علی فراهانی؛ علی طویلی؛ حسین ارزانی؛ حسین آذرنیوند؛ علی اشرف جعفری
دوره 30، شماره 2 ، شهریور 1402، ، صفحه 214-229
چکیده
سابقه و هدف بهبود جوانهزنی و استقرار گیاهان در مواجهه با خشکی از جمله امور مهم و مؤثر در موفقیت عملیات بیولوژیک اصلاح مراتع است. لازمه این کار بررسی تغییرات صفات مورفولوژیک و فیزیولوژیک گونههای مرتعی تحت تأثیر پیشتیمارهای مختلف در شرایط آزمایشگاهی، گلخانهای و عرصهای است تا بر مبنای آن بتوان نسبت به انتخاب گونههای نخبه ...
بیشتر
سابقه و هدف بهبود جوانهزنی و استقرار گیاهان در مواجهه با خشکی از جمله امور مهم و مؤثر در موفقیت عملیات بیولوژیک اصلاح مراتع است. لازمه این کار بررسی تغییرات صفات مورفولوژیک و فیزیولوژیک گونههای مرتعی تحت تأثیر پیشتیمارهای مختلف در شرایط آزمایشگاهی، گلخانهای و عرصهای است تا بر مبنای آن بتوان نسبت به انتخاب گونههای نخبه و امیدبخش تصمیم گرفت و عملیات اصلاحی را بهنحو مطلوب ارزیابی کرد. مواد و روشها در این پژوهش، تأثیر پیشتیمارهای مختلف بر جوانهزنی و استقرار گونههای Sanguisorba minor و Elymus hispidus تحت تنش خشکی بررسی شده است. در این رابطه، اثر تیمارهای پرایمینگ با آب مقطر، پلیاتیلن گلایکول، نیترات پتاسیم و نانوذرات نقره برای بهبود مشخصههای جوانهزنی و استقرار گونهها در شرایط ظرفیت زراعی مطالعه شد. آزمایش بهصورت فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی در چهار تکرار انجام شد. برای اجرای پژوهش، تعداد 168 گلدان استفاده گردید و در هر گلدان تعداد 10 عدد بذر کشت شد. صفات اندازهگیری شده شامل ظهور نهال از خاک، سرعت ظهور، استقرار و زندهمانی، طول و وزن ریشه و ساقه، ویگوریته و میزان پرولین، کارتنوئید، قند محلول، کلروفیل کل و آنزیمهای کاتالاز و سوپراکسید دیسموتاز بود. پس از اتمام دادهبرداری صفات مورد مطالعه در گلخانه و اخذ نتایج بهدستآمده در آزمایشگاه، آنالیز واریانس و تجزیهوتحلیل دادهها در نرمافزار SPSS و مقایسه میانگین دادهها با آزمون چند دامنهای دانکن در سطح 5 درصد برای صفات مورد مطالعه در دو گونه انجام گرفت. نتایج نتایج بدست آمده نشان داد که تنش خشکی تفاوت معنیداری را بر روی خصوصیاتی از قبیل وزن خشک اندام هوایی یا طول ریشه گیاه دارد. اثرهای متقابل پرایمینگ و تنش در مورد صفات ظهور از خاک، سرعت ظهور، استقرار و زندهمانی و وزن خشک اندام هوایی معنیدار شد اما سایر صفات مورد مطالعه را نیز تحت تأثیر قرار داد. کاربرد نانوذرات نقره اثرات مثبت و یا منفی بر خصوصیات رویشی بذر و نهال رشد یافته از بذور گیاهان مورد مطالعه داشت. خصوصیاتی مانند طول ریشه گیاه تحت تیمارهای مختلف پرایمینگ در یک سطح رطوبتی مشخص تغییرات معنیداری را نشان ندادند. بعضی از خصوصیات دیگر ازجمله بنیه دارای تغییرات چشمگیری بودند و این میزان تغییر در سطوح مختلف رطوبتی تا حدود 20 درصد متغیر بود و اثرهای مثبت تیمار پلیاتیلن