میثم آرامش؛ عباسعلی ولی؛ ابوالفضل رنجبر
دوره 29، شماره 2 ، مرداد 1401، ، صفحه 146-160
چکیده
بیابانزایی یک تهدید جدی اکولوژیکی، زیستمحیطی و اجتماعی - اقتصادی برای جهان است و نیاز مبرمی به توسعه روشی منطقی و قابل تکرار برای ارزیابی آن در مقیاسهای مختلف وجود دارد. ازاینرو، در این مقاله تغییرات پوشش و بیابانزایی منطقه کاشان، آران و بیدگل در شمال اصفهان با استفاده از دادههای لندست TM5 و OLI8 بررسی شد. بر این ...
بیشتر
بیابانزایی یک تهدید جدی اکولوژیکی، زیستمحیطی و اجتماعی - اقتصادی برای جهان است و نیاز مبرمی به توسعه روشی منطقی و قابل تکرار برای ارزیابی آن در مقیاسهای مختلف وجود دارد. ازاینرو، در این مقاله تغییرات پوشش و بیابانزایی منطقه کاشان، آران و بیدگل در شمال اصفهان با استفاده از دادههای لندست TM5 و OLI8 بررسی شد. بر این اساس، در این پژوهش شاخص تفاوت نرمال شده گیاهی (NDVI)، شاخص اندازه دانه سطحی خاک TGSI)) و آلبدو سطح زمین بهعنوان شاخصهایی برای نمایش شرایط سطح زمین از نظر پوشش گیاهی، الگوی چشمانداز و انعکاس انتخاب شدند. از رویکرد درخت تصمیم (DT) برای ارزیابی تغییر پوشش زمین و بیابانزایی منطقه مورد مطالعه در سالهای 1995-2020 میلادی (1374- 1399 شمسی) استفاده شد. تغییرات زمانی نشاندهنده افزایش روند NDVI، TGSI و آلبدو طی این دوره بود. توزیع مکانی NDVI نشان داد که مقادیر بیشتر از 5/0 تنها در بخش کوچکی از غرب و جنوبغرب مشاهده شد، در حالی که مقادیر بالای TGSI و آلبدو سطح وسیعی از منطقه مورد مطالعه را به خود اختصاص دادند. همچنین بین سه شاخص ذکرشده همبستگی در سطح 95% وجود داشت (R=0.99). نتایج نشان داد که بیابانزایی در منطقه مورد مطالعه در حال افزایش است، بهطوریکه شدت بیابانزایی سالهای 1995 تا 2020 در کلاسهای بدون بیابانزایی کم، متوسط و شدید افزایشی بود. طبقه بیابانزایی زیاد 75/1420 کیلومتر مربع (54/13%) کاهش داشت، در حالی که بیابانزایی شدید تقریباً 8/1388 کیلومتر مربع (23/13%) افزایش یافت. بیشترین مقادیر NDVI در منطقه غیربیابانی و طبقه بیابانزایی کم تعیین شد، در حالی که بیشترین مقادیر TGSI و آلبدو در طبقات بیابانزایی زیاد و شدید بود.
جهانبخش پایرنج؛ عطا... ابراهیمی؛ ابوالفضل رنجبر؛ محمد حسن زاده
دوره 18، شماره 4 ، اسفند 1390، ، صفحه 593-607
چکیده
ارزیابی تولید علوفه یکی از مسائل مهم در تعیین ظرفیت چرای مراتع محسوب میشود. شکی نیست که تمامی علوفه تولید شده در مراتع به طور یکسان قابل دسترس نمیباشد و عوامل مختلفی میزان در دسترس بودن علوفه را تحت تأثیر قرار داده و آن را محدود مینمایند. در این تحقیق، عوامل تأثیرگذار بر دسترسی به علوفه مورد بررسی قرار گرفت. پس از بررسی منابع ...
بیشتر
ارزیابی تولید علوفه یکی از مسائل مهم در تعیین ظرفیت چرای مراتع محسوب میشود. شکی نیست که تمامی علوفه تولید شده در مراتع به طور یکسان قابل دسترس نمیباشد و عوامل مختلفی میزان در دسترس بودن علوفه را تحت تأثیر قرار داده و آن را محدود مینمایند. در این تحقیق، عوامل تأثیرگذار بر دسترسی به علوفه مورد بررسی قرار گرفت. پس از بررسی منابع متعدد، فاکتورهایی مانند فاصله از منابع آبی، تراکم گیاهان بوتهای و درختچهای، شیب و کاربری اراضی از عمدهترین عوامل کاهشدهنده دسترسی به منابع علوفهای تشخیص داده شد. تولید با استفاده از روش قطع و توزین و تراکم با استفاده از روش فاصلهای اندازهگیری گردید. به منظور بالابردن دقت دادههای حاصل از 18 شاخص گیاهی و نسبت باندی مختلف استفاده شد تا بهترین شاخص تعیین گردد. در ابتدا تولید بهعنوان متغیر مستقل (X) و شاخصهای گیاهی بهعنوان متغیر وابسته (Y) وارد نرمافزار آماری SPSSگردیدند. سپس نقشه تولید براساس برازش بهترین مدل رگرسیونی ایجاد گردید. آنگاه با تعدیل همه عوامل محدودکننده در تولید براساس جدولهای مربوطه، نقشه تولید قابل دسترس ایجاد گردید. نتایج آماری نشان داد که تولید با در نظرگرفتن شیب، تراکم گیاهان بوتهای و درختچهای و همچنین تولید با در نظرگرفتن کلیه عوامل محدود کننده قابلیت دسترسی، با تولید در حالت معمولی تفاوت معنیداری (0.05p<) را داشتهاند، اما فاصله از منابع آبی و دیگر کاربری اراضی تفاوت معنیداری را با روش معمول اندازهگیری تولید (حالتی که هیچ یک از عوامل مؤثر در نظر گرفته نشود) نشان ندادند.