حمیدرضا عباسی؛ محمدتقی کاشکی؛ محمدرضا راهداری؛ آزاده گوهردوست؛ سکینه لطفی نسب اصل
دوره 27، شماره 2 ، شهریور 1399، ، صفحه 371-384
چکیده
هدف از این پژوهش بررسی ویژگیهای رژیم بادی و پتانسیل حمل ماسه در ریگ سرخس واقع در گوشه شمال شرقی کشور است. بر همین اساس با استفاده از داده های سرعت و جهت باد ساعتی (1395-1366) ایستگاه سینوپتیک سرخس (تنها ایستگاه موجود در محدوده)، پتانسیل حمل ماسه و پارامترهای مرتبط با روش فرایبرگر (1979) محاسبه شدند و تغییرات مکانی و زمانی انرژی بادهای فرساینده ...
بیشتر
هدف از این پژوهش بررسی ویژگیهای رژیم بادی و پتانسیل حمل ماسه در ریگ سرخس واقع در گوشه شمال شرقی کشور است. بر همین اساس با استفاده از داده های سرعت و جهت باد ساعتی (1395-1366) ایستگاه سینوپتیک سرخس (تنها ایستگاه موجود در محدوده)، پتانسیل حمل ماسه و پارامترهای مرتبط با روش فرایبرگر (1979) محاسبه شدند و تغییرات مکانی و زمانی انرژی بادهای فرساینده بررسی شد. نتایج حاصل از شکل شناسی ریگ سرخس نشان داده است که مقدار74 درصد % محدوده ریگ را پهنه ماسه ای (که 36 درصد آن تثبیت شده) و مابقی 26% را نبکازار تشکیل داده است. جهت باد غالب محدوده عمدتا شمال غربی است که رسوبات را از اراضی کشاورزی بویژه در فصل آیش و همچنین رسوبات رودخانه مرزی تجن مخصوصا در قسمت های خشکیده مئآندری برداشت و منتقل می کند. نتایج دوره ای (1395-1366) پتانسیل حمل ماسه نشان داد که انرژی باد ریگ سرخس (DP=193 , UDI=7/0) در کلاس کم قرار دارد که بیشترین میزان مقدار در مرداد ماه ( VU 3/28) و کمترین در آبان ( VU 6/5) است. روند تغییرات پتانسیل حمل ماسه بیانگر افزایش چشم گیر پتانسیل حمل ماسه در سال 1395 برابر ( VU 781)، در سال 1394 برابر ( VU 387) و در سال 1393 برابر ( VU 533) است. بر این اساس، توانایی دبی ماسه برای این محدوده در حدود 51/13 مترمکعب در واحد عرض برآورد گردید. بر اساس مشاهدات میدانی، فعالیت ماسه های روان از شمال و جنوب به سمت مرکز ریگ کاهش می یابد؛ بطوریکه در روستاهای یاس تپه و تام رسول در قسمت شمالی ریگ سرخس، گنبدلی در شمال غربی و روستاهای نوروز آباد، صمد آباد و چاله زرد در قسمت جنوبی میزان تحرک ماسه های روان بیشتر می باشد.
محمد خسروشاهی؛ مرتضی ابطحی؛ محمدتقی کاشکی؛ سکینه لطفی نسب؛ فاطمه درگاهیان؛ زهره ابراهیمی خوسفی
دوره 24، شماره 2 ، تیر 1396، ، صفحه 404-417
چکیده
تا کنون آمارهای متفاوتی از سطح بیابانهای دنیا و ایران به وسیله افراد و سازمانهای مختلف ارایه شده است. دلیل عمده وجود آمار و ارقام متفاوت از عرصه بیابانها، اختلاف عقیده صاحب نظران و دست اندکاران در ارایه تعریفی جامع از بیابان و عوامل موثر در تشکیل آن است. در این مقاله عوامل محیط طبیعی از جمله اقلیم، پوشش گیاهی، ژئومرفولوژی، خاک، زمین ...
