عباس درینی؛ محمد جعفری؛ علی طویلی؛ حسین ارزانی؛ سیداکبر جوادی
دوره 30، شماره 2 ، شهریور 1402، ، صفحه 318-334
چکیده
سابقه و هدف اگرچه بیوچارهای انسانساز تأثیرات مثبتی بر ویژگیهای خاک و عملکرد گیاهان دارند، اما تهیه و استفاده از آنها مخصوصاً در مقیاس وسیع هزینه بالایی را به دنبال دارد. از طرفی بیوچار معدنی به عنوان یک روش جایگزین میتواند مد نظر قرار بگیرد، اما اطلاعاتی از تأثیر این نوع بیوچار و روش استفاده آن بر ویژگیهای خاک و عملکرد گیاهان ...
بیشتر
سابقه و هدف اگرچه بیوچارهای انسانساز تأثیرات مثبتی بر ویژگیهای خاک و عملکرد گیاهان دارند، اما تهیه و استفاده از آنها مخصوصاً در مقیاس وسیع هزینه بالایی را به دنبال دارد. از طرفی بیوچار معدنی به عنوان یک روش جایگزین میتواند مد نظر قرار بگیرد، اما اطلاعاتی از تأثیر این نوع بیوچار و روش استفاده آن بر ویژگیهای خاک و عملکرد گیاهان وجود ندارد. مواد و روشها تأثیر سطوح 0 (شاهد)، 5، 12 و 25 درصد بیوچار معدنی (تهیهشده از معدن شهرستان کوهبنان- استان کرمان) به سه شکل استفاده (شامل مخلوط با خاک سطحی، مخلوط با خاک عمقی کف و مخلوط با کل حجم خاک) بر عملکرد رویشی بوته قلم (Fortuynia bungei)، درختچه اسکنبیل (Calligonum comosum) و درخت کُنار (Ziziphus spina-christi) طی 4 ماه به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی در نهالستان مورد ارزیابی قرار گرفت. عملیات کشت در دو مرحله شامل بخش جوانه زنی (بدون بیوچار) و بخش مطالعه اثرات تیمارها بر ویژگیهای رویشی گونه بود. بذور هر گیاه، در گلدانهای حاوی 100 گرم ماسه بادی کشت شد. پس از رویش نهالها و سه تا پنج برگی شدن آنها، در هر گلدان یک نهال انتخاب و به گلدانهای بزرگتر حاوی بیوچار با مقادیر ذکرشده منتقل شدند. مقدار آب مورد نیاز بر مبنای اندازهگیری ظرفیت زراعی خاک موردنظر تعیین گردید. خصوصیات نهالها به صورت بازههای زمانی 20 روزه طی مدت چهار ماه انجام و در انتهای دوره آزمایش، میزان تولید هر گیاه کشت شده در گلدانها، اندازهگیری و ثبت شد. همچنین در انتهای دوره آزمایش برخی از خصوصیات خاک شامل کربن آلی، نیتروژن کل، فسفر قابلجذب، پتاسیم قابلجذب، اسیدیته و هدایت الکتریکی خاک اندازهگیری شد. نتایجکاربرد سطح مختلف و نحوه استفاده بیوچار بر ویژگیهای مورد ارزیابی نشان داد که بیشترین تأثیر قابل محسوس متأثر از سطح بیوچار بوده است. به عبارتی اگرچه نحوه استفاده بیوچار و یا گونه کشت شده نتایج مختلفی را نشان داد، اما میزان بیوچار مورد استفاده بیشترین تأثیر را بر خصوصیات مورد ارزیابی داشت. یافتهها مبین تأثیر سطوح بالاتر بیوچار و نیز مخلوط بیوچار با کل حجم خاک بر عملکرد گونههای گیاهی بود (Sig.<0.005). همچنین عملکرد گونهها نسبت به یکدیگر متفاوت بود، به طوری که گونه اسکنبیل بیشترین (65 سانتیمتر) و گونه قلم کمترین (19 سانتیمتر) ارتفاع رشد را داشت. نحوه استفاده بیوچار نیز تأثیر معنیداری بر زیستتوده گیاهان داشت به طوری که بیشترین تولید گونهها نیز مربوط به بوته قلم (2/9 گرم) تحت تأثیر استفاده 25 درصد بیوچار به شکل مخلوط با کل پروفیل خاک بوده است. سطوح بیوچار و یا گونه گیاهی به تنهایی برخی خصوصیات خاک را تحت تأثیر قراردادند، اما تأثیر ترکیبی گونه و سطح بیوچار مورد استفاده بر خصوصیات خاک محسوس نبود. با کاربرد 25 درصد بیوچار، مقادیر نیتروژن (از 14/0 به 25/0 درصد)، ماده آلی (88/0 به 1/4 درصد) و هدایت الکتریکی (76/0 به 33/1 دسیزیمنس برمتر) بیشترین تغییرات را نشان دادند (Sig.<0.001). نتیجهگیری با افزایش سطح بیوچار، بهبود خصوصیات خاک و عملکرد گیاهان مشاهده شد. از سویی عملکرد گیاهان بسته به گونه تحت بیوچار متفاوت بود. روش کاربرد بیوچار نیز به شکل محسوسی عملکرد گیاهان کشت شده را دستخوش تغییر نمود به طوری که با در نظر گرفتن بحث اقتصادی استفاده از بیوچار، مخلوط آن با کل پروفیل خاک نسبت به روش مخلوط بیوچار با خاک سطحی یا عمقی، تولید بالاتر را به همراه داشت. با این حال مطالعات بیشتری در خصوص تأثیر بیوچار بر ویژگیهای خاک و عملکرد گیاهان لازم است.
