مهین حنیفهپور؛ غلامرضا زهتابیان؛ حسن احمدی؛ علی اکبر نظری سامانی؛ حسن خسروی
دوره 29، شماره 2 ، مرداد 1401، ، صفحه 186-195
چکیده
فرسایش بادی و توفانهای گردوغبار یکی از بلایای طبیعی است که مناطق خشک و بیابانی ایران مرکزی به صورت روزافزون با آن مواجه است. همچنین مدیریت نادرست در عرصه منابع طبیعی نیز بر افزایش این پدیده تأثیر زیادی داشته است. یکی از اصول اولیه کنترل و مبارزه با فرسایش بادی، شناخت مناطق برداشت رسوبات است. هدف این پژوهش شناسایی مناطق ...
بیشتر
فرسایش بادی و توفانهای گردوغبار یکی از بلایای طبیعی است که مناطق خشک و بیابانی ایران مرکزی به صورت روزافزون با آن مواجه است. همچنین مدیریت نادرست در عرصه منابع طبیعی نیز بر افزایش این پدیده تأثیر زیادی داشته است. یکی از اصول اولیه کنترل و مبارزه با فرسایش بادی، شناخت مناطق برداشت رسوبات است. هدف این پژوهش شناسایی مناطق برداشت رسوبات بادی، در رخسارههای منطقه ملارد در غرب استان تهران است. براساس نقشههای توپوگرافی، تصاویر ماهوارهای، نقشه زمینشناسی و همچنین بازدیدهای میدانی نقشه رخساره ژئومورفولوژیکی منطقه تهیه گردید، سپس نمونهبرداری انجام شد و نهایتاً در محیط GIS مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفت. تفسیر دادههای بادسنجی با استفاده از بررسی گلباد و گلتوفان نشان داد که جهت باد غالب و فرساینده از سمت شمالغربی است. نتایج حاصل از گلماسه ایستگاههای منطقه مورد مطالعه نشاندهنده این است که تغییرپذیری جهت باد شامل کم تا زیاد است و ایستگاه قزوین (نزدیکترین ایستگاه به کانونهای بحرانی) دارای شدت تغییرپذیری زیاد و شامل بادهای چند جهته مرکب با زاویه تند بوده است. 83 نمونه از رخسارههای مختلف منطقه مورد مطالعه به روش ASTM (الک خشک) دانهبندی شده است. نتایج دانهبندی بیانگر محلی بودن منشأ برداشت است. نقشه اولویتبندی کانونهای بحرانی منطقه نشان داد که 4/16 درصد از مساحت منطقه جزء شدت کم، 4/3 درصد شدت متوسط و 3 درصد شدت زیاد را به خود اختصاص داده است. در نهایت مشخص شد که دق رسی شور و فاقد پوشش گیاهی یا با پوشش گیاهی اندک شورپسندها در دشتسر پوشیده، بیشترین درصد ذرات حساس به فرسایش بادی را دربر گرفته است.
مهسا عبدالشاه نژاد؛ حسن خسروی؛ علی اکبر نظری سامانی؛ امیر علم بیگی
دوره 29، شماره 1 ، فروردین 1401، ، صفحه 36-52
چکیده
اهمیت توجه به توسعه پایدار و امنیت زیستی در مناطق تحتتأثیر فاجعههای زیستمحیطی همچون طوفانهای گردوغبار، نیاز به روشهای نوین برای یافتن راهبردهای مقابله را بیشتر کرده است. بدین منظور تحلیل ساختاری متقاطع، ابزاری کارآمد برای مطالعه رفتار سیستم است. با استناد به نتایج حاصل از تحلیل ساختاری و رویکرد آیندهپژوهی میتوان راهبردهایی ...
