حسین ارزانی؛ جواد معتمدی؛ فیروزه مقیمی نژاد؛ رضا سیاه منصوری
دوره 22، شماره 4 ، اسفند 1394، ، صفحه 607-614
چکیده
تعیین کیفیت علوفه که به عنوان توانایی علفهای مرتعی در فراهم کردن سطح مطلوب عملکرد دام تعریف میشود، یکی از نیازهای اساسی در مدیریت صحیح مراتع محسوب میگردد. در تحقیق حاضر، کیفیت علوفه پنج گونه مرتعی Astragalus remotijugus، Hordeumbulbosum ، Onobrychis melanotricha، Phlomis persicaوPicris sterigosaکه از گونههای مهم مورد چرای گوسفند نژاد لری لرستان در مراتع زاغه لرستان ...
بیشتر
تعیین کیفیت علوفه که به عنوان توانایی علفهای مرتعی در فراهم کردن سطح مطلوب عملکرد دام تعریف میشود، یکی از نیازهای اساسی در مدیریت صحیح مراتع محسوب میگردد. در تحقیق حاضر، کیفیت علوفه پنج گونه مرتعی Astragalus remotijugus، Hordeumbulbosum ، Onobrychis melanotricha، Phlomis persicaوPicris sterigosaکه از گونههای مهم مورد چرای گوسفند نژاد لری لرستان در مراتع زاغه لرستان میباشند، در سه مرحله رشد (رشد رویشی، گلدهی و بذردهی) در سال 1389 مورد بررسی قرار گرفت. در هر مرحله 3 نمونه و برای هر نمونه حداقل 5 پایه گیاهی به روش کاملاًً تصادفی قطع گردید. سپس نمونهها در هوای آزاد خشک و آسیاب شدند. مقادیر پروتئین خام (CP) و الیاف نامحلول در شوینده اسیدی (ADF) نمونهها در آزمایشگاه اندازهگیری و مقادیر هضمپذیری ماده خشک (DMD) و انرژی متابولیسمی (ME) گونهها، توسط روابط پیشنهادی برآورد شد. نتایج نشان داد که اثر متقابل گونه و مرحلة رشد در تمامی شاخصهای کیفیت علوفه در سطح 5 درصد دارای اختلاف معنیدار است و کیفیت علوفه گونههای مورد بررسی در مراحل مختلف رشد با همدیگر متفاوت است. با پیشرفت مراحل رشد، در اثر کاهش مقدار پروتئین خام، هضمپذیری ماده خشک و انرژی متابولیسمی، از کیفیت علوفه کاسته میشود. بیشترین مقدار پروتئین خام (17/18 درصد) متعلق به مرحله رشد رویشی گونه Phlomispersicaو کمترین مقدار مربوط به مرحله بذردهی گونهHordeum bulbosum است. بیشترین مقدار هضمپذیری (44/66 درصد) و انرژی متابولیسمی (30/9 مگاژول بر کیلوگرم ماده خشک) مربوط به مرحله رشد رویشی گونه Onobrychismelanotricha و کمترین مقدار هضمپذیری (65/42 درصد) و انرژی متابولیسمی (25/5 مگاژول بر کیلوگرم ماده خشک) مربوط به مرحله بذردهی گونه Picrissterigosa میباشد. میانگین مقادیر پروتئین خام گونهها در مراحل مختلف رشد در واحد وزن پوشش گیاهی مراتع منطقه بترتیب عبارت است از؛ 22/16، 43/12 و 01/10 درصد که در هر سه مرحله، بالاتر از مقدار تقریبی سطح بحرانی آن (7 درصد) برای تامین نیاز روزانه یک واحد دامی است. همچنین میانگین مقادیر هضم پذیری گونهها در واحد وزن پوشش گیاهی در مراحل مختلف رشد به ترتیب؛ 73/63، 06/56 و 77/51 درصد میباشد که در تمامی مراحل رشد، بالاتر از سطح بحرانی آن (50 درصد) برای نیاز نگهداری واحد دامی است. مقادیر انرژی متابولیسمی نیز در مراحل مختلف رشد به ترتیب عبارت است از؛ 77/8، 53/7 و 80/6 مگاژول بر کیلوگرم ماده خشک که مقدار آنها در مرحله رشد رویشی، بیشتر و در مرحله گلدهی و بذردهی، کمتر از مقدار تقریبی سطح بحرانی آن (8 مگاژول) برای تامین نیاز نگهداری روزانه یک واحد دامی است. نتیجهگیری میشود که مراحل رشد رویشی و گلدهی گیاهان قادر به تامین نیاز پروتئینی و انرژی متابولیسمی واحد دامی میباشند، ولی در مراحل پایانی رشد، قادر به تامین نیاز پروتئینی واحد دامی نخواهد بود که منجر به کاهش عملکرد دام در مرتع خواهد شد. بنابراین به منظور حفظ حالت نگهداری دام و بازده اقتصادی گله در مراحل پایانی رشد مرتع، استفاده از مکملهای غذایی توصیه میشود.
مرتضی حسینی توسل؛ حسین ارزانی؛ منوچهر فرج زاده اصل؛ محمد جعفری؛ ساسان بابایی کفاکی؛ اصغر کهندل
دوره 22، شماره 4 ، اسفند 1394، ، صفحه 615-624
چکیده
نحوه پراکنش و میزان تغییرات پوشش گیاهی مراتع در طی زمان، نشاندهنده مسیر توالی اکوسیستم به سوی قهقرا یا اوج است. یکی از مهمترین عوامل موثر در این تغییرات عوامل اقلیمی است. با توجه به بحران تغییرات اقلیمی که نظام بین الملل از دهه 1990 با آن مواجه شده لازم است اثر این تغییرات بر روی پوشش گیاهی مراتع مورد بررسی قرار گیرد. برای بررسی این تغییرات ...
