مسلم یزدانی؛ Hamid Azimzadeh؛ حمیدرضا کریم زاده؛ محسن سلیمانی
دوره 32، شماره 1 ، اردیبهشت 1404، ، صفحه 18-34
چکیده
سابقه و هدفتعیین مقدار عددی شدت فرسایش بادی و گردوغبار نیاز به اندازهگیری دقیق دارد. از سوی دیگر، تلههای رسوبگیر با ویژگیهای هندسی و ائرودینامیکی متفاوت، بازدهی گوناگونی در جمعآوری، نگهداشت و انتخابگری ذرات بادرفت دارد. ازاینرو، لازم است تا بازدهی تلهها تعیین و در سنجش مقدار فرسایش بادی مد نظر قرار گیرد. در این پژوهش بازدهی ...
بیشتر
سابقه و هدفتعیین مقدار عددی شدت فرسایش بادی و گردوغبار نیاز به اندازهگیری دقیق دارد. از سوی دیگر، تلههای رسوبگیر با ویژگیهای هندسی و ائرودینامیکی متفاوت، بازدهی گوناگونی در جمعآوری، نگهداشت و انتخابگری ذرات بادرفت دارد. ازاینرو، لازم است تا بازدهی تلهها تعیین و در سنجش مقدار فرسایش بادی مد نظر قرار گیرد. در این پژوهش بازدهی جمعآوری و نگهداشت دو نوع تله رسوبگیر فرسایش بادی Cox Sand Catcher (CSC) و Modified Wilson Cooke (MWAC) مقایسه شد. این دو تله، در مطالعات سنجش و پایش فرسایش بادی در دنیا و به تازگی در ایران استفاده شده است. مواد و روشهاآزمونها با استفاده از دو خاک کانون بحرانی فرسایش بادی کشور شامل گود گوار بافق و گاوخونی (سجزی) انجام شد. پایههای لازم برای استقرار تله و سینی خاک در تونل باد از نوع مکنده هوا، طراحی و ساخته شد. اندازهگیریها در محیط آزمایشگاهی با تونل باد در سرعتهای 1/6، 88/7، 35/9 و 62/10 متر بر ثانیه انجام و بازدهی جمعآوری، نگهداشت و انتخابگری ذرات برای دو تله اندازهگیری گردید. نتایج و بحثنتایج نشان داد بازدهی جمعآوری تله CSC در سرعتهای 1/6، 88/7، 35/9 و 62/10 متر بر ثانیه برای خاک سجزی با بافت لومی شنی به ترتیب برابر با (11/1 61/20)، (47/2 06/43)، (12/5 90/35) و (78/1 41/29) درصد و برای نمونه خاک بافق با بافت شنی به ترتیب برابر با (35/3 35/25)، (00/4 33/47)، (19/5 68/41) و (83/3 11/33) میباشد و در تله MWAC نیز به ترتیب برای سرعت باد 1/6، 88/7، 35/9 و 62/10 متر بر ثانیه برای خاک با بافت لومی شنی به ترتیب برابر با (02/4 75/29)، (18/7 95/31)، (21/5 57/57) و (82/5 84/62) درصد و برای خاک با بافت شنی نیز به ترتیب برابر (83/8 92/43)، (34/4 23/44) و (97/2 19/47) است. همچنین در مورد بازدهی نگهداشت در هر دو تله رسوبگیر برای هر دو نوع بافت خاک مورد بررسی، بیش از 95 درصد بود. تلهها بهطور عمده دارای انتخابگری کمتر در دو محدوده ذرات بسیار ریز (کمتر از ۱۰۰ میکرون) و بسیار درشت (بزرگتر از ۱ میلیمتر) هستند، اما تله CSC با توجه به طراحی خاص، ذرات شن را با انتخابگری بیشتر جمعآوری میکند. نتیجهگیریبهطورکلی با افزایش سرعت باد بازدهی جمعآوری تله MWAC برای هر دو نمونه خاک (شنی و لوم شنی) افزایش یافت ولی در تله CSC با افزایش تا سرعت حدود ۸ متر بر ثانیه و بعد کاهش برای هر دو بافت خاک همراه بود. دلیل این اختلاف، در ویژگیهای هندسی و شکل تله است. تلهها بهطور عمده دارای انتخابگری کمتر در دو محدوده ذرات بسیار ریز (کمتر از ۱۰۰ میکرون) و بسیار درشت (بزرگتر از ۱ میلیمتر) میباشد، اما تله CSC با توجه به طراحی خاص، ذرات شن را با انتخابگری بیشتر جمعآوری میکند. بدین لحاظ بازدهی جمعآوری، نگهداشت و انتخابگری ارتباط تنگاتنگی با توزیع دانهبندی خاک، سرعت باد و فرم هندسی و ائرودینامیک تله دارد.
زهرا عباس نسب؛ نوازاله مرادی؛ یحیی اسماعیل پور؛ حمید غلامی؛ مهدی بی نیاز
دوره 32، شماره 1 ، اردیبهشت 1404، ، صفحه 91-107
چکیده
سابقه و هدفاستفاده از افزودنیهای آلی و سازگار با محیطزیست، با اهداف حفاظت کمی و کیفی خاک و کنترل فرسایش بادی، راهکاری اقتصادی و کاربردی است. استفاده از نانوذرات، بهعنوان یک روش حفاظت خاک معرفی شدهاست. کیتوزان پلیمر طبیعی، غیر سمی، قابل تجزیه و سازگار با محیط است که میتواند در کاهش فرسایش بادی تأثیر داشتهباشد. کیتوزان و کامپوزیتهای ...
بیشتر
سابقه و هدفاستفاده از افزودنیهای آلی و سازگار با محیطزیست، با اهداف حفاظت کمی و کیفی خاک و کنترل فرسایش بادی، راهکاری اقتصادی و کاربردی است. استفاده از نانوذرات، بهعنوان یک روش حفاظت خاک معرفی شدهاست. کیتوزان پلیمر طبیعی، غیر سمی، قابل تجزیه و سازگار با محیط است که میتواند در کاهش فرسایش بادی تأثیر داشتهباشد. کیتوزان و کامپوزیتهای پلیمری آن توجه پژوهشگران بسیاری را بهخود جلب نمودهاست. در ایران روزانه حجم زیادی ضایعات کشاورزی تولید میشود. رهاسازی غیراصولی این مواد در محیط باعث هدررفتن این منابع و آلودگی محیطزیست میگردد. هدف این پژوهش، بررسی اثربخشی کاربرد 4 نوع بهساز زیستی شامل نانوبیوچار تولید شده از ساقههای درخت نخل، نانوبیوچار هسته خرما، کامپوزیت کیتوزان- نانوبیوچار ساقه و کامپوزیت کیتوزان- هسته خرما در سه سطح بر برخی از شاخصهای ارزیابی پایداری خاکدانه میباشد.مواد و روشهادر این پژوهش، ابتدا 4 نوع بهساز زیستی شامل نانوبیوچار حاصل از ساقههای درخت نخل، نانوبیوچار هسته خرما، کامپوزیت کیتوزان- نانوبیوچار ساقه و کامپوزیت کیتوزان- هسته خرما تولید شد. بهمنظور تولید بیوچار، بقایای زیستتوده نخل شامل بقایای ساقه درختان نخل و هسته خرما از روستاهای میناب جمعآوری و آسیاب شد. سپس درون کوره با دمای 300-350 درجه سانتیگراد به مدت سه ساعت و 30 دقیقه فرایند پیرولیز انجام شد. پس از تولید، بیوچار به وسیله آسیاب گلولهای- سیارهای، به نانوبیوچار تبدیل گردید. استخراج کیتوزان با استفاده از پوستههای میگو جمعآوریشده از محل پرورش میگو واقع در بندر تیاب شهرستان میناب انجام شد. در نهایت تولید کامپوزیت کیتوزان – نانوبیوچار با استفاده از محلول استیک اسید و NaOH طی مراحلی در آزمایشگاه دانشگاه هرمزگان تولید گردید. برای اعمال تیمار، هریک از بهسازها بهطور جداگانه به صورت فاکتوریل در سه سطح 2،1،0 درصد وزنی مواد بهساز در سه تکرار در قالب طرح کاملاً تصادفی با خاک با بافت شنی مخلوط شده و به گلدانهای پلاستیکی اضافه شد و بهمدت 90 روز در شرایط ظرفیت زراعی و 50 درصد آن در شرایط گلخانه نگهداری گردید. بعد از گذشت دوره زمانی بیان شده، پس از نمونهبرداری از خاک گلدان خصوصیات فیزیکی و شیمیایی خاک مورد نظر در آزمایشگاه آب و خاک دانشگاه هرمزگان اندازهگیری شد. در نهایت تجزیهوتحلیل آماری دادهها با نرمافزار R نسخه 3.2.2 انجام شد. بهمنظور مقایسه میانگین اثر بهسازها از آزمون توکی (HSD) در سطح احتمال 95 درصد و برای رسم نمودارها از نرمافزار Excel استفاده شد.نتایجخاک مورد استفاده در این پژوهش، براساس نتایج آزمون خاک، دارای درصد زیادی شن بوده و در طبقه بافت شنی قرار دارد. همچنین دارای pH نزدیک به خنثی و شوری 04/15 میباشد. در بررسی زیستتودههای مورد استفاده، هسته خرما دارای درصد بالاتری از کربن و مواد فرار و درصد کمتری از رطوبت و خاکستر است. نتایج حاصل از تجزیه واریانس دادهها نشان داد بهسازهای مورد مطالعه، تأثیر معنیداری در سطح احتمال 95 درصد، بر ویژگیهای مورد ارزیابی دارد و با توجه به مقدار، نوع و ویژگیهای ماده اولیه تولید شده از آن، اثرهای متفاوتی بر ویژگیهای خاک دارند. همه بهسازها در سطوح مختلف بهطور معنیداری باعث افزایش pH خاک، افزایش پایداری خاکدانه، افزایش میانگین وزنی قطر خاکدانه در حالت خشک و افزایش نسبت پراکنش رس و سیلت و سبب کاهش جرم مخصوص ظاهری و هدایت الکتریکی خاک شد. افزایش سطوح مصرفی در بهسازهای تولید شده از هسته خرما، باعث کاهش هدایت الکتریکی و جرم مخصوص ظاهری خاک و افزایش پایداری خاکدانه و میانگین وزنی قطر خاکدانه شد. افزایش سطوح مصرفی در بهسازهای تولید شده از ساقههای درخت نخل باعث کاهش پایداری خاکدانه و نیز افزایش میانگین وزنی قطر خاکدانه و جرم مخصوص ظاهری خاک شد. یافتههای این مطالعه نشان داد بهسازهای نانومقیاس و پلیمرهای آلی میتوانند باعث بهبود ویژگیهای خاک حساس به فرسایش شوند.نتیجهگیرینتایج این پژوهش نشان داد همه بهسازهای مورد مطالعه، باعث بهبود ویژگیهای خاک شد. بهبود خصوصیات فیزیکی و شیمیایی خاک و افزایش مقاومت آن در برابر عوامل فرساینده باد، امری ضروری و راهکاری مؤثر برای دستیابی به هدف توسعه پایدار است. لازم است اقدمات مدیریتی و فنی در راستای بهبود ویژگیهای مؤثر خاک برای کاهش فرسایش بادی انجام گردد تا ضمن اصلاح خاک، چالش اساسی گردوغبار نیز کنترل شود.