امیر مسعود پویافر؛ حسین ارزانی؛ سیداکبر جوادی؛ اصغر طهماسبی
دوره 29، شماره 2 ، مرداد 1401، ، صفحه 176-185
چکیده
این تحقیق با هدف شناسایی شاخصهای اقتصادی، اجتماعی و اکولوژیکی مؤثر بر مدل زنبورداری در مراتع، در منطقه سرایان استان خراسان جنوبی انجام شد. این تحقیق از لحاظ هدف کاربردی، از نظر روش توصیفی – تحلیلی و از لحاظ جمعآوری دادهها نیز دارای ماهیت کمی است. جامعه آماری تحقیق شامل کلیه مرتعداران منطقه سرایان بوده که با ...
بیشتر
این تحقیق با هدف شناسایی شاخصهای اقتصادی، اجتماعی و اکولوژیکی مؤثر بر مدل زنبورداری در مراتع، در منطقه سرایان استان خراسان جنوبی انجام شد. این تحقیق از لحاظ هدف کاربردی، از نظر روش توصیفی – تحلیلی و از لحاظ جمعآوری دادهها نیز دارای ماهیت کمی است. جامعه آماری تحقیق شامل کلیه مرتعداران منطقه سرایان بوده که با استفاده از جدول کرجسی و مورگان، تعداد 180 مرتعدار به روش نمونهگیری تصادفی انتخاب شد. ابزار گردآوری دادهها و اطلاعات مورد نظر، پرسشنامه محققساخته بود که با هدف بررسی میزان تمایل مرتعداران به زنبورداری در مرتع و تعیین شاخصهای اصلی عدم استقبال آنان از این نوع معیشت طراحی شده و با استفاده از روش مصاحبه نیمه ساختار یافته، تکمیل و با نرمافزار SPSS مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفت. پایایی پرسشنامه با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ 86/0 بهدست آمد. نتایج نشان داد در 7/61 درصد از مرتعداران، میزان تمایل به زنبورداری، زیاد و خیلی زیاد گزارش شده است. بهطوریکه بین سن (در سطح 99 درصد)، سطح تحصیلات (در سطح 99 درصد) و درصد وابستگی به مرتع (در سطح 95 درصد) با تمایل به زنبورداری در مرتع همبستگی معنیداری وجود دارد. هر چند این همبستگی در مورد سن و درصد وابستگی به مرتع به صورت منفی بوده است. نتایج رتبهبندی شاخصهای مهم عدم استقبال مرتعداران از زنبورداری نیز نشان داد که شاخصهای دانش، آگاهی و مهارت ناکافی، امنیت کندوها در مرتع، روحیه کم خطرپذیری و مالکیت مرتع مهمترین شاخصهای اجتماعی، هزینه تأمین نهاده، انتقال و نگهداری کندوها در مرتع مهمترین شاخص اقتصادی و شاخصهای کوتاهی دوره گلدهی گیاهان مرتعی، پوشش گیاهی ضعیف، فقدان منابع آب کافی و خطرات محیطی (خشکسالی، طوفان، آفات و بیماریها) مهمترین شاخصهای اکولوژیکی از دیدگاه مرتعداران بودند.
نعمت اله مددی زاده؛ حسین ارزانی؛ سیداکبر جوادی؛ سیدحمید موحد محمدی؛ محمدحسین رزاقی
دوره 28، شماره 2 ، شهریور 1400، ، صفحه 195-207
چکیده
در عصر کنونی مشارکت، حاکمیت عقل جمعی و دخالت همه اقشار ذینفع در تصمیمگیریهای اصلی پذیرفته شدهاست. هدفمند کردن و سوق دادن مشارکت در جهت حفظ و احیاء منابعطبیعی، توسعه پایدار را بدنبال خواهد داشت. مفاهیم مشارکت و عوامل مؤثر بر آن، نیازمند تشریح و بررسی میباشد. هدف بررسی عوامل مؤثر بر مشارکت جوامعمحلی ...
