جواد معتمدی (ترکان)؛ اسماعیل شیدای کرکج؛ یاسر قاسمی آریان
مقالات آماده انتشار، پذیرفته شده، انتشار آنلاین از تاریخ 28 فروردین 1402
چکیده
ارائه مدلهای مدیریتی عرصههای طبیعی، بهدلیل وسعت زیاد و عدم امکان دسترسی به تمام سطح، از اهمیت زیادی برخوردار است. در این راستا، مراتع کوهستانی امام کندی، بهمنظور ارائه مدل مکانی- اکولوژیکی، هدف پژوهش قرار گرفت. واحدهای همگن اکولوژیک، با تلفیق لایههای طبقات ارتفاعی، شیب، جهت جغرافیایی ...
بیشتر
ارائه مدلهای مدیریتی عرصههای طبیعی، بهدلیل وسعت زیاد و عدم امکان دسترسی به تمام سطح، از اهمیت زیادی برخوردار است. در این راستا، مراتع کوهستانی امام کندی، بهمنظور ارائه مدل مکانی- اکولوژیکی، هدف پژوهش قرار گرفت. واحدهای همگن اکولوژیک، با تلفیق لایههای طبقات ارتفاعی، شیب، جهت جغرافیایی و تیپهای گیاهی، تهیه شد. با توجه به خصوصیات اکولوژیکی و محیطی هر واحد همگن اکولوژیک و در نظر گرفتن ضوابط و معیارهای ارزیابی توان کاربری مرتع، نسبت به ارزیابی توان و تناسب استفاده از مراتع، اقدام گردید. با توجه به وضعیت و گرایش مرتع، روش مرتعداری و سیستمهای چرایی، برای هر یک از کلاسهای مرتعی، ارائه شد. بر اساس نتایج؛ 23 واحد همگن اکولوژیک، تشخیص داده شد که بخشهای زیادی از آن به اراضی مرتعی با کلاس یک تا سه اختصاص دارد. بر این اساس؛ در 9/26 درصد (4/248 هکتار) از مراتع که دارای وضعیت خوب و توان کلاس یک میباشند، روش مرتعداری تعادلی در نظر گرفته شد. در 4/37 درصد (4/346 هکتار) که دارای وضعیت متوسط و توان کلاس دو میباشند، روش مرتعداری طبیعی توصیه گردید. عملیات اصلاح مرتع یا مرتعداری مصنوعی، برای 7/35 درصد (9/329 هکتار) اراضی که دارای وضعیت ضعیف و توان کلاس سه میباشند، پیشنهاد گردید. بهمنظور جلوگیری از فرسایش و افزایش تولید علوفه، برای دیمزارهای رها شده نیز روش مرتعداری مصنوعی توصیه شد. نتایج بیانگر آن است که کاربرد مدل مکانی- اکولوژیکی و بهتبع آن شناسایی مناطق همگن اکولوژیک بهعنوان واحدهای مدیریتی و برنامهریزی در سطح کلان، بهعنوان روشی توانا و کمهزینه، علاوه بر ارزیابی توان مراتع، قادر است مدیریت مرتع را در پیشنهاد روش مرتعداری و سیستمهای چرایی و مکانیابی عملیات اصلاح مرتع، کمک نماید.
جواد معتمدی؛ اسماعیل شیدای کرکج؛ یاسر قاسمی آریان
دوره 30، شماره 1 ، فروردین 1402، ، صفحه 1-23
چکیده
ارائه مدلهای مدیریتی عرصههای طبیعی، بهدلیل وسعت زیاد و عدم امکان دسترسی به تمام سطح، از اهمیت زیادی برخوردار است. در این راستا، مراتع کوهستانی امام کندی، بهمنظور ارائه مدل مکانی- اکولوژیکی، هدف پژوهش قرار گرفت. واحدهای همگن اکولوژیک، با تلفیق لایههای طبقات ارتفاعی، شیب، جهت جغرافیایی ...
