مهشید سوری؛ میرفرهاد بلورفروش؛ هیراد عبقری؛ جواد معتمدی؛ بهناز عطائیان
دوره 27، شماره 3 ، مهر 1399، ، صفحه 369-409
چکیده
در صورت بهرهبرداری مداوم از علوفه مرتع در صورتی که عناصر مهمی همانند NPC به خاک برنگردد، موجب میشود اراضی مرتعی حاصلخیزی خود را از دست بدهند. بنابراین، امروزه در حوزه مدیریت مراتع، اصلاح و احیاء مراتع اهمیت بالایی پیدا کرده است. یکی از روشهای اصلاح مراتع، کودپاشی میباشد. اگر عملیات کودپاشی متناسب با شرایط اقلیمی، وضعیت پوشش و خصوصیات ...
بیشتر
در صورت بهرهبرداری مداوم از علوفه مرتع در صورتی که عناصر مهمی همانند NPC به خاک برنگردد، موجب میشود اراضی مرتعی حاصلخیزی خود را از دست بدهند. بنابراین، امروزه در حوزه مدیریت مراتع، اصلاح و احیاء مراتع اهمیت بالایی پیدا کرده است. یکی از روشهای اصلاح مراتع، کودپاشی میباشد. اگر عملیات کودپاشی متناسب با شرایط اقلیمی، وضعیت پوشش و خصوصیات خاک انجام شود، باعث بهبود مرتع میگردد. در غیر این صورت سبب افزایش غلظت املاح و سمی شدن خاک، آلودگی آبها و خشک شدن گیاهان میشود. هدف از این پژوهش ارائه مدلی مبتنی بر استفاده از شبکه عصبی مصنوعی است که روابط بین کربن آلی، نیتروژن و فسفر خاک مرتع و عوامل گیاهی و ادافیکی مؤثر بر آن را بیان کند که بر مبنای نتایج آن، بتوان در زیستبومهای مرتعی فاقد آمار، عناصر مذکور را بهمنظور مدیریت کودپاشی برآورد نمود. در این پژوهش متغیرهای وابسته شامل کربن آلی، نیتروژن و فسفر خاک مراتع نازلوچای ارومیه بودند. هشت عامل هدایت الکتریکی، اسیدیته، درصد رس، درصد سیلت، درصد شن، میزان آهک، تولید و درصد تاج پوشش گیاهان مرتعی نیز بهمنظور انجام تحلیل عاملی انتخاب گردیدند. سپس با استفاده از شبکه عصبی پرسپترون چند لایه با توابع انتقالی سیگموئید و تانژانت هیپربولیک و آکسون خطی در لایه پنهان و تابع انتقال خطی در لایه خروجی، میزان کربن آلی، نیتروژن و فسفر خاک مراتع تخمین زده شد. نتایج نشان داد که تابع انتقال سیگموئید برای نیتروژن، فسفر و کربن آلی خاک مرتع با ضریب تبیین بهترتیب 70/0، 66/0 و 79/0 و میانگین مربعات خطای بهترتیب 008/0، 21/0 و 08/0 نسبت به تابع انتقال تانژانت هیپربولیک و آکسون توانسته است بخوبی کربن آلی، نیتروژن و فسفر خاک مرتع را مدلسازی کند. بنابراین با توجه به نتایج مذکور، شبکه عصبی توانست با دقت بالایی میزان کربن آلی، نیتروژن و فسفر خاک مرتع را در تیپهای مرتعی که فاقد نمونهبرداری مقادیر NPC بودند، پیشبینی کند. در مورد کودپاشی در تیپهای مرتعی فاقد آمار، بر اساس میزان نیتروژن، فسفر و کربن آلی تخمین زده شده خاک تصمیمگیری شد. بدین صورت کهبر اساس نتایج، تیپ گیاهی Astragalus gummifera- prangos uloptera-Bromus tomentellus نیاز به کود فسفره و نیتروژنه دارد. تیپ گیاهی Onobrychis cornuta- Festuca ovina-Thymus kotschyanus نیازمند کود فسفره و تیپ گیاهی Astragalus macrostachys- Noeae mucronata-Stipa barbata به مواد آلی و کود نیتروژنه و فسفره نیاز دارد.
