معصومه رحیمی دهچراغی؛ حسین ارزانی؛ حسین آذرنیوند؛ محمد جعفری؛ محمدعلی زارع چاهوکی
دوره 30، شماره 1 ، فروردین 1402، ، صفحه 48-59
چکیده
مراتع اکوسیستمهایی هستند که علاوه بر تأمین علوفه خدمات و کارکردهای گوناگونی دارند. چنانچه با ارزیابی صحیح، تناسب مرتع برای استفادههای مختلف تعیین گردد و با بهرهبرداری اصولی و استفاده از فناوری و روشهای مناسب در هر نوع استفاده، از هزینههای مرتعداران کم کرد و درآمد آنها را ارتقا داد؛ میتوان مدیریت بهینه را در مرتع اجرا ...
بیشتر
مراتع اکوسیستمهایی هستند که علاوه بر تأمین علوفه خدمات و کارکردهای گوناگونی دارند. چنانچه با ارزیابی صحیح، تناسب مرتع برای استفادههای مختلف تعیین گردد و با بهرهبرداری اصولی و استفاده از فناوری و روشهای مناسب در هر نوع استفاده، از هزینههای مرتعداران کم کرد و درآمد آنها را ارتقا داد؛ میتوان مدیریت بهینه را در مرتع اجرا کرد. چرای دام، گردشگری، زنبورداری و بهره برداری از گیاهان دارویی از مهمترین استفادههای اصلی در مراتع کشور میباشد. در این پژوهش چرای دام، گردشگری در سامان عرفی، زنبورداری و بهرهبرداری از گیاهان دارویی در مرتع لار آبسر مازندران مورد بررسی قرار گرفت و تناسب مرتع برای هر نوع استفاده امتیازدهی شد. روش مرتعداری و سیستمهای چرایی با توجه به وضعیت و گرایش مرتع و در نظر گرفتن عوامل محدودکننده خاک ارائه شد. در ادامه اولویت استفاده از مرتع برای هر یک تعیین شد. هزینهها، درآمد و سود خالص برای هر نوع استفاده بر اساس شرایط روز بازار و نرخ ارز در سال 1400 در طول یک دوره 100 روزه محاسبه گشت. نتایج نشان داد چرای دام یکی از بهرهبرداریهای مناسب در مرتع لار آبسر است و بهترین دام چراکننده (با توجه به پوشش گیاهی و عوامل محیطی) گوسفند میباشد که برخی از تیپهای گیاهی با استفاده از روش مرتعداری طبیعی و بخش دیگری از مرتع با روش مرتعداری تعادلی و سیستمهای چرایی تناوبی و تأخیری، میتوان مدیریتی خوب اعمال نمود تا موجب افزایش سطح بهرهوری و ارتقاء وضعیت مرتع باشد و با یک برنامهریزی برای بهرهبرداری اصولی با مدیریت صحیح و ارزان میتوان مراتع این سامان را مدیریت نمود و ترکیب پوشش گیاهی آن را ارتقاء داد. نتایج نشان داد چنانچه در مرتع دامداری صورت گیرد حدود 42 میلیون تومان عاید مرتعدار خواهد شد و اگر گردشگری، زنبورداری، استحصال گیاهان دارویی اجرا شود؛ در مجموع بیش از 380 میلیون تومان به درآمد مرتعدار افزوده خواهد شد. این افزایش درآمد قادر است معیشت بهرهبردار (یک خانوار) را بهبود بخشد. و در دامداری حصارکشی مرتع، در زنبورداری استفاده از کندوهای هوشمند و در استفاده دارویی ماشین برداشت گیاهان دارویی پیشنهاد میگردد.
جواد معتمدی؛ حسین ارزانی؛ محمد جعفری؛ مهدی فرح پور؛ محمدعلی زارع چاهوکی
دوره 26، شماره 1 ، خرداد 1398، ، صفحه 241-259
چکیده
محاسبه اصولی ظرفیت چرا، مستلزم در نظر گرفتن عوامل مؤثر بر آن است. در این پژوهش با مورد توجه قرار دادن عوامل مؤثر بر ظرفیت چرا، مدل ظرفیت چرای بلندمدت مراتع طراحی گردید و بر اساس آن ظرفیت بلندمدت مراتع نیمهخشک گلستانکوه، وردشت و پشمکان محاسبه شد. تعیین ظرفیت چرا توسط مدل پیشنهادی، در چهار مرحله شامل برآورد متوسط خوب ...
