محمد خسروشاهی؛ زهرا سعیدی فر؛ خسرو شهبازی؛ سمیرا زندی فر؛ سکینه لطفی نسب اصل؛ آزاده گوهردوست؛ فاطمه درگاهیان؛ مریم نعیمی؛ طاهره انصافی مقدم؛ لیلا کاشی زنوزی؛ زهره ابراهیمی خوسفی؛ مرتضی خداقلی
دوره 30، شماره 4 ، بهمن 1402، ، صفحه 521-541
چکیده
سابقه و هدفمطالعات و تحقیقات نشان میدهد که طی دهههای اخیر پدیده گرمایش جهانی و تغییرات اقلیمی باعث افزایش دما و کاهش بارندگی و خشکسالیهای مکرر شده است. خشکسالی، گسترش بیابانزایی و تغییر در پوشش گیاهی زمین که ارمغان پدیده تغییرات محیطی و اقلیمی طی دهههای اخیر است، مهمترین عامل طبیعی بروز و تشدید پدیده گردوغبار و حرکت ...
بیشتر
سابقه و هدفمطالعات و تحقیقات نشان میدهد که طی دهههای اخیر پدیده گرمایش جهانی و تغییرات اقلیمی باعث افزایش دما و کاهش بارندگی و خشکسالیهای مکرر شده است. خشکسالی، گسترش بیابانزایی و تغییر در پوشش گیاهی زمین که ارمغان پدیده تغییرات محیطی و اقلیمی طی دهههای اخیر است، مهمترین عامل طبیعی بروز و تشدید پدیده گردوغبار و حرکت ماسههای روان در نقاط مختلف کشور هستند. فرسایش بادی و پدیده گردوغبار بهعنوان یکی از فرایندهای مهم تخریب سرزمین و چالشی جدی در ایران بهشمار میرود. این پدیده بر اثر تعامل بین فرایندهای آبوهوایی و زمینی اتفاق میافتد. هدف تحقیق بررسی و تحلیل روند تغییرات زمانی و مکانی تعداد روزهای گردوغبار در کشور و بررسی نقش اقلیم در گسترش آن است. مواد و روشهابهمنظور انجام این تحقیق، پس از دریافت آمار ساعتی و روزانه گردوغبار (از طریق 148 ایستگاه سینوپتیک و کلیماتولوژی) و پارامترهای بارش، تبخیر و دما بهعنوان عناصر کلیدی اقلیمی (از 171 ایستگاه) در 22 استان واقع در مناطق خشک و نیمهخشک کشور، اقدام به بررسی نحوه گسترش وقایع گردوغباریو تعیین روابط همبستگی اقلیم و گردوغبار شد. پس از محاسبه تعداد روز گردوغبار در کشور اطلاعات در محیط GIS فراخوانی شد و نقشه تغییرات فضایی پارامتر تعداد روز گردوغبار در سه دهه 1996-1987، 2006-1997 و 2016-2007 تهیه گردید و در ادامه اقدام به تحلیل فضایی این پارامتر و نحوه گسترش آن در طول سه دهه مورد بررسی شد. در ادامه پارامتر اقلیمی که بیشترین همبستگی را با تعداد روز گردوغبار داشت انتخاب و پس از تهیه نقشه تغییرات مکانی آن در محیط نرمافزار Gis، اقدام به بررسی تطابق مکانی پارامتر مذکور با نحوه گسترش تعداد روزهای گردوغبار گردید. در گام بعد، پس از انجام آزمون همگنی بر روی رخدادهای گردوغبار، بهمنظور تعیین میزان سهم سه عنصر اقلیمی مذکور بهعنوان متغیرهای مستقل و تعداد روز گردوغبار بهعنوان متغیر وابسته، از مدل