مهشید سوری؛ احسان زندی اصفهان؛ نادیا کمالی
دوره 25، شماره 3 ، آذر 1397، ، صفحه 524-535
چکیده
بررسی تاثیر عوامل محیطی بر عملکرد گیاهان علوفهای، یکی از ضرورتهای اصلاح، احیاء و توسعه مراتع است. گونه مرتعی Festuca Ovina از گندمیهای علفی چندساله است. این گونه به دلیل قدرت سازگاری با شرایط کمآبی و درجه حرارت پایین تا 20- درجه سانتیگراد، در مراتع نیمهاستپی کشور، به صورت عنصر اصلی تیپ گیاهی مرتعی به وفور یافت میشود. این ...
بیشتر
بررسی تاثیر عوامل محیطی بر عملکرد گیاهان علوفهای، یکی از ضرورتهای اصلاح، احیاء و توسعه مراتع است. گونه مرتعی Festuca Ovina از گندمیهای علفی چندساله است. این گونه به دلیل قدرت سازگاری با شرایط کمآبی و درجه حرارت پایین تا 20- درجه سانتیگراد، در مراتع نیمهاستپی کشور، به صورت عنصر اصلی تیپ گیاهی مرتعی به وفور یافت میشود. این گونه مرتعی، نقش مهمی در تأمین علوفه، تثبیت خاک، جلوگیری از فرسایش و حفاظت خاک در مراتع نیمهاستپی دارد. بنابراین، هدف از این تحقیق بررسی تاثیر عوامل شوری و آلاینده بر عملکرد گونه مرتعی Festuca Ovina میباشد. این تحقیق بصورت آزمایش در شرایط گلخانه ای در قالب طرح فاکتوریل برپایه طرح کاملاً تصادفی تحت تأثیر فاکتور اول تیمارهای اکسید مس در 2 سطح (50 و 100 میلیگرم بر لیتر)، نانواکسید مس در 2 سطح (50 و 100 میلیگرم بر لیتر) و تیمار شاهد، و فاکتور دوم تیمار کلرید سدیم در 3 سطح (0، 200 و 400 میلیمولار) در 5 تکرار بر روی گیاه Festuca Ovina به صورت گلدانی در گلخانه هیدروپونیک انجام گرفت. پس از طی دو ماه از اعمال تنش، تغییرات کلروفیل، پتاسیم و طول بخش اندام هوایی اندازهگیری شدند. داده های حاصل از اندازهگیری به روش طرح آزمایشی فاکتوریل و با استفاده از نرم افزار SPSS.18 و آزمون چنددامنهای SNK مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. با توجه به نتایج تحقیق حاضر، گونه Festuca ovina علاوه بر توانایی استقرار و رشد در هر کدام از شرایط تنش شوری و آلاینده، همچنین توانایی استقرار در شرایط توامان (شوری+آلاینده) را نیز دارد، بنابراین میتواند مورد توجه خاص برنامهریزان، مدیران منابع طبیعی و محیط زیست قرار گیرد و بعنوان یک گونه سازگار، به منظور اصلاح و احیا مراتع این مناطق پیشنهاد گردد.
مهشید سوری؛ سیده خدیجه مهدوی؛ صحرا تاوردیزاده سکزی
دوره 24، شماره 2 ، تیر 1396، ، صفحه 360-369
چکیده
به منظور بررسی تاثیر عملیات اصلاحی مرتع بر عملکرد پوشش گیاهی، تحقیقی در مراتع سیلوانا در استان آذربایجان غربی انجام گرفت. در این مطالعه چهار عملیات اصلاح مکانیکی شامل پیتینگ، سدهای گابیونی، کنتور فارو و سد سنگی ملاتی انتخاب شدند. در کنار سایت های عملیات اصلاحی سایتی به عنوان سایت شاهد(بدون انجام عملیات)، انتخاب گردید. سپس در مناطق ...
