سید مرتضی ابطحی؛ محمد خسروشاهی
دوره 30، شماره 1 ، فروردین 1402، ، صفحه 24-38
چکیده
یکی از مشکلات بخش اجرا در مقوله احیای بیولوژیک حاشیه کویرها، فقر تنوع گونهای سازگار با شرایط موجود و نحوه استقرار آنهاست. قابلیتهای طبیعی حاشیه مرطوب دریاچه نمک کاشان طی اجرای پروژه تحقیقاتی تحت عنوان بررسی ویژگیهای ژئوهیدروپدولوژی و پوشش گیاهی حاشیه کویرهای مرطوب ایران برای احیاء بیولوژیک آنها (شناخت قابلیت رویشگاه) شناسایی ...
بیشتر
یکی از مشکلات بخش اجرا در مقوله احیای بیولوژیک حاشیه کویرها، فقر تنوع گونهای سازگار با شرایط موجود و نحوه استقرار آنهاست. قابلیتهای طبیعی حاشیه مرطوب دریاچه نمک کاشان طی اجرای پروژه تحقیقاتی تحت عنوان بررسی ویژگیهای ژئوهیدروپدولوژی و پوشش گیاهی حاشیه کویرهای مرطوب ایران برای احیاء بیولوژیک آنها (شناخت قابلیت رویشگاه) شناسایی و مناطق با شوری و سطح آب زیرزمینی متفاوت پهنهبندی شد. با استفاده از اطلاعات طرح ذکرشده، برای غنای تنوع گونهای و احیا بیولوژیک حاشیه مرطوب دریاچه نمک، استقرار شش گونهSuaeda fruticosa, Halostachys caspica, Atriplex halimus, Salsola imbricata, Halocnemum strobilaceum, ، Aeluropus littoralis در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی تحت تیمار گونه در سه تکرار بررسی شد. صفت اصلی مورد ارزیابی، درصد زندهمانی بود. با وجود متفاوت بودن شکل رویشی یکی از گونهها (Aeluropus littoralis) صفاتی مانند ارتفاع و قطر تاج پوشش برای بیان اهمیت هر گونه در تولید علوفه شتر و جلوگیری از فرسایش بادی نیز طی پنج سال اجرای طرح اندازهگیری شد. نتایج با نرمافزار SPSS آنالیز و مشخص گردید که گونههای H. strobilaceum، S. fruticosa، H. caspica و S. imbricata بهترتیب با 5/51، 4/46، 4/41 و 4/37 درصد دارای بالاترین زندهمانی در طی پنج سال اجرای طرح بودهاند که با توجه به دیم بودن کشت و با در نظر گرفتن نتایج حاصل از پروژههای کشت و احیا که توسط بخش اجرا در چنین مناطقی انجام شده و بیشتر آنها نتیجه مطلوبی در پی نداشته است، قابل توجه میباشد.
حسین باقری؛ مهشید سوری؛ سید مهدی ادنانی؛ حسین توکلی نکو؛ سعیده ناطقی
دوره 29، شماره 4 ، دی 1401، ، صفحه 596-607
چکیده
استقرار اولیه گونههای گیاهی مرتعی به خصوص در مناطق خشک و نیمه خشک مسئلهای قابل توجه جهت اصلاح و توسعه مراتع و افزایش عملکرد آنها میباشد. به منظور بررسی اثرات کاربرد پرایمینگ بذر بر تغییرات عملکرد گونه مرتعی Astragalus brachyodontus، طرح حاضر در گلخانه و در قالب طرح فاکتوریل انجام گرفت. سه تیمار هیدروپرایمینگ (آب مقطر)، اسموپرایمینگ ...