بیشتر
نحوه پراکنش و میزان تغییرات پوشش گیاهی مراتع در طی زمان، نشاندهنده مسیر توالی اکوسیستم به سوی قهقرا یا اوج است. یکی از مهمترین عوامل موثر در این تغییرات عوامل اقلیمی است. با توجه به بحران تغییرات اقلیمی که نظام بین الملل از دهه 1990 با آن مواجه شده لازم است اثر این تغییرات بر روی پوشش گیاهی مراتع مورد بررسی قرار گیرد. برای بررسی این تغییرات روشهای مختلفی از جمله مطالعات میدانی وآماربرداریهای دراز مدت وجود دارد. یکی از روشهایی که امروزه میتواند ما را در مطالعه این فرایند یاری نماید استفاده از تصاویر ماهوارهای و ابزار سنجش از دور است. در این مطالعه با استفاده از تصاویر ماهوارههای TM و ETM+ تغییرات پوشش گیاهی در مراتع استان البرز در بین سالهای 2000 تا 2011 به تفکیک شهرستان پایش شد و ارتباط آن با سه عامل اقلیمی شامل متوسط بارندگی، دما و رطوبت نسبی مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که شهرستان طالقان بطور معنیداری بالاترین شاخص NDVI را در ماه می (10اردیبهشت تا 10خرداد) دارا است. پس از آن شهرهای ساوجبلاغ و کرج قرار دارند که دارای تشابه از نظر رفتار تغییرات شاخص نیز میباشند. پس از آنها بترتیب اشتهارد و نظرآباد با اختلاف معنیدار کمتر قرار دارند. بر اساس مدل بدست آمده بترتیب بارندگی ماههای آبان، شهریور، اسفند، بهمن و متوسط سالانه بیشترین اثر مثبت را برای رشد گیاهان مرتعی داشته است و سایر فاکتورهای دما و رطوبت نسبی رابطه معنیداری با پوشش گیاهی دوره مورد نظر ندارد. روند تغییرات پوشش گیاهی نشان داد که بعد از سال 2000 میزان پوشش گیاهی کاهش یافته و در سال 2011 مجدداً افزایش یافته است.
صدیقه زارع کیا؛ حسین ارزانی؛ محمد حعفری؛ نیلوفر زارع
دوره 22، شماره 4 ، اسفند 1394، ، صفحه 745-756
چکیده
شیوههای نادرست و نامناسب بهره برداری از مراتع به ویژه در چنددهه اخیر موجب بروز لطمات شدیدی به عرصههای منابع طبیعی شده است. به همین منظور به مطالعه اثرات سیستمها و شدتهای مختلف چرایی بر خصوصیات پوشش گیاهی و خاک پرداخته شد. ابتدا با استفاده از روش نمونهبرداری سیستماتیک تصادفی پارامترهای درصد پوشش تاجی، تراکم، ارتفاع گونهها ...
بیشتر
شیوههای نادرست و نامناسب بهره برداری از مراتع به ویژه در چنددهه اخیر موجب بروز لطمات شدیدی به عرصههای منابع طبیعی شده است. به همین منظور به مطالعه اثرات سیستمها و شدتهای مختلف چرایی بر خصوصیات پوشش گیاهی و خاک پرداخته شد. ابتدا با استفاده از روش نمونهبرداری سیستماتیک تصادفی پارامترهای درصد پوشش تاجی، تراکم، ارتفاع گونهها اندازهگیری گردید. برای بررسی تغییرات پارامترهای خاک در هر منطقه 15 پروفیل خاک از عمق 0 تا 20 سانتیمتری به روش سیستماتیک تصادفی برداشت گردید. دادهها پس از جمعآوری در قالب طرح کاملاً تصادفی مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت. طبق نتایج با گذر از منطقه قرق به سمت مرتع شیرعلیبگلو (چرای مداوم و شدید در طول سال) از درصد پوشش تاجی و تولید گونههای دائمی و به خصوص گونه های شاخص و خوشخوراک کاسته و بر درصد خاک لخت و سنگ و سنگریزه افزوده شده است. مقدار پوشش تاجی گونههای دائمی در سایتهای قرق، مرتع نعمتی (چرای تناوبی در طول 6 ماه فصل چرا)، مرتع چگنه (چرای مداوم در طول 6 ماه فصل چرا) و مرتع شیرعلیبگلو (چرای مداوم در طول سال) به ترتیب 25/23، 25/14، 66/6 ، 6 درصد میباشد. البته در مرتع شیرعلیبگلو اکثر این پوشش را گونههای با کلاس خوشخوراکی III، خاردار و غیر قابل تعلیف تشکیل دادهاند. همچنین چرای مداوم و شدید در طول سال باعث حذف گونههای شاخص منطقه و تغییر ترکیب گونهای شده است. طبق یافتههای این پژوهش چرای مداوم و شدید دام باعث افزایش میزان پتاسیم و فسفر خاک شده است. ولی میزان اسیدیته در هیچکدام از مناطق مطالعاتی تفاوت معنیداری نداشته است. میزان نیتروژن و مواد آلی نیز اگر چه در مرتع نعمتی با سیستم چرای تناوبی و با شدت چرای متوسط بیشتر از منطقه شیرعلیبگلو و قرق بوده است ولی مقدار آن معنیدار نشده است. همچنین عدم چرا در قرق باعث افزایش نفوذپذیری خاک گردیده است. اگر چه قرق و چرای تناوبی و با شدت چرای متوسط توانسته پوشش گیاهی را تا حد مطلوبی افزایش دهد ولی نتوانسته تاثیر معنیداری بر خصوصیات شیمیایی خاک داشته باشد. بطور کلی با توجه به اینکه مناطق خشک اکوسیستمهای حساس و شکننده هستند باید مدیریت این مناطق شامل ملاحظات اقتصادی و بیولوژیکی باشد.
سیداکبر جوادی؛ سونیا خطیبی بانه؛ حسین ارزانی؛ کاظم ساعدی
دوره 22، شماره 4 ، اسفند 1394، ، صفحه 821-829
چکیده
قرق مراتع در واقع یکی از روشهای مدیریتی واحیای پوشش گیاهی در مرتعداری و آبخیزداری است. در این تحقیق از روش تجزیه و تحلیل عملکرد چشمانداز طبیعی (LFA) که توسطTongway و Hindly (2004) ارائه گردید، برای پی بردن به وضعیت شاخصهای عملکردی خاک در منطقهی قرقشده در مقایسه با مناطق قرق نشده استفاده گردید. سپس با استفاده از پلاتهای تصادفی بعنوان ...
