محمد هادی راد؛ محمد خسروشاهی
دوره 30، شماره 3 ، دی 1402، ، صفحه 395-408
چکیده
سابقه و هدف سابقه استفاده از کهور آمریکایی یا سمر (Prosopis juliflora) برای بیابانزدایی و بهویژه تثبیت شن، در ایران طولانی است. با توجه به غیر بومی بودن این گونه، توجه به نیازهای اکولوژیکی، بهویژه نیاز آبی و یا تبخیر تعرق ضروریست. این موضوع میتواند موجب پایداری برنامههای تثبیت شن و کنترل ریزگردها شده و در توسعه کیفی اکوسیستمها ...
بیشتر
سابقه و هدف سابقه استفاده از کهور آمریکایی یا سمر (Prosopis juliflora) برای بیابانزدایی و بهویژه تثبیت شن، در ایران طولانی است. با توجه به غیر بومی بودن این گونه، توجه به نیازهای اکولوژیکی، بهویژه نیاز آبی و یا تبخیر تعرق ضروریست. این موضوع میتواند موجب پایداری برنامههای تثبیت شن و کنترل ریزگردها شده و در توسعه کیفی اکوسیستمها نقش مؤثری داشته باشد. تعیین میزان تبخیر تعرق گیاهان از طریق لایسیمتری، یکی از دقیقترین روشهای اندازهگیری مستقیم تبخیر تعرق است. مواد و روشها آزمایش با استفاده از لایسیمترهای وزنی و زهکشدار از ابتدای سال 1400 با کاشت نهال در داخل لایسیمترهای موجود در سایت تحقیقات لایسیمتری ایستگاه تحقیقات بیابانزدایی شهید صدوقی یزد شروع و بهمدت دو سال ادامه یافت. از نه عدد لایسیمتر که دارای حجم 95/1 مترمکعب (ارتفاع 170 سانتیمتر و قطر 121 سانتیمتر) و سطح 15/1 مترمربع بود، استفاده شد. میزان تبخیر تعرق و ضریب گیاهی کهور آمریکایی در سطوح مختلف رطوبتی خاک شامل ظرفیت زراعی (بدون تنش)، 67% ظرفیت زراعی (تنش ملایم خشکی) و 34% ظرفیت زراعی (تنش شدید خشکی) برای مراحل مختلف رشد، مورد توجه قرار گرفت. آبیاری بهصورت قطرهای و بر اساس کسری از ظرفیت زراعی با تعبیه تعداد مناسب قطره چکان برای هر تیمار محاسبه و انجام شد. برای تیمار ظرفیت زراعی، 67% و 34% به ترتیب تعداد 6، 4 و 2 قطره چکان 8 لیتر در ساعت منظور گردید. با تنظیم دور دو بار در هفته، آبیاری بهصورت خودکار با مقدار مناسب آب برحسب تیمار رطوبتی در اختیار گیاهان قرار گرفت. نتایج نتایج بدست آمده نشان داد که کهور آمریکایی در شرایط لایسیمتری و در موقعیت اقلیمی محل آزمایش، از تبخیر تعرق سالانه 5/496 میلیمتر و ضریب گیاهی 21/0 برخوردار بود. مقادیر ذکرشده برای تیمارهای 67% و 34% ظرفیت زراعی به ترتیب 4/445 و 2/275 میلیمتر با ضریب گیاهی 18/0 و 11/0 بود. نتایج حاصل از محاسبه تبخیر تعرق در مراحل مختلف رشد درختان کهور آمریکایی نشان داد که در تمامی سطوح آبیاری، بالاترین میزان تبخیر تعرق مربوط به دوره توسعه با 124روز بود که منطبق با رشد سریع سرشاخهها، جستها و توسعه برگ بود. مقادیر تبخیر تعرق در این دوره رشد در رژیمهای مختلف آبیاری برای ظرفیت زراعی، 67% و 34% رطوبت خاک به ترتیب 11/322، 74/281 و 33/158 میلیمتر بود. کمترین میزان تبخیر تعرق نیز مربوط به دوره پایانی رشد بود. ضریب گیاهی مراحل مختلف رشد در تیمار ظرفیت زراعی به ترتیب برای دوره اول، دوم و سوم، 19/0، 24/0 و 14/0 محاسبه شد. با این شرایط میتوان منحنی رشد سیگموئید (دوره اول رشد، توسعه و انتهایی رشد) را برای این گیاه تعریف کرد.