بیشتر
ارائه مدلهای مدیریتی عرصههای طبیعی، بهدلیل وسعت زیاد و عدم امکان دسترسی به تمام سطح، از اهمیت زیادی برخوردار است. در این راستا، مراتع کوهستانی امام کندی، بهمنظور ارائه مدل مکانی- اکولوژیکی، هدف پژوهش قرار گرفت. واحدهای همگن اکولوژیک، با تلفیق لایههای طبقات ارتفاعی، شیب، جهت جغرافیایی و تیپهای گیاهی تهیه شد. با توجه به خصوصیات اکولوژیکی و محیطی هر واحد همگن اکولوژیک و در نظر گرفتن ضوابط و معیارهای ارزیابی توان کاربری مرتع، نسبت به ارزیابی توان و تناسب استفاده از مراتع اقدام گردید. با توجه به وضعیت و گرایش مرتع، روش مرتعداری و سیستمهای چرایی برای هر یک از کلاسهای مرتعی ارائه شد. بر اساس نتایج، 23 واحد همگن اکولوژیک تشخیص داده شد که بخشهای زیادی از آن به اراضی مرتعی با کلاس یک تا سه اختصاص دارد. بر این اساس، در 9/26 درصد (4/248 هکتار) از مراتع که دارای وضعیت خوب و توان کلاس یک بودند، روش مرتعداری تعادلی در نظر گرفته شد. در 4/37 درصد (4/346 هکتار) که دارای وضعیت متوسط و توان کلاس دو بودند، روش مرتعداری طبیعی توصیه گردید. عملیات اصلاح مرتع یا مرتعداری مصنوعی، برای 7/35 درصد (9/329 هکتار) اراضی که دارای وضعیت ضعیف و توان کلاس سه بودند، پیشنهاد شد. بهمنظور جلوگیری از فرسایش و افزایش تولید علوفه، برای دیمزارهای رها شده نیز روش مرتعداری مصنوعی توصیه شد. نتایج بیانگر آن است که کاربرد مدل مکانی- اکولوژیکی و بهتبع آن شناسایی مناطق همگن اکولوژیک بهعنوان واحدهای مدیریتی و برنامهریزی در سطح کلان، بهعنوان روشی توانا و کمهزینه، علاوه بر ارزیابی توان مراتع، قادر است مدیریت مرتع را در پیشنهاد روش مرتعداری و سیستمهای چرایی و مکانیابی عملیات اصلاح مرتع، کمک کند.
بختیار فتاحی؛ سهیلا آقا بیگی امین؛ علیرضا ایلدرمی؛ مائده قربان پور دلیوند
دوره 26، شماره 2 ، تیر 1398، ، صفحه 302-312
چکیده
تغییر کاربری و رها شدن اراضی، چرای مفرط و ازدیاد و گسترش گونههای ناخواسته از مهمترین چالشهای مراتع کشور هستند. به همین منظور در این تحقیق تلاش شدهاست که با ارائه یک راهکار اصلاحی واحد با چالشهای مذکور مبارزه شود؛ بنابراین از گونه یونجه دیم چند ساله برای کشت در مراتع تخریب شده پوشیده از ورک یا اراضی رهاشده استفاده شد تا ضمن ...