بیشتر
محاسبه اصولی ظرفیت چرا، مستلزم در نظر گرفتن عوامل مؤثر بر آن است. در این پژوهش با مورد توجه قرار دادن عوامل مؤثر بر ظرفیت چرا، مدل ظرفیت چرای بلندمدت مراتع طراحی گردید و بر اساس آن ظرفیت بلندمدت مراتع نیمهخشک گلستانکوه، وردشت و پشمکان محاسبه شد. تعیین ظرفیت چرا توسط مدل پیشنهادی، در چهار مرحله شامل برآورد متوسط خوب تولید، محاسبه انرژی متابولیسمی در دسترس، محاسبه نیاز روزانه دام و محاسبه ظرفیت چرا انجام گردید. نتایج نشان داد که با توجه به وضعیت خشکسالی رویشگاهها و بهتبع آن نوسان تولید علوفه در سالهای مختلف، نمیتوان با یکبار اندازهگیری تولید، ظرفیت چرا را برای بلندمدت محاسبه کرد. از اینرو، متوسط خوب تولید رویشگاهها مشخص و بر مبنای آن ظرفیت بلندمدت محاسبه شد. متوسط خوب تولید رویشگاههای گلستانکوه، وردشت و پشمکان در یک دوره آماری 7-6 سال، بهترتیب 425، 8/263 و 3/343 کیلوگرم در هکتار برآورد شد که مرتبط با سالهای 1385، 1380 و 1381 (سالهای نرمال از نظر بارندگی) میباشند. ظرفیت چرای بلندمدت رویشگاهها بر مبنای متوسط خوب تولید، در یک دوره چرایی چهارماهه 8/0، 3/0 و 5/0 واحد دامی در هکتار محاسبه شد که بهترتیب متعلق به مراتع گلستانکوه، وردشت و پشمکان بود و بهگونهای میباشد که اگر 12 ماه پیاپی در منطقه خشکسالی اتفاق بیفتد، در عینحال که به پوشش گیاهی صدمهای وارد نخواهد شد، دامدار هم متوجه خسارت چندانی نمیشود و مجبور به فروش بیش از اندازه دامهای خود نخواهد بود. بر این اساس، مساحت لازم برای چرای یک واحد دامی، در مراتع گلستانکوه، وردشت و پشمکان 3/1، 3/3 و 2 هکتار پیشنهاد گردید. مقدار مذکور بر مبنای روش رایج در طرحهای مرتعداری، برابر یک هکتار برای یک دوره 30 سال پیشنهاد شده است که این امر، بیانگر لزوم توجه به عوامل مؤثر بر ظرفیت چرا است و بر کاربرد مدل پیشنهادی، بهمنظور محاسبه ظرفیت چرای بلندمدت مرتع در طرحهای مرتعداری تأکید دارد.
امیر میرزایی موسی وند؛ اردوان قربانی؛ محمدعلی زارع چاهوکی؛ فرشاد کیوان بهجو؛ کیومرث سفیدی
دوره 25، شماره 2 ، مرداد 1397، ، صفحه 235-247
چکیده
هدف از این تحقیق بررسی عوامل محیطی مؤثر بر پراکنش دو گونه Prangos ferulacea Lindl.و Prangos pabularia Lindl. در مراتع استان اردبیل بود. هفت رویشگاه جنس جاشیر شناسایی شد که در سه رویشگاه آن گونه P. ferulacea و در دو رویشگاه گونه P. pabularia حضور داشت. در هر رویشگاه، مکانهای نمونهبرداری مشخص و در طول 3 ترانسکت 100 متری در 10 پلات چهار مترمربعی تراکم گونه ثبت ...