و اثرهای منفی غلظت بالای نانوذرات مشهود بود. در مجموع کاربرد تیمارهای پرایمینگ بذر با پلیاتیلنگلایکول و نیترات پتاسیم در گونه E. hispidus و کاربرد تیمارهای پرایمینگ بذر با پلی اتیلنگلایکول و نانوذرات نقره با غلظت 30 میلیگرم در لیتر در گونه S. minor بیشترین تأثیرات مثبت معنیدار در افزایش مقاومت به خشکی را داشت. همچنین کاربرد تیمارهای نانوذرات با غلظتهای 60 و 90 میلیگرم در لیتر اثرات منفی را بر مشخصههای رویشی و فیزیولوژی هر دو گونه مورد مطالعه نشان داد. نتیجهگیری اعمال تنش خشکی موجب بروز اثرهای منفی در خصوصیات ساختاری گونههای مورد مطالعه شده و استفاده از تیمارهای هیدروپرایمینگ، نیترات پتاسیم، پلیاتیلن گلایکول و نانوذرات نقره (با غلظت 30 میلیگرم در لیتر) موجب کاهش اثرهای نامطلوب تنش گردید. دلیل این موضوع عمدتاً تغییراتی است که در فاکتورهای فیزیولوژیک مانند میزان پرولین، آنزیمهای کاتالاز و سوپراکسیددیسموتاز اتفاق افتاده و اعمال پیشتیمارهای مختلف موجب بروز تغییرات مثبت در فاکتورهای مذکور و افزایش مقاومت به خشکی گونهها میگردد. نتایج مرتبط با تأثیر پیشتیمارهای مختلف بر جوانهزنی و استقرار گونههای مذکور در شرایط آزمایشگاهی و عرصهای نیز تأییدکننده این موضوع است.
عباس درینی؛ محمد جعفری؛ علی طویلی؛ حسین ارزانی؛ سیداکبر جوادی
دوره 30، شماره 2 ، شهریور 1402، ، صفحه 318-334
چکیده
سابقه و هدف اگرچه بیوچارهای انسانساز تأثیرات مثبتی بر ویژگیهای خاک و عملکرد گیاهان دارند، اما تهیه و استفاده از آنها مخصوصاً در مقیاس وسیع هزینه بالایی را به دنبال دارد. از طرفی بیوچار معدنی به عنوان یک روش جایگزین میتواند مد نظر قرار بگیرد، اما اطلاعاتی از تأثیر این نوع بیوچار و روش استفاده آن بر ویژگیهای خاک و عملکرد گیاهان ...
بیشتر
سابقه و هدف اگرچه بیوچارهای انسانساز تأثیرات مثبتی بر ویژگیهای خاک و عملکرد گیاهان دارند، اما تهیه و استفاده از آنها مخصوصاً در مقیاس وسیع هزینه بالایی را به دنبال دارد. از طرفی بیوچار معدنی به عنوان یک روش جایگزین میتواند مد نظر قرار بگیرد، اما اطلاعاتی از تأثیر این نوع بیوچار و روش استفاده آن بر ویژگیهای خاک و عملکرد گیاهان وجود ندارد. مواد و روشها تأثیر سطوح 0 (شاهد)، 5، 12 و 25 درصد بیوچار معدنی (تهیهشده از معدن شهرستان کوهبنان- استان کرمان) به سه شکل استفاده (شامل مخلوط با خاک سطحی، مخلوط با خاک عمقی کف و مخلوط با کل حجم خاک) بر عملکرد رویشی بوته قلم (Fortuynia bungei)، درختچه اسکنبیل (Calligonum comosum) و درخت کُنار (Ziziphus spina-christi) طی 4 ماه به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی در نهالستان مورد ارزیابی قرار گرفت. عملیات کشت در دو مرحله شامل بخش جوانه زنی (بدون بیوچار) و بخش مطالعه اثرات تیمارها بر ویژگیهای رویشی گونه بود. بذور هر گیاه، در گلدانهای حاوی 100 گرم ماسه بادی کشت شد. پس از رویش نهالها