صدیقه زارع کیا؛ علی اشرف جعفری؛ نیلوفر زارع
دوره 32، شماره 1 ، اردیبهشت 1404، ، صفحه 35-49
چکیده
سابقه و هدف کاهش گونههای خوشخوراک و افزایش گونههای مهاجم در مراتع و اراضی مرتعی که در یک دوره زمانی به زراعت دیم تبدیل و بعد از چند سال بهرهبرداری به دلیل کاهش توان تولید رها شدهاند ازجمله مسائل مطرح در کشور بوده که باعث کاهش تولید علوفه مورد نیاز دامها شدهاست. یکی از منابع عمده تولید مراتع کشور، گونههای مختلف جنس گون میباشد. ...
بیشتر
سابقه و هدف کاهش گونههای خوشخوراک و افزایش گونههای مهاجم در مراتع و اراضی مرتعی که در یک دوره زمانی به زراعت دیم تبدیل و بعد از چند سال بهرهبرداری به دلیل کاهش توان تولید رها شدهاند ازجمله مسائل مطرح در کشور بوده که باعث کاهش تولید علوفه مورد نیاز دامها شدهاست. یکی از منابع عمده تولید مراتع کشور، گونههای مختلف جنس گون میباشد. تعداد زیادی از گونههای مختلف این جنس، گونهای علفی دائمی هستند که از بین آنها تعداد زیادی مورد تعلیف دام قرار میگیرند. این پژوهش به منظور ارزیابی دو روش کشت مستقیم بذر و کشت نشایی برای پنج گونه گون علوفهای (Astragalus (vegetus, brachyodontus, effusus, cyclophyllon, brevidens در ایستگاه همند آبسرد دماوند انجام شد.مواد و روشهاپنج گونه گون علفی در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی در سه تکرار کشت شدند. در هر دو روش کشت مستقیم بذر و کشت نشایی، گیاهان در کرتهای مجزا کشت شدند. کشت مستفیم بذر در آبانماه 1397 انجام شد. برای این منظور، پس از آمادهسازی بستر کاشت، بذر هر جمعیت بر روی دو خط 6 متری طوری کشت شدند که فاصله خطوط بین جمعیتها 5/0 متر و فاصله خطوط بین گونهها 75/0 متر بود. فاصله بین بوتهها بر روی خطوط 25 سانتیمتر بود. کشت نشائی در فروردینماه 1398 انجام شد. فواصل بین ردیفها و بین بوتهها در کشت نشایی مشابه کشت مستقیم بذر بود. در روش کاشت مستقیم، کشت به صورت دیم و در کشت نشایی برای استقرار اولیه و به دلیل عدم وجود بارندگی پس از کاشت، دو مرحله آبیاری انجام گردید. بهمنظور استقرار گیاهان در شرایط دیم، در سالهای 1398 و 1399 یادداشتبرداری انجام نشد. در خرداد و تیر 1400 (دو سال پس از استقرار پایهها) پارامترهای گیاهی شامل تولید علوفه، پوشش تاجی، ارتفاع گیاه و عملکرد بذر اندازهگیری شد. دادههای جمعآوری شده تجزیه واریانس شدند و مقایسه میانگین تیمارها بوسیله آزمون چند دامنهای دانکن انجام گردید.نتایج نتایج نشان داد که در هر دو روش کشت (مستقیم و نشایی)، تفاوت بین گونهها و جمعیتها از لحاظ کلیه صفات مورد مطالعه معنیدار بود. برای کلیه گونهها، کشت مستقیم موفقیت بیشتری نسبت به کشت نشایی داشت. بیشترین عملکرد علوفه با میانگین 102 گرم در پایه در گونهA. effusus در کشت مستقیم بذر بدست آمد. از نظر عملکرد علوفه و سایر صفات مورفولوژیکی نیز رتبههای بالا مربوط به این گونه بود. این در حالی است که در کشت نشایی بیشترین میزان تولید علوفه با 80 گرم در پایه (مربوط به گونهA. brevidens ) بود. در ارتباط با تولید بذر نیز پایههای مربوط به کشت مستقیم بذر دارای عملکرد بذر بیشتری نسبت به کشت نشایی بودند. بالاترین میزان تولید بذر در کشت مستقیم بذر (14 گرم در پایه) مربوط به گونه A. brevidens و بالاترین میزان تولید بذر در کشت نشایی (11 گرم در پایه) مربوط به گونهA. effusus بود.