مهدی بروغنی
دوره 27، شماره 3 ، مهر 1399، ، صفحه 617-631
چکیده
حوزه آبخیز سیستان بهعلت خشک شدن دریاچه هامون و خشکسالیهای متوالی در چند سال اخیر سبب وقوع طوفانهای شدید گرد و غبار در منطقه شده است. این تحقیق با هدف شناسایی و تعیین خصوصیات مناطق برداشت گرد و غبار (کاربری اراضی، لیتولوژی، شیب و ژئومرفولوژی) در حوزه آبخیز سیستان میباشد. برای شناسایی کانونهای برداشت گرد و غبار از تصاویر ...
بیشتر
حوزه آبخیز سیستان بهعلت خشک شدن دریاچه هامون و خشکسالیهای متوالی در چند سال اخیر سبب وقوع طوفانهای شدید گرد و غبار در منطقه شده است. این تحقیق با هدف شناسایی و تعیین خصوصیات مناطق برداشت گرد و غبار (کاربری اراضی، لیتولوژی، شیب و ژئومرفولوژی) در حوزه آبخیز سیستان میباشد. برای شناسایی کانونهای برداشت گرد و غبار از تصاویر ماهوارهای MODIS روزهای گرد و غباری برای بازه زمانی 2015 تا 2019 با استفاده از شاخصهای بارزسازی گرد و غبار شامل BTD3132، BTD2931، NDDI و D استفاده گردید. نتایج شناسایی کانونهای برداشت گرد و غبار حکایت از آن دارد که در مجموع 211 کانون برداشت گرد و غبار در کل منطقه شناسایی شد. از این تعداد کانون برداشت گرد و غبار شناسایی شده 61 کانون در ایران و 150 کانون در افغانستان قرار دارد. نتایج پراکنش کانونهای برداشت گرد و غبار در کاربریهای مختلف بیان کننده آن است که در اراضی کشاورزی دیم با تعداد 172 کانون و سطوح خشک شده دریاچه و اراضی کشاورزی آبی با هریک 16 و 12 کانون، بعد از اراضی کشاورزی دیم بیشترین کانون برداشت گرد و غبار را دارند. از همپوشانی نقشه لیتولوژی و کانونهای گرد و غبار این نتایج حاصل شد که بیشترین کانون برداشت گرد و غبار بهترتیب با 111 و 98 کانون در سازندهای رسوبی پیوسته و ناپیوسته قرار دارد. نتایج پراکنش کانونهای برداشت گرد و غبار در واحدهای ژئومرفولوژی بیان کننده آن است که واحد دشتسر فرسایشی با درصد مساحت 69/35، 48 کانون برداشت گرد و غبار بیشترین کانون برداشت را در خود جای داده است. همچنین نتایج پراکنش کانونهای برداشت گرد و غبار در شیبهای مختلف نشاندهنده آن است که بیشترین و کمترین کانون برداشت گرد و غبار بهترتیب در شیبهای 0 تا 2 و بیشتر از 32 درصد با تعداد 107 و 6 کانون قرار دارد.
محمد خسروشاهی؛ مرتضی ابطحی؛ محمدتقی کاشکی؛ سکینه لطفی نسب؛ فاطمه درگاهیان؛ زهره ابراهیمی خوسفی
دوره 24، شماره 2 ، تیر 1396، ، صفحه 404-417
چکیده
تا کنون آمارهای متفاوتی از سطح بیابانهای دنیا و ایران به وسیله افراد و سازمانهای مختلف ارایه شده است. دلیل عمده وجود آمار و ارقام متفاوت از عرصه بیابانها، اختلاف عقیده صاحب نظران و دست اندکاران در ارایه تعریفی جامع از بیابان و عوامل موثر در تشکیل آن است. در این مقاله عوامل محیط طبیعی از جمله اقلیم، پوشش گیاهی، ژئومرفولوژی، خاک، زمین ...