بیشتر
قرق مراتع در واقع یکی از روشهای مدیریتی واحیای پوشش گیاهی در مرتعداری و آبخیزداری است. در این تحقیق از روش تجزیه و تحلیل عملکرد چشمانداز طبیعی (LFA) که توسطTongway و Hindly (2004) ارائه گردید، برای پی بردن به وضعیت شاخصهای عملکردی خاک در منطقهی قرقشده در مقایسه با مناطق قرق نشده استفاده گردید. سپس با استفاده از پلاتهای تصادفی بعنوان یک روش کنترلی، درصد پوشش گیاهی خالص، سنگ و سنگریزه و لاشبرگ اندازه گیری شد. بررسی نشان میدهد که منطقه قرق شده سارال (یک ایستگاه تحقیقاتی به مساحت ١٢٥ هکتار که در سال ١٣٥٦ تاسیس شد) از لحاظ شاخصهای عملکردی وضعیت بهتری نسبت به مناطق خارج قرق دارد، از جمله مهمترین فرایندی که باعث ایجاد این وضعیت شده است میتوان به عدم چرای دام برای مدت زمان طولانی اشاره نمود. دامنهی شمالی قرق پایدارترین (26/60) ودامنهی جنوبی خارج قرق ناپایدارترین (8/52) چشماندازها در منطقه بودهاند. نفوذپذیرترین منطقهی دامنهی جنوبی داخل قرق (7/58) است و از نظر چرخهی عناصر غذایی دامنهی شمالی قرق (63/45) بیشترین مقدار را به خود اختصاص داده است. دامنهی غربی خارج قرق معرف بیشترین طول بین قطعهای در کل چشمانداز و دامنهی شمالی قرق معرف بیشترین مساحت و تعداد قطعات اکولوژیکی بوده است، درنظرگرفتن این مساحت و تعداد قطعات به مدیر مرتع کمک مینماید تا اثر عوامل بیرونی و درونی بر مرتع را آسانتر تشخیص دهد. به طور کلی قرق بلندمدت در منطقه سارال به عنوان یکی از روشهای مناسب برای کاهش رواناب، فرسایش خاک و تولید رسوب عمل کرده است.
حسین ارزانی؛ سید حسن کابلی؛ حمید رضا میرداوودی؛ مهدی فرحپور
دوره 15، شماره 3 ، آذر 1387، ، صفحه 320-347
چکیده
ارزیابی مراتع به مفهوم بررسی مستمر این اراضی با توجه به تغییرات دائمی، اهمیت اکولوژیک و جایگاه خاص اقتصادی که به خود اختصاص دادهاند، اهمیت ویژهای دارد. وسعت زیاد مراتع و محدودیت امکانات جهت مطالعه و ارزیابی منظم مراتع، کاربرد فناوریهای نوین را ضروری میسازد. این تحقیق به منظور بررسی امکان برآورد پوشش گیاهی مراتع با استفاده ...
بیشتر
ارزیابی مراتع به مفهوم بررسی مستمر این اراضی با توجه به تغییرات دائمی، اهمیت اکولوژیک و جایگاه خاص اقتصادی که به خود اختصاص دادهاند، اهمیت ویژهای دارد. وسعت زیاد مراتع و محدودیت امکانات جهت مطالعه و ارزیابی منظم مراتع، کاربرد فناوریهای نوین را ضروری میسازد. این تحقیق به منظور بررسی امکان برآورد پوشش گیاهی مراتع با استفاده از اطلاعات رقومی تصاویر ماهوارهای، شکل گرفت. جهت ارزیابی قابلیت تصاویر ماهواره لندست در تأمین اهداف مورد نظر، تصاویر سنجنده ETM+ از سالهای مورد مطالعه تهیه شد و جهت انجام تحقیق، مراتع استان مرکزی مد نظر قرار گرفت، پس از اعمال تصحیحات اتمسفریک و ژئومتریک شاخصهای گیاهی توصیه شده در مورد پوشش گیاهی مناطق خشک و نیمه خشک از تصاویر استخراج گردید، تصحیحات تابش سنجی در مرحلهای مجزا اعمال و سایر مراحل بر اساس روش قبلی پی گرفته شد. متغیرهای پوشش گیاهی(تاج پوشش یکسالهها، تاج پوشش گیاهان علفی، تاج پوشش گندمیان، تاج پوشش بوتهایها، کل تاج پوشش گیاهی) در پنج مکان مختلف در طول پنج سال اندازهگیری گردید. مطالعه متغیرها در درون 60 پلات مستطیل شکل با مساحت دو متر مربع در طول چهار ترانسکت ثابت 400 متری انجام شد. اندازهگیریها در سالهای 1377 تا 1381 تکرار شد. با بررسی همبستگی دادههای زمینی مورد مطالعه با شاخصهای استخراج شده، شاخص با بالاترین همبستگی مورد توجه قرار گرفته، رابطه بین شاخص مناسب و متغیرهای سطح خاک تعیین شد. قبل از انجام این مراحل دادههای تعدادی از پلاتها (15 پلات) بصورت تصادفی از روندکارحذف و پس از تعیین رگرسیون به منظور بررسی کارایی رگرسیون در برآورد واقعیت زمینی بکار گرفته شد. در یک مرحله دیگر بدون حذف پلاتهای یاد شده اقدام به برازش معادله حاصل از دادههای چهار سال در برآورد واقعیت زمینی سال پنجم گردید. در یک مرحله میانگین دادههای هر ترانسکت معیار بررسی روابط و برازش معادله قرار گرفت. نتایج حاصل از معادلات ارائه شده به کمک آزمون تی با واقعیت زمینی مقایسه شد. اغلب شاخصهای به کار رفته دارای همبستگی معنیدار با تغییرات پوشش گیاهی بودند ولی معادلات برآورد شده که در تخمین پوشش گیاهی بکار رفتند، در برخی موارد پاسخ نادرست ارائه کردند. این نتیجه در خصوص فرمهای رویشی که حضور مؤثری در ترکیب گیاهی نداشتند، بیشتر دیده شد. در مجموع، بکارگیری دادهها در سطح ترانسکت و استفاده از معادلات هر منطقه(حاصل از دادههای چهار سال) در برآورد واقعیت زمینی همان مناطق (در سال پنجم)، مناسبترین راه در کاربرد این روش تعیین شد. انتظار می رود با به بکارگیری دادههای سنجندههای با تعداد باند و تفکیک مکانی بیشتر، دستیابی به نتایج مناسبتری میسر شود. استفاده از فناوریهای طیف سنجی در راستای تفکیک اثرهای خاک لخت زمینه و پوشش خشک از پوشش گیاهی سبز نیز میتواند در افزایش دقت ارزیابی پوشش گیاهی مراتع از طریق اطلاعات رقومی، مؤثر باشد.
سید اکبر جوادی؛ حسین ارزانی؛ علی سلاجقه؛ مهدی فرحپور؛ قوام الدین زاهدی
دوره 14، شماره 4 ، دی 1386، ، صفحه 513-523
چکیده
شناخت و استفاده صحیح از منابع آب، به ویژه در مراتع مناطق خشک و نیمه خشک بسیار مهم است. کمبود آب و یا زیادی آن در مرتع به استفاده غیر صحیح از این منبع با ارزش منجر خواهد شد. در این تحقیق به منظور مطالعه شایستگی منابع آبی، سه مدل کیفیت، کمیت و فاصله از منابع آبی مورد بررسی قرار گرفتند که اجزای مدل اصلی را تشکیل میدادند. این تحقیق ...