بیشتر
تا کنون آمارهای متفاوتی از سطح بیابانهای دنیا و ایران به وسیله افراد و سازمانهای مختلف ارایه شده است. دلیل عمده وجود آمار و ارقام متفاوت از عرصه بیابانها، اختلاف عقیده صاحب نظران و دست اندکاران در ارایه تعریفی جامع از بیابان و عوامل موثر در تشکیل آن است. در این مقاله عوامل محیط طبیعی از جمله اقلیم، پوشش گیاهی، ژئومرفولوژی، خاک، زمین شناسی و هیدرولوژی که اثر مشترک آنها به صورت مستقیم یا غیر مستقیم در پیدایش و سیمای عمومی بیابان نقش دارند بررسی شده است. از این رو برای شناسایی و تعیین محدوده های بیابانی از جنبه عوامل مورد مطالعه، شاخص هایی تعیین و تعریف شد و بر اساس آنها ابتدا پهنه های بیابانی برای هر عامل بصورت انفرادی مشخص شد. سپس با همپوشانی لایه های تهیه شده میزان اشتراک و انفکاک آنها با ارایه نقشه های رقومی و مساحی شده تعیین گردید. نتایج نشان داد بیشترین مساحت مناطق بیابانی ایران با سطحی معادل 693690 و 567711 کیلومتر مربع به ترتیب متأثر از عامل اقلیم و پوشش گیاهی است وکمترین آن در مرحله نخست متعلق به عامل زمین شناسی با سطحی معادل 208041 کیلومتر مربع و بعد از آن به عامل ژئومرفولوژی به مساحت 272258 کیلومتربع می باشد. مساحت مناطق بیابانی ایران از جنبه خاکشناسی نیز سطحی معادل 514930 کیلومتر مربع را در بر می گیرد. مجموع سطوح بیابانی تحت پوشش عوامل پنجگانه اعم از سطوح مشترک و غیر مشترک معادل 907293 کیلومتر مربع برآورد گردید که این مقدار 55 درصد از مساحت کل ایران را در برمیگیرد.
محمد خسروشاهی؛ محمدتقی کاشکی؛ طاهره انصافی مقدم
دوره 16، شماره 1 ، خرداد 1388، ، صفحه 96-113
چکیده
بسیاری از دانشمندان اقلیمشناس برای مشخص کردن مناطق بیابانی از بین عناصر اقلیمی، دما و میزان بارندگی را به کار گرفتهاند که در این زمینة به دلیل تفرق و تفاوت دامنه اعداد پیشنهادی برای تعیین بیابانهای جهان اختلافنظرهای فراوانی وجود دارد. در این مقاله برای تفکیک مناطق بیابانی ایران، عناصری از دادههای نیواری انتخاب شده است ...
بیشتر
بسیاری از دانشمندان اقلیمشناس برای مشخص کردن مناطق بیابانی از بین عناصر اقلیمی، دما و میزان بارندگی را به کار گرفتهاند که در این زمینة به دلیل تفرق و تفاوت دامنه اعداد پیشنهادی برای تعیین بیابانهای جهان اختلافنظرهای فراوانی وجود دارد. در این مقاله برای تفکیک مناطق بیابانی ایران، عناصری از دادههای نیواری انتخاب شده است که بطور متعارف در بیان ویژگیهای اقلیمهای بیابانی از آنها بیشتر یاد میشود. این شاخصها شامل: میزان بارندگی، ضریب تغییرپذیری بارندگی، ضریب تمرکز فصلی و ماهانه بارش، ضریب بی نظمی بارش، شدت میانگین باران روزانه، میزان دما و تبخیر است که به تفکیک برای کلیه ایستگاههای مورد مطالعه در استانهای منتخب محاسبه شد. پس از محاسبه کمی عناصر یادشده، لایههای مطالعاتی مورد نیاز در محیط GIS برای کلیه استانهای مورد مطالعه تهیه و رقومی شد. کنترل مناطق تعیین شده با نقشه توپوگرافی در آزمایشگاه و صحرا برای بررسی صحت و سقم مناطق تفکیک شده ازجمله امور تکمیلی دیگری بود که بصورت استانی و ستادی انجام شد. با تلفیق لایههای اطلاعاتی مختلف، نواری انتقالی بوجود آمد که حد داخلی آن واجد ویژگیهای بیابان و حد خارجی آنرا مناطق غیربیابانی تشکیل داد. ناحیه انتقالی که ویژگیهای هر دو منطقه را در بر داشت بنام منطقه گذر از بیابان به غیر بیابان (نیمه بیابان) نامگذاری شد. با تعیین سیستم مختصات کشوری و زمین مرجعی و انتخاب نقاط کنترل و راهنما در نقشههای استانی و پیدا کردن مختصات آن نقاط در نقشه سراسری ایران، هر یک از نقشههای استانی مربوطه در محل جغرافیایی خود قرار گرفت و نقشه قلمرو بیابانهای اقلیم شناسی ایران تهیه و ترسیم شد. به استناد نقشه تهیه شده 700991 کیلومتر مربع معادل 5/42 درصد از مساحت ایران را بیابانهای اقلیمشناسی در بر میگیرند.
محمدتقی کاشکی؛ رضا غفوریان؛ محمد خسروشاهی
دوره 12، شماره 1 ، خرداد 1384، ، صفحه 1-20