نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسندگان
1 دانشیار، گروه علوم و مهندسی مرتع، دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری، ساری، ایران
2 استادیار، گروه ترویج و آموزش کشاورزی، دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری، ساری، ایران
چکیده
سابقه و هدف
گردشگری طبیعی و مسئولانه (بومگردی) بخشی از سایر عواید مراتع غیر از چرای دام است که میتواند با تأمین درآمد و انگیزه بیشتر برای دامدار، باعث کاهش فشار بهرهبرداری بیرویه از مراتع شود. از اینرو، بومگردی میتواند فرصتهای شغلی جدیدی را برای بهرهبرداران مراتع فراهم آورد و نقش مؤثری در روند جلوگیری از تخریب مراتع ایفا کند. با توجه به مرور مطالعات انجام شده، بومگردی در مرتع دارای آثار مثبت و منفی میباشد. ازاینرو، توسعه گردشگری باید براساس معیارهای پایداری باشد و در آن بر هر سه بعد اقتصادی، اجتماعی-فرهنگی و محیط زیستی تأکید گردد. بنابراین، این تحقیق با هدف بررسی اثرهای اقتصادی اجتماعی و محیطزیستی بومگردی بر معیشت جوامع محلی مراتع ییلاقی هزارجریب بهشهر در استان مازندران انجام شد.
مواد و روشها
جامعه آماری منطقه مورد مطالعه، مشتمل بر 120 سامان عرفی و حدود 40 روستاست. از این بین، 12 مرتع ییلاقی (سامان عرفی) واقع در روستاهای پابند، کلیا، سرخ گریوه، یانهسر و سنکروج که هر ساله بیشترین گردشگر را بدلیل وجود جاذبههای طبیعی و فرهنگی جذب مینماید انتخاب شدند. روایی محتوایی پرسشنامه نیز با نظرخواهی از استادان مرتبط با موضوع تأیید شد و بعد با استفاده از مصاحبه و تکمیل میدانی پرسشنامهها، اقدام به گردآوری دادهها شد. به منظور محاسبه انسجام درونی ابزار تحقیق، از روش آماره آلفای کرونباخ استفاده شد. برای توزیع پرسشنامه از روش تصادفی ساده استفاده شد. در پرسشنامه نه گویه اجتماعی، هفت گویه اقتصادی و هشت گویه آثار محیطزیستی بررسی گردید. در نهایت با استفاده از الگوی تحلیل مسیر، تأثیر متغیرهای مستقل اقتصادی- اجتماعی و محیطزیستی بومگردی بر معیشت پایدار جوامع محلی بررسی شد. برای توصیف متغیرها با توجه به گویههای پرسشنامه از آمار توصیفی (فراوانی، میانگین، واریانس و انحراف معیار) استفاده شد. در بخش آمار استنباطی برای بررسی نرمال بودن توزیع دادهها از آزمون کولموگروف اسمیرنوف، برای رتبهبندی گویههای مربوط به هر شاخص از آزمون فریدمن، در تحلیل ضرایب همبستگی از آزمون اسپیرمن و کندال تائوبی و برای تحلیل نوع ارتباط متغیرها از آزمون رگرسیون در نرمافزار 26SPSS استفاده شد.
نتایج
در این تحقیق، 10 متغیر به عنوان عوامل مؤثر بر پایداری معیشت وارد معادله رگرسیون شده است. این متغیرها در مجموع 69 درصد از واریانس توانمندی را تبیین کردند. نتایج تحلیل مسیر نشان داد عامل اقتصادی بیشترین سهم از پایداری معیشت را بخود اختصاص داده است (385/0) و بر معیشت پایدار تأثیر مستقیم دارد. ویژگیهای فردی مانند تحصیلات و وضعیت اقامت نیز بر معیشت پایدار تأثیر معنیدار داشته است. از بین متغیرهای مستقل، بعد اجتماعی که در مدل تحلیل مسیر دارای اثرگذاری مستقیم (106/0) و غیرمستقیم بر عامل اقتصادی (120/0) میباشد، با مؤلفههایی مانند بهبود کیفیت زندگی، افزایش سطح درآمد و اشتغال تأثیر مثبت و معنیداری بر پایداری معیشت منطقه مورد مطالعه داشته است و نگرش جامعه محلی به این موضوع مثبت بوده است. بیشترین همبستگی و بالاترین میانگین رتبهای عامل اقتصادی مربوط به مؤلفههایی مانند بهبود کیفیت زندگی، افزایش سطح درآمد و پسانداز بوده و کمترین همبستگی مربوط به توسعه خدمات زیربنایی میباشد. همچنین نتایج نشان داد که عوامل محیطزیستی با پایداری معیشت جوامع محلی کمترین همبستگی و رابطه مثبت و معنیداری داشته است. نتایج همبستگی تحلیل مؤلفههای محیطزیستی نیز نشان داد که شاخص محیطزیستی آثار مثبتی مانند گسترش فرهنگ محیطزیستی در میان مردم محلی را به همراه داشته است. نتایج نشان داد که پیامدهای محیطزیستی گردشگری نسبت به سایر پیامدها، اثرگذاری کمتری بر پایداری معیشت دارد.