بیشتر
شناخت و استفاده صحیح از منابع آب، به ویژه در مراتع مناطق خشک و نیمه خشک بسیار مهم است. کمبود آب و یا زیادی آن در مرتع به استفاده غیر صحیح از این منبع با ارزش منجر خواهد شد. در این تحقیق به منظور مطالعه شایستگی منابع آبی، سه مدل کیفیت، کمیت و فاصله از منابع آبی مورد بررسی قرار گرفتند که اجزای مدل اصلی را تشکیل میدادند. این تحقیق با استفاده از روش (1990) FAO، در محیط سیستمهای اطلاعات جغرافیایی (GIS) در منطقه حلوان در استان یزد انجام شد. نتایج حاصل از مدل نهایی آب نشان میدهد مهمترین فاکتور کاهش دهنده شایستگی منابع آب در منطقه، عامل فاصله از منابع آب است و فاکتور کیفیت آب در بخشی از منطقه به عنوان یک فاکتور محدود کننده میباشد. بر این اساس مناطقی که بیش از 15 کیلومتر از منبع آبی دور باشند شایستگی نداشته و مناطقی که در فاصله 6 کیلومتری منبع آب هستند بیشترین شایستگی را دارند و منابع آبی که مجموع املاح محلول در آنها بیش از 10000 میلی گرم در لیتر باشد برای شرب شتر مناسب نیستند. همچنین، پراکنش مناسب منابع آب و حفر چاه با فاصله مناسب از یکدیگر میتواند شایستگی منابع آبی را افزایش دهد و موجب استفاده بهتر و یکنواخت تر از مرتع شود.
سید عطا رضایی؛ حسین ارزانی
دوره 14، شماره 2 ، شهریور 1386، ، صفحه 232-248
چکیده
در این تحقیق به منظور تشخیص کارکرد سیستم خاک، شکل زمین و اثرات آن در رشد گیاهان مرتعی و ارتباط بین خصوصیات خاک و شکل زمین از دانش کارشناسی و تجزیههای آماری استفاده گردید. برای انجام این تحقیق از اطلاعات خاک و پوشش گیاهی موجود از مطالعات منطقه البرز مرکزی استفاده شد. منظقه مورد مطالعه با استفاده از لایه پوشش گیاهی (در بردارنده سه تیپ ...
بیشتر
در این تحقیق به منظور تشخیص کارکرد سیستم خاک، شکل زمین و اثرات آن در رشد گیاهان مرتعی و ارتباط بین خصوصیات خاک و شکل زمین از دانش کارشناسی و تجزیههای آماری استفاده گردید. برای انجام این تحقیق از اطلاعات خاک و پوشش گیاهی موجود از مطالعات منطقه البرز مرکزی استفاده شد. منظقه مورد مطالعه با استفاده از لایه پوشش گیاهی (در بردارنده سه تیپ گیاهی اصلی) و نقشه توپوگرافی1:50000 به کمک سیستم نرم افزاری اطلاعات جغرافیایی GIS)) به واحدهای اراضی (Land units) تقسیم گردید. شاخصهای کارکرد زمین شامل: شاخص چرخه عناصر غذایی (Nutrient Cycling Index)، 2- شاخص نفوذپذیری (Infiltration Index)، شاخص پایداری (Stability Index) و 4- شاخص نظامیافتگی پوشش گیاهی سرزمین (Landscape Organization Index) با استفاده از ترکیب مختلفی از خصوصیات سطح خاک تولید گردید. 230 نمونه در قالب طرح آماری فاکتوریل مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. درجه شیب زمین به طور معنیداری کلیه شاخصهای شکل زمین را تحت تأثیر قرار داد. اثر متقابل شیب و پوشش گیاهی نیز اثر معنیداری روی شاخص چرخه عناصر غذایی، شاخص پایداری و شاخص نظام یافتگی چشم انداز پوشش گیاهی نشان داد. جهت شیب، اثر معنی داری در شاخصهای چرخه عناصر غذایی، نفوذ پذیری و پوشش گیاهی نشان نداد. با استفاده از آزمون دانکن بیشترین مقدار شاخص چرخه عناصر غذایی برای جهتهای شمالی (سایه) معادل 42/28 و کمترین میزان این شاخص را برای جهتهای جنوبی برابر با 57/25 تعیین گردید. همین نتیجه برای ازت کل و کربن آلی حاصل شد به طوری که بیشترین میزان این عناصر به ترتیب برای جهتهای شمالی> شرقی> غربی> جنوبی بود. این تحقیق نشان داد که ارتباط نزدیکی بین شاخص حاصلخیزی و وضعیت و ترکیب گیاهی مراتع وجود دارد.بنابراین این شاخص می تواند عامل بسیار خوبی در تعیین پتانسیل رویشگاه و ترکیب گیاهی مراتع باشد
علی احسانی؛ حسین ارزانی؛ مهدی فرحپور؛ حسن احمدی؛ محمد جعفری؛ عادل جلیلی؛ حمید رضا میرداودی؛ حمیدرضا عباسی؛ مژگان السادات عظیمی
دوره 14، شماره 2 ، شهریور 1386، ، صفحه 249-260
چکیده
تأثیر شرایط اقلیمی بر تولید علوفه مرتع برای چهار گونه غالب مورد تعلیفدام (Artemisia sieberi, Salsola rigida, Noaea mucronata, Stipa barbata) در طی یک دوره 8 ساله(سال1377 تا سال1384) در منطقه استپی استان مرکزی( مرتع نعمتی, اخترآباد شهرستان ساوه) مورد بررسی قرار گرفت. شاخصهای مهم اقلیمی که در این بررسی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند، عبارتند از: بارندگی سالانه، بارندگی ...
