مهدی احمدیان؛ مولودسادات چاوشیان؛ محمد درویش
دوره 22، شماره 1 ، خرداد 1394، ، صفحه 109-120
چکیده
در سالیان اخیر، برداشت از منابع آب زیرزمینی بدلیل رشد جمعیت و توسعه کشاورزی و صنعت، افزایش یافته است. از آنجا که اندوختههای آب زیرزمینی از مهمترین منابع بهرهبرداری و توسعه در مناطق خشک و نیمهخشک بهشمار میروند، پایش منطقهای سطح سفرهها و منظور کردن تراز آبی، از بنیادیترین شاخصهها بهمنظور تامین توسعه پایدار در چنین ...
بیشتر
در سالیان اخیر، برداشت از منابع آب زیرزمینی بدلیل رشد جمعیت و توسعه کشاورزی و صنعت، افزایش یافته است. از آنجا که اندوختههای آب زیرزمینی از مهمترین منابع بهرهبرداری و توسعه در مناطق خشک و نیمهخشک بهشمار میروند، پایش منطقهای سطح سفرهها و منظور کردن تراز آبی، از بنیادیترین شاخصهها بهمنظور تامین توسعه پایدار در چنین مناطقی بهحساب میآیند. در این تحقیق از روشهای زمینآمار بهمنظور بررسی تغییرات مکانی و زمانی سطح آب زیرزمینی در دشت کبودرآهنگ- فامنین، استفاده گردید. به همین منظور، دادههای موجود در منطقه به انضمام اطلاعات چاههای مشاهدهای، جمعآوری و سپس پایگاه اطلاعاتی تشکیل شد. سپس، کنترل صحت دادههای آماری انجام گردید. برای پیادهسازی روشهای زمینآمار، واریوگرام مربوطه تهیه گردید و از فنون مختلف میانیابی شامل کریجینگ (مدل عمومی و ساده)، کوکریجینگ و عکس فاصله وزنی با توانهای 1 تا 5 و توابع پایه شعاعی (نواری کمضخامت، چندربعی معکوس و چندربعی) برای پهنهبندی اطلاعات استفاده گردید. انتخاب بهترین روش میانیابی با کمک دو معیار انحراف استاندارد عمومی و ریشه مجذور مربعات صورت گرفت و در نهایت نقشه پهنهبندی سطح آب زیرزمینی در محیط نرمافزاری Arc\GIS ترسیم گردید. نتایج فراکافت آمار مکانی دادهها، نشان داد که مناسبترین مدلهای واریوگرام مربوط به ساختار دادههای سطح آب زیرزمینی در ابتدای دوره، میاندوره و پایان دوره بترتیب، مدلهای Spherical، Circular و Pentaspherical هستند. ارزیابی روشهای مختلف درونیابی به کمک معیار اعتبارسنجی حذفی نشان داد که در دوره بررسی، روش کوکریجینگ در مقایسه با سایر روشهای میانیابی، کمترین خطای تخمین را داشت و مناسبترین روشدرونیابی بود. براساس نتایج حاصل از بررسی نقشههای دیجیتال درونیابی شده در دوره مورد مطالعه و در طی17سال ، حداکثر اُفت سطح سفره 55 متر و در نواحی مرکز و شرق دشت گزارش شد. این موضوع نشاندهنده کاهش چشمگیر ذخایر آب زیرزمینی منطقه است که به توسعه پایدار صنعتی و کشاورزی منجر نخواهد شد.
مهدی احمدیان؛ محمد درویش؛ محمدرضا صادقی منش
دوره 21، شماره 4 ، اسفند 1393، ، صفحه 604-619
چکیده
معرفی مدلی موقت بهمنظور ارزیابی بیابانزایی و ترسیم نقشه حساسیت اراضی به فرایندهای کاهنده کارایی سرزمین، توسط فائو و یونپ پیشنهاد گردید. در نوشتار پیشرو، نتایج اجرای منطقهای روش اصلاح شده فائو و یونپ در حوزه آبخیز قرهچای ارائه میشود. در این روش 5 فرایند اصلی تخریب اراضی از 2 جنبه وضعیت کنونی و استعداد طبیعی مورد بررسی قرار ...
بیشتر
معرفی مدلی موقت بهمنظور ارزیابی بیابانزایی و ترسیم نقشه حساسیت اراضی به فرایندهای کاهنده کارایی سرزمین، توسط فائو و یونپ پیشنهاد گردید. در نوشتار پیشرو، نتایج اجرای منطقهای روش اصلاح شده فائو و یونپ در حوزه آبخیز قرهچای ارائه میشود. در این روش 5 فرایند اصلی تخریب اراضی از 2 جنبه وضعیت کنونی و استعداد طبیعی مورد بررسی قرار گرفت و برای هر یک از جنبههای مذکور، نقشه با درجات بیابانزایی کم، متوسط، شدید و بسیار شدید تفکیک گردید. سپس نقشههای مذکور تلفیق شده و 2 نقشه وضعیت کنونی و استعداد طبیعی بیابانزایی ترسیم شد. بهمنظور بدست آوردن خطر کل بیابانزایی نقشههای فشار دام و جمعیت انسانی بر محیط تهیه و با 2 نقشه قبلی تلفیق شدند و درجات خطر کل محاسبه گردید. نتایج نشان داد از منظر وضعیت کنونی بیابانزایی، بیشترین زوال پوشش گیاهی (76%) در مرکز، جنوب و شرق، بیشترین فرسایش آبی و بادی (2/45% و 9/57%) در غرب و شرق، بیشترین شورهزایی (7/34%) در شرق و بیشترین افت منابع آب زیرزمینی در مرکز و شرق ملاحظه میشود. بهطوریکه بیشترین فشار دام بر محیطزیست (3/58%) در مرکز وارد شده، اما فشار جمعیت بر محیطزیست چندان قابل توجه نیست. در نقشه خطر کل بیابانزایی 4/39، 9/27، 1/25 و 3/7 درصد از مساحت منطقه بهترتیب در طبقات بیابانزایی کم، متوسط، شدید و بسیار شدید قرار گرفتند. بنابراین میتوان چنین نتیجه گرفت که عوامل طبیعی و انسانی در بهوجود آمدن این شرایط مؤثر بودهاند و بهویژه نقش فشار دام در تخریب اراضی ملموستر بود.