حسین توکلی نکو؛ شهرام بانج شفیعی؛ عباس پورمیدانی
دوره 31، شماره 1 ، خرداد 1403، ، صفحه 1-14
چکیده
سابقه و هدفکشور پهناور ایران بهدلیل قرار گرفتن در منطقه خشک کره زمین و کمبود نزولات جوّی دچار خشکی و افت آبهای زیرزمینی شده است. کاهش نزولات آسمانی و رطوبت خاک، بر پوشش گیاهی خاک تأثیر زیادی دارد. کاربرد انواع مواد جاذبالرطوبت که کاهش مصرف آب و افزایش زمان دسترسی گیاه به آب را در خاک میسر مینماید، در حفظ و نگهداری آب نقش زیادی ...
بیشتر
سابقه و هدفکشور پهناور ایران بهدلیل قرار گرفتن در منطقه خشک کره زمین و کمبود نزولات جوّی دچار خشکی و افت آبهای زیرزمینی شده است. کاهش نزولات آسمانی و رطوبت خاک، بر پوشش گیاهی خاک تأثیر زیادی دارد. کاربرد انواع مواد جاذبالرطوبت که کاهش مصرف آب و افزایش زمان دسترسی گیاه به آب را در خاک میسر مینماید، در حفظ و نگهداری آب نقش زیادی دارد. صفحات جاذب رطوبت پلانتبک از ضایعات سلولزی ساخته میشوند و میتوانند برای افزایش توان نگهداری آب در خاک مناطق خشک بهویژه در مناطق بیابانی استفاده شوند. مواد و روشهابهمنظور بررسی اثر صفحات پلانتبک بر میزان مصرف آب و رشد گیاه آتریپلکس، پژوهش در محدوده نهالکاری حصارسرخ واقع در ده کیلومتری شمالشرق شهر قم به مدت سه سال (1397-1399) اجرا شد. آزمایش به صورت کرتهای خرد شده (split plot) در قالب بلوکهای کامل تصادفی شامل 12 پلات در سه تکرار اجرا گردید. کرت اصلی شامل تیمارهای آبیاری در فواصل زمانی 10 روز یکبار (شاهد) و 20 روز یکبار و کرت فرعی شامل دو تیمار استفاده و عدم استفاده از صفحات پلانتبک (شاهد) بود. برای بررسی تأثیر صفحات جاذبالرطوبت پلانتبک بر رشد نهال در انتهای هر فصل رویشی در هر سال صفاتی شامل: زندهمانی، ارتفاع و قطر تاج پوشش نهال اندازهگیری شده و با شاهد همان تیمار مقایسه گردید. تجزیههای آماری شامل حداقل و حداکثر صفات، انحراف از استاندارد، تجزیه واریانس ساده متغیرها، تجزیه مرکب و مقایسه میانگینها با روش حداقل اختلاف معنیدار (LSD) برای صفات رشد ارتفاع نهال و رشد قطر تاج انجام گردید. نتایجدر تیمارهای استفاده از صفحات پلانتبک و شاهد در آبیاری با فاصله ده روز از نظر زندهمانی نهال اختلافی مشاهده نشد. در حالی که در تیمار صفحات پلانتبک و شاهد 5 درصد نهال خشک شده و در تیمار استفاده از صفحات پلانتبک، 21 و در شاهد 40 درصد تلفات نهال مشاهده شد. تجزیه واریانس مرکب صفات نشان داد، اثرهای ساده استفاده از صفحات پلانتبک، سال و اثر متقابل آبیاری در سال در صفت رشد ارتفاعی نهال آتریپلکس در سطح احتمال یک درصد معنیدار بود. همچنین اثر تیمارهای آبیاری، استفاده از صفحات پلانتبک و اثر متقابل آبیاری در سال در سطح احتمال یک درصد و اثر سال در سطح احتمال پنج درصد در صفت رشد قطری تاج نهال آتریپلکس اختلاف معنیداری داشت. مقایسه میانگین صفات نشان داد، نهالهای آتریپلکس در تیمار «سال سوم × آبیاری با فاصله 20 روز» با رشد 32/16 سانتیمتر بیشترین و در تیمار «سال اول × آبیاری با فاصله 20 روز» با رشد 75/9 سانتیمتر کمترین رشد ارتفاعی را داشتند. همچنین نهالهای آتریپلکس در تیمار «سال سوم × آبیاری با فاصله 10 روز» با رشد 11/22 سانتیمتر بیشترین و تیمار (سال دوم × آبیاری با فاصله 20 روز) با رشد 33/17 سانتیمتر کمترین رشد قطری تاج را داشتند. نتیجهگیرینتایج پژوهش نشان داد که تأثیر صفحات پلانتبک بر صفات نشاندهنده رشد آتریپلکس مؤثر است. استفاده از صفحات پلانتبک باعث کاهش تلفات در زندهمانی نهال آتریپلکس میگردد. بهعبارتی، استفاده از صفحات پلانتبک میتواند در کاهش تلفات نهال آتریپلکس در اراضی شور تأثیر داشته باشد. همچنین رشد ارتفاعی آتریپلکس در تیمار استفاده از صفحات پلانتبک بیشتر از شاهد بود. نتایج کلی پژوهش نشان داد که استفاده از صفحات پلانتبک میتواند در کاهش تلفات نهال آتریپلکس در اراضی شور تأثیر داشته باشد. همچنین رشد قطری و ارتفاعی نهال آتریپلکس در سالهای بعدی کاشت بیشتر از سال اول بود که میتواند بهدلیل امکان استقرار و بهبود شرایط خاک برای رشد گیاه در سالهای بعدی پس از کاشت در نتیجه استفاده از صفحات پلانتبک باشد.
