حامد اسکندری دامنه؛ غلامرضا زهتابیان؛ حسن خسروی؛ حسین آذرنیوند؛ علی اکبر براتی
دوره 28، شماره 3 ، مهر 1400، ، صفحه 520-536
چکیده
در این تحقیق به شبیهسازی کاربریهای موجود در دشت میناب با استفاده از روش ترکیبی CA-Markov پرداخته شد. بدینمنظور نقشه کاربری اراضی برای سالهای 1379، 1389 و 1399 با استفاده از تصاویر ماهواره لندست با روش طبقهبندی حداکثر احتمال تولید گردید و بعد از ارزیابی مدل، نقشه کاربری برای سال 1409 و 1419 با استفاده از روش ترکیبی CA-Markov پیشبینی شد. تجزیهوتحلیل ...
بیشتر
در این تحقیق به شبیهسازی کاربریهای موجود در دشت میناب با استفاده از روش ترکیبی CA-Markov پرداخته شد. بدینمنظور نقشه کاربری اراضی برای سالهای 1379، 1389 و 1399 با استفاده از تصاویر ماهواره لندست با روش طبقهبندی حداکثر احتمال تولید گردید و بعد از ارزیابی مدل، نقشه کاربری برای سال 1409 و 1419 با استفاده از روش ترکیبی CA-Markov پیشبینی شد. تجزیهوتحلیل الگوهای تغییرات کاربری در دشت میناب نشان داد که در طول دوره آماری 1379-1399در سطح کاربریهای این منطقه تغییرات چشمگیری رخ داده است. بهطوریکه در طول این دوره 20 ساله مساحت کاربریهای کشاورزی، مناطق شهری و انسانساخت، شورهزار و مراتع و اراضی بایر بهترتیب از 91/38، 99/25، 09/20 و 15 درصد در سال 1379 به 75/40، 02/40، 44/12 و 80/6 درصد در سال 1399 رسیده است. ارزیابی مدل با استفاده از شاخص کاپای بالای 90% نشاندهنده دقّت بالای مدل برای پیشبینی کاربریهاست. پیشبینی تغییرات در سال 1409 و 1419 نشان میدهد که کاربری زمینهای کشاورزی و مناطق شهری و انسانساخت بهترتیب با میزان 05/0 و 39/0 درصد در حال افزایش میباشند که از سمت شرق دشت به سمت غرب آن در حال پیشروی هستند؛ این درحالی است که کاربریهای شورهزار، مراتع و اراضی بایر در مجموع با میزان 44/0 درصد در حال کاهش است که این کاهش بیشتر در سمت غرب و شمالغرب این دشت قابل رؤیت است. در پایان از مهمترین راهکارهای اجرایی برنامهریزان و مسئولان برای جلوگیری از تغییر کاربری و در نهایت تخریب اراضی در این منطقه، میتوان به اصلاح الگوی کشت، روشهای نوین آبیاری، تغذیه بستر این دشت و حفظ و احیای پوشش گیاهی بومی اشاره نمود.
علی خنامانی؛ حسن فتحی زاد؛ محمدعلی حکیم زاده
دوره 25، شماره 4 ، بهمن 1397، ، صفحه 723-734
چکیده
به دلیل افزایش جمعیت و در نتیجه افزایش نیاز به غذا، طی دهههای گذشته شاهد تغییرات گسترده در کاربری اراضی و بهویژه افزایش اراضی کشاورزی هستیم. هدف از این تحقیق، بررسی تغییرات کاربری اراضی دشت برتش در شهرستان دهلران استان ایلام طی دوره 26 ساله (1367 تا 1393) با استفاده از روش شیءگرا میباشد. برای انجام این تحقیق، پس از تهیه تصاویر ماهواره ...
بیشتر
به دلیل افزایش جمعیت و در نتیجه افزایش نیاز به غذا، طی دهههای گذشته شاهد تغییرات گسترده در کاربری اراضی و بهویژه افزایش اراضی کشاورزی هستیم. هدف از این تحقیق، بررسی تغییرات کاربری اراضی دشت برتش در شهرستان دهلران استان ایلام طی دوره 26 ساله (1367 تا 1393) با استفاده از روش شیءگرا میباشد. برای انجام این تحقیق، پس از تهیه تصاویر ماهواره لندست سنجنده TM (1988)، ETM+ (2001) و لندست 8 (2014)، تصحیحات مورد نیاز انجام شد و بعد با استفاده از روش شیءگرا، نقشه کاربری اراضی مربوط به سه دوره زمانی تهیه گردید. نتایج حاصل از ارزیابی دقت نقشههای تولید شده نشان میدهد که بیشترین میزان دقت کل و ضریب کاپا با مقدار 90 و 95 درصد مربوط به تصویر سال 2001 و کمترین آن با مقدار 80 و 90 درصد مربوط به تصویر سال 1988 میباشد. دقت کل و ضریب کاپا در تصویر سال 2014 نیز با مقدار 90 و 92 درصد، دقت خوبی را به نمایش میگذارد. نتایج روند تغییرات کاربری اراضی نشان داد که کاربری مرتع متوسط با کاهش بیش از 21 هزار هکتاری، بیشترین تغییرات را داشته است. در رتبه بعدی، اراضی کشاورزی قرار دارد که افزایش بیش از 15 هزار هکتاری (دو برابری) را نشان میدهد، که دلیل آن افزایش جمعیت و وجود منابع آبی کافی در این ناحیه میباشد. کاربری مرتع فقیر نیز روند افزایشی حدود 5/1 برابری را نشان میدهد که نشاندهنده تخریب مراتع متوسط میباشد. اراضی شورهزار نیز در ابتدا روند افزایشی، اما در ادامه به دلیل تبدیل شدن به اراضی کشاورزی، روند کاهشی را نشان میدهد. میزان دقت کل (90-900) و ضریب کاپا (95-90) نشاندهنده دقت بسیار بالای این روش در تعیین کاربری اراضی میباشد.
