جمال ایمانی؛ عطاالله ابراهیمی؛ بهرام قلی نژاد؛ پژمان طهماسبی
دوره 28، شماره 4 ، دی 1400، ، صفحه 640-651
چکیده
در پژوهش حاضر، الگویهای مختلف نمونهبرداری و ابعاد متفاوت پلات، جهت برآورد درصد پوشش تاجی و تولید علوفه، در رویشگاههای مرتعی اطراف تالاب چغاخور، مقایسه شد. انتخاب روش نمونهبرادری بر اساس نظر محقق بود. نمونهبرداری در سه جامعه گیاهی متفاوت، به دو الگوی شش و سه پلاتی، صورت گرفت. ابعاد مختلف پلات (شامل 1×1، 1×2، 2×2 ...
بیشتر
در پژوهش حاضر، الگویهای مختلف نمونهبرداری و ابعاد متفاوت پلات، جهت برآورد درصد پوشش تاجی و تولید علوفه، در رویشگاههای مرتعی اطراف تالاب چغاخور، مقایسه شد. انتخاب روش نمونهبرادری بر اساس نظر محقق بود. نمونهبرداری در سه جامعه گیاهی متفاوت، به دو الگوی شش و سه پلاتی، صورت گرفت. ابعاد مختلف پلات (شامل 1×1، 1×2، 2×2 و 3×3 متر مربعی)، به صورت تودرتو برای برآورد تولید و درصد پوشش تاجی، بکار گرفته شد. نمونهبرداریها در هر جامعه در داخل 30 واحد نمونهبرداری در امتداد سه ترانسکت در هر جامعه انجام گرفت. پوشش تاجی گونهها، به روش تخمین و تولید آنها نیز در قالب نمونهگیری مضاعف، برآورد شد. تراکم گونهها، با شمارش پایهها در پلات های 2×2 محاسبه گردید. در هر جامعه، نوع پراکنش گونههای غالب، با آزمونهای آماری مشخص گردید. نتایج نشان داد که دو الگوی مختلف نمونهبرداری و چهار ابعاد متفاوت پلات، دارای اختلاف معنیداری در برآورد درصد پوشش و تولید گیاهان هستند (01/0P≤). تاثیر متقابل جامعه با الگو، ابعاد پلات با الگو و جامعه گیاهی، الگوها و ابعاد پلات با هم، دارای اختلاف معنیداری نیست. تاثیر جامعه گیاهی با ابعاد پلات بر درصد پوشش در سطح 5 درصد (05/0P≤) و تولید در سطح 1 درصد (01/0P≤) معنیدار است. در جامعه گیاهی Gundellia tournefortii-Couisinia bakhtiarica با الگوی پراکنش تصادفی، دو الگوی مختلف نمونهبرداری، در پلاتهای 1×1 و 1×2 متر مربعی، به طور معنیدار، دارای اختلاف بودند و در ابعاد دیگر، اختلاف معنیدار، مشاهده نشد. دو الگوی مختلف نمونهبرداری در جامعه Daphnea mucronata-Asteragalus adsendence با الگوی پراکنش یکنواخت، تنها در پلاتهای 1×1 بهطور معنیداری دارای اختلاف است (05/0P≤) و در اندازههای دیگر، تفاوت معنیداری نداشتند. الگوهای مذکور، در جامعه Melica persica- Agropyron trichophorum با الگوی پراکنش کپهای ، در پلاتهای 3×3 متر مربعی دارای اختلاف اماری نیست ولی در دیگر ابعاد، اختلاف معنیداری، نشان دادند (05/ 0P≤).