بیشتر
در عصر کنونی مشارکت، حاکمیت عقل جمعی و دخالت همه اقشار ذینفع در تصمیمگیریهای اصلی پذیرفته شدهاست. هدفمند کردن و سوق دادن مشارکت در جهت حفظ و احیاء منابعطبیعی، توسعه پایدار را بدنبال خواهد داشت. مفاهیم مشارکت و عوامل مؤثر بر آن، نیازمند تشریح و بررسی میباشد. هدف بررسی عوامل مؤثر بر مشارکت جوامعمحلی در مدیریت منابعطبیعی از دیدگاه کارشناسان در منطقه ریگان، کرمان است. تحقیق از نوع توصیفی تحلیلی بوده و از فن پیمایش استفاده شدهاست. اطلاعات لازم از تکمیل 40 پرسشنامه از تمامی کارشناسان منابعطبیعی استان و پروژه (RFLDL) به صورت سرشماری جمعآوری شده است. ابزار تحقیق پرسشنامه و روایی آن را متخصصان مورد تأیید قرار دادهاند. با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ مقدار ضریب پایایی برای گویههای پرسشنامه برابر با 84/0 تعیین شده است. پایایی گویههای تحقیق با آماره آلفای کرونباخ سنجیده شده است که نتایج آن (ضریب 84/0) حکایت از قابلیت اعتماد بالای گویهها برای سنجش متغیرها دارد. در بخش تجزیهوتحلیل پس از اولویتبندی گویهها، عوامل (اجتماعی، اقتصادی، ترویجی و آموزشی و مدیریتی) مؤثر بر مشارکت بهرهبرداران در مدیریت مراتع از دیدگاه کارشناسان بررسی و برای تعیین سهم عوامل بر روی مشارکت بهرهبرداران از آزمون رگرسیون چندگانه توأم استفاده شدهاست. نتایج نشان داد عوامل اجتماعی به مراتب سهم بیشتری در مقایسه با سایر متغیرها در پیشگویی متغیر وابسته داشته است. براساس نتایج حاصل اهمیت دادن به عوامل اجتماعی میتواند نقش بسزایی در جلب مشارکت مرتعداران در مدیریت مرتع را به دنبال داشته باشد.
اسحاق امیدوار؛ حسین ارزانی؛ سعید محتشم نیا؛ سیداکبر جوادی؛ محمد جعفری
دوره 28، شماره 1 ، فروردین 1400، ، صفحه 1-10
چکیده
بدون توجه به تولید گیاهان یک مرتع، برنامهریزی و مدیریت دام و مرتع مقدور نمیباشد. توجه به تولیدات علوفه مرتعی، اساساً برای مدیریت کارآمد و مؤثر مراتع ضروریست. این مهم با تعیین رابطه بین میزان تولید علوفه گیاهان و متغیرهای اقلیمی مؤثر بر آنها، در عرصه تعیین میگردد. به همین منظور، مقادیر تولید علوفه سالانه گونههای ...
بیشتر
بدون توجه به تولید گیاهان یک مرتع، برنامهریزی و مدیریت دام و مرتع مقدور نمیباشد. توجه به تولیدات علوفه مرتعی، اساساً برای مدیریت کارآمد و مؤثر مراتع ضروریست. این مهم با تعیین رابطه بین میزان تولید علوفه گیاهان و متغیرهای اقلیمی مؤثر بر آنها، در عرصه تعیین میگردد. به همین منظور، مقادیر تولید علوفه سالانه گونههای شاخص مرتعی، در سایت امیدآباد شرقی، طی سالهای 1386- 1377 به مدت 10 سال در طرح ملی ارزیابی مراتع مناطق مختلف آب و هوایی و اندازهگیری دوباره آنها طی سالهای 1395-1396 به مدت 2 سال و درمجموع به مدت 12 سال، به روش قطع و توزین در داخل 60 پلات تصادفی دو مترمربعی در طول چهار ترانسکت 300 متری اندازهگیری شد. مقدار بارندگی و دمای ماهانه در این فاصله زمانی نیز با استفاده از دادههای ایستگاه هواشناسی آباده در کل ماهها بهطور جداگانه در هر سال محاسبه گردید. مقدار تولید علوفه خشک سالانه هر گونه بهعنوان متغیر وابسته و مقدار بارندگی و دمای محاسبه شده بهعنوان متغیرهای مستقل منظور و روابط بین آنها با استفاده از برنامه رگرسیون چند متغیره خطی در نرمافزار SPSS بررسی شد. نتایج نشان داد که بارندگی و دمای فصل زمستان و پاییز بر تولید گونه تأثیر معنیدار گذاشته است و بارندگیهای بهاره و همچنین دمای فصل رویش یعنی فروردین و اردیبهشت، به تنهایی بر تولید علوفه گونهها تأثیر نداشته است. بر اساس نتایج پژوهش، با در اختیار داشتن دادههای بارندگی و دما، تولید علوفه سالانه تفکیک شده گونههای مورد بررسی و تولید سالانه سالهای آینده با دقت بالا قابل برآورد میباشند.