بیشتر
به منظور بررسی تاثیر عملیات اصلاحی مرتع بر عملکرد پوشش گیاهی، تحقیقی در مراتع سیلوانا در استان آذربایجان غربی انجام گرفت. در این مطالعه چهار عملیات اصلاح مکانیکی شامل پیتینگ، سدهای گابیونی، کنتور فارو و سد سنگی ملاتی انتخاب شدند. در کنار سایت های عملیات اصلاحی سایتی به عنوان سایت شاهد(بدون انجام عملیات)، انتخاب گردید. سپس در مناطق معرف هر سایت نمونه برداری از پوشش گیاهی به روش تصادفی- سیستماتیک انجام شد. پارامترهای پوشش گیاهی شامل میزان تولید، درصد پوشش، میزان لاشبرگ و تراکم اندازهگیری شدند. داده های حاصل از اندازه گیری با استفاده از آزمون آنالیز واریانس یک طرفه مورد تجریه و تحلیل قرار گرفتند. سپس میانگین پارامترها با استفاده از آزمون دانکن با یکدیگر مقایسه شدند. تحلیلهای آماری در محیط نرمافزار SPSS انجام شدند. نتایج آنالیز واریانس یک طرفه نشان داد که عملیات اصلاح مکانیکی مختلف از نظر تاثیر بر عملکرد پارامترهای گیاهی با یکدیگر تفاوت معنی داری دارند. با توجه به نتایج مقایسه میانگین ها، نیز مشخص گردید که دو عملیات مکانیکی سد سنگی ملاتی و کنتور فارو بیشترین تاثیر را در افزایش و بهبود عملکرد پارامترهای گیاهی نسبت به سایر تیمارها در منطقه سیلوانا داشتند.
ساوان شاهرخی؛ مهشید سوری؛ جواد معتمدی؛ علیرضا افتخاری
دوره 24، شماره 1 ، خرداد 1396، ، صفحه 98-109
چکیده
گرم شدن هوا اثرات مخربی بر حیات موجودات داشته و سبب تخریب اکوسیستمهای طبیعی، وقوع سیل، خشکسالی و بر هم خوردن تعادل اقلیمی و اکولوژیکی میشود. تشدید اثر گاز گلخانهای در جو در اثر تراکم دی اکسید کربن باعث افزایش گرمای زمین، ذوب یخهای قطبی، وقوع سیلاب های عظیم و نابودی جنگل ها می شود. ترسیب کربن زمینی، توانایی گیاهان و خاک برای جذب ...
بیشتر
گرم شدن هوا اثرات مخربی بر حیات موجودات داشته و سبب تخریب اکوسیستمهای طبیعی، وقوع سیل، خشکسالی و بر هم خوردن تعادل اقلیمی و اکولوژیکی میشود. تشدید اثر گاز گلخانهای در جو در اثر تراکم دی اکسید کربن باعث افزایش گرمای زمین، ذوب یخهای قطبی، وقوع سیلاب های عظیم و نابودی جنگل ها می شود. ترسیب کربن زمینی، توانایی گیاهان و خاک برای جذب دی اکسید کربن از اتمسفر و ذخیره آن در گیاه و خاک است. از این رو راهکاری است که به کاهش کربن اتمسفری و اصلاح تبعات تغییر اقلیم کمک میکند. در پژوهش حاضر، اثر عملیات اصلاحی کنتور فارو بر روی ترسیب کربن در منطقه خلیفان مهاباد استان آذربایجان غربی بررسی شد. در سایتهای مطالعاتی کنتور فارو و شاهد، چهار ترانسکت 100 متری به طور تصادفی و در امتداد هر ترانسکت 5 پلات با فواصل 20 متر، به طور سیستماتیک انداخته شد. بیوماس گیاهی به روش قطع و توزین، در همه پلاتها اندازه گیری شد. در ابتدا و انتهای هر ترانسکت یک پروفیل در دو عمق 15-0 و 30-15 سانتی متری حفر گردید. نمونههای خاک و گیاه به آزمایشگاه فرستاده شدند. میزان ترسیب کربن برای هر کدام از نمونهها تعیین گردید. دادهها با آزمون های تجزیه واریانس یک طرفه و آزمون t