بیشتر
تأثیر شرایط اقلیمی بر تولید علوفه مرتع برای چهار گونه غالب مورد تعلیفدام (Artemisia sieberi, Salsola rigida, Noaea mucronata, Stipa barbata) در طی یک دوره 8 ساله(سال1377 تا سال1384) در منطقه استپی استان مرکزی( مرتع نعمتی, اخترآباد شهرستان ساوه) مورد بررسی قرار گرفت. شاخصهای مهم اقلیمی که در این بررسی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند، عبارتند از: بارندگی سالانه، بارندگی فصل رویش، بارندگی فصل رویش به علاوه پیشین[1]، درجه حرارت، ساعات تابش خورشیدی و سرعت باد. از بین شاخصهای مهم اقلیمی، بارندگی فصل رویش به علاوه پیشین به عنوان مؤثرترین شاخص روی تولید علوفه اثرگذار بوده و همبستگی مثبت و معنیداری را با تولیدعلوفه نشان داد.تولید کل همبستگی مثبت و معنیداری با بارندگی فصل رویش به علاوه بارندگی پیشین داشت. تولید گونههای Artemisia sieberi, Salsola rigida نیز واکنشی مشابه با بارندگی فصل رویش به علاوه بارندگی فصل پیشین داشت. ازآنجایی که در بیشتر مراتع خشک و نیمهخشک تبخیر و تعرق به مراتب بیشتر از میزان بارندگی است، رژیم آب وخاک در خاکهای مرتعی این گونه مناطق بهگونهای است که برای رشد گیاهان در فصل رویش، آب قابل دسترس بهصورت رطوبت ذخیره شده وجود دارد. بنابراین رطوبت ناشی از بارندگی پیشین و ابتدای فصل رشد به صورت رطوبت ذخیره شده در خاک باقی مانده و گیاهان دائمی ( بوتهایها) به علت داشتن ریشههای عمیق از رطوبت ذخیره شده و بارندگی فصل رویش استفاده مینمایند.بنابراین از این رطوبت ذخیره شده که مورد استفاده گیاه قرارمیگیرد میتوان به عنوان شاخصی از کمیت بارندگی نام برد. نتایج این تحقیق نشان داد که شاخص بارندگی فصل رویش به علاوه پیشین بعنوان یک متغیر در تولید، نقش اصلی را ایفاء نموده و رابطه خطی بین بارش فصل رویش به علاوه پیشین با تولید وجود دارد. اما افزایش تعداد روزهای آفتابی با تولید کل وتولید دوگونهArtemisia sieberi, Salsola rigida همبستگی معنیدار و منفی نشان داد. 1- بارندگی فصل رویش به علاوه پیشین عبارتست از: جمع بارندگی یک فصل رویش(اسفند، فروردین، اردیبهشت و خرداد) و یک سال گذشه
حسین قره داغی؛ حسین ارزانی؛ حسن ابراهیمزاده؛ محمدرضا قنادها؛ ناصر باغستانی
دوره 14، شماره 1 ، خرداد 1386، ، صفحه 19-32
چکیده
مراتع به عنوان یکی از مهمترین و وسیعترین اکوسیستمهای طبیعی کشور است که در دهههای اخیر به علت عوامل متعدد از جمله چرای بی موقع و بیش از حدظرفیت، وضعیت آنها دچار سیر نزولی شده است. مدیریت چرا در مراتع برپایه تعیین زمان و شدت چرا به ویژه در مراتع ییلاقی، یکی از راهبردهای بخش اجرایی کشور در مدیریت مراتع میباشد. آگاهی از وضعیت فیزیولوژیکی ...
بیشتر
مراتع به عنوان یکی از مهمترین و وسیعترین اکوسیستمهای طبیعی کشور است که در دهههای اخیر به علت عوامل متعدد از جمله چرای بی موقع و بیش از حدظرفیت، وضعیت آنها دچار سیر نزولی شده است. مدیریت چرا در مراتع برپایه تعیین زمان و شدت چرا به ویژه در مراتع ییلاقی، یکی از راهبردهای بخش اجرایی کشور در مدیریت مراتع میباشد. آگاهی از وضعیت فیزیولوژیکی و فنولوژیکی گونههای مرتعی برای رسیدن به هدف فوق اهمیت به سزایی دارد. یکی از مؤلفههای مهم فیزیولوژیکی در گیاهان مرتعی، آگاهی از میزان ذخایر هیدراتهای کربن محلول TNC در طول فصل رویش میباشد. این ذخایر از مهمترین منابع تامین انرژی گیاه برای مصارف متعدد به ویژه رشد مجدد گیاه در بهار و پس از چرای دام میباشد. با مطالعه تغییرات فصلی این ذخایر در گیاهان غالب مرتعی میتوان زمانهای حداقل و حداکثر(بحرانی و غیربحرانی) این ذخایر را مشخص نموده و از نتایج حاصل برای تعیین دقیق شروع فصل چرا و زمانهای عدم چرا در مراتع بهره جست. تحقیقات بسیاری در این زمینه در خارج از کشور از دهه 50 و در سالهای اخیر در داخل کشور انجام شده است. هدف از انجام این تحقیق بررسی تغییرات فصلی ذخایر TNCدر سه گونه گرامینه چندساله Bromus tomentellus, Festuca ovina, Dactylis glomerata در مراتع منطقه پلور در جاده هراز با اقلیم کوهستانی سرد و متوسط بارندگی سالانه 535 میلیمتر و ارتفاع 2600متر از سطح دریا میباشد. برای این منظور نمونه گیری در حدود 10 مقطع فنولوژی گیاه با سه تکرار از قسمتهای هوایی و ریشه گیاه انجام شد. نمونهها در 70 درجه سانتیگراد برای مدت 48ساعت خشک گردید و سپس میزان ذخایر TNC درهریک برحسب میلی گرم در گرم نمونه خشک به روش فنل- سولفوریک اندازه گیری گردید. دادههای حاصل با استفاده از نرم افزار Minitab و تجزیه و تحلیل واریانس یک طرفه و دوطرفه در قالب طرح کاملاً تصادفی انجام گردید و نمودارهای تغییرات فصلی ذخایر درهریک از گونهها و همچنین در ریشه و قسمتهای هوایی ترسیم شد. نتایج حاصل نشان داد که گونههای مورد مطالعه دارای چرخه تغییرات فصلی مشخصی بوده و در شروع فصل رویش و همچنین در پایان فصل، مقدار ذخایر TNCدر آنها به حداقل مقدار رسیده و سپس افزایش مییابد. میزان ذخایر در هرسه گونه در طول فصل رویش در قسمتهای هوایی بیشتر از ریشه بود (01/0=P). شدت جایگزینی ذخایر در هرسه گونه بسیار سریع انجام میشود که از بیشترین تا کمترین به ترتیب در گونههای Da.gl , Fe.ov , Br.to میباشد. این موضوع مرتبط با فنولوژی و طول فصل رویش این گونهها است. بنابراین گونه Da.gl دارای حساسیت بیشتری نسبت به چرای دام و گونه Br.to مقاومتر از دو گونه دیگر میباشد. با توجه به نتایج بدست آمده مقاطع بحرانی برای هرسه گونه از شروع فصل رویش تا اواسط اردیبهشت و همچنین در اواخر فصل رویش در نیمه دوم مرداد میباشد. شروع فصل چرا در این منطقه از اواخر اردیبهشت تا اوایل مرداد به مدت 70 روز توصیه میگردد.
