مهناز امینی؛ حسین بشری؛ محمدتقی فیضی
دوره 31، شماره 2 ، مرداد 1403، ، صفحه 129-148
چکیده
سابقه و هدفتنشهای مختلف زیستمحیطی و مدیریتی، اکوسیستمهای تالابی ایران را به شدت تهدید میکنند. تالاب گاوخونی بهعنوان یکی از بزرگترین و راهبردیترین تالابهای فلات مرکزی ایران، با مشکلات مختلفی روبهرو است. با توجه به جایگاه اکولوژیک خاص و رویشگاههای متنوع گیاهی در اطراف این تالاب، بررسی پوشش گیاهی این منطقه بسیار حائز ...
بیشتر
سابقه و هدفتنشهای مختلف زیستمحیطی و مدیریتی، اکوسیستمهای تالابی ایران را به شدت تهدید میکنند. تالاب گاوخونی بهعنوان یکی از بزرگترین و راهبردیترین تالابهای فلات مرکزی ایران، با مشکلات مختلفی روبهرو است. با توجه به جایگاه اکولوژیک خاص و رویشگاههای متنوع گیاهی در اطراف این تالاب، بررسی پوشش گیاهی این منطقه بسیار حائز اهمیت است. بدون اطلاع از شرایط مختلف گیاهان، ازجمله تیرههای غالب، پراکنش جغرافیایی، فرم زیستی و وضعیت حفاظتی، هرگونه فعالیت حفاظتی، مدیریتی یا مطالعات اکولوژیکی در این منطقه مقدور نیست.مواد و روشهامحدوده مورد مطالعه این پژوهش در انتهای حوزه زایندهرود واقع در استان اصفهان با وسعت 500 هزار هکتار و در محدوده ارتفاعی 1470 تا 2533 متر از سطح دریا قرار دارد. اقلیم منطقه بیابانی و خشک است و اراضی شور با خاکهای سولونچاک، باتلاقی و ماسهای در این منطقه مشاهده میشود. متوسط دمای سالانه تالاب گاوخونی 6/17 درجه سانتیگراد و متوسط بارش سالانه نیز 91 میلیمتر است. براساس منحنی آمبروترمیک، این منطقه دارای دوره خشکی بسیار طولانی از فروردین تا آبانماه است. برای شناسایی پوشش گیاهی منطقه، از روش پیمایش میدانی استفاده شد و نقشههای با مقیاس 1:25000 بهکار برده شد. با توجه به نوع پوشش گیاهی، پیمایش میدانی و نمونهبرداری در اوایل مهرماه تا آبانماه 1400 انجام شد. نمونههای گیاهی جمعآوریشده پس از انتقال به هرباریوم دانشکده منابع طبیعی دانشگاه صنعتی اصفهان، پرس و خشک شدند و با مشاوره افراد مطلع و استناد به منابع معتبر علمی شناسایی گردیدند. در این پژوهش، علاوه بر تهیه لیست کاملی از گیاهان منطقه تالاب گاوخونی، نام علمی دقیق و جدید گونهها، تیرهها و جنسهای غالب منطقه نیز تفکیک و بررسی شد. فاکتورهای مختلفی ازجمله شکل زیستی، پراکنش جغرافیایی، گونههای دارویی، صنعتی یا تجاری و وضعیت حفاظتی گونهها با استفاده از منابع معتبر بررسی شدند.نتایج نتایج این پژوهش نشان داد با وجود تنشهای مختلف محیطی و مدیریتی، تعداد 100 گونه گیاهی متعلق به ۱۶ خانواده و ۶۵ جنس در منطقه شناسایی شد که ۲۷ گونه از آنها دارای خواص دارویی و صنعتی بود. نتایج حکایت از آن دارد که تیرههای Amaranthaceae با ۳۱ گونه وAsteraceae با ۱۴ گونه، در مجموع ۴۵ درصد از پوشش گیاهی منطقه را تشکیل میدهند. تیرههای Poaceae و Fabaceae نیز به ترتیب با ۱۰ و ۹ گونه جزء تیرههای مهم منطقه میباشند. بررسی نتایج شکل زیستی نشان داد که تروفیتها با 40 درصد چیرهترین فرم زیستی هستند و پس از آن گونههای همیکریپتوفیت با 23 درصد بیشترین فراوانی را دارند. بررسی پراکنش جغرافیایی گیاهان نشان داد که ۷۱ درصد از گیاهان منطقه متعلق به ناحیه رویشی ایرانی- تورانی هستند. شرایط ادافیکی، توپوگرافی و تاحدودی اقلیمی متنوع در این منطقه سبب شده تا با وجود شرایط زیستی سخت، تنوع گونهای مناسبی ایجاد شود. اعمال تدابیر مدیریتی ناصحیح در مورد حقابه تالاب، تغییرات اقلیمی و کاهش سطح سفرههای آب زیرزمینی باعث تشدید تنشهای محیطی و بروز پدیده خشکیدگی برخی گونههای گیاهی منطقه شده است. بررسی وضعیت حفاظتی گونهها براساس معیارهای اتحادیه جهانی حفاظت از طبیعت (IUCN) نشان داد که یک گونه در وضعیت در حال انقراض و سه گونه در وضعیت آسیبپذیر قرار دارند. با ادامه شرایط نامساعد تحمیلی به اکوسیستمهای منطقه (استمرار قطع حقابه تالاب)، بسیاری از گونههای موجود دچار مشکل جدی خواهند شد.نتیجهگیریفلور حاشیه تالاب گاوخونی به شدت به اقلیم و شرایط مدیریتی وابسته است. با وجود محدودیتهای زیستی شدید، تنوع نسبتاً مطلوبی مشاهده شد. مدیریت نامناسب در حوزه آبخیز زایندهرود، بهویژه در ناحیه تالاب گاوخونی، باعث کاهش سطح آبهای زیرزمینی و افزایش خشکی شده است. بسیاری از گیاهان منطقه با خشکیدگی، آفتزدگی، بوتهکنی و چرای بیش از حد روبرو هستند که در صورت ادامه این شرایط و تأثیر تغییرات اقلیمی، تهدید جدی برای گیاهان منطقه خواهد بود.
سعید عبدالله زاده؛ مرضیه رضایی؛ رسول مهدوی
دوره 31، شماره 2 ، مرداد 1403، ، صفحه 204-218
چکیده
سابقه و هدف پراکنش گیاهان در رویشگاههای مختلف، تحت تأثیر شرایط محیطی و ادافیکی است. شناسایی روابط بین عوامل خاکی و پوشش گیاهی و اینکه این گونه در مناطق با چه ویژگیهای خاک پراکنده هستند از اهداف مهم این پژوهش است. گام برداشتن در این مسیر باعث میگردد از اضمحلال رویشگاهها جلوگیری و کمک شایانی به احیای مناطق آسیب دیده شود.مواد ...
بیشتر
سابقه و هدف پراکنش گیاهان در رویشگاههای مختلف، تحت تأثیر شرایط محیطی و ادافیکی است. شناسایی روابط بین عوامل خاکی و پوشش گیاهی و اینکه این گونه در مناطق با چه ویژگیهای خاک پراکنده هستند از اهداف مهم این پژوهش است. گام برداشتن در این مسیر باعث میگردد از اضمحلال رویشگاهها جلوگیری و کمک شایانی به احیای مناطق آسیب دیده شود.مواد و روشها بدین ترتیب ابتدا اقدام به تعیین سه منطقه معرف به روش فیزیونومیک- سیستماتیک مناطق معرف در رویشگاه آنقوزه گردید. سپس منطقه با درصد پوشش کمتر از 15 درصد منطقه کمتراکم، منطقه بین 15- 30 درصد پوشش منطقه معرف متوسط و درصد پوششگیاهی بیش از 30 درصد نیز منطقه معرف دارای تراکم بالا در نظر گرفته شد. در هر منطقه معرف، 8 ترانسکت 1000 متری، به روش تصادفی سیستماتیک و بهطور عمود بر هم در نظر گرفته شد. با توجه به اینکه منطقه دارای شیب بود به دلیل لحاظ کردن تغییرات شیب در نمونهبرداری، در هر منطقه معرف از نمونهبرداری کوادرات توأم با ترانسکت استفاده شد. اندازه پلات به روش حداقل سطح تعیین گردید. تراکم گونه در سه منطقه با پلاتهای 2*2 متر مربع و در مجموع 240 پلات اندازهگیری شد. برای تهیه نمونه خاک در روی هر ترانسکت، دو پروفیل خاک به فاصله 500 متر، در مجموع 48 پروفیل حفر و از عمق 0 تا 30 سانتیمتری نمونه خاک تهیه شد. در هر منطقه معرف 3 ترانسکت 1000 متری عمود بر هم قرار داده شده و در هر ترانسکت ده پایه با فاصله 100 متر، صمغ آنها برداشت و پس از جمعآوری به آزمایشگاه آب و خاک دانشگاه هرمزگان منتقل گردید. میزان صمغ هر پایه با ترازوی دیجیتال با دقت 001/0 اندازه گیری شد. مقایسه تولید صمغ آنقوزه در رویشگاهها انجام گردید. تغییرات عوامل ادافیکی در مناطق معرف با تراکمهای کم 8/15، تراکم متوسط 8/27 و تراکم بالا 9/46 پایه در هکتار آنقوزه بوسیله نرمافزار SPSS توسط آزمون GLM آنالیز گردید.نتایج در مناطق با تراکم پایین میزان اسیدیته 4/7 و در منطقه با تراکم متوسط 8/7 و در منطقه متراکم 8 بود. مطابق نتایج مناطقی که آنقوزه متراکم است اسیدیته خاک بالا و در مناطق با تراکم پایین اسیدیته خاک پایین است. این موضوع بیانگر این مطلب است که این گیاه با خاکهای بازی سازگاری بیشتری نشان داد و با اسیدی شدن خاک تراکم آن کاهش یافت. روند تغییر درصد تراکم تحت تأثیر درصد مواد آلی نشان داد مواد آلی بر تراکم آنقوزه اثر مستقیم داشته و با افزایش مواد آلی تراکم این گیاه نیز افزایش خواهد یافت. هنگامی که خاک دارای ضعف مواد آلی باشد تراکم این گیاه نیز به دنبال آن کاهش مییابد. با توجه به تفاوت میانگینها، منطقه کمتراکم دارای کمترین مقدار پتاسیم و در منطقه با تراکم بالا نیز دارای بالاترین میزان پتاسیم است. نتایج میزان کلسیم + منیزیم در منطقه با تراکم کم در کمترین میزان خود قرار داشته و بیشترین مقدار آن در منطقه پرتراکم رویشگاه آنقوزه بود. تعداد پایه آنقوزه در واحد سطح در مناطقی که میزان شن بالاتری داشته افزایش یافته، همچنین تعداد پایه در خاکهای رسی کاهش یافت. این گیاه با خاک شور و اسیدی سازگاری ندارد.نتیجهگیریاگرچه شناخت نیازهای بومشناختی و عملکرد گونههای گیاهی برای انجام فعالیتهای اصلاحی در اکوسیستمهای خشک و بیابانی ضروریست. شهرستان بستک، دارای رویشگاههای متعدد آنغوزه در استان هرمزگان است و این رویشگاهها با دارا بودن توان تولید صمغ، قابلیت ارزآوری و ارزش اقتصادی بالایی برای جوامع محلی دارند. ارتفاع 1900 تا 2500 متر از ویژگیهای رویشگاه آنقوزه در بستک است. این گونه در مناطق با میزان شن، سیلت و اسیدیته بالا توزیع جغرافیایی بیشتری داشته و تراکم آن افزایش یافته و پراکنش این گونه در مناطق رسی کاهش نشان داد. مطابق یافتهها به نظر میرسد این گیاه در خاکهای سبک رویش دارد.
