الهام رفیق؛ کمال الدین ناصری؛ منصور مصداقی؛ فریدون ملتی
دوره 24، شماره 3 ، مهر 1396، ، صفحه 547-559
چکیده
پایش، به مشاهدات منظم و طولان مدتی گفته میشود که موجب تشخیص زودهنگام تغییرات، ارزیابی و پیشگویی آنها شود. ویژگیهایی که تاکنون در علوم منابع طبیعی مورد پایش قرار گرفتهاند غالباً محدود به ترکیب و ساختار پوشش گیاهی بودهاند و عملکرد اکوسیستم کمتر مورد توجه بوده است. روش تجزیهوتحلیل عملکرد چشمانداز (LFA) یک روش پایش عملکرد ...
بیشتر
پایش، به مشاهدات منظم و طولان مدتی گفته میشود که موجب تشخیص زودهنگام تغییرات، ارزیابی و پیشگویی آنها شود. ویژگیهایی که تاکنون در علوم منابع طبیعی مورد پایش قرار گرفتهاند غالباً محدود به ترکیب و ساختار پوشش گیاهی بودهاند و عملکرد اکوسیستم کمتر مورد توجه بوده است. روش تجزیهوتحلیل عملکرد چشمانداز (LFA) یک روش پایش عملکرد اکوسیستمهاست که به پایش عملکرد چشمانداز طی زمان و یا در طول مکان میپردازد. تحقیق پیشرو به بررسی اثر شدت چرا (چرای سنگین، چرای متوسط و عدم چرا) و همچنین جهت جغرافیایی بر عملکرد اکوسیستم محدوده سد طرق مشهد میپردازد. بر اساس روش مورد استفاده در این مطالعه، لکههای موجود در منطقه چهار گروه لکه به نامهای بوتهای، گندمی، فورب و سنگ و چهار گروه فضای بین لکهای به نامهای خاک لخت، خاک پوشیده از سنگ و خاک با پوشش توام قطعات سنگی و لاشبرگ تشخیص داده شدند. نتایج مقایسهی سه سایت از نظر هر سه پارامتر عملکردی روش LFA (پایداری، نفوذپذیری و چرخه عناصرغذایی) نشان داد افزایش شدت چرا به طور معنیداری منجر به کاهش عملکرد اکوسیستم مورد مطالعه شده است به نحوی که مقدار H بهدست آمده از آزمون کروسکال والیس برای آنها به ترتیب18.86، 12.08 و 17.17است که در هر سه حالت از مقدار کای اسکور جدول بیشتر است. همچنین مقایسهی انواع لکهها و فضاهای بین لکهای (8گروه) با یکدیگر نیز نشان داد که بین این گروهها نیز تفاوت عملکردی معنیداری وجود دارد. از این منظر لکههای فورب و گندمی در بیشتر سایتها دارای بالاترین عملکرد و لکههای سنگ و فضای بین لکهای خاک لخت در بیشتر سایتها دارای کمترین عملکرد بودند. مقایسهی جهات گروهبندی شده یعنی شمالی-غربی با جنوبی-شرقی نیز نشان داد گروه شمالی-غربی از نظر هر سه پارامتر عملکردی دارای امتیاز بالاتری از گروه جنوبی-شرقی است.
محمد جنگجو؛ فریدون ملتی؛ زهره آتشگاهی؛ مجید وطن پور
دوره 20، شماره 1 ، خرداد 1392، ، صفحه 145-160
چکیده
اکولوژی فردی سه گونه Prangos latiloba Korov. (جاشیر گچدوست)، Convolvulus commutatus Boiss. (پیچک سرسان) و Stachys trinervis Aitch. & Hemsl. (سنبلهای سهرگهای) در مراتع میانبند استان خراسان شمالی بررسی شد. این گیاهان از منابع مهم تولید علوفه بهویژه در اراضی دارای سازند شیل هستند. محدوده گسترش جغرافیایی، توپوگرافی، سازند زمینشناسی، خاکشناسی و شرایط ...
بیشتر
اکولوژی فردی سه گونه Prangos latiloba Korov. (جاشیر گچدوست)، Convolvulus commutatus Boiss. (پیچک سرسان) و Stachys trinervis Aitch. & Hemsl. (سنبلهای سهرگهای) در مراتع میانبند استان خراسان شمالی بررسی شد. این گیاهان از منابع مهم تولید علوفه بهویژه در اراضی دارای سازند شیل هستند. محدوده گسترش جغرافیایی، توپوگرافی، سازند زمینشناسی، خاکشناسی و شرایط اقلیمی سایتهای محل رویش بررسی شد. مراحل فنولوژی طی 2 سال بازدید صحرایی ثبت گردید. پنج شاخص اصلی کیفیت علوفه شامل پروتئین خام، دیواره سلولی منهای همیسلولز، همیسلولز و لیگنین، درصد ماده خشک و درصد خاکستر اندازهگیری شد. براساس نتایج، گیاه سنبلهای بیشتر در مراتع میانبند استان و در انواع سازندهای کنگلومرا، ماسهسنگ و شیل و در شرایط اقلیمی مختلف از نیمهاستپ تا استپ سرد مشاهده میشود. جاشیر و پیچک در سایتهای کمتر، عمدتاً در سازندهای شیل و کنگلومرا و مناطق نیمهاستپ حضور دارد. شروع دوره رشد در هر سه گونه ابتدای فروردینماه بود. در دو گیاه جاشیر و پیچک تولید گل و بذر با شروع فصل گرما مقارن بود. ولی در گیاه سنبلهای مراحل گلدهی و بذردهی از اردیبهشت تا مردادماه بطور همزمان مشاهده شد. در طی فصل رویش، مقدار پروتئین خام کاهش اما ADF و NDF افزایش یافت، که باعث کاهش کیفیت علوفه هر سه گونه شد. در گیاه پیچک، خوشخوراکی و کیفیت بالای علوفه و چرای شدید دام و در گیاه جاشیر حمله حشره آفت و سابقه برداشت علوفه برای ذخیره زمستانی، باعث محدودیت گسترش شده بود. اما در گیاه سنبلهای دارا بودن اسانس، خشبی بودن و تولید ساقههای گلدار در دوره طولانی رشد، باعث سازگاری بیشتر به شرایط اقلیم و آسیب کمتر از چرای دام شده بود.