدیقه محمدیاستادیارپژوهشی، گروه اکولوژی، پژوهشگاه علوم و تکنولوژی پیشرفته و علوم محیطی ، کرمانJournal Article20140825Grazing management projects conducted by natural resources offices have been less evaluated in previous studies. This research was conducted in order to determine the effects of grazing management projects on vegetation and some soil physico-chemical properties in Dehsard region of Kerman province. Soil and vegetation properties were sampled in early autumn in a completely randomized block design with three replications. Soil samples were taken from depths of 0-15 and 15-30 cm and soil properties including organic matter, total nitrogen, available phosphorus, available potassium, pH, texture, moisture, and electrical conductivity were measured. Fifty-meter length transects were established and species composition and canopy cover percentage were recorded by linear-contact method. Our results showed that grazing management project caused a double increase in the amount of organic matter and nitrogen in soil surface as compared to the adjacent rangelands. Increased shrub and bush species (3.8 and 5%, respectively) is important as the main source of forage. According to these changes over a period of six years in the project area, the effects of grazing management projects can be evaluated as positive. طرحهای مدیریت چرای اجرا شده توسط ادارات منابع طبیعی که سه شرط اساسی مرتعداری شامل رعایت تعداد دام، زمان صحیح ورود و خروج دام را در سرلوحه برنامه خود دارند، کمتر در مطالعات قبلی مورد ارزیابی قرارگرفته است. این تحقیق بهمنطور تعیین اثر طرح مدیریت چرای دام بر خصوصیات فیزیکی و شیمیایی خاک و پوشش گیاهی در منطقه دهسرد از استان کرمان انجام شد. دادههای خاک و پوشش گیاهی از دو محل منطقه طرح و منطقه مجاور آن، در اوایل پاییز در قالب طرح بلوک کاملاً تصادفی با سه تکرار نمونهبرداری شدند. بدین صورت که پس از مشخص کردن سه قطعه (تکرار) در هر منطقه، عمل نمونهگیری خاک از دو عمق 15-0 و 30-15 سانتیمتر انجام شد و تجزیه مواد آلی خاک، نیتروژن کل، فسفر قابل جذب، پتاسیم قابل جذب، اسیدیته، بافت، رطوبت و هدایت الکتریکی خاک در آزمایشگاه انجام یافت و با آزمون دوطرفه t مقایسه گردید. پس از نصب پایه ترانسکتها (با طول 50 متر) در سه بلوک در هر منطقه، اقدام به بررسی پارامترهای ترکیب گونهای و پوشش تاجی به روش خطی-تماسی گردید. نتایج نشان داد که طرح مدیریت چرا باعث افزایش حدود دو برابری مقادیر ماده آلی و نیتروژن در لایه سطحی خاک، نسبت به مراتع مجاور شده است. افزایش فرم رویشی بوتهایها و درختچهایها در منطقه طرح مدیریت چرا بهترتیب به میزان 8/3 و 5 درصد، از این لحاظ که منبع اصلی تأمین علوفه هستند و در رده بالاتر توالی قرار دارند، حائز اهمیت است. با توجه به این تغییرات طی یک دوره شش ساله در منطقه طرح، میتوان اثرات پروژه مدیریت چرا را مثبت ارزیابی نمود.موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشورتحقیقات مرتع و بیابان ایران1735-087521120140522Determination of suitable mixed plantation of rangeland, tree and shrub species with different row spacings in order to produce forage and biological stabilization of sand dunes in Khouzestanتعیین مناسبترین ترکیب کشت مخلوط گونههای مرتعی و درختی، درختچهای با فواصل کاشت مختلف با هدف تثبیت بیولوژیک و تولید علوفه مرتعی در عرصههای شنزار استان خوزستان4150807010.22092/ijrdr.2014.8070FAکوروش بهنام فردانشجوی دکترای فیزیولوژی، دانشگاه کشاورزی و منابع طبیعی رامین-اهواز و پژوهشگر مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی خوزستان0000-0003-2102-7352سید عطاالله سیادتاستاد، دانشگاه کشاورزی و منابع طبیعی رامین خوزستانمحمدحسن صالحه شوشتریپژوهشگر، مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی خوزستانJournal Article20140825In order to study and design a mixed plantation of rangeland and forest species (silvopastoral system), four rangeland species and three shrub and tree species were planted with different row spacings on the sand dunes of Karkheh river, in Khuzestan province. The biological stabilization of sand dunes and production of forage were the aims of this study. The selection of species was done according to their ability to improve the production of forage, firewood, and industrial wood as well as species diversity. The study was performed using split plot in a completely randomized design with three replications for four years. The main treatment included tree and shrub species (<em>Eucalyptu camaldulensis </em>9616,<em> Acacia victoriae ,Prosopis juliflora</em>). Row spacings of 4*4, 5*5, 6*6, and rangeland species (<em>Panicum antidotale,</em><em>Cenchrus ciliaris ,Cymbopogon olivieri , Pennisetum divisum</em>) were considered as the first and second sub-treatments, respectively.Vitality percentage of all species, forage yield of rangeland species, and height growth of shrub and tree species were measured. Data were analyzed by SAS software and mean comparisons were performed by Duncan's Multiple Range Test. According to the results, <em>C. olivieri</em> (90%) and <em>C</em><em>. ciliaris</em> (60%) showed the highest and lowest vitality of rangeland species. Among tree and shrub species, <em>E</em><em>. camaldulensis</em> (80%), <em>P. juliflora</em> (65%), and <em> A. victoriae</em> (50%), showed the highest vitality, respectively.In four-meter row spacings of <em>E. camaldulensis</em>, forage yield of all range species decreased. In terms of height growth, <em>E. camaldulensis</em>, with a height of around 3.5 m, was better as compared to the other two species. The highest average dry matter yield was recorded for <em>P. divisum</em> (1437 Kg ha<sup>-1</sup>), <em>P. antidotale</em> (1035 Kg ha<sup>-1</sup>), <em>C. olivieri</em> (380 Kg ha<sup>-1</sup>), and <em>C. ciliaris</em> (235 Kg ha<sup>-1</sup>), respectively. Therefore, the determination of appropriate row spacing for trees causes to increase of species diversity as well as continued and increasing forage production and utilization. بهمنظور مطالعه، طراحی و اجرای یک سیستم نوین کشت مخلوط مرتعی و جنگلی (silvo- pastural)، 4 گونۀ مرتعی و 3 گونۀ درختی و درختچهای بهصورت آمیخته با فواصل ردیفهای مختلف درختان در تپههای ماسهای غرب رودخانه کرخه در استان خوزستان کشت شدند. هدف از این پژوهش ارائه الگویی مناسب جهت تثبیت بیولوژیک ماسههای روان و بهبود وضعیت معیشتی در منطقه از طریق تأمین نیازهای اولیه و اقتصادی بهرهبرداران بوده که عوامل مهمی در جهت توسعه و پایداری نظام روستاهای این مناطق میباشد. انتخاب گیاهان با توجه به توانایی آنها در بهبود تولید علوفه، چوب سوخت و هیزم، چوب صنعتی و ایجاد تنوع گونهای در این عرصهها انجام شد. این طرح بمدت 4 سال و در یک طرح آماری دوبار خرد شده در قالب بلوکهای کامل