فرهاد سرداری؛ حسین ارزانی؛ سیداکبر جوادی
دوره 26، شماره 4 ، دی 1398، ، صفحه 1042-1054
چکیده
قابلیت استفاده از سرزمین برای یک نوع بهرهبرداری مرتعی با درنظر گرفتن استفاده پایدار از اراضی را، شایستگی مرتع مینامند که امروزه بهعنوان یک اولویت در علم مدیریت مرتع مطرح است. از اینرو هدف از تحقیق حاضر، تعیین شایستگی مراتع قشلاقی سرایان در خراسان جنوبی برای چرای گوسفند با استفاده از روش تلفیقی محدودیت شرایط FAO (1990) میباشد. ...
بیشتر
قابلیت استفاده از سرزمین برای یک نوع بهرهبرداری مرتعی با درنظر گرفتن استفاده پایدار از اراضی را، شایستگی مرتع مینامند که امروزه بهعنوان یک اولویت در علم مدیریت مرتع مطرح است. از اینرو هدف از تحقیق حاضر، تعیین شایستگی مراتع قشلاقی سرایان در خراسان جنوبی برای چرای گوسفند با استفاده از روش تلفیقی محدودیت شرایط FAO (1990) میباشد. برای انجام تحقیق ابتدا نقشه تیپهای گیاهی منطقه مشخص و در هر تیپ گیاهی، وضعیت و گرایش مرتع و مقدار تولید گونههای گیاهی با روش قطع و توزین تعیین گردید و نقشه شایستگی تولید بدست آمد. سپس با استفاده از روش EPM، نقشه حساسیت خاک به فرسایش تهیه گردید. همچنین برای مطالعه شایستگی آب حوزه، منابع آب شرب دام منطقه مشخص و نمونهبرداری از آب هر منبع صورت گرفت، کمیت آب تعیین گردید و نمونههای آب به آزمایشگاه منتقل و برای هر نمونه پارامترهای TDS، ECو Mg+2 اندازهگیری شد و با تلفیق لایههای کمیت، کیفیت و نقاط همفاصله از منابع آب، نقشه شایستگی منابع آب تنظیم گردید. در نهایت با رویهمگذاری نقشههای شایستگی تولید، حساسیت خاک به فرسایش و آب، مدل نهایی طبقهبندی شایستگی مراتع منطقه تهیه گردید. نتایج نشان داد که کلاس یک شایستگی (S1) در منطقه وجود نداشته و طبقات شایستگی S2، S3 و N (فاقد شایستگی چرا) بهترتیب 1/12، 7/50 و 37 درصد از مراتع منطقه را شامل می شوند. بر اساس نتایج تحقیق، چرای مفرط و زودرس، وجود سازند حساس به فرسایش، شیب، پایین بودن حد بهرهبرداری مجاز و علوفه قابل برداشت، وضعیت ضعیف و گرایش منفی مرتع، کمیت و پراکنش نامناسب منابع آب شرب دام، از مهمترین عوامل محدود کننده چرای دام در این منطقه محسوب میگردند. بطور کلی با توجه به نتایج به دست آمده با استفاده از مدل شایستگی چرای دام در منطقه مورد مطالعه، پیشنهاد میگردد بکارگیری این مدل مبنای تهیه طرح های مرتعداری با تاکید بر رفع عوامل محدود کننده تا حد امکان برای ارتقای وضعیت مرتع و درآمد مرتعداران قرار گیرد.
فاطمه عالیشاه ارات بنی؛ حسین ارزانی؛ سیداکبر جوادی؛ مهدی فرح پور
دوره 26، شماره 2 ، تیر 1398، ، صفحه 379-387
چکیده
با توجه به اهمیت مراتع در تعلیف دام و حفظ اکوسیستم طبیعی، بررسی عوامل مؤثر در حفظ و توسعهٔ مراتع در راستای دستیابی به اهداف توسعهٔ پایدار بسیار حائز اهمیت خواهد بود. از اینرو مشارکت بهرهبرداران در طرحهای اصلاحی و احیایی مراتع به عنوان رویکرد جدید در مدیریت منابع طبیعی امری ضروری است. بر این اساس هدف از مطالعه حاضر، بررسی عوامل ...