جمال ایمانی؛ عطاءالله ابراهیمی؛ بهرام قلی نژاد؛ پژمان طهماسبی
دوره 28، شماره 3 ، مهر 1400، ، صفحه 450-471
چکیده
این تحقیق بهمنظور بررسی تفاوت چند شاخص سنجش از دوری، چهار اندازه مختلف پلات و دو روش نمونهبرداری متفاوت برای برآورد درصد پوشش و تولید گیاهان در سه جامعه گیاهی در سال 1392 انجام شد. نمونهبرداری زمینی در سه جامعه با پوشش گیاهی غالب متفاوت به دو شکل شش و سه پلاتی انجام شد. چهار ابعاد مختلف پلات به صورت تودرتو برای برآورد تولید و درصد ...
بیشتر
این تحقیق بهمنظور بررسی تفاوت چند شاخص سنجش از دوری، چهار اندازه مختلف پلات و دو روش نمونهبرداری متفاوت برای برآورد درصد پوشش و تولید گیاهان در سه جامعه گیاهی در سال 1392 انجام شد. نمونهبرداری زمینی در سه جامعه با پوشش گیاهی غالب متفاوت به دو شکل شش و سه پلاتی انجام شد. چهار ابعاد مختلف پلات به صورت تودرتو برای برآورد تولید و درصد پوشش استفاده شد. نمونهبرداریها در هر جامعه در داخل 30 پیکسل در امتداد سه ترانسکت با ارتفاع متفاوت انجام گردید (روش نمونهبرداری و آزمایش آنها براساس نظر محقق انجام شد). تراکم گیاهان غالب با شمارش پایهها در هر پلات، درصد پوشش گیاهان بهصورت تخمین و تولید نیز در قالب نمونهگیری مضاعف در رابطه با درصد پوشش اندازهگیری شد. نتایج نشان داد با افزایش سطح پلات، میزان همبستگی شاخصهای گیاهی تصویر لندست و معنیداری آنها در رابطه با تولید و درصد پوشش گیاهان افزایش خواهد یافت. اما این افزایش در جامعه 2 در بیشتر شاخصها با گیاهان غالب بوتهای چشمگیرتر است. بهطوریکه در این جامعه بیشتر شاخصهای مورد بررسی در پلات 3*3 دارای همبستگی و مدل قابل اعتباری هستند و در سه اندازه پلات 1*1، 2*1 و 2*2، مدلهای حاصل دارای اعتبار کافی نبوده و دارای RMSE بالایی میباشند. در جامعه یک با گیاهان غالب پهنبرگ، تنها مدل حاصل در پلات 1*1 و در جامعه دو با گیاهان غالب بوتهای مدل حاصل در پلاتهای 1*1 و 2*1 از نظر آماری قابل اعتبار نیستند، هرچند گاهی دارای همبستگی معنیداری میباشند. نتایج حاصل از دو الگوی مختلف در دو جامعه 1 و 3 از نظر آماری متفاوت بود و در جامعه 2 اختلاف معنیداری بین آنها وجود نداشت. با توجه به نتایج بررسی شاخصها از نظر همبستگی و اعتبار مدل حاصل از آنها میتوان دو شاخص NDVI و CTVI را در جامعه 1، شاخصهای NDVI و TSAVI1 را در جامعه 2 و NDVI، NRVI و TSAVI1 را در جامعه 3 برای برآورد تولید و درصد پوشش گیاهان با استفاده از تصاویر ماهوارهای توصیه کرد.
جمال ایمانی؛ عطاءالله ابراهیمی؛ بهرام قلی نژاد؛ پژمان طهماسبی
دوره 25، شماره 1 ، فروردین 1397، ، صفحه 152-169
چکیده
شناخت و ارزیابی اکوسیستم مرتعی اولین گام در مدیریت این منابع به شمار میآید. بدون آگاهی از وضعیت و شرایط مرتع نمیتوان هیچگونه برنامه مدیریتی برای آن تدوین کرد. بدین منظور سه سایت با گیاهان غالب متفاوت جهت نمونهگیری از پوشش و تولید انتخاب گردید. در داخل هر سایت، 30 واحد نمونهبرداری 900 مترمربعی در امتداد 3 ترانسکت تعیین شده و قطعات ...