مورد تحلیل قرار گرفتند. با مقایسه تک تک اجزای گیاهی در دو منطقه مذکور با یکدیگر، این نتیجه حاصل شد که بین اجزای گیاهی شامل فورب، گراس و لاشبرگ تیمار شاهد و فارو از نظر ترسیب کربن، در سطح احتمال 5% تفاوت معنیداری وجود داشت. نتایج به دست آمده حاکی از آن بود که میزان ترسیب کربن در سایت اجرای عملیات کنتور فارو نسبت به سایت شاهد بالاتر بود. علت این امر را میتوان تاثیر مثبت عملیات کنتور فارو بر کنترل رواناب سطحی، ذخیره سازی بارش در خاک و استفاده از رطوبت اضافی جمعآوری شده در داخل فاروها برای رشد گونههای مرغوب مرتعی، افزایش بیوماس گیاهی و در نتیجه بهبود شرایط منطقه و افزایش ترسیب کربن منطقه اجرای کنتور فارو برشمرد.
سیده خدیجه مهدوی؛ مهشید سوری؛ احمد چوپانیان
دوره 22، شماره 2 ، مرداد 1394، ، صفحه 289-297
چکیده
عامل اصلی پدیده تغییر اقلیم که آثار زیانباری برای بشر دارد، افزایش غلظت گاز دیاکسیدکربن در جو است. کاهش میزان این گاز را از طریق مهار توسعه صنعتی و استفاده از شیوه های مصنوعی، به دلیل عدم توجیه اقتصادی، مناسب نیست. بنابراین بهرهگیری از توان ذخیره کربن در بافتهای گیاهی و خاک، در دهههای اخیر مورد توجه جدی قرار گرفته است. با توجه ...
بیشتر
عامل اصلی پدیده تغییر اقلیم که آثار زیانباری برای بشر دارد، افزایش غلظت گاز دیاکسیدکربن در جو است. کاهش میزان این گاز را از طریق مهار توسعه صنعتی و استفاده از شیوه های مصنوعی، به دلیل عدم توجیه اقتصادی، مناسب نیست. بنابراین بهرهگیری از توان ذخیره کربن در بافتهای گیاهی و خاک، در دهههای اخیر مورد توجه جدی قرار گرفته است. با توجه به وجود مناطق اقلیمی مختلف در کشور، توجه به سهم و میزان ترسیب کربن هریک از این مناطق، قابل تأمل است. بدین منظور، قابلیت ترسیب کربن خاک مراتع کوهستانی استان کرمانشاه در سه طبقه ارتفاعی و در چهار جهت جغرافیایی مورد بررسی قرار گرفت. سپس نمونه برداری از خاک در دو عمق 30-0 و 60-30 سانتیمتری خاک رویشگاههای Astragalusgossypinus(گون سفید) وAstragalusparrowianus (گون زرد) انجام شد. میزان کربن آلی، وزن مخصوص ظاهری، هدایت الکتریکی، اسیدیته و درصد رطوبت اشباع و بافت خاک پروفیلها در هر دو عمق خاک اندازه گیری شدند. نتایج حاصل از رگرسیون گام به گام نیز نشان داد که پارامترهای بافت، وزن مخصوص ظاهری و اسیدیته به ترتیب از مهمترین عوامل مؤثر بر کربن آلی خاک بودند. بر اساس نتایج تجزیه واریانس دادهها در قالب طرح فاکتوریل با پایه کاملاً تصادفی، اختلاف معنیداری در سطح معنیداری 1درصد در بین دو گونه مذکور و همچنین در بین طبقات ارتفاعی و جهت های جغرافیایی مورد بررسی بر روی میزان ترسیب کربن خاک مشاهده گردید. نتایج مقایسه میانگینها بر اساس آزمون SNK هم بیانگر این مطلب است که بیشترین مقدار ترسیب کربن در طبقه ارتفاعی سوم و در جهت جغرافیایی شمالی مشاهده گردید. همچنین با توجه به نتایج به دست آمده میتوان بیان کرد که گونه گون زرد قابلیت ترسیب کربن خاک بیشتری نسبت به گونه گون سفید دارد.