بیشتر
با توجه به اهمیت مراتع در تعلیف دام و حفظ اکوسیستم طبیعی، بررسی عوامل مؤثر در حفظ و توسعهٔ مراتع در راستای دستیابی به اهداف توسعهٔ پایدار بسیار حائز اهمیت خواهد بود. از اینرو مشارکت بهرهبرداران در طرحهای اصلاحی و احیایی مراتع به عنوان رویکرد جدید در مدیریت منابع طبیعی امری ضروری است. بر این اساس هدف از مطالعه حاضر، بررسی عوامل مؤثر بر مشارکت بهرهبرداران در اجرای طرحهای مرتعداری در مراتع حوزه آبخیز سوادکوه بود. با استفاده از رابطه کوکران و روش نمونهگیری تصادفی، 111 بهرهبردار به عنوان نمونه انتخاب شدند و عوامل اقتصادی و اجتماعی مؤثر بر مشارکت بهرهبرداران مانند سن، سطح تحصیلات، تعداد افراد شاغل به دامداری، میزان آگاهی از طرحهای مرتعداری، تعداد دام و سطح درآمد بررسی شد. نتایج برآورد الگوی رگرسیونی لوجیت و آزمون همبستگی کای اسکوئر نشان داد که متغییر سن اثر منفی و معنیداری بر مشارکت در اجرای طرحهای مرتعداری داشته است و همچنین بیشترین اثر نهایی نیز مربوط به متغییر سن بوده است که به نظر میرسد علیرغم سابقه و تجربه بالای آنها، ضعف توانایی جسمی و همچنین نوع تفکرشان بر میزان مشارکت کمتر آنها مؤثر بوده است. همچنین بیشترین کشش مربوط به متغییر سطح درآمد بوده است، به طوری که با افزایش یک درصدی در سطح درآمد بهرهبرداران، احتمال افزایش مشارکت در اجرای طرحهای مرتعداری 612/5 درصد افزایش خواهد یافت و با افزایش درآمد، احتمال مشارکت بهرهبرداران 325/0 واحد افزایش خواهد داشت.
علی فرازمند؛ حسین ارزانی؛ سیداکبر جوادی؛ عباسعلی سندگل
دوره 26، شماره 1 ، خرداد 1398، ، صفحه 187-200
چکیده
بیش از 50 درصد سطح کشور را مراتع تشکیل میدهند و استفاده اصلی از مراتع چرای دام میباشد، ولی با توجه به افزایش شدید جمعیت شهرها و زندگی پرفشار شهرنشینی لزوم توجه به ارزشهای تفرجگاهی در محدوده شهرها بیش از پیش حس میشود و مسئله استفاده از ارزشهای مراتع در قرن حاضر جایگاه ویژهای یافته و در آینده این توجهات تشدید ...
بیشتر
بیش از 50 درصد سطح کشور را مراتع تشکیل میدهند و استفاده اصلی از مراتع چرای دام میباشد، ولی با توجه به افزایش شدید جمعیت شهرها و زندگی پرفشار شهرنشینی لزوم توجه به ارزشهای تفرجگاهی در محدوده شهرها بیش از پیش حس میشود و مسئله استفاده از ارزشهای مراتع در قرن حاضر جایگاه ویژهای یافته و در آینده این توجهات تشدید میگردد؛ بنابراین در محدوده شهرها مرتعداری نه فقط به لحاظ علوفه دام، بلکه از جنبههای تفرجگاهی نیز باید مورد توجه قرار گیرد. مراتع منطقه جلیزجند به مساحت 44/16210 هکتار در شمال شهرستان فیروزکوه استان تهران واقع شده است که بر مبنای اقلیمنمای دومارتن دارای اقلیم نیمهخشک سرد میباشد. این تحقیق بر مبنای دستورالعمل فائو (1991) و با لحاظ تغییرات لازم منطقهای و بکارگیری سیستم اطلاعات جغرافیایی در مقیاس 1:20000 انجام شد. برای ترکیب نمرهدهی از روش عامل محدودکننده استفاده شد. ابتدا وضع موجود مراتع مطالعه شد، سپس عوامل مؤثر بر گردشگری شامل عوامل محیطی و اکولوژیکی (اقلیم، ارتفاع، شیب، جاذبههای منطقه، منابع آب، خاک) و عوامل زیرساختی (دسترسی به منطقه و فاصله تا مراکز خدماتی و رفاهی) مطالعه گردید، در نهایت شایستگی مراتع منطقه برای گردشگری و تفرج تعیین شد. نتایج نشان داد از نظر شایستگی گردشگری 1% منطقه در طبقه شایستگی خوب (S1)، 4/9% در طبقه شایستگی متوسط (S2)، 4/29% در طبقه شایستگی ضعیف (S3) و 2/60% در طبقه غیرشایسته (N) قرار داشت. همچنین نتایج نشان داد که درصد شیب، مقدار آب، فاصله از جاذبههای انسانساخت و ترکیبگیاهی عوامل محدود کننده برای گردشگری و همچنین فاکتورهای درجه حرارت، ارتفاع، فاصله تا شهرها و مراکز خدمات رفاهی و فاصله منابع آب از عوامل افزایش دهنده توان گردشگری در مراتع منطقه جلیزجند فیروزکوه بودند.