بیشتر
تغییر کاربری و رها شدن اراضی، چرای مفرط و ازدیاد و گسترش گونههای ناخواسته از مهمترین چالشهای مراتع کشور هستند. به همین منظور در این تحقیق تلاش شدهاست که با ارائه یک راهکار اصلاحی واحد با چالشهای مذکور مبارزه شود؛ بنابراین از گونه یونجه دیم چند ساله برای کشت در مراتع تخریب شده پوشیده از ورک یا اراضی رهاشده استفاده شد تا ضمن احیا مراتع، موجبات ترسیب کربن هوا به مقدار چشمگیر در اکوسیستم احیاشده با این گونه را نیز فراهم کند؛ بنابراین سه مرتع: احیاشده با یونجه، چرای متوسط و تخریب شده در منطقه حفاظت شده لشگردر ملایر در نظر گرفته شد. در هر یک از این مراتع سایتهایی برای نمونهبرداری انتخاب شد. اندازه و تعداد پلاتها به ترتیب به روش سطح حداقل و روش آماری تعیین شدند. زیتوده هوایی، زیرزمینی و لاشبرگ هر پلات جمعآوری گردید. نمونه برداری از خاک در پلاتها نیز به صورت ترکیبی انجام شد و اندازه گیری کربن ترسیب شده نمونه ها در آزمایشگاه انجام شد. همچنین نمونه برداری خاک از دو لایه 30-15 و 15-0 سانتیمتر نیز تهیه شد و کربن آنها اندازه گیری شد. سه مرتع مورد نظر به روش آنالیز واریانس یکطرفه مقایسه شدند و نتایج نشان داد که میزان ترسیب کربن در اکوسیستم مرتع احیاشده با یونجه دیم چندساله (ton/ha 8/36) بعد از گذشت 4 سال حدود 25/1 برابر مرتع چرای متوسط (ton/ha 27/29) و 71/1 برابر مرتع تخریب شده (ton/ha 54/21) می باشد و این نتایج نشان میدهد که با احیا مراتع تخریب شده، هم اهداف حفاظت اراضی محقق می شود و هم توانایی اکوسیستم در ترسیب کربن افزایش خواهد یافت.
جواد معتمدی؛ سعیده توپچی زاده گان
دوره 22، شماره 4 ، اسفند 1394، ، صفحه 787-801
چکیده
الگوی نامناسب استفاده از سرزمین و تغییرات شدید در کاربری زمین، منجر به پیدایش بحرانهای زیست محیطی میگردد. در این تحقیق، استعداد مراتع هندوان خوی با مساحت 6786 هکتار برای چرای دام با استفاده از روش تجزیه و تحلیل سیستمی در محیط نرمافزار ArcGIS9.3 تهیه گردید. ابتدا از تلفیق نقشه واحدهای زیست محیطی با اطلاعات نقشههای زمین شناسی، خاکشناسی، ...
بیشتر
الگوی نامناسب استفاده از سرزمین و تغییرات شدید در کاربری زمین، منجر به پیدایش بحرانهای زیست محیطی میگردد. در این تحقیق، استعداد مراتع هندوان خوی با مساحت 6786 هکتار برای چرای دام با استفاده از روش تجزیه و تحلیل سیستمی در محیط نرمافزار ArcGIS9.3 تهیه گردید. ابتدا از تلفیق نقشه واحدهای زیست محیطی با اطلاعات نقشههای زمین شناسی، خاکشناسی، ژئومرفولوژی، همباران، همدما و منابع آب، خصوصیات هر یک از واحدهای همگن، استخراج گردید. نهایتا با توجه به خصوصیات اکولوژیکی و محیطی هر واحد همگن و در نظر گرفتن ضوابط و معیارهای ارزیابی تعیین استعداد و کاربری مرتع برای چرای دام در مناطق نیمه خشک، نسبت به ارزیابی استعداد اراضی و ارائه برنامه مکانی برای مدیریت مراتع منطقه اقدام گردید. بر اساس نتایج حاصله؛ 25 واحد زیست محیطی در مقیاس مطالعات اجرائی (1:25000) در منطقه تشخیص داده شد که بخشهای وسیعی از آن از نظر چرای دام استعداد کمی دارند. در این خصوص؛ 21/8 درصد از سرزمین، به لحاظ ساختار زمین شناسی و بالاخص بواسطه تندی شیب، اکوسیستم حفاظتی قلمداد و برای چرای حیات وحش پیشنهاد میشود. ضمن اینکه 47/9 درصد از اراضی مرتعی از نظر چرای دام، مستعد؛ 15/46 درصد نسبتا مستعد و 16/36 درصد استعداد کمی دارد. نتایج حاصل از این مطالعه به منظور