بیشتر
استقرار اولیه گونههای گیاهی مرتعی به خصوص در مناطق خشک و نیمه خشک مسئلهای قابل توجه جهت اصلاح و توسعه مراتع و افزایش عملکرد آنها میباشد. به منظور بررسی اثرات کاربرد پرایمینگ بذر بر تغییرات عملکرد گونه مرتعی Astragalus brachyodontus، طرح حاضر در گلخانه و در قالب طرح فاکتوریل انجام گرفت. سه تیمار هیدروپرایمینگ (آب مقطر)، اسموپرایمینگ (پلی اتیلن گلایکول در دو سطح 4/0- و 8/0- مگاپاسکال) و هورمون پرایمینگ (جیبرلیک اسید) به عنوان فاکتور اول و سه سطح تنش کمآبیاری 100% ظرفیت مزرعه، 75% ظرفیت مزرعه و 50% ظرفیت مزرعه به عنوان فاکتور دوم بر روی سه جمعیت (زنجان، قم و خلخال)، در سه تکرار در نظر گرفته شد. بررسی نتایج نشان داد پرایمینگ بذر، تنش کمآبیاری، جمعیتها و اثرات متقابل آنها، تاثیر معنیداری در سطح احتمال 1% بر تمام صفات مورد بررسی داشت. کاهش میزان آب خاک، موجب کاهش معنیدار درصد جوانه زنی، طول و وزن ساقه شد اما طول ریشه افزایش یافته و وزن ریشه ابتدا افزایش و سپس کاهش شدیدی نشان داد. بیشترین میزان عملکرد صفات ارتفاع (0267/11 سانتیمتر)، طول ریشه (6467/30 سانتیمتر)، وزن ساقه (1700/1 گرم) و وزن ریشه (3664/1 گرم)، مربوط به جمعیت زنجان با آبیاری نرمال بود. تیمار اسموپرایمینگ 4/0- مگاپاسکال بیشترین مقادیر را در صفات طول ریشه (1556/33 سانتیمتر)، وزن ساقه (2144/1 گرم) و وزن ریشه (4800/1 گرم) داشت. به طور کلی، براساس نتایج تحقیق حاضر، اسموپرایمینگ 4/0- مگاپاسکال و هورمون پرایمینگ با جیبرلیک اسید در شرایط تنش شدید کمآبیاری، به عنوان تیمارهای بهبود دهنده عملکرد گونه Astragalus brachyodontus در محیط گلخانه معرفی شد. این مسئله میتواند در بهبود استقرار و عملکرد این گونه علوفه ای با ارزش بومی در برنامه های اصلاح و توسعه مراتع برای کمک به استقرار اولیه آن ها در شرایط کمآبیاری مورد توجه واقع شود.
سید مرتضی ابطحی
دوره 28، شماره 4 ، دی 1400، ، صفحه 605-613
چکیده
تثبیت بیولوژیک شنزارها یکی از راههای جلوگیری از فرسایش بادی و ایجاد طوفانهای شن و ماسه میباشد. اسکنبیل یکی از گونههای گیاهی است که به سبب ساختار ریشهای منحصر بفرد، توان استقرار در شنزارها و تثبیت آنها را دارد. در این تحقیق برآنیم که مناسبترین گونه و سن درختچه اسکنبیل جهت کاشت در سه نقطه مختلف ریگ بلند کاشان را بررسی ...
بیشتر
تثبیت بیولوژیک شنزارها یکی از راههای جلوگیری از فرسایش بادی و ایجاد طوفانهای شن و ماسه میباشد. اسکنبیل یکی از گونههای گیاهی است که به سبب ساختار ریشهای منحصر بفرد، توان استقرار در شنزارها و تثبیت آنها را دارد. در این تحقیق برآنیم که مناسبترین گونه و سن درختچه اسکنبیل جهت کاشت در سه نقطه مختلف ریگ بلند کاشان را بررسی نماییم. این تحقیق در قالب طرح آماری اسپلیت پلات (کرتهای خرد شده) بر پایه بلوکهای کامل تصادفی با متغییراصلی سن، عامل فرعی گونه، با چهار تکرار و در سه نقطه از نوار ریگ بلند که از نظر فرم تپهها، ارتفاع، پوشش گیاهی و تأثیر فرسایشی طوفانها متغیر بوده و در مجموع نماینده ویژگیهای اکولوژیکی بندریگ میباشند، به مرحله اجرا گذاشته شد. تجزیه واریانس دادهها نشان داد که اختلاف بین مکانهای مختلف و سن نهالها و گونههای متفاوت اسکنبیل در سطح احتمال یک درصد، معنیدار میباشد. در هر سه گروه سنی، Calligonum turkestanicum با 15/61 درصد دارای بیشترین استقرار و C. comosum در رتبه دوم و گونههای C. schizopterum , C. bungei به ترتیب در رتبههای سوم و چهارم قرار دارند. منطقه سیازگه با میانگین 7/59 درصد بالاترین میزان درصد استقرار نهالها را به خود اختصاص داده است. نهالهای سه ساله با میانگین 7/58 درصد با نهالهای دو ساله با میانگین 01/57 درصد اختلاف معنیدار نداشته و با نهالهای یکساله با میانگین 84/53 درصد در سطح احتمال یک درصد اختلاف معنیدار دارند. بر این اساس، استفاده از نهالهای دوساله C.turkestanicum و نهالهای سه ساله C. comosum جهت تثبیت شن در منطقه کاشان توصیه میگردد.
