موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشورتحقیقات مرتع و بیابان ایران1735-087521320141122Comparison of rangelands with/without Range Management Plan (RMP) using application of Analytical Hierarchy Process (AHP) in Semiromکاربرد فرایند تحلیل سلسلهمراتبی (AHP) در مقایسه وضعیت بهرهبرداری مراتع طرحدار و بدون طرح شهرستان سمیرم3833931211210.22092/ijrdr.2014.12112FAسمیه دهدارینویسنده مسئول، استادیار، دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه صنعتی خاتم الانبیاء بهبهان، ایرانحسین ارزانیاستاد، گروه احیاء مناطق خشک و کوهستانی، دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه تهران، ایرانحمید موحددانشیار، دانشکده اقتصاد و توسعه کشاورزی، دانشگاه تهران، ایرانمحمدعلی زارع چاهوکیدانشیار، گروه احیاء مناطق خشک و کوهستانی، دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه تهران، ایرانحسین شعبانعلی فمیدانشیار، دانشکده اقتصاد و توسعه کشاورزی، دانشگاه تهران، ایرانJournal Article20150308This research was aimed to prioritize the factors affecting rangeland utilization as well as comparing 60 rangelands with/without Range Management Plan (RMP) using application of Analytical Hierarchy Process (AHP). Initially, the criteria for rangeland utilization were prioritized using Delphi method and Expert Choice software. Then, 60 rangelands (with/without RMP) were compared to each other. Document and field research methods were used to collect the data. For this purpose, a questionnaire was designed and in the field studies, direct sampling was conducted to calculate the rangeland production, condition, and trend while completing the questionnaires in the statistical population. According to the results, significant differences were found for rangeland production, trend, condition, and early grazing in comparison of rangelands with RMP and those with no RMP (p<0.01). In addition, significant differences were found for the number of available livestock to the allowed number of livestock, encroachment into the rangeland, contention and conflict among rangeland beneficiaries and the beneficiaries' attitude towards range management plan (RMP) in the studied rangelands (p<0.05).یکی از راهحلهای اصلی در جلوگیری از تخریب مراتع بهرهبرداری اصولی از مراتع در قالب طرحهای مرتعداری است. در این راستا دفتر فنی مرتع طی برنامههای پنج ساله اول، دوم و سوم اقتصادی برای سطوح وسیعی از مراتع که در حدود 20 میلیون هکتار است، اقدام به تهیه طرحهای مرتعداری نمودهاست. تهیه و اجرای این طرحها مستلزم صرف هزینه و وقت زیادی است که انتظار میرود نتایج مثبت حاصل از این طرحها پاسخگوی این هزینهها باشد. در این راستا مقایسه مراتع دارای این شیوه مدیریتی رایج با سایر مراتع، ضروری بنظر میرسد. مطالعه حاضر ضمن اولویتبندی عوامل، نشاندهنده وضعیت بهرهبرداری با استفاده از فرایند سلسله مراتبی (AHP) به مقایسه وضعیت بهرهبرداری 60 مرتع طرحدار با 60 مرتع بدون طرح در مراتع سمیرم پرداختهاست. پژوهش حاضر در ابتدا از روش دلفی(Delphi) به صورت مقایسات زوجی (Pair Wise)و با استفاده از نرمافزارExpert choice نسبت به اولویتبندی معیارهای وضعیت بهرهبرداری با توجه به نظرات متخصصان پرداخته و در مرحله بعد با توجه به معیارهای مشخص شده مقایسه 60 مرتع طرحدار و بدون طرح انجام شد. روش جمعآوری اطلاعات و آمار برای انجام مقایسه، آمیزهای از روش تحقیق اسنادی و میدانی بود. بدین منظور پرسشنامهای با سئوالاتی مانند مشخصات فردی و شاخصهای وضعیت بهرهبرداری طراحی شده و در مطالعات میدانی در جامعه آماری، ضمن تکمیل پرسشنامههای طرح شده بهمنظور محاسبه عملکرد و تعیین وضعیت (به روش چهارفاکتوری)، تولید (به روش قطع و توزین) و گرایش مراتع (به روش ترازوی گرایش)، برداشتهای مستقیم از مراتع نمونه انجام شد. نتایج نشاندهنده اختلاف معنیدار در تولید مرتع، گرایش، وضعیت مرتع و چرای زودرس در مراتع طرحدار و بدون طرح در سطح 1 درصد و اختلاف معنیدار تعداد دام موجود به دام مجاز، تجاوز به مرتع، میزان مشاجره و درگیری بین بهرهبرداران یک مرتع و نگرش بهرهبرداران نسبت به طرح مرتعداری در مراتع مورد مقایسه در سطح 5 درصد بود.موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشورتحقیقات مرتع و بیابان ایران1735-087521320141122Rangeland suitability model for sheep grazing in Chahtalkh-sabzevar Rangelandsمدل طبقهبندی شایستگی مراتع سبزوار برای چرای گوسفند (مطالعه موردی، حوضه چاهتلخ سبزوار)3944081211310.22092/ijrdr.2014.12113FAیاسر قاسمی آریاننویسنده مسئول، دانشآموخته کارشناسی ارشد، رشته مرتعداری، دانشکده منابع طبیعی دانشگاه تهران، کرج، ایرانحسین آذرنیونددانشیار، گروه احیاء مناطق خشک و کوهستانی، دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه تهران، ایرانnullفیروزه مقیمی نژاددانشآموخته کارشناسی ارشد مرتعداری، دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه تهران، ایرانمحمد جعفریاستاد، گروه احیاء مناطق خشک و کوهستانی، دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه تهران، ایراناسماعیل فیله کشکارشناس ارشد پژوهشی، مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی سبزوار، ایرانJournal Article20150308This research was aimed to determine the rangeland suitability for sheep grazing in Chahtalkh-Sabzevar rangelands using FAO (1990) method. Initially, the DGN maps, including six sheets of 1:25000, topographic map of 1:50000, and geological map of 1:100000 of the study area were prepared and the vegetation types were detected. In each vegetation type, range condition, range trend and production were determined to produce the production suitability map. Then, the soil erosion sensitivity map was prepared using EPM method. To study the suitability of water, water sampling was done and the quantity of water was determined. Water samples were transferred to the laboratory to measure TDS, EC and Mg<sup>+2</sup> for each sample. Finally, the suitability map of water resources was produced by combining the layers (provided for four slopes including 0-10%, 10-30%, 30-60% and >60%). The final model of rangeland suitability was prepared by overlaying the maps of production suitability, soil susceptibility to erosion and water. According to the obtained results, there is no suitability S1 class in the region and 23.7%, 18.92%, and 56.9% of the study area have S2, S3, and N suitability classes, respectively. Generally, it can be said that the conversion of rangeland to dryland, overgrazing and early grazing, formations susceptible to erosion, low vegetation cover, salinity, and improper distribution of drinking water sources for livestock are considered as the most important limiting factors for sheep grazing.تعیین شایستگی مراتع حوضه چاهتلخ شهرستان سبزوار با استفاده از اطلاعات جغرافیایی (GIS) در طی یک مطالعه برای چرای گوسفند انجام شد. ابتدا نقشههای DGN (شامل 6 ورقۀ 25000/1)، نقشه توپوگرافی 50000/1 و نقشه زمینشناسی 100000/1 منطقه مورد مطالعه تهیه شده و تیپهای گیاهی منطقه مشخص و در هر تیپ وضعیت، گرایش و تولید با روش قطع و توزین تعیین گردید و نقشه شایستگی تولید بدست آمد. سپس با استفاده از روش EPM نقشه حساسیت خاک به فرسایش تهیه گردید. همچنین برای مطالعه شایستگی آب حوضه، نمونهبرداری از آب هر سامانه انجام شد. کمیت آب تعیین گردید و برای هر نمونه پارامترهای TDS، ECو Mg<sup>+2</sup> اندازهگیری شد و با تلفیق لایههای کمیت، کیفیت و نقاط همفاصله از منابع آب، تهیه شده برای چهار شیب (10-0، 30-10، 60-30 و 60 < درصد) نقشه شایستگی منابع آب تنظیم گردید. در نهایت با تلفیق نقشههای شایستگی تولید، حساسیت خاک به فرسایش و آب، مدل نهایی طبقهبندی شایستگی مراتع منطقه مورد مطالعه تهیه شد. نتایج نشان داد که کلاس یک شایستگی (S<sub>1</sub>) در منطقه وجود نداشته و 7/23، 92/18 و 9/56 درصد از مساحت حوضه بهترتیب دارای طبقات شایستگی S<sub>2</sub>، S<sub>3</sub> و N (فاقد شایستگی چرا) بودند. بنابراین میتوان گفت عامل تبدیل مرتع به دیمزار و رها کردن آن، چرای مفرط و زودرس، وجود سازندهای حساس به فرسایش، درصد پوشش گیاهی کم و شوری و پراکنش نامناسب منابع آب برای شرب دام مهمترین عامل محدود کننده چرای دام در این منطقه محسوب میشوند.موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشورتحقیقات مرتع و بیابان ایران1735-087521320141122Estimating soil organic carbon using pedotransfer functions in Damavand Rangelandsمطالعه و برآورد کربن آلی خاک با استفاده از توابع انتقالی در مراتع دماوند4094151211410.22092/ijrdr.2014.12114FAمریم دادگرنویسنده مسئول، دانشآموخته دکتری، گروه خاکشناسی، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد علوم و تحقیقات، تهران، ایرانشهلا محمودیاستاد، گروه مهندسی علوم خاک، دانشگاه تهران، ایرانمحمدحسین مهدیاندانشیار پژوهشی، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، وزارت جهاد کشاورزی، تهران، ایرانمحمد حسین مسیح آبادیاستادیار، گروه خاکشناسی، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد علوم و تحقیقات، تهران، ایرانرضا سکوتی اسکوییاستادیار، دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه ارومیه، ایرانJournal Article20150308In our country, regardless of a limited area, soil organic carbon is very low in most areas of production such as agriculture and rangeland. This fact suggests that slight change in the amount of organic carbon can have high impact on soil properties and thus its quality in arid and semi-arid conditions. Determination of soil organic carbon (SOC) is of great importance because of its role in physical, chemical and biological properties. This research was aimed to estimate soil organic carbon using pedotransfer functions and the independent variables of soil physical and chemical properties in Damavand Rangelands. For this purpose, 60 soil samples were taken systematically at a soil depth of 0-30 cm in Damavand rangelands and soil organic carbon, pH, lime, nitrogen, sand, silt and clay were determined. Results showed that the average percentage of organic carbon was 0.49 percent and the minimum and maximum were 0.1% and 0.92%, respectively with a normal distribution. According to the obtained results, soil organic carbon was significantly positively correlated with clay and then with the nitrogen. One of the methods used to estimate soil organic carbon is a multivariate linear regression model where the dependent variables (clay, nitrogen, sand, silt, soil pH, bulk density and the percentage of gravel) are used, having a high correlation coefficient with organic carbon.
در کشور ایران، صرفنظر از یک عرصه محدود، کربن آلی خاک در بیشتر عرصههای تولید، مانند زراعت و مرتع بسیار کم است. این واقعیت بیانگر آن است که تغییر جزئی در مقدار کربن آلی میتواند تأثیر بالایی بر خصوصیات خاک و در نتیجه کیفیت آن در شرایط خشک و نیمهخشک کشور داشته باشد. تعیین میزان کربن آلی در خاک به دلیل نقش مؤثر آن در خصوصیات فیزیکی، شیمیایی و بیولوژیکی دارای اهمیت زیادی است. هدف از این تحقیق، برآورد کربن آلی خاک با استفاده از توابع انتقالی و متغیرهای مستقل خصوصیات فیزیکی و شیمیایی خاک است. به همین منظور، 60 نمونه خاک از مراتع منطقه دماوند به صورت سیستماتیک از عمق 30-0 سانتیمتری برداشت شد و مقدار کربن آلی خاک، اسیدیته، آهک، ازت، شن، سیلت و رس تعیین شد. نتایج بدست آمده نشان داد که متوسط درصد کربن آلی خاک 49/0درصد بوده و حداقل آن 1/0 درصد و حداکثر 92/0 درصد است. با انجام آزمون نرمالیتی مشخص شد که دادهها از توزیع نرمال برخوردارند و بیشترین ضریب همبستگی را با رس (01/0, P< 0 0/838** (r= و پس از آن با ازت (01/0 (r=0/730**, P< دارند. بررسی یکی از روشهای مورد استفاده در تخمین کربن آلی خاک استفاده از مدل رگرسیون غیرخطی چند متغیره میباشد که در آن از متغیرهای مستقل (رس، ازت، شن، سیلت، اسیدیته خاک، وزن مخصوص ظاهری و درصد سنگریزه) استفاده شد و دارای ضریب همبستگی بالایی با مقدار کربن آلی بود (01/0 > P (r=0.976**,. البته هر یک از این متغیرها به طور مستقیم یا غیرمستقیم بر میزان کربن آلی مؤثر بود.موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشورتحقیقات مرتع و بیابان ایران1735-087521320141122Comparison of plant and soil organic matter properties in exclusion and grazing areas
(Case study: Mashhad rangelands)مقایسه خصوصیات گیاهی و مواد آلی خاک در شرایط قرق و چرا (مطالعه موردی مراتع حومه مشهد)4164231211510.22092/ijrdr.2014.12115FAحسین توکلینویسنده مسئول، دانشیار پژوهشی، مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی خراسان رضوی، مشهد، ایرانحسین یشتیکارشناس مرتعداری، مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی خراسان رضوی، مشهد، ایرانعلیرضا خداشناسدکترای زراعت، مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی خراسان رضوی، مشهد، ایرانJournal Article20150308Study on plant vegetation changes has many applications for range improvement and range management. Plant vegetation percentage, production and composition were studied over four years in a17-year exclusion area and a grazing area in Golestan Research Station in Mashhad City. Soil organic matter content of both areas was measured at 0-30 cm soil depth. Plant composition was determined by identifying the perennial species. Vegetation percentage and plant production were estimated using quadrate and clipping method, respectively. In general, plant vegetation percentage and plant production were higher in exclusion area as compared with grazing area; however, this increase was not statistically significant in some years. Plant vegetation composition also showed some differences, but the changes seemed to be low during the exclusion period. Organic matter percentage was calculated to be 0.57 and 0.54 for exclusion and grazing areas, respectively. In conclusion, in the areas with similar climatic condition, range exclusion will not result in large changes in plant composition and vegetation percentage for fodder production or creating green space.مطالعه تغییرات پوشش گیاهی کاربردهای زیادی در احیاء، اصلاح و مدیریت مراتع برای اهداف مورد نظر دارد. در کمربند سبز مشهد با شرایط اقلیمی نسبتاً خشک ترکیب گیاهان، درصد پوشش گیاهی و میزان تولید مراتع طی چهار سال در محدوده قرق 17ساله و تحت چرا در ایستگاه تحقیقاتی گلستان مورد مطالعه قرارگرفت. ترکیب گیاهی از طریق شناسایی گونههای چندساله به دو روش پیمایشی و نمود ظاهری و درصد پوشش گیاهی با استفاده از کوادرات مشبک و میزان تولید با برداشت مستقیم گیاهان از مرتع انجام شد. مقدار مواد آلی خاک دو منطقه هم در عمق صفر تا30 سانتیمتری خاک اندازهگیری شد. براساس نتایج حاصل، درصد پوشش گیاهی و تولید مرتع در محدوده قرق بیشتر از منطقه مجاور تحت چرا بود. البته این افزایش در برخی از سالها از نظر آماری معنیدار نشد. ترکیب و پوشش گیاهان دو منطقه نیز دارای تفاوتهایی بود، ولی میزان تغییرات گیاهی از نظر نوع گونه و درصد پوشش در منطقه قرق با توجه به زمان سپری شده کم بود. درصد مواد آلی خاک در دو منطقه قرق و تحت چرا بهترتیب 57/. و 54/. درصد بدستآمد. در مجموع، در چنین مناطقی قرق کردن به تنهایی تغییرات زیادی را در ترکیب و درصد پوششگیاهی برای تولید علوفه و یا ایجاد فضایسبز ایجاد نمیکندموسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشورتحقیقات مرتع و بیابان ایران1735-087521320141122An investigation of preference value of important range plants in Saraliabad Gorgan Rangelands in different phenological stagesبررسی ارزش رجحانی گونههای مهم مرتعی سرعلیآباد گرگان در مراحل مختلف رویشی4244341211610.22092/ijrdr.2014.12116FAسیدعلی (سیدرضا) حسینینویسنده مسئول، مربی پژوهش، مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی گلستان، گرگان، ایرانمحمد فیاضعضو هیئت علمی مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور، تهران، ایرانJournal Article20150308Determining the preference value of range plant species and its variation during the grazing season is one of the factors affecting the grazing capacity of rangeland. This study was conducted in semi steppe rangelands of Saraliabad Gorgan, located 45 km far from south Gorgan. Saraliabad rangelands have important role because of providing required forage especially at the times that all plain lands of the province are under planting of agricultural products. This research was aimed to determine the preference value of rangeland species for four years and during the three months of livestock presence on rangeland through estimating the consumption rate. Data were analyzed by SPSS software and mean comparison was performed by Duncan's Multiple Range Test. Results showed that there were significant differences between the preference index of species, years and months (P<0.01). According to the consumption percentage, the preference value of the most species was medium (class II), except <em>Cousinia glaucopsis</em>, classified as a non-palatable species (class III). The highest preference value was recorded for <em>Medicago lupulina</em>, <em>Achillea millefolium</em>, <em>Galium verum</em> and <em>Medicago sativa</em>, respectively and the lowest was obtained for <em>Cousinia glaucopsis</em>.