سیداکبر جوادی؛ سونیا خطیبی بانه؛ حسین ارزانی؛ کاظم ساعدی
دوره 22، شماره 4 ، اسفند 1394، ، صفحه 821-829
چکیده
قرق مراتع در واقع یکی از روشهای مدیریتی واحیای پوشش گیاهی در مرتعداری و آبخیزداری است. در این تحقیق از روش تجزیه و تحلیل عملکرد چشمانداز طبیعی (LFA) که توسطTongway و Hindly (2004) ارائه گردید، برای پی بردن به وضعیت شاخصهای عملکردی خاک در منطقهی قرقشده در مقایسه با مناطق قرق نشده استفاده گردید. سپس با استفاده از پلاتهای تصادفی بعنوان ...
بیشتر
قرق مراتع در واقع یکی از روشهای مدیریتی واحیای پوشش گیاهی در مرتعداری و آبخیزداری است. در این تحقیق از روش تجزیه و تحلیل عملکرد چشمانداز طبیعی (LFA) که توسطTongway و Hindly (2004) ارائه گردید، برای پی بردن به وضعیت شاخصهای عملکردی خاک در منطقهی قرقشده در مقایسه با مناطق قرق نشده استفاده گردید. سپس با استفاده از پلاتهای تصادفی بعنوان یک روش کنترلی، درصد پوشش گیاهی خالص، سنگ و سنگریزه و لاشبرگ اندازه گیری شد. بررسی نشان میدهد که منطقه قرق شده سارال (یک ایستگاه تحقیقاتی به مساحت ١٢٥ هکتار که در سال ١٣٥٦ تاسیس شد) از لحاظ شاخصهای عملکردی وضعیت بهتری نسبت به مناطق خارج قرق دارد، از جمله مهمترین فرایندی که باعث ایجاد این وضعیت شده است میتوان به عدم چرای دام برای مدت زمان طولانی اشاره نمود. دامنهی شمالی قرق پایدارترین (26/60) ودامنهی جنوبی خارج قرق ناپایدارترین (8/52) چشماندازها در منطقه بودهاند. نفوذپذیرترین منطقهی دامنهی جنوبی داخل قرق (7/58) است و از نظر چرخهی عناصر غذایی دامنهی شمالی قرق (63/45) بیشترین مقدار را به خود اختصاص داده است. دامنهی غربی خارج قرق معرف بیشترین طول بین قطعهای در کل چشمانداز و دامنهی شمالی قرق معرف بیشترین مساحت و تعداد قطعات اکولوژیکی بوده است، درنظرگرفتن این مساحت و تعداد قطعات به مدیر مرتع کمک مینماید تا اثر عوامل بیرونی و درونی بر مرتع را آسانتر تشخیص دهد. به طور کلی قرق بلندمدت در منطقه سارال به عنوان یکی از روشهای مناسب برای کاهش رواناب، فرسایش خاک و تولید رسوب عمل کرده است.
رضا سیاه منصور؛ مرتضی اکبرزاده؛ احسان زندی اصفهان؛ کریم خادمی؛ سیداکبر جوادی
دوره 22، شماره 3 ، آذر 1394، ، صفحه 417-425
چکیده
هدف از این تحقیق بررسی اثرات قرق بر پوشش سطحی، حفاظت و خصوصیات خاک در مراتع گردنه زاغه واقع در 35 کیلومتری شمال شرقی خرمآباد میباشد. به این منظور از کوادراتهای ثابت با ابعاد 50×60 سانتیمتر استفاده شد که به فاصله 5/1 متر از هم بر روی ترانسکتها بر روی زمین پیاده شدند و بر روی هر ترانسکت 10 کوادرات مستقر شد. تغییرات پوشش گیاهی در ...
بیشتر
هدف از این تحقیق بررسی اثرات قرق بر پوشش سطحی، حفاظت و خصوصیات خاک در مراتع گردنه زاغه واقع در 35 کیلومتری شمال شرقی خرمآباد میباشد. به این منظور از کوادراتهای ثابت با ابعاد 50×60 سانتیمتر استفاده شد که به فاصله 5/1 متر از هم بر روی ترانسکتها بر روی زمین پیاده شدند و بر روی هر ترانسکت 10 کوادرات مستقر شد. تغییرات پوشش گیاهی در داخل و خارج قرق در داخل آنها مورد بررسی قرار گرفت. همچنین تعداد پایههای دائم، سطح یقه گیاهان، درصد سنگ و سنگریزه، درصد لاشبرگ، درصد خاک لخت و درصد ترکیب گیاهی در طی دورهی آماربرداری ارزیابی شد. بهمنظور بررسی ویژگیهای خاک نیز با حفر پروفیلهای 40 سانتیمتری در هر دو منطقه داخل و خارج قرق، نمونههای خاک برداشت شده و مورد آزمایش قرار گرفت. نتایج نشان داد که مقادیر تولید در داخل قرق در سالهای اول و آخر آماربرداری بترتیب 1/36 و 2/67 گرم در مترمربع بود و در خارج قرق این مقادیر بترتیب 1/46 و 8/91 گرم در مترمربع اندازهگیری شد که مقدار تولید در این روند در داخل و بیرون قرق در سال آخر تقریباً دو برابر سال اول بود. تولید و تاج پوشش در خارج قرق نسبت به داخل قرق افزایش چشمگیری از خود نشان داد. میزان خاک لخت نیز در خارج قرق همواره از داخل قرق بیشتر بوده و در تیمار قرق در سالهای 77 و 83 حفاظت خاک به ترتیب 74 و 6/95 درصد است. همچنین در تیمار قرق نیز حفاظت خاک در سال 83 با تأثیر 7 سال قرق بطور معنیدار بیشتر است. پوشش سنگ و سنگریزه با مقادیر پوشش تاجی و لاشبرگ نسبت عکس داشته و هرگاه بارندگی خوب بوده است با افزایش پوشش زنده و لاشبرگ مقدار سنگ و سنگریزه کمتر برآورد شده است، و نکته قابل توجه این است که در سال آخر نسبت به سال پایه مقدار پوشش سنگ و سنگریزه در داخل قرق کمتر شده ولی در خارج قرق تا 2 برابر افزایش یافته است.