حسن قلیچ نیا؛ هاجر نعمتی
دوره 28، شماره 4 ، دی 1400، ، صفحه 631-639
چکیده
گونه مرتعی علف بره (Festuca ovina) از گونههای مهم و خوشخوراک مرتعی در مراتع استان مازندران بوده و دارای دامنه پراکنش گسترده در مراتع کوهستانی میباشد که علاوه بر ارزش غذایی برای دام، نقش مهمی را در برنامههای اصلاح و احیای مراتع کوهستانی ایفا مینماید. با توجه به اهمیت این گونه، تعدادی از جمعیتهای گونه F. ovina که بذور آنها از مراتع ...
بیشتر
گونه مرتعی علف بره (Festuca ovina) از گونههای مهم و خوشخوراک مرتعی در مراتع استان مازندران بوده و دارای دامنه پراکنش گسترده در مراتع کوهستانی میباشد که علاوه بر ارزش غذایی برای دام، نقش مهمی را در برنامههای اصلاح و احیای مراتع کوهستانی ایفا مینماید. با توجه به اهمیت این گونه، تعدادی از جمعیتهای گونه F. ovina که بذور آنها از مراتع مختلف استان جمعآوری شده بود، در سینیهای پلاستیکی مشبک کشت گردید و بعد ازسبز شدن و دوره کوتاه عملیات داشت، در اوایل بهار در عرصه ایستگاه تحقیقاتی پشتکوه در ارتفاعات جنوب شرق ساری روی دو خط به طول 20متر طوری کشت شدند که 40 پایه از هر اکسشن روی خط کشت قرار گرفتند. فاصله آنها روی ردیفهای کاشت 50/0 متر و فاصله خطوط از یکدیگر 1 متر در نظر گرفته شد. آزمایش در طی سالهای 1394-1390 صورت گرفت. در سال اول و دوم به منظور استقرار گیاه از صفات یادداشتبرداری انجام نشد. ارزیابی از بهار سال 1392شروع گردید. معیارهای ارزیابی برای انتخاب گیاه عبارت بودند از مراحل فنولوژی، ارتفاع گیاه در زمان ظهور خوشه، سطح پوشش تاجی، تولید علوفه و تولید بذر. مراحل مختلف فنولوژی شامل مرحله رویشی، گلدهی، تشکیل بذر و رشد مجدد پاییزه با مراجعه هفتگی از پایه هایی که بدین منظور پیکه کوبی شدهاند، یادداشت برداری شدند. دادههای بدست آمده در محیط SPSS16 مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت. نتایج تجزیه واریانس مرکب دادههای مربوط به عملکرد فاکتورهای مورد ارزیابی نشان داد که اختلاف معنیداری در سطح 1 % بین شش جمعیت گونه مورد بررسی وجود دارد. بیشترین مقدار پوشش تاجی، ارتفاع بوته، درصد زندهمانی، تولید بذر و تولید علوفه مربوط به جمعیت مرتع سیاهسنگ و کمترین مقادیر فاکتورهای یاد شده مربوط به جمعیتهای مراتع کنگلو و دونا میباشد. بنابر این برای تولید و تقویت پوشش گیاهی علوفهای میتوان از بذور این جمعیت در مراتع کوهستانی مناطق مرکزی استان مازندران استفاده نمود.