زهرا جابرالانصار؛ بابک بحرینی نژاد؛ علیرضا افتخاری؛ مسعود برهانی
دوره 30، شماره 3 ، دی 1402، ، صفحه 424-440
چکیده
سابقه و هدفمطالعه تغییرات پوشش گیاهی تحت شرایط حفاظت از رویشگاه، در مدیریت مراتع، نقش بسزایی دارد. نتایج مطالعات مؤید این است که تغییرات دائمی مراتع از لحاظ ترکیب گیاهی، میزان تاج پوشش و تولید علوفه تحت تأثیر عوامل اکولوژیکی و مدیریتی میباشد. این پژوهش، با هدف اندازهگیری و پایش شاخصهای پوشش گیاهی رویشگاههای معرف مناطق نیمه ...
بیشتر
سابقه و هدفمطالعه تغییرات پوشش گیاهی تحت شرایط حفاظت از رویشگاه، در مدیریت مراتع، نقش بسزایی دارد. نتایج مطالعات مؤید این است که تغییرات دائمی مراتع از لحاظ ترکیب گیاهی، میزان تاج پوشش و تولید علوفه تحت تأثیر عوامل اکولوژیکی و مدیریتی میباشد. این پژوهش، با هدف اندازهگیری و پایش شاخصهای پوشش گیاهی رویشگاههای معرف مناطق نیمه استپی زاگرس مرکزی، به مدت پنج سال طی سالهای 1396 تا 1400، در ایستگاه تحقیقات آبخیزداری سد زایندهرود (استان اصفهان) انجام شد. مواد و روشهانمونهبرداری از پوشش گیاهی، به روش سیستماتیک تصادفی در هریک از مناطق حفاظتشده و چراشده طی سالهای 1396 تا 1400 انجام شد. خصوصیات پوشش گیاهی شامل درصد پوشش تاجی گونه، درصد سنگ و سنگریزه، خاک لخت و لاشبرگ در هر پلات اندازهگیری شد. برای این منظور، از چهار ترانسکت 100 متری استفاده شد. سپس بر روی هر یک از آنها 10 پلات (به ابعاد 1 در 1 متر) با فواصل یکسان مستقر گردید. در مجموع پوشش گیاهی در 80 پلات یک مترمربعی در سایتهای قرق و چراشده اندازهگیری شد. برای محاسبه تولید مرتع، تعداد ده نمونه از هریک از گونههای گیاهی مورد تعلیف دام برداشت و درصد پوشش آنها محاسبه گردید. پس از خشک شدن نمونهها و توزین آنها، از طریق برقراری معادلات رگرسیون بین درصد پوشش و وزن نمونههای خشک شده، مقدار تولید گونههای گیاهی به تفکیک فرم رویشی و کلاس خوشخوراکی تعیین گردید. وضعیت مرتع نیز طبق دستورالعمل چهارفاکتوری و با امتیازدهی به عوامل خاک، پوشش گیاهی، ترکیب گیاهی و طبقات سنی و بنیه و شادابی گیاهان ارزیابی شد. پس از جمعآوری دادهها در نرمافزار اکسل، تجزیه واریانس دادههای پوشش گیاهی بهصورت طرح کاملاً تصادفی در قالب فاکتوریل از طریق روش GLM(General Linear Model) انجام گردید. مقایسه میانگین خصوصیات پوشش گیاهی با استفاده از آزمون توکی (Tukey) در نرمافزار Minitab16 بررسی شد. نتایج نتایج تجزیه واریانس نشان داد که شاخصهای گیاهی شامل درصد پوشش و تولید کل به تفکیک فرم رویشی و کلاس خوشخوراکی در داخل منطقه حفاظتشده (قرق) و خارج از آن، در طول سالهای آماربرداری، تفاوت معنیدار داشتند. میانگین درصد پوشش تاجی رویشگاه در داخل و خارج قرق، طی سالهای مختلف به ترتیب 7/26، 7/13، 84/25، 74/33،33/13 درصد و 23/22، 65/12، 09/27، 9/30، 59/11 درصد بود. مقادیر تولید رویشگاه نیز طی سالهای مختلف در داخل و خارج منطقه حفاظتشده، به ترتیب 26/624، 86/349، 79/556، 54/894، 53/664 و 45/456، 85/243، 6/455، 47/605 و 44/323 کیلوگرم در هکتار بود. بیشترین مقادیر درصد پوشش تاجی و مقدار تولید، مرتبط با سال 1399 بود که از نظر شاخصهای هواشناسی جزو ترسالیها است و کمترین مقدار، مرتبط با سال 1397 (سال خشکسالی) بود. بیشترین مقدار لاشبرگ در داخل منطقه حفاظتشده و بیشترین درصد خاک لخت و درصد پوشش گیاهان یکساله، در خارج از منطقه حفاظتشده بدست آمد. بیشترین درصد تاج پوشش و تولید در منطقه قرق متعلق به گونه Stipa hohenackeriana بود. در منطقه چراشده گونه Hedysarum criniferum و Stipa hohenackeriana به ترتیب بیشترین مقدار درصد پوشش تاجی و تولید را بخود اختصاص دادند. وضعیت مرتع طبق روش چهار فاکتوری در منطقه قرق در سالهای 1396، 1398 و 1399 متوسط و در سالهای 1397 و 1400 ضعیف بوده است. در منطقه چراشده وضعیت مرتع در سال 1398 و 1399 متوسط و در بقیه سالها ضعیف بوده است. نتیجهگیریمقایسه پارامترهای پوشش گیاهی در داخل و خارج قرق حکایت از وضعیت خوب پوشش گیاهی در داخل قرق و مؤثر بودن قرق در احیا مراتع منطقه دارد. چرای متعادل دام بر روی پوشش گیاهی باعث شده که تفاوت معنیداری بین برخی خصوصیات پوشش گیاهی مانند درصد پوشش تاجی در سایتهای قرق و چراشده مشاهده نشود. ارزیابی و پایش مستمر مراتع با ایجاد پایگاه دادهای منظم از شاخصهای پوشش گیاهی و بررسی روند تغییرات آنها در مدیریتهای مختلف و بررسی ارتباط آنها با عوامل اقلیمی میتواند زمینه لازم برای برنامهریزی اصولی و مدیریت مراتع در درازمدت را فراهم کند.
مهری دیناروند؛ محمد فیاض؛ هاشم کنشلو؛ کورش بهنامفر؛ سجاد عالی محمودی سراب؛ فرهاد خاکساریان
دوره 29، شماره 1 ، فروردین 1401، ، صفحه 99-111
چکیده
اندازهگیری تنوع و شناسایی صفات و گروههای عملکردی گیاهی منطقه و طبقهبندی آنها علاوه براینکه به شناسایی دقیق توان رویشی منطقه کمک میکند، به درک ما نسبت به عکسالعمل پوشش گیاهی منطقه به آشفتگیها و حضور احتمالی گونههای مقاوم با صفات مشابه یا مهاجم یاری میرساند. هدف از این پژوهش بررسی و ارزیابی مقدماتی وضعیت رویشی ...
بیشتر
اندازهگیری تنوع و شناسایی صفات و گروههای عملکردی گیاهی منطقه و طبقهبندی آنها علاوه براینکه به شناسایی دقیق توان رویشی منطقه کمک میکند، به درک ما نسبت به عکسالعمل پوشش گیاهی منطقه به آشفتگیها و حضور احتمالی گونههای مقاوم با صفات مشابه یا مهاجم یاری میرساند. هدف از این پژوهش بررسی و ارزیابی مقدماتی وضعیت رویشی منطقه، روند تغییرات و ارزیابی توالی ثانویه پوشش گیاهی کانونهای گرد و غبار خوزستان بعد از کشت نهال به شیوههای مختلف بود. برای تحقق این هدف از شاخصهای تنوع گونهای و گروههای عملکردی (PFTs) استفاده شد. برای ارزیابی تغییرات پوشش گیاهی منطقه با پیمایش صحرایی، تعداد 15 ترانسکت 100 متری با فواصل 50 متری بصورت تصادفی- سیستماتیک انتخاب شد. با توجه به یکنواختی ترکیب گونههای گیاهی و نبود عوارض محیطی در مجموع 180 پلات ثابت به ابعاد 1 متر مربع نصب گردید. نتایج تحقیق اخیر در سه منطقه کانون گرد و غبار جنوب شرق اهواز نشان داد در مناطق انتخابی شیوههای متنوع آبیاری به همراه بارندگیها سبب تغییرات محسوسی در افزایش درصد پوشش و تعداد گونه بتدریج از سال 1396 تا 1399 گردیده است. گروههای عملکردی منطقه طویل با آبیاری سطحی (فارو) در سال 1399 نه گروه، در منطقه بگعان با آبیاری تانکری و حفر چاله با بیل مکانیکی هفت گروه و در منطقه حنیطیه با آبیاری تانکری و حفر چاله هفت گروه عملکردی قابل تشخیص بود. نتایج آنالیز T-تست نیز نشان داد بین متوسط دو مقدار همه شاخصها از جمله تنوع شانون و سیمپسون در اسفند سال 1396 و اسفند سال 1399 برای هر سه منطقه مورد بررسی اختلاف معنی داری وجود داشته و شاخصهای تنوع با افزایش تعداد گونه و درصد پوشش در منطقه، سیر صعودی داشتهاست.