تصادفی با 3 تکرار به اجرا درآمد. گونههای درختی و درختچهای بهعنوان تیمار اصلی <em>camaldulensis 9616, Acacia victoriae, Prosopis juliflora) </em> <em>(Eucalyptus</em>در فواصل ردیفهای کشت آنها بهعنوان تیمار فرعی اول (4×4، 5×5، 6×6 متر) و گونههای مرتعی <em>Panicum antidotale) Cenchrus ciliaris, Cymbopogon olivieri, Pennisetum divisum ,) </em>بهعنوان تیمار فرعی دوم با کشت در فواصل بین ردیفهای درختان در نظر گرفته شدند. مؤلفههای درصد زندهمانی کلیه گونهها، تولید علوفه در گونههای مرتعی، رشد ارتفاعی در گونههای درختی و درختچهای اندازهگیری شد. سپس دادهها به کمک نرمافزار آماری <em>SAS</em>مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت و میانگینها بهوسیله آزمون دانکن مورد مقایسه قرار گرفتند. نتایج نشان داد که بالاترین درصد زندهمانی در گونههای مرتعی مربوط به گونه<em>C. olivieri </em> با حدود 90 درصد و کمترین آن مربوط به گونه <em>C.ciliaris</em><sup> </sup>با حدود 60 درصد اختصاص داشت. در میان گونههای درختی و درختچهای<em> camaldulensis</em> <em>E</em>. با 80 درصد بیشترین درصد بقاء و پس از آن <em>P. juliflora</em> با 65 درصد و <em>victoriae</em> <em>A.</em> با حدود 50 درصد کمترین مقدار را داشت. در فواصل ردیفهای 4 متری<em>camaldulensis</em> <em>E.</em> عملکرد علوفه کلیه گونههای مرتعی کاهش یافت. از نظر رشد ارتفاعی گونۀ <em> E. camaldulensis</em>با حدود 5/3 متر نسبت به دو گونۀ دیگر برتری داشت. بالاترین میانگین علوفه خشک در گونههای مرتعی مربوط به گونه <em>divisum P</em>. با 1437 کیلوگرم در هکتار و پس از آن بهترتیب <em>antidotale</em> <em>P</em>. با 1035 کیلوگرم در هکتار، <em>olivieri</em> <em>C</em>. با 380 کیلوگرم در هکتار و <em>C. ciliaris</em> با 235 کیلوگرم در هکتار بود. بنابراین با تعیین فاصله مناسب کشت درختان علاوه بر افزایش تنوع گونهای که از ملزومات پایداری در بومنظامهاست، میتوان تداوم، پایداری و افزایش تولید و بهرهبرداری علوفه را در این عرصهها موجب شد.موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشورتحقیقات مرتع و بیابان ایران1735-087521120140522Assessment of Haloxylon plantation effects for desert reclamation with emphasis on substratum’s soil and vegetation properties in Kale Shoor of Sabzevar region, Iranارزیابی تأثیر عملیات تاغکاری بهمنظور احیای بیابان با تأکید بر خصوصیات خاک و پوشش گیاهی زیر اشکوب در منطقه کالشور سبزوار5161807110.22092/ijrdr.2014.8071FAآذین جعفریانکارشناس ارشد مدیریت مناطق بیابانی، دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه تهرانمحمد جعفریاستاد، دانشکده منابع طبیعی، گروه احیاء مناطق خشک و کوهستانی، دانشگاه تهرانعلی طویلیدانشیار، دانشکده منابع طبیعی، گروه احیاء مناطق خشک و کوهستانی، دانشگاه تهرانnullJournal Article20140825Ecological effects of Haloxylon plantation on natural vegetation and soil properties were investigated in this study. For this purpose, three regions with 1 to 5-year-old, 5 to 10-year-old and over 20-year-old Haloxylon (<em>Haloxylon persicum</em>) and a control area for each region were determined. Vegetation sampling was conducted along a 300-meter transect to record crown cover percentage, density, production, litter, gravel ،bare soil ،species diversity and dominant species. In addition, soil sampling was performed at depths of 0-30 and 30-90 cm to measure soil properties including EC, pH, percentage of organic carbon, soluble calcium, magnesium and sodium, and silt, clay and gravel percentage. The study was performed through random-systematic sampling. Data were analyzed using independent t-test in SPSS software. Results indicated that Haloxylon plantation led to increase in percentage of crown cover, litter, and standing crop production. It also caused improvement in species composition, condition and trend as compared to the control area. Plantation of Haloxylon with different ages affected and increased soil electrical conductivity.این تحقیق با هدف تعیین اثرات بومشناختی تاغزارهای دستکاشت بر روی پوشش گیاهی طبیعی و خصوصیات خاک انجام شد. بدین منظور سه منطقه تاغکاری شده (زرد تاغ ) با سنین 5-1 سال، 10-5 سال و بیشتر از 20 سال و یک شاهد برای هر سه منطقه تعیین گردید. سپس نمونهبرداری از پوشش گیاهی در طول ترانسکت 300 متری، شامل عوامل درصد تاج پوشش، تراکم، تولید، لاشبرگ، سنگریزه، خاک لخت و بررسی تنوع گونه های گیاهی و گونه غالب و همچنین نمونهبرداری خاک از اعماق 30-0 و90 -30 سانتیمتر، شامل فاکتورهای <em>Ec</em>، <em>pH</em>، درصد کربن آلی، کلسیم محلول، منیزیم محلول، سدیم محلول، درصد سیلت، درصد رس و درصد ماسه به صورت تصادفی- سیستماتیک انجام گردید. داده ها با استفاده از روش آماری t مستقل در نرمافزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که اعمال تاغکاری سبب افزایش درصد تاج پوشش گیاهی، لاشبرگ و بقایای گیاهی، افزایش تولید سرپای گیاهی، بهبود ترکیب گیاهی، وضعیت و گرایش نسبت به منطقه شاهد شده است. تاغکاری با سنین مختلف بر هدایت الکتریکی خاک تأثیرگذار بوده و باعث افزایش آن شده است.موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشورتحقیقات مرتع و بیابان ایران1735-087521120140522Floristic analysis and study of plant diversity in protected rangeland of HusseinAbad - South Khorasan Province, Iranتجزیه و تحلیل فلوریستیکی و مطالعه تنوع گیاهی منطقه حفاظت شده حسین آباد - استان خراسان جنوبی6274807210.22092/ijrdr.2014.8072FAحمیدرضا فلاحیاستادیار، دانشکده کشاورزی، دانشگاه بیرجندپرویز رضوانی مقدماستاد، گروه زراعت، دانشکده کشاورزی، دانشگاه فردوسی مشهدمهدی نصیری محلاتیاستاد، گروه زراعت، دانشکده کشاورزی، دانشگاه فردوسی مشهدمحمدعلی بهدانیاستادیار، گروه زراعت، دانشکده کشاورزی، دانشگاه بیرجندJournal Article20140825In this study, the effects of reconstruction and conservation were investigated on plant diversity of the region of the international Carbon Sequestration Project in Hussein-Abad, South Khorasan province. In the study area, four vegetation types including <em>Haloxylon</em> <em>persicum, Atriplex conescens, Haloxylon</em> <em>persicum + Atriplex conescens </em>and<em> Zygophyllum eurypterum</em> were planted in 2004. Six years after that, the plant diversity indices of four replanted vegetation types along with control vegetation type (no replanting and conservation programs) was studied in two different dates (April and May) in 2011. For this purpose, 51 quadrates (2 × 2 m) were used in each vegetation type. Results showed that the maximum plant diversity and vegetation coverage were observed in <em>Haloxylon</em> <em>persicum + Atriplex conescens</em> (30 species and 22.5%, respectively) vegetation types, and the minimum values of these indices were recorded in control (20 species and 5.5%, respectively) vegetation type. The highest and the lowest values of plant density were obtained in <em>Atriplex conescens</em> (539,000 plant. ha<sup>-1</sup>) and control (179000 plant. ha<sup>-1</sup>) vegetation types, respectively. The Margalef’s richness index was higher in all protected vegetation types, while uniformity index and Shannon diversity index were higher in the control vegetation type. The frequency of 65% of plant species was less than 20% and about 45% of the plant species belonged to therophytes. Overall, the experimental results showed that desert ecosystems could play an important role to improve global biodiversity if proper management programs are employed.