یکی از فاکتورهای تأثیرگذار در تعیین ظرفیت چرایی مراتع، تعیین ارزش رجحانی گیاهان مرتعی و تغییرات آن در طول فصل چرا میباشد. ارزش رجحانی گیاهان مرتعی در مراتع نیمه استپی سرعلی آباد گرگان در طی تحقیقی مورد بررسی قرار گرفت. مراتع سر علی آباد گرگان بدلیل تأمین علوفه مورد نیاز دام بخصوص در ایامی که سراسر اراضی جلگهای استان زیر کشت محصولات زراعی است نقش عمدهای در تأمین علوفه دام دامداران منطقه گرگان دارد. در این تحقیق، ارزش رجحانی گیاهان مرتعی به مدت 4 سال (1386 تا 1389) و در مدت 3 ماه حضور دام در مرتع (خرداد، تیر و مرداد) از طریق درصد مصرف تعیین گردید. دادههای بدست آمده با نرمافزار آماری SPSS تجزیه و تحلیل گردید. مقایسه میانگین با استفاده از آزمون چند دامنه دانکن انجام شد. نتایج نشان داد که بین شاخص ارزش رجحانی گونهها در سالها و ماههای مختلف اختلاف معنیداری وجود دارد (01/0P<). بر اساس روش درصد مصرف، اغلب گونهها در کلاس ІІ یا رجحان متوسط قرار داشتند و تنها گونه <em>Cousinia</em><em>glaucopsis</em> در کلاس ІІІ یا تقریباً غیر خوشخوراک قرار داشت. گونه <em>Medicago lupulina</em> <em>Galium verum</em><em> ,</em><em>Achillea millefolium</em>, و<em>Medicago sativa</em> بهترتیب بالاترین شاخص رجحان و گونه<em>Cousinia glaucopsis</em>پائینترین شاخص رجحان را دارا بود<em>.</em>موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشورتحقیقات مرتع و بیابان ایران1735-087521320141122Effects of grazing management on rangeland condition and forage production under different utilization systems
(Case study: Damavand Summer Rangeland in Amol County)بررسی تأثیر مدیریت چرا بر وضعیت و تولید علوفه مراتع در نظامهای مختلف بهرهبرداری (مطالعه موردی: مراتع ییلاقی دماوند شهرستان آمل)4354461211710.22092/ijrdr.2014.12117FAحمیدرضا سعیدی گراغانینویسنده مسئول، کارشناس ارشد مرتعداری، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری، ایرانقدرت اله حیدریاستادیار، گروه مرتعداری، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری، ایرانحسین بارانیاستادیار، گروه مرتعداری، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان، ایرانسید زکریا علویدانشآموخته کارشناسی ارشد مرتعداری، دانشگاه مازندران، ساری، ایرانJournal Article20150308Holistic ecosystem approach in range management requires knowledge on all ecosystem components and their relationships. This is essential for sustainable management and proper planning in rangelands. The main objective of this study was to evaluate the effects of grazing management indices on range condition and forage production under three methods of utilization including collective property, private property and council property. The study was carried out in Damavand summer rangeland in Amol county, Mazandaran province. In this regard, 15 ranches were selected and according to the research objectives and hypotheses, 88 questionnaires were completed through direct interviews with exploiters in the region. Range condition was determined using four-factor method and forage production was estimated by clipping method. The results of this study indicated that there was a significant positive correlation between the eight indicators of grazing management and range condition and forage production at 1% level of significance. In addition, the results of correlation analysis between individual items or indicators of grazing management and range condition showed that there was no significant correlation between three items (including considering the proper time of beginning and ending of grazing in rangeland and the number of allowable livestock by ranchers) and range condition in different ranches. However, other indicators of grazing management showed significant correlation with range condition and the highest correlation was obtained for exclosure program.رویکرد کلینگر و اکوسیستمی در مدیریت مراتع کشور اقتضا میکند تا تمـامی اجزای اکوسیـستـم و روابط آنها بهخوبی شناخته شوند. این شناخت لازمه مدیریت پایدار و برنامهریزی صحیح در مراتع است. هدف کلی این تحقیق تحلیل همبستگی و تأثیر رعایت شاخصهای مدیریت چرایی بر وضعیت و تولید علوفه مراتع در سه نظام بهرهبرداری شورایی، مشاعی و افرازی سامانهای عرفی مراتع ییلاقی دماوند در شهرستان آمل است. در این راستا 15 سامان عرفی انتخاب و با توجه به اهداف و فرضیات تحقیق، 88 پرسشنامه از طریق مصاحبه مستقیم با بهرهبرداران در منطقه تکمیل شد. ابزار تحقیق برای تعیین وضعیت و تولید علوفه سامانهای عرفی نمونه بهترتیب روش چهار فاکتوری تعدیل شده و روش قطع و توزین بود، که به صورت میدانی جمعآوری شد. نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که بین هشت شاخص مدیریت چرایی سامانهای عرفی با وضعیت و میزان تولید علوفه مرتع رابطه مثبت معنیداری در سطح 99 درصد وجود دارد. همچنین نتایج تحلیل همبستگی تک تک شاخصهای مدیریت چرایی با وضعیت مرتع نشان داد که بین سه نظام رعایت برنامه زمان ورود دام به مرتع، رعایت برنامه زمان خروج دام از مرتع و رعایت تعداد دام مجاز توسط بهرهبرداران با وضعیت مراتع در سامانهای عرفی مختلف رابطه معنیداری وجود ندارد. اما سایر شاخصهای مدیریت چرایی با وضعیت مراتع در سامانهای عرفی مختلف دارای رابطه معنیداری بود و بیشترین میزان همبستگی مطلق مربوط به رعایت شاخص برنامه قرق در مرتع بود.موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشورتحقیقات مرتع و بیابان ایران1735-087521320141122Evaluation of relationship of production and utilization of Agropyron cristatum and Stipa barbata with height, basal diameter and canopy diameter as dimensional variablesارزیابی رابطه تولید و بهرهبرداری دو گونه علف گندمی Agropyron cristatum و Stipa barbata با پارامترهای ابعادی (ارتفاع، قطر تاج پوشش و قطر یقه)4474541211810.22092/ijrdr.2014.12118FAمحسن شرافتمند رادنویسنده مسئول، استادیار، دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه جیرفت، ایرانغلامعلی حشمتیاستاد، گروه مرتعداری، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان، ایرانمحمد رحیم فروزهدانشجوی دکترای علوم مرتع، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان، ایرانحسین بدری پوردانشجوی دکترای علوم مرتع، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان، ایرانJournal Article20150308Measurements of production and utilization of key range plant species are of utmost important tools for making range management decisions specially for stocking rate determination. A study was conducted to examine the relationships of production and utilization of <em>Agropyron cristatum</em> and <em>Stipa barbata</em>, as key grasses in Chaharbagh region of Golestan province, with some dimensional parameters. For this purpose, plants height, basal diameter and canopy diameter and their dry weights were measured. Primarily, correlation matrices and Pearson correlation coefficient were used to assess the relationships of these three dimensional variables with production. The three variables were then evaluated for predicting production by using best subset and stepwise regression approaches. Utilization was assessed based on percentage of height removed in relation to percentage weight removed. Results showed that basal and canopy diameters could usefully predict the production of the two grasses. Finally, because of subjectivity of canopy diameter measurements and its weak role in explaining production variations, just basal diameter was considered in models, having linear relationship with production and the coefficient of determinations were calculated to be 72.4 and 71 for <em>A. cristatum</em> and <em>S. barbata</em>, respectively. Therefore, dimension analysis is an appropriate approach to estimate the production and utilization of range key grasses.