سید مهدی ادنانی؛ محمدرضا طاطیان؛ احسان زندی اصفهان؛ رضا تمرتاش؛ حسین باقری
دوره 27، شماره 2 ، شهریور 1399، ، صفحه 215-223
چکیده
از عوامل مهم و تاثیرگذار بر تولیدات دامی در مناطق خشک میتوان به محدودیت منابع آبی، افزایش شوری و فقدان مواد غذایی اشاره کرد. گونههای هالوفیت در زیستگاههای شور به عنوان منابع جایگزین علوفه از اهمیت ویژهای برخوردارند. کیفیت علوفه یکی از عواملی اصلی تعیین کننده نیازهای غذایی دام و متعاقباً ظرفیت چرایی مرتع است. تعیین کیفیت ...
بیشتر
از عوامل مهم و تاثیرگذار بر تولیدات دامی در مناطق خشک میتوان به محدودیت منابع آبی، افزایش شوری و فقدان مواد غذایی اشاره کرد. گونههای هالوفیت در زیستگاههای شور به عنوان منابع جایگزین علوفه از اهمیت ویژهای برخوردارند. کیفیت علوفه یکی از عواملی اصلی تعیین کننده نیازهای غذایی دام و متعاقباً ظرفیت چرایی مرتع است. تعیین کیفیت علوفه گونههای مرتعی، جهت مدیریت صحیح مراتع لازم و ضروری است. کیفیت علوفه، در مکانها و زمانهای مختلف، متفاوت بوده و عوامل مختلفی بر روی آن تاثیرگذار هستند. از جمله این عوامل میتوان به مراحل مختلف فنولوژی اشاره کرد. آگاهی از کیفیت علوفه شوررویها در هر مرحله فنولوژیک علاوه بر اینکه به بهرهبرداران در مناطق خشک و بیابانی کمک میکند تا گونههای گیاهی مناسب را برای کاشت در برنامههای شورورزی انتخاب نمایند، بلکه باعث میشود زمان مناسب چرا برای دستیابی به عملکرد بیشتر دام در اراضی شور نیز تعیین شود. در این تحقیق، اثر مراحل مختلف فنولوژیک بر هشت فاکتور موثر در کیفیت علوفه سه گونه مرتعی Halocnemum strobilaceum M.B. ، Nitraria schoberiL. و Suaeda aegyptiaca Zoh. بررسی شد. نمونههای گیاهی در سه مرحله فنولوژیک شامل رشد رویشی، گلدهی و بذردهی از اراضی شور حاشیه حوض سلطان در استان قم جمعآوری شدند. دادهها به صورت آزمایش فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی تجزیه واریانس شدند. مقایسه میانگینها با آزمون چند دامنهای دانکن انجام شد. نتایج نشان داد که اثر گونه و مراحل فنولوژیک بر کیفیت علوفه در سطح آماری یک درصد معنیدار بود. حداکثر کیفیت علوفه در مرحله رشد رویشی بهدست آمد و پس از آن کیفیت علوفه تا مرحله بذردهی کاهش پیدا کرد. به طور کلی، نتایج این تحقیق حکایت از برتری گونه Ha. strobilaceum از نظر ارزش غذایی نسبت به دو گونه Ni. schoberi و Su. aegyptiaca داشت، به طوری که میتواند به عنوان منبع جدید علوفه در اراضی تحت تاثیر شوری که سایر منابع علوفه امکان رشد و تولید در این اراضی را ندارند در نظر گرفته شود.
احسان زندی اصفهان؛ علی اشرف جعفری؛ رسول میراخورلی
دوره 24، شماره 2 ، تیر 1396، ، صفحه 464-473
چکیده
گونههای شورروی بهدلیل سازگاری با شرایط خاص مناطق خشک و بیابانی میتوانند بخشی از نیاز علوفهای دام را در اوایل بهار، تابستان و بهویژه اواخر پاییز تأمین کنند. بااینحال، اطلاعات کمی در مورد ارزش غذایی این گیاهان در دسترس است. از سوی دیگر، شوررویها (هالوفیتها) دارای تغییرات قابل توجهی در ارزش غذایی خود هستند. بنابراین، آگاهی ...