محمدامین سلطانی پور؛ رحمان اسدپور؛ محمد فیاض
دوره 27، شماره 2 ، شهریور 1399، ، صفحه 224-237
چکیده
گونههای پهنبرگ گراموز (lippii Helianthemum) و هرش (Taverniera cuneifolia) از گونههای مهم مرتعی استان هرمزگان هستند. به منظور بررسی استقرار این گونهها، این بررسی در ایستگاه آبخیزداری و منابع طبیعی حوزه معرف و زوجی دهگین (استان هرمزگان) در حدود جغرافیایی "29 '12 °57 طول شرقی و "6 '46 °27 عرض شمالی از سال 1393 به مدت سه سال انجام شد. سه روش بذرکاری در فارو، ...
بیشتر
گونههای پهنبرگ گراموز (lippii Helianthemum) و هرش (Taverniera cuneifolia) از گونههای مهم مرتعی استان هرمزگان هستند. به منظور بررسی استقرار این گونهها، این بررسی در ایستگاه آبخیزداری و منابع طبیعی حوزه معرف و زوجی دهگین (استان هرمزگان) در حدود جغرافیایی "29 '12 °57 طول شرقی و "6 '46 °27 عرض شمالی از سال 1393 به مدت سه سال انجام شد. سه روش بذرکاری در فارو، بذرکاری در پیتینگ و بذرکاری در هلالیهای آبگیر در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در نرمافزار SAS مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که بین سامانههای آزمایشی، گونهها گیاهی مورد استفاده و همچنین اثر متقابل سامانه و گونه تفاوت معنیدار آماری وجود دارد. گونههای گیاهی گراموز و هرش در سطح پنج درصد، سامانههای آبخیزداری هلالی آبگیر، پیتینگ و کنتور فارو در سطح یک درصد و همچنین اثر متقابل سامانه و گونه تفاوت معنیدار آماری در سطح یک درصد نشان دادند. بیشترین درصد استقرار گونهها در سامانه هلالی آبگیر با 1/27 درصد و کمترین آن مربوط به سامانه پیتینگ با 2/3 درصد بود. بررسی اثر متقابل سامانه و گونه در میزان استقرار گونههای هرش و گراموز در سامانههای مختلف نشان داد که بیشترین درصد استقرار مربوط به گونه هرش با 2/31 درصد در سامانه هلالی آبگیر بود و بعد از آن بیشترین درصد استقرار مربوط به گونه گراموز با 9/22 درصد نیز در همین سامانه بود. کمترین استقرار مربوط به سامانه کنتور فارو با 1/2 درصد برای گونه هرش و سامانه پیتینگ با 1/2 درصد برای گونه گراموز بود.
منیژه مهدی زاده؛ علی گلکاریان؛ کمال الدین ناصرالدین؛ علی اصغر طالبانفرد
دوره 24، شماره 1 ، خرداد 1396، ، صفحه 30-38
چکیده
ارتباط بین خاک و گیاه از زمانهای دور مورد توجه بوده و آگاهی از چگونگی این ارتباط بیشترین منافع را برای انسان در پی داشته است لذا در این تحقیق اثر خصوصیات خاک بر استقرار گیاه سیاهتاغ از طریق اندازهگیری شاخصهای رشد اندام هوایی بررسی شد بدین منظور در دو منطقه مجاور با خاک متفاوت در شهرستان گناباد و مهولات برخی از خصوصیات فیزیکی ...
بیشتر
ارتباط بین خاک و گیاه از زمانهای دور مورد توجه بوده و آگاهی از چگونگی این ارتباط بیشترین منافع را برای انسان در پی داشته است لذا در این تحقیق اثر خصوصیات خاک بر استقرار گیاه سیاهتاغ از طریق اندازهگیری شاخصهای رشد اندام هوایی بررسی شد بدین منظور در دو منطقه مجاور با خاک متفاوت در شهرستان گناباد و مهولات برخی از خصوصیات فیزیکی و شیمیایی خاک و شاخصهای رشد اندامهایی درختچه سیاهتاغ اندازهگیری شد و با استفاده از نرم افزار Minitab از طریق آزمون t دونمونهای مورد ارزیابی قرار گرفت با توجه به نتایج این پژوهش پارامترهای خاک شامل درصدآهک، میزان پتاسیم و فسفر بر رشد تاغ تاثیر معنیداری ندارد اما افزایش درصد اشباع خاک، کاهش اسیدیته خاک و افزایش میزان کربن و نیتروژن در کشت فارو و هدایت الکتریکی پایین در چاله پر شده از رسوبات و نیز بافت ریز دانه در دو نوع کشت باعث بهبود رشد تاغ میگردد. همچنین شوری خاک زنده مانی این گیاه را تحت تاثیر قرار نمیدهد.