حسین ارزانی؛ مهدی عابدی؛ احسان شهریاری؛ مهدی قربانی
دوره 14، شماره 1 ، خرداد 1386، ، صفحه 68-79
چکیده
فعالیتهای مدیریتی نظیر شخم مرتع و شدت چرا تاثیر زیادی بر مرتع میگذارند. برای بهره برداری پایدار مرتع این تغییرات بایستی شناخته شود. شاخص های سطح خاک و ویژگیهای عملکردی مرتع به محقق کمک میکند تا در مورد اثرات فعالیتهای مدیریتی قضاوت نماید. از این رو برای بررسی تاثیر این فعالیتها بر روی مراتع مناطق نیمه خشک یک تیپ گیاهی در منطقه طالقان ...
بیشتر
فعالیتهای مدیریتی نظیر شخم مرتع و شدت چرا تاثیر زیادی بر مرتع میگذارند. برای بهره برداری پایدار مرتع این تغییرات بایستی شناخته شود. شاخص های سطح خاک و ویژگیهای عملکردی مرتع به محقق کمک میکند تا در مورد اثرات فعالیتهای مدیریتی قضاوت نماید. از این رو برای بررسی تاثیر این فعالیتها بر روی مراتع مناطق نیمه خشک یک تیپ گیاهی در منطقه طالقان انتخاب شده و 5 تیمار مدیریتی شامل3 شدت چرایی (سنگین، متوسط و سبک)، مرتع شخم خورده و اراضی رها شده در آن مورد بررسی قرار گرفتند. منطقه چرای سبک به عنوان منطقه مرجع انتخاب شده و سایر تیمارها با آن مورد مقایسه قرار گرفتند. در هر یک از تیمارهای مدیریتی، اثر فعالیتهای مدیریتی بر روی خصوصیات سطح خاک و ویژگیهای عملکردی مرتع با استفاده از روش تجزیه و تحلیل عملکرد چشمانداز (LFA) مورد بررسی قرار گرفت. در این روش برای تعیین 3 ویژگی عملکردی شامل: پایداری ، نفوذپذیری و چرخه عناصر از 11 شاخص سطح خاک که عبارتند از: پوشش سطح زمین (میزان حفاظت از سطح خاک)، پوشش تاجی، یقه گیاهان چند ساله، پوشش لاشبرگ و درجه تجزیه شدگی، پوشش کریپتوگام، خرد شدگی سله ها، نوع و شدت فرسایش، مواد رسوب گذاری شده، پستی و بلندی سطح خاک، مقاومت سطح خاک نسبت به فرسایش، آزمون پایداری خاک و بافت خاک استفاده شده است. در اثر این فعالیتها ویژگیها و شاخصها تغییر میکنند. نتایج نشان داد که شخم مرتع در طالقان باعث کاهش مقادیر ویژگیهای عملکردی مرتع شده است. با افزایش شدت چرا، گیاهان مرغوب حذف شدهاند و در منطقه چرایی شدید تنها پوشش گیاهی یکساله مستقر شده است. تخریب پوشش و لایههای سطحی خاک و پایداری خاک باعث افزایش فرسایش، ایجاد خندق و کاهش ویژگیهای عملکردی مرتع شده است. در اراضی رها شده با توجه به استقرار یکنواخت پوشش گیاهان یکساله مقادیر ویژگیهای عملکردی و شاخص های خاک بهبود یافته است.
حسین ارزانی؛ سید مهدی ادنانی؛ حسین بشری؛ مژگان سادات عظیمی؛ حسین باقری؛ مرتضی اکبرزاده؛ سید حسن کابلی
دوره 13، شماره 4 ، اسفند 1385، ، صفحه 296-313
چکیده
مراتع در اقتصاد کشور، چه از لحاظ تأمین علوفه مورد استفاده دام و چه از دیدگاه حفاظت آب، خاک وخدمات دیگری که به جامعه میدهند. اهمیت ویژهای دارند که مدیریت اصولی این اراضی را ضروری میسازد، بر همین اساس پایش پوشش و تولید مراتع استپی استان قم طی سالهای1378 تا 1383 انجام گردید. در ابتدا با استفاده از منابع در دسترس، رویشگاههای عمده استان ...
بیشتر
مراتع در اقتصاد کشور، چه از لحاظ تأمین علوفه مورد استفاده دام و چه از دیدگاه حفاظت آب، خاک وخدمات دیگری که به جامعه میدهند. اهمیت ویژهای دارند که مدیریت اصولی این اراضی را ضروری میسازد، بر همین اساس پایش پوشش و تولید مراتع استپی استان قم طی سالهای1378 تا 1383 انجام گردید. در ابتدا با استفاده از منابع در دسترس، رویشگاههای عمده استان تعیین و بعد در هر رویشگاه یک منطقه معرف جهت آمار برداری انتخاب گردید. منطقه معرف شامل ناحیهای از تیپ گیاهی است که در بردارندة ترکیبی از عوامل خاکی، اقلیمی، توپوگرافی و پوشش گیاهی و نماینده کل تیپ گیاهی باشد. سپس در هر منطقه معرف عوامل مربوط به پوشش گیاهی(پوشش تاجی و تولید)، در طول 4 ترانسکت 400 متری در 60پلات 2 مترمربعی اندازهگیری شد. دادههای بدست آمده از اندازهگیریهای میدانی نشان داد که مراتع این مناطق در مجموع دارای پوشش تاجی کم و تولید ناچیز میباشند. گیاهان علوفهای طبقه یک در ترکیب نباتی وجود نداشته و یا درصد خیلی کمی از پوشش گیاهی را به خود اختصاص میدهند. نتایج نیز نشان داد که همبستگی قوی بین درصد پوشش گیاهی و تولید علوفه گونههای تحت مطالعه وجود دارد( 01/0>P). همچنین روابط حاصل طی سالها و شرایط مختلف محیطی متفاوت بوده و الگوهای رگرسیونی برازش داده شده بر آنها یکسان نمیباشد.
جلال عبداللهی؛ حسین ارزانی؛ ناصر باغستانی؛ محمد حسن رحیمیان
دوره 13، شماره 3 ، آذر 1385، ، صفحه 162-171
چکیده
دادههای ماهوارهای بهدلیل وسعت پوشش و توالی زمانهای برداشت، ابزار مناسبی برای مطالعه عوامل دینامیک و تغییرپذیر پدیدههای سطح زمین میباشند. تبیین الگو جهت چگونگی بکارگیری و پردازش اطلاعات ماهوارهای در راستای دسترسی به روشی برای ایجاد نقشه تولید علوفه درمراتع مناطق خشک مورد هدف تحقیق حاضر بوده است. در این طرح از دادههای ...