بیشتر
شناخت و ارزیابی اکوسیستم مرتعی اولین گام در مدیریت این منابع به شمار میآید. بدون آگاهی از وضعیت و شرایط مرتع نمیتوان هیچگونه برنامه مدیریتی برای آن تدوین کرد. بدین منظور سه سایت با گیاهان غالب متفاوت جهت نمونهگیری از پوشش و تولید انتخاب گردید. در داخل هر سایت، 30 واحد نمونهبرداری 900 مترمربعی در امتداد 3 ترانسکت تعیین شده و قطعات نمونه در این واحدها مستقر گردید. شاخصهای NDVI و SAVI پس از اصلاحات و پردازش از تصاویر لندست 8 استخراج گردید و میزان همبستگی آنها با درصد پوشش و تولید هر سایت بدست آمد. نتایج مبنی بر معنیدار بودن همبستگی شاخصها با درصد پوشش و تولید با کاربرد تعداد و ابعاد مناسب قطعه نمونه در هر سه سایت بود. در هر سایت، شاخص NDVI با فرم رویشی که غالب است بیشترین همبستگی را دارد در حالیکه شاخص SAVI اثر خاک زمینه را کاهش داده و بازتاب گیاهان با درصد پوشش کمتر را بیشتر نشان میدهد. دلیل چنین حالتی به فرمول SAVI مربوط است و طبق فرمول این شاخص، پوشش کمتر ضریب بالاتری نسبت به پوشش زیاد میگیرد و مشاهده میگردد که این شاخص توانسته اثر خاک زمینه را کاهش دهد. پهنبرگان علفی به دلیل ساختار گیاه و پربرگ بودن و به طبع آن بازتاب بیشتر، دارای بیشترین همبستگی با شاخص NDVI بودند.
جمال ایمانی؛ عطاالله ابراهیمی؛ پژمان طهماسبی؛ بهرام قلی نژاد
دوره 24، شماره 2 ، تیر 1396، ، صفحه 429-440
چکیده
استفاده از دادههای هوایی و ماهوارهای یکی از روشهای مناسبی است که مطالعه اکوسیستمها را با هزینهای کمتر ممکن میسازد. این تحقیق جهت آگاهی از همبستگی درصد پوشش گیاهان غالب سه سایت با شاخص NDVI انجام شد. بدین منظور مطالعهای در سه تیپ گیاهی متفاوت انجام شد. در هر منطقه محدودهای برای نمونهبرداری مشخص شد. سپس داخل این ...
بیشتر
استفاده از دادههای هوایی و ماهوارهای یکی از روشهای مناسبی است که مطالعه اکوسیستمها را با هزینهای کمتر ممکن میسازد. این تحقیق جهت آگاهی از همبستگی درصد پوشش گیاهان غالب سه سایت با شاخص NDVI انجام شد. بدین منظور مطالعهای در سه تیپ گیاهی متفاوت انجام شد. در هر منطقه محدودهای برای نمونهبرداری مشخص شد. سپس داخل این محدوده و در جهت افقی، 30 واحد نمونهبرداری 30×30 متر در امتداد سه ترانسکت 900 متری به صورت تصادفی-سیستماتیک انتخاب گردید. در هر واحد نمونهبرداری، کوادرات با ابعاد 1×1، 2×2 متر به صورت تودرتو به تعداد 1، 2، 3، 4 و 5 مستقر شد. به منظور جلوگیری از ایجاد خطای هندسی، محدودههای 900 مترمربعی دارای فاصله 60 متر از همدیگر بودند. در داخل هر کدام از واحدهای نمونهبرداری، مختصات جغرافیایی با GPS ثبت گردید. تعداد پایه و درصد پوشش گونههای غالب گیاهی به طور جداگانه در داخل پلاتها ثبت شد. سپس همبستگی درصد پوشش با شاخص NDVI حاصل از پردازش تصاویر لندست 8 بدست آمد. همچنین با استفاده از دادههای تراکم گونهها الگوی پراکنش آنها تعیین شد. نتایج نشان دادکهدر تمام گونهها، ضریب همبستگی شاخص NDVI در کوادرات با سطح بالاتر بیشتر از کوادرات با سطح پایینتر است. همچنین ضریب همبستگی با تعداد یک کوادرات به سمت تعداد پنج کوادرات، بیشتر