فرزاد حیدری مورچه خورتی؛ محمد خسروشاهی؛ راضیه صبوحی؛ مرتضی خداقلی؛ لیلا کاشی زنوزی
دوره 30، شماره 2 ، شهریور 1402، ، صفحه 196-213
چکیده
سابقه و هدف تحقیقبرای کنترل و کاهش فرسایش بادی تحقیقات زیادی با مواد مختلف انجام شدهاست. از آن جمله میتوان به بررسی عملکرد بیوپلیمر گوار بر کاهش تولید گرد و غبار با غلظتهای مختلف 5/0، 0/1 و 5/1 درصد اشاره نمود. نتایج آن نشان داد که افزودن بیوپلیمر سبب بهبود ظرفیت نگهداشت آب، افزایش مقاومت سطح و فشاری خاک و کاهش تولید گرد و غبار میگردد. ...
بیشتر
سابقه و هدف تحقیقبرای کنترل و کاهش فرسایش بادی تحقیقات زیادی با مواد مختلف انجام شدهاست. از آن جمله میتوان به بررسی عملکرد بیوپلیمر گوار بر کاهش تولید گرد و غبار با غلظتهای مختلف 5/0، 0/1 و 5/1 درصد اشاره نمود. نتایج آن نشان داد که افزودن بیوپلیمر سبب بهبود ظرفیت نگهداشت آب، افزایش مقاومت سطح و فشاری خاک و کاهش تولید گرد و غبار میگردد. در تحقیقی دیگر استفاده از بیوپلیمر آگارگام نشان داد که اثر قابل توجهی بر بهبود ویژگیهای مکانیکی خاک دارد. هدف از این بررسی تأثیر کاربرد پلیمرنوکلئوس (M19) در کنترل تپههای ماسهای میباشد. هدف از این تحقیق بررسی تأثیر کاربرد خاکپوش nucleos(M19) بر کاهش فرسایش بادی، کنترل تپههای ماسهای و گرد و غبار میباشد. مواد و روشهااین تحقیق در دشت سگزی که با توجه به نزدیکی آن به مناطق شهری، تأسیسات نظامی، حمل و نقل و نیز صنایع و کارگاههایی که در آن واقع شدهاند، از جنبه جلوگیری از فرسایش بادی و بیابانزدایی در اولویت مطالعاتی و اجرایی قرار دارد، اجرا شد. پس از انتخاب عرصه، ابتدا دو پلات 500 مترمربعی با شرایط یکسان (یک تپه فعال با عرصه اطراف آن که دارای پوشش گیاهی دست کاشت و طبیعی) انتخاب شد. به منظور تعیین اثر خاکپوش، محدوده هر پلات توسط پیکههای چوبی مشخص و علاوه بر آن اطراف تپههای ماسهای برای تعیین میزان جابجایی آنها پیکهکوبی و سپس پلات اندازهگیری با مالچ nucleos(M19) توسط دستگاه سمپاش پمپی مالچی شد. در ادامه تغییرات رطوبت خاک، اطلاعاتی شامل زندهمانی و میزان رشد نهال و توانایی خاکپوش در کنترل جابجایی تپهماسهای و میزان تنش فشاری طی ماههای مختلف اندازهگیری و در نهایت میزان اثربخشی خاکپوش با تیمار شاهد با استفاده از آزمون T-Test مقایسه شد. نتایجنتایج حاصل از بررسی تغییرات رطوبت و اثر خاکپوش بر آن نشان داد که بیشترین مقدار رطوبت منطقه بعد از بارش بوده و تفاوت مشخصی بین روند خشک شدن پلات شاهد و پلات مالچپاشی شده مشاهده نشد. همچنین مشخص گردید که این مالچ بر میزان رشد سالانه نهالها تأثیر مثبتی دارد. طی بازه زمانی تحقیق، تپه ماسهای شاهد حدود 75/0 تا 5/2 متر بسته به فصل و جهت باد جابجا شد، در صورتی که تپه ماسهای مالچپاشی شده کاملاً ثابت ماندهبود. از سویی دیگر با گذشت زمان، سطح عرصه مالچپاشی شده پوسته پوسته شد و علایم فرسودگی در آن مشاهده گردید. نتیجهگیریاولین نکته در استفاده از این پلیمر به عنوان خاکپوش، دو فاز شدن آن در بازه زمانی حمل و انبارداری تا زمان مالچپاشی میباشد. به نحوی که دو لایه بهطور واضح از هم قابل تشخیص میباشد. در نتیجه، در موقع آمادهسازی امولسیون نهایی، برای یکنواخت شدن پلیمر، همزدن آن امری ناگزیر است و میتواند از جمله خصوصیات منفی پلیمر مورد استفاده تلقی شود.این مالچ بر تغییرات رطوبت خاک تأثیر مثبت گذاشته و سبب افزایش نگهداشت رطوبت در خاک شدهاست. از سوی دیگر مقایسه رشد نهالهای موجود در عرصه مالچپاشی شده و شاهد نیز نشان دهنده تأثیر مثیت آن بر رشد نهالها میباشد.تنها نکته مثبت و مهم این خاکپوش، انعطافپذیری بالای آن پس از مالچپاشی میباشد. به نحوی که تردد با احتیاطبر روی آن امکانپذیر میباشد. در نهایت یک طی گذشت بازه زمانی یک ساله ابتدا ترکهای ریزی در سطح عرصه تحقیق مشاهده شد و به مرور بر تعداد و عمق ترکها افزوده شد و سپس این ترکها باعث پوسته پوسته شدن سطح عرصه مالچپاشی شده گردید. به دنبال این عارضه، ناپایداری و علایم فرسودگی در عرصه مالچپاشی شده، مشاهده شد. ولی هیچگونه جابجایی و تغییر مکانی در تپه مالچپاشی شده مشاهد نشد. باید توجه داشت که ممکن است با گذشت زمان و ایجاد تخریب بیشتر در سطح عرصه مالچپاشی شده و بهدنبال پوسته پوسته شدن بیشتر، سطح مالچپاشی شده بهطور کامل تخریب شده و فرسایش تپه نیز آغاز شود که با توجه به این موارد استفاده از نوع مالچ در این عرصه و عرصههای مشابه توصیه نمیشود.
مهین حنیفهپور؛ غلامرضا زهتابیان؛ حسن احمدی؛ علی اکبر نظری سامانی؛ حسن خسروی
دوره 29، شماره 2 ، مرداد 1401، ، صفحه 186-195
چکیده
فرسایش بادی و توفانهای گردوغبار یکی از بلایای طبیعی است که مناطق خشک و بیابانی ایران مرکزی به صورت روزافزون با آن مواجه است. همچنین مدیریت نادرست در عرصه منابع طبیعی نیز بر افزایش این پدیده تأثیر زیادی داشته است. یکی از اصول اولیه کنترل و مبارزه با فرسایش بادی، شناخت مناطق برداشت رسوبات است. هدف این پژوهش شناسایی مناطق ...
