اصغر فرج اللهی؛ حمیدرضا عسگری؛ مجید اونق؛ محمدرضا محبوبی؛ عبدالرسول سلمان ماهینی
دوره 27، شماره 4 ، دی 1399، ، صفحه 682-691
چکیده
در مدیریت عرصههای منابع طبیعی، شناخت عوامل اقتصادی-اجتماعی موثر بر تغییر کاربری اراضی به منظوردستیابی به توسعه پایدار و آمایش سرزمین ضروری است. در این تحقیق به بررسی و تعیین عوامل اقتصادی- اجتماعی موثر بر تغییرات کاربری اراضی منطقه مراوهتپه در استان گلستان اقدام شد. این منطقه در سالهای اخیر با معضل تغییر کاربری اراضی روبرو ...
بیشتر
در مدیریت عرصههای منابع طبیعی، شناخت عوامل اقتصادی-اجتماعی موثر بر تغییر کاربری اراضی به منظوردستیابی به توسعه پایدار و آمایش سرزمین ضروری است. در این تحقیق به بررسی و تعیین عوامل اقتصادی- اجتماعی موثر بر تغییرات کاربری اراضی منطقه مراوهتپه در استان گلستان اقدام شد. این منطقه در سالهای اخیر با معضل تغییر کاربری اراضی روبرو بوده است به طوری که عرصه های مرتعی و جنگلی در طی دوره مطالعاتی (93-1365) کاهش یافته و کاربری کشاورزی با میزان افزایش سالانه حدود 132 هکتار مساحت در سال 1393 به 97/10332 هکتار رسیده است. این تحقیق توصیفی- تحلیلی در 16 روستای منطقه مورد مطالعه به روش پیمایشی اجرا گردید. ابزار جمعآوری دادهها، پرسشنامه بود. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 310 نفر با روش نمونهگیری خوشهای و چند مرحلهای تعیین گردید. روایی ابزار تحقیق با استفاده از نظرات متخصصان منابع طبیعی، جامعه شناسی و ترویج و پایایی آن با استفاده از روش آلفای کرونباخ تعیین شد که مقدار ضریب 75/0 به دست آمد. در این تحقیق از روش تحلیل عاملی اکتشافی استفاده شد. برای تحلیل عاملی از روش مولفههای اصلی با استفاده از چرخش متعامد و نوع واریماکس استفاده شد. نتایج تحلیل عاملی نشان داد که هشت عامل عدم صرفه اقتصادی دامداری، افزایش جمعیت کشاورز، بیکاری روستاییان، کم بودن درآمد و هزینههای بالای زندگی، افزایش قیمت نهادهها، نیاز به مسکن و فقدان آگاهی، کسب اعتبار اجتماعی و مالکیت زمین از جمله عوامل اقتصادی- اجتماعی موثر بر تغییر کاربری مراتع منطقه مراوهتپه به شمار میآیند که در مجموع 80/63 درصد واریانس کل را تبیین میکنند. با توجه به یافتههای تحقیق، توجه به مسائل اقتصادی و مالی و وضعیت اشتغال ساکنین روستاهای منطقه مراوهتپه و همچنین ساماندهی دامداری، تولیدات دامی و عرضه نهادههای دامی به منظور کاهش تغییر کاربری اراضی جنگلی و مرتعی و حفاظت عرصههای منابع طبیعی پیشنهاد شده است.
آزاده گوهردوست؛ امیر سعدالدین؛ مجید اونق؛ علی نجفی نژاد
دوره 24، شماره 3 ، مهر 1396، ، صفحه 524-536
چکیده
سطح زمین در مقیاس آبخیز، موزاییک پیچیدهای از قابلیتها و خطرات محیطی(نقطه تعارض جامعه و طبیعت) به شمار میرود که شدت و ارزش عددی سود و زیان آنها برای مقاصد آمایش سرزمین و توسعه پایدار با مدلهای عینی و ذهنی مختلف قابل ارزیابی است. در شناسایی مناطق خطر، ابتدا به ارزیابی وضعیت فعلی آبخیز مورد مطالعه از لحاظ فیزیکی (فرسایش خاک، کیفیت ...
بیشتر
سطح زمین در مقیاس آبخیز، موزاییک پیچیدهای از قابلیتها و خطرات محیطی(نقطه تعارض جامعه و طبیعت) به شمار میرود که شدت و ارزش عددی سود و زیان آنها برای مقاصد آمایش سرزمین و توسعه پایدار با مدلهای عینی و ذهنی مختلف قابل ارزیابی است. در شناسایی مناطق خطر، ابتدا به ارزیابی وضعیت فعلی آبخیز مورد مطالعه از لحاظ فیزیکی (فرسایش خاک، کیفیت آب)، اکولوژیکی (نوع و تراکم پوشش گیاهی) و اقتصادی (درآمد) پرداخته شده است. بدین منظور مدل SWAT، شاخصهای WQI و NDVI استفاده شد. وضعیت اقتصادی با کمک تجزیه و تحلیل پرسشنامههای تکمیل گردید. همچنین حد آستانه شاخصهای بالا به تفکیک مشخص شدند. برای بررسی هریک از پارامترهای فرسایش از فرمول ریاضی اسکیدمور، کیفیت آب با استفاده از استانداردهای حدمجاز و مطلوب آب آشامیدنی، وضعیت پوشش گیاهی از استاندارد حداقل اندازه متوسط لکه و در نهایت برای وضعیت اقتصادی از شاخص خط فقر روستایی استفاده شد. با مقایسه اطلاعات وضعیت فعلی و آستانه، مناطقی که از حد آستانه گذشتهاند شناسایی شدند. نتایج نشان داد 5/20 درصد منطقه بالاتر از آستانه فرسایشی قرار دارند. 15 درصد از منطقه پایینتر از حد آستانه اکولوژیکی قرار دارد. متوسط درآمد سالانه خانوار روستاییان زیر خط فقر میباشد. شناخت مناطق خطر و استفاده از رویکرد آمایش سرزمین خطرمدار در جایابی مؤثرتر فعالیتهای مدیریتی نقش مهمی دارد. این تحقیق میتواند سمت و سوی پروژههای ضروری در عرصه آبخیز را مشخص و منجر به تعیین اولویتهای اجرایی به نحوه مؤثرتر گردد.