رگرسیون مربعات جزئی استفاده شد. نتایج نتایج نشان داد که تعداد روزهای گردوغبار و دامنه وقوع آن در کشور افزایش یافته است، بهطوریکه در دهه اخیر مورد مطالعه (2007-2016) نسبت به دو دهه ماقبل بیشترین رخدادهای گردوغباری در کشور رخ داده است. این افزایش بهویژه در نواحی غرب و جنوبغرب کشور که متأثر از وقایع گردوغبار فرامحلی نیز بودند از شدت بیشتری برخوردار بوده است، این وقایع گردوغبار با فراوانی بیشتری به نواحی مرکزی کشور نیز گسترش پیدا کرده است. آزمون همگنی نیز در بسیاری از استانها یک نقطه جهش مشترک (سال 2008-2007) در تعداد گردوغبار را نشان داد که میتواند مربوط به شروع خشکسالیهای شدید و تغییرات اقلیمی محسوس از این سال در سطح کشور باشد. بررسی عناصر اقلیمی مورد مطالعه (دما، بارش و تبخیر) بر تغییرات تعداد روزهای گردوغبار در کشور نشان داد که طی سالهای اخیر دما بیشترین سطح همبستگی معنیداری را (58/0) با وقوع گردوغبار داشته است. نقشه گرادیان دما در دهه اخیر (2016-2007) نسبت به دهه ماقبل آن (2006-1997) نیز نشاندهنده سیر صعودی دما بهویژه در نوار غرب و جنوبغرب و نواحی جنوبشرقی کشور است. مدلسازی اثر عناصر اقلیمی دما، بارش و تبخیر بر پارامتر تعداد روز گردوغبار نشان داد که سهم عناصر اقلیمی مورد مطالعه بر رخدادهای گردوغباری حدود 33 درصد است و بقیه اثرها میتواند به عوامل دیگری ازجمله عوامل انسانی و یا خصوصیات خاک، نوع پوشش گیاهی، تابش خورشیدی و امثال آن مربوط باشد. نتیجهگیریبهطورکلی نتایج بررسی روند تغییرات روز گردوغباری و شاخصهای اقلیمی نشاندهنده افزایش چشمگیر تعداد روزهای گردوغبار در غالب نقاط کشور و مساعد شدن شرایط برای این افزایش بوده است. شناسایی مناطق و دلایل روند افزایشی طوفانهای گردوغباری، بهعنوان نواحی در معرض گسترش بیابانزایی، میتواند در جهت برنامهریزی و تصمیمات مدیریتی برای کنترل این پدیده مؤثر واقع شود. یقیناً در صورت ادامه روند کنونی و عدم انجام اقدامات جدی و عملی برای کاهش و کنترل گردوغبار، این وضعیت میتواند منجر به تشدید اثرها و آسیبهای زیستمحیطی و اجتماعی-اقتصادی نامطلوب بشود.
مریم تیموری؛ لیلا کاشی زنوزی؛ طاهره علیزاده
دوره 30، شماره 4 ، بهمن 1402، ، صفحه 557-570
چکیده
سابقه و هدفخاک یکی از باارزشترین منابعطبیعی محسوب میشود و وجود حیات بر سطح کره زمین علاوه بر آب و هوا به وجود خاک بستگی دارد. پایداری خاک، عامل مهمی در سلامت سیستم خاک بوده و پیشنیاز انجام فرایندهایی مانند چرخه عناصر در خاک است. فرسایش خاک یک مشکل و تهدید جدی در مناطق مختلف دنیا محسوب میشود، بنابراین حفاظت و جلوگیری ...