و سه تا پنج برگی شدن آنها، در هر گلدان یک نهال انتخاب و به گلدانهای بزرگتر حاوی بیوچار با مقادیر ذکرشده منتقل شدند. مقدار آب مورد نیاز بر مبنای اندازهگیری ظرفیت زراعی خاک موردنظر تعیین گردید. خصوصیات نهالها به صورت بازههای زمانی 20 روزه طی مدت چهار ماه انجام و در انتهای دوره آزمایش، میزان تولید هر گیاه کشت شده در گلدانها، اندازهگیری و ثبت شد. همچنین در انتهای دوره آزمایش برخی از خصوصیات خاک شامل کربن آلی، نیتروژن کل، فسفر قابلجذب، پتاسیم قابلجذب، اسیدیته و هدایت الکتریکی خاک اندازهگیری شد. نتایجکاربرد سطح مختلف و نحوه استفاده بیوچار بر ویژگیهای مورد ارزیابی نشان داد که بیشترین تأثیر قابل محسوس متأثر از سطح بیوچار بوده است. به عبارتی اگرچه نحوه استفاده بیوچار و یا گونه کشت شده نتایج مختلفی را نشان داد، اما میزان بیوچار مورد استفاده بیشترین تأثیر را بر خصوصیات مورد ارزیابی داشت. یافتهها مبین تأثیر سطوح بالاتر بیوچار و نیز مخلوط بیوچار با کل حجم خاک بر عملکرد گونههای گیاهی بود (Sig.<0.005). همچنین عملکرد گونهها نسبت به یکدیگر متفاوت بود، به طوری که گونه اسکنبیل بیشترین (65 سانتیمتر) و گونه قلم کمترین (19 سانتیمتر) ارتفاع رشد را داشت. نحوه استفاده بیوچار نیز تأثیر معنیداری بر زیستتوده گیاهان داشت به طوری که بیشترین تولید گونهها نیز مربوط به بوته قلم (2/9 گرم) تحت تأثیر استفاده 25 درصد بیوچار به شکل مخلوط با کل پروفیل خاک بوده است. سطوح بیوچار و یا گونه گیاهی به تنهایی برخی خصوصیات خاک را تحت تأثیر قراردادند، اما تأثیر ترکیبی گونه و سطح بیوچار مورد استفاده بر خصوصیات خاک محسوس نبود. با کاربرد 25 درصد بیوچار، مقادیر نیتروژن (از 14/0 به 25/0 درصد)، ماده آلی (88/0 به 1/4 درصد) و هدایت الکتریکی (76/0 به 33/1 دسیزیمنس برمتر) بیشترین تغییرات را نشان دادند (Sig.<0.001). نتیجهگیری با افزایش سطح بیوچار، بهبود خصوصیات خاک و عملکرد گیاهان مشاهده شد. از سویی عملکرد گیاهان بسته به گونه تحت بیوچار متفاوت بود. روش کاربرد بیوچار نیز به شکل محسوسی عملکرد گیاهان کشت شده را دستخوش تغییر نمود به طوری که با در نظر گرفتن بحث اقتصادی استفاده از بیوچار، مخلوط آن با کل پروفیل خاک نسبت به روش مخلوط بیوچار با خاک سطحی یا عمقی، تولید بالاتر را به همراه داشت. با این حال مطالعات بیشتری در خصوص تأثیر بیوچار بر ویژگیهای خاک و عملکرد گیاهان لازم است.
یاسر قاسمی آریان؛ حسین آذرنیوند؛ علی طویلی
دوره 28، شماره 1 ، فروردین 1400، ، صفحه 82-92
چکیده
جستجو در دیدگاههای فنی مدیریت منابعطبیعی کشور، حکایت از این واقعیت مهم دارد که رویکردهای مدیریتی نقش بسیار مهمی در حفاظت، احیاء و بهرهبرداری پایدار از این منابع دارند. در همین راستا، این پژوهش با هدف ارزیابی و مقایسه شاخصهای اکولوژیکی مراتع احیاءشده، تحت دو نوع رویکرد مدیریتی اکولوژیکمحور و اجتماعی- اکولوژیکمحور ...