اندازهگیری تولید و بهرهبرداری گونههای کلید مرتعی از ابزارهای اصلی اتخاذ تصمیمات مدیریتی بهویژه تعیین ظرفیت چرایی مراتع هستند. هدف از این مطالعه ارزیابی رابطه تولید و بهرهبرداری دو گونه علف گندمی دائمی با برخی از پارامترهای ابعادی آنهاست. بدین منظور ارتفاع، قطر تاج پوشش، قطر یقه و وزن خشک (تولید) دو گونه علف گندمی <em>Agropyron cristatum</em> و <em>Stipa barbata</em> بهعنوان گندمیان کلید در منطقه چهارباغ استان گلستان اندازهگیری شد. ابتدا رابطه این سه متغیر ابعادی با تولید با استفاده از ماتریس همبستگی و ضریب همبستگی پیرسون مورد ارزیابی قرار گرفت. سپس با استفاده از رگرسیون بهترین زیر مجموعه و رگرسیون گام به گام، نقش هر یک از این سه متغیر در پیشبینی تولید مورد بررسی قرار گرفت. بهرهبرداری بر اساس درصد ارتفاع برداشت شده در ارتباط با وزن برداشت شده برای دو گونه مورد مطالعه تحت بررسی قرار گرفت. نتایج رگرسیون بهترین زیر مجموعه و رگرسیون گام به گام نشان داد که متغیر قطر یقه و قطر تاج بهترین پیشبینی کنندههای تولید هستند. در نهایت به دلیل ذهنی بودن اندازهگیریهای تاج و نقش ضعیف آن در توضیح تغییرات، تنها متغیر قطر یقه در مدل باقی ماند که رابطه آن با تولید بهصورت خطی و ضریب تبیین آن برای دو گونه <em>A.cristatum</em> و <em>S.barbata</em> بهترتیب برابر 4/72 و 71 بود. البته رابطه خوبی نیز بین ارتفاع و وزن دو گونه مطالعاتی وجود داشت، بنابراین تحلیل ابعادی روش مناسبی برای برآورد تولید و بهرهبرداری دو گونه گندمی کلید در مراتع منطقه استموسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشورتحقیقات مرتع و بیابان ایران1735-087521320141122Comparison of distance methods of density measurement in the simulated random distribution patternsمقایسه روشهای فاصلهای اندازهگیری تراکم در الگوی پراکنش تصادفی شبیهسازی شده4554651211910.22092/ijrdr.2014.12119FAمجتبی عیدینویسنده مسئول، دانشجوی کارشناسی ارشد مرتعداری، دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه شهرکرد، ایرانعطااله ابراهیمیعضو هیئت علمی، گروه مرتعداری، دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه شهرکرد، ایراناسماعیل اسدیعضو هیئت علمی، گروه مرتعداری، دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه شهرکرد، ایرانهرمز سهرابیعضو هیئت علمی، گروه جنگلداری، دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه تربیت مدرس، نور، ایرانحمزه علی شیرمردیکارشناس ارشد پژوهش، مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی چهار محال و بختیاری، شهرکرد، ایرانJournal Article20150308In this study, the distance methods of density measurementwere compared for four plant species in terms of accuracy, time, and efficiency of the random distribution patterns in Karsanak area, located in the eastern part of Shahrekord in Chaharmahal-va-Bakhtiary province. The study area with 32000m<sup>2</sup>(160*200) was divided into eight sections of 4000 m<sup>2</sup>. The total number of each species was counted in each section and considered as the basis for the simulation. Then, eight sections with 4000m<sup>2</sup> area were simulated in Stochastic Geometry software, and in each section, a transect of 100m length was established in the center of small side along which 10 points were determined by random systematic method with nine-meter intervals. The distance methods compared included nearest neighbor, closest individual, third closest individual, random pairs, point center quarter, angle order, wandering quarter and variable area transect as well as control group (counting the number of each species in each section). The selected species included <em>Astragalus effuses</em>, <em>Eryngium billardieri</em>, <em>Astragalus rhodosemius</em> and <em>Astragalusverus</em>. The distribution pattern of plant communities was determined by Hopkines and Eberhardt indices. The density estimation error was calculated to evaluate the accuracy. Duncan's test was used to compare the accuracy of methods, and standard deviation and time method were used to compare the efficiency of methods. The results of this study showed that nearest neighbor and closest individual methods (in terms of time), random pairs method (in terms of accuracy) and variable area transect (in terms of precision) could be introduced as the most efficient methods.بهمنظور مقایسه روشهای فاصلهای اندازهگیری تراکم از نظر صحت، دقت، زمان و کارایی در الگوی پراکنش تصادفی عرصهای، مطالعاتی در منطقه کرسنک واقع در بخش شرقی شهرستان شهرکرد بر روی چهار گونه گیاهی مناسب انجام شد. عرصه مطالعاتی با مساحت 32000 مترمربع (200×160) به هشت محدوده 4000 مترمربعی (100×40) تقسیمبندی شد. تعداد کل افراد هر گونه در هر محدوده بهطور کامل شمارش شده و بهعنوان پایهای برای شبیهسازی قرار گرفت. شبیهسازی 8 محدوده 4000 مترمربعی در نرمافزار Stochastic Geometry انجام گردید. روشهای فاصلهای مورد مقایسه عبارت بودند از: روش نزدیکترین همسایه، نزدیکترین فرد، نزدیکترین سومین فرد، زوجهای تصادفی، یک چهارم نقطه مرکزی، زاویه منظم، چارک سرگردان و ترانسکت متغیر و روش شمارش دقیق تعداد افراد هر گونه در هر محدوده که بهعنوان شاهد انتخاب گردید. گونههایی که با توجه به منطقه مورد مطالعه انتخاب شد شامل: <em>Astragalus effuses</em> (L<em>.</em>)، <em>Eryngium billardieri (</em>F.Delaroche<em>.</em><em>)</em>،Boiss. & Housskn<em>.</em><em>)</em><em>)</em><em> Astragalus rhodosemius </em>و <em>Astragalus verus (</em>Olivier<em>.</em><em>)</em> بود. الگوی توزیع جوامع گیاهی مناطق مورد بررسی با دو شاخص هاپکینز و ابرهارت مشخص گردید. بهمنظور بررسی صحت، اختلاف نسبی تراکم برآورده شده در هر روش با شاهد (خطای برآورد تراکم) محاسبه شده و بهمنظور مقایسه دقت روشها از آزمون چند دامنهای دانکن استفاده شد. برای محاسبه کارایی از انحراف معیار و زمان بهعنوان معیارهای اصلی استفاده گردید. نتایج نشان داد اگر در برآورد تراکم معیار زمان بهعنوان شاخصی از هزینه مد نظر باشد روشهای نزدیکترین فرد و نزدیکترین همسایه، در توجه به اهمیت معیار صحت روش زوج تصادفی و در توجه به معیار دقت میتوان روش ترانسکت متغیر را بهعنوان کاراترین روش دانست.موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشورتحقیقات مرتع و بیابان ایران1735-087521320141122Analyzing landscape degradation using landscape ecological metrics, remote sensing and GIS (Case study: Doiraj watershed, Ilam province)مطالعه و تحلیل تخریب در حوزه آبخیز دویرج استان ایلام با استفاده از متریکهای اکولوژیکی سیمایسرزمین (سنجش از دور و GIS )4664811212010.22092/ijrdr.2014.12120FAصالح آرخینویسنده مسئول، استادیار، گروه جغرافیا، دانشکده علوم انسانی، دانشگاه گلستان، گرگان، ایرانحسن فتحی زاددانشجوی کارشناسی ارشد، بیابانزدایی، دانشکده کشاورزی دانشگاه ایلام، ایرانJournal Article20150308Rapid land-use/land cover changes have taken place in many arid and semi-arid regions of Iran such as west of Iran over the last decades due to demographic pressure, agricultural pressure, government polices and environmental factors such as drought. This study was aimed to investigate the trends of changes in the landscape, in Doiraj Watershed. In order to provide land cover maps, the satellite images of TM 1985, ETM<sup>+</sup>2000, ETM<sup>+</sup>2007 were applied and landscape metrics of class area, largest patch index, number and mean patch size, patch density and edge density were used to quantify landscape patterns. Various class-level landscape pattern metrics were calculated using FRAGTATS, in order to analyze landscape fragmentation. The results of landscape ecology change revealed that in this area during the first period (1985 - 2000), the area of forest lands decreased to 3,415 hectares, while the agricultural lands with 3514 hectares showed an increasing trend. On the other hand, the area of fair rangelands (20,440 hectares) showed a decreasing trend (in both periods) contrary to the area of poor rangelands, indicating the degradation process in the study area. Our results clearly showed that increased number of patches and decreased mean patch area were two important fragmentation indicators and the trend of landscape degradation and fragmentation was increasing. Therefore, the results necessitated paying attention to the quality of land use and cover in the region for decreasing the degradation of natural resources.در بسیاری از مناطق خشک و نیمهخشک ایران ازجمله غرب، تغییرات سریع کاربری اراضی به پوشش گیاهی به دلیل فشار انسانی، توسعه کشاورزی، سیاستهای دولت و فاکتورهای محیطی مانند خشکسالی اتفاق افتاده است. این مطالعه بهمنظور بررسی روند تغییرات سیمای سرزمین در حوضه دویرج استان ایلام انجام شد. بهمنظور تهیه نقشههای پوشش سرزمین و تحلیل تغییرات، بهترتیب از تصاویر ماهوارهای (1364) TM، (1386 و 1379) ETM<sup>+ </sup>و متریکهای مساحتطبقه، شاخص بزرگترین لکه، تعداد لکه، میانگین اندازه لکه، تراکم لکه و تراکم حاشیه لکه استفاده شد. برای آنالیز گسستگی چشمانداز، متریکهای متنوع الگوی چشمانداز در سطح کلاس با استفاده از نرمافزار FRAGSTATS محاسبه شد. نتایج بررسی تغییر سیمای سرزمین در این حوضه نشان داد که در طی دوره زمانی اول<br /> (1364- 1379) وسعت زمینهای جنگلی به میزان (3415 هکتار) کاهش یافته، درحالیکه زمینهای کشاورزی با روند افزایشی (3514 هکتار) روبرو بوده است. از سوی دیگر، وسعت مراتع متوسط به میزان (20440 هکتار) روند کاهشی داشته (در هر دو دوره) و اراضی مرتعی فقیر روند افزایش داشته است که نشاندهنده روند تخریب در عرصه مورد مطالعه میباشد. نتایج بدستآمده نشان داد که افزایش تعداد لکهها و کاهش میانگین مساحت دو شاخص مهم تجزیه بوده و روند تخریب و تجزیه سیمایسرزمین به صورت افزایشی بوده است. نتایج بدست آمده بیانگر لزوم توجه به وضعیت کاربری و پوشش سرزمین در منطقه، بهمنظور بهرهبرداری مناسب و منطقی از منابع طبیعی و کاهش تخریب منابع است.
موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشورتحقیقات مرتع و بیابان ایران1735-087521320141122Preference value of plant species grazed by cow in Tezkharab Rangeland of West Azerbaijan Provinceبررسی ارزش رجحانی گونههای مورد چرای گاو در مرتع تزخراب استان آذربایجانغربی با استفاده از روش شاخص انتخاب گونه در طی فصلچرا4824931212110.22092/ijrdr.2014.12121FAمحمد فیاضاستادیار، مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور، تهران، ایرانحسن یگانهنویسنده مسئول، استادیار، گروه مرتعداری، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان، ایرانمیرطاهر قائمیعضو هیئت علمی، مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی آذربایجان غربی، ارومیه، ایرانحسین پیری صحراگرداستادیار، گروه مرتع و آبخیزداری، دانشگاه زابل، ایرانمهدی معمریدانشجوی دکتری مرتعداری، دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه تهران، کرج، ایرانJournal Article20150308Knowledge of preference value of rangeland species during the grazing period is essential for range management and planning. The purpose of this study was to investigate the preference value of plant species grazed by crossbreed cows during the grazing period in Tezkharab Rangeland of West Azerbaijan Province using species selection index. The data required were collected over six months of grazing season for four years to calculate the species selection index. According to the obtained results, the effects of species, grazing time and their interaction were significant on species preference value. Maximum and minimum preference values were recorded for <em>Aeluropus littoralis</em> (1.48, class I) and <em>Halocenumum strobilaceum</em> (0.14, class III), respectively. The preference value changes of the studied species were constant during the months of grazing season as well as the years. Overall, available forage of halophytes in saline rangelands of Urmia could be estimated using the data of preference value.انتخاب گیاه به وسیله دام پدیده پیچیدهای است که به طور مسلم به نوع دام، نوع گیاه، شرایط آب و هوایی و غیره بستگی دارد. ارزش رجحانی گونههای مختلف مرتعی در زمانهای مختلف فصل چرا برای هر نوع دام متفاوت است. شناخت خصوصیات ارزش رجحانی گونههای مرتعی در طول دوره چرا، از عوامل ضروری در برنامهریزی و مدیریت مرتع و دام میباشد. از این رو شناخت ارزش رجحانی گونههای مختلف مورد چرای دام یکی از نکات کلیدی مهم در موفقیت یا عدم موفقیت مدیریت در دستیابی به اهداف مورد نظر میباشد. با در نظر داشتن این نکات، این تحقیق بهمنظور بررسی ارزش رجحانی گونههای مورد چرای گاو دو رگه در مقاطع مختلف فصل چرا و با استفاده از روش شاخص انتخاب گونهها در مرتع تزخراب ارومیه انجام شد. اطلاعات مورد نیاز (اطلاعات مربوط به تولید و مصرف گونهها در داخل و خارج و قرق) در شش ماه فصل چرا و به مدت چهار سال بهمنظور محاسبه شاخص انتخاب گونه جمعآوری شد. تجزیه و تحلیل دادهها بیانگر معنیدار بودن اثرات مربوط به گونه، زمان چرا و اثرات متقابل بین این دو بر روی ارزش رجحانی گونهها برای دام مورد مطالعه بوده است. بر اساس نتایج بهدست آمده بیشترین ارزش رجحانی مربوط به گونههای <em>Aeluropus littoralis</em> (48/1، کلاس I) و <em>Puccinella</em> <em>distans</em> (شاخص 42/1، کلاس I) و کمترین ارزش رجحانی مربوط به گونه <em>Halocenumum strobilaceum</em> (41/0، کلاس III) و گراسهای یکساله (6/0، کلاس III) بود. البته تغییرات ارزش رجحانی گونههای مختلف در طی ماههای فصل چرا و سالهای مختلف ثابت بود. در این مطالعه با داشتن میزان ارزش رجحانی گونههای گیاهی میتوان علوفه قابل برداشت مراتع شورروی منطقه ارومیه را تعیین کرد.موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشورتحقیقات مرتع و بیابان ایران1735-087521320141122Construction of 15- Khordad and Ghadir dams and its effect on desertification trend of Masileh plain at Qom provinceبررسی اثرات احداث سدهای 15 خرداد و غدیر ساوه بر روند بیابانزایی دشت مسیله قم4965061212210.22092/ijrdr.2014.12122FAابوالفضل رحمتی زادهنویسنده مسئول، کارشناس ارشد، مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی استان قم، ایرانمحمد جعفریاستاد، گروه احیاء مناطق خشک و کوهستانی، دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه تهران، ایرانJournal Article20150308Due to the population growth and human intervention in nature, desertification has increased drastically. The Masileh watershed is located in the southern highlands of central Alborz. In this study, vegetation condition, the volume of water entering the area, soil chemical characteristics, and agricultural production statistics of the region were examined and compared before and after the construction of dams during two periods with an interval of five years. Results showed that since the construction of 15- Khordad dam in 1995, the volume of water entering the Masileh plain has reached zero.The hydrograph study showed that the groundwater level of Masileh plain has dropped on average five meters/year. Due to the lack of flood entering and soil washing, the salt concentration of soil surface layers in most vegetation types has increased. Due to the lack of root access to water, the canopy cover percentage in halophyte vegetation types with shallow roots such as <em>Aeloropus litoralis</em> and <em>Cyperus sp</em> has been reduced up to 100%, and new species such as <em>Halocnemum strobilaceum</em> and <em>Halostachys caspica</em> have been replaced. In terms of agriculture, significant changes have occurred in the composition and type of agricultural crops. Our results clearly showed that the Masileh plain is turning from a productive agricultural area into a real desert.