مهری دیناروند؛ محمد فیاض؛ هاشم کنشلو؛ کورش بهنامفر؛ سجاد عالی محمودی سراب؛ فرهاد خاکساریان
دوره 29، شماره 1 ، فروردین 1401، ، صفحه 99-111
چکیده
اندازهگیری تنوع و شناسایی صفات و گروههای عملکردی گیاهی منطقه و طبقهبندی آنها علاوه براینکه به شناسایی دقیق توان رویشی منطقه کمک میکند، به درک ما نسبت به عکسالعمل پوشش گیاهی منطقه به آشفتگیها و حضور احتمالی گونههای مقاوم با صفات مشابه یا مهاجم یاری میرساند. هدف از این پژوهش بررسی و ارزیابی مقدماتی وضعیت رویشی ...
بیشتر
اندازهگیری تنوع و شناسایی صفات و گروههای عملکردی گیاهی منطقه و طبقهبندی آنها علاوه براینکه به شناسایی دقیق توان رویشی منطقه کمک میکند، به درک ما نسبت به عکسالعمل پوشش گیاهی منطقه به آشفتگیها و حضور احتمالی گونههای مقاوم با صفات مشابه یا مهاجم یاری میرساند. هدف از این پژوهش بررسی و ارزیابی مقدماتی وضعیت رویشی منطقه، روند تغییرات و ارزیابی توالی ثانویه پوشش گیاهی کانونهای گرد و غبار خوزستان بعد از کشت نهال به شیوههای مختلف بود. برای تحقق این هدف از شاخصهای تنوع گونهای و گروههای عملکردی (PFTs) استفاده شد. برای ارزیابی تغییرات پوشش گیاهی منطقه با پیمایش صحرایی، تعداد 15 ترانسکت 100 متری با فواصل 50 متری بصورت تصادفی- سیستماتیک انتخاب شد. با توجه به یکنواختی ترکیب گونههای گیاهی و نبود عوارض محیطی در مجموع 180 پلات ثابت به ابعاد 1 متر مربع نصب گردید. نتایج تحقیق اخیر در سه منطقه کانون گرد و غبار جنوب شرق اهواز نشان داد در مناطق انتخابی شیوههای متنوع آبیاری به همراه بارندگیها سبب تغییرات محسوسی در افزایش درصد پوشش و تعداد گونه بتدریج از سال 1396 تا 1399 گردیده است. گروههای عملکردی منطقه طویل با آبیاری سطحی (فارو) در سال 1399 نه گروه، در منطقه بگعان با آبیاری تانکری و حفر چاله با بیل مکانیکی هفت گروه و در منطقه حنیطیه با آبیاری تانکری و حفر چاله هفت گروه عملکردی قابل تشخیص بود. نتایج آنالیز T-تست نیز نشان داد بین متوسط دو مقدار همه شاخصها از جمله تنوع شانون و سیمپسون در اسفند سال 1396 و اسفند سال 1399 برای هر سه منطقه مورد بررسی اختلاف معنی داری وجود داشته و شاخصهای تنوع با افزایش تعداد گونه و درصد پوشش در منطقه، سیر صعودی داشتهاست.
کورش بهنامفر؛ فرهنگ قصریانی؛ محمد فیاض؛ رجبعلی محمدی
دوره 28، شماره 2 ، شهریور 1400، ، صفحه 222-237
چکیده
گونه مرتعی پوتار (Cymbopogon olivieri) یکی از گندمیان علوفهای چندساله در مناطق گرمسیری است. این گونه با بهرهمندی از فتوسنتز نوع C4 که مختص مناطق گرم بوده دارای سازگاری بسیار بالایی در مراتع استان خوزستان میباشد. تنوع در رویشگاههای این گونه موجب بروز تفاوتهایی در فنوتیپ و عملکرد علوفه جمعیتهای آن شده است. بهمنظور ارزیابی ...