بیشتر
اهمیت توجه به توسعه پایدار و امنیت زیستی در مناطق تحتتأثیر فاجعههای زیستمحیطی همچون طوفانهای گردوغبار، نیاز به روشهای نوین برای یافتن راهبردهای مقابله را بیشتر کرده است. بدین منظور تحلیل ساختاری متقاطع، ابزاری کارآمد برای مطالعه رفتار سیستم است. با استناد به نتایج حاصل از تحلیل ساختاری و رویکرد آیندهپژوهی میتوان راهبردهایی جهت حفظ پایداری در مناطق تحت تأثیر ریسک زیاد گردوغبار ارائه داد. روش این پژوهش باتوجه به هدف آن، از نوع کاربردی و براساس رویکرد آیندهپژوهی میباشد. جامعه نمونه پژوهش از 22 نفر از کارشناسان و مدیران مطلع در حوزه امور کشاورزی و گردوغبار تشکیل شده است. براساس اطلاعات جمعآوری شده از مرحله مصاحبه به روش نیمه ساختاریافته، عوامل مؤثر شناسایی شد. براساس نظر کارشناسان و خبرگان عوامل نهایی استخراج و یک ماتریس 26×26 طراحی شد. سپس ماتریس اثر متقابل تهیه شده، توسط خبرگان امتیازدهی شد. به منظور تعیین عوامل کلیدی مؤثر بر تابآوری جوامع کشاورز تحت تأثیر گردوغبار در شهرستان اهواز، رویکرد آیندهپژوهی با استفاده از نرمافزار MICMAC در قالب سه گروه مؤلفه اقتصادی، اجتماعی و طبیعی-فیزیکی براساس 26 شاخص انجام شد. متغیرهای پژوهش در سه طبقه دووجهی، تنظیمی و مستقل براساس میزان رابطه تأثیرپذیری و تأثیرگذاریشان تقسیمبندی شدند. عوامل کلیدی شامل «تغییر کمیت و کیفیت محصولات کشاورزی، کاهش درآمد و آسیب به سرمایه کشاورزان، تشدید فقر و بیکاری، دسترسی به اعتبارات مالی، معیشت جایگزین و مهاجرت» میباشند. نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که سیستم مورد مطالعه از نوع ناپایدار بوده و بهمنظور اتخاذ تصمیمهای مدیریتی و افزایش پایداری نیاز به توسعه راهبردهایی بر مبنای عوامل کلیدی مؤثر بر تابآوری کشاورزان میباشد.
مهسا عبدالشاه نژاد؛ علی اکبر نظری سامانی؛ مهدی قربانی؛ عزیز ارشم؛ فریدون طاهری
دوره 26، شماره 2 ، تیر 1398، ، صفحه 325-339
چکیده
اثر فعالیتهای انسان بر کاربری اراضی و سیمای سرزمین و اثرات متعاقب آن بر محیط طبیعی همواره مورد توجه بوده است. بنابراین آگاهی از این تغییرات بهمنظور برنامهریزی پایدار سرزمین مهم است. در این پژوهش بهمنظور بررسی روند تغییرات و تهیه نقشههای پوشش، از تصاویر ماهوارهای سنجنده TM در سال 1990، سنجنده +ETM در سال 2002، سنجنده OLI لندست ...
بیشتر
اثر فعالیتهای انسان بر کاربری اراضی و سیمای سرزمین و اثرات متعاقب آن بر محیط طبیعی همواره مورد توجه بوده است. بنابراین آگاهی از این تغییرات بهمنظور برنامهریزی پایدار سرزمین مهم است. در این پژوهش بهمنظور بررسی روند تغییرات و تهیه نقشههای پوشش، از تصاویر ماهوارهای سنجنده TM در سال 1990، سنجنده +ETM در سال 2002، سنجنده OLI لندست 8 در سال 2013 استفاده شد. مراحل اجرایی شامل تجزیهوتحلیل گرادیان ساختار کاربری اراضی در طول هشت جهت جغرافیایی، برای سنجههای مساحت کلاس (CA)، تعداد لکه (NP)، متوسط اندازه لکه (MPS) در هفت طبقه کاربری بیشهزار (جنگل کم تراکم و باغ)، پهنه آبی، کشاورزی، رهاشده، مرتع، شهری و تپه ماسهای است. نتایج نشان داد که کاربری اراضی بیشهزار، شهری و تپههای ماسهای دارای روند افزایشی درحالیکه کاربری اراضی بایر (رهاشده) دارای روند کاهشی بوده است. نتایج حاصل از تحلیل تغییر گرادیان در هشت جهت جغرافیایی در منطقه نشان داد که بیشترین تغییرات در غرب و مرکز منطقه بوده است. همچنین تحلیل بررسی نرخ تغییرات سنجهها نشان داد که در دوره زمانی (2002-1990) کاربری مرتع، بایر (رهاشده) و شهری، در دوره زمانی(2013-2002) کاربری بیشهزار، کشاورزی و شهری و در دوره زمانی(2013-1990) کاربری مرتع، بیشهزار و شهری بیشترین تغییرات را داشتهاند. بنابراین با توجه به اینکه بخشی از جنبههای تغییر کاربری اراضی به جنبههای انسانی بستگی دارد، میتوان از ارتباط بین این شاخصهای کمی برای تعیین سطح پایداری و همچنین روند آتی تغییر کاربری برای مشخص کردن مناطق بحرانی تحت تأثیر استفاده کرد. در این رابطه سنجههای مساحت لکه، تعداد لکه و متوسط اندازه لکه نیز بهعنوان شاخصهای کلیدی در بحث پایش تغییرات کاربری اراضی و تغییر چیدمان سیمای سرزمین میباشند.