محمدعلی زارع چاهوکی؛ نرگس ناصری حصار؛ محمد جعفری
دوره 25، شماره 2 ، مرداد 1397، ، صفحه 298-309
چکیده
این پژوهش با هدف مدلسازی پراکنش تیپهای گیاهی مراتع غرب شهرک صنعتی اشتهارد با روش آنتروپی حداکثر و تعیین عوامل موثر بر حضور هر تیپ انجام شد. اطلاعات پوشش گیاهی و عوامل محیطی شامل خاک و توپوگرافی جمعآوری و سپس نقشه تیپبندی اولیه با استفاده از نقشههای شیب و جهت و ارتفاع در مقیاس 1:25000و تصاویر ماهوارهای تهیه شد. در هر سایت، سه ترانسکت ...
بیشتر
این پژوهش با هدف مدلسازی پراکنش تیپهای گیاهی مراتع غرب شهرک صنعتی اشتهارد با روش آنتروپی حداکثر و تعیین عوامل موثر بر حضور هر تیپ انجام شد. اطلاعات پوشش گیاهی و عوامل محیطی شامل خاک و توپوگرافی جمعآوری و سپس نقشه تیپبندی اولیه با استفاده از نقشههای شیب و جهت و ارتفاع در مقیاس 1:25000و تصاویر ماهوارهای تهیه شد. در هر سایت، سه ترانسکت 750 متری، دو ترانسکت در جهت شیب و یک ترانسکت عمود بر جهت شیب مستقر شد. 45 پلات نمونهبرداری با فواصل 50 متری در امتداد هر ترانسکت قرار داده شد. اندازه پلات نمونهبرداری باتوجه به نوع و پراکنش گونههای گیاهی به روش سطح حداقل، سطح مستطیلی شکل 2 مترمربعی تعیین گردید. در هر پلات فهرست گونههای موجود و درصد پوشش گیاهی تعیین شد. در ابتدا و انتهای هر ترانسکت پروفیل خاک حفر و نمونهبرداری از دو عمق 20-0 و 80-20 سانتیمتر انجام شد. برای هر واحد نمونهبرداری، اطلاعات طول و عرض جغرافیایی، شیب، جهت و ارتفاع از سطح دریا نیز تعیین شدند. نقشة متغیرهای محیطی با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی و زمین آمار تهیه شد. سپس نقشههای پیشبینی مربوط به پراکنش تیپهای گیاهی با استفاده از روش مدلسازی آنتروپی حداکثر تهیه و میزان تطابق نقشههای پیشبینی با نقشههای واقعی با استفاده از ضریب کاپا و دقّت مدلهای حاصل با استفاده اAUC مورد ارزیابی قرار گرفت. بر اساس ضریب کاپای حاصل از مقایسه نقشهها، میزان تطابق نقشههای پیشبینی و واقعی برای تیپ Pteropyrum olivieri در سطح خیلی خوب (ضریب کاپا 7/0) و برای تیپهای Halocnemum strobilaceum, Salsola richteri-Artemisia sieberi, Artemisia sieberi و Artemisia sieberi–Stipa barbata در سطح خوب (ضرایب کاپای 66/0، 64/0، 57/0 و 66/0) ارزیابی شد.
سعیده ناطقی؛ احمد نوحه گر؛ امیرهوشنگ احسانی؛ ام البنین بذرافشان
دوره 24، شماره 4 ، دی 1396، ، صفحه 778-790
چکیده
پایش تغییرات پوششگیاهی نقش اساسی در برنامهریزی و مدیریت محیط زیست دارد. روشهای متعددی برای آشکارسازی تغییرات یک منطقه با استفاده از تصاویر ماهوارهای وجود دارد که هر کدام دارای مزایا و محدودیتهایی هستند. یکی از روشهای مطالعه تغییرات استفاده از شاخصهای پوشش گیاهی است. در این حالت استفاده از دادههای ماهوارهای امکان مطالعه ...