در این تحقیق اثرات بازسازی و حفاظت، بر روی تنوع گیاهی منطقة اجرای پروژه بینالمللی ترسیب کربن در استان خراسان جنوبی بررسی شد. در سال 1384 در منطقه مورد مطالعه، گونههای گیاهی تاغ (<em>Haloxylon persicum</em><em>)</em><em>،</em> آتریپلکس <em>(Atriplex</em><em>canescens</em><em>)</em><em>،</em> تاغ + آتریپلکس و قیچ <em>(</em><em>Z</em><em>ygophyllum eurypterum</em><em>)</em> در قالب چهار تیپ گیاهی کشت و در بهار سال 1390 وضعیت تنوع گیاهی این چهار تیپ به همراه تیپ شاهد (عدم اجرای برنامه احیاء و حفاظت) با استفاده از 51 کوادرات چهار متر مربعی و در دو زمان در ابتدای اردیبهشت ماه و اواسط خرداد ماه مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که حداکثر غنای گونهای و درصد پوشش گیاهی در تیپ تاغ + آتریپلکس (بهترتیب 30 گونه و 5/22 درصد) و حداقل آنها در تیپ شاهد (بهترتیب 20 گونه و 5/5 درصد) وجود داشت. بیشترین تعداد کل گیاه در هر هکتار در تیپ آتریپلکس (539000 عدد) و کمترین آن در تیپ شاهد (179000 عدد) مشاهده شد. مقدار شاخص غنای مارگالف در تیپهای حفاظت شده بیشتر از تیپ شاهد بود، در حالیکه مقدار شاخص یکنواختی و شاخص تنوع شانون- واینر در تیپ شاهد بیشتر بود. بیش از 65 درصد گونههای گیاهی منطقه مورد مطالعه، دارای بسامد کمتر از 20 درصد و بیش از 45 درصد گونههای گیاهی این منطقه از نوع تروفیت بودند. بهطورکلی نتایج این بررسی نشان داد که در صورت اعمال مدیریت مناسب، مناطق بیابانی میتوانند نقش مهمی در بهبود تنوع زیستی گیاهی داشته باشند.موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشورتحقیقات مرتع و بیابان ایران1735-087521120140522The role of shrubs refuge in grazed plant communities of semi-arid rangelands of Kerman province (case study: Goghar Bafte)نقش پناهگاهی بوتهها در جوامع گیاهی تحت چرا مراتع نیمهخشک استان کرمان (مطالعه موردی: گوغر بافت)7582807310.22092/ijrdr.2014.8073FAاعظم خسروی مشیزیدانشآموخته کارشناسی ارشد، رشته مرتعداری، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگانorcid.org/0000-0002-نجمه فاریابیمدرس دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه جیرفتنعمت اله مددی زادهکارشناس ارشد مرتعداری، اداره کل منابع طبیعی و آبخیزداری جنوب استان کرمانJournal Article20140825To study the role of shrubs refuge for annual plant inside and outside exclosure, in Goghar, Bafte, quadrates of 20cm×20 cm were plotted beneath 20 species of <em>Artemisia aucheri</em>, <em>Astragalus gosipinus</em> and 20 open patches, then the name and number of annual species were recorded in quadrates. Species responses to grazing and shrubs were analyzed by two-way ANOVA and Post-Hoccomparisons. Results showed that shrubs acted as biotic refuges by protecting 7 species of 22 annual species against direct grazing. Although these seven species are palatable plants but <em>Artemisia aucheri</em> and <em>Astragalus gosipinus</em> that are less palatable in growing season of annual plants can have refuge role for palatable annual plants in grazed plant communities. Some annual species that were rather abundant under the shrubs were rarely found in the open patches in both the grazed and ungrazed quadrates. These species were most probably facilitated by the shrubs. Consequently, shrubs have important implications for diversity, conservation, and management in grazed ecosystems because of their facilities and roles as refuge.بهمنظور بررسی نقش پناهگاهی بوتهها برای گونههای یکساله، در دو منطقه قرق و تحت چرا مراتع بخش گوغر بافت در زیر تاج پوشش 20 بوته بالغ درمنه کوهی (<em>Artemisia aucheri</em>)، گون کتیرایی (<em>Astragalus gosipinus</em>) و 20 فضای بین بوتهای یک پلات cm 20× cm 20 انداخته شد. سپس در هر پلات نام و تعداد پایه هر یک از گونههای یکساله یادداشت گردید. واکنش گونههای یکساله به چرا و بوتهها با تجزیه و تحلیل واریانس دو طرفه و مقایسه میانگین PostHoc مورد آزمون قرار گرفت. نتایج نشان داد که بوتهها گونههای یکساله را از چرای مستقیم دام حفاظت میکنند و تنها برای 7 گونه از 22 گونه یکساله منطقه نقش پناهگاه را دارند. اگرچه این 7 گونه جزء گونههای خوشخوراک یکساله هستند، اما به دلیل اینکه درمنه و گون در فصل رویش گونههای یکساله به دلیل اسانس و خار کمتر چرا میشوند؛ بنابراین میتوانند در مقابل چرای دام، نقش پناهگاه را برای گونههای یکساله ایفا کنند. بیشتر گونههایی که در زیر بوتهها در دو منطقه قرق و تحت چرا تراکم زیادی دارند بهندرت در پلاتهای فضای بین بوتهای دو منطقه قرق و تحت چرا دیده میشوند. که به احتمال زیاد به دلیل تسهیلاتی است که بوتهها برای گونههای یکساله ایجاد کردهاند. بنابراین بوتهها به دلیل نقش پناهگاه و تسهیلاتی که برای گونههای یکساله دارند، اهمیت مهمی در تنوع، حفاظت و مدیریت اکوسیستمهای تحت چرا دارند. <br /> موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشورتحقیقات مرتع و بیابان ایران1735-087521120140522Effects of salinity on growth, antioxidant enzymes activity and ions accumulation in Puccinellia distans (jacq.) parlاثرات شوری بر رشد، فعالیت آنزیمهای آنتیاکسیدان و انباشتگی ترکیبات معدنی در گیاه Puccinellia distans8394807410.22092/ijrdr.2014.8074FAزهرا سلیمان نژاددانشجوی دکتری زیستشناسی، دانشکده علوم، دانشگاه گلستاناحمد عبدل زادهنویسنده مسئول، دانشیار، گروه زیستشناسی، دانشگاه گلستان، گرگانحمیدرضا صادقی پوردانشیار، گروه زیستشناسی، دانشگاه گلستان، گرگانJournal Article20140825<em>Puccinellia distans</em> is a perennial, salt tolerant forage species that belongs to <em>Poaceae</em> family. The main objective of the present study was to evaluate the effect of different levels of salinity ongrowth, antioxidant enzymes activity and mineral accumulationin <em>Puccinellia distans</em>. The experiment was conducted based on a completely randomized design with five replications in green house. Salinity levels included 0, 100 and 200 mM NaCl. Plants were harvested before reproductive stage. The results indicated that salinity imposed significant reduction in growth of plants including shoot and total length, fresh and dry weight, leaf number and relative water content. Concentration of Na<sup>+</sup> decreased and concentration of K<sup>+ </sup>and K<sup>+</sup>/Na<sup>+</sup> ratio increased due to salinity in both shoots and roots. The activity of catalase and polyphenol oxidase decreased in shoots of plants treated with 200 mM NaCl compared to control, however, the activity of catalase, cell wall and soluble peroxidase, and polyphenol oxidase in roots and cell wall peroxidase in shoots of plants indicated significant increase due to the same salt treatment. Salt treatments led to increase of chlorophyll a, total chlorophyll and carotenoids contents and the amount of hydrogen peroxide. However, no significant change was observed in the amount of lipid peroxidation in roots and shoots. The results indicated that in spite of growth retardation and Na<sup>+</sup> accumulation, salt treatments did not induce oxidative stress in <em>Puccienellia distans</em>. The reduction of K<sup>+</sup> concentration, K<sup>+</sup>/Na<sup>+</sup> ratio and relative water content may cause decrease of plant growth.