بیشتر
هدف از این تحقیق بررسی عوامل محیطی مؤثر بر پراکنش دو گونه Prangos ferulacea Lindl.و Prangos pabularia Lindl. در مراتع استان اردبیل بود. هفت رویشگاه جنس جاشیر شناسایی شد که در سه رویشگاه آن گونه P. ferulacea و در دو رویشگاه گونه P. pabularia حضور داشت. در هر رویشگاه، مکانهای نمونهبرداری مشخص و در طول 3 ترانسکت 100 متری در 10 پلات چهار مترمربعی تراکم گونه ثبت شد. نمونه خاک از ابتدا، وسط و انتهای هر ترانسکت از عمق 30-0 سانتیمتری برداشت شد. در مجاورت هر رویشگاه در مکانهای عدم حضور گونه، نیز نمونهبرداری به شیوه یکسان انجام شد. در مکانهای نمونهبرداری ارتفاع از سطح دریا، شیب، جهت شیب و در آزمایشگاه برخی خصوصیات خاک نظیر ماده آلی، ازت، فسفر، پتاسیم، اسیدیته، هدایت الکتریکی و بافت تعیین شد. برای بررسی اثر عوامل محیطی بر حضور و عدم حضور دو گونه مورد نظر و مقایسه میانگین خصوصیات اندازهگیری شده بهترتیب از تجزیه واریانس یکطرفه و آزمون توکی استفاده شد. برای تعیین درجه اهمیت متغیّرهای اندازهگیری شده در پراکنش این گونهها، آنالیز تشخیص مورد استفاده قرار گرفت. نتایج نشان داد که گونه P. pabularia در مکانهای با مقدار فسفر، درصد رس، هدایت الکتریکی، مقدار بارندگی، درصد شن، درصد شیب و اسیدیته خاک بیشتر و گونه P. ferulacea، در مکانهای با ارتفاع از سطح دریا بیشتر و مقدار بارندگی و پتاسیم خاک کمتر سازگاری بهتری دارند. با توجه به نتایج حاصل از آنالیز تشخیص، عوامل هدایت الکتریکی، ماده آلی، پتاسیم، ارتفاع از سطح دریا، شیب، جهت شیب، درصد سیلت و رس، بارندگی و دما در تمایز مکانها و انتشار گونههای مورد مطالعه مؤثر هستند. بر اساس نتایج میتوان در پیشنهاد گونهها برای مدیریت، اصلاح و احیاء مراتع بهطور مناسبتری تصمیمگیری نمود.
محمدعلی زارع چاهوکی؛ نرگس ناصری حصار؛ محمد جعفری
دوره 25، شماره 2 ، مرداد 1397، ، صفحه 298-309
چکیده
این پژوهش با هدف مدلسازی پراکنش تیپهای گیاهی مراتع غرب شهرک صنعتی اشتهارد با روش آنتروپی حداکثر و تعیین عوامل موثر بر حضور هر تیپ انجام شد. اطلاعات پوشش گیاهی و عوامل محیطی شامل خاک و توپوگرافی جمعآوری و سپس نقشه تیپبندی اولیه با استفاده از نقشههای شیب و جهت و ارتفاع در مقیاس 1:25000و تصاویر ماهوارهای تهیه شد. در هر سایت، سه ترانسکت ...