بیشتر
فرسایش بادی و توفانهای گردوغبار یکی از بلایای طبیعی است که مناطق خشک و بیابانی ایران مرکزی به صورت روزافزون با آن مواجه است. همچنین مدیریت نادرست در عرصه منابع طبیعی نیز بر افزایش این پدیده تأثیر زیادی داشته است. یکی از اصول اولیه کنترل و مبارزه با فرسایش بادی، شناخت مناطق برداشت رسوبات است. هدف این پژوهش شناسایی مناطق برداشت رسوبات بادی، در رخسارههای منطقه ملارد در غرب استان تهران است. براساس نقشههای توپوگرافی، تصاویر ماهوارهای، نقشه زمینشناسی و همچنین بازدیدهای میدانی نقشه رخساره ژئومورفولوژیکی منطقه تهیه گردید، سپس نمونهبرداری انجام شد و نهایتاً در محیط GIS مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفت. تفسیر دادههای بادسنجی با استفاده از بررسی گلباد و گلتوفان نشان داد که جهت باد غالب و فرساینده از سمت شمالغربی است. نتایج حاصل از گلماسه ایستگاههای منطقه مورد مطالعه نشاندهنده این است که تغییرپذیری جهت باد شامل کم تا زیاد است و ایستگاه قزوین (نزدیکترین ایستگاه به کانونهای بحرانی) دارای شدت تغییرپذیری زیاد و شامل بادهای چند جهته مرکب با زاویه تند بوده است. 83 نمونه از رخسارههای مختلف منطقه مورد مطالعه به روش ASTM (الک خشک) دانهبندی شده است. نتایج دانهبندی بیانگر محلی بودن منشأ برداشت است. نقشه اولویتبندی کانونهای بحرانی منطقه نشان داد که 4/16 درصد از مساحت منطقه جزء شدت کم، 4/3 درصد شدت متوسط و 3 درصد شدت زیاد را به خود اختصاص داده است. در نهایت مشخص شد که دق رسی شور و فاقد پوشش گیاهی یا با پوشش گیاهی اندک شورپسندها در دشتسر پوشیده، بیشترین درصد ذرات حساس به فرسایش بادی را دربر گرفته است.
راضیه صبوحی؛ فرزاد حیدری مورچهخورتی؛ مرتضی خداقلی؛ سمیه صالحپور
دوره 28، شماره 2 ، شهریور 1400، ، صفحه 280-295
چکیده
استفاده از پلیمرها برای کنترل فرسایش بادی در سالهای اخیر مورد توجه قرار گرفته است. اما قبل از توصیه آنها بهعنوان مالچ باید اثر آنها بر محیطزیست و کاهش فرسایش بادی بررسی شود. در این مقاله اثر پلیمر ایمنآسیا در تثبیت ماسههای روان و کاهش فرسایش بادی در دو بخش آزمایشگاهی و میدانی در منطقه جرقویه سفلی بررسی شد. بدینمنظور، ...
بیشتر
استفاده از پلیمرها برای کنترل فرسایش بادی در سالهای اخیر مورد توجه قرار گرفته است. اما قبل از توصیه آنها بهعنوان مالچ باید اثر آنها بر محیطزیست و کاهش فرسایش بادی بررسی شود. در این مقاله اثر پلیمر ایمنآسیا در تثبیت ماسههای روان و کاهش فرسایش بادی در دو بخش آزمایشگاهی و میدانی در منطقه جرقویه سفلی بررسی شد. بدینمنظور، ابتدا امولسیونی از پلیمر در آب با نسبت یک به سه (یک قسمت پلیمر در دو قسمت آب) تهیه و برای بررسی اثر آن بر کاهش فرسایش، حجمی از امولسیون که حاوی 80، 100 و 120 کیلوگرم پلیمر بود در کرتهای 25 مترمربعی با سه تکرار پاشیده شد. نتایج نشان داد که سرعت آستانه فرسایش بادی بعد از مالچپاشی، در تمام تیمارها از 5/3 به بیش از 11 متر بر ثانیه افزایش یافت. بررسی تأثیرات زیستمحیطی پلیمر نشان داد که غلظت مالچ بر جوانهزنی گیاهان بومی و نحوه زندگی حشرات و جوندگان منطقه تأثیری ندارد. تأثیر پلیمر بر خصوصیات فیزیکی و شیمیایی خاک شامل بررسی تغییرات میزان عناصر سمی و فلزات سنگین بر روی خاک عرصه قبل و بعد از مالچپاشی نیز مؤید عدم تأثیر منفی آن بر این خصوصیات میباشد. از لحاظ اقتصادی هزینه استفاده از این پلیمر برای هر هکتار بررسی شد. بر اساس ارزش خالص فعلی (NVP) این ماده و میزان بازده داخلی (IRR) آن، اقتصادی بودن استفاده از آن و سرمایهگذاری در راستای بهرهبرداری از این پلیمر بهعنوان مالچ، توجیهپذیر است. با توجه به عدم مشاهده اثرهای مخرب زیستمحیطی و توانایی کاهش فرسایش بادی و اقتصادی بودن نسبت به مالچ نفتی، استفاده از این پلیمر بهعنوان مالچ توصیه میگردد.
مرتضی ابطحی
دوره 26، شماره 3 ، مهر 1398، ، صفحه 517-530
چکیده
یکی از معضلات زیست محیطی در مناطق خشک و بیابانی کشور که بصورت فرا حوضهای عمل میکند، فرسایش بادی و تبعات ناشی از آن مانند توفانهای گرد وغبار و جابجایی توده های عظیم ماسه میباشد. به منظور مبارزه با فرسایش بادی روشهای مختلفی وجود دارد که پایدارترین آنها احیا بیولوژیک با بهرهگیری از گیاهان مقاوم به خشکی و شن دوست میباشد. استقرار ...
بیشتر
یکی از معضلات زیست محیطی در مناطق خشک و بیابانی کشور که بصورت فرا حوضهای عمل میکند، فرسایش بادی و تبعات ناشی از آن مانند توفانهای گرد وغبار و جابجایی توده های عظیم ماسه میباشد. به منظور مبارزه با فرسایش بادی روشهای مختلفی وجود دارد که پایدارترین آنها احیا بیولوژیک با بهرهگیری از گیاهان مقاوم به خشکی و شن دوست میباشد. استقرار اولیه این گیاهان، مستلزم به کارگیری مواد تثبیت کننده ماسه مانند مالچ ها می باشد. مالچ های استفاده شده در گذشته، محصول صنایع و پالایشگاههای نفتی بود. که علیرغم محاسنی چون مقاومت و انعطاف، تبعات زیست محیطی بسیاری را در پی داشت. لذا محققین و دانشمندان کشور بر آن شدند محصولی جایگزین مالچ نفتی با خصوصیات سازگاری با محیط زیست ارائه کنند. یکی از این محصولات، مالچ پلیمر سلولزی نانو سلوفید تولیدی گروه شیمی دانشگاه مالک اشتر اصفهان است. این مالچ در عرصه های ماسه ای نوار ریگ بلند کاشان مورد استفاده قرار گرفت و طی آن مقاومت مالچ نسبت به شرایط محیطی کاشان، تاثیر گذاری آن روی استقرار گیاه و نحوه جذب و نگهداری رطوبت خاک بررسی گردید. نتایج نشان داد که این مالچ اثر منفی در استقرار گیاه ندارد. مقاومت آن نسبت به فرسایش بادی تا چند ماه اول پاشش بسیار خوب است. لیکن به مرور زمان و در ماه های گرم تابستان، شکاف هایی بر روی آن ظاهر می شود که تا حدودی خاصیت تثبیت کنندگی مالچ را تحت الشعاع قرار میدهد. میزان رطوبت خاک در تیمار 10 تن حدود 5/4 درصد بیشتر از شاهد بود. در مجموع بدلیل سله بندی و ایجاد ترک، این مالچ نمی تواند جایگزین مناسبی برای مالچ های نفتی باشد.
هاجر رنجبر؛ مسعود بازگیر؛ داود نامدار خجسته؛ محمود رستمی نیا
دوره 26، شماره 3 ، مهر 1398، ، صفحه 675-688
چکیده
پدیده گرد و غبار یکی از زیانبارترین بلایای طبیعی مناطق خشک و نیمهخشک جهان و به خصوص ایران بوده و مشکلات زیستمحیطی و انسانی را در این نواحی به وجود آورده است. علت اصلی وقوع پدیدهی گرد و غبار در ایران، تغییر اقلیم، تخریب عرصههای طبیعی و نابودی پوشش گیاهی اعم از جنگلها و مراتع و گسترش بیابان در کشور و نیز در کشورهای همسایه بهویژه ...
بیشتر
پدیده گرد و غبار یکی از زیانبارترین بلایای طبیعی مناطق خشک و نیمهخشک جهان و به خصوص ایران بوده و مشکلات زیستمحیطی و انسانی را در این نواحی به وجود آورده است. علت اصلی وقوع پدیدهی گرد و غبار در ایران، تغییر اقلیم، تخریب عرصههای طبیعی و نابودی پوشش گیاهی اعم از جنگلها و مراتع و گسترش بیابان در کشور و نیز در کشورهای همسایه بهویژه عراق هست. استان ایلام به دلیل همجواری با پهنههای وسیع بیابانی نظیر صحرای عراق به طور مکرر در معرض گرد و غبارهای شدید قرار میگیرد. هدف از این پژوهش شناسایی کانونها و نقاط بحرانی تولید گرد و غبار در استان ایلام میباشد. در این پژوهش در مرحله اول دادههای بلند مدت اقلیمی (8 ایستگاه هواشناسی سینوپتیک)، پوشش گیاهی، فیزیوگرافی منطقه مورد مطالعه تهیه شد. در مرحله دوم اقدام به نمونهبرداری از عمق 30-0 سانتیمتری خاک از برخی نقاط کل استان ایلام گردید، سپس نمونههای خاک جهت انجام تجزیههای فیزیکی و شیمیایی به آزمایشگاه منتقل شدند. در مرحله سوم نقشههای پارامترهای اقلیمی و خاکی با استفاده از مدل سازمان محیطزیست آمریکا تهیه گردید و در نهایت پس از تلفیق نقشهها، نقاط بحرانی، فوق بحرانی استان تهیه گردید. نتایج نشان داد منطقه بهرامآباد بخش مرکزی شهرستان مهران و مناطق ابوقریب و ابوغویر از بخش موسیان شهرستان دهلران به دلیل بیشترین مطابقت با معیارهای شناسایی کانون گرد و غبار، به عنوان کانونهای خیلی بحرانی منشأ گرد و غبار در استان ایلام انتخاب شدند. این تحقیق با شناسایی و تهیه نقشه کانونهای مولد گرد و غبار میتواند کمک قابل توجهی در زمینههای راهبردی، پیشگیری و مهار این پدیده نماید.