مسعود برزعلی؛ مژگان عظیمی؛ محمد عبدالحسینی؛ عبدالرحیم لطفی
دوره 29، شماره 1 ، فروردین 1401، ، صفحه 133-144
چکیده
خدمات متنوعی که به طور مستقیم و غیرمستقیم از محیط طبیعی بهدست میآید، به عنوان خدمات زیستبوم مطرح میشوند. منظور از این خدمات، برقراری ارتباط با رفاه انسانی در چهار طبقه خدمات فراهمسازی، حمایتی، تنظیمی و فرهنگی است. این مطالعه با هدف بررسی نقش اکوسیستم مرتعی حوزه آبخیز اترک از منظر پتانسیل نگهداشت رسوب براساس کارکرد کاهش ...
بیشتر
خدمات متنوعی که به طور مستقیم و غیرمستقیم از محیط طبیعی بهدست میآید، به عنوان خدمات زیستبوم مطرح میشوند. منظور از این خدمات، برقراری ارتباط با رفاه انسانی در چهار طبقه خدمات فراهمسازی، حمایتی، تنظیمی و فرهنگی است. این مطالعه با هدف بررسی نقش اکوسیستم مرتعی حوزه آبخیز اترک از منظر پتانسیل نگهداشت رسوب براساس کارکرد کاهش میزان ازدست رفتن اراضی و حفظ حاصلخیزی خاک با استفاده از بسته نرم افزاری نگهداری رسوب در مدل InVEST انجام شد. این مدل برای محاسبه کنترل فرسایش، از معادله جهانی ویراست شده هدر رفت خاک (RUSLE) استفاده می کند و میزان نگهداری رسوب بر اساس نسبت توان حمل رسوب تخمین زده میشود. بر این اساس، اطلاعات ورودی مورد نیاز مدل شامل جدول زیست فیزیکی و نقشههای مدل رقومی ارتفاع، فرسایندگی باران، فرسایشپذیری خاک، پوشش گیاهی و کاربری اراضی با نرمافزار ArcGIS 10.4 تهیه و در قالب نقشههای رستری به مدل وارد شد. نتایج این پژوهش نشان داد که در بین کاربریهای مورد مطالعه، جنگل با 1418 تن بر کیلومترمربع و مراتع خوب با میزان 1217 تن بر کیلومترمربع، بیشترین میزان پتانسیل نگهداشت رسوب را داشتند و کمترین مقدار مربوط به زمینهای بایر، مناطق مسکونی و مراتع فقیر با میزان 52 تا 119 تن بر کیلومترمربع بود. از نظر صحت سنجی مکانیابی، نتایج این مدل با نقاط کنترل در حوزه آبخیز اترک مقایسه شد که نشان داد، بیشترین میزان حفظ نگهداشت رسوب در شرق و جنوب شرقی بوده است. همچنین در مرکز و غرب حوزه، عواملی مانند کاهش پوشش گیاهی و نوع خاک در تشدید فرسایش این حوضه نقش داشتهاند. نتایج حاصل از این تحقیق میتواند در برنامههای آمایش سرزمین و تصمیمگیری مناسب برای مدیریت مراتع مفید باشد.
سمیه ناصری
دوره 27، شماره 4 ، دی 1399، ، صفحه 732-741
چکیده
ترسیب کربن در اندامهای گیاهی و خاک از راههای موثر در تعدیل خطرات تغییر اقلیم در سطح جهان است. در این مطالعه اثر اجرای عملیات بیومکانیکی (بذرکاری با گونه Agropyrum elongatum در پشت گابیونها) بر میزان ذخیره کربن در مراتع حوضه آبخیز سد کارده مشهد، مورد بررسی قرار گرفته و سپس با مراتع طبیعی و قسمتهای تثبیت نشده آبراهه مقایسه شده است. در نقاط ...
بیشتر
ترسیب کربن در اندامهای گیاهی و خاک از راههای موثر در تعدیل خطرات تغییر اقلیم در سطح جهان است. در این مطالعه اثر اجرای عملیات بیومکانیکی (بذرکاری با گونه Agropyrum elongatum در پشت گابیونها) بر میزان ذخیره کربن در مراتع حوضه آبخیز سد کارده مشهد، مورد بررسی قرار گرفته و سپس با مراتع طبیعی و قسمتهای تثبیت نشده آبراهه مقایسه شده است. در نقاط معرف نمونهبرداری از خاک، زیتوده هوایی و زیرزمینی گیاهان غالب و همچنین لاشبرگ، بصورت سیستماتیک - تصادفی انجام شد و نمونهها از نظر میزان ذخیره کربن مورد آزمایش قرار گرفتند. مقدار ترسیب کربن تیمار بیومکانیکی طی سالهای 1392- 1375 از تفاضل ذخیره کربن در این تیمار و قسمت تثبیت نشده آبراهه محاسبه شده است. بهطور کلی ذخیره کربن تیمار بیومکانیک در زیتوده هوایی و ریشه گیاهان، لاشبرگ و تا عمق 50 سانتیمتری خاک، معادل 23/16 و مقدار کربن ترسیب شده در این تیمار 69/5 تن در هکتار برآورد شد. ذخیره کربن در مراتع طبیعی و آبراهه تثبیت نشده نیز به ترتیب 07/54 و 61/10 تن در هکتار بوده است. در مجموع اجرای عملیات بیومکانیکی در این حوضه با حفاظت خاک و تقویت پوشش گیاهی، ذخیره سازی و ترسیب کربن در اراضی فرسایش یافته را بهبود بخشیده است.
لیلا بخشنده مهر؛ محمد رضا یزدانی؛ رضا جعفری؛ سعید سلطانی
دوره 27، شماره 3 ، مهر 1399، ، صفحه 463-484
چکیده
پژوهش بر روی کنترلگرهای محیطی در جوامع گیاهی، یکی از زمینههای تحقیقاتی برای بسیاری از اکولوژیستهاست. شناسایی عوامل مؤثر بر پوشش گیاهی مناطق خشک، اولین گام در جهت شناسایی عوامل مخرب و موانع رشد و گسترش پوشش گیاهیست. در این پژوهش با استفاده از روش مدلسازی معادلات ساختاری و تکنیک حداقل مربعات جزئی (PLS-SEM) متغیرهای اقلیمی و خاکشناسی ...
بیشتر
پژوهش بر روی کنترلگرهای محیطی در جوامع گیاهی، یکی از زمینههای تحقیقاتی برای بسیاری از اکولوژیستهاست. شناسایی عوامل مؤثر بر پوشش گیاهی مناطق خشک، اولین گام در جهت شناسایی عوامل مخرب و موانع رشد و گسترش پوشش گیاهیست. در این پژوهش با استفاده از روش مدلسازی معادلات ساختاری و تکنیک حداقل مربعات جزئی (PLS-SEM) متغیرهای اقلیمی و خاکشناسی مؤثر بر پوشش گیاهی درمنهزارهای استپی استان اصفهان شناسایی و مدلسازی شد. طبق نتایج، درصد رس خاک، حداکثر ارتفاع هرزآب بر روی خاک، درجه حرارت و خشکی محیط از عوامل خاکشناسی و اقلیمی مؤثر بر میزان تولید و پوشش گیاهی در مکانهای مورد مطالعه میباشند. ضمن اینکه، نقش عوامل اقلیمی نسبت به عوامل خاکشناسی در پراکنش پوشش گیاهی منطقه بیشتر است. مدل ارائه شده در این پژوهش، دارای دقت مناسب و قابلیت انعطافپذیری بالا برای مدلسازی پدیدههای اکولوژیک میباشد.
حسام احمدی بیرگانی؛ پریسا روان
دوره 26، شماره 2 ، تیر 1398، ، صفحه 487-499
چکیده
محققین و گروههای هدف مطالعه کننده پوشش گیاهی به دنبال دانستن این سوال هستند که استقرار و پراکنش تیپهای پوشش گیاهی و جامعههای گیاهی یک حوضه آبخیز بر مبنای چه شاخصهایی زمینی صورت میگیرد وکدامیک از اشکال اراضی بهتر میتواند مرز و محدوده هر تیپ یا جامعه گیاهی را تعیین نماید؟ بر پایه دو سوال مطرح شده، حوضه آبخیز گردنه قوشچی ...
بیشتر
محققین و گروههای هدف مطالعه کننده پوشش گیاهی به دنبال دانستن این سوال هستند که استقرار و پراکنش تیپهای پوشش گیاهی و جامعههای گیاهی یک حوضه آبخیز بر مبنای چه شاخصهایی زمینی صورت میگیرد وکدامیک از اشکال اراضی بهتر میتواند مرز و محدوده هر تیپ یا جامعه گیاهی را تعیین نماید؟ بر پایه دو سوال مطرح شده، حوضه آبخیز گردنه قوشچی در استان آذربایجان غربی و مشرف به دریاچه ارومیه به دلیل حفظ پوشش گیاهی بومی خود و قرق منطقه انتخاب و نقشههای پوشش گیاهی، ارزیابی اراضی، زمینشناسی، خاکشناسی، ژئومورفولوژی و واحدهای همگن بر مبنای روشهای علمی و پایش میدانی با دقت و صحت کامل تهیه گردید. جهت تطبیق، توصیف و پیشبینی دقیق تیپهای پوشش گیاهی با اشکال مختلف اراضی از روش آماری رگرسیون لجستیک چندجملهای استفاده شد. نتایج پژوهش حاضر نشان داد که واحدهای همگن با مقدار کمّی 432/0 بیشترین تاثیر و ژئومورفولوژی، زمینشناسی و خاکشناسی با مقادیر کمّی 389/0، 351/0 و 156/0 در رتبههای بعدی میزان تطبیق قرار دارند. لذا شیب، جهت و ارتفاع (ویژگیهای فیزیوگرافی حوضه آبخیز) نقش مؤثرتری در توزیع پوششهای گیاهی دارند و به عنوان بهترین روش جهت مرزبندی و انطباق مرزهای پوشش گیاهی قبل از پایش زمینی میتواند به عنوان نقشه پایه در مناطق نسبتاً کوهستانی و دارای پستی و بلندی مورد توجه قرار گیرد.