بیشتر
این پژوهش با هدف مدلسازی پراکنش تیپهای گیاهی مراتع غرب شهرک صنعتی اشتهارد با روش آنتروپی حداکثر و تعیین عوامل موثر بر حضور هر تیپ انجام شد. اطلاعات پوشش گیاهی و عوامل محیطی شامل خاک و توپوگرافی جمعآوری و سپس نقشه تیپبندی اولیه با استفاده از نقشههای شیب و جهت و ارتفاع در مقیاس 1:25000و تصاویر ماهوارهای تهیه شد. در هر سایت، سه ترانسکت 750 متری، دو ترانسکت در جهت شیب و یک ترانسکت عمود بر جهت شیب مستقر شد. 45 پلات نمونهبرداری با فواصل 50 متری در امتداد هر ترانسکت قرار داده شد. اندازه پلات نمونهبرداری باتوجه به نوع و پراکنش گونههای گیاهی به روش سطح حداقل، سطح مستطیلی شکل 2 مترمربعی تعیین گردید. در هر پلات فهرست گونههای موجود و درصد پوشش گیاهی تعیین شد. در ابتدا و انتهای هر ترانسکت پروفیل خاک حفر و نمونهبرداری از دو عمق 20-0 و 80-20 سانتیمتر انجام شد. برای هر واحد نمونهبرداری، اطلاعات طول و عرض جغرافیایی، شیب، جهت و ارتفاع از سطح دریا نیز تعیین شدند. نقشة متغیرهای محیطی با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی و زمین آمار تهیه شد. سپس نقشههای پیشبینی مربوط به پراکنش تیپهای گیاهی با استفاده از روش مدلسازی آنتروپی حداکثر تهیه و میزان تطابق نقشههای پیشبینی با نقشههای واقعی با استفاده از ضریب کاپا و دقّت مدلهای حاصل با استفاده اAUC مورد ارزیابی قرار گرفت. بر اساس ضریب کاپای حاصل از مقایسه نقشهها، میزان تطابق نقشههای پیشبینی و واقعی برای تیپ Pteropyrum olivieri در سطح خیلی خوب (ضریب کاپا 7/0) و برای تیپهای Halocnemum strobilaceum, Salsola richteri-Artemisia sieberi, Artemisia sieberi و Artemisia sieberi–Stipa barbata در سطح خوب (ضرایب کاپای 66/0، 64/0، 57/0 و 66/0) ارزیابی شد.
پروانه عشوری؛ محمدعلی زارع چاهوکی؛ افشین دانه کار؛ عادل جلیلی؛ بهنام حمزه
دوره 25، شماره 1 ، فروردین 1397، ، صفحه 1-12
چکیده
آنالیز دادههای چند متغیره در تحقیقات بومشناسی و تنوع زیستی دارای اهمیت زیادی است. بومشناسان اغلب، نیاز به آزمون فرضیاتی در رابطه با اثرات عوامل مورد آزمایش بر روی کل ترکیب جامعه دارند. برای آنالیز دادههای چند متغیره، استفاده از روشهای آماری کلاسیک، مبتنی بر فرضیاتی نظیر نرمال بودن توزیع دادههاست که معمولا در دادههای ...
بیشتر
آنالیز دادههای چند متغیره در تحقیقات بومشناسی و تنوع زیستی دارای اهمیت زیادی است. بومشناسان اغلب، نیاز به آزمون فرضیاتی در رابطه با اثرات عوامل مورد آزمایش بر روی کل ترکیب جامعه دارند. برای آنالیز دادههای چند متغیره، استفاده از روشهای آماری کلاسیک، مبتنی بر فرضیاتی نظیر نرمال بودن توزیع دادههاست که معمولا در دادههای بوم شناسی رعایت نمیشوند. لذا در سالهای اخیر آزمونهای ناپارامتریک مبتنی بر جایگشت و ماتریسهای عدم شباهت بطور گسترده برای آزمون وجود اختلافات در ترکیب گونهای در علوم بوم شناسی مورد استفاده قرار گرفته است. هدف از این مقاله معرفی و آشنایی با آزمونهای ناپارامتریک چند متغیره جدید مرتبط با علوم بومشناسی نظیر آزمونهای سیمپر، آنوزیم، پرمانوآ و پرمدیسپ، با هدف تجزیه و تحلیل ترکیب جوامع گیاهی است. به منظور معرفی این آنالیزها، از دادههای پوشش گیاهی شش سایت مرتعی واقع در اراضی اطراف استان تهران استفاده شد و ترکیب جوامع گیاهی مناطق مذکور مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. آنالیز سیمپر نشان داد که گونههای Stipahohenackeriana و Bromustomentellus بترتیب دارای بیشترین سهم در ایجاد تمایز بین سایتهای مورد مطالعه در مناطق خشک و نیمه خشک هستند. آنالیزهای آنوزیم و پرمانوآ تفاوت معنیدار ترکیب پوشش بین سایتها را نشان دادند. با توجه به نتایج این آزمونها سایتهای فیروزکوه-البرز، دماوند-سمنان و ساوه-سلفچگان تشابه بیشتری از لحاظ ترکیب پوشش گیاهی از خود نشان دادند. آنالیز پرمدیسپ نشان داد که ناهمگنی و پراکندگی چند متغیره پوشش گونهها بطور معناداری در واحدهای نمونهبرداری سایتهای سلفچگان و ساوه بیشتر بود. بنابراین با توجه به نتایج میتوان بیان کرد که به منظور حفظ تنوع زیستی در سایتهای مورد مطالعه، حداقل نیاز به سه برنامه مدیریتی مجزا داریم. همچنین با توجه به نتایج آنالیز سیمپر، میتوان برنامههای مدیریتی جهت حفظ تنوع زیستی مناطق مورد مطالعه، با حمایت از گونههای متمایز مشخص شده در هر سایت ارائه داد.