رسول مهدوی؛ اعظم علی عیوضی دختک؛ حمید غلامی؛ علیرضا کمالی
دوره 24، شماره 3 ، مهر 1396، ، صفحه 610-622
چکیده
تلفیق فنون سنجش از دور (RS) و سامانه اطلاعات جغرافیایی (GIS)، ابزار مهمی برای انجام مطالعات شناسایی منابع ماسه بشمار میرود. این مهم، زمان و هزینه عملیات مکانیابی منابع ماسهای را کاهش میدهد. در این تحقیق با استفاده از تکنیکهای پردازش تصویر و به کمک دادههای رقومی 8 Landsat و سنجنده OLI کانونهای برداشت رسوبات بادی در شهرستان رودبار جنوب ...
بیشتر
تلفیق فنون سنجش از دور (RS) و سامانه اطلاعات جغرافیایی (GIS)، ابزار مهمی برای انجام مطالعات شناسایی منابع ماسه بشمار میرود. این مهم، زمان و هزینه عملیات مکانیابی منابع ماسهای را کاهش میدهد. در این تحقیق با استفاده از تکنیکهای پردازش تصویر و به کمک دادههای رقومی 8 Landsat و سنجنده OLI کانونهای برداشت رسوبات بادی در شهرستان رودبار جنوب شناسایی گردید. جهت انجام کار، ابتدا تصحیح رادیومتریک بر روی داده اعمال و با استفاده از شاخص فاکتور مطلوبیت (OIF) بهترین ترکیب باندی تعیین گردید بطوریکه ترکیب باندی (5،6،7) مناسبتر تشخیص داده شد. در مرحله بعد، تصاویر به سه روش متوازی السطوح، حداقل فاصله و حداکثر شباهت طبقهبندی شدند. برای ارزیابی صحت طبقهبندی، برداشتهای زمینی با استفاده از سیستم مختصاتیاب جهانی (GPS) انجام گرفت. در نهایت از چهار معیار صحت کلی، ضریب کاپا، دقت تولید کننده و دقت کاربر جهت بیان صحت طبقهبندی استفاده شد. نتایج حاصل از سه متد طبقهبندی نشان میدهد بیش از 50 درصد مساحت منطقه مطالعاتی، در طبقه مناطق برداشت رسوبات بادی قرار گرفته است که عمدتا شامل اراضی کشاورزی، خشکه رودها و اراضی شور و سطوح شلجمی شکل در واحد پلایا میباشد. نتایج حاصل از ارزیابی دقت نشان میدهد که الگوریتم حداکثر شباهت با دقت کلی 54/95 درصد و ضریب کاپا 9/0 نسبت به دو الگوریتم دیگر دقت بیشتری دارد. جهت استخراج نقشههای مناطق برداشت رسوبات و کانونهای فرسایش بادی با صحت بالاتر، استفاده از تصاویری با قدرت تفکیک مکانی بالا نظیر Ikonos وQuick Bird پیشنهاد میگردد.
علی اکبر نظری سامانی؛ اصغر توکلی؛ هدی قاسمیه؛ ناصر مشهدی؛ محمدرضا راهداری
دوره 24، شماره 1 ، خرداد 1396، ، صفحه 67-79
چکیده
یکی از مهمترین فرآیندهای طبیعی در مناطق نیمه خشک، خشک و فراخشک فرسایش بادی است که در نتیجه وزش بادهای فرساینده به وقوع میپیوندد. در مطالعات مربوط به فرسایش بادی باید سرعت باد و همچنین فراوانی و تداوم وزش باد در نظر گرفته شود. ارگ کاشان یکی از معدود مجموعههای متنوع از انواع تپههای ماسهای در ایران به شمار میآید. به منظور ...
بیشتر
یکی از مهمترین فرآیندهای طبیعی در مناطق نیمه خشک، خشک و فراخشک فرسایش بادی است که در نتیجه وزش بادهای فرساینده به وقوع میپیوندد. در مطالعات مربوط به فرسایش بادی باید سرعت باد و همچنین فراوانی و تداوم وزش باد در نظر گرفته شود. ارگ کاشان یکی از معدود مجموعههای متنوع از انواع تپههای ماسهای در ایران به شمار میآید. به منظور بررسی رابطه بین ویژگی های باد (نسبت یک جهته، شاخص بادناکی، تداوم و فراوانی باد) با مرفولوژی ارگ و همچنینی بررسی میزان تغییرات پتانسیل انتقال ماسه در مناطق مختلف ارگ، داده ایستگاههای سینوپتیک کاشان، اردستان، جنگلبانی بادرود، گرمسار و قم اخذ و از تلفیق آن در محیط GIS نقشه های هم پتانسیل انتقال ماسه، خطوط همسرعت باد میانگین و باد حداکثر در ارگ کاشان ترسیم شد. از مقایسه نقشههای ترسیم شده با یکدیگر نتیجه گرفته شد که نقشه خطوط همسرعت باد میانگین با نقشه هم پتانسیل انتقال ماسه همخوانی دارد و از شرق به غرب ارگ کاهش مییابند. بنابراین نتیجه گرفته میشود فراوانی وزش باد نسبت به سرعت آن، نقش مهمتری در انتقال ماسهها و مرفولوژی ارگ به عهده داشتهاند. همچنین مقایسه مرفولوژی ارگ و نتایج حاصل از بادسنجی در ایستگاههای مختلف نشان داد که در شکلگیری مرفولوژی ارگ، نقش وزش بادهای بهار و تابستان بیشتر میباشد. همچنین عدم هماهنگی بین نوع رژیم بادی فعلی و حضور هرم ها در میان ارگ را میتوان به شرایط بادی دوره های قبلی به ویزه آخرین دورة بیشینه یخچالی مرتبط دانست.
امیرحسین پارسامهر؛ زهرا پورخسروانی
دوره 23، شماره 4 ، اسفند 1395، ، صفحه 832-842
چکیده
در مناطق خشک و بیابانی باد نقش مهمی در فرسایش خاک دارد. مقدار انرژی باد و تغییر آن در جهتهای مختلف، تاثیر زیادی روی مرفولوژی و تغییر شکل رخسارههای فرسایش بادی دارد. هدف از این تحقیق تجزیه و تحلیل بادهای فرساینده و بررسی دبی و جهت حمل رسوبات ماسهای در منطقه مورد مطالعه است. جهت انجام این پژوهش، دادههای بادسنجی شش ایستگاه سینوپتیک ...
بیشتر
در مناطق خشک و بیابانی باد نقش مهمی در فرسایش خاک دارد. مقدار انرژی باد و تغییر آن در جهتهای مختلف، تاثیر زیادی روی مرفولوژی و تغییر شکل رخسارههای فرسایش بادی دارد. هدف از این تحقیق تجزیه و تحلیل بادهای فرساینده و بررسی دبی و جهت حمل رسوبات ماسهای در منطقه مورد مطالعه است. جهت انجام این پژوهش، دادههای بادسنجی شش ایستگاه سینوپتیک استان اصفهان طی یک دوره آماری 20 ساله (1392-1373) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یکی از بهترین روشها برای تعیین فرسایندگی باد، استفاده از گلباد و گلماسه است. نتایج بدست آمده از تجزیه و تحلیل گلباد نشان داد که جهت بادهای غالب در منطقه مورد مطالعه مربوط به جهتهای شمالشرق، غرب و شرق است. نتایج حاصل از محاسبه و ترسیم گلماسه ایستگاهها نیز که بر اساس سرعت آستانه فرسایش بادی 12 نات صورت گرفت، نشان داد که بردار برآیند یا جهت نهایی حمل ماسه از جنوب تا غرب به سمت شمال تا شرق متغیر است. حداقل و حداکثر مقدار پتانسیل حمل ماسه 3/105 و 7/594 واحد برداری است که به ترتیب به ایستگاههای کاشان و اردستان مربوط است.
محمدرضا اختصاصی؛ اصغر زارع چاهوکی
دوره 23، شماره 2 ، شهریور 1395، ، صفحه 264-255
چکیده
براورد مقدار فرسایش بادی در دشتهای ایران از مهمترین الزامات برای برنامهریزی و انتخاب مناسبترین روشهای کنترل فرسایش است. در این تحقیق از دو روش شامل استفاده از دستگاه سنجش فرسایش بادی به عنوان روشی فیزیکی- صحرایی و همچنین روش IRIFR1به عنوان یک مدل شاخصی برای اندازهگیری و برآورد توان فرسایشی و رسوبدهی در بخشی از دشت سگزی استان ...