حسین ارزانی؛ اسماعیل صبری؛ جواد معتمدی (ترکان)؛ سیداکبر جوادی
دوره 22، شماره 1 ، خرداد 1394، ، صفحه 158-167
چکیده
چندین نژاد گوسفندی با جثههای متفاوت، از مراتع مناطق مختلف آب و هوایی استان آذربایجان غربی استفاده میکنند که به لحاظ تفاوت در ترکیب گیاهی و خصوصیات فیزیکی متفاوت مراتع مورد چرای دام که تفاوت در مقدار تحرک و جابجایی دامها را سبب خواهد شد، مقدار علوفه تامین کننده نیاز انرژی متابولیسمی روزانه آنها در زمانهای مختلف چرا، یکسان نخواهد ...
بیشتر
چندین نژاد گوسفندی با جثههای متفاوت، از مراتع مناطق مختلف آب و هوایی استان آذربایجان غربی استفاده میکنند که به لحاظ تفاوت در ترکیب گیاهی و خصوصیات فیزیکی متفاوت مراتع مورد چرای دام که تفاوت در مقدار تحرک و جابجایی دامها را سبب خواهد شد، مقدار علوفه تامین کننده نیاز انرژی متابولیسمی روزانه آنها در زمانهای مختلف چرا، یکسان نخواهد بود. بنابراین به منظور سازماندهی تغذیه دام در مرتع، تهیه نقشه نیاز روزانه دامهای چراکننده از مراتع منطقه ضرورت داشت. برای این منظور، ابتدا متوسط مقدار انرژی متابولیسمی در واحد وزن پوشش گیاهی مراتع مورد چرای دام در مراحل مختلف رشد در مراتع ییلاقی و قشلاقی مشخص و سپس با مد نظر قرار دادن نیاز روزانه هر یک از نژادهای گوسفندی به انرژی متابولیسمی در حالت نگهداری، مقدار علوفه مورد نیاز روزانه دام، تعیین و بر مبنای نتایج مذکور، نقشه نیاز روزانه دام در مراحل مختلف رشد، تهیه گردید. بر مبنای نتابج حاصل، مقدار علوفه تامین کننده نیاز روزانه نژادهای گوسفندی در مراتع مناطق مختلف آب و هوایی استان از 04/1 تا 31/2 کیلوگرم علوفه خشک در روز متغیر است که کمترین مقدار مربوط به علوفه تامین کننده نیاز روزانه گوسفند نژاد ماکویی (با میانگین وزن 36/45 کیلوگرم) در مراحل اولیه رشد مراتع ییلاقی مناطق شمالی استان و بیشترین مقدار متعلق به مقدار علوفه تامین کننده نیاز روزانه گوسفند نژاد قزل (با میانگین وزن 57/71 کیلوگرم) و گوسفند نژاد هرکی (با میانگین وزن 50/53 کیلوگرم) در مراحل پایانی رشد (مرحله بذردهی) مراتع قشلاقی جنوب استان میباشد
الهام فخیمی ابرقویی؛ سیداکبر جوادی
دوره 21، شماره 1 ، خرداد 1393، ، صفحه 109-118
چکیده
از دیدگاه بومشناختی مرتع، آگاهی از اثرات چرای دام بر ساخــتار و تغییرات پوشش گیاهی و خصوصیات خاک امری لازم و ضروریست. در این تحقیق اثر سه شدت مختلف چرای سبک در فاصله صفر تا 200 متر از آبشخور، چرای متوسط در فاصله 200 تا 800 متر و چرای سنگین در فاصله 800 تا 1200 متر بر شاخصهای پوشش گیاهی و خصوصیات خاک در منطقه ندوشن استان یزد مورد بررسی قرار ...
