وحید چیت ساز؛ یحیی پرویزی
دوره 29، شماره 2 ، مرداد 1401، ، صفحه 196-110
چکیده
افزایش انتشار گازهای گلخانهای در قرن گذشته منجر به بهم ریختن تعادل طبیعی چرخه کربن و افزایش نگرانی شده است. ازاینرو، این پژوهش با هدف ارزیابی نوع گونههای گیاهی مرتعی بومی و دستکاشت در پروژههای بیولوژیکی اصلاح مرتع بر ظرفیت تثبیت کربن در مراتع بوتهزار شهرستان دهاقان انجام شد. بدینمنظور دو پروژه بیولوژیک شامل ...
بیشتر
افزایش انتشار گازهای گلخانهای در قرن گذشته منجر به بهم ریختن تعادل طبیعی چرخه کربن و افزایش نگرانی شده است. ازاینرو، این پژوهش با هدف ارزیابی نوع گونههای گیاهی مرتعی بومی و دستکاشت در پروژههای بیولوژیکی اصلاح مرتع بر ظرفیت تثبیت کربن در مراتع بوتهزار شهرستان دهاقان انجام شد. بدینمنظور دو پروژه بیولوژیک شامل بذرکاری ردیفی گیاه آگروپایرون (Agropyron trichophorum) با سابقه 17 سال در مراتع بوتهزار گلیسار و کپهکاری جاشیر (Prangos ferulacea) با سابقه 10 سال در مراتع بوتهزار آستانه سفلی بررسی شد. برای انجام تحقیق نمونهبرداری از سایتهای مطالعاتی و شاهد در بهار 1392 انجام شد. آزمایشهای تعیین انباشت کربن برای نمونههای گیاهی و لاشبرگ به روش احتراق و برای نمونههای خاک به روش واکی-بلاک انجام شد و میزان ذخیره کربن در هریک از مناطق مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان داد که طی مدت اجرای پروژههای اصلاح مرتع، انباشت کربنی در نتیجه عملیات بیولوژیکی بذرکاری ردیفی آگروپایرون در منطقه گلیسار 4/37 تن در هکتار (بهطور متوسط 2/2 تن در هکتار در سال) و در نتیجه کپهکاری جاشیر انباشت کربنی در منطقه آستانه 1/10 تن در هکتار (بهطور متوسط 01/1 تن در هکتار در سال) نسبت به مناطق شاهد افزایش داشته است. بهطورکلی میتوان بیان کرد که پروژه بذرکاری ردیفی آگروپایرون از لحاظ افزایش تثبیت کربن موفقتر از کپهکاری جاشیر بوده است. همچنین نتایج پژوهش نشان داد که گونههایAstragalus verus و Bromus tomentellus نیز ظرفیت بالایی از نظر تثبیت کربن نسبت به بسیاری از گونههای مرتعی در پروژههای اصلاح مرتع دارند.
پیمان معدنچی؛ رضا بیات؛ کاکا شاهدی
دوره 24، شماره 4 ، دی 1396، ، صفحه 757-767
چکیده
خاک یکی از مهمترین منابع هر کشوری است و در صورتی که حفاظت نشود، در اثر فرسایش از بین رفته و به تدریج حاصلخیزی خود را از دست می دهد. تلفات خاک باعث پر شدن کانالهای آبراهه ای و مخازن سدها شده، زیانهای فراوانی را ایجاد می کند و میزان تولید در واحد سطح را به طرز چشمگیری پایین می آورد. در این مطالعه جهت ارزیابی اثرات عملیات آبخیزداری اجرا ...
بیشتر
خاک یکی از مهمترین منابع هر کشوری است و در صورتی که حفاظت نشود، در اثر فرسایش از بین رفته و به تدریج حاصلخیزی خود را از دست می دهد. تلفات خاک باعث پر شدن کانالهای آبراهه ای و مخازن سدها شده، زیانهای فراوانی را ایجاد می کند و میزان تولید در واحد سطح را به طرز چشمگیری پایین می آورد. در این مطالعه جهت ارزیابی اثرات عملیات آبخیزداری اجرا شده اعم از مکانیکی و بیولوژیکی بر کاهش فرسایش و رسوب در حوضه آبخیز دره مرید بافت استان کرمان، از محاسبه مجدد پارامترهای مدلMPSIAC مانند:عامل رواناب سطحی، عامل پوشش زمین، عامل کاربری اراضی، عامل وضعیت فعلی فرسایش و عامل فرسایش رودخانه ای و اندازهگیری رسوبات پشت بندهای اصلاحی در حوضه استفاده شد، میزان رسوب حوضه 38/36653 تن در سال برآورد شد و با مقدار 46/51378 تن در سال که در مطالعات اولیه برآورد شده بود با استفاده از آزمون T جفت نمونه ای درمحیط نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت، و بر طبق نتایج آزمون های آماری مشخص شد که اختلاف معنی داری بین رسوب ویژه و فرسایش ویژه در هر یک از پارسل های حوضه آبخیز دره مرید وجود دارد.
مهران لشنی زند؛ یحیی پرویزی؛ لیلا ابراهیمی؛ بیتا مسعودی؛ بهمن رفیعی
دوره 23، شماره 2 ، شهریور 1395، ، صفحه 230-219
چکیده
افزایش گرماوتغییر اقلیم کره زمین، ناشی از اثر گلخانهای گازهای کربنی (به علل گسترش استفاده از انرژی فسیلی، نابودی پوشش گیاهی و تخریب منابع اراضی و خاک) به جو زمین، مهمترین تهدید توسعه پایدار و امنیت غذایی بویژه در مناطق خشک ونیمهخشک جهان نظیر ایران است. راهکار مهم مقابله با این مشکل، ترسیب کربن در اکوسیستمهای گیاهی با روشهای ...
بیشتر
افزایش گرماوتغییر اقلیم کره زمین، ناشی از اثر گلخانهای گازهای کربنی (به علل گسترش استفاده از انرژی فسیلی، نابودی پوشش گیاهی و تخریب منابع اراضی و خاک) به جو زمین، مهمترین تهدید توسعه پایدار و امنیت غذایی بویژه در مناطق خشک ونیمهخشک جهان نظیر ایران است. راهکار مهم مقابله با این مشکل، ترسیب کربن در اکوسیستمهای گیاهی با روشهای مدیریتی ،نظیر عملیات بیولوژیکی است. به منظور بررسی و مقایسه میزان ترسیب کربن، بر اثر عملیات بیولوژک، دو حوضه ریمله خرمآباد و آبخوانداری کوهدشت انتخاب و در هر یک منطقه معرف و شاهد مشخص شد. در هر یک از مناطق مذکور با روش ترانسکتگذاری و انداختن پلات، نمونهبرداری صورت گرفت. سپس نمونهها خشک و توزین گردید و وزن آنها در پلات و هکتار محاسبه شد. سپس از هر نمونه 10 گرم به آزمایشگاه انتقال و میزان ترسیب کربن در واحد سطح تعیین گردید. نتایج حاصل نشان داد که منطقه معرف حوزه ریمله با میزان 1604 کیلوگرم در هکتار بیشترین و منطقه معرف حوزه کوهدشت با 122 کیلوگرم در هکتار کمترین میزان ترسیب کربن را داشت. همچنین نتایج تجزیه و تحلیل آماری در محیطهای Excel، Minitab وSPSS بیانگر وجود اختلاف معنیداری در میزان ترسیب کربن در سایتهای مورد بررسی بود.