گیاه <em>Puccinellia</em><em>distans</em> گیاهی چند ساله مرتعی و مقاوم به شوری از تیره گندمیان میباشد. این پژوهش بهمنظور بررسی چگونگی اثر سطوح مختلف شوری، بر رشد، فعالیت آنزیمهای آنتیاکسیدان و عناصر معدنی گیاه <em>Puccinellia</em><em>distans</em> انجام شد. آزمایش بر پایه طرح کاملاً تصادفی با پنج تکرار در گلخانه به اجرا در آمد. شوری شامل سه سطح 0، 100 و 200 میلیمولار کلرید سدیم بود. گیاهان قبل از رسیدن به مرحله زایشی برداشت شدند. نتایج آزمایش نشان داد که تیمارهای شوری منجر به کاهش صفات رشد شامل طول بخش هوایی و کل، وزن تر و وزن خشک، تعداد برگ و میزان آب نسبی گیاه گردید. شوری سبب افزایش میزان سدیم، کاهش میزان پتاسیم و همچنین کاهش نسبت پتاسیم به سدیم در بخش هوایی و ریشه شد. فعالیت آنزیمهای کاتالاز و پلیفنلاکسیداز بخش هوایی در تیمار 200 میلیمولار کلرید سدیم نسبت به شاهد کاهش یافتند، هرچند این تیمار شوری فعالیت آنزیمهای کاتالاز، پراکسیداز محلول و دیوارهای و پلیفنلاکسیداز در ریشه و پراکسیداز دیوارهای در بخشهوایی را افزایش داد. شوری باعث افزایش کلروفیلa، کلروفیل کل و کاروتنوئیدها و کاهش میزان پراکسید هیدروژن شد، اما اثر معنیداری در میزان پراکسیداسیون لیپید بخش هوایی و ریشه گیاه نداشت. این نتایج نشان میدهد که تیمارهای شوری بهرغم کاهش رشد و افزایش یون سدیم در گیاه <em>Puccinellia</em><em>distans</em> منجر به تنش اکسیداتیو نشده است. احتمال دارد که کاهش میزان پتاسیم و نسبت پتاسیم به سدیم و کاهش میزان آب نسبی در کاهش رشد ناشی از شوری دخیل باشد.موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشورتحقیقات مرتع و بیابان ایران1735-087521120140522Determining suitable locations for pitting and furrowing projects using SDSS
(Case Study: Kermanshah Province)مکانیابی اجرای پروژههای پیتینگ و فاروئینگ به کمک سیستم تصمیم یار مکانی (مطالعه موردی: استان کرمانشاه)95108808210.22092/ijrdr.2014.8082FAمحمد جعفریاستاد، دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه تهرانحسین آذرنیونددانشیار، دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه تهرانnullمهشید سوریاستادیار، دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه ارومیهسیده خدیجه مهدویاستادیار، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد نورJournal Article20140826Water deficiency and low soil moisture, are considered as limiting factors in rehabilitation and improvement of semi-arid rangelands. Considering the problem of water deficiency and low soil moisture in pastures discussed, rainfall storage projects can be one of suitable strategies to compensate for water shortages in such areas. On the other hand, considering several criteria that must be considered in this selection, makes it difficult to choose the appropriate locations to execute projects such as pitting and furrowing. These factors include technical and social-economical criteria. Meykhoran region in Kermanshah Province was considered in this research. In this study, in order to locate suitable areas for pitting and furrowing projects, spatial decision support system were used in three stages. The first stage involves determining hierarchical levels consisting of object, criteria, sub-criteria, and factors. During the second stage, the standardization of criteria based on fuzzy logic, weighting criteria and sub-criteria based on analytical hierarchy process, and paired comparisons of criteria and sub-criteria, with preference values of one to nine and an inconsistency rate of less than one-tenth, were done in ARC-GIS software by using AHP subprogram. In the final step, after integration of these layers, the final maps of optimal sites for pitting and furrowing were prepared. Using this template to locate other natural resources projects will help to optimize use of spatial data, save time and costs.بالا بودن میزان فرسایش، کمبود آب و پائین بودن میزان رطوبت در خاک مناطق نیمهخشک، از عوامل محدودکننده در احیاء و اصلاح آنها به حساب میآید. با توجه به معضل کمبود آب و پایین بودن رطوبت در خاک مناطق مورد بحث، اجرای پروژههای ذخیره نزولات جوی میتواند یکی از راهکارهای بسیار مناسب برای جبران کمآبی در چنین مناطقی باشد. از طرفی مدیریت و تصمیمگیری در انتخاب مکانهای مناسب اجرای چنین پروژههایی با در نظر گرفتن اینکه باید دادههای مکانی و معیارهای متعددی در این انتخاب در نظر گرفته شوند، کار دشواری است. این معیارها شامل معیارهای فنی و اقتصادی- اجتماعی است. برای انجام این پژوهش، حوضه میخوران به مساحت 22/9092 هکتار در استان کرمانشاه در نظر گرفته شد. در این تحقیق بهمنظور تصمیمگیری در خصوص مکانیابی مناطق مناسب اجرای پروژههای پیتینگ و فاروئینگ، از دادههای مکانی متعدد نظیر دادههای زمینشناسی، خاکشناسی، توپوگرافی و ... به کمک فرایند تحلیل سلسله مراتبی در سه مرحله مورد استفاده قرار گرفت. لازم به ذکر است که پردازش دادههای مکانی در محیط نرمافزاریArcGIS وGS<em><sup>+</sup></em>و PCI<em>-</em>GEOMATICA انجام شده است. مرحله اول شامل تعیین سطوح سلسله مراتبی متشکل از هدف، معیارها، زیرمعیارها و عوامل است. طی مرحله دوم، استانداردسازی عوامل و وزندهی معیارها و زیرمعیارها براساس فرایند تحلیل سلسله مراتبی و مقایسات زوجی معیارها و زیرمعیارها با ارزشهای ارجحیتی یک تا نه، و میزان ناسازگاری کمتر از یکدهم در محیط نرمافزاری ArcGIS و به کمک زیر برنامه AHP انجام شد. در مرحله آخر، پس از تلفیق این لایهها، نقشه نهایی مکانهای بهینه اجرای پروژههای پیتینگ و فاروئینگ تهیه گردید. بهطوریکه استفاده از این الگو برای مکانیابی سایر پروژههایی که بر مبنای تجزیه و تحلیل دادههای مکانی انجام میشوند، باعث استفاده بهینه از دادههای مکانی و صرفهجویی در زمان و هزینه میشود.موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشورتحقیقات مرتع و بیابان ایران1735-087521120140522Response of vegetation and soil chemical characteristics to different grazing intensities in steppe rangelands of Nodushan, Yazd province, Iranپاسخ پوشش گیاهی و خصوصیات شیمیایی خاک به شدتهای مختلف چرای دام در مراتع استپی ندوشن یزد109118808310.22092/ijrdr.2014.8083FAالهام فخیمی ابرقوییدانشجوی دکترای علوم مرتع، گروه مرتعداری، دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات تهرانسیداکبر جوادیاستادیار، گروه مرتعداری، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد علوم و تحقیقات تهرانJournal Article20140826From the perspective of rangeland ecology, awareness of the effects of livestock grazing on the changes of structure, plant vegetation and soil characteristics is essential. The aim of this study was to determine the effect of different grazing intensities including heavy (0-200 m distance from water point), moderate grazing (200- 800 m) and light grazing (800-1200 m) intensities on vegetation indices and soil characteristics in Nodushan region, Yazd province of Iran. For this purpose, plant vegetation cover and composition were recorded under three grazing intensities. Soil was sampled from depths of 0-30 cm. Data were analyzed by one way ANOVA, t-testandordination method (CCA) to assess the vegetation response in different grazing intensities. Results showed that plant species such as <em>Astragalus achrochlarus, Salsola arbusculata</em> and <em>Tragopogon </em>sp.were found in light grazing area.<em>Allysum minus</em>, <em>Artemisia sieberi</em>,<em> Poa sinacia</em>, <em>Iris songarica</em><em>, Lactuca glacifolia </em>and <em>Stipa barbata </em>were identified in moderate grazing area. <em>Eryngium</em> sp., <em>Cousinia desertii, Bromus tectorum and Peganum harmala </em>were the major species in heavy grazing area.Soil properties including N, P, K, OC, EC and pH were measured. According to the results, nitrogen and soil organic matter were decreased by increasing grazing intensities but P, K, EC and pH were increased. Since grazing pressure causes damage to vegetation and some soil properties, a moderate grazing is recommended for sustainable utilization of rangelands.از دیدگاه بومشناختی مرتع، آگاهی از اثرات چرای دام بر ساخــتار و تغییرات پوشش گیاهی و خصوصیات خاک امری لازم و ضروریست. در این تحقیق اثر سه شدت مختلف چرای سبک در فاصله صفر تا 200 متر از آبشخور، چرای متوسط در فاصله 200 تا 800 متر و چرای سنگین در فاصله 800 تا 1200 متر بر شاخصهای پوشش گیاهی و خصوصیات خاک در منطقه ندوشن استان یزد مورد بررسی قرار گرفت. بدین منظور نمونهبرداری از پوشش گیاهی به صورت ثبت درصد تاج پوشش گونههای گیاهی و نمونههای خاک در عمق صفر تا 30 سانتیمتری در شدتهای مختلف چرایی انجام گردید. در این تحقیق از روش تجزیه و تحلیل واریانس یکطرفه و تجزیه و تحلیل تطبیقی متعارفی جهت بررسی تغییرات پوشش گیاهی در شدتهای مختلف چرایی استفاده شد. نتــــایج نشان داد که گونههایی مانند <em>Astragalus</em><em>achrochlarus</em>، <em>Salsola</em><em>arbusculata</em> و <em>Tragopogon </em>sp<em>.</em>حضور بیشتری در شدت چرای سبک داشتند. گــــونههای <em>Allysum</em><em>minus</em>، <em>Artemisia</em><em>sieberi</em>، <em>Poa</em><em>sinacia</em>، <em>Iris</em><em>songarica</em><em>، </em><em>Lactuca</em><em>glacifolia</em>و <em>Stipa</em><em>barbata</em> حضور بیشتری در شدت چرای متوسط داشتند. گونههای <em>Eryngium</em> sp.، <em>Cousinia</em><em>desertii</em><em>، </em><em>Bromus tectorum</em>و <em>Peganum</em><em>harmala</em> از مهمترین گونههای مکان با شدت چرای سنگین بهشمار میروند. مقادیر نیتروژن، فسفر قابل جذب، پتاسیم قابل جذب، مواد آلی، هدایت الکتریکی و اسیدیته گل اشــباع نیز اندازهگیری شدند. نتایج نشان داد، با افزایش شدت چرا از میزان نیتروژن و کربن آلی کاسته میشود ولی مقدار فسفر، پتاسیم، هدایت الکتریکی و اسیدیته گل اشباع خاک افزایش مییابد. با توجه به آسیب دیدن پوشش گیاهی و برخی خصوصیات خاک در اثر فشار چرای دام، بهرهبرداری از مرتع در حد چرای متوسط توصیه میگردد. <br /> موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشورتحقیقات مرتع و بیابان ایران1735-087521120140522Effects of Haloxylon aphyllum plantation on vegetation and soil properties
(Case study: Abbas-Abad area, Mashhad)اثر کشت سیاهتاغ (Haloxylon aphyllum) بر پوششگیاهی و خاک (مطالعه موردی: منطقه عباس آباد مشهد)119127808410.22092/ijrdr.2014.8084FAراضیه محمدیکارشناس ارشد مرتعداری، دانشگاه علوم کشاورزی منابع طبیعی گرگانکمال الدین ناصریاستادیار، دانشکده منابع طبیعی و محیطزیست، دانشگاه فردوسی مشهد0000-0003-3824-4011غلامعلی حشمتیاستاد، گروه مرتعداری، دانشکده مرتع و آبخیزداری، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگانJournal Article20140826This study was conducted to investigate the effects of <em>Haloxylon aphyllum</em> plantation on natural plant communities and soil properties of Abbas-Abad area in Khorasan Razavi Province. For this purpose, <em>Haloxylon</em> plantation and control areas were selected to compare with each other. In each area, fifty- meter transects were located by random-systematic method. Measurements were done by point sampling method. Eighteen soil samples were collected from <em>Haloxylon</em> plantation and control areas to determine EC and pH values in the laboratory. Data were analyzed by t-test. According to the results, although higher species diversity was significant in <em>Haloxylon</em> plantation area (P<0/05), <em>Haloxylon</em> caused the replacement of non-native communities, so that only 64.28% of species composition in <em>Haloxylon</em> plantation area was similar to the control area. On the other hand, higher soil pH and EC in <em>Haloxylon</em> plantation area was significant (P<0/01) and probably in the long term, <em>Haloxylon</em> causes the salinity and alkalinity of the soil surface. این تحقیق با هدف بررسی اثرات احتمالی کاشت گیاه سیاهتاغ <em>(Haloxylon aphyllum)</em>بر جوامع طبیعی گیاهی و خاک منطقه عباس آباد در استان خراسان رضوی انجام شده است. بدین منظور دو منطقه تاغکاری شده و شاهد در مجاورت یکدیگر انتخاب و مورد مقایسه قرار گرفت. در هر منطقه پنج ترانسکت به صورت تصادفی- سیستماتیک به طول 50 متر مستقر گردید و درصد پوشش گونههای گیاهی در قالب نمونه برداری نقطه ای انجام شد. تعداد 18 نمونه خاک از منطقه شاهد و تاغکاری برداشت و ویژگی های هدایت الکتریکی و اسیدیته خاک تعیین گردید. داده های بدست آمده از نمونه برداری پوشش گیاهی و خاک دو منطقه تاغکاری و شاهد با استفاده از آزمون t مورد مقایسه قرار گرفتند. نتایج حاصل بیانگر این است که اگرچه تنوع گونه ای بیشتر در منطقه تاغکاری شده معنی دار است (05/0P<)ولی از لحاظ کیفی تاغ موجب جانشینی جمعیت های غیربومی میشود، بهطوریکه تنها 28/64 درصد از ترکیب گونه ای منطقه تاغکاری شده مشابه منطقه شاهد است. تجزیه و تحلیل دادههای خاک بیانگر آن است که بیشتر بودن اسیدیته و هدایت الکتریکی خاک منطقه تاغکاری معنی دار بوده (01/0P<) و احتمالاً در درازمدت تاغ سبب شور شدن و قلیائیت خاک سطحی منطقه میشود.موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشورتحقیقات مرتع و بیابان ایران1735-087521120140522Effects of exclosure management on rangelands of Khabr National Parkبررسی اثرات مدیریت قرق بر مراتع پارک ملی خبر و مناطق همجوار128138808510.22092/ijrdr.2014.8085FAنعمت اله مددی زادهدانشآموخته کارشناسی ارشد مرتعداری، دانشگاه آزاد، واحد علوم و تحقیقات تهرانحسین ارزانیاستاد، دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه تهرانقوام الدین زاهدیاستاد، دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه تهراننجمه فاریابیدانشآموخته کارشناسی ارشد مرتعداری، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگانJournal Article20140826In the current study, the effects of exclosure were examined on rangeland vegetation at two study sites including, reference site (inside the exlosure) and critical site (outside the exclosure). Research was conducted by the systematic-random method and 160 2*1.5 m plots were established. Inside each plot, the percentage of canopy cover, litter, gravel and bare soil as well as density of class I, II, and III species were recorded. Dry matter yield was also calculated. Four-factor method and trend balance method were applied to determine the range condition and range trend, respectively. According to the obtained results, due to the exclosure, litter, yield, canopy cover percentage and class I species composition increased up to 24.72%, 37.42%, 23.6%, and 80.6%, respectively. On the other hand, the percentage of bare soil, gravel, and class III species composition decreased to 34.29%, 17.16%, and 26.96%, respectively. Mean differences in all parameters inside and outside the exclosure were significant at both study sites. Our results also indicated that exclosure led to the improvement of range condition and range trend.مدیریت صحیح مراتع و دستیابی به توسعه پایدار مستلزم طراحی یک سیستم جامع مدیریتی است که حرکت در این راستا متأثر از در اختیار داشتن اطلاعات قوی و مستدل کمی و کیفی از تمام ویژگیهای مراتع بهویژه پوشش گیاهی و عوامل تأثیر گذار بر آنهاست. در این مطالعه تأثیر قرق بر پوشش گیاهی مراتع داخل قرق (مرجع) و خارج قرق (بحرانی)، در دو سایت مطالعاتی بررسی، و در هر سایت، مناطق تحت چرا و بدون چرا با یکدیگر مقایسه گردید. با استفاده از روش سیستماتیک- تصادفی، تعداد 160 پلات در ابعاد 5/1×2 متر انداخته شد، در داخل هر پلات، درصد پوشش تاجی هر گونه، لاشبرگ، سنگ و سنگریزه و خاک لخت تعیین و گونههای موجود براساس کلاس گیاهی ( <em>I</em> ، <em>II</em> و <em>III</em> ) برای تعیین تراکم، تفکیک و میزان تولید علوفه خشک اندازهگیری شد. برای بدست آوردن وضعیت مرتع از روش چهار عاملی و برای تعیین گرایش مرتع از ترازوی گرایش استفاده شد. طبق نتایج بدست آمده، در اثر قرق پارامترهایی همانند پوشش لاشبرگ، تولید، درصد تاج پوشش و ترکیب گونهای کلاس خوشخوراکی <em>I</em> بهترتیب 72/24%، 42/37%، 6/23% و 6/80% نسبت به مناطق خارج قرق افزایش داشته، و در شرایط یکسان درصد خاک لخت، سنگ و سنگریزه، ترکیب گونهای کلاس <em>III</em> بهترتیب به میزان 29/34%، 16/17% و 96/26% در اثر قرق کاهش یافته است که در تمامی بررسیها اختلاف میانگین تمامی پارامترها در مناطق داخل و خارج قرق در هر دو سایت مطالعاتی معنیدار شد. بررسی وضعیت و گرایش مرتع نیز حکایت از آن داشت که اعمال پدیده قرق باعث حرکت و ارتقاء از وضعیت ضعیف به خوب و گرایش نیز از منفی تا ثابت و مثبت گردید.موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشورتحقیقات مرتع و بیابان ایران1735-087521120140522Change and vulnerability of Net Primary Production (NPP) in Iranian forest, rangeland and desert ecosystems impacted by climate changeتغییرات و آسیبپذیری تولید خالص اولیه در اکوسیستمهای جنگلی، مرتعی و بیابانی ایران متأثر از تغییرات اقلیمی139153808610.22092/ijrdr.2014.8086FAمصطفی جعفریعضو هیئت علمی و رئیس بخش تحقیقات جنگل، مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشورJournal Article20140826Iran faced with climate and environmental changes in past years and it is projected that some climatic changes will occur in the future. Net Primary Production (NPP) is an important index to evaluate production in natural ecosystems including forest, rangeland and desert. Climate change impact will cause changes in biomass production in natural ecosystems. In this research, the vulnerability of NPP in Iranian forest, rangeland and desert ecosystem has been considered. Results of this consideration presented here in six selected climatic zones in Gilan, Mazandaran, East Azerbyjan, Kermanshah, Khorasan and Systan and Baluchestan provinces. According to the result outcomes, total NPP of forest, rangeland and desert ecosystem in Gilan, East Azerbyjan, and Khorasan provinces, under temperature and precipitation changes, has been increased in the year ended 2039. While, the amount of NPP in Mazandaran, Kermanshah, and Systan and Baluchestan provinces would have been decreased. These changes in Khorasan provinces (including North, South and Razavi) will show highest increase, indicating suitable increase of precipitation and temperature in the region. Quantitative changes in NPP depend on total biomass and changes of precipitation and temperature. As an example, these changes in forest ecosystems of Gilan, and Khorasan provinces, will increase and in Mazandaran, and Kermanshah provinces, will decrease. Also, these changes in range ecosystems of East Azerbyjan, and Khorasan provinces, will increase and in Kermanshah, and Systan and Baluchestan provinces, will decrease. While, changes in desert ecosystems of Khorasan provinces mainly will increase and in Systan and Baluchestan provinces, will decrease. <br /> تغییرات اقلیمی و محیطی در مناطق مختلف ایران مشاهده شده است و پیشبینی میشود در آینده نیز تغییراتی به وقوع بپیوندد. تولید خالص اولیه از شاخصهای مهم در ارزیابی تولید اکوسیستمهای طبیعی جنگلی، مرتعی و بیابانی میباشد. تغییرات اقلیمی باعث وقوع تغییرات در تولید زیستتوده (بیوماس) در اکوسیستمهای طبیعی میشود. در این تحقیق میزان آسیبپذیری به تغییرات اقلیمی و میزان تغییرات در وضعیت تولید خالص اولیه در اکوسیستمهای جنگلی، مرتعی و بیابانی ایران مورد بررسی قرار گرفت. نتایج بررسی انجام شده در شش اقلیم انتخاب شده در سطح کشور در استانهای گیلان، مازندران، آذربایجانشرقی، کرمانشاه، خراسان و سیستان و بلوچستان ارائه گردیدهاست. براساس نتایج حاصل از این تحقیق مجموع تولید خالص اولیه تحت تأثیر تغییرات دما و بارش در اکوسیستمهای جنگلی، مرتعی و بیابانی در استانهای گیلان، آذربایجانشرقی و خراسان، برای دوره منتهی به 2039 افزایش را نشان میدهد، در صورتیکه میزان آن در استانهای مازندران، کرمانشاه و سیستان و بلوچستان کاهش خواهد داشت. این تغییرات در استان خراسان (شامل خراسان