مکانیابی برنامههای اصلاح مرتع و طبقهبندی مراتع از لحاظ روش مرتعداری، کاربرد دارد. بر این اساس؛ در 47/9 درصد (8/651 هکتار) از مراتع منطقه که از نظر خصوصیات فیزیکی مرتع، پوشش گیاهی، حفاظت خاک و فرسایش خاک، تناسب و استعداد خوبی برای چرای دام دارند، روش مرتعداری تعادلی و در 15/46 درصد (7/3177 هکتار) که استعداد کمتری دارند، روش مرتعداری طبیعی به منظور ارتقاء وضعیت مرتع توصیه میگردد. عملیات اصلاح، احیاء و توسعه مرتع یا مرتعداری مصنوعی، برای 37/44 درصد (3055 هکتار) اراضی که دارای وضعیت ضعیف و استعداد بسیار کمی برای چرای دام میباشند، پیشنهاد میگردد که به منظور اثر بخش بودن کاربرد روشهای مدیریتی ذکر شده، لازم است با در نظر گرفتن معیارها و شاخصهای موثر، شایستگی هر یک از طبقات مذکور برای چرای دامهای اهلی و حیات وحش، مشخص گردد.
اسماعیل شیدایکرکج؛ جواد معتمدی؛ کیوان کریمی زاده
دوره 19، شماره 1 ، خرداد 1391، ، صفحه 32-44
چکیده
تناسب استفاده از مرتع در حوزههای آبخیز بهمنظور استفاده بهینه از اراضی، از اهمیت خاصی برخوردار است که این امر با استفاده از روش تجزیه و تحلیل سیستمی انجام میشود. در این روش، توان اکولوژیکی سرزمین برای هر یک از کاربریهای مرسوم مشخص میشود. به همین منظور در حوزه آبخیز خانقاه سرخ، پس از شناسایی منابع اکولوژیکی، واحدهای همگن ...
بیشتر
تناسب استفاده از مرتع در حوزههای آبخیز بهمنظور استفاده بهینه از اراضی، از اهمیت خاصی برخوردار است که این امر با استفاده از روش تجزیه و تحلیل سیستمی انجام میشود. در این روش، توان اکولوژیکی سرزمین برای هر یک از کاربریهای مرسوم مشخص میشود. به همین منظور در حوزه آبخیز خانقاه سرخ، پس از شناسایی منابع اکولوژیکی، واحدهای همگن اکولوژیکی مشخص و توان کاربری مرتع در کل حوزه تعیین گردید. براساس نتایج بدستآمده؛ 18 واحد زیستمحیطی در مقیاس 1:25000 در منطقه تشخیص داده شد که بخشهای وسیعی از آن به اراضی مرتعی با کلاسهای 2 تا 3 اختصاص دارد. قابلیت و توان اکولوژیک بالفعل اراضی مورد مطالعه برای کاربری مرتع با کلاس1 کم میباشد. در این خصوص؛ 24 درصد از سرزمین، به لحاظ ساختار زمینشناسی و بهویژه به واسطه تندی شیب، اکوسیستم حفاظتی قلمداد و برای چرای حیات وحش پیشنهاد میشود. ضمن اینکه 8/3 درصد از اراضی مرتعی دارای توان کلاس 1؛ 11 درصد دارای توان کلاس 2 و 5/19 درصد دارای توان کلاس 3 میباشد. نتایج بدستآمده از این مطالعه بهمنظور مکانیابی برنامههای اصلاح مرتع و طبقهبندی مراتع از لحاظ روش مرتعداری، کاربرد دارد. بر این اساس در 8/3 درصد (76 هکتار) از مراتع منطقه که دارای توان کلاس 1 میباشند، روش مرتعداری تعادلی و در 6/54 درصد (1091 هکتار) که دارای توان کلاس 2 و 3 میباشند، روش مرتعداری طبیعی پیشنهاد میشود. بنابراین عملیات اصلاح مرتع یا مرتعداری مصنوعی، برای 7/41 درصد (833 هکتار) اراضی و بهمنظور تبدیل دیمزارهای کم بازده به مراتع دستکاشت، پیشنهاد میگردد
رضا باقری؛ صدیقه محمدی
دوره 17، شماره 4 ، دی 1389، ، صفحه 538-548
چکیده
آللوپاتی به اثر متقابل گیاهان توسط مواد شیمیایی پسدادهشدهی آنها بر روی یکدیگر گفته میشود. اثر آللوپاتی گیاهان بر یکدیگر یکی از دغدغههای مهم در اصلاح و احیای مراتع کشور بوده که در امر مرتعکاری کمتر مورد توجه قرار گرفته است. در این تحقیق اثر آللوپاتی Artemisia sieberi Besser. بر روی درصد سبزشدن و وزن گیاهچههای بذریAgropyron desertorum، ...