امروزه رشد جمعیت و گسترش فعالیت انسانی در طبیعت آنچنان افزایش یافته که واژه بیابان را دستخوش تغییرات نموده و طی آن بیابان از بودن به شدن تبدیل شده است. هدف این تحقیق بررسی اثرات احداث سدهای 15 خرداد و غدیر ساوه بر روند بیابانزایی دشتمسیله میباشد. حوزه آبریز مسیله در قسمت جنوب ارتفاعات البرز میانی قرار دارد. در این طرح وضعیت پوشش گیاهی، حجم آب ورودی به منطقه، ویژگیهای شیمیایی خاک و آمار محصولات کشاورزی منطقه طی دو دوره با فاصله زمانی پنج سال، در زمان قبل و بعد از احداث سدها مورد بررسی و مقایسه قرار گرفته است. نتایج نشان داد که میانگین سالانه حجم آب ورودی به دشت مسیله توسط رودخانه قمرود قبل از احداث سد 15 خرداد (طی سالهای 43 تا 73) سالانه حدود 80 میلیون مترمکعب بوده است ولی پس از زمان احداث سد (سال 1374) یعنی از سال 1375 به بعد میزان آب ورودی به دشت مسیله به صفر رسیده است. هیدروگراف واحد دشت مسیله طی سالهای 1376 تا 1380 نشان داد که سطح آب زیرزمینی سالانه به طور متوسط 5 متر افت داشته است. البته در بیشتر تیپهای گیاهی به دلیل عدم ورود سیلاب و عدم شستشوی خاک، تراکم نمک در افقهای سطحی خاک افزایش یافته و در تیپهای گیاهی که گیاهان آن نمشورپسند بود و ریشه کم عمق داشتند، مانند گونههای گیاهی<em>Aeloropus litoralis </em><em> </em>و <em>Spp</em> <em>Cyperus</em> به دلیل عدم دسترسی ریشه به آب تا حدود 100 درصد با کاهش تاجپوشش مواجه شده و گونههای گیاهی جدید مانند <em>Halocnemum strobilaceum</em>و<em>Halostachys caspica</em> جایگزین علفزارهای طبیعی منطقه شدهاند و از نظر کشاورزی نیز تغییرات چشمگیری در ترکیب و نوع کشت محصولات پدید آمده است. بدینترتیب دشت مسیله از یک منطقه کشاورزی مولد، در حال تبدیل به یک بیابان واقعی است.موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشورتحقیقات مرتع و بیابان ایران1735-087521320141122Effects of different harvesting intensities on forage production of Puccinellia distans in saline lands of West Azarbaijan provinceتأثیر شدتهای مختلف برداشت بر تولید علوفه گونهPuccinella distans در شورهزارهای آذربایجانغربی5075171212310.22092/ijrdr.2014.12123FAفرهنگ قصریانیاستادیار، مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور، تهران، ایرانمینا بیاتنویسنده مسئول، کارشناسی ارشد مرتعداری، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد علوم و تحقیقات تهران، ایرانافسانه جبارزارعکارشناس ارشد مرتعداری، دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه صنعتی اصفهان، ایرانمیرطاهر قائمیعضو هیئت علمی، مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی آذربایجانغربی، ارومیه، ایرانJournal Article20150308The calculation of carrying capacity and allowable use of key species is necessary for sustainable range management. Vegetation degradation and soil and water loss can be prevented in the rangeland through calculating the actual carrying capacity. The aim of this research was to evaluate the effects of different harvesting intensities on forage production of <em>Puccinellia distans</em> in saline lands of West Azarbaijan Province. Initially, an area of 0.5 hectare was selected in saline rangelands, located around the Urmia Lake and in the first year of the study excluded from grazing. Forty individuals of the studied species were selected and harvested monthly by clipper at harvesting intensities of 25%, 50%, and 75%. Ultimately, the effects of harvesting intensities on phenological characteristics, forage production, vigor and vitality and mortality of each species were investigated. According to the obtained results, increased harvesting intensity resulted in decreased vitality of the studied species. Our results clearly showed that a harvesting intensity of 50% could be recommended with the least negative effects on plant characteristics and optimal use of forage.هدف از مدیریت مراتع، حفظ، احیاء، توسعه و بهرهبرداری پایدار از منابع مرتعی میباشد، که چشمانداز آن بهرهبرداری مناسب و پایدار از مراتع به نحوی که به سایر منابع مرتعی بهویژه آب و خاک خسارتی وارد نشود. برای مدیریت پایدار مرتع، محاسبه ظرفیت مراتع و تعیین حد بهرهبرداری مجاز گونههای مهم و کلیدی مراتع لازم و ضروری میباشد. با داشتن ظرفیت واقعی مراتع و ارائه دقیق برنامههای مدیریتی میتوان از نابودی پوشش گیاهی، خاک و کاهش منابع آب در اراضی مرتعی جلوگیری نمود. در این پژوهش گونه <em>Puccinella distans</em> که یکی از گونههای کلیدی و مهم مراتع شور تزخراب ارومیه میباشد مورد بررسی قرار گرفت. بهمنظور انجام تحقیق ابتدا مساحتی معادل 5/0 هکتار در مراتع شورپسند اطراف دریاچه ارومیه انتخاب و در سال اول برای انجام عملیات قرق محصور گردید. از گونه مورد نظر 40 پایه انتخاب شده که به صورت ماهیانه در فصل چرا در منطقه توسط قیچی باغبانی برداشتهای 25، 50 و 75 درصد انجام شد. همچنین به ازای هر 10 پایه یک تیمار اعمال گردید. در پایان تأثیر بهرهبرداری با بررسی تغییرات ایجاد شده در خصوصیات فنولوژیکی، تولید علوفه، شادابی و مرگ و میر در پایههای منتخب مطالعه شد. نتایج نشان داد که افزایش میزان بهرهبرداری موجب بروز مشکلات و زوال در تواناییهای حیاتی گونه مورد نظر گردید. بنابراین با بررسی اثرات برداشت در تیمارهای منتخب بر روی پایههای گیاهی حد بهرهبرداری 50 درصد با بروز کمترین اثرات منفی در خصوصیات گیاهی و توانایی حیاتی و استفاده بهینه از تمام علوفه مجاز مناسب تشخیص داده شد.موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشورتحقیقات مرتع و بیابان ایران1735-087521320141122Effects of defoliation intensity and continuous grazing on basal area, canopy cover and height of two species of Bromus tomentellus and Ferula haussknechtii in Saral Rangelands of Kurdistan Province, Iranبررسی تأثیر چرای مداوم و شدت برداشت بر قطر یقه، تاجپوشش و ارتفاع دو گونه مرتعی Bromus tomentellus و Ferula haussknekhtii (مطالعه موردی: مراتع سارال استان کردستان)5185291212410.22092/ijrdr.2014.12124FAکاظم ساعدینویسنده مسئول، مربی پژوهشی مرکز تحقیقات کشاورزی ومنابع طبیعی کردستان، سنندج، ایران0000-0003-3117-5199عادل سپهریدانشیار، گروه علوم مرتع، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان، ایرانمحمد پسرک لیاستاد، گروه علوم گیاهی، دانشکده کشاورزی و علوم حیاتی، دانشگاه آریزونا، آمریکاحسین قره داغیاستادیار، گروه مرتع و آبخیزداری، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد ارسنجان، ایرانرضا عزیزی نژاداستادیار، گروه اصلاح نباتات، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد علوم و تحقیقات، تهران، ایرانJournal Article20150308In most Iranian rangelands, continuous grazing begins with melting snow and continues until the beginning of snow. This study was conducted to evaluate the effects of continuous grazing system on a number of morphological attributes of <em>Bromus</em> <em>tomentellus</em> and <em>Ferula</em> <em>haussknechtii</em> during 2010-2011 in Saral Rangelands of Kurdistan Province. The 30-year exclosure was selected as control area inside the Saral Research Station. In different growth stages, the morphological attributes including the shortest and longest basal area diameter, the shortest and longest canopy diameter, and the height of 10 plants were measured. The annual yield of 30 plants of each species in each year was clipped and weighed to determine forage consumption intensity. All data were subjected to statistical analysis in a completely randomized design using combined analysis. Mean comparisons were performed using Duncan’s Multiple Range Test. Continuous grazing caused to the increase of basal area diameter and canopy diameter of <em>B. tomentellus</em> significantly; however, the height varied in two studied treatments, depending on the year. The three studied morphological attributes of <em>F. haussknekhtii</em> were affected drastically by continuous grazing. In this species, basal area diameter was more affected by the conditions of the year. In both species, ungrazed plants used seasonable rainfall more efficiently as compared to the grazed plants.