بهرام قلی نژاد؛ آریان فرهادی؛ پرویز کرمی
دوره 26، شماره 1 ، خرداد 1398، ، صفحه 260-269
چکیده
برای مدیریت صحیح و برنامهریزی مناسب در مرتع، نیاز به جمعآوری اطلاعات کمی میباشد. از راههای دسترسی به این اطلاعات، انتخاب روشهای مناسب نمونهبرداری و تعیین طول مناسب ترانسکت برای اندازهگیری پوشش گیاهیست. با این دیدگاه، این پژوهش در مراتع آریز واقع در شمالغربی سنندج در فصل رویش سال 1395 انجام شد. برای این منظور، ...
بیشتر
برای مدیریت صحیح و برنامهریزی مناسب در مرتع، نیاز به جمعآوری اطلاعات کمی میباشد. از راههای دسترسی به این اطلاعات، انتخاب روشهای مناسب نمونهبرداری و تعیین طول مناسب ترانسکت برای اندازهگیری پوشش گیاهیست. با این دیدگاه، این پژوهش در مراتع آریز واقع در شمالغربی سنندج در فصل رویش سال 1395 انجام شد. برای این منظور، ترانسکتهایی با طول 20، 50، 100، 150، 200،300 و 400 متر، با چهار تکرار، در دو جهت عمود بر شیب و موازی شیب در تیپ گیاهی Festuca ovina- Bromus tomentellus مستقر شد. ترانسکت 400 متری بهعنوان ترانسکت شاهد برای کنترل محاسبات در نظر گرفته شد. نتایج حاصل از نمونهبرداری بهوسیله طولهای مختلف ترانسکت با نتایج قطعات شاهد، توسط آزمون تجزیه واریانس مقایسه شد. نتایج حاصل از طولهای مختلف ترانسکت نیز با استفاده از شاخص دقت ((E%)2×T) با یکدیگر مقایسه شدند. مقایسات میانگین درصد پوشش گیاهی ترانسکتها، با استفاده از آزمون تی انجام شد. نتایج نشان داد که ترانسکتهای 20، 50، 100 و 150 متری با ترانسکت شاهد (400 متری) به لحاظ شاخص دقت دارای اختلاف معنیدار هستند. همچنین تفاوتی بین ترانسکتهای با طول 200، 300 و 400 متری از نظر شاخص دقت وجود نداشت. بنابراین با توجه به در نظر گرفتن دقت و زمان صرف شده، کاربرد ترانسکتهای 200 متری برای اندازهگیری پوشش گیاهی مراتع مورد پژوهش توصیه میشود.
مهشید سوری؛ محمد فیاض؛ نادیا کمالی؛ سعیده ناطقی
دوره 25، شماره 4 ، بهمن 1397، ، صفحه 911-922
چکیده
ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ ارزﯾﺎﺑﯽ مراتع ﺑﺎ ﺗﺎﻣﯿﻦ اﻃﻼﻋﺎت ﻻزم و درازﻣﺪت زﻣﯿﻨﻪ ﺑﺮﻧﺎﻣﻪرﯾﺰی اﺻﻮﻟﯽ و در ﻧﺘﯿﺠﻪ ﺟﻠﻮﮔﯿﺮی از ﺗﺨﺮﯾﺐ ﻣﺮاﺗﻊ و ﺣﻔﻆ آب و ﺧﺎک را ﻓﺮاﻫﻢ ﻣﯽﻧﻤﺎید. هدف اصلی از این تحقیق، ارزیابی تغییرات پوششگیاهی و شاخصهای خاک مراتع قشلاقی منطقه کلات سادات سبزوار تحت عملیات مدیریت مرتع میباشد. فاکتورهای ...
بیشتر
ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ ارزﯾﺎﺑﯽ مراتع ﺑﺎ ﺗﺎﻣﯿﻦ اﻃﻼﻋﺎت ﻻزم و درازﻣﺪت زﻣﯿﻨﻪ ﺑﺮﻧﺎﻣﻪرﯾﺰی اﺻﻮﻟﯽ و در ﻧﺘﯿﺠﻪ ﺟﻠﻮﮔﯿﺮی از ﺗﺨﺮﯾﺐ ﻣﺮاﺗﻊ و ﺣﻔﻆ آب و ﺧﺎک را ﻓﺮاﻫﻢ ﻣﯽﻧﻤﺎید. هدف اصلی از این تحقیق، ارزیابی تغییرات پوششگیاهی و شاخصهای خاک مراتع قشلاقی منطقه کلات سادات سبزوار تحت عملیات مدیریت مرتع میباشد. فاکتورهای گیاهی شامل میزان تولید گونههای گیاهی، درصد پوشش تاجی گونههای گیاهی، درصد لاشبرگ، تراکم گونههای گیاهی، وضعیت مرتع و گرایش مرتع در مکان قرق و مکان شاهد اندازهگیری شد. ارزیابی با استفاده از روش تصادفی-سیستماتیک و با تعداد تعداد 60 پلات چهارگوش یک متر مربعی و پراکنش مناسب نمونهها در زمان آمادگی مرتع در اواخر اردیبهشتماه انجام شد. گرایش به دو روش ترازو و قیاسی و وضعیت براساس روش چهار فاکتوری تعدیل یافته تعیین شدند. نمونهبرداری از خاک از عمق 20-0 سانتیمتری خاک انجام گرفت. تعداد 12 نمونه خاک از ترانسکتهای اول، دوم و سوم (مکان قرق)، چهارم، پنجم و ششم (مکان شاهد) برداشت شد. داده ها با استفاده از آزمون تی مستقل در محیط نرمافزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج اندازهگیری درصد پوشش تاجی مرتع چرا شده مکان کلات سادات آباد سبزوار نشان داد که بیشترین سهم درصد پوشش تاجی از نظر خوشخوراکی متعلق به گیاهان کلاس п (37/19) و از نظر فرم رویشی مربوط به گیاهان علفی چندساله (2/16) میباشد. همچنین از بین فرمهای رویشی مختلف، بیشترین سهم تولید در مکان قرق مربوط به گیاهان بوتهای و در مکان چراشده مربوط به گیاهان علفی چندساله میباشد. نتایج نشان داد که شاخصههای میزان رس، سیلت، آهک، کربن آلی، ازت و هدایت الکتریکی بین دو ناحیه مکان قرق و مکان چراشده دارای اختلاف معنیدار در سطح 5 درصد میباشند، ولیکن در مورد فاکتورهای اسیدیته و فسفر اختلاف معنیدار نبود. بنابراین پیشنهاد میشود عملیات اصلاحی قرق در مساحتهای بیشتر در منطقه اجرا شود.
حمید امیرنژاد؛ کمال عطایی سلوط؛ اردوان زرندیان
دوره 25، شماره 1 ، فروردین 1397، ، صفحه 216-226
چکیده
پارک ملی بمو در ایران، دارای بسیاری از کارکردهای محیط زیستی از جمله کارکردهای تنظیمی اکوسیستم است. کارکرد اکوسیستمی تهیه و تنظیم آب توسط اکوسیستمهای جنگلی و مرتعی، شامل تنظیم جریانهای فصلی آب، تأمین آب برای مصارف مختلف، تصفیه و ذخیره آب است. در این مطالعه، تأثیر پوشش گیاهی غالب در پارک ملی بمو (شامل گون پنبهای، گون انذروت، جو ...
بیشتر
پارک ملی بمو در ایران، دارای بسیاری از کارکردهای محیط زیستی از جمله کارکردهای تنظیمی اکوسیستم است. کارکرد اکوسیستمی تهیه و تنظیم آب توسط اکوسیستمهای جنگلی و مرتعی، شامل تنظیم جریانهای فصلی آب، تأمین آب برای مصارف مختلف، تصفیه و ذخیره آب است. در این مطالعه، تأثیر پوشش گیاهی غالب در پارک ملی بمو (شامل گون پنبهای، گون انذروت، جو سیخ، بادامک، تنگرس، کاهو وحشی و بومادران) بر کنترل رواناب در 4 تیپ فرسایشی خاک با استفاده از روش جاستین و نیز ارزش اقتصادی آن برآورد شده است. بر اساس یافتههای پژوهش، تأثیر پوششهای گیاهی بر کاهش ارتفاع روان آب در 4 تیپ فرسایشی E1 الی E4، برآورد شد که به ترتیب برابر با 28/1، 71/0، 71/0 و 19/1 سانتیمتر بود. همچنین ارزش اقتصادی آب حفاظتشده در سفرههای آب زیرزمینی در کل مساحت فعلی پارک 10536/68 میلیارد ریال و به ازاء هر هکتار 792/1 میلیون ریال در سال 1391 برآورد شده است.
محمد خسروشاهی؛ مرتضی ابطحی؛ محمدتقی کاشکی؛ سکینه لطفی نسب؛ فاطمه درگاهیان؛ زهره ابراهیمی خوسفی
دوره 24، شماره 2 ، تیر 1396، ، صفحه 404-417
چکیده
تا کنون آمارهای متفاوتی از سطح بیابانهای دنیا و ایران به وسیله افراد و سازمانهای مختلف ارایه شده است. دلیل عمده وجود آمار و ارقام متفاوت از عرصه بیابانها، اختلاف عقیده صاحب نظران و دست اندکاران در ارایه تعریفی جامع از بیابان و عوامل موثر در تشکیل آن است. در این مقاله عوامل محیط طبیعی از جمله اقلیم، پوشش گیاهی، ژئومرفولوژی، خاک، زمین ...
