علی احسانی؛ محمد فیاض؛ حمزه علی شیرمردی؛ سید علی حسینی؛ کاظم ساعدی؛ محمدرضا شوشتری؛ جمال حسنی
دوره 22، شماره 3 ، آذر 1394، ، صفحه 558-569
چکیده
بررسیهای انجام شده جهت شناخت رفتار چرایی دام در فصل چرا در مراتع نیمهاستپی کشور(ارتفاعات صحنه، قروه، سارال، کرسنک و سرعلیآباد) در سالهای 1386تا 1389 انجام شد. در این بررسی طول مسافت طی شده در روز، سرعت حرکت دام، زمان صرفشده برای استراحت و زمان صرف شده برای حرکت اندازهگیری شد. اندازهگیریهای صورت گرفته با استفاده از دستگاه موقیعتیاب ...
بیشتر
بررسیهای انجام شده جهت شناخت رفتار چرایی دام در فصل چرا در مراتع نیمهاستپی کشور(ارتفاعات صحنه، قروه، سارال، کرسنک و سرعلیآباد) در سالهای 1386تا 1389 انجام شد. در این بررسی طول مسافت طی شده در روز، سرعت حرکت دام، زمان صرفشده برای استراحت و زمان صرف شده برای حرکت اندازهگیری شد. اندازهگیریهای صورت گرفته با استفاده از دستگاه موقیعتیاب جغرافیایی(Gps) صورت گرفت. بدین منظور هنگام ورود دام به مرتع دستگاه موقیعتیاب به پشت یک گوسفند بسته و فعال گردید. در پایان چرای دام اطلاعات ذخیره شده در دستگاه با استفاده از مد تراک در محیط ILWIS استخراج شد. مسیر حرکت دام مسیر انتخاب شده توسط چوپان بود. اندازهگیریها هر ماه در طول فصل چرا (گلدهی تا بذردهی) تکرار گردید. نتایج نشان داد که طی ماه اول فصل چرا همزمان با دوره گلدهی گیاهان و در زمانی که پوشش گیاهی بیشتر است، مسافت پیموده شده دام بیشتر از ماههای دیگر فصل چرا است و علت آن را میتوان تنوع طلبی دام در انتخاب گیاهان خوشخوراک و مورد علاقه دانست و کمترین طول مسافت طی شده مربوط به ماههای مرداد و شهریور است، که علوفه موجود در مرتع خشک شده و کاهش مییابد، بنابراین در موقع کمبود شدید کالری دام ترجیح میدهد انرژی زیادی را صرف جستجوی غذا نکند چون انرژی که در این حالت صرف جستجوی غذا میشود، خیلی بیشتر از مواد غذایی که بدست میآورد. نتایج رفتار چرایی دام نشان داد، بیشترین و کمترین زمان صرف شده برای چرا به ترتیب مربوط به ماههای شهریور و اردیبهشت بوده است. در اردیبهشت ماه بعلت وجود گونههای یکساله و خوشخوراک مدت زمان چرا نسبت به اواخر فصل چرا و ماه شهریور که علوفه موجود در مرتع خشک شده و کاهش مییابد، کمتر بوده است. همچنین بیشترین مسافت پیموده شده توسط دام در شیبهای صفر تا 8 درصد و کمترین آن در شیب بیش از 50 درصد بود.
مجتبی عیدی؛ عطااله ابراهیمی؛ اسماعیل اسدی؛ هرمز سهرابی؛ حمزه علی شیرمردی
دوره 21، شماره 3 ، آذر 1393، ، صفحه 455-465
چکیده
بهمنظور مقایسه روشهای فاصلهای اندازهگیری تراکم از نظر صحت، دقت، زمان و کارایی در الگوی پراکنش تصادفی عرصهای، مطالعاتی در منطقه کرسنک واقع در بخش شرقی شهرستان شهرکرد بر روی چهار گونه گیاهی مناسب انجام شد. عرصه مطالعاتی با مساحت 32000 مترمربع (200×160) به هشت محدوده 4000 مترمربعی (100×40) تقسیمبندی شد. تعداد کل افراد هر گونه ...
بیشتر
بهمنظور مقایسه روشهای فاصلهای اندازهگیری تراکم از نظر صحت، دقت، زمان و کارایی در الگوی پراکنش تصادفی عرصهای، مطالعاتی در منطقه کرسنک واقع در بخش شرقی شهرستان شهرکرد بر روی چهار گونه گیاهی مناسب انجام شد. عرصه مطالعاتی با مساحت 32000 مترمربع (200×160) به هشت محدوده 4000 مترمربعی (100×40) تقسیمبندی شد. تعداد کل افراد هر گونه در هر محدوده بهطور کامل شمارش شده و بهعنوان پایهای برای شبیهسازی قرار گرفت. شبیهسازی 8 محدوده 4000 مترمربعی در نرمافزار Stochastic Geometry انجام گردید. روشهای فاصلهای مورد مقایسه عبارت بودند از: روش نزدیکترین همسایه، نزدیکترین فرد، نزدیکترین سومین فرد، زوجهای تصادفی، یک چهارم نقطه مرکزی، زاویه منظم، چارک سرگردان و ترانسکت متغیر و روش شمارش دقیق تعداد افراد هر گونه در هر محدوده که بهعنوان شاهد انتخاب گردید. گونههایی که با توجه به منطقه مورد مطالعه انتخاب شد شامل: Astragalus effuses (L.)، Eryngium billardieri (F.Delaroche.)،Boiss. & Housskn.)) Astragalus rhodosemius و Astragalus verus (Olivier.) بود. الگوی توزیع جوامع گیاهی مناطق مورد بررسی با دو شاخص هاپکینز و ابرهارت مشخص گردید. بهمنظور بررسی صحت، اختلاف نسبی تراکم برآورده شده در هر روش با شاهد (خطای برآورد تراکم) محاسبه شده و بهمنظور مقایسه دقت روشها از آزمون چند دامنهای دانکن استفاده شد. برای محاسبه کارایی از انحراف معیار و زمان بهعنوان معیارهای اصلی استفاده گردید. نتایج نشان داد اگر در برآورد تراکم معیار زمان بهعنوان شاخصی از هزینه مد نظر باشد روشهای نزدیکترین فرد و نزدیکترین همسایه، در توجه به اهمیت معیار صحت روش زوج تصادفی و در توجه به معیار دقت میتوان روش ترانسکت متغیر را بهعنوان کاراترین روش دانست.
