روناک شیرزادیان گیلان؛ یحیی پرویزی؛ ابراهیم پذیرا؛ فرهاد رجالی
دوره 28، شماره 2 ، شهریور 1400، ، صفحه 381-394
چکیده
آلودگی خاک توسط آلایندههای هیدروکربنی نفتی یکی از مهمترین مشکلات زیست محیطی در مناطق مختلف جهان است. در مناطق نفتخیز غرب کشور و در طی سالیان اخیر، استهلاک سامانه استخراج و بهرهبرداری از مخازن نفتی منجر به نشت یا نهشت آلایندههای نفتی در خاک و منابع زیستی منطقه شده است. هدف این پژوهش بررسی قابلیت کاربرد گیاهان مرتعی بومی ...
بیشتر
آلودگی خاک توسط آلایندههای هیدروکربنی نفتی یکی از مهمترین مشکلات زیست محیطی در مناطق مختلف جهان است. در مناطق نفتخیز غرب کشور و در طی سالیان اخیر، استهلاک سامانه استخراج و بهرهبرداری از مخازن نفتی منجر به نشت یا نهشت آلایندههای نفتی در خاک و منابع زیستی منطقه شده است. هدف این پژوهش بررسی قابلیت کاربرد گیاهان مرتعی بومی و افزودن باکتریها و مقدار کود مناسب در کاهش آلودگی هیدروکربنهای نفتی کل (TPHs) خاک بوده است. آزمایش گلدانی در قالب طرح فاکتوریل با طرح پایه کاملا تصادفی (CRD) با چهار تکرار انجام شد. تیمارهای گیاهی شامل سه گیاه بومی یا سازگار مرتعی یونجه وحشی، آگروپایرون و آتریپلکس و تیمارهای باکتری شامل گونههای باکتری Bacillus pumilus (B1)، Pseudomonas putida (B2) و استفاده توأم این دو باکتری با توصیه کودی متناسب با آزمون خاک بود. همچنین تیمار شاهد (بدون کشت گیاه، بدون تلقیح باکتری و بدون کوددهی) اعمال شد. نتایج نشان داد که یونجه وحشی با کاهش 16/55 درصدی TPHs خاک کارایی بهتری نسبت به سایر گیاهان داشت. تلقیح باکتری B1 در برهمکنش با دو گیاه یونجه وحشی و آگروپایرون، با تجزیه 19/56 درصد TPHs خاک موفقتر از باکتری B2 عمل کرد. اما در گیاه آتریپلکس در برهمکنش با باکتریB2 و با تجزیه 64/54 درصد TPHs خاک موفقتر از B1 بود. با توصیه کامل کودی، گیاهان یونجه وحشی و آتریپلکس با کاهش 56/68 درصدی TPHs خاک بیشترین کارایی را داشتند. در تیمار خاک بدون کشت گیاه، باکتری B2 همراه با توصیه کودی بهترین عملکرد را داشت. باکتری با بهبود فعالیتهای متابولیک و توسعه سیستم ریشه و در نهایت افزایش زیتوده گیاه منجر به بهبود کارایی گیاه پالایی میشود. نتایج نشان از اثر معنیدار برهمکنش بین باکتری و نوع گیاه در وزن خشک اندام هوایی گیاه در سطح 01/0 α= بود.
ندا ابراهیمی محمدآبادای؛ سیدحسن کابلی؛ فرهاد رجالی؛ علی اصغر ذوالفقاری
دوره 27، شماره 2 ، شهریور 1399، ، صفحه 347-356
چکیده
تاغ Haloxylon ammodendron از گونه های است که بصورت گسترده در احیای مناطق خشک مورد توجه است. با توجه به حساسیت مرحله جوانهزنی بذور و مشکلات مناطق بیابانی، استقرار و زندهمانی گیاه وابسته به عبور از مراحل ابتدایی رویش است. هدف پژوهش حاضر، ارزیابی نقش روشهای زیستی و مکانیکی پرایمینگ در بهبود خصوصیات رویشی نهال تاغ بود. کشت در دو بخش سینی ...
بیشتر
تاغ Haloxylon ammodendron از گونه های است که بصورت گسترده در احیای مناطق خشک مورد توجه است. با توجه به حساسیت مرحله جوانهزنی بذور و مشکلات مناطق بیابانی، استقرار و زندهمانی گیاه وابسته به عبور از مراحل ابتدایی رویش است. هدف پژوهش حاضر، ارزیابی نقش روشهای زیستی و مکانیکی پرایمینگ در بهبود خصوصیات رویشی نهال تاغ بود. کشت در دو بخش سینی نشا و پتریدیش درقالب طرح کامل تصادفی انجام شد. باکتریهای Pseudomonas fluorescens ،Azotobacter chroococcum، Bacillus megaterium، Azospirillum lipoferum و Flavobacterium F40. تیمارهای پرایمینگ زیستی آزمایش بودند. دستگاه اولتراسونیک با طول موج 24 kHz به مدت 5 دقیقه تیمار پرایمینگ مکانیکی را اعمال نمود. پرایمینگ زیستی و مکانیکی اختلاف معنیدار (01/0>p) در طول ریشهچه، نسبت طول ریشهچه به ساقهچه، رشد گیاهچهای، وزنتر ریشهچه وساقهچه و وزن خشک ساقهچه در آزمایش پتریدیش , و سینی نشاء داشتند. تیمار اولتراسونیک سبب افزایش (33%) وزنتر ریشهچه نسبت به شاهد در سینی نشا شد. تیمار Azotobacter ، سبب افزایش معنیدار طول ریشهچه (193%)، نسبت طول ریشهچه به ساقهچه (132%)، رشد گیاهچهای (108%)، وزنتر ریشهچه (232%) وزنتر (189%) و خشک (189%) ساقهچه تاغ نسبت به شاهد در پتریدیش شد. این باکتری طول ریشهچه (16%)، نسبت طول ریشهچه به ساقهچه (60%)، وزنتر (268%) و خشک (688%) برگ و سطح برگ (172%) را نسبت به شاهد در سینی نشا افزایش داد. Flavobacterium طول ساقهچه (40/21+) را نسبت به شاهد در سینی نشا افزایش داد. باکتری Azospirillum lipoferum وزنتر (65٪) و خشک (156٪) ساقهچه این گیاه را در سینی نشا با اختلاف معنیدار افزایش داد. باکتریهای Azotobacter chroococcum، Flavobacterium وAzospirillum lipoferum برای بهبود شرایط تولید نهال تاغ قابل توصیهاند.