علی وثوق؛ علی اشرف جعفری؛ عزت کرمی؛ رضا طالبی؛ هوشمند صفری
دوره 29، شماره 3 ، مهر 1401، ، صفحه 231-240
چکیده
علف باغ (Dactylis glomerata) نقش مهمی در احیاء مراتع و ایجاد چراگاه و تولید علوفه دارد، ازاینرو برای ارزیابی عملکرد شاخساره و خصوصیات فیزیولوژیکی، 12 جمعیت علف باغ در سه شرایط متفاوت رطوبتی (تیمار 90 درصد، 70 درصد و 50 درصد ظرفیت زراعی در طول فصل رشد) بهصورت گلدانی در قالب طرح کاملاً تصادفی با 3 تکرار کشت و صفات وزن شاخساره، محتوای کلروفیل، کاروتنوئید، ...
بیشتر
علف باغ (Dactylis glomerata) نقش مهمی در احیاء مراتع و ایجاد چراگاه و تولید علوفه دارد، ازاینرو برای ارزیابی عملکرد شاخساره و خصوصیات فیزیولوژیکی، 12 جمعیت علف باغ در سه شرایط متفاوت رطوبتی (تیمار 90 درصد، 70 درصد و 50 درصد ظرفیت زراعی در طول فصل رشد) بهصورت گلدانی در قالب طرح کاملاً تصادفی با 3 تکرار کشت و صفات وزن شاخساره، محتوای کلروفیل، کاروتنوئید، پروتئین، پرولین، کاتالاز، پراکسیداز و سوپراکسید دیسموتاز ارزیابی شدند. نتایج تجزیه واریانس تنـوع معنیداری را برای صفات در بین جمعیتها نشان داد. جمعیتهای کرج برای کلروفیل a و کل، زنجان برای کلروفیل b و کاروتنوئید، امریکا برای پراکسیداز و کاتالاز، بانکژن برای سوپراکسید دیسموتاز، مرند برای پروتئین محلول، کرج و زنجان برای پرولین برتر بودند و جمعیتهای ملایر، امریکا، بانکژن و کرج بیشترین وزن شاخساره را داشتند. بیشترین وزن شاخساره و محتوای کلروفیل در سطح رطوبتی 90 درصد ظرفیت زراعی مشاهده شد که با افزایش شدت تنش بهصورت معنیداری کاهش یافتند. بیشترین میزان کاروتنوئید و پراکسیداز در سطح رطوبتی 70 درصد مشاهده شد و با افزایش تنش کاهش معنیدار داشتند و در نهایت کمترین محتوای آنزیمهای سوپراکسید دیسموتاز، کاتالاز و محتوای پرولین و پروتئین محلول در سطح 90 درصد ظرفیت زراعی مشاهده شد که با افزایش شدت تنش بهطور معنیداری افزایش یافتند. جمعیتها بر اساس تجزیه خوشهای در 3 گروه متمایز قرار گرفتند. گروه اول شامل پنج جمعیت بود که وزن شاخساره خشک و خصوصیات فیزیولوژیکی برتری داشتند. گروه دوم شامل شش جمعیت بود که نسبت به گروه قبل در رده دوم قرار گرفتند و در نهایت گروه سوم دارای یک جمعیت بود که تظاهر ضعیفی نشان داد. در مجموع با توجه به بررسیهای آماری روی صفات مورد بررسی، جمعیتهای بانکژن، مرند، زنجان، کرج، امریکا و ملایر در شرایط متفاوت رطوبتی برتر بودند و بـهعنـوان مـواد ژنتیکی مناسب برای احیای مراتع یا برنامههای اصلاحی معرفی شدند.
محمد دلاویز؛ حسین صادقی؛ منصور تقوایی
دوره 23، شماره 3 ، مهر 1395، ، صفحه 578-592
چکیده
پژوهش حاضر به منظور بررسی تاثیر دوره خشکی و بازیابی پس از آن بر تغییرات رشدی و بیوشیمیایی سه گونه آتریپلکس با شش تکرار اجرا گردید. فاکتور اول گونههای آتریپلکس شامل Atriplex lentiformis، A. leucoclada وA. Canescense و فاکتور دوم مقادیر مختلف آبیاری شامل آبیاری در حد ظرفیت مزرعه، آبیاری در حد 75% ظرفیت مزرعه، 50% ظرفیت مزرعه و بدون آبیاری بود. نتایج نشان داد ...
بیشتر
پژوهش حاضر به منظور بررسی تاثیر دوره خشکی و بازیابی پس از آن بر تغییرات رشدی و بیوشیمیایی سه گونه آتریپلکس با شش تکرار اجرا گردید. فاکتور اول گونههای آتریپلکس شامل Atriplex lentiformis، A. leucoclada وA. Canescense و فاکتور دوم مقادیر مختلف آبیاری شامل آبیاری در حد ظرفیت مزرعه، آبیاری در حد 75% ظرفیت مزرعه، 50% ظرفیت مزرعه و بدون آبیاری بود. نتایج نشان داد که تنش خشکی ملایم و شدید موجب کاهش معنیداری در رشد هر سه گونه شد و تنش بدون آبیاری موجب از بین رفتن گونههای leucoclada و canescens شد. بازیابی توانست بخشی از این افت را در هر سه گونه به ویژه در گونه lentiformis جبران کند، به طوری که در این گونه تفاوت معنیداری بین رشد بوته ها در تیمار شاهد و 75% مزرعه وجود نداشت. درصد رطوبت بافت در تیمارهای شاهد (در حد ظرفیت مزرعه) ، 75 و 50% ظرفیت مزرعه تفاوت معنیداری نداشت. در گونه lentiformisA. بدون آبیاری افت بسیار زیادی در درصد رطوبت ایجاد کرد، ولی بازیابی بخش بسیار زیادی از این رطوبت را جبران کرد. تیمارهای خشکی 75 و 50% ظرفیت مزرعه موجب افزایش معنیدار فعالیت آنزیمهای کاتالاز، پراکسیداز و سوپراکسید دیسموتاز شد، گونهA.lentiformis دارای بیشترین فعالیت از هر چهار آنزیم بود.به طورکلی؛ تنش خشکی بسته به شدت تنش موجب کاهش رشد و افزایش آنزیمهای آنتیاکسیدان در هر سه گونه شد؛ که بازیابی، بسته به گونه و شدت تنش، توانست بخشی از این افت را جبران کند. گونه A. lentiformis ،احتمالا به دلیل دارا بودن مقادیر بالاتری از فعالیت آنزیمهای آنتیاکسیدان، دارای مقاومت بیشتر و توان بازیابی بالاتری بود.