امیر قربانخانی؛ حسین ارزانی؛ علی طویلی؛ جواد معتمدی (ترکان)
دوره 29، شماره 1 ، فروردین 1401، ، صفحه 1-10
چکیده
گونه Salsola laricina یکی از عناصر اصلی جوامع گیاهی مراتع استپی منطقه خشکهرود میباشد که حفاظت از آن در مقابل آشفتگیها و فراهم نمودن شرایطی که بتواند توان بازآوری خود را بعد از چرا حفظ نماید، از ملزومات اساسی مدیریت مرتع در اینگونه عرصهها است. از اینرو در پژوهش حاضر، تغییرپذیری صفات ساختاری و عملکردی و ویژگیهای مورفولوژیکی و جوانهزنی ...
بیشتر
گونه Salsola laricina یکی از عناصر اصلی جوامع گیاهی مراتع استپی منطقه خشکهرود میباشد که حفاظت از آن در مقابل آشفتگیها و فراهم نمودن شرایطی که بتواند توان بازآوری خود را بعد از چرا حفظ نماید، از ملزومات اساسی مدیریت مرتع در اینگونه عرصهها است. از اینرو در پژوهش حاضر، تغییرپذیری صفات ساختاری و عملکردی و ویژگیهای مورفولوژیکی و جوانهزنی بذر آن، تحت چرای حمایتی، آزمون شد. برای این منظور، با استقرار شبکه نمونهبرداری در داخل و خارج قرق 10 ساله خشکهرود، از پوشش گیاهی آماربرداری و صفات ساختاری و عملکردی گونه Salsola laricina، نظیر؛ درصد پوشش تاجی، تراکم و مقدار تولید علوفه در عرصه، اندازهگیری گردید. سپس در هر یک از مکانها و در فواصل مختلف دوره بذردهی؛ بذر پایههای شاداب و سالم، جمعآوری و ویژگیهای مورفولوژیکی و جوانهزنی بذر نظیر؛ وزن هزار دانه، درصد جوانهزنی، سرعت جوانهزنی، طول ریشهچه، ساقهچه، گیاهچه و نهایتا شاخص ویگور (بنیه بذر) در شرایط آزمایشگاهی، اندازهگیری شد. نتایج نشان داد که مقادیر صفات ساختاری و عملکردی، در داخل قرق، بیشتر از خارج قرق میباشد. در این ارتباط؛ درصد پوشش تاجی، تراکم و مقدار تولید گونه Salsola laricina، بهترتیب در داخل قرق نسبت به خارج قرق، 46/5 و 06/3 درصد، 21600 و 17000 پایه در هکتار و 4/161 و 7/112 کیلوگرم در هکتار میباشد. میانگین ویژگیهای مورفولوژیکی و جوانهزنی بذرهای جمعآوری شده از داخل قرق، نیز بیشتر از خارج قرق بود. بگونهای که بیشترین شاخص بنیه بذر بهعنوان مجموع برآیندی ویژگیهای مورفولوژیکی و جوانه زنی، در بذرهای مربوط به داخل و خارج قرق، بهترتیب 88/389 و 37/210 میباشد. افزایش مقادیر مذکور، در داخل قرق نسبت به خارج قرق؛ بیانگر تاثیر چرای حمایتی بر بهبود صفات ساختاری و عملکردی و ویژگیهای مورفولوژیکی و جوانهزنی بذر گونههای مرتعی، در اکوسیستمهای آسیبپذیر مناطق خشک میباشد.
پریا کمالی؛ رضا عرفانزاده؛ سیدحمزه کهنوج
دوره 23، شماره 1 ، فروردین 1395، ، صفحه 14-22
چکیده
تعیین کیفیت علوفه گونههای مراتع یکی از عواملی است که جهت مدیریت اصولی مراتع لازم و ضروری است. بنابراین درصد ازت چهارده گونه مرتعی که از گونههای غالب و مهم در پوشش گیاهی در مراتع خشک و بیابانی شهرستان کهنوج (جنوب استان کرمان) هستند، در دو مرحله (رشد رویشی و پس از بذردهی) توسط دستگاه کجلدال اندازهگیری شد و سپس پروتئین خام آنها ...
بیشتر
تعیین کیفیت علوفه گونههای مراتع یکی از عواملی است که جهت مدیریت اصولی مراتع لازم و ضروری است. بنابراین درصد ازت چهارده گونه مرتعی که از گونههای غالب و مهم در پوشش گیاهی در مراتع خشک و بیابانی شهرستان کهنوج (جنوب استان کرمان) هستند، در دو مرحله (رشد رویشی و پس از بذردهی) توسط دستگاه کجلدال اندازهگیری شد و سپس پروتئین خام آنها احتساب گردید. پروتئین گونههای مختلف توسط آزمون تجزیه واریانس یکطرفه مقایسه و از آزمون t زوجی جهت مقایسه پروتئین خام هر گونه گیاهی بین دو مرحله فنولوژیکی استفاده شد. همچنین برای مقایسه پروتئین حد بحرانی برای حالت نگهداری با متوسط پروتئین مرتع در هر مرحله رویشی از آزمون مقایسه t با یک مقدار ثابت استفاده شد. نتایج نشان داد پروتئین گونههای گیاهی در هر کدام از مراحل فنولوژی دارای تفاوت معنیداری با یکدیگر بودند، بطوری که در مرحله رویشی، بیشترین میانگین درصد پروتئین خام مربوط به گونه Astragalus triboloides با 6/19 درصد بود و گونه Ziziphus spina-christi با میانگین 22/4 درصد دارای کمترین درصد پروتئین بود. در مرحله پس از بذردهی بیشترین پروتئین مربوط به گونه Rhaziastricta با 85/14 درصد و کمترین میزان پروتئین مربوط به گونه Stipa capensis با 23/5 درصد بود. پروتئین خام درتمامی گونهها به استثناء دو گونه سیر نزولی از خود نشان داد. همچنین مقایسه پروتئین خام با پروتئین مورد نیاز بر اساس جداول NRC برای بز نژاد رائیینی که دام غالب منطقه است نشان داد که بطور کلی میانگین پروتئین گونههای گیاهی در مرحله رویشی بیشتر از پروتئین حد بحرانی بود. اما این اختلاف برای مرحله دوم معنیدار نبود. حفظ و گسترش گونههایی که میزان درصد پروتئین خام آنها بالا و تغییرات پروتئین در آنها در طول دوره رشد ناچیز میباشد (از قبیل Tavernieracuneifolia)، تاکید میگردد.