ربانه روغنی؛ سادات فیض نیا؛ سعید سلطانی؛ رضا شهبازی
دوره 26، شماره 2 ، تیر 1398، ، صفحه 313-324
چکیده
در سالهای اخیر خشکسالی، فعالیتهای صنعتی و معدنی سبب افزایش رسوبات گردوغبار در حومه شهر اصفهان شده است. هدف از تحقیق حاضر بررسی خصوصیات شیمیایی و فیزیکی ذرات گردوغبار معدنی در حومه شهر اصفهان و مقایسه آن با سالهای گذشته است. برای این منظور تعداد 80 نمونه رسوبات گردوغبار به کمک ظروف تیلهای در 20 ایستگاه طی مدت یکسال (تیر 1394- تیر 1395) ...
بیشتر
در سالهای اخیر خشکسالی، فعالیتهای صنعتی و معدنی سبب افزایش رسوبات گردوغبار در حومه شهر اصفهان شده است. هدف از تحقیق حاضر بررسی خصوصیات شیمیایی و فیزیکی ذرات گردوغبار معدنی در حومه شهر اصفهان و مقایسه آن با سالهای گذشته است. برای این منظور تعداد 80 نمونه رسوبات گردوغبار به کمک ظروف تیلهای در 20 ایستگاه طی مدت یکسال (تیر 1394- تیر 1395) در منطقه مورد مطالعه برداشت شد. سپس ترکیبات شیمیایی و مرفولوژی رسوبات گردوغبار با استفاده از روشهای پیشرفته آزمایشگاهی پلاسمای جفت شده القایی_طیف سنج جرمی، پلاسمای جفت شده القایی_طیف سنج نشری، پراش پرتو ایکس و میکروسکوپ الکترونی روبشی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد به طور کلی بخش عمده ترکیبات ذرات گردوغبار معدنی در منطقه مورد مطالعه از عناصر کلسیم، آلومینیم، آهن، منیزیم، سدیم، پتاسیم، تیتانیم، استرانسیم، روی، فسفر، منگنز و باریم تشکیل شده است. همچنین این تحقیق نشان داد در منطقه مورد مطالعه غلظت اغلب عناصر فلزات سنگین حتی تا حدود 5 برابر بالاتر از میزان آن در مطالعات قبلی طی سالهای گذشته شده است. بخش شمالشرقی منطقه مورد مطالعه بالاترین میزان رسوبات گردوغبار را دارا بود؛ با این حال بیشترین غلظت عناصر شیمیایی بویژه فلزات سنگین در ناحیه جنوبغربی مشاهده شد. منیزیم، سدیم، استرانسیم، مولیبدن، سزیم و اورانیم در شمالشرق؛ آهن، روی، منگنز، کروم، زیرکونیم، سرب، وانادیوم، آنتیموان و کادمیوم در جنوبغرب؛ جیوه در شمالغرب و کلسیم در جنوبشرق بالاترین غلظت را داشتند و میتوان این عناصر را به عنوان شاخصهای آلایندگی گردوغبار منطقهای در نظر گرفت. گردوغبار در ناحیه شمالشرق حاوی کانیهای کوارتز، کلسیت و ژیپس با پوششی از جنس کانیهای دولومیت، مسکوییت بودند. مرفولوژی زاویهدار و نیمه مدور ذرات میتواند شاهدی بر وجود منبع محلی باشد.
محسن پادیاب؛ سادات فیض نیا
دوره 23، شماره 1 ، فروردین 1395، ، صفحه 108-117
چکیده
به منظور تعیین میزان کاهش نفوذپذیری در ایستگاه پخش سیلاب گچساران و به دلیل اینکه پشتههای ابتدایی و نزدیک به هر کانال آبرسان بیشتر متاثر از هر بار سیلگیری میباشند، در چهار نقطه از هر کدام از نوارهای اول و دوم هر دو کانال آبرسان و در عمق 15-0 سانتیمتری از سطح زمین اقدام به نمونهبرداری گردید به طوری که در چهار خط میانی پشتهها ...
