علی محبی؛ رحمان شریفی؛ ابراهیم فراهانی
دوره 30، شماره 3 ، دی 1402، ، صفحه 441-456
چکیده
سابقه و هدفبا توجه به گستردگی عرصههای مرتعی و امکانات محدود دولت در مدیریت این عرصهها، موضوع استفاده از ظرفیتهای خارج از نظام مدیریت دولتی در حفاظت از عرصههای ملی، از سوی برخی از متخصصان مطرح شده است. یکی از این تواناییها، خود بهرهبرداران هستند که بهطور مستمر در مراتع حضور دارند. وجود پشتوانههای قانونی لازم نیز، این سئوال ...
بیشتر
سابقه و هدفبا توجه به گستردگی عرصههای مرتعی و امکانات محدود دولت در مدیریت این عرصهها، موضوع استفاده از ظرفیتهای خارج از نظام مدیریت دولتی در حفاظت از عرصههای ملی، از سوی برخی از متخصصان مطرح شده است. یکی از این تواناییها، خود بهرهبرداران هستند که بهطور مستمر در مراتع حضور دارند. وجود پشتوانههای قانونی لازم نیز، این سئوال را مطرح کرده است که آیا بهرهبرداران مرتعی مانند گذشته، توانایی مدیریت بهینه این عرصهها را دارند؟ پاسخ به سئوال، نیازمند بررسی پدیده، تحت شرایط حاکم بود. بدین منظور موضوع «امکانسنجی واگذاری دوباره مدیریت مراتع به عشایر و بررسی اثرهای آن» در مناطق پایلوت، منطقی تشخیص داده شد. مواد و روشپس از تشکیل جلسات متعدد، مراتع ییلاقی دشت لار، طایفه هداوند تهران به عنوان پایلوت انتخاب و ضمن انعقاد تفاهمنامهای میان نمایندگان عشایر و برخی از ارگانهای دولتی مرتبط مبنی بر واگذاری مدیریت مراتع منتخب به نمایندگان عشایری و حمایت دولت از آنان، اجرای پروژه بهمدت 4 سال، در قالب مطالعات «اقدام پژوهی» (Action Research) از سال 1394 آغاز شد. ارزیابیها با استفاده از دو شیوه تحقیق رایج کمی و کیفی انجام شد. ارزیابی کیفی بررسی عملکرد نمایندگان عشایری در مدیریت کوچ و مرتع و کمی نیز تأثیر این شیوه از مدیریت بر روی شاخصهای مهم پوشش گیاهی را دربرگرفت. برای انجام مرحله اخیر پس از تیپبندی مرتع، با در نظر گرفتن سطح مرتع، تغییرات پوشش گیاهی، دقت و زمان مطالعه، تعداد 20 پلات 1 مترمربعی برآورد شده و در طول دو ترانسکت 500 متری مستقر گردید. با استفاده از شیوه نمونهبرداری تصادفی- سیستماتیک، شاخصهای ظرفیت مرتع با روش قطع و توزین، گرایش وضعیت با ترازوی گرایش و درصد بهرهبرداری با استفاده از اختلاف تولید، قبل از ورود عشایر و بعد از خروج آنها از مرتع محاسبه شدند. نتایجدر بخش کیفی مطالعات، نتایج حاصل از بررسی شاخصهای مدیریتی تحقق یافته در منطقه، میزان موفقیت این شیوه از مدیریت را بهطور متوسط 40% نشان داد. عدم اراده جدی سازمان متولی در واگذاری مدیریت به خود عشایر، عدم تخصیص اعتبارات دولتی برای اجرای برنامهها و پروژههای پیشبینی شده توسط نمایندگان عشایر و حفاظتی بودن منطقه از دلایل مهم عدم تحقق کامل تصمیمات مدیریتی نمایندگان عشایر تحلیل شدند. نتایج ارزیابیهای کمی نیز نشان داد که وضعیت سامانهها در طول مدت تحقیق، متوسط و گرایش وضعیت بهجز سامان عرفی کمردشت وسط (که منفی بود)، در بقیه سامانها ثابت ماند. ظرفیت از 72/. تا 26/1 متغیر و درصد بهرهبرداری در تمام سالها زیادتر از حد مجاز (50%) برآورد شد. نتایج حاصل از تجزیه واریانس نیز اثر سال را بر بیشتر شاخصهای مورد بررسی در دو سطح 5 و 1 درصد معنیدار نشان داد. نتایج مقایسه میانگینها نیز نشان داد که بهجز درصد بهرهبرداری، سایر شاخصها روند افزایشی داشتند. نتیجهگیریبهطورکلی، مدیریت نمایندگان عشایر در بهبود شرایط مراتع ییلاقی حوزه آبخیز قوشخانه دشت لار موفقیتآمیز ارزیابی شد، ازاینرو به نظر میرسد زمینهسازی حضور رسمی نمایندگان حقیقی و حقوقی عشایر در مدیریت مراتع، میتواند در بهبود وضعیت پوشش منطقه اثربخش باشد.