حسین ارزانی؛ جواد معتمدی (ترکان)؛ حسن یگانه؛ حمزه علی شیرمردی
دوره 21، شماره 2 ، شهریور 1393، ، صفحه 221-233
چکیده
آگاهی از جوابگویی علوفه مرتع به نیاز روزانه واحد دامی چراکننده در مرتع، یکی از موارد ضروری در تعادل دام و مرتع میباشد. به همین منظور در پژوهش حاضر، از 32 گونه گیاهی که از گونههای مهم و مورد چرای دام در مراتع نیمه استپی کرسنک چهارمحال و بختیاریمیباشند، در سه مرحله رشد (رشد رویشی، گلدهی و بذردهی) نمونهبرداری شد. در هر مرحله 3 نمونه ...
بیشتر
آگاهی از جوابگویی علوفه مرتع به نیاز روزانه واحد دامی چراکننده در مرتع، یکی از موارد ضروری در تعادل دام و مرتع میباشد. به همین منظور در پژوهش حاضر، از 32 گونه گیاهی که از گونههای مهم و مورد چرای دام در مراتع نیمه استپی کرسنک چهارمحال و بختیاریمیباشند، در سه مرحله رشد (رشد رویشی، گلدهی و بذردهی) نمونهبرداری شد. در هر مرحله 3 نمونه و برای هر نمونه 3 پایه گیاهی قطع گردید. پس از اندازهگیری درصد ازت (N) و الیاف نامحلول در شوینده اسیدی (ADF) گونههای مورد مطالعه؛ مقادیر پروتئین خام (CP) ، ماده خشک قابل هضم (DMD) و انرژی متابولیسمی (ME) آنها بهمنظور اطلاع از حد بحرانیشان برای تأمین نیاز روزانه واحد دامی محاسبه شد. برای تجزیه و تحلیل دادهها، از تجزیه واریانس و بهمنظور مشاهده منابع تغییرات درون گروهی، از آزمون دانکن استفاده شد. نتایج نشان میدهد که بیشترین مقدار پروتئین خام (87/23 درصد)، ماده خشک قابل هضم (35/74 درصد) و انرژی متابولیسمی (64/10 مگاژول بر کیلوگرم ماده خشک) متعلق به گونه Bellevalia glauca میباشد. کمترین مقدار پروتئین خام (81/9 درصد) متعلق به گونه Thymus daenensis و کمترین مقدار هضمپذیری (38/51 درصد) و انرژی متابولیسمی (73/6 مگاژول بر کیلوگرم ماده خشک) متعلق به گونه Asperula molluginoides میباشد. میانگین مقادیر پروتئین خام مراحل مختلف رشد شامل مرحله رشد رویشی، گلدهی و بذردهی بهترتیب عبارتند از: 92/20، 03/13 و 89/8 درصد که در هر سه مرحله رشد بالاتر از مقدار تقریبی سطح بحرانی آن (7 درصد) برای تأمین نیاز روزانه واحد دامی است. میانگین مقادیر ماده خشک قابل هضم در مراحل مختلف رشد به ترتیب 96/70، 65/59 و 50/52 درصد میباشد که در مراحل مورد مطالعه بالاتر از سطح بحرانی آن (50 درصد) برای نیاز نگهداری یک واحد دامی است. مقادیر انرژی متابولیسمی نیز در مراحل مختلف رشد بهترتیب عبارتند از: 06/10، 14/8 و 92/6 مگاژول بر کیلوگرم ماده خشک که مقدار آنها در مرحله رشد رویشی و گلدهی بالاتر و در مرحله بذردهی پایینتر از مقدار تقریبی سطح بحرانی آن (8 مگاژول) برای تأمین نیاز نگهداری روزانه یک واحد دامی میباشد. این امر بیانگر این است که مطلوبیت کیفیت علوفه مرتع در زمانهای مختلف چرا یکسان نمیباشد و لازم است نیاز روزانه واحد دامی بر مبنای کیفیت علوفه مشخص شود. بهطورکلی مراتع مورد مطالعه از نظر تأمین پروتئینخام و انرژی متابولیسمی مورد نیاز روزانه واحد دامی مطلوب ارزیابی میشوند. البته نتایج ارائه شده در این مقاله، بهعنوان اطلاعات پایه برای مدیریت دام و مرتع منطقه مورد مطالعه مهم است.