بیشتر
گونه مرتعی پوتار (Cymbopogon olivieri) یکی از گندمیان علوفهای چندساله در مناطق گرمسیری است. این گونه با بهرهمندی از فتوسنتز نوع C4 که مختص مناطق گرم بوده دارای سازگاری بسیار بالایی در مراتع استان خوزستان میباشد. تنوع در رویشگاههای این گونه موجب بروز تفاوتهایی در فنوتیپ و عملکرد علوفه جمعیتهای آن شده است. بهمنظور ارزیابی جمعیتهای گونه پوتار ابتدا آدرسهای هرباریومی بررسی و با پیمایشهای صحرایی رویشگاههای آن در استان خوزستان مشخص شد. سپس در زمان مناسب بذر 7 جمعیت شناسایی شده از رویشگاههای مختلف استان برداشت و اقدام به کشت آنها در ایستگاه تحقیقاتی باغملک شد و بهمدت سه سال (1393-1390)، پس از استقرار مورد ارزیابی قرار گرفتند. برای اندازهگیری صفات مورد نظر از هر جمعیت، در مرحله ظهور سنبله اقدام به برداشت اندامهای هوایی گیاهان در 3 پلات سه مترمربعی، از ارتفاع 5 سانتیمتری سطح زمین شد و پس از شمارش تعداد پنجه و ارتفاع بوتهها بهمنظور تعیین عملکرد خشک علوفه، اندامهای هوایی در دمای 70 درجه سانتیگراد بهمدت 48 ساعت در آون خشک و توزین شدند. از نظر عملکرد علوفه خشک، ارتفاع بوته و تعداد پنجه بین جمعیتهای مورد بررسی اختلاف معنیدار مشاهده شد. بالاترین عملکرد علوفه از گونه Cymbopogan olivieri در سال سوم پس از استقرار مربوط به جمعیتهای جمعآوری شده بهترتیب از مناطق دزفول-سد دز، مسجدسلیمان-بردمار و مسیر اهواز-مسجدسلیمان با حدود تولید 110 گرم علوفه خشک در مترمربع و پس از آن شوشتر-آبگاه و دزفول-شهیون با حدود تولید 100 گرم علوفه خشک در مترمربع بود. از نظر ارتفاع بوته جمعیتهای مربوط به دزفول-سد دز، شوشتر-آبگاه و دزفول سردشت-گاومیر با رشد طولی بیش از 50 سانتیمتر برتری آماری داشتند. از نظر میانگین تعداد پنجه در بوته جمعیت دزفول-سد دز با 125 پنجه، بالاترین و جمعیت مسیر اهواز- مسجدسلیمان با میانگین حدود 69 پنجه، کمترین تعداد پنجه در بوته را داشتند.
کورش بهنامفر؛ عزیز ارشم؛ محمدحسن صالحه شوشتری؛ مهرزاد طاووسی؛ عبدالرضا دانایی؛ جمال الدین عادل
دوره 26، شماره 1 ، خرداد 1398، ، صفحه 49-61
چکیده
بروز دماهای زیر صفر در زمستانهای اخیر در استان خوزستان، موجب سرمازدگی درختان دستکاشت کهور پاکستانی (Prosopisjuliflora) در ماسهزارها شده است. بهمنظور بررسی حساسیت به سرمازدگی در این گونه از طریق تعیین دماهای زیر صفر و زمانهای بحرانی، از جنبههای فیزیولوژیکی در سال 1391 یک پژوهش اجرا شد. در این تحقیق از یک طرح آماری اسپلیت ...
بیشتر
بروز دماهای زیر صفر در زمستانهای اخیر در استان خوزستان، موجب سرمازدگی درختان دستکاشت کهور پاکستانی (Prosopisjuliflora) در ماسهزارها شده است. بهمنظور بررسی حساسیت به سرمازدگی در این گونه از طریق تعیین دماهای زیر صفر و زمانهای بحرانی، از جنبههای فیزیولوژیکی در سال 1391 یک پژوهش اجرا شد. در این تحقیق از یک طرح آماری اسپلیت اسپیلت پلات در قالب طرح کاملاً تصادفی با 6 تکرار استفاده شد. بهطوریکه بهمنظور اعمال تیمارها از سرشاخههای درختان مسن و نهالهای دوساله بهعنوان تیمار اصلی و دماهای زیر صفر (1-، 3-، 5- و 7- درجه سانتیگراد) بهعنوان تیمار فرعی اول و زمانهای اعمال سرما (1، 2، 3 و 4 ساعت) بهعنوان تیمار فرعی دوم در نظر گرفته شدند. پس از سرمادهی میزان نشت الکترولیتها از غشاء سلولهای برگ و ساقه اندازهگیری و بر این اساس LT50محاسبه و میزان فلورسانسکلروفیل (ӀӀ) و کارایی فتوسنتز برگها بهعنوان شاخصهایی برای تعیین خسارت سرمازدگی اندازهگیری شد. نتایج نشان داد که بین سرشاخههای درختان چندساله و نهالهای دوساله از نظر کلیه صفات تفاوت معنیداری مشاهده نشد. درصد نشت الکترولیتهای با کاهش دما در حد معنیداری از برگ و ساقه افزایش یافت. LT50 در دمای 5- درجه سانتیگراد پس از سه ساعت اتفاق افتاد و در دمای 7- درجه پس از اولین ساعت در برگها و در ساقهها در ساعت سوم اتفاق افتاد. حداکثر عملکرد کوانتمی فتوسیستم (ӀӀ)، با کاهش دمای زیر صفر و تداوم آن روند کاهشی معنیداری داشت. برگهای این گیاه تا دو ساعت دمای 1- درجه سانتیگراد را بدون تغییر معنیداری در عملکرد کوانتمی تحمل نمودند اما با تداوم دمای 1- درجه سانتیگراد تا سه ساعت این مقدار از 64/0 (در شاهد) به حدود 48/0 رسید و اعمال چهار ساعت دمای 7- درجه مقدار این شاخص را به 15/0 رساند.