در بیشتر مراتع کشور، چرای دام با ذوب شدن برف شروع و تا زمان آغاز بارش برف ادامه دارد. به نظر میرسد که این روش سنتی تطابق چندانی با مبانی علم مرتعداری ندارد. این مطالعه با هدف بررسی تأثیر این سیستم چرایی متداول بر برخی از ویژگیهای ریختشناختی گیاهی دو گونه <em>Bromus tomentellus</em> و <em>Ferula</em> <em>haussknekhtii</em> در طول سالهای 89 و 90 در مراتع منطقه سارال استان کردستان انجام شد. قرق 30 ساله ایستگاه تحقیقاتی کشاورزی و منابع طبیعی سارال بهعنوان مرتع شاهد انتخاب شد. در هر یک از این دو سال بخشی همگن با داخل قرق انتخاب و از ورود دام به این بخشها نیز جلوگیری شد. در مراحل مختلف رویشی اقدام به اندازهگیری ویژگیهای ریختشناختی قطر کوچک و بزرگ یقه، قطر کوچک و بزرگ تاج و ارتفاع 10 پایه از گونههای مذکور شد. برای اندازهگیری شدت برداشت، رویش سالانه تعداد 30 پایه از هر گونه در هر سال قطع و توزین شد. برای تجزیه آماری دادهها از تجزیه مرکّب با طرح پایه کاملاً تصادفی نامتعادل استفاده شد. تمامی مراحل تجزیه دادهها ازجمله مقایسه میانگین آنها به روش دانکن انجام شد. چرای مداوم به میزان 82 درصد به طور معنیداری باعث افزایش قطر یقه و قطر تاج گونه <em>Bromus tomentellus</em> شده است، اما ویژگی ارتفاع با توجه به شرایط سال در دو تیمار اصلی چرا و عدم چرا رفتار متفاوتی نشان داد. هر سه پارامتر مورد مطالعه بر روی گونه <em>Ferula haussknekhtii</em> بشدت تحت تأثیر چرای مداوم به میزان 86 درصد قرار گرفتند. در این گونه، به طور کلی شرایط سال توانسته است یقه گیاه را بیشتر از دو ویژگی دیگر تحت تأثیر قرار دهد. در هر دو گونه، پایههای چرا نشده بیشتر از پایههای چرا شده توانستند به بارندگیهای بهموقع واکنش نشان دهند.موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشورتحقیقات مرتع و بیابان ایران1735-087521320141122Investigating the effects of range management plans on vegetation of Semirum -Esfahan provinceبررسی اثر طرحهای مرتعداری بر پوشش گیاهی مراتع در شهرستان سمیرم (استان اصفهان)5305401212510.22092/ijrdr.2014.12125FAمسعود برهانینویسنده مسئول، عضو هیئت علمی، مرکز تحقیقات کشاورزی اصفهان، ایران پست الکترونیکحسین ارزانیاستاد، گروه احیاء مناطق خشک و کوهستانی، دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه تهران، ایرانمهدی بصیریدانشیار، دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه صنعتی اصفهان، ایرانمحمدعلی زارع چاهوکیدانشیار، گروه احیاء مناطق خشک و کوهستانی، دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه تهران، ایرانمهدی فرح پوردانشیار، مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور، تهران، ایرانJournal Article20150308In order to investigate the effects of range management plans on cover, production, litter, and regeneration of plants in Semirum rangelands, 54 sites including 29 with plan and 25 without plan were selected. The implementation of range management plans resulted in the decrease of stocking rate, affecting the improvement of vegetation. According to the obtained results, no significant differences were found for the mean total cover, production and number of seedlings between two managements (P<0.05), while in the sites with plan, the cover, production and number of seedlings of class 1 plants, and cover and production of perennial grasses were significantly more than those of the sites without plan. This result was also true in the case of litter. These variations in plant composition were due to the impact of controlling the intensity and timing of grazing on the competition between palatable and perennial species with invasive and annual ones.بهمنظور بررسی اثر اجرای طرحهای مرتعداری بر درصد تاج پوشش گیاهی، تولید، درصد لاشبرگ و تراکم زادآوری گیاهان در مراتع شهرستان سمیرم استان اصفهان از بین سامانهای عرفی شهرستان 54 عرف انتخاب گردید که 29 عرف دارای طرح مرتعداری و 25 عرف بدون طرح بود. اجرای طرحهای مرتعداری در این منطقه کاهش معنیدار میزان دامگذاری را به دنبال داشته است که خود عامل مؤثر بر تغییرات پوشش گیاهی میباشد. نتایج نشان داد که اختلاف بین میانگین پوشش، تولید و تراکم زادآوری کل گیاهان در مراتع دارای طرح و بدون طرح، در سطح خطای 5 درصد معنیدار نبوده است، اما پوشش، تولید و تراکم زادآوری گیاهان کلاس I و پوشش و تولید گندمیان چندساله در مراتع دارای طرح، بطور معنیداری بیشتر از مراتع بدون طرح بوده است. همین نتیجه در مورد درصد لاشبرگ نیز صادق است. این تغییرات ترکیب پوشش گیاهی، ناشی از تأثیر کنترل شدت و زمان چرا بر رقابت بین گیاهان خوشخوراک و چندساله با گیاهان مهاجم و یکساله میباشد. همچنین افزایش درصد لاشبرگ، در مراتع دارای طرح، ناشی از کاهش لگدکوب شدن بقایای گیاهی و جابجایی کمتر آنهاست، که خود به بهبود شرایط رطوبتی و پایداری خاک منطقه و تقویت پوشش گیاهی کمک نموده است.موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشورتحقیقات مرتع و بیابان ایران1735-087521320141122Study of plant species in relation to site edaphic and physiographic factors (Case study: Polur Summer Rangelands, Mazandaran province)بررسی رابطه گونههای گیاهی با عوامل ادافیکی و فیزیوگرافی رویشگاه (مطالعه موردی: بخشی از مراتع ییلاقی پلور- مازندران)5415481212610.22092/ijrdr.2014.12126FAشکوفه شکراللهیکارشناس ارشد مرتعداری، دانشکده منابع طبیعی و علوم دریایی نور، دانشگاه تربیت مدرس، نور، ایرانحمیدرضا مرادینویسنده مسئول، استادیار، گروه آبخیزداری، دانشکده منابع طبیعی و علوم دریایی نور، دانشگاه تربیت مدرس، نورقاسم علی دیانتی تیلکیاستادیار، دانشکده منابع طبیعی و علوم دریایی نور، دانشگاه تربیت مدرس، نور، ایرانزهرا جابرالانصارکارشناس ارشد مرتعداری، دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه صنعتی اصفهان، ایرانJournal Article20150308This study is focused on investigation of plant species distribution in relation to edaphic and physiographic factors. For this purpose, after the initial visit and selection of the study area, 23 land units were selected from overlaying the maps of slope, aspect and height using geographic information system (GIS). Within each unit, vegetation sampling was performed with randomized-systematic method along three transects of 100 m length. Ten plots (1m<sup>2</sup>) were established along each transect at 10 meter intervals. Soil samples were taken from 0-30 centimeter in starting, mean and ending points of each transect. Soil factors such as N, P, organic matter, pH, EC and texture were measured. CANOCO software and redundancy analysis (RDA) were used to examine the relationship between species and environmental factors. The first axis of RDA showed a significant correlation with slope, aspect, sand, silt, P, pH and litter, while the second axis had just a significant correlation with EC.