بیشتر
سابقه و هدفخاک یکی از باارزشترین منابعطبیعی محسوب میشود و وجود حیات بر سطح کره زمین علاوه بر آب و هوا به وجود خاک بستگی دارد. پایداری خاک، عامل مهمی در سلامت سیستم خاک بوده و پیشنیاز انجام فرایندهایی مانند چرخه عناصر در خاک است. فرسایش خاک یک مشکل و تهدید جدی در مناطق مختلف دنیا محسوب میشود، بنابراین حفاظت و جلوگیری از فرسایش خاک بهعنوان یک منبع طبیعی تجدیدناپذیر از اولویت بالایی برخوردار است. برای جلوگیری از فرسایش خاک روشهای متعدد فیزیکی، مکانیکی و شیمیایی وجود دارد که با توجه به گران بودن و اثرهای زیانبار محیطزیستی آنها، امروزه توجه زیادی به روشهای زیستی دوستدار محیطزیست میشود. در این مطالعه پتانسیل باکتریهای مولد آنزیم اورهآز در تثبیت زیستی و جلوگیری از فرسایش خاک بررسی شد. مواد و روشهانمونههای خاک سطحی از منطقه بازفت در استان چهارمحال و بختیاری جمعآوری و به آزمایشگاه منتقل شدند. از روش کشت انتخابی و غنیسازی برای جدا کردن باکتریهای مولد اورهآز در محیط کشت تجاری افتراقی اوره آگار بیس استفاده شد. فعالیت آنزیم اورهآز در باکتریهای جدا شده با روش تغییر در هدایت الکتریکی بررسی و سه باکتری که بالاترین فعالیت آنزیمی را داشتند انتخاب و در مراحل بعدی از آنها استفاده شد. برای شناسایی باکتریهای انتخاب شده از روشColony PCR و پرایمرهای یونیورسال f14 و r1492استفاده گردید. میزان مقاومت فشاری و برشی خاک، 14 روز پس از تلقیح باکتریهای منتخب با استفاده از پنترومتر جیبی و توروین اندازهگیری شد. پس از تعیین سرعت آستانه، خاکهای تلقیح شده در معرض تونل باد قرار گرفته و میزان هدررفت خاک در سرعتهای مختلف باد (3/17، 09/22 و 20/27 متر بر ثانیه) اندازهگیری شد. نتایجباکتریهای مولد آنزیم اورهآز با تغییر رنگ محیط کشت از زرد کمرنگ به صورتی تشخیص داده شدند. نتایج نشان داد که خاکهای این منطقه پتانسیل بالایی از نظر حضور باکتریهای مولد اورهآز دارند. سه گونه منتخب براساس روش مولکولی تحت عنوان Bacillus thuringiensis، Bacillus sp. و Exiguobacterium sp. شناسایی شدند. در خاکهای تلقیحشده با باکتریهای منتخب، مقاومت فشاری و برشی خاک در مقایسه با کنترل افزایش یافت. گونههای .Bacillua sp (RIFR-U7) و Exiguobacterium sp. (RIFR-U10) بهترتیب باعث بالاترین مقاومت فشاری (kg/cm2 241/±0 56/1) و برشی (kg/cm2 18/66±0/2) شدند. سرعت آستانه برای نمونه کنترل m/s 19/12تعیین شد. اندازهگیری هدررفت خاک در خاکهای تیمار شده با باکتریهای منتخب در سرعتهای مختلف منجر به کاهش هدررفت خاک در مقایسه با خاکهای کنترل شد. نتایج نشان داد که سویه .Bacillus sp (RIFR-U7) بالاترین کارایی را در جلوگیری از هدررفت خاک داشت.نتیجه گیریافزایش مقاومت فشاری و برشی در خاکهای تیمار شده نشان داد که این باکتریها جزء تثبیتکنندههای متوسط تا خوب برای افزایش مقاومت فشاری و بسیار خوب برای افزایش مقاومت برشی قابل ارزیابی هستند. بررسی نتایج تونل باد نشان داد که تلقیح گونه Bacillua sp. (RIFR-U7) در مقایسه با دو باکتری دیگر میتواند مقاومت بیشتری در برابر فرسایش بادی داشته باشد. در مجموع، بنظر میرسد که براساس اینکه چه خصوصیتی از خاک بهبود یابد و یا هدف مقاومت در برابر چه نوع فرسایشی است، از گونههای مختلف و یا ترکیبی از آنها باید استفاده کرد.