محمد جعفری؛ حسین آذرنیوند؛ مهشید سوری؛ سیده خدیجه مهدوی
دوره 21، شماره 1 ، خرداد 1393، ، صفحه 95-108
چکیده
بالا بودن میزان فرسایش، کمبود آب و پائین بودن میزان رطوبت در خاک مناطق نیمهخشک، از عوامل محدودکننده در احیاء و اصلاح آنها به حساب میآید. با توجه به معضل کمبود آب و پایین بودن رطوبت در خاک مناطق مورد بحث، اجرای پروژههای ذخیره نزولات جوی میتواند یکی از راهکارهای بسیار مناسب برای جبران کمآبی در چنین مناطقی باشد. از طرفی مدیریت ...
بیشتر
بالا بودن میزان فرسایش، کمبود آب و پائین بودن میزان رطوبت در خاک مناطق نیمهخشک، از عوامل محدودکننده در احیاء و اصلاح آنها به حساب میآید. با توجه به معضل کمبود آب و پایین بودن رطوبت در خاک مناطق مورد بحث، اجرای پروژههای ذخیره نزولات جوی میتواند یکی از راهکارهای بسیار مناسب برای جبران کمآبی در چنین مناطقی باشد. از طرفی مدیریت و تصمیمگیری در انتخاب مکانهای مناسب اجرای چنین پروژههایی با در نظر گرفتن اینکه باید دادههای مکانی و معیارهای متعددی در این انتخاب در نظر گرفته شوند، کار دشواری است. این معیارها شامل معیارهای فنی و اقتصادی- اجتماعی است. برای انجام این پژوهش، حوضه میخوران به مساحت 22/9092 هکتار در استان کرمانشاه در نظر گرفته شد. در این تحقیق بهمنظور تصمیمگیری در خصوص مکانیابی مناطق مناسب اجرای پروژههای پیتینگ و فاروئینگ، از دادههای مکانی متعدد نظیر دادههای زمینشناسی، خاکشناسی، توپوگرافی و ... به کمک فرایند تحلیل سلسله مراتبی در سه مرحله مورد استفاده قرار گرفت. لازم به ذکر است که پردازش دادههای مکانی در محیط نرمافزاریArcGIS وGS+و PCI-GEOMATICA انجام شده است. مرحله اول شامل تعیین سطوح سلسله مراتبی متشکل از هدف، معیارها، زیرمعیارها و عوامل است. طی مرحله دوم، استانداردسازی عوامل و وزندهی معیارها و زیرمعیارها براساس فرایند تحلیل سلسله مراتبی و مقایسات زوجی معیارها و زیرمعیارها با ارزشهای ارجحیتی یک تا نه، و میزان ناسازگاری کمتر از یکدهم در محیط نرمافزاری ArcGIS و به کمک زیر برنامه AHP انجام شد. در مرحله آخر، پس از تلفیق این لایهها، نقشه نهایی مکانهای بهینه اجرای پروژههای پیتینگ و فاروئینگ تهیه گردید. بهطوریکه استفاده از این الگو برای مکانیابی سایر پروژههایی که بر مبنای تجزیه و تحلیل دادههای مکانی انجام میشوند، باعث استفاده بهینه از دادههای مکانی و صرفهجویی در زمان و هزینه میشود.