نتیجهگیری کلیبا توجه به نتایج در هر دو روش کشت، بعد از گونهA. brevidens ، گونههای A. vegetus وA. effusus دارای بیشترین مقادیر از لحاظ تمام پارامترها بودند. دو سال بعد از کشت، گیاهان مستقر شده از کشت مستقیم بذر وضعیت مناسبتری از لحاظ تولید علوفه و بذر و سطح تاج پوشش گیاهی داشتند و این روش در مناطقی که میزان (با بارندگی متوسط بالای 300 میلیمتر در سال) و پراکنش بارندگی مناسبی دارد میتواند مناسب باشد. با این حال، عملکرد پایههای حاصل از کشت نشایی نیز رضایتبخش بوده و در مناطقی که امکان کشت مستقیم بذر (از لحاظ کافی نبودن میزان بذر و نامناسب بودن بستر کشت و پراکنش بارندگی) وجود ندارد میتوان از روش کشت نشایی نیز برای گونهای علفی استفاده کرد. همچنین توصیه میشود برای آمادگی مرتع تا دو سال بعد از کاشت (در فصل رویش) دام وارد مرتع نشود.
نیلوفر زارع؛ صدیقه زارع کیا؛ پروانه عشوری
دوره 27، شماره 1 ، فروردین 1399، ، صفحه 134-143
چکیده
به منظور دستیابی به روش و فصل مناسب مرتعکاری گونه Sanguisorba minor در عرصههای مرتعی، مطالعه حاضر طی سالهای 1392 تا 1395 در ایستگاه تحقیقات همند آبسرد به اجرا درآمد. طرح بصورت کرتهای خرد شده (اسپلیت پلات) در قالب طرح پایه بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار به اجرا در آمد. فاکتور A زمان مرتعکاری (در دوسطح مرتعکاری پاییزه و بهاره) در کرتهای اصلی ...
بیشتر
به منظور دستیابی به روش و فصل مناسب مرتعکاری گونه Sanguisorba minor در عرصههای مرتعی، مطالعه حاضر طی سالهای 1392 تا 1395 در ایستگاه تحقیقات همند آبسرد به اجرا درآمد. طرح بصورت کرتهای خرد شده (اسپلیت پلات) در قالب طرح پایه بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار به اجرا در آمد. فاکتور A زمان مرتعکاری (در دوسطح مرتعکاری پاییزه و بهاره) در کرتهای اصلی و فاکتور B روش مرتعکاری (در دو سطح بذرکاری و بذرکاری توام با ذخیره نزولات با استفاده از هلالی آبگیر) در کرتهای فرعی قرار گرفتند. آماربرداری از درصد استقرار بوتهها در آخر فصل رویشی در هر سال انجام گرفت. تجزیه واریانس دادهها با استفاده از نرم افزار SPSS 22 و مقایسه میانگینها با روش دانکن صورت گرفت. نتایج نشان داد که فصل مرتعکاری و روش مرتعکاری تاثیر معنیداری در استقرار گونه داشتهاند. مرتعکاری پاییزه بهتر از بهاره و بذرکاری توام با ذخیره نزولات، بهتر از بذرکاری معمولی میباشد. آماربرداری سال آخر نشان داد بیشترین درصد استقرار مربوط به مرتعکاری پاییزه توام با ذخیره نزولات با 45 درصد استقرار بوده که پایهها به گل و بذر رسیدند. این در حالیست که در روش بذرکاری تنها 18 درصد نهالها مستقر گردید. لذا مرتعکاری پاییزه و بذرکاری با استفاده از هلالی آبگیر به منظور حصول بهترین نتیجه جهت استقرار این گونه در منطقه مورد مطالعه و سایر مناطق مشابه، توصیه میگردد.