بیشتر
آللوپاتی به اثر متقابل گیاهان توسط مواد شیمیایی پسدادهشدهی آنها بر روی یکدیگر گفته میشود. اثر آللوپاتی گیاهان بر یکدیگر یکی از دغدغههای مهم در اصلاح و احیای مراتع کشور بوده که در امر مرتعکاری کمتر مورد توجه قرار گرفته است. در این تحقیق اثر آللوپاتی Artemisia sieberi Besser. بر روی درصد سبزشدن و وزن گیاهچههای بذریAgropyron desertorum، Agropyron elongatum وAtriplex canescens که در اصلاح و احیای مراتع ایران بسیار کاربرد دارند، مورد پژوهش قرار گرفت. برای این منظور پودر بافتهای ریشه، برگ و ساقه گیاه درمنه دشتی، که در اواخر آبانماه (زمان گلدهی) از رویشگاههای طبیعی جمعآوری شده بود، با نسبتهای 0 (شاهد)، 1/0 ، 1 و 10 درصد، در 4 تکرار، در ماسهی شسته جهت کشت گلدانی مخلوط شد و در قالب طرح کاملاً تصادفی در گلخانه اجرا شد. پس از کشت 25 عدد بذر سالم و دارای قوهنامیه گونههای مورد آزمایش در هر گلدان، سه متغیر درصد سبزشدن، وزن ریشه و وزن ساقه از گلدانها، در محیط نرمافزاری SPSS، ابتدا با آزمون تجزیه واریانس و در صورت معنیداری با آزمون مقایسه میانگینها به روش چند دامنه دانکن مورد بررسی قرار گرفت. طبق یافتههای این تحقیق، میزان کاهش فاکتور سبزشدن در مقایسه با تیمار کنترل در علفگندمی بیابانی از نسبتهای 1 و 10 درصد پودر برگ بهترتیب معادل 60 و 83 درصد، در علفگندمی بلند از نسبت 10 درصد پودر برگ معادل 2/84 درصد و در آتریپلکس از نسبت 1 و 10 درصد همه بافتهای گیاهی به میزان 3/83 و 9/88 درصد مشاهده شد. همچنین متغیر وزن ساقه گیاه علفگندمی بلند به نسبت 1 و 10 درصد بافت برگ درمنه دشتی واکنش منفی با روندی بهترتیب معادل 48 و 5/94 درصد و متغیر وزن ریشه آتریپلکس واکنش منفی به نسبت 1 و 10 درصد همه بافتهای درمنه دشتی با روندی بهترتیب معادل 2/82 و 1/88 درصد نشان دادند. بنابراین با توجه به یافتههای فوق تحت مطالعات آزمایشگاهی، احتمالاً احیای درمنهزارهای دشتی با این گونههای اصلاحی موفقیتآمیز نخواهد بود.