ناهید عزیزی؛ حامد جنیدی؛ خالد اوسطی
دوره 26، شماره 3 ، مهر 1398، ، صفحه 717-730
چکیده
در این پژوهش، ضمن پایش روند تغییرات درصد پوشش تاجی گونههای شاخص مراتع استپی منطقه قوشه در استان سمنان طی یک دوره دهساله؛ ارتباط بین دو عامل مهم اقلیمی (بارش و دما) و تغییرات درصد پوشش تاجی نیز بررسی شد. بدین منظور، درصد پوشش تاجی شش گونه گیاهی شاخص (به تفکیک گونه) و گیاهان یکساله بصورت ترکیبی مصــادف بــا رشد کامل گونهها، بر ...
بیشتر
در این پژوهش، ضمن پایش روند تغییرات درصد پوشش تاجی گونههای شاخص مراتع استپی منطقه قوشه در استان سمنان طی یک دوره دهساله؛ ارتباط بین دو عامل مهم اقلیمی (بارش و دما) و تغییرات درصد پوشش تاجی نیز بررسی شد. بدین منظور، درصد پوشش تاجی شش گونه گیاهی شاخص (به تفکیک گونه) و گیاهان یکساله بصورت ترکیبی مصــادف بــا رشد کامل گونهها، بر روی دو ترانسکت 250 متری و در 30 پلات دو متر مربعی(به فواصل 15 متر از هم) بصورت سالانه و به مدت 10 سال اندازهگیری شد. نتایج نشان داد که بالاترین مقدار درصد پوشش تاجی، در سال آبی 86-1385 (با بارش بیش از میانگین دوره) و کمترین مقدار آن در سال آبی 92-1391 (با بارش کمتر از میانگین دوره) و به ترتیب معادل 15 و 5/5 درصد بود. مدلسازی درصد پوشش تاجی براساس روش رگرسیونی خطی و با استفاده از متغیرهای بارش و دما انجام گرفت. نتایج نشان داد که بارشهای یک ماهه فروردین، قادر است 65 درصد تغییرات درصد پوشش تاجی گونه A. sieberiرا در سطح اطمینان 95 درصد توجیه نماید (با 26/0=RRMSE و 49/0 =MAE). بهترین مدل ارائه شده برای برآورد درصد پوشش تاجی گونههای S. barbata و Z. eurypterum، مربوط به مدل مبتنی بر بارش چهار ماهه اسفند تا خرداد و مدل مبتنی بر بارش یک ماهه اسفند بود که به ترتیب 77 (در سطح اطمینان 99 درصد) و 67 (در سطح اطمینان 95 درصد) درصد تغییرات تاج پوشش این گونهها را توجیه مینمایند. با توجه به نقش قابل توجه گونـههای A. sieberi، S. barbata و Z. eurypterum در ترکیب پوشش گیاهی مراتع مورد پژوهش، میتوان بیان نمود که بخش عمده تغییـرات پوشش تاجی، براساس تغییـرات بارش دوره رویـش، قابل پیشبینی میباشد.
مصطفی جعفری
دوره 21، شماره 1 ، خرداد 1393، ، صفحه 139-153
چکیده
تغییرات اقلیمی و محیطی در مناطق مختلف ایران مشاهده شده است و پیشبینی میشود در آینده نیز تغییراتی به وقوع بپیوندد. تولید خالص اولیه از شاخصهای مهم در ارزیابی تولید اکوسیستمهای طبیعی جنگلی، مرتعی و بیابانی میباشد. تغییرات اقلیمی باعث وقوع تغییرات در تولید زیستتوده (بیوماس) در اکوسیستمهای طبیعی میشود. در این تحقیق ...