شمالی، جنوبی و رضوی) بیشترین افزایش را نشان میدهد که بیانگر افزایش مطلوب بارش و دما در این منطقه خواهد بود. میزان تغییرات کمی تولید خالص اولیه هر منطقه به حجم زیستتوده موجود در اکوسیستمهای آن منطقه و نیز به میزان تغییرات دما و بارش بستگی دارد. بهعنوانمثال این تغییرات در اکوسیستمهای جنگلی استانهای گیلان و خراسان افزایش و استانهای مازندران و کرمانشاه کاهش را نشان میدهند. همچنین این تغییرات در اکوسیستمهای مرتعی در استانهای آذربایجانشرقی و خراسان بصورت افزایشی و در استانهای کرمانشاه و سیستان و بلوچستان بصورت کاهشی قابل ملاحظه میباشند. درحالیکه تغییرات در استانهای بیابانی در خراسان بصورت عمده افزایش و در استانهای سیستان و بلوچستان کاهش را نشان میدهند. <br /> موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشورتحقیقات مرتع و بیابان ایران1735-087521120140522Physiological behavior of halophyte Aeluropus littoralis in response to salinityارزیابی فیزیولوژیک رفتار هالوفیت Aeluropus littoralis در واکنش به شوری154164808710.22092/ijrdr.2014.8087FAمعصومه رضایی مشاییکارشناس ارشد، رشته بیوتکنولوژی، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساریقربانعلی نعمت زادهاستاد و محقق ارشد پژوهشکده برنج و مرکبات، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساریحسین عسکریاستادیار، گروه بیوتکنولوژی، دانشکده مهندسی انرژی و فناوریهای نوین دانشگاه شهید بهشتی، تهراناحسان شکریمربی، پژوهشکده ژنتیک، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساریJournal Article20140826<em>Aeluropus littoralis, </em>a<em> monocot</em> halophyte, plays an effective role in the conservation of water and soil resources and the production of forage for livestock in saline lands. In the current study, physiological characteristics of<em> Aeluropus littoralis</em> was investigated in response to different salinity levels. After disinfection, the seeds of <em>Aeluropus littoralis </em>were cultured in acid-washed sand in a growth chamber under controlled condition, temperature of 25/16 °C and photoperiod of 14/10 h for day/night. After 45 days of start culture, salinity treatments (0,100,200,300,400mM NaCl) were applied. The experimental design was completely randomized design with five treatments and three replications. After 14 days of last salinity treatment, plant materials were harvested. Results showed that the highest amount of shoot dry weight and ash content was observed in 200 mM NaCl. According to the results, potassium content of the shoot unlike sodium decreased with increasing salinity, while secreted sodium and potassium from plant aerial parts increased. Root carbohydrate content and the ratio of chlorophyll a to b increased in response to salinity. The concentration of starch and total soluble sugars of shoot demonstrated no significant relationship with the ratio of chlorophyll a/b at the highest salinity level. Our results suggested that the management of detrimental ions along with the regulation of plant assimilations effectively involved in the performance of <em>Aeluropus littoralis</em> to avoid the inhibitory effect of saline condition.هالوفیت تک لپه <em>Aeluropus littoralis </em>از نظر تأمین پوشش مرتعی در اراضی شور و حاشیهای میتواند نقش مؤثری در حفاظت ذخایر آب و خاک و فراهمی نیاز علوفهای دامها داشته باشد. در تحقیق حاضر ارزیابی برخی پارامترهای فیزیولوژیک این گیاه در پاسخ به سطوح مختلف شوری انجام شد. بذرهای گیاه آلوروپوس لیتورالیس پس از ضدعفونی در ماسه شسته شده با اسید کلریدریک و در اتاق رشد با شرایط کنترل شده، دمای روز 25 و شب 16 درجه سانتیگراد و تناوب نوری 14 ساعت روشنایی و 10 ساعت تاریکی کشت شد. پس از 45 روز از آغاز کشت، تیمارهای شوری صفر، 100، 200، 300 و 400 میلی مولار نمک کلرید سدیم اعمال شد. طرح مورد استفاده در این آزمایش، طرح کاملاً تصادفی با 5 تیمار و 3 تکرار بود. مواد گیاهی پس از گذشت 14 روز از زمان اعمال آخرین تیمار شوری برداشت شدند. نتایج بدستآمده نشان داد که گیاهان تیمار شده با 200 میلیمولار سدیم کلراید، بیشترین میزان وزن خشک و خاکستر را در مقایسه با شاهد به خود اختصاص دادند. بر پایه اطلاعات بدست آمده محتوای پتاسیم بافت شاخسارهای بر خلاف سدیم با افزایش شوری کاهش یافت. این در حالیست که سدیم و پتاسیم ترشحی از بافتهای شاخسارهای در پاسخ به شوری افزایش نشان داد. نسبت کلروفیل a/b و محتوای کربوهیدارتی ریشه در واکنش به شوری افزایش داشت و میزان نشاسته و کل قندهای محلول در بافتهای شاخسارهای در بالاترین سطح شوری رابطه معنیداری با افزایش نسبت کلروفیل نداشت. نتایج بدستآمده از تحقیق حاضر پیشنهاد میکند که مدیریت یونهای مضر همراه با تنظیم اسیمیلاسیون گیاهی در نحوه عمل گیاهان هالوفیت برای اجتناب از اثرات بازدارنده شوری مؤثر بوده است.موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشورتحقیقات مرتع و بیابان ایران1735-087521120140522Investigation on growth characteristics and establishment of range species in steppe regions of Markazi provinceبررسی خصوصیات رشد و استقرار چند گونه گیاه مرتعی در مناطق استپی استان مرکزی (مطالعه موردی منطقه آبخوان خشکرود زرندیه)165175808810.22092/ijrdr.2014.8088FAحمیدرضا میرداوودیعضو هیئت علمی، مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی استان مرکزیJournal Article20140826In this study, the adaptation of six species was investigated in a split plot design for autumn and spring sowings with three replications. The study was conducted in Khoshkrood Aquifer, located in the northwestern of Saveh for three years (2007-2010). The study area has a mean annual rainfall of 234.8 mm, loamy-textured soil, low soil salinity, a soil alkalinity of 8.1 with an appropriate infiltration and high drainage. The study range species were cultivated in pots with a distance of 2.5 m from each other, in late December and early March. According to the results, the highest and lowest viability were recorded for <em>Kochia prostrate</em> and <em>Atriplex canescens</em> (76.9 and 61.6%, respectively) and <em>Halimion verrucifera</em> (14.4%). In addition, the study species showed different responses during the years of experiment with a significant difference in the years of study. Results showed that the highest and lowest vegetation cover and vitality were recorded for <em>K. prostrate</em> and <em>H. verrucifera, </em>respectively with a significant difference at 1% level.The results of mean comparisons of vegetation and vitality were significant in different years at 1% level. However, the effect of sowing date was not significant on viability, vegetation cover and vitality, although the values of these factors were more in autumn sowing as compared to spring sowing. Overall, <em>K. prostrate</em>, a native species to the region, showed superiority in terms of