بیشتر
از دیدگاه بومشناختی مرتع، آگاهی از اثرات چرای دام بر ساخــتار و تغییرات پوشش گیاهی و خصوصیات خاک امری لازم و ضروریست. در این تحقیق اثر سه شدت مختلف چرای سبک در فاصله صفر تا 200 متر از آبشخور، چرای متوسط در فاصله 200 تا 800 متر و چرای سنگین در فاصله 800 تا 1200 متر بر شاخصهای پوشش گیاهی و خصوصیات خاک در منطقه ندوشن استان یزد مورد بررسی قرار گرفت. بدین منظور نمونهبرداری از پوشش گیاهی به صورت ثبت درصد تاج پوشش گونههای گیاهی و نمونههای خاک در عمق صفر تا 30 سانتیمتری در شدتهای مختلف چرایی انجام گردید. در این تحقیق از روش تجزیه و تحلیل واریانس یکطرفه و تجزیه و تحلیل تطبیقی متعارفی جهت بررسی تغییرات پوشش گیاهی در شدتهای مختلف چرایی استفاده شد. نتــــایج نشان داد که گونههایی مانند Astragalusachrochlarus، Salsolaarbusculata و Tragopogon sp.حضور بیشتری در شدت چرای سبک داشتند. گــــونههای Allysumminus، Artemisiasieberi، Poasinacia، Irissongarica، Lactucaglacifoliaو Stipabarbata حضور بیشتری در شدت چرای متوسط داشتند. گونههای Eryngium sp.، Cousiniadesertii، Bromus tectorumو Peganumharmala از مهمترین گونههای مکان با شدت چرای سنگین بهشمار میروند. مقادیر نیتروژن، فسفر قابل جذب، پتاسیم قابل جذب، مواد آلی، هدایت الکتریکی و اسیدیته گل اشــباع نیز اندازهگیری شدند. نتایج نشان داد، با افزایش شدت چرا از میزان نیتروژن و کربن آلی کاسته میشود ولی مقدار فسفر، پتاسیم، هدایت الکتریکی و اسیدیته گل اشباع خاک افزایش مییابد. با توجه به آسیب دیدن پوشش گیاهی و برخی خصوصیات خاک در اثر فشار چرای دام، بهرهبرداری از مرتع در حد چرای متوسط توصیه میگردد.
زینب نوری کیا؛ سیداکبر جوادی؛ اکبر فخیره؛ علی طویلی؛ محمد علی زارع چاهوکی؛ حمیدرضا عباسی
دوره 16، شماره 4 ، دی 1388، ، صفحه 574-585
چکیده
هـدف از این تحقیق مقایسه عناصر N, P, kدر خاک پای سه گونه مرتعی taui Agropyron ،Astragalus ammodendron و tomentellusBromus و خاک منطقه شاهد است. به نحویکه پس از شناسایی رویشگاههای این سه گونه در منطقه شازند اراک، در انتهای فصل رویش (تابستان 1386) نمونهبرداری در مناطق معرف هر رویشگاه به روش تصادفی سیستماتیک از خاک انجام شد. به طوریکه برای بررسی ...
بیشتر
هـدف از این تحقیق مقایسه عناصر N, P, kدر خاک پای سه گونه مرتعی taui Agropyron ،Astragalus ammodendron و tomentellusBromus و خاک منطقه شاهد است. به نحویکه پس از شناسایی رویشگاههای این سه گونه در منطقه شازند اراک، در انتهای فصل رویش (تابستان 1386) نمونهبرداری در مناطق معرف هر رویشگاه به روش تصادفی سیستماتیک از خاک انجام شد. به طوریکه برای بررسی ویژگیهای مورد مطالعه در هرگونه در امتداد 4 ترانسکت (2 ترانسکت به صورت موازی و 2 ترانسکت به صورت عمودی)، تعداد 10 پلات یک مترمربعی مستقر گردید. بنابراین در ابتدا و انتهای هر ترانسکت در داخل پلات اول و آخر نمونهبرداری خاک از پای گونهها از دو عمق 10-0 و 40-10 سانتیمتری خاک انجام شد. همچنین نمونهبرداری از مناطق شاهد (بدون گونه) برداشت و سپس خصوصیات نیتروژن، فسفر و پتاسیم خاک اندازهگیری شد. پس از بررسی دادهها، تجزیه و تحلیل آنها با استفاده از آزمونهای تجزیه واریانس و آزمونt مستقل انجـام شد. نتایج حکایت از این دارد که در خاک عمق اول گـونهAg.tauri مقدار نیتروژن، فسفر و پتاسیم بیشتر از دو گونه دیگر میباشد و اغلب موارد مقدار عناصر نیتروژن و پتاسیم در خاک زیر گونهها بیش از خاک منطقه شاهد است که نشاندهنده افزایش حاصلخیزی در خـاک زیر گونهها نسبت به مناطق شاهد میباشد که میتوان آن را ناشی از ریزش اندام هوایی این گیاهان و در نتیجه تشدید فعالیتهای بیولوژیک موجودات زنده دانست.