بیشتر
براورد مقدار فرسایش بادی در دشتهای ایران از مهمترین الزامات برای برنامهریزی و انتخاب مناسبترین روشهای کنترل فرسایش است. در این تحقیق از دو روش شامل استفاده از دستگاه سنجش فرسایش بادی به عنوان روشی فیزیکی- صحرایی و همچنین روش IRIFR1به عنوان یک مدل شاخصی برای اندازهگیری و برآورد توان فرسایشی و رسوبدهی در بخشی از دشت سگزی استان اصفهان استفاده گردید. ابتدا تیپ ها و رخسارههای مختلف اراضی دشت سگزی اعم از دشت سر لخت، اپانداژ و پوشیده تفکیک گردید. به منظور اندازهگیری توان رسوبدهی اراضی از طریق کاربرد دستگاه سنجش فرسایش بادی ابتدا در هر کدام از رخسارههای اراضی به ازاء سرعتهای مختلف باد مقدار فرسایش خاک در مدت یک ساعت با استفاده از دستگاه سنجش فرسایش بادی اندازهگیری شد. با آنالیز گلبادهای ایستگاه شرق اصفهان ساعات تداوم وزش هر دسته یا کلاس سرعت باد در طول سال برآورد گردید. در پایان با تجمیع حاصل ضرب های تداوم هر دسته از سرعت باد در فرسایش پذیری ساعتی آن، نرخ فرسایشپذیری هر یک از رخسارهها تعیین گردید. به منظور کاربرد مدل IRIFR1نیز ضمن مراجعه به صحرا امتیازات مربوط به هر شاخص به رخساره داده شد ودر پایان توان رسوبدهی رخساره ها برآورد گردید. نتایج به دست آمده نشان داد که توان فرسایش بادی و رسوب دهی اراضی رخساره های مختلف دشت سگزی از رگ درشت، رگ متوسط، رگ ریز و جلگه رسی بین 0/2، 2/13، 3/21 و 1/74 تن در هکتار در سال متغیر است. از سوی دیگر مقادیر بدست آمده از هر دو مدل در رخساره های مختلف بین 5 تا 30 درصد تفاوت نشان می دهد، این در حالی است که متوسط مقدار رسوبدهی بدست آمده از روش IRIFR1در حدود 11 درصد کمتر از مقادیر بدست آمده از روش کاربرد دستگاه سنجش فرسایش بادی میباشد.
علی محمد قائمی نیا
دوره 22، شماره 2 ، مرداد 1394، ، صفحه 356-372
چکیده
با توجه به عملیات دشوار صحرایی در مناطق بیابانی به منظور اندازهگیری فرسایش بادی، استفاده از دستگاههای با کارایی بالا، مقاوم به شرایط محیط و نیاز کمتر به مراقبت و نگهداری ضروری است. هدف اصلی این تحقیق، طراحی، ساخت و ارزیابی رسوبگیر فرسایش بادی EDST (Eight Directional Sand Trap) است تا بتواند در مناطق مورد توجه از لحاظ فرسایش و رسوب بادی مورد ...
بیشتر
با توجه به عملیات دشوار صحرایی در مناطق بیابانی به منظور اندازهگیری فرسایش بادی، استفاده از دستگاههای با کارایی بالا، مقاوم به شرایط محیط و نیاز کمتر به مراقبت و نگهداری ضروری است. هدف اصلی این تحقیق، طراحی، ساخت و ارزیابی رسوبگیر فرسایش بادی EDST (Eight Directional Sand Trap) است تا بتواند در مناطق مورد توجه از لحاظ فرسایش و رسوب بادی مورد استفاده قرار گیرد. دستگاه ساخته شده دارای دو بخش دریافت رسوب از سطح خاک تا ارتفاع 60 سانتیمتر و مخازن نگهدارنده رسوب در راستای هشت جهت جغرافیایی است. همچنین دستگاه با بهرهگیری از کلاهک یک طرفه و بادنمای متصل به آن، ضمن تخلیه جریان هوای ورودی به دستگاه، با توجه به سرعت و جهت باد، به طور خودکار سبب ایجاد خلاء در قسمت پشت به باد کلاهک شده و مانع از ایجاد مقاومت زیاد دستگاه در برابر جریان باد ورودی به دستگاه میشود. نتایج ارزیابی دستگاه در داخل تونل باد نشان داد که کارایی دریافت دستگاه در سرعتهای مختلف مورد بررسی (1، 2، 3، 4 و 5 متر بر ثانیه) متفاوت است بهطوریکه بیشترین کارایی برابر با 3/47% در سرعت ms-14 مشاهده گردید. همچنین کارایی دستگاه در تعیین سمت انتقال رسوب با افزایش سرعت باد افزایش یافته و در سرعت ms-15 به 8/61% رسید. مقایسه منحنی تجمعی دانهبندی رسوب داخل دستگاه و منبع رسوب در تونل باد نشان داد که دستگاه به قطر ذرات انتخابپذیر است به طوری که در به تلهاندازی ذرات با قطر بیش از mm1/0 با کارایی 86% عمل میکند اما در به تلهاندازی ذرات کوچکتر از mm1/0 ناکارآمد است.
احمد پهلوانروی؛ علیرضا مقدم نیا؛ زهره هاشمی؛ محمدرضا جوادی؛ عباس میری
دوره 19، شماره 4 ، اسفند 1391، ، صفحه 624-639
چکیده
بهمنظور ارزیابی و تهیه نقشه بیابان زایی تاکنون تحقیقات بسیار زیادی در داخل و خارج کشور انجام شده که منجر به ارائه مدل های منطقها ی فراوانی شده است. بهمنظور ارزیابی وضعیت فعلی شدت بیابان زایی محدوده ای با وسعت 88350 هکتار در منطقه زهک سیستان در نظر گرفته شد. در این تحقیق ابتدا براساس تلفیق اطلاعات مربوط به نقشههای توپوگرافی، ...
بیشتر
بهمنظور ارزیابی و تهیه نقشه بیابان زایی تاکنون تحقیقات بسیار زیادی در داخل و خارج کشور انجام شده که منجر به ارائه مدل های منطقها ی فراوانی شده است. بهمنظور ارزیابی وضعیت فعلی شدت بیابان زایی محدوده ای با وسعت 88350 هکتار در منطقه زهک سیستان در نظر گرفته شد. در این تحقیق ابتدا براساس تلفیق اطلاعات مربوط به نقشههای توپوگرافی، زمینشناسی، عکس هوایی و بازدید های صحرایی، منطقه مورد مطالعه به 11 رخساره تفکیک گردید که هر رخساره ژئومورفولوژی بهعنوان واحد اصلی ارزیابی وضعیت فعلی بیابان زایی مورد توجه قرار گرفت. با توجه به تجزیه تحلیل و تلفیق دو روش FAO-UNEP و MICD که از مطرح ترین مدلهای بیابان زایی در خارج و داخل کشور محسوب می شوند، تلاش گردید تا شاخصهای مؤثر مبتنی بر فرسایش بادی براساس نوع کاربری اراضی شناسایی و مناسبترین آنها انتخاب شوند و در قالب یک مدل منطقهای ارزیابی بیابان زایی و با توجه به ارزش عددی هر یک از شاخصها در هر واحد کاری و سپس در کل منطقه مورد بررسی و ارزیابی قرار گیرند. درنهایت وضعیت فعلی شدت بیابان زایی منطقه با تأکید بر معیار فرسایش بادی در چهار کلاس ناچیز و کم، متوسط، شدید و بسیار شدید برآورد گردید. نتایج بدستآمده از این تحقیق، نشانگر آن است که عرصه مورد مطالعه از نظر شدت بیابان زایی در حدود 33/734 هکتار (9/0 درصد) در کلاس متوسط (II)، حدود 38/61473 هکتار (6/73 درصد) در کلاس شدید (III) و حدود 22/21310 هکتار (51/25 درصد) در کلاس بسیار شدید (IV) قرار دارند. همچنین متوسط وزنی ارزش کمی (DS) در کل منطقه 52/25 برآورد گردید که بیانگر وجود کلاس شدت بیابان زایی شدید در کل منطقه می باشد.
ناصر مشهدی؛ حسن احمدی
دوره 17، شماره 4 ، دی 1389، ، صفحه 499-517
چکیده
نتیجه دینامیک باد، حمل ذرات خاک یا رسوب و ایجاد و تکامل اشکال ناهمواریهای بیابانی براساس شدت فرسایش یا رسوبگذاری است. منطقه خارتوران بهدلیل وضعیت زمینشناسی، ژئومرفولوژی و اقلیمشناسی خود، یک منطقه خاص را در نواحی خشک حوزه آبخیز بسته دشت کویر بوجود آورده است. تعادل اکوسیستم منطقه تحت تأثیر بهرهبرداریهای انسانی و ...