بیشتر
تغییرات اقلیمی و محیطی در مناطق مختلف ایران مشاهده شده است و پیشبینی میشود در آینده نیز تغییراتی به وقوع بپیوندد. تولید خالص اولیه از شاخصهای مهم در ارزیابی تولید اکوسیستمهای طبیعی جنگلی، مرتعی و بیابانی میباشد. تغییرات اقلیمی باعث وقوع تغییرات در تولید زیستتوده (بیوماس) در اکوسیستمهای طبیعی میشود. در این تحقیق میزان آسیبپذیری به تغییرات اقلیمی و میزان تغییرات در وضعیت تولید خالص اولیه در اکوسیستمهای جنگلی، مرتعی و بیابانی ایران مورد بررسی قرار گرفت. نتایج بررسی انجام شده در شش اقلیم انتخاب شده در سطح کشور در استانهای گیلان، مازندران، آذربایجانشرقی، کرمانشاه، خراسان و سیستان و بلوچستان ارائه گردیدهاست. براساس نتایج حاصل از این تحقیق مجموع تولید خالص اولیه تحت تأثیر تغییرات دما و بارش در اکوسیستمهای جنگلی، مرتعی و بیابانی در استانهای گیلان، آذربایجانشرقی و خراسان، برای دوره منتهی به 2039 افزایش را نشان میدهد، در صورتیکه میزان آن در استانهای مازندران، کرمانشاه و سیستان و بلوچستان کاهش خواهد داشت. این تغییرات در استان خراسان (شامل خراسان شمالی، جنوبی و رضوی) بیشترین افزایش را نشان میدهد که بیانگر افزایش مطلوب بارش و دما در این منطقه خواهد بود. میزان تغییرات کمی تولید خالص اولیه هر منطقه به حجم زیستتوده موجود در اکوسیستمهای آن منطقه و نیز به میزان تغییرات دما و بارش بستگی دارد. بهعنوانمثال این تغییرات در اکوسیستمهای جنگلی استانهای گیلان و خراسان افزایش و استانهای مازندران و کرمانشاه کاهش را نشان میدهند. همچنین این تغییرات در اکوسیستمهای مرتعی در استانهای آذربایجانشرقی و خراسان بصورت افزایشی و در استانهای کرمانشاه و سیستان و بلوچستان بصورت کاهشی قابل ملاحظه میباشند. درحالیکه تغییرات در استانهای بیابانی در خراسان بصورت عمده افزایش و در استانهای سیستان و بلوچستان کاهش را نشان میدهند.
علیمحمد قائمینیا؛ حمیدرضا عظیمزاده؛ محمدحسین مبین
دوره 18، شماره 1 ، خرداد 1390، ، صفحه 42-57
چکیده
دمای خاک یکی از عوامل مؤثر در استقرار پوشش گیاهی در مناطق خشک است. با توجه به آن که دمای خاک تحت تأثیر پارامترهای هواشناسی متعددی قرار دارد، بررسی اثرهای تغییر دمای هوا، ساعت آفتابی و بارش میتواند در درک چگونگی تغییرات دمای خاک مفید باشد. با شناخت تغییرات دمای خاک و سرعت انتقال دما در پروفیل سطحی میتوان میزان تبخیر از خاک، نیاز آبی ...