هدف از این مطالعه، بررسی پراکنش گونههای گیاهی در رابطه با برخی عوامل فیزیوگرافی و فیزیکی و شیمیایی خاک در بخشی از مراتع ییلاقی پلور به مساحت تقریبی 4600 هکتار در منطقه کوهستانی البرز مرکزی است. بدین منظور بعد از بازدید مقدماتی و انتخاب منطقه مورد مطالعه، 23 واحدکاری از تلفیق نقشههای شیب، جهت شیب، ارتفاع و زمینشناسی، با استفاده از سامانه اطلاعات جغرافیایی تعیین گردید. سپس در هر واحد، نمونهبرداری از پوشش گیاهی به روش سیستماتیک-تصادفی و از طریق پلاتگذاری در امتداد 3 ترانسکت 100 متری انجام شد. در طول هر ترانسکت، 10پلات با ابعاد یک متر مربع و به فاصله 10 متر از هم قرار داده شد. همچنین در ابتدا و انتها و وسط هر ترانسکت پروفیل حفر و از عمق 30-0 سانتیمتری نمونه خاک برداشت شد. خصوصیات خاک از قبیل ازت،pH ، فسفر، ماده آلی، EC و بافت خاک اندازهگیری گردید. از نرمافزار CANOCO و روش آنالیز افزونگی RDA، برای آزمون روابط بین گونههای گیاهی و عوامل محیطی استفاده شد. محور یک RDA همبستگی معنیداری با شیب، جهت، شن، سیلت، فسفر، اسیدیته و لاشبرگ نشان داد، در حالی که محور دوم تنها با عامل شوری همبستگی معنیدار داشت. این گرادیانها همبستگی نزدیکی با دو محور اول RDA دارند و 93 درصد از روابط گونه و عوامل محیطی را در مراتع ییلاقی پلور شامل میشوند.موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشورتحقیقات مرتع و بیابان ایران1735-087521320141122Evaluation of quantitative and qualitative traits of Sainfoin (Onobrychis viciifolia Scop) ecotypes under irrigation and rainfed conditions in Kurdistan, Iranارزیابی خصوصیات کمی و کیفی علوفه اکوتیپهای بومی اسپرس زراعی (Onobrychis viciifolia Scop) در شرایط آبی و دیم کردستان5495611212710.22092/ijrdr.2014.12127FAبایزید یوسفینویسنده مسئول، استادیار مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی استان کردستانعلی اشرف جعفریاستاد، مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور، تهران، ایران0000-0002-1211-3796Journal Article20150308This research was aimed to investigate the effect of drought stress on sainfoin ecotypes using two randomized complete block designs with three replications under rainfed and irrigated conditions. The pooled analysis of variance showed significant differences between irrigated and rainfed conditions for most of the traits, indicating significant impact of drought stress. Higher values were obtained for dry forage yield as well as most of the traits under irrigated condition as compared to the rainfed condition. The average number of plant and main stem per plot, (p≤ 0.01) and dry forage yield (p≤0.05) showed significant differences among the ecotypes of sainfoin. The interaction effect between ecotype x environment was not significant for the studied traits. The highest dry forage was recorded for the ecotypes of 14, 19, 48, 25 and 3, with a production of 299.5, 289.1, 266.9, 266.1 and 249.4 g per plot (2m2), respectively. A positive significant correlation (p≤0.01) was found between dry forage yield and number of plants and stems per plot, plant vitality, plant height, and total ash while dry forage yield showed a negative significant correlation with leaf to stem ratio (p ≤ 0.01) and days to flowering (p ≤ 0.05). Stepwise regression results showed that dry weight, number of plants per plot, vitality, days to flowering, and plant height were the main components of dry forage yield (R2=91). There was no direct associatin between cluster analysis grouping and geographical origin of ecotypesبه منظور بررسی تنوع ژنتیکی و روابط بین صفات در جمعیتهای اسپرس زراعی در شرایط آبی و تنش خشکی دو آزمایش مجزا در قالب دو طرح بلوکهای کامل تصادفی با 50 جمعیت در 3 تکرار در نهالستان تحقیقاتی زاله سنندج در سال 1389 اجرا گردید. نتایج تجزیه واریانس تلفیقی نشان داد که بین شرایط آبی و دیم از لحاظ صفات شادابی گیاه، درصد فیبر خام، قندهای محلول در آب و دیواره سلولی منهای همیسلولز ADF در سطح احتمال 1 درصد و از لحاظ صفات ارتفاع گیاه، تعداد ساقه ، وزن خشک گیاه، عملکرد علوفه خشک و درصد قابلیت هضم در سطح احتمال 5 درصد اختلاف معنیدار وجود داشت. عملکرد علوفه خشک و بقیه صفات به استثنای تعداد روز تا گلدهی، درصد قابلیت هضم و قندهای محلول در آب در شرایط آبی بیشتر از شرایط دیم بود. تفاوت بین اکوتیپها از لحاظ صفات تعداد بوته ، تعداد ساقه در سطح احتمال 1 درصد و عملکرد علوفه خشک در سطح 5 درصد معنیدار بودند. هیچکدام از صفات مورد بررسی در این آزمایش اثر متقابل محیط (آبی و دیم)× اکوتیپ معنیداری را نشان ندادند. بهطوریکه تا این مرحله اکوتیپهای شماره14 (سنقر2)، 19 (الیگودرز2)، 25 (میاندوآب) و 3 (سراب) بهترتیب با تولید علوفه برابر 299، 289، 266 و 249 گرم در کرت (2 متر مربع ) بیشترین میزان علوفه خشک را تولید نمودند. عملکرد علوفه خشک با تعداد بوته ، شادابی گیاه، ارتفاع گیاه، تعداد ساقه و درصد خاکستر دارای رابطه مثبت و معنیداری در سطح احتمال 1 درصد و با نسبت برگ به ساقه و روز تا گلدهی رابطه منفی و معنیدار داشت نتیجه رگرسیون گام به گام نشان داد که صفات وزن خشک گیاه، تعداد بوته ، شادابی گیاه، روز تا گلدهی و ارتفاع گیاه بهعنوان اجزای اصلی عملکرد علوفه خشک با ضریب رگرسیون معنیدار در بین صفات بودند (91٪= R<sup>2</sup>). گروهبندی اکوتیپهای اسپرس مورد بررسی الگوی مشخصی را منطبق بر اختلافات اکولوژیکی (اقلیمی و مکانی منشأ جمعآوری بذر اکوتیپهای اسپرس) در دندروگرام تجزیه خوشهای نشان نداد.موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشورتحقیقات مرتع و بیابان ایران1735-087521320141122Effects of scarification on seed germination of seven native range species of Iranاثر تیمار خراش بر جوانهزنی بذر هفت گونه مرتعی بومی ایران5625691212810.22092/ijrdr.2014.12128FAسعیده سادات میرزاده واقفینویسنده مسئول، کارشناس ارشد پژوهشی، مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور، تهران، ایرانعادل جلیلیاستاد، مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور، تهران، ایرانسهیلا اشرافیکارشناس ارشد پژوهشی، مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور، تهران، ایرانJournal Article20150308Scarification is one of the most effective treatments in improving seed germination. The seed germination percentage of some species is increased by scarification treatment. In the current study, the seeds were collected from different regions of the country and the effects of scarification on seed germination percentage and germination speed of <em>Hedysarum formosum,</em><em> Sesbania punicea,</em><em> Vicia lathyroides,</em><em> Ononis spinosa</em> from <em>Papilionaceae</em> family, <em>Althea wilhelminae</em> from Malvaceae family, <em>Bryonia aspera</em> from <em>Cucurbitaceae</em> family,and<em> Vaccaria grandiflora</em> from <em>Caryophyllaceae</em> family were studied. According to the obtained results, scarification had a significant positive effect on seed germination percentage and germination speed of all species except <em>Bryonia aspera</em>. However, scarification treatment had no significant effect on seed germination percentage of <em>Hedysarum formosum</em>, but increased the speed of seed germination. Our results clearly showed that scarification could enhance the speed of germination in the species of papilionaceae family, as compared to other families. <br /> تیمار خراش یکی از تیمارهای مؤثر در بهبود جوانهزنی است. درصد جوانهزنی در برخی از گونهها با اعمال تیمار خراش به طور معنیداری افزایش مییابد. در این تحقیق به منظور بررسی اثر تیمار خراش بر جوانهزنی، بذر هفت گونه بومی مراتع ایران با سمباده خراش داده شدند. سپس اثرات خراشدهی بر روی درصد، سرعت و شاخص جوانهزنی بذر مورد بررسی قرار گرفت. بذرها از مناطق مختلف کشور جمعآوری گردید. گونهها شامل <em>Hedysarum formosum</em>،<em>Sesbania punicea </em>، <em>Vicia lathyroides</em> و <em>Ononis spinosa</em> از خانواده <em>Papilionaceae</em>، <em>Althea wilhelminae</em> از خانواده <em>Malvaceae</em>، <em>Bryonia aspera</em> از خانواده <em>Cucurbitaceae</em> و <em>Vaccaria grandiflora</em> از خانواده <em>Caryophyllaceae</em> بودند. نتایج نشان داد که بجز گونه <em>Bryonia aspera</em> تیمار خراش بر روی درصد و سرعت جوانهزنی تمام گونهها اثر مثبت و معنیداری داشت. البته در گونه <em>Hedysarum formosum</em> خراشدهی روی درصد جوانهزنی اثر معنیداری نداشت، ولی بر روی سرعت جوانهزنی آن اثر افزایشی داشت. بهطوریکه تیمار خراشدهی بر روی بذرهای خانواده <em>Papilionaceae</em> موجب افزایش سرعت جوانهزنی بیشتری نسبت به سایر خانوادهها شد.