کوروش بهنام فر؛ سید عطاالله سیادت؛ محمدحسن صالحه شوشتری
دوره 21، شماره 1 ، خرداد 1393، ، صفحه 41-50
چکیده
بهمنظور مطالعه، طراحی و اجرای یک سیستم نوین کشت مخلوط مرتعی و جنگلی (silvo- pastural)، 4 گونۀ مرتعی و 3 گونۀ درختی و درختچهای بهصورت آمیخته با فواصل ردیفهای مختلف درختان در تپههای ماسهای غرب رودخانه کرخه در استان خوزستان کشت شدند. هدف از این پژوهش ارائه الگویی مناسب جهت تثبیت بیولوژیک ماسههای روان و بهبود وضعیت معیشتی در ...
بیشتر
بهمنظور مطالعه، طراحی و اجرای یک سیستم نوین کشت مخلوط مرتعی و جنگلی (silvo- pastural)، 4 گونۀ مرتعی و 3 گونۀ درختی و درختچهای بهصورت آمیخته با فواصل ردیفهای مختلف درختان در تپههای ماسهای غرب رودخانه کرخه در استان خوزستان کشت شدند. هدف از این پژوهش ارائه الگویی مناسب جهت تثبیت بیولوژیک ماسههای روان و بهبود وضعیت معیشتی در منطقه از طریق تأمین نیازهای اولیه و اقتصادی بهرهبرداران بوده که عوامل مهمی در جهت توسعه و پایداری نظام روستاهای این مناطق میباشد. انتخاب گیاهان با توجه به توانایی آنها در بهبود تولید علوفه، چوب سوخت و هیزم، چوب صنعتی و ایجاد تنوع گونهای در این عرصهها انجام شد. این طرح بمدت 4 سال و در یک طرح آماری دوبار خرد شده در قالب بلوکهای کامل تصادفی با 3 تکرار به اجرا درآمد. گونههای درختی و درختچهای بهعنوان تیمار اصلی camaldulensis 9616, Acacia victoriae, Prosopis juliflora) (Eucalyptusدر فواصل ردیفهای کشت آنها بهعنوان تیمار فرعی اول (4×4، 5×5، 6×6 متر) و گونههای مرتعی Panicum antidotale) Cenchrus ciliaris, Cymbopogon olivieri, Pennisetum divisum ,) بهعنوان تیمار فرعی دوم با کشت در فواصل بین ردیفهای درختان در نظر گرفته شدند. مؤلفههای درصد زندهمانی کلیه گونهها، تولید علوفه در گونههای مرتعی، رشد ارتفاعی در گونههای درختی و درختچهای اندازهگیری شد. سپس دادهها به کمک نرمافزار آماری SASمورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت و میانگینها بهوسیله آزمون دانکن مورد مقایسه قرار گرفتند. نتایج نشان داد که بالاترین درصد زندهمانی در گونههای مرتعی مربوط به گونهC. olivieri با حدود 90 درصد و کمترین آن مربوط به گونه C.ciliaris با حدود 60 درصد اختصاص داشت. در میان گونههای درختی و درختچهای camaldulensis E. با 80 درصد بیشترین درصد بقاء و پس از آن P. juliflora با 65 درصد و victoriae A. با حدود 50 درصد کمترین مقدار را داشت. در فواصل ردیفهای 4 متریcamaldulensis E. عملکرد علوفه کلیه گونههای مرتعی کاهش یافت. از نظر رشد ارتفاعی گونۀ E. camaldulensisبا حدود 5/3 متر نسبت به دو گونۀ دیگر برتری داشت. بالاترین میانگین علوفه خشک در گونههای مرتعی مربوط به گونه divisum P. با 1437 کیلوگرم در هکتار و پس از آن بهترتیب antidotale P. با 1035 کیلوگرم در هکتار، olivieri C. با 380 کیلوگرم در هکتار و C. ciliaris با 235 کیلوگرم در هکتار بود. بنابراین با تعیین فاصله مناسب کشت درختان علاوه بر افزایش تنوع گونهای که از ملزومات پایداری در بومنظامهاست، میتوان تداوم، پایداری و افزایش تولید و بهرهبرداری علوفه را در این عرصهها موجب شد.