محمدرضا راهداری؛ حسن احمدی؛ علی طویلی؛ محمد جعفری؛ علی اکبر نظری سامانی؛ محمد خسروشاهی؛ شهروز شریفی
دوره 26، شماره 1 ، خرداد 1398، ، صفحه 226-240
چکیده
با توجه به حاکمیت مناطق بیابانی در وسعت زیادی از ایران، بررسی و مطالعه رژیم بادی بهمنظور طراحی ایمن خطوط ریلی و همچنین حمل رسوبات بادی از اهمیت قابلتوجهی برخوردار است. در این پژوهش به واکاوی رژیم بادی و قابلیت حمل ماسه با استفاده از روش فرایبرگر در ایستگاههای هواشناسی موجود در حاشیه راهآهن قم-تهران به طول 178 کیلومتر ...
بیشتر
با توجه به حاکمیت مناطق بیابانی در وسعت زیادی از ایران، بررسی و مطالعه رژیم بادی بهمنظور طراحی ایمن خطوط ریلی و همچنین حمل رسوبات بادی از اهمیت قابلتوجهی برخوردار است. در این پژوهش به واکاوی رژیم بادی و قابلیت حمل ماسه با استفاده از روش فرایبرگر در ایستگاههای هواشناسی موجود در حاشیه راهآهن قم-تهران به طول 178 کیلومتر پرداخته شده است. گلبادهای سالیانه نشان میدهند که درمجموع حاکمیت بادهای غربی و شمالغربی در حدود 40%، 50%، 42% و 57% بهترتیب در ایستگاههای هواشناسی تهران، شهریار، قم و فرودگاه امام خمینی حاکم است. بیشترین مقدار قابلیت حمل ماسه در ایستگاه هواشناسی فرودگاه امام (8/0,UDI= 574DP=) در غرب منطقه و کمترین مقدار آن در ایستگاه قم (47/0,UDI= 109DP=) در جنوب منطقه است. از سوی دیگر علاوه بر ایستگاه هواشناسی فرودگاه امام خمینی، ایستگاههای گرمسار (481 DP=)، سلفچگان (485 DP=) و ساوه (552 DP=) نیز در کلاس انرژی باد شدید قرار داشتند. ایستگاههای هواشناسی شهریار (215 DP=) و کهک (326 DP=) در کلاس متوسط و درنهایت ایستگاههای تهران (191 DP=) و قم در کلاس کم قرار دارند. با حرکت از ایستگاه ریلی نمکزار به سمت ایستگاه ریلی امام خمینی روند افزایشی قابلیت حمل ماسه مشاهده گردید و از سویی ارزیابیهای میدانی بیانگر حساسیت بلاک ریلی نمکزار-سپر رستم به طول 3/21 کیلومتر نسبت به ورود ماسه به خط ریلی است. در پایان به مدیران راهآهن جمهوری اسلامی ایران پیشنهاد میگردد با ارزیابی قابلیت حمل ماسه در حاشیه خطوط ریلی در مناطق بیابانی نسبت به کنترل ورود ماسه به این خطوط اقدام نمایند.