میشود. به دلیل نداشتن همبستگی بالا بین درصد پوشش کل گونه های گیاهی یک کودارات و شاخص NDVI ، استفاده از یک کوادرات در داخل پیکسل به عنوان برآیندی از کل پیکسل، به هیچ عنوان توصیه نمیشود. انتخاب نوع نمونهبرداری، به نحوه الگوی پراکنش و اندازه گونه گیاهی از یک طرف و دسترسی به امکانات و حد قابل قبول بودن ضریب همبستگی از طرف دیگر بستگی دارد. در گونههای با الگوی کپهای شدید، تعداد بیشتری کوادرات و با پراکنش مناسب داخل پیکسل روی زمین لازم است تا نمونهگیری بتواند نماینده خوبی از کل پیکسل باشد. در الگوی یکنواخت به دلیل یکسان بودن کل پیکسل از نظر رویش گیاهان، طبیعتا تعداد نمونه کمتری لازم است و الگوی تصادفی از این نظر در حد متوسط قرار دارد.
جمال ایمانی؛ علی طویلی؛ عیسی بندک؛ بهرام قلینژاد
دوره 17، شماره 3 ، آبان 1389، ، صفحه 393-401
چکیده
ارزیابی پوشش گیاهی یکی از موارد مهم برای مدیریت صحیح مراتع میباشد. به همین منظور درصد پوشش تاجی، تولید و تراکم گیاهان در 4 منطقه مرجع (گورستان)، مرتع خصوصی، منطقه کلید و منطقه بحرانی (مجاور روستا) مورد بررسی قرار گرفت. در هر کدام از منطقه یادشده، 5 ترانسکت 100 متری به فاصله 20 متر از هم (به دلیل وضع پراکنش و تراکم گیاهان) و در امتداد هر ...
بیشتر
ارزیابی پوشش گیاهی یکی از موارد مهم برای مدیریت صحیح مراتع میباشد. به همین منظور درصد پوشش تاجی، تولید و تراکم گیاهان در 4 منطقه مرجع (گورستان)، مرتع خصوصی، منطقه کلید و منطقه بحرانی (مجاور روستا) مورد بررسی قرار گرفت. در هر کدام از منطقه یادشده، 5 ترانسکت 100 متری به فاصله 20 متر از هم (به دلیل وضع پراکنش و تراکم گیاهان) و در امتداد هر ترانسکت 10 پلات 1 متر مربعی با توجه به نوع گونهها و نحوه پراکنش آنها مستقر گردید. بهطوریکه درصد پوشش تاجی، تولید و تراکم گونهها در داخل کوادراتها اندازهگیری شد. بنابراین برای اندازهگیری تولید از روش قطع و توزین استفاده گردید. جهت تجزیه آماری از تجزیه واریانس یک طرفه و آزمون چند دامنه دانکن استفاده گردید. نتایج مبین تفاوت معنیدار بین تولید 4 منطقه در سطح 5 درصد، تراکم در سطح 1 درصد و پوشش در سطح 10 درصد میباشد. نتایج نشان داد که با حرکت از سمت منطقه مرجع به سمت منطقه بحرانی درصد پوشش تاجی، تولید و تراکم گونههای گیاهی به طور چشمگیری کاهش مییابد. بهطوریکه گیاهان خوشخوراک (کلاس I) در منطقه مرجع، گیاهان با خوشخوراکی کمتر در مرتع خصوصی و گونههای با خوشخوراکی کم یا غیرخوشخوراک و مهاجم در منطقه مشترک روستا و بحرانی بیشترین میزان درصد پوشش تاجی، تولید و تراکم را بخود اختصاص دادند. گراسهای دائمی و خوشخورک مانند Bromus tomentellus و Hordeum bulbosum دارای بیشترین درصد پوشش، تولید و تراکم در منطقه مرجع بودند و بهتدریج با افزایش شدت چرا از درصد گونههای خوشخوراک کاسته شد و به درصد گونههای با خوشخوراکی کم و غیرخوشخوراک ازجمله Boisseria squarrosa و Centaurea virgata افزوده شده است. این تحقیق نشان داد که چرای بیش از حد با ایجاد تغییرات منفی در خصوصیات پوشش گیاهی، پایداری اکوسیستمهای مرتعی را به خطر میاندازد.