بیشتر
دمای خاک یکی از عوامل مؤثر در استقرار پوشش گیاهی در مناطق خشک است. با توجه به آن که دمای خاک تحت تأثیر پارامترهای هواشناسی متعددی قرار دارد، بررسی اثرهای تغییر دمای هوا، ساعت آفتابی و بارش میتواند در درک چگونگی تغییرات دمای خاک مفید باشد. با شناخت تغییرات دمای خاک و سرعت انتقال دما در پروفیل سطحی میتوان میزان تبخیر از خاک، نیاز آبی گیاهان، سرعت تجزیه مواد، فعالیتهای بیولوژیکی و زمان کاشت بذرها را ارزیابی نمود. هدف از انجام این تحقیق بررسی نقش عوامل جوی در تعیین دمای خاک میباشد. بدین منظور با جمعآوری دادههای روزانه دمای خاک در اعماق 5، 10، 20، 30، 50 و100 سانتیمتری موجود در ایستگاه سینوپتیک یزد در سال 1385، اقدام به بررسی عاملهای هواشناسی تأثیرگذار و تجزیه و تحلیل آنها شد و با استفاده از الگوی تغییرات سینوسی، دمای خاک این ایستگاه در طی سال شبیهسازی گردید. نتیجه اولیه نشان داد که بین عاملهای جوی بارش، درجه حرارت هوا و ساعت آفتابی رابطه معنیدار وجود دارد. بهطوریکه مقایسه مقادیر اندازهگیری و پیشگویی مدل روی دستگاه مختصات نشان داد که مدل سینوسی با افزایش عمق، مقادیر را کمتر از مقدار واقعی برآورد مینماید. درنهایت با استفاده از مدلهای بدستآمده، منحنی تغییرات دمای خاک در هر عمق ترسیم و مورد ارزیابی قرار گرفت. بنابراین نتایج بدستآمده از محاسبه ضریب کارایی مدل ناشساتکلیف در اعماق مورد بررسی نشان داد که مقادیر خروجی از مدل در اعماق 5،10، 20، 30، 50 و100 سانتیمتری بهترتیب دارای ضریب کارایی (RNS2) 92/0، 91/0، 93/0، 92/0، 94/0 و 96/0 نسبت به مقادیر اندازهگیری شده است. از آنجا که دامنه تغییرات) (RNS2در محدوده ∞- تا یک تغییر میکند و در مقدار یک مدل دارای حداکثر کارایی است، بدین ترتیب معادلات سینوسی قابلیت و بازدهی مناسب در پیشگویی تغییرات دمایی اعماق مختلف خاک را دارد.
منوچهر فرج زاده؛ امان اله فتح نیا؛ بهلول علیجانی؛ پرویز ضیائیان
دوره 18، شماره 1 ، خرداد 1390، ، صفحه 107-123
چکیده
هدف این تحقیق ارزیابی اثر عوامل اقلیمی بر پوشش گیاهی در مراتع زاگرس با شاخص NDVI حاصل از سنجنده AVHRR و دادههای هواشناسی میباشد. منطقه مطالعهشده مراتع با تراکمهای 75-51، 50-26 و 25-10 درصد زاگرس میباشد. زمان مطالعه تصاویر ماهوارهای از ژانویه تا اکتبر 2006 و عوامل اقلیمی از سپتامبر 2005 تا اکتبر 2006 بود. هفت متغیر اقلیمی ماهانه (بارش، ...
بیشتر
هدف این تحقیق ارزیابی اثر عوامل اقلیمی بر پوشش گیاهی در مراتع زاگرس با شاخص NDVI حاصل از سنجنده AVHRR و دادههای هواشناسی میباشد. منطقه مطالعهشده مراتع با تراکمهای 75-51، 50-26 و 25-10 درصد زاگرس میباشد. زمان مطالعه تصاویر ماهوارهای از ژانویه تا اکتبر 2006 و عوامل اقلیمی از سپتامبر 2005 تا اکتبر 2006 بود. هفت متغیر اقلیمی ماهانه (بارش، دما و رطوبت نسبی (حداکثر، میانگین و حداقل)) بر NDVI ماهانه مطالعه شد. پهنهبندی با روش زمینآمار و بررسی عوامل اقلیمی بر تغییرات پوشش گیاهی با رگرسیون چندمتغیره انجام شد. نتایج نشان میدهد که روش کوکریجینگ برای پهنهبندی بهتر میباشد و تنها در دمای میانگین، روش وزندهی عکس فاصله ارزیابی بهتری دارد. بدین ترتیب، پوشش گیاهی به بارش 2 ماه قبل و به دما و رطوبت نسبی 1 ماه قبل پاسخ میدهد. نتایج رگرسیونی، نشاندهنده همبستگی بیشتر در مراتع با تراکم 75-51 درصد میباشد، اما در مجموع مقدار همبستگی در مراتع با تراکم 25-10 درصد پایین است که ناشی از ارتفاع کم از سطح دریا، اثر پسزمینه خاک و حواشی سطوح کشاورزی میباشد. همچنین ارتفاع کم در مراتع با تراکم 25-10 درصد عامل افزایش دما و انتقال شروع سبزینگی به اسفندماه (مارس) بوده است، در حالیکه در مراتع با تراکم 75-51 درصد، شروع سبزینگی در اردیبهشتماه (می) میباشد. بنابراین بیشترین مقدار R2 در مراتع متراکم 6478/0 مربوط به اردیبهشتماه (می) و کمترین در مراتع کم تراکم، به مقدار 136/0 در مردادماه (اوت) میباشد.