بیشتر
به منظور تعیین میزان کاهش نفوذپذیری در ایستگاه پخش سیلاب گچساران و به دلیل اینکه پشتههای ابتدایی و نزدیک به هر کانال آبرسان بیشتر متاثر از هر بار سیلگیری میباشند، در چهار نقطه از هر کدام از نوارهای اول و دوم هر دو کانال آبرسان و در عمق 15-0 سانتیمتری از سطح زمین اقدام به نمونهبرداری گردید به طوری که در چهار خط میانی پشتهها و در 16 نقطه نمونهبرداری صورت گرفت؛ همچنین به منظور مقایسه و تعیین تغییرات نفوذپذیری عرصه پخش، در محلی که فاقد اجرای عملیات پخش سیلاب بوده (جوار عرصه پخش) به صورت تصادفی در چهار نقطه با عمق مشابه، نمونهبرداری انجام شد. سپس نمونهها با سری الکهای استاندارد دانهبندی شده و میزان نفوذپذیری هر نقطه با استفاده از جداول مربوطه تخمین زده شد. نتایج نشان داد که نفوذپذیری در عرصه پخش سیلاب کاهش چشمگیری یافته است به طوری که در نوار اول کانال آبرسان اول (TA1) میزان کاهش حدود پنج برابر عرصه شاهد بوده است و در نوار دوم کانال آبرسان اول (TA2)، حدود شش برابر کمتر از منطقه شاهد بوده است. همچنین در طول نوارهای اول و دوم کانال آبرسان دوم (TB1وTB2) میزان نفوذپذیری، به ترتیب حدود دو و پنج برابر کمتر از نتایج بدست آمده از عرصه شاهد میباشد و به طور متوسط نفوذپذیری عرصه پخش سیلاب حدود چهار برابر، از زمان اجرا کاهش یافته است. کاهش افزاینده نفوذپذیری عرصههای پخش سیلاب در طول دفعات آبگیری، مهمترین عامل محدود کننده اجرا و نگهداری این نوع طرحهای تغذیه مصنوعی میباشد و با پوشش دادن این حالت در کل سطح عرصه پخش، با دفعات آبگیری متعدد، عمر مفید و تاثیر این روش را در افزایش سطح سفرههای آب زیرزمینی کاهش میدهد.
سادات فیض نیا؛ فرانک پورطیب؛ حسن احمدی؛ کوروش شیرانی
دوره 22، شماره 4 ، اسفند 1394، ، صفحه 695-710
چکیده
در تعیین منشأ رسوب در حوضهها، به دلیل وجود مشکلات زیاد در کاربرد روشهای سنتی، روش انگشت نگاری، ردیابی یا به عبارتی منشأیابی به عنوان روشی جایگزین و مناسب مورد توجه محققین قرار گرفته است. در روش یاد شده با استفاده از ترکیبی مناسب از خصوصیات جداکننده منشأ رسوب، سهم این مناطق منشأ در تولید رسوب تعیین میشود. منشأیابهای مورد استفاده ...
بیشتر
در تعیین منشأ رسوب در حوضهها، به دلیل وجود مشکلات زیاد در کاربرد روشهای سنتی، روش انگشت نگاری، ردیابی یا به عبارتی منشأیابی به عنوان روشی جایگزین و مناسب مورد توجه محققین قرار گرفته است. در روش یاد شده با استفاده از ترکیبی مناسب از خصوصیات جداکننده منشأ رسوب، سهم این مناطق منشأ در تولید رسوب تعیین میشود. منشأیابهای مورد استفاده در این تحقیق شامل فسفر، سدیم، کلسیم، منیزیوم، سرب، مس، کادمیوم، کبالت، سلنیوم و منگنز بودند. با بهرهگیری از روش تحلیل تشخیص، 2 ردیاب (کادمیوم، کبالت) از ردیابهای مورد استفاده به عنوان ترکیب مناسب انتخاب شدند، در آخر با استفاده از ترکیب یاد شده و مد لهای چند متغیره ترکیبی سهم6 واحد سنگ شناسی Mlgs, Qcf, Murmg, Trn, Omql, Klsol در تولید رسوب، به ترتیب برابر با 97/43، 62/19، 94/15، 24/11، 31/3 و 32/2 درصد بدست آمد.
سادات فیض نیا؛ مسعود نصری؛ علی نجفی؛ حسن نخکوب
دوره 15، شماره 4 ، اسفند 1387، ، صفحه 423-435
چکیده
احداث سدهای مخزنی در سرشاخه رودخانههای بزرگ کشور و افزایش و پایداری عمر مفید آنها به منظور امکان اجرای طرحهای انتقال آب بین حوزهای نقش مهمی در توسعه پایدار مناطق خشک و بیابانی در حوزه مرکزی ایران دارد. از جمله محدودیتها در مناطق بیابانی کمبود آب و در حوزههای آبخیز سدها، فرسایش و تولید رسوب است. از آنجائی که تولید رسوب در یک ...