بیشتر
تا کنون آمارهای متفاوتی از سطح بیابانهای دنیا و ایران به وسیله افراد و سازمانهای مختلف ارایه شده است. دلیل عمده وجود آمار و ارقام متفاوت از عرصه بیابانها، اختلاف عقیده صاحب نظران و دست اندکاران در ارایه تعریفی جامع از بیابان و عوامل موثر در تشکیل آن است. در این مقاله عوامل محیط طبیعی از جمله اقلیم، پوشش گیاهی، ژئومرفولوژی، خاک، زمین شناسی و هیدرولوژی که اثر مشترک آنها به صورت مستقیم یا غیر مستقیم در پیدایش و سیمای عمومی بیابان نقش دارند بررسی شده است. از این رو برای شناسایی و تعیین محدوده های بیابانی از جنبه عوامل مورد مطالعه، شاخص هایی تعیین و تعریف شد و بر اساس آنها ابتدا پهنه های بیابانی برای هر عامل بصورت انفرادی مشخص شد. سپس با همپوشانی لایه های تهیه شده میزان اشتراک و انفکاک آنها با ارایه نقشه های رقومی و مساحی شده تعیین گردید. نتایج نشان داد بیشترین مساحت مناطق بیابانی ایران با سطحی معادل 693690 و 567711 کیلومتر مربع به ترتیب متأثر از عامل اقلیم و پوشش گیاهی است وکمترین آن در مرحله نخست متعلق به عامل زمین شناسی با سطحی معادل 208041 کیلومتر مربع و بعد از آن به عامل ژئومرفولوژی به مساحت 272258 کیلومتربع می باشد. مساحت مناطق بیابانی ایران از جنبه خاکشناسی نیز سطحی معادل 514930 کیلومتر مربع را در بر می گیرد. مجموع سطوح بیابانی تحت پوشش عوامل پنجگانه اعم از سطوح مشترک و غیر مشترک معادل 907293 کیلومتر مربع برآورد گردید که این مقدار 55 درصد از مساحت کل ایران را در برمیگیرد.
ساوان شاهرخی؛ مهشید سوری؛ جواد معتمدی؛ علیرضا افتخاری
دوره 24، شماره 1 ، خرداد 1396، ، صفحه 98-109
چکیده
گرم شدن هوا اثرات مخربی بر حیات موجودات داشته و سبب تخریب اکوسیستمهای طبیعی، وقوع سیل، خشکسالی و بر هم خوردن تعادل اقلیمی و اکولوژیکی میشود. تشدید اثر گاز گلخانهای در جو در اثر تراکم دی اکسید کربن باعث افزایش گرمای زمین، ذوب یخهای قطبی، وقوع سیلاب های عظیم و نابودی جنگل ها می شود. ترسیب کربن زمینی، توانایی گیاهان و خاک برای جذب ...
بیشتر
گرم شدن هوا اثرات مخربی بر حیات موجودات داشته و سبب تخریب اکوسیستمهای طبیعی، وقوع سیل، خشکسالی و بر هم خوردن تعادل اقلیمی و اکولوژیکی میشود. تشدید اثر گاز گلخانهای در جو در اثر تراکم دی اکسید کربن باعث افزایش گرمای زمین، ذوب یخهای قطبی، وقوع سیلاب های عظیم و نابودی جنگل ها می شود. ترسیب کربن زمینی، توانایی گیاهان و خاک برای جذب دی اکسید کربن از اتمسفر و ذخیره آن در گیاه و خاک است. از این رو راهکاری است که به کاهش کربن اتمسفری و اصلاح تبعات تغییر اقلیم کمک میکند. در پژوهش حاضر، اثر عملیات اصلاحی کنتور فارو بر روی ترسیب کربن در منطقه خلیفان مهاباد استان آذربایجان غربی بررسی شد. در سایتهای مطالعاتی کنتور فارو و شاهد، چهار ترانسکت 100 متری به طور تصادفی و در امتداد هر ترانسکت 5 پلات با فواصل 20 متر، به طور سیستماتیک انداخته شد. بیوماس گیاهی به روش قطع و توزین، در همه پلاتها اندازه گیری شد. در ابتدا و انتهای هر ترانسکت یک پروفیل در دو عمق 15-0 و 30-15 سانتی متری حفر گردید. نمونههای خاک و گیاه به آزمایشگاه فرستاده شدند. میزان ترسیب کربن برای هر کدام از نمونهها تعیین گردید. دادهها با آزمون های تجزیه واریانس یک طرفه و آزمون t مورد تحلیل قرار گرفتند. با مقایسه تک تک اجزای گیاهی در دو منطقه مذکور با یکدیگر، این نتیجه حاصل شد که بین اجزای گیاهی شامل فورب، گراس و لاشبرگ تیمار شاهد و فارو از نظر ترسیب کربن، در سطح احتمال 5% تفاوت معنیداری وجود داشت. نتایج به دست آمده حاکی از آن بود که میزان ترسیب کربن در سایت اجرای عملیات کنتور فارو نسبت به سایت شاهد بالاتر بود. علت این امر را میتوان تاثیر مثبت عملیات کنتور فارو بر کنترل رواناب سطحی، ذخیره سازی بارش در خاک و استفاده از رطوبت اضافی جمعآوری شده در داخل فاروها برای رشد گونههای مرغوب مرتعی، افزایش بیوماس گیاهی و در نتیجه بهبود شرایط منطقه و افزایش ترسیب کربن منطقه اجرای کنتور فارو برشمرد.
زهرا جعفری؛ حمید نیک نهاد قره ماخر؛ سمیرا مصری
دوره 23، شماره 4 ، اسفند 1395، ، صفحه 680-688
چکیده
بهمنظور بررسی روند اصلاح و یا تخریب پوشش گیاهی در طول زمان، مطالعه تغییرات پوشش گیاهی تحت شرایط چرا و عدم چرای دام در 5 سال انجام گرفت. بررسی تغییرات پوشش گیاهی در داخل و خارج قرق در واحدهای نمونه انجام گرفت. هر واحد نمونه شامل دو ترانسکت موازی توأم با 20 کوادرات است. در داخل هر کوادرات درصد پوشش و درصد ترکیب هر یک از گونهها برآورد ...
بیشتر
بهمنظور بررسی روند اصلاح و یا تخریب پوشش گیاهی در طول زمان، مطالعه تغییرات پوشش گیاهی تحت شرایط چرا و عدم چرای دام در 5 سال انجام گرفت. بررسی تغییرات پوشش گیاهی در داخل و خارج قرق در واحدهای نمونه انجام گرفت. هر واحد نمونه شامل دو ترانسکت موازی توأم با 20 کوادرات است. در داخل هر کوادرات درصد پوشش و درصد ترکیب هر یک از گونهها برآورد گردید. تولید گیاهان به روش قطع و توزین با استفاده از کوادراتهای یک متر مربعی اندازهگیری شد. در مقایسه تاج پوشش گیاهی، از نظر آماری تفاوت معنیداری بین داخل و مجاور قرق وجود نداشت. جهت تعیین اثر سال، دادههای سه مؤلفه تاج پوشش، ترکیب و تولید گیاهی تجزیه آماری دادهها در قالب طرح آزمایشی بلوک کاملاً تصادفی انجام گرفت که تفاوت معنیداری بین برداشتهای سالهای مختلف مشاهده نشد. با توجه به اینکه عوامل طبیعی حاکم بر داخل و مجاورقرق یکسان بوده است، از نظر میزان تولید علوفه تفاوت معنیداری بین داخل قرق و مجاور آن وجود داشت. بنابراین کاهش میزان تولید در مجاور قرق، رابطه مستقیمی با شدت بهرهبرداری داشته است. فرم زیستی گونهها بر اساس سیستم رانکایر تعیین شد. بهطوریکه فرم بیولوژیکی غالب در منطقه مورد مطالعه همیکریپتوفیت بود. نتایج نشان داد که هر چند قرق باعث بهبود پوشش گیاهی در مراتع گردیده است ولی تفاوت معنیداری با مجاور قرق نداشت. در صورتیکه از قرق بعنوان یک روش اصلاحی برای پوشش در منطقه استفاده شود، در کوتاه مدت کارساز نخواهد بود. برای احیای سریع این گونه مراتع که عموماً در مناطق خشک قرار گرفتهاند، دخالت مستقیم انسان ضروری است.
لیلا مصطفوی زاده اردستانی؛ غلامعلی حشمتی؛ حمید مصطفی لو
دوره 23، شماره 4 ، اسفند 1395، ، صفحه 785-799
چکیده
تعیین شایستگی مرتع برای اهداف مختلف، در جهت مدیریت اصولی میباشد و ضامن توسعه پایدار است. وسعت قابل توجهی از اراضی استان گلستان را گیاهان شورروی در بر میگیرد که محل چرای انواع دام از جمله گوسفند میباشد. هدف از این پژوهش تعیین شایستگی مراتع قشلاقی شورروی دشت گمیشان برای چرای گوسفند با گونه غالب Halocnemum strobilaceum- Aleuropus lagopoidesمیباشد. ...