فیروزه مقیمی نژاد؛ محمد جعفری؛ محمدعلی زارع چاهوکی؛ یاسر قاسمی آریان؛ اصغر کهندل
دوره 21، شماره 4 ، اسفند 1393، ، صفحه 643-650
چکیده
قرق مرتع عبارتست از جلوگیری از ورود دام به تمام یا قسمتی از مرتع برای یک یا چند سال متوالی که با هدفهای مختلفی انجام میشود. هدف از تحقیق حاضر، تعیین میزان تاثیر عمل اصلاحی قرق در خصوصیات شیمیایی و فیزیکی خاک و سه عنصر اصلی N، P و K در منطقه نظر آباد کرج میباشد. برای انجام تحقیق، از خاک دو منطقه چراشده و قرق نمونهبرداری شد. بهطوریکه ...
بیشتر
قرق مرتع عبارتست از جلوگیری از ورود دام به تمام یا قسمتی از مرتع برای یک یا چند سال متوالی که با هدفهای مختلفی انجام میشود. هدف از تحقیق حاضر، تعیین میزان تاثیر عمل اصلاحی قرق در خصوصیات شیمیایی و فیزیکی خاک و سه عنصر اصلی N، P و K در منطقه نظر آباد کرج میباشد. برای انجام تحقیق، از خاک دو منطقه چراشده و قرق نمونهبرداری شد. بهطوریکه از ابتدا، وسط و انتهای 4 ترانسکت (مستقرشده در هر منطقه، بصورت تصادفی سیستماتیک)، از دو عمق 20-0 و80-20 سانتیمتری تعداد 48 نمونه برداشت شدند. سپس به منظور تجزیه و تحلیل آزمایشگاهی، نمونههای برداشتشده به آزمایشگاه خاکشناسی انتقال یافت. نمونههای خاک، پس از خشکشدن از الک 2 میلیمتر عبور داده شدند. سپس عوامل اسیدیته، هدایت الکتریکی، ماده آلی، درصد رطوبت اشباع و عناصر نیتروژن، فسفر، پتاسیم اندازهگیری شدند. نتایج نشان داد قرق تاثیر معنیداری بر عناصر نیتروژن، فسفر و پتاسیم خاک داشته اما در مورد فاکتورهای اسیدیته، ماده آلی و درصد رطوبت اشباع تفاوت معنیداری بین دو منطقه چرا و قرق مشاهده نگردید. بطور کلی نتایج حاصل از این تحقیق نشان داد قرق اثرات مثبتی بر خصوصیات فیزیکی و شیمیایی خاک مراتع منطقه مورد مطالعه داشته است.