فرزاد حیدری مورچه خورتی؛ محمد خسروشاهی؛ راضیه صبوحی؛ مرتضی خداقلی؛ لیلا کاشی زنوزی
دوره 30، شماره 2 ، شهریور 1402، ، صفحه 196-213
چکیده
سابقه و هدف تحقیقبرای کنترل و کاهش فرسایش بادی تحقیقات زیادی با مواد مختلف انجام شدهاست. از آن جمله میتوان به بررسی عملکرد بیوپلیمر گوار بر کاهش تولید گرد و غبار با غلظتهای مختلف 5/0، 0/1 و 5/1 درصد اشاره نمود. نتایج آن نشان داد که افزودن بیوپلیمر سبب بهبود ظرفیت نگهداشت آب، افزایش مقاومت سطح و فشاری خاک و کاهش تولید گرد و غبار میگردد. ...
بیشتر
سابقه و هدف تحقیقبرای کنترل و کاهش فرسایش بادی تحقیقات زیادی با مواد مختلف انجام شدهاست. از آن جمله میتوان به بررسی عملکرد بیوپلیمر گوار بر کاهش تولید گرد و غبار با غلظتهای مختلف 5/0، 0/1 و 5/1 درصد اشاره نمود. نتایج آن نشان داد که افزودن بیوپلیمر سبب بهبود ظرفیت نگهداشت آب، افزایش مقاومت سطح و فشاری خاک و کاهش تولید گرد و غبار میگردد. در تحقیقی دیگر استفاده از بیوپلیمر آگارگام نشان داد که اثر قابل توجهی بر بهبود ویژگیهای مکانیکی خاک دارد. هدف از این بررسی تأثیر کاربرد پلیمرنوکلئوس (M19) در کنترل تپههای ماسهای میباشد. هدف از این تحقیق بررسی تأثیر کاربرد خاکپوش nucleos(M19) بر کاهش فرسایش بادی، کنترل تپههای ماسهای و گرد و غبار میباشد. مواد و روشهااین تحقیق در دشت سگزی که با توجه به نزدیکی آن به مناطق شهری، تأسیسات نظامی، حمل و نقل و نیز صنایع و کارگاههایی که در آن واقع شدهاند، از جنبه جلوگیری از فرسایش بادی و بیابانزدایی در اولویت مطالعاتی و اجرایی قرار دارد، اجرا شد. پس از انتخاب عرصه، ابتدا دو پلات 500 مترمربعی با شرایط یکسان (یک تپه فعال با عرصه اطراف آن که دارای پوشش گیاهی دست کاشت و طبیعی) انتخاب شد. به منظور تعیین اثر خاکپوش، محدوده هر پلات توسط پیکههای چوبی مشخص و علاوه بر آن اطراف تپههای ماسهای برای تعیین میزان جابجایی آنها پیکهکوبی و سپس پلات اندازهگیری با مالچ nucleos(M19) توسط دستگاه سمپاش پمپی مالچی شد. در ادامه تغییرات رطوبت خاک، اطلاعاتی شامل زندهمانی و میزان رشد نهال و توانایی خاکپوش در کنترل جابجایی تپهماسهای و میزان تنش فشاری طی ماههای مختلف اندازهگیری و در نهایت میزان اثربخشی خاکپوش با تیمار شاهد با استفاده از آزمون T-Test مقایسه شد. نتایجنتایج حاصل از بررسی تغییرات رطوبت و اثر خاکپوش بر آن نشان داد که بیشترین مقدار رطوبت منطقه بعد از بارش بوده و تفاوت مشخصی بین