بیشتر
تعیین شایستگی مرتع برای اهداف مختلف، در جهت مدیریت اصولی میباشد و ضامن توسعه پایدار است. وسعت قابل توجهی از اراضی استان گلستان را گیاهان شورروی در بر میگیرد که محل چرای انواع دام از جمله گوسفند میباشد. هدف از این پژوهش تعیین شایستگی مراتع قشلاقی شورروی دشت گمیشان برای چرای گوسفند با گونه غالب Halocnemum strobilaceum- Aleuropus lagopoidesمیباشد. این تحقیق با استفاده از روش فائو در محیط سیستم اطلاعات جغرافیایی در دشت گمیشان استان گلستان صورت پذیرفت. در این روش سه معیار پوشش گیاهی، آب و حساسیت به فرسایش خاک بعنوان زیر مدلها مورد استفاده قرار گرفته و اجزای مدل نهایی را تشکیل دادند. در بررسی زیر مدل پوشش گیاهی پارامترهای تعیین تیپ، درصد پوشش، تولید علوفه و به دنبال آن وضعیت، گرایش و ظرفیت مرتع، در زیر مدل آب، پارامترهای فاصله از منابع آب، کیفیت و کمیت آن و در نهایت در زیر مدل فرسایش خاک که با استفاده از روش EPM صورت گرفت، پارامترهای شیب و حساسیت خاک و سنگ به فرسایش مورد استفاده قرار گرفتند. مدل نهایی شایستگی مرتع برای استفاده گوسفند نشان داد که 69/38 درصد از مراتع دارای شایستگی کم (3S) و 31/61 درصد فاقد شایستگی (N) میباشند. از بین کلیه خصوصیات مطالعه شده مربوط به زیر مدلها، مهمترین عامل محدود کننده شایستگی مراتع برای چرای گوسفند پارامتر فاصله از منابع آب و مهمترین عامل کاهش دهنده شایستگی، تولید قابل برداشت میباشد. در نهایت با رعایت ظرفیت مرتع و به کار بردن برنامههای اصلاحی میتوان استفاده از مرتع مورد نظر را بهبود بخشید.
حمزه علی شیرمردی؛ آتوسا مجیری؛ مصطفی سعیدفر؛ محمدرضا طاطیان؛ پرویز غلامی
دوره 23، شماره 1 ، فروردین 1395، ، صفحه 138-149
چکیده
چرای دام از مراتع میتواند منجر به تغییر ترکیب پوشش گیاهی شود. در این تحقیق اثر چهار شدت مختلف چرایی سنگین، متوسط، سبک و قرق (بدون چرا) بر شاخصهای پوشش گیاهی به منظور اصلاح شیوههای مدیریتی و برنامهریزی مناسب جهت بهرهبرداری پایدار از مراتع در منطقه کرسنک و بارده استان چهارمحال و بختیاری مورد بررسی قرار گرفت. بدین منظور نمونهبرداری ...
بیشتر
چرای دام از مراتع میتواند منجر به تغییر ترکیب پوشش گیاهی شود. در این تحقیق اثر چهار شدت مختلف چرایی سنگین، متوسط، سبک و قرق (بدون چرا) بر شاخصهای پوشش گیاهی به منظور اصلاح شیوههای مدیریتی و برنامهریزی مناسب جهت بهرهبرداری پایدار از مراتع در منطقه کرسنک و بارده استان چهارمحال و بختیاری مورد بررسی قرار گرفت. بدین منظور نمونهبرداری از پوشش گیاهی به صورت ثبت درصد تاج پوشش گونههای گیاهی در شدتهای مختلف چرایی انجام گردید. در این تحقیق از روش آنالیز واریانس یک طرفه، آزمون تی و آنالیز تطبیقی متعارفی جهت بررسی تغییرات پوشش گیاهی استفاده شد. نتایج نشان داد گونههایی مانند Agropyron repens، Bromus tomentellus، Astragalus effusus و Poa bulbosa حضور بیشتری در قرق و شدت چرای سبک داشتند. گونههای Boissiera squarrosa، Echinops leiopolyceras،Sisymbrium irio و Euphorbia heteradeniaحضور بیشتری در شدت چرای سنگین داشتند. با توجه به آسیب دیدن پوشش گیاهی و کاهش گونههای خوشخوراک در اثر فشار چرای دام، بهرهبرداری از مرتع در حد چرای متوسط توصیه میگردد
مرتضی حسینی توسل؛ حسین ارزانی؛ منوچهر فرج زاده اصل؛ محمد جعفری؛ ساسان بابایی کفاکی؛ اصغر کهندل
دوره 22، شماره 4 ، اسفند 1394، ، صفحه 615-624
چکیده
نحوه پراکنش و میزان تغییرات پوشش گیاهی مراتع در طی زمان، نشاندهنده مسیر توالی اکوسیستم به سوی قهقرا یا اوج است. یکی از مهمترین عوامل موثر در این تغییرات عوامل اقلیمی است. با توجه به بحران تغییرات اقلیمی که نظام بین الملل از دهه 1990 با آن مواجه شده لازم است اثر این تغییرات بر روی پوشش گیاهی مراتع مورد بررسی قرار گیرد. برای بررسی این تغییرات ...
بیشتر
نحوه پراکنش و میزان تغییرات پوشش گیاهی مراتع در طی زمان، نشاندهنده مسیر توالی اکوسیستم به سوی قهقرا یا اوج است. یکی از مهمترین عوامل موثر در این تغییرات عوامل اقلیمی است. با توجه به بحران تغییرات اقلیمی که نظام بین الملل از دهه 1990 با آن مواجه شده لازم است اثر این تغییرات بر روی پوشش گیاهی مراتع مورد بررسی قرار گیرد. برای بررسی این تغییرات روشهای مختلفی از جمله مطالعات میدانی وآماربرداریهای دراز مدت وجود دارد. یکی از روشهایی که امروزه میتواند ما را در مطالعه این فرایند یاری نماید استفاده از تصاویر ماهوارهای و ابزار سنجش از دور است. در این مطالعه با استفاده از تصاویر ماهوارههای TM و ETM+ تغییرات پوشش گیاهی در مراتع استان البرز در بین سالهای 2000 تا 2011 به تفکیک شهرستان پایش شد و ارتباط آن با سه عامل اقلیمی شامل متوسط بارندگی، دما و رطوبت نسبی مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که شهرستان طالقان بطور معنیداری بالاترین شاخص NDVI را در ماه می (10اردیبهشت تا 10خرداد) دارا است. پس از آن شهرهای ساوجبلاغ و کرج قرار دارند که دارای تشابه از نظر رفتار تغییرات شاخص نیز میباشند. پس از آنها بترتیب اشتهارد و نظرآباد با اختلاف معنیدار کمتر قرار دارند. بر اساس مدل بدست آمده بترتیب بارندگی ماههای آبان، شهریور، اسفند، بهمن و متوسط سالانه بیشترین اثر مثبت را برای رشد گیاهان مرتعی داشته است و سایر فاکتورهای دما و رطوبت نسبی رابطه معنیداری با پوشش گیاهی دوره مورد نظر ندارد. روند تغییرات پوشش گیاهی نشان داد که بعد از سال 2000 میزان پوشش گیاهی کاهش یافته و در سال 2011 مجدداً افزایش یافته است.
وحیده عبداللهی؛ فرهاد ذوالفقاری؛ میترا جباری؛ محمدرفیع دهقان
دوره 22، شماره 4 ، اسفند 1394، ، صفحه 658-672
چکیده
تأثیر غیر قابل انکار رطوبت در احیای پوشش گیاهی مناطق خشک و نیمهخشک و نقش مؤثر سازههای مکانیکی کوچک در جمعآوری آب باران باعث احداث سازۀ مکانیکی هلالی آبگیر در سطح قابل توجهی از مراتع استان سیستان و بلوچستان گردیده است. از آنجاییکه ارزیابی تغییرات در اکوسیستمهای مرتعی پس از اجرای عملیات اصلاح و احیاء برای تعیین اثرهای مثبت ...
بیشتر
تأثیر غیر قابل انکار رطوبت در احیای پوشش گیاهی مناطق خشک و نیمهخشک و نقش مؤثر سازههای مکانیکی کوچک در جمعآوری آب باران باعث احداث سازۀ مکانیکی هلالی آبگیر در سطح قابل توجهی از مراتع استان سیستان و بلوچستان گردیده است. از آنجاییکه ارزیابی تغییرات در اکوسیستمهای مرتعی پس از اجرای عملیات اصلاح و احیاء برای تعیین اثرهای مثبت و یا منفی آن ضروری است، لذا این مطالعه بهمنظور بررسی اثرات احداث سازۀ هلالی بر روی پارامترهای پوشش گیاهی و خاک در مراتع سراوان صورت گرفت. برای این منظور دو تیمار شاهد (عدم اجرای هلالی) و تیمار اجرای سازۀ هلالی تعیین شد. در هر تیمار با استفاده از روش نمونهبرداری سیستماتیک - تصادفی و با استفاده از 5 ترانسکت 100 متری و تعداد 50 پلات با ابعاد متناسب با شرایط منطقه فاکتورهای تراکم و درصد پوششتاجی، لاشبرگ برآورد گردید. همچنین برای بررسی فاکتورهای خاک نیز در طول هر ترانسکت 2 نمونه از عمق 30-0 سانتیمتری برداشت و خصوصیات فیزیکوشیمیایی خاک شامل درصد ماسه، درصد سیلت و رس، اسیدیته، هدایت الکتریکی و درصد آهک، مادۀ آلی، سدیم، کلسیم و منیزیم اندازهگیری گردید. در نهایت بهمنظور بررسی معنیدار بودن فاکتورهای گیاهی و خاک در تیمار هلالی با تیمار شاهد دادهها مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت. نتایج نشان داد کلیۀ پارامترهای گیاهی مورد بررسی در حالت کلی در تیمار هلالی در سطح یک درصد با تیمار شاهد تفاوت معنیدار داشته و از این جهت اجرای هلالی اثر مثبتی روی فاکتورهای پوشش داشته است. نتایج خصوصیات خاک کاهش شوری خاک را نشان داد، اما میزان مواد آلی، پتاسیم و اسیدیته تفاوتی بین دو منطقه نشان نداد. طبق نتایج با توجه به شرایط اقلیمی منطقه رسیدن به نتایج مطلوبتر زمان طولانیتری را میطلبد.
صدیقه زارع کیا؛ حسین ارزانی؛ محمد حعفری؛ نیلوفر زارع
دوره 22، شماره 4 ، اسفند 1394، ، صفحه 745-756
چکیده
شیوههای نادرست و نامناسب بهره برداری از مراتع به ویژه در چنددهه اخیر موجب بروز لطمات شدیدی به عرصههای منابع طبیعی شده است. به همین منظور به مطالعه اثرات سیستمها و شدتهای مختلف چرایی بر خصوصیات پوشش گیاهی و خاک پرداخته شد. ابتدا با استفاده از روش نمونهبرداری سیستماتیک تصادفی پارامترهای درصد پوشش تاجی، تراکم، ارتفاع گونهها ...