علی اکبر نظری سامانی؛ لیلا بیابانی؛ حمیدرضا عباسی؛ حسن خسروی
دوره 25، شماره 3 ، آذر 1397، ، صفحه 594-612
چکیده
باد به عنوان عامل اصلی در تخریب و فرسایش مناطق خشک و نیمهخشک می باشد که برای جلوگیری از اثرات تخریبی آن باید شناخت کافی از ویژگی بادهای منطقه حاصل گردد. هدف اصلی این تحقیق، وضعیت فرسایندگی باد و میزان حملماسه در منطقه مورد مطالعه میباشد. جهت بررسی از دادههای بادسنجی 8 ایستگاه سینوپتیک حاشیه دریاچه ارومیه با دوره آماری ...
بیشتر
باد به عنوان عامل اصلی در تخریب و فرسایش مناطق خشک و نیمهخشک می باشد که برای جلوگیری از اثرات تخریبی آن باید شناخت کافی از ویژگی بادهای منطقه حاصل گردد. هدف اصلی این تحقیق، وضعیت فرسایندگی باد و میزان حملماسه در منطقه مورد مطالعه میباشد. جهت بررسی از دادههای بادسنجی 8 ایستگاه سینوپتیک حاشیه دریاچه ارومیه با دوره آماری موجود مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. گلبادهای سالانه منطقه نشان داد که بهرغم تغییرات زمانی و مکانی بسیارزیاد باد در حاشیه این دریاچه، عمده بادهای غالب از سمت شرق و سپس از غرب میوزد. گلتوفانهای سالانه نشان داد که بادهای فرساینده عمدتاً دارای جهات جنوب و جنوب غربی است که این بادها در فصول تابستان و بهار به صورت یکطرفه و در فصول پاییز و زمستان به صورت چندجهته میوزند. به منظور محاسبه توان حمل ماسه با استفاده از رابطه فرایبرگر و دین، منطقه مورد مطالعه از نظر قدرت فرسایش باد در کلاس کم تا متوسط قرار گرفته است و جهت نهایی حمل ماسه عمدتاً بهسمت شمالشرقی است که براساس معادله لتو-لتو دبی (شار) حمل ماسه بین 05/0 تا 73/2 تن بر متر درسال محاسبه شد. همچنین با استفاده از معادله تسوار، شاخص تحرک تپههای ماسهای برای تمام ایستگاهها کمتر از 1 شد که نشاندهندة غیر فعال بودن اشکال تراکمی ماسه است. ولی چون پوشش گیاهی بسیار کمی بر روی آنها مستقر شده است میتوان نقش عامل انسانی (بویژه چرای دام و لگد کوبی احشام) و شوری بیش از حد تپه ها را در آن مهم دانست.
علی اکبر نظری سامانی؛ اصغر توکلی؛ هدی قاسمیه؛ ناصر مشهدی؛ محمدرضا راهداری
دوره 24، شماره 1 ، خرداد 1396، ، صفحه 67-79
چکیده
یکی از مهمترین فرآیندهای طبیعی در مناطق نیمه خشک، خشک و فراخشک فرسایش بادی است که در نتیجه وزش بادهای فرساینده به وقوع میپیوندد. در مطالعات مربوط به فرسایش بادی باید سرعت باد و همچنین فراوانی و تداوم وزش باد در نظر گرفته شود. ارگ کاشان یکی از معدود مجموعههای متنوع از انواع تپههای ماسهای در ایران به شمار میآید. به منظور ...
بیشتر
یکی از مهمترین فرآیندهای طبیعی در مناطق نیمه خشک، خشک و فراخشک فرسایش بادی است که در نتیجه وزش بادهای فرساینده به وقوع میپیوندد. در مطالعات مربوط به فرسایش بادی باید سرعت باد و همچنین فراوانی و تداوم وزش باد در نظر گرفته شود. ارگ کاشان یکی از معدود مجموعههای متنوع از انواع تپههای ماسهای در ایران به شمار میآید. به منظور بررسی رابطه بین ویژگی های باد (نسبت یک جهته، شاخص بادناکی، تداوم و فراوانی باد) با مرفولوژی ارگ و همچنینی بررسی میزان تغییرات پتانسیل انتقال ماسه در مناطق مختلف ارگ، داده ایستگاههای سینوپتیک کاشان، اردستان، جنگلبانی بادرود، گرمسار و قم اخذ و از تلفیق آن در محیط GIS نقشه های هم پتانسیل انتقال ماسه، خطوط همسرعت باد میانگین و باد حداکثر در ارگ کاشان ترسیم شد. از مقایسه نقشههای ترسیم شده با یکدیگر نتیجه گرفته شد که نقشه خطوط همسرعت باد میانگین با نقشه هم پتانسیل انتقال ماسه همخوانی دارد و از شرق به غرب ارگ کاهش مییابند. بنابراین نتیجه گرفته میشود فراوانی وزش باد نسبت به سرعت آن، نقش مهمتری در انتقال ماسهها و مرفولوژی ارگ به عهده داشتهاند. همچنین مقایسه مرفولوژی ارگ و نتایج حاصل از بادسنجی در ایستگاههای مختلف نشان داد که در شکلگیری مرفولوژی ارگ، نقش وزش بادهای بهار و تابستان بیشتر میباشد. همچنین عدم هماهنگی بین نوع رژیم بادی فعلی و حضور هرم ها در میان ارگ را میتوان به شرایط بادی دوره های قبلی به ویزه آخرین دورة بیشینه یخچالی مرتبط دانست.