بیشتر
نتیجه دینامیک باد، حمل ذرات خاک یا رسوب و ایجاد و تکامل اشکال ناهمواریهای بیابانی براساس شدت فرسایش یا رسوبگذاری است. منطقه خارتوران بهدلیل وضعیت زمینشناسی، ژئومرفولوژی و اقلیمشناسی خود، یک منطقه خاص را در نواحی خشک حوزه آبخیز بسته دشت کویر بوجود آورده است. تعادل اکوسیستم منطقه تحت تأثیر بهرهبرداریهای انسانی و فعالیتهای باد بوده، بنابراین دارای ساختار ژئواکولوژیک با الگوهای مخصوص به خود میباشد. ارگ خارتوران، حاصل فعالیت باد در اراضی بالادست و منابع ماسه آن میباشد. در این تحقیق، منطقهای به وسعت حدود 200000 هکتار از این اراضی مورد مطالعه قرار گرفته است. مطالعات براساس نقشههای توپوگرافی، تصاویر ماهواره، نقشه زمینشناسی، عکسهای هوایی و بازدیدها و نمونههای صحرایی صورت گرفت، ابتدا منطقه به شبکههای مربعی 3 کیلومتر در 3 کیلومتر تقسیم و در هر نقطه شبکه (214 نقطه) اقدام به برداشت نمونه خاک یا رسوب سطحی گردید. نتایج حاصل از دانهبندی نمونهها منتج به هفت نقشه توزیع اندازههای دانه شد که توان هر بخش از منطقه مورد مطالعه را در آورد رسوب در سرعتهای مختلف باد نشان میدهد. همچنین این مطالعات نشان داد که بیشترین درصد توزیع ذرات بین 063/0 تا 150/0 میلیمتر (آسیبپذیرترین) جمعیت ذرات در مقابل فرسایش بادی) قرار دارند. براساس مطالعات و نتایج بدستآمده میتوان بیان کرد که فعالیت فرسایش بادی در منطقه در گذشته، بسیار بیشتر از زمان حال بوده و ارگ خارتوران نتیجهای از فعالیت باد در گذشته میباشد. در حال حاضر میزان شدت جریان ماسه و تعادل بین فرسایش و رسوبگذاری)، عوامل غالب در شکلگیری منابع ماسه هستند.
عباس میری؛ احمد پهلوانروی؛ علیرضا مقدم نیا
دوره 16، شماره 3 ، آذر 1388، ، صفحه 329-342
چکیده
وقوع خشکسالی در منطقه سیستان از سال 1378 شرایط مساعدی را جهت شکلگیری طوفانهای گردوخاک مهیا نموده است. از آنجا که طوفانهای گردوخاک خسارتهای زیادی را به منابع زیستی وارد مینماید بررسی این رخداد امری ضروری بنظر میرسید. به منظور بررسی طوفانهای گرد و خاک، دادههای بادسنجی از ایستگاه سینوپتیک زابل دریافت گردید. برای رسم گلباد از ...
بیشتر
وقوع خشکسالی در منطقه سیستان از سال 1378 شرایط مساعدی را جهت شکلگیری طوفانهای گردوخاک مهیا نموده است. از آنجا که طوفانهای گردوخاک خسارتهای زیادی را به منابع زیستی وارد مینماید بررسی این رخداد امری ضروری بنظر میرسید. به منظور بررسی طوفانهای گرد و خاک، دادههای بادسنجی از ایستگاه سینوپتیک زابل دریافت گردید. برای رسم گلباد از نرمافزار WRPLOT و نرمافزار کمکی باد صبا استفاده شد. همچنین جهت تعیین تغییرات طوفانهای گردوخاک علاوه بر دادههای سرعت باد و دید افقی از کدهای هواشناسی شماره 30 تا 35 استفاده گردید. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل این دادهها نشان داد که جهت باد غالب منطقه شمال تا شمالغربی است. همچنین فراوانی طوفانهای گردوخاک پس از وقوع خشکسالیها افزایش چشمگیری داشته؛ بطوریکه تعداد روزهای همراه با طوفان گردوخاک از میانگین 10 روز در سال در طی سالهای 1377 – 1369 به میانگین 54 روز در سال در طی سالهای1383-1378 رسیده است. در طی سالهای 1383-1378، نزدیک به 324 روز طوفان گردوخاک شدید تا متوسط در منطقه مورد مطالعه رخ داده است. فراوانی روزهای با دیدهای افقی کمتر از 1 کیلومتر در سال 1380 نسبت به دیگر سالهای مورد بررسی حداکثر میباشد. این پدیده در ماههای خرداد، تیر، مرداد و شهریور نسبت به ماههای دیگر سال بیشتر است. دامنه تغییرات مدت زمان وقوع طوفانهای گردوخاک بین 3 تا 110 ساعت در سال بوده و فراوانی طوفانهای با مدت زمان بیشتر از 3 ساعت حدود 50 درصد میباشد. بنابراین میتوان نتیجه گرفت که پس از وقوع خشکسالی اخیر شاخص غبارناکی در منطقه مورد مطالعه 5 برابر افرایش داشته است.
حمید رضا عظیم زاده؛ محمد رضا اختصاصی؛ حسینقلی رفاهی؛ حسن روحی پور؛ منوچهر گرجی؛ حمدحسن امتحانی
دوره 16، شماره 1 ، خرداد 1388، ، صفحه 114-123
چکیده
از آنجا که کاهش طول مسیری که باد میتواند آزادانه طی نماید یکی از مهمترین روشهای کنترل فرسایش بادی است، لازم میباشد تا تغییرات میزان فرسایش با طول زمین در مسیر حرکت باد و حداکثر ظرفیت انتقال باد به طور کمی بررسی شود. معمولاً با افزایش طول مزرعه (اراضی)، مقدار مواد منتقله نیز فزونی مییابد تا میزان آن به حد اشباع ظرفیت انتقال برسد. ...
بیشتر
از آنجا که کاهش طول مسیری که باد میتواند آزادانه طی نماید یکی از مهمترین روشهای کنترل فرسایش بادی است، لازم میباشد تا تغییرات میزان فرسایش با طول زمین در مسیر حرکت باد و حداکثر ظرفیت انتقال باد به طور کمی بررسی شود. معمولاً با افزایش طول مزرعه (اراضی)، مقدار مواد منتقله نیز فزونی مییابد تا میزان آن به حد اشباع ظرفیت انتقال برسد. از آن به بعد باد با محدودیت انتقال مواجه میشود. طولی که لازم است تا باد به حداکثر ظرفیت انتقال برسد، تابعی از سرعت باد و ویژگیهای سطح خاک است. دشت یزد- اردکان بهعنوان نمونهای از دشتهای ایران مرکزی، مناسب برای مطالعات فرسایش بادی است؛ بنابراین بخشی از اراضی آیش کشاورزی آن انتخاب و ایستگاه اندازهگیری فرسایش بادی با استفاده از تلههای رسوبگیر BSNE در آن احداث شد.از اردیبهشت ماه 1385 به مدت یکسال، 12 رخداد فرسایش بادی (طوفان) در ایستگاه ثبت و نمونههای رسوب رخدادها در آزمایشگاه تجزیه و با استفاده از نرمافزارهای رایانهای تحلیل شد. به منظور تعیین حداکثر ظرفیت انتقال از دو روش برازش منحنی رشد و روش انتخاب حداکثر اندازهگیری شده، استفاده شد. تجزیه واریانس و مقایسه جفت شده نتایج دو روش، اختلاف معنیداری را بین دو روش نشان نداد.
علی اکبر صفدری؛ زهرا محمودی؛ هادی معماریان خلیل آباد
دوره 15، شماره 3 ، آذر 1387، ، صفحه 304-319
چکیده
جلوگیری از حرکت رسوبات بادی در مناطق برداشت یک کار بنیادیست و عملیات اجرایی بایستی بیشتر در منطقه برداشت متمرکز شود. به منظور منشأیابی رسوبات بادی دشت مختاران بیرجند از روش گام به گام ارائه شده توسط اختصاصی و همکاران استفاده شد. این کار طی دو مرحله انجام گرفت. ابتدا جهتیابی قطاع برداشت و سپس مکانیابی. به منظور جهتیابی قطاع ...
بیشتر
جلوگیری از حرکت رسوبات بادی در مناطق برداشت یک کار بنیادیست و عملیات اجرایی بایستی بیشتر در منطقه برداشت متمرکز شود. به منظور منشأیابی رسوبات بادی دشت مختاران بیرجند از روش گام به گام ارائه شده توسط اختصاصی و همکاران استفاده شد. این کار طی دو مرحله انجام گرفت. ابتدا جهتیابی قطاع برداشت و سپس مکانیابی. به منظور جهتیابی قطاع برداشت دشت مختاران بیرجند ابتدا اطلاعات مربوط به جهت طوفانهای گردوخاک منطقه با تکمیل پرسشنامه از ساکنین محدوده اطراف ارگ بدست آمد. سپس تصاویر ماهوارهای و عکسهای هوایی مربوط به دو دوره زمانی با یکدیگر مقایسه شد و با استفاده از تصویر ماهوارهای و بازدیدهای صحرایی مرفولوژی تپههای ماسهای ارگ تعیین گردید. درنهایت با مطالعه رژیم باد و رسم گلبادها، بادهای فرساینده و مؤثر در تشکیل تپههای ماسهای شناسایی شد. پس از مشخص شدن قطاع برداشت(دشتسرهای مشرف به تپههای ماسهای)، فاز مکانیابی نقاط برداشت آغاز گردید. در این مرحله با مطالعه ژئومرفولوژی قطاع برداشت و نمونه برداری از رخسارههای این قطاع اقدام به بررسی گرانولومتری، مرفوسکپی و نهایتاً کانی شناسی رسوبات تپه های ماسهای و قطاع برداشت گردید و ارتباط ژنتیکی عناصر با یکدیگر بررسی شد. در نهایت با بررسیهای بعمل آمده مشخص شد که منشأ اصلی رسوبات موجود در ارگ مختاران بیرجند ناشی از وجود تشکیلات زمینشناسی شیست- فیلیت1، سنگهای کالردملانژ و سایر سازندهای حساس واقع در شرق و جنوب شرق منطقه میباشد که در اثر فرسایش آبی، در بخشهای مختلف دشت مختاران رسوب مینماید. در اثر عمل بادهای فرساینده و شدید شرقی و جنوب شرقی در منطقه، این رسوبات دوباره برداشت شده و با طی مسیری در محدوده دق رسوب می نمایند. این رسوبات بارها توسط بادهای منطقه(بادهای شمال شرقی، شمالی، غربی) در داخل ارگ جابجا شده و تشکیل تپههای ماسهای از نوع ستارهای شکل نموده است. بنابراین با توجه به مطالعات انجام شده و بازدیدهای انجام شده میتوان گفت که رخساره ژئومرفولوژی نهشتههای ریزدانه- عمدتاً اراضی زراعی واقع در شرق و جنوب شرق منطقه در اولویت اول و طبقه فعال، رخساره منطقه پخش سیلاب(بسترمسیل ها و خشکه رودها) واقع در بخش شرقی ارگ در اولویت دوم و نیمه فعال و رخسارههای ژئومرفولوژی شورهزار و رخساره کویر زرده واقع در محدوده دق در اولویت سوم وکم فعال قرار دارند.