بیشتر
شیوههای نادرست و نامناسب بهره برداری از مراتع به ویژه در چنددهه اخیر موجب بروز لطمات شدیدی به عرصههای منابع طبیعی شده است. به همین منظور به مطالعه اثرات سیستمها و شدتهای مختلف چرایی بر خصوصیات پوشش گیاهی و خاک پرداخته شد. ابتدا با استفاده از روش نمونهبرداری سیستماتیک تصادفی پارامترهای درصد پوشش تاجی، تراکم، ارتفاع گونهها اندازهگیری گردید. برای بررسی تغییرات پارامترهای خاک در هر منطقه 15 پروفیل خاک از عمق 0 تا 20 سانتیمتری به روش سیستماتیک تصادفی برداشت گردید. دادهها پس از جمعآوری در قالب طرح کاملاً تصادفی مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت. طبق نتایج با گذر از منطقه قرق به سمت مرتع شیرعلیبگلو (چرای مداوم و شدید در طول سال) از درصد پوشش تاجی و تولید گونههای دائمی و به خصوص گونه های شاخص و خوشخوراک کاسته و بر درصد خاک لخت و سنگ و سنگریزه افزوده شده است. مقدار پوشش تاجی گونههای دائمی در سایتهای قرق، مرتع نعمتی (چرای تناوبی در طول 6 ماه فصل چرا)، مرتع چگنه (چرای مداوم در طول 6 ماه فصل چرا) و مرتع شیرعلیبگلو (چرای مداوم در طول سال) به ترتیب 25/23، 25/14، 66/6 ، 6 درصد میباشد. البته در مرتع شیرعلیبگلو اکثر این پوشش را گونههای با کلاس خوشخوراکی III، خاردار و غیر قابل تعلیف تشکیل دادهاند. همچنین چرای مداوم و شدید در طول سال باعث حذف گونههای شاخص منطقه و تغییر ترکیب گونهای شده است. طبق یافتههای این پژوهش چرای مداوم و شدید دام باعث افزایش میزان پتاسیم و فسفر خاک شده است. ولی میزان اسیدیته در هیچکدام از مناطق مطالعاتی تفاوت معنیداری نداشته است. میزان نیتروژن و مواد آلی نیز اگر چه در مرتع نعمتی با سیستم چرای تناوبی و با شدت چرای متوسط بیشتر از منطقه شیرعلیبگلو و قرق بوده است ولی مقدار آن معنیدار نشده است. همچنین عدم چرا در قرق باعث افزایش نفوذپذیری خاک گردیده است. اگر چه قرق و چرای تناوبی و با شدت چرای متوسط توانسته پوشش گیاهی را تا حد مطلوبی افزایش دهد ولی نتوانسته تاثیر معنیداری بر خصوصیات شیمیایی خاک داشته باشد. بطور کلی با توجه به اینکه مناطق خشک اکوسیستمهای حساس و شکننده هستند باید مدیریت این مناطق شامل ملاحظات اقتصادی و بیولوژیکی باشد.
ابوالفضل رحمتی زاده؛ مصطفی جعفری؛ مصطفی کریمیان اقبال
دوره 21، شماره 4 ، اسفند 1393، ، صفحه 580-590
چکیده
گام نخست برای مقابله با مشکل اراضی شور، شناسایی عرصه اراضی شور فعلی میباشد. از آنجایی که حضور نباتات در هر منطقه با شرایط کلیماتیک و ادافیک آن مناطق مرتبط است، بنابراین شناخت روابط میان عوامل خاک، آب، هوا و پوشش گیاهی در هر رویشگاه و تعمیم آن به دیگر نقاط مشابه از جمله اهداف مهم این بررسی میباشد. در بررسی حاضر ابتدا تیپهای پوشش ...
بیشتر
گام نخست برای مقابله با مشکل اراضی شور، شناسایی عرصه اراضی شور فعلی میباشد. از آنجایی که حضور نباتات در هر منطقه با شرایط کلیماتیک و ادافیک آن مناطق مرتبط است، بنابراین شناخت روابط میان عوامل خاک، آب، هوا و پوشش گیاهی در هر رویشگاه و تعمیم آن به دیگر نقاط مشابه از جمله اهداف مهم این بررسی میباشد. در بررسی حاضر ابتدا تیپهای پوشش گیاهی با استفاده از تصاویر ماهوارهای لندست تشخیص داده شد و سپس اقدام به بررسیهای لازم در مورد هر یک از تیپهای گیاهی گردید. به این منظور در داخل هر تیپ گیاهی یک پروفیل خاک حفر و در جاهایی که در عمق پروفیل آب یافت شد پس از نمونهبرداری، مورد آزمایش قرار گرفت. در ضمن تعدادی از پروفیلهای خاک در مناطق فاقد پوشش گیاهی حفر و مورد بررسی واقع شدند. نتایج بررسی حاضر نشان داد نیمی از تیپهای گیاهی بررسی شده بر روی خاک های شور و نیمی دیگر برروی خاکهای غیرشور رویش نمودهاند. خاک منطقه مورد بررسی در کلاس خاکهای شور و قلیایی دستهبندی شد. مقاومترین گیاه هالوفیت منطقه اشنان (Seidlitzia) بوده و کمترین مقاومت را علف شور (Aeluropus) دارا میباشد.عواملی نظیر تشکیلات زمینشناسی محتوی رسوبات تبخیری (نئوژن)، رسوبات سازند قم، بارش اندک، گنبد نمکی قم، آبهای شور جاری در منطقه و موقعیت خاص ژئومرفولوژی از عوامل تشدیدکننده شوری در منطقه مورد بررسی بودند.
فاطمه هادیان؛ سید زین العابدین حسینی؛ منصوره سید حسینی
دوره 21، شماره 4 ، اسفند 1393، ، صفحه 756-768
چکیده
بارندگی یکی از مهمترین عوامل تأثیرگذار بر پوشش گیاهی محسوب میگردد. امروزه از تصاویر ماهوارهای بهطور گستردهای برای پایش اثر نوسانهای بارندگی بر تغییرات پوشش گیاهی استفاده میشود. هدف از این مطالعه بررسی رابطه تغییرات پوشش گیاهی و نوسانهای بارندگی با استفاده از تصاویر ماهوارهای NOAA AVHRR در طول سالهای 2006-1982 میباشد. برای ...
بیشتر
بارندگی یکی از مهمترین عوامل تأثیرگذار بر پوشش گیاهی محسوب میگردد. امروزه از تصاویر ماهوارهای بهطور گستردهای برای پایش اثر نوسانهای بارندگی بر تغییرات پوشش گیاهی استفاده میشود. هدف از این مطالعه بررسی رابطه تغییرات پوشش گیاهی و نوسانهای بارندگی با استفاده از تصاویر ماهوارهای NOAA AVHRR در طول سالهای 2006-1982 میباشد. برای تهیه نقشههای بارندگی از روش پهنهبندی(distance weighting interpolation) در بازههای مختلف زمانی استفاده گردید. تیپهای گیاهی مورد مطالعه را یک منطقه جنگلی در کنارههای دریای خزر و چهار تیپ مرتعی با فرمهای رویشی گراس، بوتهای و مناطق زراعی و در دو استان اردبیل و گیلان تشکیل میدادند. برای پایش تغییرات پوشش گیاهی روش رگرسیون خطی (مقدار شاخص NDVI بهعنوان Y، بارندگی (X مورد استفاده قرار گرفت. نتایج نشان داد که در طول دوره مطالعاتی تأثیرات بارندگی بر پوشش گیاهی برحسب زمان بارش، گونه گیاهی و نوع فرم رویشی متفاوت است، بهطوری که در منطقه جنگلی و اراضی زراعی و مسکونی رابطه معنیداری بین میزان بارش و پوشش گیاهی در هیچ یک از مقاطع زمانی مشاهده نشد. البته در مناطق مرتعی بالاترین میزان همبستگی میان بارش فصل بهار و تغییرات پوشش گیاهان دیده شد و در مناطق گراسلند نیز همبستگی بیشتری نسبت به بوتهزارها با میزان بارندگی وجود داشت. ضمن اینکه در قسمتهای مختلف واکنش مناطق گراسلند از نظر میزان همبستگی با بارش فصل بهار نسبت به یکدیگر تا حدی متفاوت بود.
الهام فخیمی ابرقویی؛ سیداکبر جوادی
دوره 21، شماره 1 ، خرداد 1393، ، صفحه 109-118
چکیده
از دیدگاه بومشناختی مرتع، آگاهی از اثرات چرای دام بر ساخــتار و تغییرات پوشش گیاهی و خصوصیات خاک امری لازم و ضروریست. در این تحقیق اثر سه شدت مختلف چرای سبک در فاصله صفر تا 200 متر از آبشخور، چرای متوسط در فاصله 200 تا 800 متر و چرای سنگین در فاصله 800 تا 1200 متر بر شاخصهای پوشش گیاهی و خصوصیات خاک در منطقه ندوشن استان یزد مورد بررسی قرار ...