بیشتر
دادههای ماهوارهای بهدلیل وسعت پوشش و توالی زمانهای برداشت، ابزار مناسبی برای مطالعه عوامل دینامیک و تغییرپذیر پدیدههای سطح زمین میباشند. تبیین الگو جهت چگونگی بکارگیری و پردازش اطلاعات ماهوارهای در راستای دسترسی به روشی برای ایجاد نقشه تولید علوفه درمراتع مناطق خشک مورد هدف تحقیق حاضر بوده است. در این طرح از دادههای لندستETM +1 مربوط به 17 اردیبهشت ماه سال1381 استفاده گردید. این مطالعه در منطقهای به وسعت حدود 60000 هکتار در حوزه آبخیز ندوشن انجام گرفت. پایگاههای مطالعاتی در 50 نقطه از تیپهای گیاهی عمده منطقه مستقر وتولید علوفه قابل مصرف دام برای هر گونه گیاهی به تفکیک اندازه گیری شد. جهت ایجاد یکنواختی در آمار بدست آمده، در هر پایگاه از 25 پلات دو متر مربعی آمارگیری و بعد معدلگیری شد. با تعیین موقعیت پلاتهای زمینی بر روی تصاویر ماهواره ای، میانگین ارزشهای رقومی پیکسل مرکزی و 24 پیکسل اطراف آن در دادههای ماهوارهای تعیین گردید. پس از ساخت شاخصها از تک باندهای تصاویر و نیز ساخت نقشههای مؤلفههای محیطی، اطلاعات مربوط به 50 پایگاه مطالعاتی استخراج گردید، از طریق رگرسیون خطی چندمتغیره، همبستگی و روابط بین تولید علوفه قابل مصرف دام بهعنوان متغیر وابسته، با باندهای هفتگانه و شاخصهای گیاهی و عوامل محیطی دیگر بهعنوان متغییرهای مستقل مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. از الگوی مناسب استخراج شده در تجزیه و تحلیل دادهها میزان ضرائب جهت ساخت نقشه نهایی مشخص و در نرمافزار ILWIS با استفاده از معادله رگرسیون، نقشه تولید علوفه قابل مصرف دام ترسیم گردید. با محاسبه هیستوگرام نقشه مذکور، اطلاعات حاصل از تجزیه و تحلیل آن نقشه و نحوه پراکنش عامل تولید در تمامی منطقه مطالعاتی ارائه گردید. v
حسین ارزانی؛ سیده خدیجه مهدوی؛ علی نیکخواه؛ حسین آذر نیوند
دوره 13، شماره 3 ، آذر 1385، ، صفحه 236-247
چکیده
تعیین نیاز دام و ارزیابی کیفیت علوفه زمرة کارهای اساسی در محاسبه ظرفیت چرایی مرتع محسوب میگردند. نیاز غذایی دام با توجه به نوع، وزن، سن، مرحله زندگی و نوع و میزان تولید دام، متغیر است. با توجه به اینکه 27 نژاد گوسفند با اندازه جثه مختلف در مراتع کشور چرا میکنند نمیتوان یک وزن مساوی برای واحد دامیکشور در نظر گرفت. بنابراین با توجه ...
بیشتر
تعیین نیاز دام و ارزیابی کیفیت علوفه زمرة کارهای اساسی در محاسبه ظرفیت چرایی مرتع محسوب میگردند. نیاز غذایی دام با توجه به نوع، وزن، سن، مرحله زندگی و نوع و میزان تولید دام، متغیر است. با توجه به اینکه 27 نژاد گوسفند با اندازه جثه مختلف در مراتع کشور چرا میکنند نمیتوان یک وزن مساوی برای واحد دامیکشور در نظر گرفت. بنابراین با توجه به وزن زنده و احتیاجات انرژی هر نژاد گوسفندی، میبایست وزن واحد دامی و مقدار علوفه مورد نیاز روزانه آن را تعیین کرد. از این رو یکی از نیازهای اساسی در بهره برداری صحیح از مرتع تعیین وزن زنده دام چراکننده و نیاز غذایی روزانه آن بر اساس کیفیت علوفه مراتع میباشد. به منظور تعیین واحد دامی نژاد مورد نظر دو گله گوسفند از نژاد دالاق انتخاب ودر هر گله 50 رأس گوسفند شامل 15 رأس میش 3 ساله، 15 رأس میش 4 ساله، 10 رأس بره 3 ماهه، 10 رأس بره 6 ماهه، 5 رأس قوچ 3 ساله، 5 رأس قوچ4 ساله علامت گذاری و در سه مرحله ( هنگام استفاده از پس چر، اول قشلاق و آخر قشلاق) توزین شدند. وزن زنده هر واحد دامی نژاد دالاق 75/51 کیلو گرم تعیین شد. برای قوچ، بره سه ماهه و بره شش ماهه به ترتیب 37/1، 57/0، 85 /0 واحد دامی تعیین شد. برای تعیین نیاز علوفه روزانه نژاد دالاق، از گیاهان مورد چرای دام در منطقه در مراحل مختلف فنولوژی نمونه برداری و کیفیت آنها تعیین گردید. پس از تعیین کیفیت علوفه، با توجه به فرمولهای مربوطه و درصد افزایش انرژی مورد نیاز دام که شرایط منطقه آن را تعیین میکند ( در این تحقیق، 40 درصد در نظر گرفته شد). مقدار انرژی مورد نیاز واحد دامی نژاد دالاق 8/9 مگاژول در روز تعیین شد و سپس با توجه به کیفیت علوفه در دو مرحله فنو لوژی میزان نیاز روزانه دام به ترتیب2/1کیلو گرم در رشد رویشی و 53/1کیلو گرم در رشد کامل برآورد گردید. جهت تجزیه و تحلیل آماری و بررسی اثرات متقابل عوامل از نرم افزار SAS و آزمون فاکتـوریل در قالـب طرح پایه کاملا تصــادفی استفاده شـد. نتایج تجزیه واریانس مربوط به وزن دامها نشان داد که بین اثر گله، جنس، سن و مرحله چرایی و اثرات متقابل آنها بر روی وزن دام )01/0 (P< اختلاف معنی داری وجود دارد.