نتیجهگیری توصیه میشود برای جنگلکاری با این گونه در مناطق جنوبی کشور و بهرهگیری از توان آن در تثبیت شن و کنترل گردوغبار، ضمن توجه به تراکم بهینه کاشت برای کاهش رقابت، به میزان تبخیر تعرق آن بهویژه در ماههای گرم سال که از سرعت رشد بیشتری نیز برخوردار است و میتواند بیش از 5/2 میلیمتر در روز باشد، توجه کرد. با بررسی و محاسبه میزان تبخیر تعرق درختان بزرگسال با کارایی مناسب در تثبیت شن و کنترل گردوغبار مشخص شد که برای ایجاد سطح پوشش تاجی ذکر شده، ضروری است که مقدار 4846 مترمکعب آب در هکتار (برابر 6/484 میلیمتر در سال) در دسترس گیاه قرار گیرد. بهعبارتی، با این مقدار تبخیر تعرق، گیاه میتواند سطح پوشش تاجی خود را تا 5/19 مترمربع گسترش داده و با وجود 155 اصله در هکتار (8×8 متر)، 30% از عرصه را پوشش دهد که برای تثبیت شن، مناسب میباشد.
حسین ارزانی؛ جواد معتمدی؛ فیروزه مقیمی نژاد؛ رضا سیاه منصوری
دوره 22، شماره 4 ، اسفند 1394، ، صفحه 607-614
چکیده
تعیین کیفیت علوفه که به عنوان توانایی علفهای مرتعی در فراهم کردن سطح مطلوب عملکرد دام تعریف میشود، یکی از نیازهای اساسی در مدیریت صحیح مراتع محسوب میگردد. در تحقیق حاضر، کیفیت علوفه پنج گونه مرتعی Astragalus remotijugus، Hordeumbulbosum ، Onobrychis melanotricha، Phlomis persicaوPicris sterigosaکه از گونههای مهم مورد چرای گوسفند نژاد لری لرستان در مراتع زاغه لرستان ...
بیشتر
تعیین کیفیت علوفه که به عنوان توانایی علفهای مرتعی در فراهم کردن سطح مطلوب عملکرد دام تعریف میشود، یکی از نیازهای اساسی در مدیریت صحیح مراتع محسوب میگردد. در تحقیق حاضر، کیفیت علوفه پنج گونه مرتعی Astragalus remotijugus، Hordeumbulbosum ، Onobrychis melanotricha، Phlomis persicaوPicris sterigosaکه از گونههای مهم مورد چرای گوسفند نژاد لری لرستان در مراتع زاغه لرستان میباشند، در سه مرحله رشد (رشد رویشی، گلدهی و بذردهی) در سال 1389 مورد بررسی قرار گرفت. در هر مرحله 3 نمونه و برای هر نمونه حداقل 5 پایه گیاهی به روش کاملاًً تصادفی قطع گردید. سپس نمونهها در هوای آزاد خشک و آسیاب شدند. مقادیر پروتئین خام (CP) و الیاف نامحلول در شوینده اسیدی (ADF) نمونهها در آزمایشگاه اندازهگیری و مقادیر هضمپذیری ماده خشک (DMD) و انرژی متابولیسمی (ME) گونهها، توسط روابط پیشنهادی برآورد شد. نتایج نشان داد که اثر متقابل گونه و مرحلة رشد در تمامی شاخصهای کیفیت علوفه در سطح 5 درصد دارای اختلاف معنیدار است و کیفیت علوفه گونههای مورد بررسی در مراحل مختلف رشد با همدیگر متفاوت است. با پیشرفت مراحل رشد، در اثر کاهش مقدار پروتئین خام، هضمپذیری ماده خشک و انرژی متابولیسمی، از کیفیت علوفه کاسته میشود. بیشترین مقدار پروتئین خام (17/18 درصد) متعلق به مرحله رشد رویشی گونه Phlomispersicaو کمترین مقدار مربوط به مرحله بذردهی گونهHordeum bulbosum است. بیشترین مقدار هضمپذیری (44/66 درصد) و انرژی متابولیسمی (30/9 مگاژول بر کیلوگرم ماده خشک) مربوط به مرحله رشد رویشی گونه Onobrychismelanotricha و کمترین مقدار هضمپذیری (65/42 درصد) و انرژی متابولیسمی (25/5 مگاژول بر کیلوگرم ماده خشک) مربوط به مرحله بذردهی گونه Picrissterigosa میباشد. میانگین مقادیر پروتئین خام گونهها در مراحل مختلف رشد در واحد وزن پوشش گیاهی مراتع منطقه بترتیب عبارت است از؛ 22/16، 43/12 و 01/10 درصد که در هر سه مرحله، بالاتر از مقدار تقریبی سطح بحرانی آن (7 درصد) برای تامین نیاز روزانه یک واحد دامی است. همچنین میانگین مقادیر هضم پذیری گونهها در واحد وزن پوشش گیاهی در مراحل مختلف رشد به ترتیب؛ 73/63، 06/56 و 77/51 درصد میباشد که در تمامی مراحل رشد، بالاتر از سطح بحرانی آن (50 درصد) برای نیاز نگهداری واحد دامی است. مقادیر انرژی متابولیسمی نیز در مراحل مختلف رشد به ترتیب عبارت است از؛ 77/8، 53/7 و 80/6 مگاژول بر کیلوگرم ماده خشک که مقدار آنها در مرحله رشد رویشی، بیشتر و در مرحله گلدهی و بذردهی، کمتر از مقدار تقریبی سطح بحرانی آن (8 مگاژول) برای تامین نیاز نگهداری روزانه یک واحد دامی است. نتیجهگیری میشود که مراحل رشد رویشی و گلدهی گیاهان قادر به تامین نیاز پروتئینی و انرژی متابولیسمی واحد دامی میباشند، ولی در مراحل پایانی رشد، قادر به تامین نیاز پروتئینی واحد دامی نخواهد بود که منجر به کاهش عملکرد دام در مرتع خواهد شد. بنابراین به منظور حفظ حالت نگهداری دام و بازده اقتصادی گله در مراحل پایانی رشد مرتع، استفاده از مکملهای غذایی توصیه میشود.
حسین ارزانی؛ اسماعیل صبری؛ جواد معتمدی (ترکان)؛ سیداکبر جوادی
دوره 22، شماره 1 ، خرداد 1394، ، صفحه 158-167
چکیده
چندین نژاد گوسفندی با جثههای متفاوت، از مراتع مناطق مختلف آب و هوایی استان آذربایجان غربی استفاده میکنند که به لحاظ تفاوت در ترکیب گیاهی و خصوصیات فیزیکی متفاوت مراتع مورد چرای دام که تفاوت در مقدار تحرک و جابجایی دامها را سبب خواهد شد، مقدار علوفه تامین کننده نیاز انرژی متابولیسمی روزانه آنها در زمانهای مختلف چرا، یکسان نخواهد ...
بیشتر
چندین نژاد گوسفندی با جثههای متفاوت، از مراتع مناطق مختلف آب و هوایی استان آذربایجان غربی استفاده میکنند که به لحاظ تفاوت در ترکیب گیاهی و خصوصیات فیزیکی متفاوت مراتع مورد چرای دام که تفاوت در مقدار تحرک و جابجایی دامها را سبب خواهد شد، مقدار علوفه تامین کننده نیاز انرژی متابولیسمی روزانه آنها در زمانهای مختلف چرا، یکسان نخواهد بود. بنابراین به منظور سازماندهی تغذیه دام در مرتع، تهیه نقشه نیاز روزانه دامهای چراکننده از مراتع منطقه ضرورت داشت. برای این منظور، ابتدا متوسط مقدار انرژی متابولیسمی در واحد وزن پوشش گیاهی مراتع مورد چرای دام در مراحل مختلف رشد در مراتع ییلاقی و قشلاقی مشخص و سپس با مد نظر قرار دادن نیاز روزانه هر یک از نژادهای گوسفندی به انرژی متابولیسمی در حالت نگهداری، مقدار علوفه مورد نیاز روزانه دام، تعیین و بر مبنای نتایج مذکور، نقشه نیاز روزانه دام در مراحل مختلف رشد، تهیه گردید. بر