جمال ایمانی؛ علی طویلی؛ عیسی بندک؛ محمد خسروی
دوره 17، شماره 2 ، شهریور 1389، ، صفحه 234-242
چکیده
طرحهای پخش سیلاب با اهداف مختلفی اجرا میشوند که یکی از آنها افزایش پوشش گیاهیست. پخش سیلاب باعث افزایش رطوبت خاک و در نتیجه افزایش علوفه تولیدی میشود. هدف از این مطالعه ارزیابی اثرهای پخش سیلاب در تغییرات کمی پوشش گیاهی میباشد. این بررسی در آبخوان میهم قروه انجام شد. با توجه به اینکه در هر بار بارندگی منجر به ایجاد سیلاب، ...
بیشتر
طرحهای پخش سیلاب با اهداف مختلفی اجرا میشوند که یکی از آنها افزایش پوشش گیاهیست. پخش سیلاب باعث افزایش رطوبت خاک و در نتیجه افزایش علوفه تولیدی میشود. هدف از این مطالعه ارزیابی اثرهای پخش سیلاب در تغییرات کمی پوشش گیاهی میباشد. این بررسی در آبخوان میهم قروه انجام شد. با توجه به اینکه در هر بار بارندگی منجر به ایجاد سیلاب، 6 عرصه آبگیری شده و در 2 عرصه مجاور آبگیری صورت نمیگیرد، بنابراین 6 عرصه بهعنوان منطقه پخش سیلاب و 2 عرصه بهعنوان منطقه شاهد در نظر گرفته شد. نمونهبرداریها در داخل 8 قطعه یادشده انجام شد. بدین منظور 5 ترانسکت 100 متری در هر قطعه و بر روی هر ترانسکت 10 پلات 1 مترمربعی با توجه به پراکنش پوشش گیاهی مستقر گردید. درصد تاج پوشش گیاهی و تراکم در داخل پلاتها ثبت شد. همچنین با استفاده از روش قطع و توزین رشد سال جاری گیاهان بهعنوان تولید گیاهی اندازهگیری شد. پس از جمعآوری دادهها، تجزیه آماری با استفاده از آزمون t جفت نشده انجام شد. نتایج نشاندهنده وجود تفاوت معنیدار بین پوشش دو عرصه در سطح 10 درصد و تولید در سطح 5 درصد میباشد. ولی بین تراکم عرصه پخش و عرصه عدم پخش تفاوت معنیداری به لحاظ آماری وجود ندارد. نتایج بدستآمده نشانگر افزایش درصد پوشش تاجی از 91/41 به 18/62 درصد در مجموع قطعات پخش سیلاب در سال مورد مطالعه است. بهطوریکه میزان تولید نیز از 17/467 کیلوگرم در هکتار در عرصه عدم پخش به 17/632 کیلوگرم در هکتار در عرصه پخش سیلاب افزایش یافت. تراکم نیز از 18/1 پایه در متر مربع در عرصه عدم پخش سیلاب به 59/1 پایه در متر مربع در عرصه پخش سیلاب افزایش یافته است. بعضی از گونههای گیاهی که از نظر خوشخوراکی کلاس سه میباشند در عرصه عدم پخش سیلاب نسبت به عرصه پخش افزایش یافتهاند.