بیشتر
تا کنون آمارهای متفاوتی از سطح بیابانهای دنیا و ایران به وسیله افراد و سازمانهای مختلف ارایه شده است. دلیل عمده وجود آمار و ارقام متفاوت از عرصه بیابانها، اختلاف عقیده صاحب نظران و دست اندکاران در ارایه تعریفی جامع از بیابان و عوامل موثر در تشکیل آن است. در این مقاله عوامل محیط طبیعی از جمله اقلیم، پوشش گیاهی، ژئومرفولوژی، خاک، زمین شناسی و هیدرولوژی که اثر مشترک آنها به صورت مستقیم یا غیر مستقیم در پیدایش و سیمای عمومی بیابان نقش دارند بررسی شده است. از این رو برای شناسایی و تعیین محدوده های بیابانی از جنبه عوامل مورد مطالعه، شاخص هایی تعیین و تعریف شد و بر اساس آنها ابتدا پهنه های بیابانی برای هر عامل بصورت انفرادی مشخص شد. سپس با همپوشانی لایه های تهیه شده میزان اشتراک و انفکاک آنها با ارایه نقشه های رقومی و مساحی شده تعیین گردید. نتایج نشان داد بیشترین مساحت مناطق بیابانی ایران با سطحی معادل 693690 و 567711 کیلومتر مربع به ترتیب متأثر از عامل اقلیم و پوشش گیاهی است وکمترین آن در مرحله نخست متعلق به عامل زمین شناسی با سطحی معادل 208041 کیلومتر مربع و بعد از آن به عامل ژئومرفولوژی به مساحت 272258 کیلومتربع می باشد. مساحت مناطق بیابانی ایران از جنبه خاکشناسی نیز سطحی معادل 514930 کیلومتر مربع را در بر می گیرد. مجموع سطوح بیابانی تحت پوشش عوامل پنجگانه اعم از سطوح مشترک و غیر مشترک معادل 907293 کیلومتر مربع برآورد گردید که این مقدار 55 درصد از مساحت کل ایران را در برمیگیرد.
علی اکبر نظری سامانی؛ اصغر توکلی؛ هدی قاسمیه؛ ناصر مشهدی؛ محمدرضا راهداری
دوره 24، شماره 1 ، خرداد 1396، ، صفحه 67-79
چکیده
یکی از مهمترین فرآیندهای طبیعی در مناطق نیمه خشک، خشک و فراخشک فرسایش بادی است که در نتیجه وزش بادهای فرساینده به وقوع میپیوندد. در مطالعات مربوط به فرسایش بادی باید سرعت باد و همچنین فراوانی و تداوم وزش باد در نظر گرفته شود. ارگ کاشان یکی از معدود مجموعههای متنوع از انواع تپههای ماسهای در ایران به شمار میآید. به منظور ...
بیشتر
یکی از مهمترین فرآیندهای طبیعی در مناطق نیمه خشک، خشک و فراخشک فرسایش بادی است که در نتیجه وزش بادهای فرساینده به وقوع میپیوندد. در مطالعات مربوط به فرسایش بادی باید سرعت باد و همچنین فراوانی و تداوم وزش باد در نظر گرفته شود. ارگ کاشان یکی از معدود مجموعههای متنوع از انواع تپههای ماسهای در ایران به شمار میآید. به منظور بررسی رابطه بین ویژگی های باد (نسبت یک جهته، شاخص بادناکی، تداوم و فراوانی باد) با مرفولوژی ارگ و همچنینی بررسی میزان تغییرات پتانسیل انتقال ماسه در مناطق مختلف ارگ، داده ایستگاههای سینوپتیک کاشان، اردستان، جنگلبانی بادرود، گرمسار و قم اخذ و از تلفیق آن در محیط GIS نقشه های هم پتانسیل انتقال ماسه، خطوط همسرعت باد میانگین و باد حداکثر در ارگ کاشان ترسیم شد. از مقایسه نقشههای ترسیم شده با یکدیگر نتیجه گرفته شد که نقشه خطوط همسرعت باد میانگین با نقشه هم پتانسیل انتقال ماسه همخوانی دارد و از شرق به غرب ارگ کاهش مییابند. بنابراین نتیجه گرفته میشود فراوانی وزش باد نسبت به سرعت آن، نقش مهمتری در انتقال ماسهها و مرفولوژی ارگ به عهده داشتهاند. همچنین مقایسه مرفولوژی ارگ و نتایج حاصل از بادسنجی در ایستگاههای مختلف نشان داد که در شکلگیری مرفولوژی ارگ، نقش وزش بادهای بهار و تابستان بیشتر میباشد. همچنین عدم هماهنگی بین نوع رژیم بادی فعلی و حضور هرم ها در میان ارگ را میتوان به شرایط بادی دوره های قبلی به ویزه آخرین دورة بیشینه یخچالی مرتبط دانست.
حسین عطارپورفرد؛ مجید حسنی؛ محمد خسروشاهی
دوره 11، شماره 3 ، آذر 1383، ، صفحه 275-286
محمد خسروشاهی؛ مجید حسنی؛ شیرین محمدخان؛ عباس عطارپور؛ سید عزیز کرمی؛ ابوالفضل خلیل پور؛ ابراهیم فراهانی؛ حمیدرضا عباسی
دوره 10، شماره 4 ، بهمن 1382، ، صفحه 409-428