بیشتر
جستجو در دیدگاههای فنی مدیریت منابعطبیعی کشور، حکایت از این واقعیت مهم دارد که رویکردهای مدیریتی نقش بسیار مهمی در حفاظت، احیاء و بهرهبرداری پایدار از این منابع دارند. در همین راستا، این پژوهش با هدف ارزیابی و مقایسه شاخصهای اکولوژیکی مراتع احیاءشده، تحت دو نوع رویکرد مدیریتی اکولوژیکمحور و اجتماعی- اکولوژیکمحور انجام شد. برای این منظور، پروژه بینالمللی ترسیب کربن و پروژه بیابانزدایی دشت سربیشه، بهترتیب بهعنوان دو پروژه با رویکردهای مدیریتی اجتماعی- اکولوژیکمحور و اکولوژیکمحور انتخاب گردیدند. سپس در محدوده اجرایی هر پروژه، سه نوع عملیات اصلاحی مرتع شامل بوتهکاری، احداث هلالیآبگیر، بذرکاری و بذرپاشی انتخاب و درصد پوششگیاهی، مقدار تولید علوفه و کربن ترسیبیافته در خاک، مبنای ارزیابی و مقایسه قرار گرفتند. پوششگیاهی با روش استقرار ترانسکت خطی، مقدار تولید با روش نمونهگیری دوبل و کربن خاک با روش والکلی و بلاک اندازهگیری شد. نتایج تجزیه واریانس اثر متقابل نوع مدیریت و عملیات اصلاحی بر مقدار شاخصهای اکولوژیکی، اختلاف معنیدار را در سطح یک درصد نشان داد. بهطوریکه بیشترین مقدار شاخصها، در مدیریت اجتماعی اکولوژیکمحور تحت عملیات بوتهکاری و کمترین مقدار آن در مدیریت اکولوژیکمحور، تحت همان فعالیت مشاهده گردید. نتایج بیانگر آن است که ظرفیتسازی، نهادسازی و مشارکت واقعی جامعه محلی در تمام مراحل برنامهریزی، اجرا، نظارت و بهرهبرداری از عرصههای مذکور، در رویکرد مدیریتی اجتماعی- اکولوژیکمحور موفقیت بیشتری در ارتقای شاخصهای اکولوژیکی مرتع به همراه داشته است.
مهدخت الله مرادی؛ حسین ارزانی؛ علی طویلی
دوره 27، شماره 1 ، فروردین 1399، ، صفحه 13-23
چکیده
تعیین ظرفیت چرا، یکی از اساسیترین موارد در اداره مرتع است و عدم رعایت آن، یکی از عوامل تخریب مرتع است. هدف از این پژوهش، تعیین ظرفیت چرا در مراتع طالقان میانی در قالب سیاست کوتاه مدت است تا عواملی که در محاسبه ظرفیت چرا باید اعمال شود، مورد توجه قرار گیرد و بتوان علاوه بر حفاظت، به بهبود وضعیت مرتع نیز کمک کرد.نمونهبرداری در خرداد ...