هادی معماریان خلیل آباد؛ علی اکبر صفدری؛ محمدرضا اختصاصی
دوره 15، شماره 1 ، خرداد 1387، ، صفحه 26-41
چکیده
جلوگیری از حرکت رسوبات بادی در مناطق برداشت، یک کار بنیادی است و عملیات اجرایی باید بیشتر در منطقه برداشت متمرکز شود. بهمنظور منشأیابی رسوبات بادی منطقه فدیشه نیشابور از روش گام به گام ارائه شده توسط اختصاصی و همکاران استفاده شد. این کار طی دو مرحله انجام میگیرد. ابتدا جهتیابی مناطق برداشت و سپس مکانیابی. بهمنظورجهتیابی ...
بیشتر
جلوگیری از حرکت رسوبات بادی در مناطق برداشت، یک کار بنیادی است و عملیات اجرایی باید بیشتر در منطقه برداشت متمرکز شود. بهمنظور منشأیابی رسوبات بادی منطقه فدیشه نیشابور از روش گام به گام ارائه شده توسط اختصاصی و همکاران استفاده شد. این کار طی دو مرحله انجام میگیرد. ابتدا جهتیابی مناطق برداشت و سپس مکانیابی. بهمنظورجهتیابی قطاع برداشت منطقه فدیشه، ابتدا اطلاعات مربوط به جهت طوفانهای گرد وخاک منطقه با تکمیل پرسشنامه از ساکنین محدوده اطراف ارگ بدست آمد. سپس تصاویرماهواره ای و عکسهای هوایی مربوط به دو دوره زمانی با یکدیگر مقایسه شد و با استفاده از تصویر ماهواره ای و بازدیدهای صحرایی مرفولوژی تپه های ماسه ای ارگ تعیین گردید. درنهایت، با مطالعه رژیم باد و رسم گلبادها، بادهای فرساینده ومؤثر در تشکیل تپه های ماسه ای شناسایی شد. پس از مشخص شدن قطاع برداشت(قطاع جنوب شرق و شرق)، فاز مکانیابی نقاط برداشت آغازگردید. دراین مرحله با مطالعه ژئومرفولوژی قطاع برداشت و نمونه برداری از رخسارههای این قطاع اقدام به کانیشناسی و مطالعه مرفوسکوپی رسوبات تپه های ماسه ای و قطاع برداشت گردید و ارتباط ژنتیکی عناصر با یکدیگر بررسی شد. درنهایت، باتوجه به دیگر شواهد مثل جهت قرارگیری بارخانها(جنوب شرقی- شمال غربی)، شدیدبودن شاخص انرژی بادهای شرقی، وجود کانیهای سنگینی مثل هماتیت، کاموسیت، ادنیت و اسفالریت درمیان نمونه های قطاع برداشت و تپههای ماسه ای، قطر میانه متوسط(حدوداً 210میکرون) تپه های ماسه ای، متقارن بودن منحنی فراوانی ذرات رسوبی تپه های ماسه ای مشخص شد که منشأ رسوبات در فاصله نزدیکی نسبت به تپه های ماسه ای قرارداشته و بیشتر تاغزارهای مخروبه و در حال تخریب، مناطق بدون پوشش، اراضی بایرقطاع جنوب شرق موجود درجلگههای رسی، دشت سرهای پوشیده ریزدانه بههمراه اراضی بدون پوشش حاشیه کال شور و بسترکال شورمی باشد.
ناصر میرزا مصطفی؛ داور خلیلی؛ محمد جعفر ناظم السادات؛ غلامرضا هادربادی
دوره 15، شماره 1 ، خرداد 1387، ، صفحه 85-69
چکیده
در حال حاضر، سطح بیابانها، کویرها و شنزارهای کشور ۳۴ میلیون هکتار برآورد میشود که ۲۴ و 15 درصد آن به ترتیب شنزار و تپههای شنی است. یکی از مناطقی که در معرض فرسایش شدید بادی می باشد، منطقه زابل بوده که در جنوب شرقی ایران واقع می باشد. مسطح بودن منطقه و وزش بادهای شدید در طول تابستان که گاه سرعت آنها به 120 کیلومتر ...
بیشتر
در حال حاضر، سطح بیابانها، کویرها و شنزارهای کشور ۳۴ میلیون هکتار برآورد میشود که ۲۴ و 15 درصد آن به ترتیب شنزار و تپههای شنی است. یکی از مناطقی که در معرض فرسایش شدید بادی می باشد، منطقه زابل بوده که در جنوب شرقی ایران واقع می باشد. مسطح بودن منطقه و وزش بادهای شدید در طول تابستان که گاه سرعت آنها به 120 کیلومتر بر ساعت می رسد، از دلایل عمده وجود فرسایش بادی در این منطقه می باشند. از آنجایی که قدرت باد رابطه مستقیمی با توان سوم سرعت باد داشته و جهت باد نیز بیانگر جهت فرسایش می باشد، دانستن سرعت و جهت باد به صورت ساعتی، به منظور پیش بینی و کنترل فرسایش بادی و آلودگی هوا ضروری است. مدل های متعددی نظیر نرمال، گاما، ریله و نمایی به منظور بیان توزیع سرعت باد توسط پژوهشگران پیشنهاد شده است، اما توزیع فراوانی ویبل به دلایلی نظیر انعطاف پذیری بیشتر و نیاز به تخمین تنها دو پارامتر مقیاس و شکل (c و k)، در این پژوهش به کار گرفته شد. پیش بینی ساعتی سرعت و جهت باد در زابل با استفاده از زیر مدل وضعیت هوا در مدل WEPS انجام گرفت. به دلیل فقدان برخی دادههای سرعت و جهت باد (پنج مشاهده بجای هشت) در ایستگاههای هواشناسی نظیر ایستگاه سینوپتیک زابل، تاثیر این کمبود بر روی پیش بینی سرعت و جهت باد مورد بررسی قرار گرفت. از این رو این پژوهش با هدف تعیین کمینه تعداد سال آماری مورد نیاز جهت پیش بینی ساعتی سرعت و جهت باد، پیش بینی ساعتی سرعت و جهت باد، اعتبار سنجی مدل ویبل در پیش بینی ساعتی سرعت و جهت باد و تجزیه و تحلیل بادهای فرساینده منطقه زابل انجام شد. در این مطالعه، ضرایب همبستگی احتمال وقوع باد با سرعتهای مختلف در هر کدام از 16 جهت بین دو دوره آماری پنج ساله (1990-1986) و ده ساله (1995-1986) محاسبه و با مقادیر موجود در جدول معنی داری ضرایب همبستگی مقایسه شدند. به منظور پیش بینی سرعت و جهت باد، ابتدا پارامترهای مقیاس و شکل توزیع ویبل با استفاده از روش حداقل مربعات محاسبه شدند. سپس توزیع جهت باد، نسبت بیشینه به کمینه سرعت باد و ساعتهای دارای بیشینه سرعت باد در هر ماه تعیین و با انتخاب اعداد تصادفی، سرعت و جهت باد به صورت ساعتی شبیه سازی گردید. نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که، با اطمینان 99% می توان از آمار خام دوره 5 ساله به جای 10 ساله در پیش بینی سرعت و جهت باد استفاده نمود. بیشترین تطابق داده های سرعت باد با توزیع فراوانی ویبل در ماههایی مشاهده شد که احتمال وقوع باد آرام یا انحراف معیار احتمال وقوع باد از جهتهای مختلف کمتر از سایر ماهها بود. بیشینه و کمینه سرعت باد به ترتیب در حدود ساعت 6 صبح و 6 بعد ازظهر اتفاق افتاد. ماههای خرداد، تیر، مرداد و شهریور بیشترین احتمال وقوع بادهای فرساینده (با سرعت مساوی یا بزرگتر از 8 متر بر ثانیه) را دارا بودند. تجزیه و تحلیل دادهای سرعت و جهت باد نشان داد که بیشترین درصد بادهای فرساینده متعلق به جهتهای غالب باد منطقه، یعنی شمال شمال غربی (NNW)، شمال غربی (NW)، و شمال (N) بود. با اطمینان 99% ، توزیع فراوانی ویبل مدلی قابل قبول برای پیش بینی سرعت و جهت باد در منطقه زابل بود. نتایج این پژوهش، به پژوهشگران و متخصصان حفاظت خاک در پیش بینی و کنترل فرسایش بادی کمک مینماید.