پژمان رودگرمی؛ ناصر انصاری؛ ابراهیم فراهانی
دوره 18، شماره 1 ، خرداد 1390، ، صفحه 151-171
چکیده
واقعیتهای موجود بیانگر این مسئله هستند که منابع طبیعی کشور در حال تخریب میباشد و با شیوههای کنونی بهرهبرداری، این روند ادامه خواهد داشت. هدف این تحقیق شناسایی عوامل مؤثر در تخریب منابع طبیعی تجدیدشونده از دیدگاه اجتماعی- اقتصادی در استان تهران بوده است که با جمعآوری اطلاعات از بهرهبرداران و کارشناسان منابعطبیعی استان ...
بیشتر
واقعیتهای موجود بیانگر این مسئله هستند که منابع طبیعی کشور در حال تخریب میباشد و با شیوههای کنونی بهرهبرداری، این روند ادامه خواهد داشت. هدف این تحقیق شناسایی عوامل مؤثر در تخریب منابع طبیعی تجدیدشونده از دیدگاه اجتماعی- اقتصادی در استان تهران بوده است که با جمعآوری اطلاعات از بهرهبرداران و کارشناسان منابعطبیعی استان و ایجاد ارتباط با شاخص تخریب بدست آمده در تحقیق، عوامل تخریب منابعطبیعی استان بررسی شدند. بنابراین روش انجام تحقیق در این پروژه بر سه محور بررسی اسناد و مدارک، مطالعه میدانی و تحلیل دادهها استوار بود. برای تعیین عوامل مؤثر در تخریب، وضعیت منابع طبیعی (مراتع) از نظر تغییر سطح بین سالهای 1334 تا 1380 بررسی و مقایسه شد و همچنین شاخصی برای تعیین کاهش تولید علوفه در مراتع تهیه گردید. سپس با تهیه پرسشنامه نسبت به جمعآوری اطلاعات از جامعه بهرهبردار و کارشناسان در منابع طبیعی استان برای شناخت عوامل تخریب منابع طبیعی اقدام شد. براساس نتایج این پژوهش کاهش تولید علوفه در مراتع در مناطق کوهستانی (جنگلهای خشک و کوههای مرتفع) بیش از مناطق دشتی (استپی و نیمهاستپی) بود. بهطوریکه در مناطق دشتی مهمترین شکل تخریب بصورت تغییرکاربری اراضی منابع طبیعی بوده که به کاربریهای عمرانی و کشاورزی تغییر یافتهاند. مهمترین عامل تشکیلاتی مؤثر در تخریب منابع طبیعی کمبود نیرو و امکانات برای کنترل عرصههای منابعطبیعی میباشد. از نتایج دیگر، رابطه محکم و معکوس بدستآمده بین وسعت اراضی کشاورزی تحت تملک بهرهبرداران از مراتع و میزان تخریب مراتع در هر منطقه میباشد. بنابراین طراحی و اجرای برنامه آمایشسرزمین در استان تأکید میشود، زیرا از عوامل اصلی در تخریب، تغییرکاربری اراضی منابع طبیعی میباشد
محمد خسروشاهی؛ مجید حسنی؛ شیرین محمدخان؛ عباس عطارپور؛ سید عزیز کرمی؛ ابوالفضل خلیل پور؛ ابراهیم فراهانی؛ حمیدرضا عباسی
دوره 10، شماره 4 ، بهمن 1382، ، صفحه 409-428