حسین ارزانی؛ جواد معتمدی (ترکان)؛ محمد جعفری؛ مهدی فرح پور؛ محمدعلی زارع چاهوکی
دوره 20، شماره 2 ، مرداد 1392، ، صفحه 271-250
حامد جنیدی جعفری؛ حسین آذرنیوند؛ محمدعلی زارع چاهوکی؛ محمد جعفری؛ ابراهیم کارگری
دوره 20، شماره 2 ، مرداد 1392، ، صفحه 298-308
حسین آذرنیوند؛ یاسر قاسمی آریان؛ رضا یاری؛ محمدعلی زارع چاهوکی؛ اسفندیار جهانتاب
دوره 19، شماره 2 ، شهریور 1391، ، صفحه 297-305
چکیده
هدف از تحقیق حاضر بررسی اثرهای بازدارندگی اندام هوایی و زیرزمینی گونه درمنه کوهی(Artemisia aucheri) بر روی خصوصیات جوانهزنی، طول ساقهچه، طول ریشهچه، و بنیه بذر گونه علفبره (Festuca ovina) میباشد. بدینمنظور گونه درمنه کوهی از مراتع طالقان استان تهران جمعآوری و بعد از جداسازی اندام هوایی و زیرزمینی در معرض مستقیم نور خورشید ...
بیشتر
هدف از تحقیق حاضر بررسی اثرهای بازدارندگی اندام هوایی و زیرزمینی گونه درمنه کوهی(Artemisia aucheri) بر روی خصوصیات جوانهزنی، طول ساقهچه، طول ریشهچه، و بنیه بذر گونه علفبره (Festuca ovina) میباشد. بدینمنظور گونه درمنه کوهی از مراتع طالقان استان تهران جمعآوری و بعد از جداسازی اندام هوایی و زیرزمینی در معرض مستقیم نور خورشید خشک و آسیاب شد. پودر حاصل از اندام هوایی و زیرزمینی به مقدار 3، 6 و 9 گرم به صورت جداگانه در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با چهار تکرار با 900 گرم ماسه در داخل گلدانها مخلوط شد و در هر گلدان 10 عدد بذر در عمق 3-2 سانتیمتر از سطح، کشت شد. فاکتورهای اندازهگیری در این بررسی درصد و سرعت جوانهزنی، مدت زمان جوانهزنی، بنیه بذر و طول ریشهچه و ساقهچه بود. بهمنظور تجزیه و تحلیل از نرمافزار MSTATC و برای مقایسه میانگین دادهها از آزمون چنددامنهای دانکن استفاده شد. نتایج نشان داد که بین خصوصیات جوانهزنی (درصد، سرعت و مدتزمان) و بنیه بذر اختلاف معنیداری وجود ندارد. همچنین بین طول ساقهچه در سطح 5% و بین طول ریشهچه در سطح 1% اختلاف معنیداری وجود دارد و درمنه کوهی باعث کاهش طول ریشهچه گونه علفبره شده است.
اصغر فرجالهی؛ محمدعلی زارع چاهوکی؛ حسین آذرنیوند؛ رضا یاری؛ بهرام قلینژاد
دوره 19، شماره 1 ، خرداد 1391، ، صفحه 108-119
چکیده
در این تحقیق رابطه بین پراکنش اجتماعات گیاهی منطقه حفاظتشده بیجار با عوامل محیطی بررسی شده است. البته اجتماعات گیاهی به روش نمود ظاهری تعیین شدند. سطح مناسب پلات نمونهبرداری با توجه به نوع و پراکنش اجتماعات گیاهی به روش سطح حداقل و تعداد پلات بعد از نمونهبرداری اولیه با توجه به تغییرات پوشش گیاهی به روش آماری تعیین شد. در هر ...