ابراهیم خلیفه؛ مجتبی پاکپرور؛ محمدرضا کاویانپور
دوره 14، شماره 3 ، آذر 1386، ، صفحه 403-420
چکیده
تپههای ماسهای فعال و متحرک به ویژه بارخانها از جمله تهدیدات جدی اجتماعات انسانی، مزارع کشاورزی و مراکز اقتصادی مجاور هستند. تعیین چگونگی گسترش و محور اصلی جابجایی این تپهها از مهمترین اهداف مطالعات فرســایش بادی در مناطق انباشت میباشد. این مهم مستلزم شناسایی و تفکیک تپههای ماسهای فعال و تثبیت یافته است. از جمله ...
بیشتر
تپههای ماسهای فعال و متحرک به ویژه بارخانها از جمله تهدیدات جدی اجتماعات انسانی، مزارع کشاورزی و مراکز اقتصادی مجاور هستند. تعیین چگونگی گسترش و محور اصلی جابجایی این تپهها از مهمترین اهداف مطالعات فرســایش بادی در مناطق انباشت میباشد. این مهم مستلزم شناسایی و تفکیک تپههای ماسهای فعال و تثبیت یافته است. از جمله ویژگیهای بارز نهشتههای بادی لبهها، خطالرأس و حواشی آنها میباشد. همچنین تپههای قدیمیتر (غیر فعال)، حجیمتر، یکنواختتر و دارای خطوط کمتر در سطح خود بوده و نیز تپههای فعال دارای شکل و وضعیت هندسی شناخته شدهای میباشند. از سوی دیگر تغییرات ایجاد شده در سطح تپههای تثبیتیافته که ناشی از تغییر وضعیت رطوبتی، حرارتی و پوشش گیاهی است اغلب در تکباندها به تصویر کشیده نمیشوند. از آنجا که برخی از انواع فیلتر به ویژه فیلتر آشکارساز غیرخطی لبهها کارآیی مطلوبی در شناسایی پدیدههای خطی دارند و نیز نسبتگیری طیفی پدیدههایی که در حالت تکباندی قابل تفکیک نیستند را متمایز میسازد، بنابراین تکنیکهای یاد شده از توانایی بالقوه زیادی در ارتباط با شناخت شکل ظاهری و فعالیت نهشتههای بادی برخوردارند. در تحقیق حاضر، ضمن استفاده از تکنیکهای فیلتر و نسبتگیری طیفی، باند سوم روش گمانهزنی و تحلیل طیفی (در این مورد مطالعاتی باند b5 سنجنده ETM+ ماهواره لندست) جهت کاربرد فیلتر آشکارساز غیرخطی لبهها و نسبت طیفی باندهای اول و دوم روش گمانهزنی و تحلیل طیفی (در این مورد مطالعاتی b62/b4) به ترتیب به عنوان مناسبتربن باند و نسبت طیفی به منظور شناسایی و تفکیک تپههای ماسهای فعال و غیر فعال معرفی میگردند.
ابراهیم خلیفه؛ محمدرضا کاویانپور؛ مجتبی پاکپرور؛ سجاد وفایی
دوره 14، شماره 2 ، شهریور 1386، ، صفحه 204-221
چکیده
فرسایش بادی از جمله مشکلات جدی نواحی بیابانی و نیمهبیابانی در جهان میباشد که زندگی شهرنشینی و بخش وسیعی از مناطق توسعه یافته مجاور این مناطق را تهدید میکند. در ایران نیز بخش وسیعی از کشور در این گونه نواحی قرار دارد. از این رو زندگی ساکنان روستاها و شهرهای مجاور متأثر از حرکت تودههای ماسهای بوده و هر ساله هزینههای هنگفتی ...
بیشتر
فرسایش بادی از جمله مشکلات جدی نواحی بیابانی و نیمهبیابانی در جهان میباشد که زندگی شهرنشینی و بخش وسیعی از مناطق توسعه یافته مجاور این مناطق را تهدید میکند. در ایران نیز بخش وسیعی از کشور در این گونه نواحی قرار دارد. از این رو زندگی ساکنان روستاها و شهرهای مجاور متأثر از حرکت تودههای ماسهای بوده و هر ساله هزینههای هنگفتی به کشور تحمیل میشود. تلفیق فنون سنجش از دور (RS) و سامانه اطلاعات جغرافیایی (GIS)، ابزار مهمی را جهت انجام مطالعات شناسایی منابع ماسه در اختیار میگذارد. به منظور استفاده از این ابزار، این تحقیق روشی جدید تحت عنوان "پردازش تصاویر ماهواره و تحلیل باد" را ارائه و بکارگرفته که با بهرهگیری از تکنیکهای پردازش تصاویر نظیر افزایش تباین و روشنایی تصویر، آستانهگیری طیفی، ترکیب کاذب رنگی، فیلتر، روش گمانهزنی و تحلیل طیفی و تلفیق نتایج بدست آمده از یک سو و تحلیل گلماسههای تهیه شده از آمار بادسنجی منطقه از سوی دیگر و برقراری ارتباط مناسب بین آنها، محلهای برداشت مرتبط با نهشتههای مورد نظر شناسـایی میگردد. ویژگی مهم این روش از آن جهت که بخش قابل توجهی از اطلاعات و آمار مورد نیاز آن بدون انجام عملیات میدانی مفصل تأمین میگردد حائز اهمیت است. این مهم، ضمن کاهش زمان و هزینه عملیات شناسایی منابع ماسهای، انجام عملیات مورد نظر برای دوره زمانی خاص براساس اطلاعات و آمار آن دوره را امکانپذیر میسازد.
محمدعلی مشکوه؛ محمدرضا دانشور؛ محمدرضا اختصاصی؛ کاظم دشتکیان
دوره 13، شماره 1 ، خرداد 1385، ، صفحه 10-16
چکیده
بیابان زایی از آن جهت برای کشور ما اهمیت دارد است که به موضوع تخریب سرزمین در مناطق خشک، نیمه خشک و نیمه مرطوب خشک ناشی از عوامل انسانی و اقلیمی میپردازد. درک بهتر روند تخریب سرزمین و پیشروی کویر و نیز خطرات بالقوه آن در آینده جز از طریق مطالعات مستمر و همه جانبه، بررسیهای دقیق محلی و بهرهگیری از تجارب و مدلهای کمی موجود میسر نمیباشد. ...
بیشتر
بیابان زایی از آن جهت برای کشور ما اهمیت دارد است که به موضوع تخریب سرزمین در مناطق خشک، نیمه خشک و نیمه مرطوب خشک ناشی از عوامل انسانی و اقلیمی میپردازد. درک بهتر روند تخریب سرزمین و پیشروی کویر و نیز خطرات بالقوه آن در آینده جز از طریق مطالعات مستمر و همه جانبه، بررسیهای دقیق محلی و بهرهگیری از تجارب و مدلهای کمی موجود میسر نمیباشد. تحقیق حاضر که بر اساس دستورالعمل پیشنهادی فائو ـ یونپ (1984) انجام شده است، برخی از مولفههای اصلی بیابان زایی از جمله : 1) تخریب پوشش گیاهی، 2) تشدید فرسایش بادی و 3) گسترش شوری در بخش شمالی حوزه دشت یزدـ اردکان به وسعت تقریبی 327700 هکتار را از دو جنبه: وضعیت فعلی بیابانی شدن و استعداد طبیعی منطقه برای بیابانی شدن و بیابانزایی مورد مطالعه قرار داده است. پس از انجام مشاهدات و اندازهگیریهای صحرایی و آزمایشگاهی لازم، برای هر یک از سه فرآیند مزبور و از دو جنبه فوق الذکر نقشههایی با مقیاس 50000 : 1 تهیه گردید. نتایج این تحقیق بیانگر آن است که در در حال حاضر درجه تخریب پوشش گیاهی منطقه مورد مطالعه «شدید تا خیلی شدید»، گسترش شوری « متوسط تا شدید » و میزان فرسایش بادی «ناچیز تا متوسط» است در حالی که استعداد طبیعی این سه فرآیند به ترتیب « خیلی شدید»، « متوسط تا شدید» و « متوسط تا شدید» می باشد. دستورالعمل فائو ـ یونپ هر چند در نوع خود مفید و در مقایسه با سایر مدلهای موجود از جامعیت بیشتری بر خوردار است، لیکن خالی از اشکال نمیباشد . برخی از این اشکالات عبارتند ار : کمی نبودن برخی از معیارهای پیشنهادی آن، حساس نبودن برخی شاخصهای پیشنهادی به تغییرات جزیی (یا به عبارتی وسیع بودن دامنه اعداد کلاس محدودیتها)، دشوار بودن یا قابل اندازهگیری نبودن بعضی از معیارهای ارزیابی، همسنگ نبودن معیارهای پیشنهاد شده برای فرآیندهای مختلف به ویژه از نظر تعداد.
محمد فیاض
دوره 12، شماره 1 ، خرداد 1384، ، صفحه 41-62
اسماعیل رهبر؛ محمد درویش
دوره 12، شماره 1 ، خرداد 1384، ، صفحه 63-72
حسین گلبابایی؛ ابوالفضل خلیل پور؛ علیمحمد طهماسبی بیرگانی
دوره 11، شماره 3 ، آذر 1383، ، صفحه 255-274