روند خشک شدن پلات شاهد و پلات مالچپاشی شده مشاهده نشد. همچنین مشخص گردید که این مالچ بر میزان رشد سالانه نهالها تأثیر مثبتی دارد. طی بازه زمانی تحقیق، تپه ماسهای شاهد حدود 75/0 تا 5/2 متر بسته به فصل و جهت باد جابجا شد، در صورتی که تپه ماسهای مالچپاشی شده کاملاً ثابت ماندهبود. از سویی دیگر با گذشت زمان، سطح عرصه مالچپاشی شده پوسته پوسته شد و علایم فرسودگی در آن مشاهده گردید. نتیجهگیریاولین نکته در استفاده از این پلیمر به عنوان خاکپوش، دو فاز شدن آن در بازه زمانی حمل و انبارداری تا زمان مالچپاشی میباشد. به نحوی که دو لایه بهطور واضح از هم قابل تشخیص میباشد. در نتیجه، در موقع آمادهسازی امولسیون نهایی، برای یکنواخت شدن پلیمر، همزدن آن امری ناگزیر است و میتواند از جمله خصوصیات منفی پلیمر مورد استفاده تلقی شود.این مالچ بر تغییرات رطوبت خاک تأثیر مثبت گذاشته و سبب افزایش نگهداشت رطوبت در خاک شدهاست. از سوی دیگر مقایسه رشد نهالهای موجود در عرصه مالچپاشی شده و شاهد نیز نشان دهنده تأثیر مثیت آن بر رشد نهالها میباشد.تنها نکته مثبت و مهم این خاکپوش، انعطافپذیری بالای آن پس از مالچپاشی میباشد. به نحوی که تردد با احتیاطبر روی آن امکانپذیر میباشد. در نهایت یک طی گذشت بازه زمانی یک ساله ابتدا ترکهای ریزی در سطح عرصه تحقیق مشاهده شد و به مرور بر تعداد و عمق ترکها افزوده شد و سپس این ترکها باعث پوسته پوسته شدن سطح عرصه مالچپاشی شده گردید. به دنبال این عارضه، ناپایداری و علایم فرسودگی در عرصه مالچپاشی شده، مشاهده شد. ولی هیچگونه جابجایی و تغییر مکانی در تپه مالچپاشی شده مشاهد نشد. باید توجه داشت که ممکن است با گذشت زمان و ایجاد تخریب بیشتر در سطح عرصه مالچپاشی شده و بهدنبال پوسته پوسته شدن بیشتر، سطح مالچپاشی شده بهطور کامل تخریب شده و فرسایش تپه نیز آغاز شود که با توجه به این موارد استفاده از نوع مالچ در این عرصه و عرصههای مشابه توصیه نمیشود.
شهرام بانج شفیعی؛ محمد خسروشاهی؛ لیلا کاشی زنوزی؛ علی اشرف جعفری
دوره 28، شماره 1 ، فروردین 1400، ، صفحه 106-117
چکیده
بهمنظور جایگزینی مالچهای نفتی، در این تحقیق اثر یک نوع مالچ غیرنفتی تخریبپذیر با نام تجاری Nucleus (MA-19) بررسی شد. اجرای این تحقیق با این هدف دنبال شد که اگر عاری بودن اثرهای منفی مالچ مذکور بر جوانهزنی و رشد نهال در آزمایشها به اثبات برسد، از آن بتوان در پروژههای تثبیت بیولوژیکی خاک استفاده نمود. انجام این مطالعه ...