بیشتر
گونههای شورروی بهدلیل سازگاری با شرایط خاص مناطق خشک و بیابانی میتوانند بخشی از نیاز علوفهای دام را در اوایل بهار، تابستان و بهویژه اواخر پاییز تأمین کنند. بااینحال، اطلاعات کمی در مورد ارزش غذایی این گیاهان در دسترس است. از سوی دیگر، شوررویها (هالوفیتها) دارای تغییرات قابل توجهی در ارزش غذایی خود هستند. بنابراین، آگاهی از کیفیت علوفه شوررویها در هر مرحله فنولوژیک علاوه بر اینکه به بهرهبرداران در مناطق خشک و بیابانی کمک میکند تا گونههای گیاهی مناسب را برای کاشت در برنامههای شورورزی انتخاب نمایند، بلکه باعث میشود زمان مناسب چرا برای دستیابی به عملکرد بیشتر دام در اراضی شور نیز تعیین شود. در این تحقیق، اثر مراحل مختلف فنولوژیک بر شش فاکتور مؤثر در کیفیت علوفه دو گونه مرتعی Atriplex leucoclada و Suaeda fruticosa بررسی شد. نمونههای گیاهی در سه مرحله فنولوژیک شامل رشد رویشی (اواخر خرداد) گلدهی (نیمه شهریور) و بذردهی (آبان) از اراضی شور در گرمسار، استان سمنان جمعآوری شدند. دادهها بهصورت آزمایش فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی تجزیه واریانس شدند. مقایسه میانگینها با آزمون چند دامنهای دانکن انجام شد. نتایج نشان داد که اثر مراحل فنولوژیک و اثر متقابل مراحل فنولوژیک در گونه بر کیفیت علوفه در سطح آماری یک درصد معنیدار بود. حداکثر کیفیت علوفه در مرحله رشد رویشی بهدست آمد و پس از آن کیفیت علوفه تا مرحله بذردهی کاهش پیدا کرد. بهطور کلی، نتایج این تحقیق حکایت از برتری گونهfruticosa Suaeda از نظر ارزش غذایی نسبت به گونه Atriplex leucoclada داشت، بهطوریکه میتواند بهعنوان منبع جدید علوفه در اراضی تحت تأثیر شوری که سایر منابع مرسوم علوفه امکان رشد و تولید در این اراضی را ندارند در نظر گرفته شود.
حسین ارزانی؛ فرجاله ترنیان؛ جواد معتمدی؛ مرتضی خداقلی
دوره 21، شماره 2 ، شهریور 1393، ، صفحه 198-207
چکیده
کیفیت علوفه از طرفی یکی از عوامل مهم در تعیین نیاز روزانه دام است و از طرف دیگر میزان کفایت مواد مغذی مورد نیاز دام را نشان میدهد. در این پژوهش، از گونههای مرتعی Acantholimon festucaceum، Andrachne fruticulosa، Artemisia sieberi، Euphorbia decipiens، Noaea mucronata، Scariola orientalis، Stachys inflata، Stipa arabica و Stipa barbata در منطقه میمه (که از گونههای مهم و مورد چرای ...
بیشتر
کیفیت علوفه از طرفی یکی از عوامل مهم در تعیین نیاز روزانه دام است و از طرف دیگر میزان کفایت مواد مغذی مورد نیاز دام را نشان میدهد. در این پژوهش، از گونههای مرتعی Acantholimon festucaceum، Andrachne fruticulosa، Artemisia sieberi، Euphorbia decipiens، Noaea mucronata، Scariola orientalis، Stachys inflata، Stipa arabica و Stipa barbata در منطقه میمه (که از گونههای مهم و مورد چرای دام در مراتع منطقه میباشند) در سه مرحله فنولوژیکِ رشد رویشی، گلدهی و بذردهی با سه تکرار و هر تکرار 5 پایه گیاهی از هر گونه نمونهبرداری انجام شد. سپس تجزیه شیمیایی برای اندازهگیری درصد نیتروژن (N) و الیاف نامحلول در شوینده اسیدی (ADF) نمونههای گیاهی انجام گردید. بهمنظور تجزیه و تحلیل آماری دادهها از طرح کرتهای خردشده در زمان در قالب طرح پایه کاملا تصادفی استفاده شد. پس از جمعآوری دادهها بهمنظور بررسی تغییرات شاخصهای کیفیت علوفه گونههای مورد مطالعه در مراحل مختلف فنولوژیک، تجزیه واریانس مرکب انجام شد و میانگینها با استفاده از آزمون چند دامنه دانکن مورد مقایسه قرار گرفت. نتایج حاصل نشان داد که میانگین شاخصهای اثرگذار بر کیفیت علوفه، تغییرات قابل ملاحظهای دارند و مرحله فنولوژیک بر کیفیت علوفه اثر معنیداری دارد. با پیشرفت مراحل رشد، از میزان پروتئین خام (CP)، هضمپذیری ماده خشک (DMD) و مقدار انرژی متابولیسمی (ME) کاسته شده و بر درصد الیاف نامحلول در شوینده اسیدی (ADF) افزوده شد. همچنین نتایج نشان داد که میانگین مقادیر پروتئین خام در مرحله رشد رویشی و گلدهی بیشتر از مقدار تقریبی سطح بحرانی آن (7 درصد) برای تأمین نیاز روزانه یک واحد دامی و در مرحله بذردهی کمتر بود. میانگین مقادیر هضمپذیری در مرحله رشد رویشی بالاتر و در مرحله گلدهی و بذردهی کمتر از سطح بحرانی آن (50 درصد) برای نیاز نگهداری یک واحد دامی بود. مقادیر انرژی متابولیسمی نیز در کلیه مراحل رشد پائینتر از مقدار تقریبی سطح بحرانی آن (8 مگاژول) برای تأمین نیاز روزانه یک واحد دامی میباشد. این امر بیانگر این است که مطلوبیت کیفیت علوفه مرتع در زمانهای مختلف چرا یکسان نمیباشد و لازم است نیاز روزانه واحد دامی بر مبنای کیفیت علوفه مشخص شود. بهطورکلی مراتع مورد مطالعه از نظر تأمین پروتئین خام مورد نیاز روزانه واحد دامی چرا کننده در مراتع منطقه مطلوب ولی از نظر تأمین انرژی متابولیسمی، نامطلوب میباشند.