establishment, vitality and vegetation cover as compared to other study species; therefore, the cultivation of this species is recommended for this region. <br /> وسعت زیاد مناطق خشک و نیمهخشک در ایران از یک طرف و استفاده بیرویه دامها از این مراتع از طرف دیگر، موجب گردیده که امروزه توجه بیشتری به این مناطق و اصلاح و احیاء این مراتع شود. قدم اول در این امر شناسایی گونههای گیاهی مناسب با تأکید بر گونههای بومی، برای این مناطق میباشد. بهطوریکه ضمن استقرار مناسب، استعداد رشد و تولید را در شرایط عرصه مورد نظر داشته باشند، بنابراین در این تحقیق سازگاری شش گونه گیاهی در قالب طرح کرتهای خردشده در سه تکرار و با دو زمان کاشت پاییزه و بهاره در منطقه آبخوان خشکرود واقع در شمالغرب شهرستان ساوه برای مدت سه سال (1389-1386) بررسی گردید. میانگین بارندگی منطقه 8/234 میلیمتر، بافت خاک سطحی از نوع لومی، میزان شوری خاک کم و بین 3/1-8/0 میلیموس بر سانتیمتر با قلیائیت 1/8 و نفوذپذیری خوب با زهکشی بالا بود. روش کشت گونههای گیاهی به روش کشت نهال گلدانی و به فاصله 5/2 متر از یکدیگر در اوایل آذر و اوایل فروردین ماه در قالب طرح کرتهای خرد شده بر پایه طرح بلوک کامل تصادفی در سه تکرار انجام شد. نتایج نشان داد که گونههای <em>Kochia</em><em>prostrata</em>و <em>Atriplex</em><em>canescens</em> بهترتیب با 9/76 و 6/61 درصد بیشترین مقدار زندهمانی و گونة <em>Halimion</em><em>verrucifera</em> با 4/14 درصد کمترین مقدار زندهمانی را در بین گونهها دارا بودند و اختلاف معنیداری در سطح 1% بین گونههای مورد مطالعه از این نظر وجود داشت. همچنین گونههای مورد مطالعه واکنشهای متفاوتی را در سالهای آزمایش از خود نشان دادند و از این نظر اختلاف معنیداری در سالهای مورد مطالعه داشتند. نتایج نشان داد که گونه <em>K</em><em>. </em><em>prostrata</em>بالاترین مقدار و گونه <em>H</em><em>.</em><em>verrucifera</em>کمترین میزان پوشش گیاهی و شادابی را دارا بود و اختلاف معنیداری در سطح 1% بین آنها وجود داشت. البته اختلاف میانگین پوشش گیاهی و شادابی در سالهای مختلف در سطح 1% معنیدار بود. ولی زمان کاشت تأثیر متفاوتی بر روی میزان زندهمانی، پوشش گیاهی و شادابی گونهها نداشت، هر چند که میزان این پارامترها در کشت پاییزه بیشتر از کشت بهاره بود. به طور کلی گیاه <em>K</em><em>. </em><em>prostrata</em>که یک گونه بومی در منطقه میباشد، نسبت به سایر گونههای مورد مطالعه از نظر استقرار، شادابی و پوشش گیاهی برتری نشان داد، بنابراین کشت این گونه در منطقه توصیه میشود. <br /> موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشورتحقیقات مرتع و بیابان ایران1735-087521120140522Comparison of Landsat5 (TM sensor) and IRS-P6 (AWiFS sensor) satellite images for analyzing rangeland vegetation types (Case study: Semirom, Isfahan)مقایسه تصاویر ماهوارهای Landsat5 (سنجنده TM) و IRS-P6 (سنجنده AWiFS) در بررسی تیپهای مرتعی (مطالعه موردی: سمیرم، اصفهان)176187808910.22092/ijrdr.2014.8089FAفاطمه هادیانکارشناس ارشد مرتعداری، دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه صنعتی اصفهانحسین بشریاستادیار، دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه صنعتی اصفهانرضا جعفریاستادیار، دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه صنعتی اصفهانسعید سلطانیدانشیار، دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه صنعتی اصفهانJournal Article20140826Selecting the appropriate satellite images is highly important to achieve acceptable precision and accuracy in rangeland assessment programs. This study aimed to evaluate Landsat5 (TM sensor) and IRS-P6 (AWiFS sensor) satellite images in three rangeland vegetation types in Semirom region, Isfahan. Ten vegetation indices of different groups including slope-based, distance-based and plant-water sensitive indices were calculated and evaluated for all vegetation types. The percentage of canopy cover, litter, rock, gravel, stone and bare ground were determined using step-point method in radial direction (6000 points per rangeland type). Then, the correlations between the measured field components and spectral indices were compared. According to the results, vegetation indices extracted from TM sensor data had higher correlation with field vegetation cover due to its high spatial resolution. Factors such as characteristics of study area, range condition and vegetation types had also vital role in these correlations. The indices were tested against vegetation cover percentage in all vegetation types including <em>Bromus tomentellus,</em> <em>Astragalus spp-Daphne mucronata</em>- and <em>Astragalus spp-Scariola orientalis.</em> The highest determination coefficient was found between live vegetation cover and SSI index (r<sup>2</sup>=0.85) in <em>Astragalus spp-Daphne mucronata </em>vegetation type. Overall, the results showed that there was an inverse relationship between vegetation cover indices and rangeland condition. TM vegetation indices had minimum of 24 percent of determination coefficient in very poor range condition in comparison with other studied rangeland conditions. Therefore, the performance of a vegetation index highly depends on rangeland condition, vegetation types and also spatial resolution of remote sensing data. <br /> انتخاب تصاویر ماهوارهای مناسب در پروژههای مختلف ارزیابی و مدیریتی مرتعی برای حصول دقت و صحت مناسب از اهمیت ویژهای برخوردار است. این مطالعه با هدف بررسی تصاویر ماهوارهای Landsat5 (سنجنده TM) و IRS-P<em>6</em>(سنجنده AWiFS) در مطالعه سه تیپ مرتعی در شهرستان سمیرم واقع در استان اصفهان انجام شد و 10 شاخص گیاهی از گروههای مختلف شامل شاخصهای براساس شیب، فاصلهای و حساس به آب گیاهان مورد محاسبه و ارزیابی قرار گرفتند. میزان همبستگی میان درصد تاج پوشش گیاهی و سایر اجزای غیر زنده زمین با استفاده از روش قدم- نقطه با استقرار چهار ترانسکت 150 متری در 10 نقطه تصادفی (6000 نقطه در هر تیپ گیاهی) اندازهگیری گردید. نتایج نشان داد که به طور کلی شاخصهای گیاهی حاصل از تصویر سنجنده TM به دلیل داشتن قدرت تفکیک بهتر، ضریب تبیین بالاتری داشت که نشاندهنده دقت بهتر در بررسی پوشش گیاهی بود و خصوصیات منطقه و وضعیت پوشش گیاهی نیز در میزان همبستگی آن تأثیر داشت. همچنین به دلیل اختلافات طیفی تیپهای گیاهی مختلف، کارایی شاخصهای گیاهی متفاوت بود. به طوریکه ضرایب تبیین بین درصد تاج پوشش گیاهی زنده با شاخصهای گیاهی حاصل از تصویر TM بیشتر از تصویر AWIF بوده است. بیشترین میزان ضریب تبیین مشاهده شده در تصویرTM در تیپ گیاهی <em>Astragalus</em><em>spp</em><em>-</em><em>Daphne</em><em>mucronata</em> (85/0<em>SSI</em>=) مشاهده گردید. به طور کلی میزان ضریب تبیین حاصل از تصاویر ماهوارهای مطالعه شده با وضعیت مرتع رابطه عکس داشت و شاخصهای سنجنده TM در وضعیت خیلی ضعیف حداقل 24 درصد کاهش ضریب تبیین داشتند. بنابراین، کارایی یک شاخص گیاهی تا حدود زیادی به وضعیت مرتع، نوع تیپ گیاهی و قدرت تفکیک مکانی دادههای سنجش از دور وابسته است. <br />