مبنای نتابج حاصل، مقدار علوفه تامین کننده نیاز روزانه نژادهای گوسفندی در مراتع مناطق مختلف آب و هوایی استان از 04/1 تا 31/2 کیلوگرم علوفه خشک در روز متغیر است که کمترین مقدار مربوط به علوفه تامین کننده نیاز روزانه گوسفند نژاد ماکویی (با میانگین وزن 36/45 کیلوگرم) در مراحل اولیه رشد مراتع ییلاقی مناطق شمالی استان و بیشترین مقدار متعلق به مقدار علوفه تامین کننده نیاز روزانه گوسفند نژاد قزل (با میانگین وزن 57/71 کیلوگرم) و گوسفند نژاد هرکی (با میانگین وزن 50/53 کیلوگرم) در مراحل پایانی رشد (مرحله بذردهی) مراتع قشلاقی جنوب استان میباشد
حسین ارزانی؛ جواد معتمدی (ترکان)؛ سید رضا حسینی
دوره 21، شماره 4 ، اسفند 1393، ، صفحه 651-662
چکیده
آگاهی از جوابگویی علوفه مرتع به نیاز روزانه واحد دامی چراکننده در مرتع، یکی از موارد ضروری در تعادل دام و مرتع میباشد. به همین منظور در پژوهش حاضر، مطلوبیت مقادیر شاخصهای کیفیت علوفه گونههای مورد چرای دام در مراتع ییلاقی سرعلیآباد گلستان بهمنظور تأمین نیاز روزانه واحد دامی مورد بررسی قرار گرفت. در این مطالعه از 12 گونه مرتعی ...
بیشتر
آگاهی از جوابگویی علوفه مرتع به نیاز روزانه واحد دامی چراکننده در مرتع، یکی از موارد ضروری در تعادل دام و مرتع میباشد. به همین منظور در پژوهش حاضر، مطلوبیت مقادیر شاخصهای کیفیت علوفه گونههای مورد چرای دام در مراتع ییلاقی سرعلیآباد گلستان بهمنظور تأمین نیاز روزانه واحد دامی مورد بررسی قرار گرفت. در این مطالعه از 12 گونه مرتعی شامل: Achillea millifolium، Agropyrontrichophorum، Centureazuvandica، Crepiskhorassanica، Koeleria cristata، Medicagosativa، Poaangustifolia، Taraxacum brevidens، Thymus transcaspicus، Tragopogon graminifolius، Trifolium repens و Artemisiaaucheri در سه مرحله رشد (رشد رویشی، گلدهی و بذردهی) در سال 1387 نمونهبرداری شد. در هر مرحله، 3 نمونه و برای هر نمونه حداقل 3 پایه گیاهی قطع گردید. سپس مقادیر شاخصهای کیفیت علوفه محاسبه شد. نتایج حاصل نشان داد که مقادیر پروتئین خام مراتع مورد بررسی در تمامی مراحل رشد، بیشتر از مقدار تقریبی سطح بحرانی آن (7 درصد) برای تأمین نیاز روزانه واحد دامی است. همچنین هضمپذیری گونهها در مرحله رشد رویشی و گلدهی بیشتر از سطح بحرانی آن (50 درصد) برای نیاز نگهداری واحد دامی و در مرحله بذردهی کمتر بود. ضمن اینکه مقادیر انرژی متابولیسمی مراتع مورد مطالعه در مرحله رشد رویشی بیشتر و در مرحله گلدهی و بذردهی کمتر از مقدار تقریبی سطح بحرانی آن (8 مگاژول) برای تأمین نیاز نگهداری روزانه یک واحد دامی میباشد. این امر بیانگر این است که مطلوبیت کیفیت علوفه مرتع در زمانهای مختلف چرا یکسان نمیباشد و لازم است نیاز روزانه واحد دامی بر مبنای کیفیت علوفه مشخص شود. طبیعی است که با توجه به شرایط سال ممکن است، کیفیت علوفه گیاهان قدری تغییر یابد ولی بدلیل هزینهبر بودن تعیین کیفیت علوفه، میتوان از نتایج مذکور بهمنظور برآورد نیاز روزانه دام در سالهای مختلف استفاده کرد.