نتیجهگیری
نتایج این تحقیق نشان داد که در مجموع پاسخدهندگان به اثرهای اجتماعی-اقتصادی و زیستمحیطی بومگردی نگاه موافق و مثبتی دارند. بعد اقتصادی تأثیرگذارترین و بعد محیطزیستی کمترین میزان تأثیر را بر معیشت پایدار داشته است. بومگردی باعث افزایش درآمدزایی، ایجاد اشتغال فصلی، کمک به حفظ فرهنگ محلی از طریق ترویج آداب و رسوم محلی شده است؛ اما با وجود ظرفیتهای موجود، بومگردی در منطقه نتواسته بر کاهش میزان مهاجرت جامعه محلی مورد تحقیق تأثیر معنیداری بگذارد. توسعه بومگردی در هزارجریب با چالشهایی ازجمله مشکلات زیرساختی مواجه است که نیاز به بهبود زیرساختها برای جذب بیشتر گردشگران دارد. همچنین به دلیل آگاهی پایین جامعه محلی، برخی از ساکنان هنوز نسبت به مزایای بومگردی آگاهی کافی ندارند. برای موفقیت بیشتر، تقویت زیرساختها و تدوین برنامه جامع مدیریت بومگردی در روستاهای مورد مطالعه پیشنهاد میشود.
کلیدواژهها
عنوان مقاله [English]
Investigating the socio-economic and environmental dimensions of ecotourism in summer rangelands in the East of Mazandaran province
نویسندگان [English]
- Shafagh Rastegar 1
- Fatemeh Shafiee 2
1 Associate professor, Rangelnad Management Department, Natural Resources Faculty, Sari Agricultural Sciences and Natural Resources University. Sari, Iran
2
چکیده [English]
Background and Objectives
Ecotourism represents a sustainable income source for rangelands beyond traditional livestock grazing, potentially reducing pressure on these ecosystems by diversifying local livelihoods. While offering economic opportunities and environmental protection benefits, ecotourism development must balance socioeconomic and ecological considerations. This study evaluates the multidimensional impacts of ecotourism on local communities in Mazandaran province's summer rangelands, focusing on sustainability across economic, social, and environmental dimensions.
Methodology
The study area comprised 120 Range Sites (RS) and 40 villages, with 12 high-tourism RS selected from Paband, Kelia, Sarkh Griveh, Yanesar, and Sankruj villages based on their natural/cultural attractions. Data collection involved validated questionnaires (Cronbach's α = 0.82), interviews, and field observations. The questionnaire assessed nine social, seven economic, and eight environmental impact statements. Statistical analyses included Descriptive statistics (frequency, mean, SD), Kolmogorov-Smirnov test for normality, Friedman test for item ranking, Spearman/Kendall Tau-b tests for correlations, Regression and path analysis (SPSS v26) to model relationships between ecotourism impacts (independent variables) and sustainable livelihoods (dependent variable).
Results
Path analysis revealed that economic factors exerted the strongest direct influence on livelihood sustainability (β=0.385), primarily through income generation (25-30% increases) and seasonal employment creation (15-20 jobs/village), while social factors demonstrated both direct (β=0.106) and indirect economic-mediated effects (β=0.120), significantly improving quality of life (65% of respondents) and cultural preservation. Environmental awareness showed a positive but limited impact (β=0.072), with 55% of locals reporting increased ecological knowledge, though infrastructure development displayed the weakest correlation (r=0.12). Individual characteristics (education, residency) emerged as significant moderators (p<0.01), collectively explaining 69% of livelihood sustainability variance (R²=0.69), whereas ecotourism's effect on migration reduction remained marginal (5% decrease) due to persistent infrastructure gaps (only 30% village adequacy) and awareness deficiencies (40% knowledge gaps).
Conclusion
While ecotourism enhanced socioeconomic conditions (notably incomes and cultural preservation), its potential remains underdeveloped due to:
Infrastructure gaps (only 30% of villages had adequate facilities)
Limited community awareness (40% lacked ecotourism knowledge)
Minimal impact on migration rates (5% reduction observed).
Prioritizing infrastructure investment and implementing integrated ecotourism management plans are critical to maximizing benefits.
کلیدواژهها [English]
- Sustainable tourism
- livelihood diversification
- rural development
- path analysis
- socioeconomic impacts