بیشتر
بهمنظور جایگزینی مالچهای نفتی، در این تحقیق اثر یک نوع مالچ غیرنفتی تخریبپذیر با نام تجاری Nucleus (MA-19) بررسی شد. اجرای این تحقیق با این هدف دنبال شد که اگر عاری بودن اثرهای منفی مالچ مذکور بر جوانهزنی و رشد نهال در آزمایشها به اثبات برسد، از آن بتوان در پروژههای تثبیت بیولوژیکی خاک استفاده نمود. انجام این مطالعه طی سالهای 98-1396 در مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور بر روی بذرها و نیز نهال تاغ (Haloxylon persicum) و قرهداغ (Nitraria schoberii)بهصورت کاشت در گلدان در فضای باز اجرا شد. قبل از انجام آزمایشهای جوانهزنی، از قوه نامیه بذرها که از بانک ژن مؤسسه متبوع تهیه شده بود، اطمینان حاصل گردید. پس از تعیین درصد جوانهزنی بذرها (به میزان90-85 درصد)، نسبت به کاشت بذرها در محیط گلخانه اقدام شد. سپس بلافاصله سطح خاک گلدانها برای مقایسه با شاهد، با مالچ بهصورت اسپری تیمار شد. در آزمایشهای گلدانی که بهصورت کاشت نهال بود، پس از استقرار نهالها در گلدان، سطح خاک با مالچ مذکور اسپری شد. آبیاری گلدانها بهصورت یکسان و بهاندازه ظرفیت زراعی خاک و براساس منحنی رطوبت خاک بود که با توجه به شرایط آب و هوایی و دما در هر ماه حداکثر فقط یک مرتبه انجام شد. آزمون آماری و مقایسه میانگینها طبق نتایج T-Test نشان دادند که تیمار مالچ هیچگونه عوارض منفی بر روی جوانهزنی، زندهمانی، ارتفاع و قطر یقه نهالها ندارد و از این نظر مالچ استفاده شده مانند تیمار شاهد (بدون مالچ) عمل میکند
شهرام بانج شفیعی؛ محمد خسروشاهی؛ حسن روحی پور؛ علی اشرف جعفری؛ فرهاد خاکساریان؛ لیلا کاشی زنوزی
دوره 24، شماره 1 ، خرداد 1396، ، صفحه 224-237
چکیده
با کاهش محدودیت منابع آبی و نیز کاهش نزولات جوی استفاده از راهکارهای مناسب در کاهش مصرف آب برای ایجاد پوشش گیاهی در عرصههای منابع طبیعی بیش از پیش مورد توجه قرار میگیرد. بهاین منظور در این تحقیق تأثیر بکارگیری برخی از مواد جاذبالرطوبه مثل پلیمر سوپرجاذب و نیز صفحات پلانتبک بر روی مصرف آب و رشد نهال تاغ (Haloxylon persicum) در ایستگاه ...
بیشتر
با کاهش محدودیت منابع آبی و نیز کاهش نزولات جوی استفاده از راهکارهای مناسب در کاهش مصرف آب برای ایجاد پوشش گیاهی در عرصههای منابع طبیعی بیش از پیش مورد توجه قرار میگیرد. بهاین منظور در این تحقیق تأثیر بکارگیری برخی از مواد جاذبالرطوبه مثل پلیمر سوپرجاذب و نیز صفحات پلانتبک بر روی مصرف آب و رشد نهال تاغ (Haloxylon persicum) در ایستگاه تحقیقاتی کشاورزی و منابع طبیعی استان سمنان طی سالهای 1394-1392 مورد مطالعه قرار گرفت. انجام آبیاری در این مطالعه بر اساس رسیدن مکش رطوبتی خاک به فشارهای 0/1، 0/5 و 0/15 بار انجام شد. مقدار مصرف آب در هر کدام از مکشهای مذکور، رسیدن به ظرفیت زراعی همان خاک بود. علاوه بر تیمارهای فوق تیمار دیم نیز در نظر گرفته شد. قبل از کاشت نهال پلیمر سوپرجاذب در نسبت وزنی 6/0 درصد با خاک چالههای کاشت نهال مخلوط شدند. در تیمار صفحات