بیشتر
از دیدگاه بومشناختی مرتع، آگاهی از اثرات چرای دام بر ساخــتار و تغییرات پوشش گیاهی و خصوصیات خاک امری لازم و ضروریست. در این تحقیق اثر سه شدت مختلف چرای سبک در فاصله صفر تا 200 متر از آبشخور، چرای متوسط در فاصله 200 تا 800 متر و چرای سنگین در فاصله 800 تا 1200 متر بر شاخصهای پوشش گیاهی و خصوصیات خاک در منطقه ندوشن استان یزد مورد بررسی قرار گرفت. بدین منظور نمونهبرداری از پوشش گیاهی به صورت ثبت درصد تاج پوشش گونههای گیاهی و نمونههای خاک در عمق صفر تا 30 سانتیمتری در شدتهای مختلف چرایی انجام گردید. در این تحقیق از روش تجزیه و تحلیل واریانس یکطرفه و تجزیه و تحلیل تطبیقی متعارفی جهت بررسی تغییرات پوشش گیاهی در شدتهای مختلف چرایی استفاده شد. نتــــایج نشان داد که گونههایی مانند Astragalusachrochlarus، Salsolaarbusculata و Tragopogon sp.حضور بیشتری در شدت چرای سبک داشتند. گــــونههای Allysumminus، Artemisiasieberi، Poasinacia، Irissongarica، Lactucaglacifoliaو Stipabarbata حضور بیشتری در شدت چرای متوسط داشتند. گونههای Eryngium sp.، Cousiniadesertii، Bromus tectorumو Peganumharmala از مهمترین گونههای مکان با شدت چرای سنگین بهشمار میروند. مقادیر نیتروژن، فسفر قابل جذب، پتاسیم قابل جذب، مواد آلی، هدایت الکتریکی و اسیدیته گل اشــباع نیز اندازهگیری شدند. نتایج نشان داد، با افزایش شدت چرا از میزان نیتروژن و کربن آلی کاسته میشود ولی مقدار فسفر، پتاسیم، هدایت الکتریکی و اسیدیته گل اشباع خاک افزایش مییابد. با توجه به آسیب دیدن پوشش گیاهی و برخی خصوصیات خاک در اثر فشار چرای دام، بهرهبرداری از مرتع در حد چرای متوسط توصیه میگردد.
شکوفه شکراللهی؛ حمیدرضا مرادی؛ قاسمعلی دیانتی تیلکی
دوره 19، شماره 4 ، اسفند 1391، ، صفحه 655-668
چکیده
پوشش گیاهی مهمترین عامل تأثیرگذار بر پایداری و تعادل اکوسیستمهاست؛ بنابراین شناخت عواملی که باعث استقرار و پراکنش جوامع گیاهی میشوند، ضروریست. این مطالعه بهمنظور تعیین ارتباط دو ویژگی پوشش تاجی و تراکم گیاهی با عوامل محیطی در بخشی از مراتع ییلاقی پلور با مساحتی معادل 4600 هکتار انجام شد. واحدهای کاری بهعنوان مبنا و پایه ...
بیشتر
پوشش گیاهی مهمترین عامل تأثیرگذار بر پایداری و تعادل اکوسیستمهاست؛ بنابراین شناخت عواملی که باعث استقرار و پراکنش جوامع گیاهی میشوند، ضروریست. این مطالعه بهمنظور تعیین ارتباط دو ویژگی پوشش تاجی و تراکم گیاهی با عوامل محیطی در بخشی از مراتع ییلاقی پلور با مساحتی معادل 4600 هکتار انجام شد. واحدهای کاری بهعنوان مبنا و پایه تحقیقات در نظر گرفته شد و پس از تهیه نقشههای شیب، جهت، ارتفاع، سنگشناسی و رخسارههای ژئومورفولوژی و تلفیق آنها، نقشه واحدهای کاری تهیه شد. سپس در هر واحد، نمونهبرداری از پوشش گیاهی به روش سیستماتیک- تصادفی و از طریق پلاتگذاری در امتداد 3 ترانسکت 100 متری انجام شد. در طول هر ترانسکت، 10پلات با ابعاد یک متر مربع و به فاصله10 متر از هم قرار داده شد. همچنین در هر واحد کاری همگن 3 نمونه خاک برداشت و خصوصیات پستی و بلندی ثبت شد. ماتریس عوامل مربوط به عوامل محیطی و پوشش گیاهی تهیه و با استفاده از نرمافزار CANOCO رجبندی پوشش گیاهی در ارتباط با عوامل محیطی به روش آنالیز تطبیقی متعارفی (CCA) انجام گردید. نتایج نشان داد که درصد پوشش تاجی و تراکم گونههای گیاهی منطقة مورد بررسی در واحدهای کاری مختلف، متفاوت و متأثر از خصوصیات فیزیوگرافی و عاملهای خاک است. بهطوریکه از بین عوامل فیزیوگرافی جهت دامنه و شیب با پوشش تاجی و تراکم پوشش گیاهی رابطه قوی داشت؛ البته از میان فاکتورهای خاکی نیز بافت، ازت، فسفر، اسیدیته و لاشبرگ مهمترین عوامل مؤثر بر پوشش تاجی و فاکتورهای ماده آلی، فسفر، اسیدیته و هدایتالکتریکی نیز مهمترین عوامل مؤثر بر تراکم گونههای گیاهی بودند.
الهام فخیمی ابرقویی؛ منصور مصداقی؛ قاسمعلی دیانتی تیلکی
دوره 18، شماره 2 ، شهریور 1390، ، صفحه 219-230
چکیده
امروزه بهرهبرداریهای بیرویه از مراتع سبب گردیده که این منابع با ارزش از لحاظ کیفی و کمی در معرض خطر قرار گیرند. بنابراین بررسی تأثیر چرا بر فاکتورهای پوشش گیاهی لازم و ضروریست. در این تحقیق اثر سه سطح مختلف چرایی (شدید، متوسط و سبک) در راستای گرادیان چرایی بر درصد تاج پوشش، میزان تولید، تراکم، درصد لاشبرگ، درصد سنگ و سنگریزه ...
بیشتر
امروزه بهرهبرداریهای بیرویه از مراتع سبب گردیده که این منابع با ارزش از لحاظ کیفی و کمی در معرض خطر قرار گیرند. بنابراین بررسی تأثیر چرا بر فاکتورهای پوشش گیاهی لازم و ضروریست. در این تحقیق اثر سه سطح مختلف چرایی (شدید، متوسط و سبک) در راستای گرادیان چرایی بر درصد تاج پوشش، میزان تولید، تراکم، درصد لاشبرگ، درصد سنگ و سنگریزه و خاک لخت مورد بررسی قرار گرفت. جهت انجام پژوهش از روش طبقهبندی- سیستماتیک- تصادفی در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی استفاده شد. بهطوریکه در هر پلات2m2، درصد تاج پوشش کل، درصد تاج پوشش فرمهای رویشی مختلف، وزن خشک گونههای مورد استفاده دام، تعداد پایههای هر گیاه، درصد لاشبرگ و سنگ و سنگریزه یادداشت شد. جهت طبقهبندی محلهای نمونهگیری بر حسب گونههای شاخص از آنالیز TWINSPAN استفاده شد و بهمنظور بررسی اثر کلی تیمارهای شدت چرایی بر فاکتورهای پوشش گیاهی و رابطه تغییرات فاکتورهای پوشش با فاصله از آبشخور بهترتیب از روش آماری تجزیه واریانس یکطرفه و آنالیز همبستگی پیرسون استفاده شد. بدین ترتیب، با استفاده از آنالیز TWINSPAN3 گروه سایت چرایی در این منطقه تشخیص داده شد. نتایج حاصل از بررسی نشان داد که درصد تاج پوشش گیاهان خوشخوراک و میزان تولید از سطح چرای سبک به شدید به طور معنیداری کاهش مییابد (05/p< ). بنابراین چرای شدید از لحاظ درصد پوشش تاجی کل، درصد لاشبرگ، درصد سنگ و سنگریزه تفاوت معنیداری با سطوح چرای متوسط و سبک دارد (05/p< ). به هر حال، سه سطح چرایی از لحاظ درصد تاج پوشش گونههای غیرخوشخوراک و تراکم دارای اختلاف معنیدار نیستند (05/p> ).
اصغر کهندل؛ حسین ارزانی؛ مرتضی حسینی توسل
دوره 17، شماره 4 ، دی 1389، ، صفحه 518-526
چکیده
شدتهای مختلف چرای دام باعث تغییر خصوصیات شیمیایی و فیزیکی خاک و همچنین ترکیب گیاهی مراتع میگردد. بر همین اساس با استفاده از مؤلفههای چندمتغیره میزان تأثیر شدتهای چرای دام بر خصوصیات خاک و پوشش گیاهی، در جنوب شرقی شهر هشتگرد مورد بررسی قرار گرفت. تجزیه و تحلیل مؤلفههای اصلی1(PCA) یک روش آماری برای تعریف متغیرهای جدید ...
بیشتر
شدتهای مختلف چرای دام باعث تغییر خصوصیات شیمیایی و فیزیکی خاک و همچنین ترکیب گیاهی مراتع میگردد. بر همین اساس با استفاده از مؤلفههای چندمتغیره میزان تأثیر شدتهای چرای دام بر خصوصیات خاک و پوشش گیاهی، در جنوب شرقی شهر هشتگرد مورد بررسی قرار گرفت. تجزیه و تحلیل مؤلفههای اصلی1(PCA) یک روش آماری برای تعریف متغیرهای جدید بر حسب ترکیب خطی از متغیرهای اولیه است. جهت بررسی اثر شدتهای چرای دام، سه قطعه 5 هکتاری در منطقه مورد مطالعه تحت تیمارهای بدون چرا، چرای سبک و چرای سنگین و مداوم تعیین گردید. سپس پوشش گیاهی، خصوصیات فیزیکی و شیمیایی خاک تأثیرگذار و مهم ازجمله رطوبت، وزن مخصوص، خلل و فرج، نفوذپذیری، مقاومت مکانیکی، نیتروژن، فسفر، پتاسیم، pH، EC، بافت خاک و مواد آلی در سه تیمار چرایی به مدت دو سال (1383 و 1384) مورد بررسی قرار گرفت. بهنحویکه میزان تغییرپذیری هر یک از عاملهای مورد مطالعه متفاوت بود. بدین ترتیب از میان آنها رطوبت، اسیدیته، هدایتالکتریکی، نفوذپذیری، ترکیب گیاهی گندمیان، مقاومت مکانیکی و پتاسیم بهعنوان عامل تغییرپذیر تعیین گردیدند. نتایج نشان داد که شدت چرا باعث افزایش گیاهان پهنبرگ علفی و کاهش گندمیان و بوتهایها گردیده است. بهطوریکه نفوذپذیری با افزایش شدت چرا کاهش یافت، بهنحویکه نفوذپذیری و ترکیب گیاهی گندمیان با شدت چرا رابطه معکوس و مقاومت مکانیکی، اسیدیته، هدایت الکتریکی و پتاسیم با افزایش چرا بیشترین رابطه را داشتند.