جلال عبداللهی؛ حسین ارزانی؛ ناصر باغستانی؛ فخرالسادات میرعسکرشاهی
دوره 13، شماره 2 ، شهریور 1385، ، صفحه 74-81
چکیده
بررسی تغییرات پوشش گیاهی و شناخت نحوه تبعیت این تغییرات از شرایط رطوبتی و بارندگی حاکم بر مرتع از مهمترین عواملی است که درتعیین سیستم برنامه ریزی صحیح جهت بهره برداری و مدیریت هر مرتع وحفظ پوشش گیاهی آن مؤثر است. دراین راستا در پایگاه مطالعاتی واقع در حواشی کویرچاه افضل اردکان، دربارة تیپ گیاهی اشنان (Seidlitzia rosmarinus) تحقیقاتی صورت گرفت. ...
بیشتر
بررسی تغییرات پوشش گیاهی و شناخت نحوه تبعیت این تغییرات از شرایط رطوبتی و بارندگی حاکم بر مرتع از مهمترین عواملی است که درتعیین سیستم برنامه ریزی صحیح جهت بهره برداری و مدیریت هر مرتع وحفظ پوشش گیاهی آن مؤثر است. دراین راستا در پایگاه مطالعاتی واقع در حواشی کویرچاه افضل اردکان، دربارة تیپ گیاهی اشنان (Seidlitzia rosmarinus) تحقیقاتی صورت گرفت. این گیاه نسبت به شوری بردبار بوده و در مناطقی با سطح آب زیرزمینی بالا به خوبی رشد مینماید. در تحقیق حاضر واکنش این گیاه نسبت به نوسانهای بارندگی و تغییرات سطح ایستابی آب زیرزمینی سنجیده شد. با توجه به پنج سال آمار برداشت شده از درصد پوشش تاجی، تراکم و تولید گیاه اشنان که با روش ترانسکت - پلات و نیز نمونه برداری مضاعف صورت گرفت و نتایجی مبنی بر عدم پیروی تغییرات تراکم و پوشش تاجی از نوسانهای بارندگی سالیانه حاصل شد. اما بررسیها نشان داد که درصد پوشش تاجی و تراکم گیاه اشنان با دارا بودن یک سیر نزولی در طی پنج سال از روند افت سطح ایستابی آب زیرزمینی تبعیت نموده و وابستگی زیادی به آن نشان می دهند. با برقراری رابطه رگرسیون، معادلات خطی مابین تراکم و درصد پوشش تاجی با عمق سطح ایستابی آب زیرزمینی، ضرایب همبستگی به ترتیب 99 و 94 درصد حاصل شد. همچنین تحلیلهای آماری گویای عدم ارتباط تغییرات تولید گیاه با سطح ایستابی آب زیرزمینی و پیروی این تغییرات از نوسانهای بارندگی سالیانه دراین منطقه میباشد. به این ترتیب معادله تولید بر پایه بارندگی با ضریب همبستگی93 درصد بدست آمد. درنهایت مهمترین عامل در تغییر وضعیت این مرتع کاهش تدریجی سطح ایستابی آب زیرزمینی و تأثیر منفی آن بر تراکم و پوشش تاجی و به طورکلی وضعیت مرتع چاه افضل اردکان شناخته شد که می بایست دراین زمینه راهکارهای مناسبی ارائه گردد.
حسین ارزانی؛ مهدی عابدی
دوره 13، شماره 2 ، شهریور 1385، ، صفحه 145-161
چکیده
مراتع اکوسیستمی پویا میباشند و در پی وقوع آشفتگیها دچار تغییر میشوند و چنانچه از آستانه سلامت مرتع عبور نمایند دچار تخریب میگردند. با تعیین ویژگیهای سلامت مرتع میتوان درباره تاثیر فعالیتهای مدیریتی قضاوت نمود. در این مطالعه با هدف تعیین سه ویژگی اکوسیستمهای مرتعی (پایداری خاک و رویشگاه، توابع هیدرولوژیک، سلامت موجودات ...
بیشتر
مراتع اکوسیستمی پویا میباشند و در پی وقوع آشفتگیها دچار تغییر میشوند و چنانچه از آستانه سلامت مرتع عبور نمایند دچار تخریب میگردند. با تعیین ویژگیهای سلامت مرتع میتوان درباره تاثیر فعالیتهای مدیریتی قضاوت نمود. در این مطالعه با هدف تعیین سه ویژگی اکوسیستمهای مرتعی (پایداری خاک و رویشگاه، توابع هیدرولوژیک، سلامت موجودات زنده) از١٧ شاخص اکولوژیک، شامل شیار، الگوی جریان آب، تراس و ستون فرسایشی، خاک لخت، خندق، فرسایش بادی در مناطق برداشت و رسوب گذاری، جابجایی لاشبرگ، پایداری خاک به فرسایش، هدررفت سطحی خاک و تخریب، ترکیب گیاهی، فشردگی خاک، گروههای ساختاری – عملکردی در گیاهان، مرگ و میر گیاهان، مقدار لاشبرگ، تولید سالانه، گیاهان مهاجم و توانایی تولید مثل گیاهان چندساله استفاده شد. این روش در٦ مرحله اجرا گردید. مهمترین هدف این مقاله به کار گیری این مفهوم در دو منطقه خشک ونیمه خشک میباشد بنابراین با انجام مطالعات خاکشناسی و پوشش گیاهی در منطقه اورازان طالقان و زرند ساوه، 5 تیمار مدیریتی شامل 3 شدت چرایی و2 تیمار اراضی شخم خورده و دیمزار رها شده انتخاب گردید. فرمهای تعدیل شده شاخصها در قالب ٣ ویژگی اکوسیستم در ٥ طبقه ارزشیابی و بیان شده است در اثر فعالیتهای مدیریتی چرای شدید و شخم اراضی ویژگیهای سلامت مرتع به شدت کاهش یافته و تفاوت معنیداری با منطقه مرجع نشان داد. با افزایش شدت چرای دام خصوصیات ساختاری گیاهان مانند ترکیب گیاهی و نیز خصوصیات خاک بین گیاهان تخریب میگردند و در منطقه دارای چرای شدید خصوصیات خاک در زیر گیاهان و بین گیاهان تخریب و گیاهان چندساله منطقه مرجع کاملاًحذف شدند.در احیاء اراضی شخم خورده نیز ویژگیهای عملکردی مربوط به پایداری خاک و عملکرد هیدرولوژیک بهبود مییابند. ولی ویژگیها نسبت به منطقه مرجع اختلاف زیادی نشان داد. نتایج نشان داد که کاهش مقاومت سطح خاک، حذف گیاهان چندساله و تخریب الگوی جریان آب از مهمترین عوامل کاهش سلامت مرتع در این منطقه میباشد.