مسعود برهانی؛ حسین ارزانی؛ زهرا جابرالانصار؛ مژگان السادات عظیمی؛ مهدی فرحپور
دوره 17، شماره 1 ، خرداد 1389، ، صفحه 1-20
چکیده
وضعیت، یکی از شاخصهایی است که در ارزیابی مدیریت مراتع مورد استفاده قرار میگیرد. روشهای متعددی برای ارزیابی این شاخص در اختیار میباشد. روش به کار گرفته شده در تحقیق حاضر روش چهار عاملی بوده که برای انجام این بررسی رویشگاههایی در مناطق استپی استان اصفهان انتخاب شد. در هر یک از رویشگاههای انتخابی یک منطقه معرف انتخاب شد و در مجموع ...
بیشتر
وضعیت، یکی از شاخصهایی است که در ارزیابی مدیریت مراتع مورد استفاده قرار میگیرد. روشهای متعددی برای ارزیابی این شاخص در اختیار میباشد. روش به کار گرفته شده در تحقیق حاضر روش چهار عاملی بوده که برای انجام این بررسی رویشگاههایی در مناطق استپی استان اصفهان انتخاب شد. در هر یک از رویشگاههای انتخابی یک منطقه معرف انتخاب شد و در مجموع 8 سایت در مناطق معرف تأسیس گردید، برای هر یک از این سایتها در هر سال عاملهای پوشش سطح خاک، درصد تاج پوشش، ترکیب گیاهی، بنیه و شادابی گیاهان به مدت 8 سال اندازهگیری و برآورد شدند. نتایج نشان داد که تفاوت بین سایتهای مورد مطالعه از لحاظ عاملهای مورد بررسی یعنی خاک، تاج پوشش گیاهی، ترکیب، بنیه و شادابی و بارندگی در سطح احتمال یک درصد معنیدار بوده است. همچنین همبستگی بین بارش سالانه و امتیاز وضعیت معنیدار بوده است، بهطوریکه این همبستگی در مورد تفاوت وضعیت سالهای مختلف در یک سایت متفاوت بوده، بهنحوی که در دو عامل بنیه و شادابی و درصد پوشش معنیدار و در دو عامل خاک و ترکیب گیاهی معنیدار نبوده است. همچنین بین امتیاز تمامی عوامل تشکیلدهنده وضعیت و امتیاز وضعیت همبستگی مثبت وجود داشته است. نتایج تجزیه و تحلیل خوشهای نشان داد که سایتهای علویجه، شمال شهرضا و چرمشهر در یک گروه، سایتهای موته، شورآباد، گلپایگان در یک گروه و دو سایت کمشچه و جنوب شهرضا در یک گروه قرار گرفتهاند. دو سایت کمشچه و جنوب شهرضا هم از نظر پوشش، تولید، خاک و هم از نظر وضعیت بدترین شرایط را در میان سایتهای مورد مطالعه داشتند که در یک گروه قرار گرفتهاند. سه سایت علویجه، شمال شهرضا و چرمشهر شرایط ضعیفی دارند، ولی شرایط آنها بهتر از دو سایت قبلی است و نهایتاً بقیه سایتها هستند که با توجه به بارش، تولید و پوشش و خاک بهتر، وضعیتی بهتر از سایر سایتها دارند. بطور کلی مراتع استپی استان اصفهان در طبقه ضعیف تا خیلی ضعیف قرار داشتند و گرایش وضعیت این مراتع در طی دوره هشتساله ثابت بود.