پلانتبک، این صفحات پس از حفر چالهها در ابعاد 50×60×60 سانتیمتری در کف چالهها کارگذاری و سپس خاکپوش گردیدند. به اینصورت تیمارهای جاذبالرطوبه با احتساب شاهد (بدون هرگونه مواد جاذبالرطوبه)، شامل تیمار پلیمر سوپرجاذب و صفحات پلانتبک بودند. اجرای پروژه فوق از لحاظ آماری بصورت طرح یک بار خرد شده با طرح پایه بلوکهای کامل تصادفی بود که در آن مکشهای رطوبتی خاک در کرت اصلی و تیمار مواد جاذبالرطوبه در کرت فرعی قرار گرفتند. نتایج حاصل از تأثیر توأم مکشهای رطوبتی و مواد جاذبالرطوبه نشان داد که میزان مصرف آب با طولانیتر شدن فواصل آبیاری برای رسیدن به مکشهای بالاتر (منفیتر) سبب میشود که از مصرف آب در این مکشها کاسته گردد بهطوریکه در مکش رطوبتی خاک در وضعیت 0/5 بار مصرف آب در صفحات پلانتبک برای هر نهال در طول دوره رشد به 157 لیتر رسید که نسبت به خاک شاهد و خاک دارای پلیمر در همین مکش بطور میانگین از کاهش 24 درصدی برخوردار بود و حال آنکه در مکش 0/15 بار، مصرف آب در پلانتبک در مقایسه با متوسط شاهد و پلیمر به حدود 34 درصد رسید. همچنین از تأثیر توأم مکشهای رطوبتی خاک و مواد جاذبالرطوبه بر رشد گیاه (ارتفاع و قطر یقه) نیز چنین نتیجه گردید که تأثیر پلانتبک بطور معنیداری در اکثر سطوح آبیاری بر رشد تاغ بیش از تیمار شاهد و پلیمر مؤثر است.
محسن یوسفی؛ لیلا کاشی زنوزی
دوره 22، شماره 2 ، مرداد 1394، ، صفحه 240-250
چکیده
هدف از این مطالعه تعیین برخی عوامل تأثیر گذار بر پدیده طوفان گردوغبار با استفاده از روشهای مختلف است. بهمنظور تعیین مناسبترین ترکیب ورودی، از روشهای کاهش متغیر از قبیل تحلیل عاملی (حداکثر احتمال، تجزیه مؤلفههای اصلی)، آزمون گاما و رگرسیون چند متغیره استفاده شد. هر کدام از روشهای مذکور ترکیب متفاوتی را ارائه نمودند که هر ...
بیشتر
هدف از این مطالعه تعیین برخی عوامل تأثیر گذار بر پدیده طوفان گردوغبار با استفاده از روشهای مختلف است. بهمنظور تعیین مناسبترین ترکیب ورودی، از روشهای کاهش متغیر از قبیل تحلیل عاملی (حداکثر احتمال، تجزیه مؤلفههای اصلی)، آزمون گاما و رگرسیون چند متغیره استفاده شد. هر کدام از روشهای مذکور ترکیب متفاوتی را ارائه نمودند که هر کدام از این ترکیبها در مدل شبکه عصبی پیشخور پس انتشار با توابع آموزشی لورنبرگ مارکوآت استفاده شد که رگرسیون گام به گام با 87/0R²= و 04/0RMSE= مناسبترین ترکیب را برای مدل شبکه عصبی معرفی نمود همچنین دادهها را بهصورت ماهانه و فصلی با استفاده از مناسبترین ورودی به شبکه اعمال شد و شبیهسازی پدیده طوفان گردوغبار در فصلهای تابستان و بهار و در ماههای اردیبهشت، فروردین، خرداد، تیر، شهریور و مرداد با شاخصهای آماری ضریب همبستگی بالاتر و میانگین مربعات خطای پایینتر بدلیل پراکنش مناسب دادههای طوفان گرد و غبار انجام شد. نتایج تحقیق نشان داد که بر اساس روشهای بهکار رفته، بیشترین تأثیر بر پدیده طوفان گرد و غبار را در استان یزد، عوامل سرعت باد غالب، دید افقی، تداوم و میانگین سرعت باد به عهده دارند