علی اکبر نظری سامانی؛ حمیدرضا عباسی؛ حسن احمدی؛ محمدرضا راهداری
دوره 24، شماره 1 ، خرداد 1396، ، صفحه 210-223
چکیده
با توسعه و پیشرفت مطالعات علوم زمین در علم ژئومرفولوژی شاخه جدید ژئومرفومتری ایجاد شده است که به نوعی دانشی تلفیقی در زمینه علوم زمین، ریاضی و کامپیوتر است. از این دانش میتوان برای طبقهبندی کمی عوارض سطح زمین برپایه تغییرات ارتفاعی استفاده کرد. در این تحقیق تلاش شده است که با مدلسازی کمی ارتفاع و فاصله بین تپههای ماسهای در ...
بیشتر
با توسعه و پیشرفت مطالعات علوم زمین در علم ژئومرفولوژی شاخه جدید ژئومرفومتری ایجاد شده است که به نوعی دانشی تلفیقی در زمینه علوم زمین، ریاضی و کامپیوتر است. از این دانش میتوان برای طبقهبندی کمی عوارض سطح زمین برپایه تغییرات ارتفاعی استفاده کرد. در این تحقیق تلاش شده است که با مدلسازی کمی ارتفاع و فاصله بین تپههای ماسهای در بیابانهای داخلی ایران (ارگ کاشان و ارگ جن) و به طبقهبندی آنها پرداخته شود. نتایج شناسایی تپههای ماسهای در مناطق مورد مطالعه بیانگر این بود که بیابانهای داخلی ایران از تنوع قابل ملاحظهای در شکلگیری انواع تپههای ماسهای برخوردار است. مدلسازی کمی ارتفاعی بر پایه مدل رقومی ارتفاع 80 متری نشان داد که میانگین ارتفاع تپههای ماسهای در ارگ کاشان و ارگ جن به ترتیب در حدود 35 و 84/6 متر است. علت کاهش ارتفاع در ریگ جن به دلیل فراوانی 37% سطح پهنههای ماسهای در ارگ است و بدون در نظر گرفتن این پهنهها متوسط ارتفاعی آن در حدود 63/8 متر خواهد شد به طوریکه 90% از آنها در کلاس کمتر از 20 متر ارتفاع قرار داشتند. از سوی دیگر تنوع درصد فرآوانی کلاسهای ارتفاعی تپههای ماسهای در ارگ کاشان به مراتب بیشتر از ارگ جن است به طوریکه بالغ بر 80% ارگ کاشان در کلاس ارتفاعی کمتر از 50 متر است، درحالیکه 87% ارگ جن از کلاس ارتفاعی کمتر از 10 متر برخوردار است. در ارگ کاشان در ابتدای ارگ ارتفاع تپههای ماسهای کم و به تدریج در مرکز ارگ بیشتر میشود و به بیشترین ارتفاع تپههای ماسهای میرسد. مدلسازی کمی روابط بین ارتفاع و فاصله تپههای ماسهای در ارگ جن بیانگر این مطلب است که فعالیت تپههای ماسهای محدود به بخش بالایی تپهها است.در ارگ کاشان مقایسه فاصله بین تپههای تثبیت شده، خطی و مرکب نشان داد که تپههای تثبیت شده در فاصله نزدیکتری نسبت به دو تیپ دیگر تشکیل خواهند شد.