بیشتر
احداث سدهای مخزنی در سرشاخه رودخانههای بزرگ کشور و افزایش و پایداری عمر مفید آنها به منظور امکان اجرای طرحهای انتقال آب بین حوزهای نقش مهمی در توسعه پایدار مناطق خشک و بیابانی در حوزه مرکزی ایران دارد. از جمله محدودیتها در مناطق بیابانی کمبود آب و در حوزههای آبخیز سدها، فرسایش و تولید رسوب است. از آنجائی که تولید رسوب در یک حوزه آبخیز تحت تأثیر عوامل مختلف زمین شناسی و اقلیمی است، در این میان، نقش سازندهای فرسایشپذیر در تولید رسوب حائز اهمیت بیشتری است. در این مطالعه تأثیر سازندهای فرسایشپذیر از طریق روش فیضنیا با بهره گیری از نقشه های زمین شناسی منطقه و امتیاز دهی سازندهای آن در محیطGIS و استفاده از تکنیکهای رقومی سازی و تلفیق اطلاعات، در استانهای مجاور حوزه آبخیز کارون 1 شامل استانهای چهارمحال و بختیاری، اصفهان، کهکیلویه و بویراحمد، خوزستان و فارس مورد بررسی قرار گرفت. سهم آبدهی هر یک از استانها به ترتیب 1/168، 1/50، 7/64، 6/64 و 5/8 مترمکعب بر ثانیه میباشد. نتایج حاصل از تحلیل رگرسیونی نشان میدهد که دبی رسوب با مساحت حوزه آبخیز، دبی جریان و مساحت سازندهای فرسایش پذیر با ضرایب همبستگی 974/0 و 97/0 و در سطح معنیداری 1 درصد رابطه دارد. منظور از سازندهای فرسایشپذیر با عنایت به مطالعات و منابع موجود در این زمینه سازندهای آغاجاری (Mg)، رازک- گچساران (Mr-Mgs)، (فلیش) امیران (Kaf)، گورپی- پابده (Kg-Ep)، کژدمی (kk) و هرمز (PEh) میباشد که در محدوده مطالعاتی حضور دارند. با توجه به عوامل مؤثر در دبی رسوب، نسبت تولید رسوب هر استان محاسبه گردید و مشخص شد استان چهار محال و بختیاری با 9/47 درصد بیشترین و استان فارس با 1/2 درصد کمترین تأثیر را بر دبی رسوب حوضه کارون 1 دارند. نتایج حاصل میتواند در مدیریت حوزههای آبخیز به منظور کنترل رسوب ورودی به مخازن سدها از طریق تأکید بر اجرای طرحهای مدیریت عرصههای منابع طبیعی به تفکیک استانی با تخصیص اعتبارات ویژه و ملی مؤثر باشد
سادات فیض نیا؛ علی اصغر محمدی
دوره 14، شماره 4 ، دی 1386، ، صفحه 464-477
چکیده
تعیین عاملهای موثر در وقوع حرکات تودهای و پهنهبندی خطر حرکات تودهای از مهمترین اقدامات جهت پیشگیری و کاهش خطرات آنها میباشد. در این تحقیق، پهنهبندی خطر حرکات جریانی و جریانهای کانالی در حوزه آبخیز دماوند به مساحت 761 کیلومتر مربع واقع در حاشیه جنوبی رشته کوه البرز بوسیله روش کمیانجام شد. برای این منظور، ابتدا از نقشه پراکنش ...
بیشتر
تعیین عاملهای موثر در وقوع حرکات تودهای و پهنهبندی خطر حرکات تودهای از مهمترین اقدامات جهت پیشگیری و کاهش خطرات آنها میباشد. در این تحقیق، پهنهبندی خطر حرکات جریانی و جریانهای کانالی در حوزه آبخیز دماوند به مساحت 761 کیلومتر مربع واقع در حاشیه جنوبی رشته کوه البرز بوسیله روش کمیانجام شد. برای این منظور، ابتدا از نقشه پراکنش حرکات جریانی و جریانهای کانالی که با استفاده از عکسهای هوایی 1:20000 و1:50000 و انجام بازدید صحرایی تهیه گردیده، استفاده شد. در این نقشه 56 مورد حرکات جریانی و 26 مورد جریانهای کانالی و در مجموع 82 حرکت نشان داده شده است. در این تحقیق عاملهای موثر بر وقوع حرکات جریانی و جریانهای کانالی: کاربری اراضی، سازند زمین شناسی، بارندگی، شیب، جهت شیب و ارتفاع تشخیص داده شده است. سپس با استفاده از نقشه پراکنش حرکات جریانی و جریانهای کانالی و کمینمودن عاملهای موثر در بروز آنها از طریق درصد فراوانی وقوع هر کدام از زیر عاملها، پهنهبندی حرکات در حوزه آبخیز دماوند، با درصددهی به زیر عاملهای هر کدام از عاملهای شش گانه فوق با استفاده از امکانات توسعهای نرم افزار Arc-view به نام تحلیل مکانی Spatial Analyst انجام شد. سپس نقشههای سلولی عاملهای شش گانه موثردر نظر گرفته شده با اندازه تفکیک 0014/0 متر به تفکیکحرکات جریانی و جریانهای کانالی با هم جمع شدند، تا نقشه پهنهبندی هر یک از حرکات بدست آورده شود. برای ارزیابی صحت تفکیک دامنههای خطر و قدرت تفکیک روش استفاده شده، نقشه پهنهبندی خطر حرکات جریانی و جریانهای کانالی با نقشه پراکنش آنها روی هم اندازی شد که از این طریق میتوان عاملهای موثر در وقوع حرکات تودهای را تعیین نمود و در نهایت به این نتیجه رسیده شد که کلیه عاملهای موثر در نظر گرفته شده در پهنه بندی حرکات جریانی و جریانهای کانالی تاثیر داشتهاند.
کریم مهرورز مغانلو؛ سادات فیض نیا؛ جعفر غیومیان؛ حسن احمدی
دوره 12، شماره 4 ، بهمن 1384، ، صفحه 438-467