بیشتر
پایش تغییرات پوششگیاهی نقش اساسی در برنامهریزی و مدیریت محیط زیست دارد. روشهای متعددی برای آشکارسازی تغییرات یک منطقه با استفاده از تصاویر ماهوارهای وجود دارد که هر کدام دارای مزایا و محدودیتهایی هستند. یکی از روشهای مطالعه تغییرات استفاده از شاخصهای پوشش گیاهی است. در این حالت استفاده از دادههای ماهوارهای امکان مطالعه گسترده پوشش گیاهی را فراهم میسازد. هدف از این تحقیق ارزیابی 4 شاخص گیاهی NDVI، SAVI، RVI و WAVI میباشد. این مطالعه در جزیره قشم در سالهای 1380(2001) و 1393 (2014) انجام گرفت. در این تحقیق از دادههای سنجده ETM+ و OLI که دارای تطابق هندسی مناسبی بودند استفاده شده است. پس از محاسبه هر یک از شاخصها به منظور ارزیابی دقت شاخصها، بر اساس اطلاعات حاصل از بازدید صحرایی از منطقه و تصاویر و به کمک تفسیر چشمی تصویر کاذب، نقاط تعلیمی تهیه شده و به محیط نرم افزار ENVI.5 وارد شدند. بدین ترتیب با در اختیار داشتن 100 نمونه تعلیمی و در نظر گرفتن چهار کلاس اراضی بایر، جنگل حرا، کشاورزی و آب از روش پیشنهادی دلاپیان و اسمیت صحت تولید کننده و صحت کاربر هر نقشه جهت بررسی صحت طبقهبندی ارزیابی گردید. نتایج نشان داد شاخص SAVI با بیشترین ضریب کاپا 93/0 درصد در سال 1393 و 0.83 درصد در سال 1380 بهترین عملکرد و شاخصWAVI با کمترین ضریب کاپا 81/0 در سال 1380 و 43/0 در سال 1393 ضعیفترین نتایج را از بین شاخصها داشت. برای ارزیابی تغییرات از روش جدول متعامد (crosstab) استفاده شد و نتایج نشان داد در طی 13 سال 21 درصد به مساحت جنگلهای حرا و 60 درصد به اراضی کشاورزی و پوشش گیاهی طبیعی داخل جزیره افزوده شده است.
لیلا خلاصی اهوازی؛ محمدعلی زارع چاهوکی
دوره 23، شماره 2 ، شهریور 1395، ، صفحه 287-275
چکیده
شبکه عصبی مصنوعی، ساختارهای پردازش اطلاعاتی جدیدی هستند که از روشهای مخصوص شبکههای عصبی بیولوژیک استفاده میکنند. هدف از این مطالعه مدلسازی پراکنش گونه Seidlitziarosmarinus در مراتع شمال شرق سمنان با استفاده از مدل شبکه عصبی است. بدین منظور برای نمونهبرداری از پوشش گیاهی در هر تیپ رویشی، 3 ترانسکت 750 متری مستقر و در هر ترانسکت 15 پلات ...
بیشتر
شبکه عصبی مصنوعی، ساختارهای پردازش اطلاعاتی جدیدی هستند که از روشهای مخصوص شبکههای عصبی بیولوژیک استفاده میکنند. هدف از این مطالعه مدلسازی پراکنش گونه Seidlitziarosmarinus در مراتع شمال شرق سمنان با استفاده از مدل شبکه عصبی است. بدین منظور برای نمونهبرداری از پوشش گیاهی در هر تیپ رویشی، 3 ترانسکت 750 متری مستقر و در هر ترانسکت 15 پلات با فواصل50 متر مستقر شد. نمونهبرداری از خاک با توجه به مرز تفکیک افقها در منطقه و نوع گیاهان موجود از دو عمق 20-0 و 80-20 سانتیمتر انجام شد. برای تهیۀ نقشۀ پیشبینی پراکنش گونههای گیاهی، به فراهم کردن لایههای عوامل محیطی مورد استفاده در مدل نیاز است. برای نقشهبندی خصوصیات خاک، روش زمینآمار براساس مدل پیشبینی بدستآمده برای گونه S.rosmarinus (روش ANN) استفاده شد. برای اجرای مدل شبکه عصبی، الگوریتم پس انتشار خطا با شبکه طراحی شده پرسپترون سه لایهای با ساختار 1-10-7 و دارای هفت نرون در لایه ورودی، ده نرون در لایه میانی و یک نرون در لایه خروجی استفاده شد. میزان تطابق نقشۀ تهیه شده با نقشۀ واقعیت زمینی نیز با استفاده از ضریب کاپا محاسبه شد که نشاندهنده تطابق خیلی خوب بود (ضریب کاپای 72/0). نتایج نشان داد گونه S.rosmarinus در مناطق با اسیدیته 3/8-1/8، هدایت الکتریکی 26/0-22/0 دسیزیمنس بر متر، بافت لومی-شنی و در ارتفاع 1750-1600 متر از سطح دریا پراکنش دارد و با میزان اسیدیته و آهک رابطه مستقیم دارد.