بیشتر
تعیین ظرفیت چرا، یکی از اساسیترین موارد در اداره مرتع است و عدم رعایت آن، یکی از عوامل تخریب مرتع است. هدف از این پژوهش، تعیین ظرفیت چرا در مراتع طالقان میانی در قالب سیاست کوتاه مدت است تا عواملی که در محاسبه ظرفیت چرا باید اعمال شود، مورد توجه قرار گیرد و بتوان علاوه بر حفاظت، به بهبود وضعیت مرتع نیز کمک کرد.نمونهبرداری در خرداد ماه 1392، از پوشش گیاهی با روش تصادفی- سیستماتیک انجام و مقدار تولید علوفه در هر تیپ گیاهی به تفکیک گونههای قابل چرای دام از هر سه کلاس خوشخوراکی I, II, III، برداشت شد. بعد از آن، حد بهرهبرداری مجاز تعیین وسپس ظرفیت چرای کوتاه مدت، به روش محاسبه انرژی روزانه مورد نیاز دام و با توجه به کیفیت علوفه تعیین شد. نتایج حاکی از آنست که ظرفیت چرا در منطقه از 0 تا 1534 رأس گوسفند نژاد فشندی در طول فصل چرا (4 ماه) تغییر میکند. مساحت لازم برای چرای یک رأس گوسفند نژاد فشندی در طول فصل چرا از 92/1 تا 63/8 هکتار متغیر است. بطور کلی بر مبنای نتایج، ظرفیت چرای تمام مراتع مورد مطالعه در طول فصل چرا (4 ماه)، معادل 6802 رأس گوسفند بالغ نژاد فشندی است که برای چرای یک رأس گوسفند بالغ نژاد فشندی، بطور متوسط 76/3 هکتار از مراتع منطقه توصیه میشود و این در حالی است که ظرفیت چرا در مراتع مورد مطالعه برای مراتع با وضعیت خوب، تقریبا برابر با 145 راس گوسفند نژاد فشندی در هر هکتار و برای مراتع با وضعیت ضعیف، برابر با 19 راس دام در هکتار است. از اینرو در محاسبه ظرفیت چرا لازم است به خوشخوراکی گیاهان، حد بهره برداری مجاز، کیفیت علوفه و تفاوت در نیاز روزانه دام بسته به وزن دام چراکننده در مرتع و میزان تحرک آن نیز توجه نمود. بنابراین تحقیق حاضر سعی دارد توجه همکان را به این نکته معطوف دارد که در محاسبه ظرفیت چرائی مرتع باید به همه عوامل تاثیر کذار توجه گردد.
مجتبی اخوان ارمکی؛ حسین آذرنیوند؛ محمد حسن عصاره؛ علی اشرف جعفری؛ علی طویلی
دوره 19، شماره 4 ، اسفند 1391، ، صفحه 669-678
چکیده
خشکی تأثیر زیادی بر خصوصیات فیزیولوژیکی و مرفولوژیکی گیاهان میگذارد. تنش خشکی رابطه مستقیمی با خصوصیات جوانهزنی ازجمله درصد جوانهزنی، طول گیاهچه، نسبت ریشهچه به ساقهچه، وزن گیاهچه، نسبت وزن خشک به وزن تر گیاهچه و شاخص بنیه بذر دارد. در این تحقیق تأثیر تنش خشکی بر این خصوصیات در چهار ژنوتیپ از گونه Bromus inermis شامل ژنوتیپهای ...
بیشتر
خشکی تأثیر زیادی بر خصوصیات فیزیولوژیکی و مرفولوژیکی گیاهان میگذارد. تنش خشکی رابطه مستقیمی با خصوصیات جوانهزنی ازجمله درصد جوانهزنی، طول گیاهچه، نسبت ریشهچه به ساقهچه، وزن گیاهچه، نسبت وزن خشک به وزن تر گیاهچه و شاخص بنیه بذر دارد. در این تحقیق تأثیر تنش خشکی بر این خصوصیات در چهار ژنوتیپ از گونه Bromus inermis شامل ژنوتیپهای (البرز 303، مازندران 3151، فیروزکوه 3966 و اصفهان 200060) در محیط آزمایشگاه و گلخانه مورد بررسی قرار گرفت. در مطالعات گلخانهای علاوه بر این خصوصیات سه مشخصه فیزیولوژیکی ازجمله میزان کلروفیل، قند و پرولین نیز اندازهگیری شدند. تیمارهای خشکی شامل چهار سطح پتانسیل اسمزی (0، 3/0- ، 6/0- و 9/0-) مگاپاسکال در آزمایشگاه و چهار سطح پتانسیل اسمزی (FC ، 25%FC ، 50%FC و 75%FC) در گلخانه بودند که بهترتیب توسط محلول پلیاتیلنگلیکول 6000 در آزمایشگاه و روش وزنی در گلخانه اعمال شدند. نتایج نشان داد که ژنوتیپ اصفهان (200060) در مقایسه با دو ژنوتیپ دیگر از نظر صفت درصد جوانهزنی در دو شرایط برتری دارد. همچنین افزایش تنش خشکی در محیط گلخانه موجب افزایش میزان قند و پرولین شده و کاهش کلروفیل را بههمراه داشت.