رضا باقری؛ صدیقه محمدی
دوره 23، شماره 4 ، اسفند 1395، ، صفحه 661-671
چکیده
این تحقیق با هدف تعیین اثر حمایتی برخی گونههای گیاهی پرستار در یک مرتع تخریب یافته بر درصد استقرار و مراحل اولیه رشد دو گیاه مهم علوفهای شامل علف گندمی بیابانی (Agropyron desertorum) و چاودار کوهی (Secale montanum) انجام شد. در این راستا 4 گونه کلاه میرحسن Acantholimon festucaceum (Jaub & Spach) Boiss، زول Eryngium bungeiBoiss، خارگونی Noaea mucronata (Forsk.) Aschers. و اسپندPeganumharmala L. به ...
بیشتر
این تحقیق با هدف تعیین اثر حمایتی برخی گونههای گیاهی پرستار در یک مرتع تخریب یافته بر درصد استقرار و مراحل اولیه رشد دو گیاه مهم علوفهای شامل علف گندمی بیابانی (Agropyron desertorum) و چاودار کوهی (Secale montanum) انجام شد. در این راستا 4 گونه کلاه میرحسن Acantholimon festucaceum (Jaub & Spach) Boiss، زول Eryngium bungeiBoiss، خارگونی Noaea mucronata (Forsk.) Aschers. و اسپندPeganumharmala L. به عنوان گونه پرستار گیاه چاودار و 4 گونه چوبک Acanthophyllum bracteatum Boiss.، گون Astragalus arbusculinus Bornm. & Gauba، شیرسگ Ephorbia orientalis L. و خارگونی Noaea mucronata (Forsk.) Aschers. به عنوان گونه پرستار گیاه علف گندمی بیابانی مورد بررسی قرار گرفت. کشت بذرهای دو گیاه علوفهای در اواسط پاییز در زیراشکوب بوتههای پرستار و فضای بین بوتهها انجام شد. رطوبت خاک دو عمق 10-0 و 25-15 سانتیمتر فضای زیراشکوب و مابین گیاهان پرستار از روش جرمی تعیین شد. پس از تجزیه واریانس دادهها، از آزمون چنددامنه دانکن جهت مقایسه میانگین کمک گرفته شد. نتایج نشان داد که رشد اولیه (ارتفاع) نهالچههای چاودار کوهی به علت حمایت گونههای کلاهمیرحسن، زول، خارگونی و اسپند به ترتیب 4/3، 6/2، 9/3 و 2/2 برابر تیمار فضای باز بود. همه گونهها نقش مثبت تقریباً یکسانی در حمایت رشد نهالچههای علف گندمی بیابانی داشتهاند ولی گونه خارگونی با بیشترین تأثیر توانست متغیر استقرار اولیه را به میزان 62 درصد افزایش دهد. با توجه به اهمیت بالای اثر حمایتی جمعیتهای تغییر شکل یافته گیاه خارگونی در جهت افزایش استقرار علفگندمی بیابانی و ارتفاع گیاه چاودار کوهی طبق نتایج این تحقیق، استفاده از نقش پرستاری خارگونی در مرتعکاریهای پاییزه دو گونه گرامینه مذکور به ادارات اجرایی منابع طبیعی توصیه میشود.
کامبیز یوسفی
دوره 9، شماره 2 ، شهریور 1381، ، صفحه 595-604
مرتضی خداقلی؛ ستار چاوشی
دوره 9، شماره 2 ، شهریور 1381، ، صفحه 619-634
تقی میرحاجی؛ مسعود محمد علیها
دوره 8، شماره 3 ، آذر 1380، ، صفحه 65-88