بیشتر
در این تحقیق رابطه بین پراکنش اجتماعات گیاهی منطقه حفاظتشده بیجار با عوامل محیطی بررسی شده است. البته اجتماعات گیاهی به روش نمود ظاهری تعیین شدند. سطح مناسب پلات نمونهبرداری با توجه به نوع و پراکنش اجتماعات گیاهی به روش سطح حداقل و تعداد پلات بعد از نمونهبرداری اولیه با توجه به تغییرات پوشش گیاهی به روش آماری تعیین شد. در هر اجتماع گیاهی، نمونهبرداری در طول 4 ترانسکت 300 متری انجام شد و در طول هر ترانسکت، 15 پلات 1 مترمربعی به فاصله 20 متر از هم قرار داده شد. در هر پلات نوع و تعداد گونههای گیاهی موجود و درصد آنها تعیین شد. در هر اجتماع 6 پروفیل خاک در توزیع یکسانی در داخل واحد نمونهبرداری حفر شد که با توجه به مرز تفکیک افقها در منطقه و نوع گیاهان موجود از دو عمق 0-20 و 20 - 100 سانتیمتری، نمونه خاک برداشت شد. از خصوصیات فیزیوگرافی، ارتفاع، شیب و جهت در نظر گرفته شد و از خصوصیات خاک رس، سیلت، شن، آهک، اسیدیته، هدایتالکتریکی، ماده آلی و سنگریزه اندازهگیری شد. بعد از جمعآوری دادهها، بهمنظور تعیین عوامل تأثیرگذار بر پراکنش پوشش گیاهی، از روش تجزیه مؤلفههای اصلی (PCA) با استفاده از نرمافزارPC-ORD استفاده شد. نتایج نشان داد که بین عوامل مورد بررسی و پراکنش پوشش گیاهی رابطه وجود دارد و مهمترین خصوصیات محیطی مؤثر بر پراکنش اجتماعات گیاهی منطقه، درصد رس، سیلت، شن، سنگریزه، آهک، ارتفاع و شیب است.
محمد علی زارع چاهوکی؛ مرجان شفیعزاده
دوره 15، شماره 3 ، آذر 1387، ، صفحه 403-414
چکیده
این تحقیق به منظور بررسی رابطة بین حضور گونههای گیاهی با عوامل محیطی در محدودة حاشیه کویر چاه بیکی استان یزد انجام شد. بعد از تهیه نقشه پوشش گیاهی در منطقة معرف هر تیپ رویشی با روش تصادفی-سیستماتیک در امتداد 5 ترانسکت 500 متری 50 پلات نمونهبرداری مستقر شد. اندازة پلاتهای نمونهبرداری با توجه به نوع و پراکنش گونههای گیاهی به روش ...
بیشتر
این تحقیق به منظور بررسی رابطة بین حضور گونههای گیاهی با عوامل محیطی در محدودة حاشیه کویر چاه بیکی استان یزد انجام شد. بعد از تهیه نقشه پوشش گیاهی در منطقة معرف هر تیپ رویشی با روش تصادفی-سیستماتیک در امتداد 5 ترانسکت 500 متری 50 پلات نمونهبرداری مستقر شد. اندازة پلاتهای نمونهبرداری با توجه به نوع و پراکنش گونههای گیاهی به روش حداقل سطح تعیین شد. در داخل پلاتها، فهرست گیاهان موجود، درصد تاج پوشش و تعداد گیاهان تعیین گردید. همچنین در داخل هر پلات، پروفیل حفر شد که با توجه به مرز تفکیک افقها در منطقه و نوع گیاهان موجود از دو عمق 0-30 و 30-80 سانتیمتر نمونه خاک برداشت شد و خصوصیات درصد رس، سیلت، ماسه، آهک، گچ، اسیدیته، هدایت الکتریکی، سدیم، کلسیم، منیزیم، کلرید، کربنات، بیکربنات و سولفات اندازهگیری گردید. به منظور تعیین رابطة حضور گونههای گیاهی با عوامل محیطی از روش رگرسیون لجستیک استفاده شد. نتایج این تحقیق نشان میدهد که مهمترین خصوصیات مؤثر بر پراکنش پوشش گیاهی منطقه، سنگریزه، رطوبت اشباع، آهک، میزان اسیدیته و هدایت الکتریکی خاک است. حضور گونههای Cornulaca monacanthaو Calligonum comosum با سنگریزه عمق اول خاک رابطه مثبت و با رطوبت اشباع عمق دوم رابطه منفی دارد. افزایش آهک خاک باعث حضور گونه Seidlitzia rosmarinus میشود. حضور گونه Haloxylon aphyllumبا اسیدیته خاک بیشترین ارتباط را دارد. افزایش هدایت الکتریکی باعث حضور گونهTamarix ramosissima میشود.