حسین توکلی نکو؛ عباس پورمیدانی؛ سیدمهدی ادنانی؛ حسین باقری؛ محمود بیات
دوره 26، شماره 3 ، مهر 1398، ، صفحه 650-659
چکیده
تاغ گیاهی مقاوم است که در بعضی از مناطق بیابانی ایران وجود دارد و در مواردی با خشکیدگی مواجه شده است. این پژوهش به منظور بررسی عوامل خشک شدن درختچههای تاغ منطقه حسین آباد میش مست قم اجرا شد. صفات رشد و عملکردی شامل تراکم و فاصله درختان، تعداد شاخه، قطر تنه و ارتفاع، مساحت تاج پوشش، سن درخت؛ فرم تنه، وضعیت شادابی و سرسبزی، شاخص شادابی، ...
بیشتر
تاغ گیاهی مقاوم است که در بعضی از مناطق بیابانی ایران وجود دارد و در مواردی با خشکیدگی مواجه شده است. این پژوهش به منظور بررسی عوامل خشک شدن درختچههای تاغ منطقه حسین آباد میش مست قم اجرا شد. صفات رشد و عملکردی شامل تراکم و فاصله درختان، تعداد شاخه، قطر تنه و ارتفاع، مساحت تاج پوشش، سن درخت؛ فرم تنه، وضعیت شادابی و سرسبزی، شاخص شادابی، میزان ابتلا به آفات و بیماریها و میزان زادآوری آماربرداری شد. با نمونهگیری از برگ با درجات مختلف خشکیدگی، میزان عناصر سدیم، پتاسیم، فسفر و کلر اندازهگیری شد. با حفر پروفیل خاک و تهیه نمونه از مناطق دارای خشکیدگی متفاوت از درختان، خصوصیات فیزیکی و شیمیایی خاک در اعماق مختلف تعیین گردید. نتایج تحقیق نشان داد که بین تراکم درختان تاغ و درصد پژمردگی و خشکیدگی آنها رابطه مستقیم وجود داشت. نتایج آزمایش خاک نشان داد که شوری خاک از عوامل مهم در استقرار تاغ بوده و با شور شدن خاک از تراکم درختان کاسته شده بود، همچنین پایین بودن غلظت عناصر غذایی نیز در رشد و عملکرد درختان مؤثر بوده است. نتایج تجزیه برگ نشان داد میزان سدیم و کلر در برگ بسیار بالا بود و در درختان مسن میزان این عناصر در برگ بالاتر بود. نتایج تحقیق نشان داد که شوری تنها عامل پژمردگی و خشک شدن درختان نبوده و بلکه تراکم بالا در بروز این مشکل مهمتر بود. مشکلات اکولوژیک و نارسایی تغذیهای همراه با تراکم زیاد و عدم رعایت فاصله مناسب کاشت از دلایل عمده خشکیدگی تاغزارهای منطقه بود.
عباس پورمیدانی؛ محمدرضا نائینی؛ حسین باقری؛ قادر کریمی
دوره 18، شماره 1 ، خرداد 1390، ، صفحه 58-70
چکیده
این تحقیق بهمنظور بررسی تأثیر سطوح مختلف شوری بر خصوصیات مورفولوژیکی، رویشی و فیزیولوژیکی سه گونه مرتعی Ag. elongatum، Agropyron desertorum و Hordeum fragilis در گلخانهی مزرعه فدک قم انجام شد. طرح بهصورت فاکتوریل شامل سه گونه مرتعی بهعنوان فاکتور اول و پنج سطح شوری صفر (شاهد)، 50، 100، 150 و 200 میلیمولار کلرور سدیم بهعنوان فاکتور دوم و با طرح پایه ...
بیشتر
این تحقیق بهمنظور بررسی تأثیر سطوح مختلف شوری بر خصوصیات مورفولوژیکی، رویشی و فیزیولوژیکی سه گونه مرتعی Ag. elongatum، Agropyron desertorum و Hordeum fragilis در گلخانهی مزرعه فدک قم انجام شد. طرح بهصورت فاکتوریل شامل سه گونه مرتعی بهعنوان فاکتور اول و پنج سطح شوری صفر (شاهد)، 50، 100، 150 و 200 میلیمولار کلرور سدیم بهعنوان فاکتور دوم و با طرح پایه کاملاً تصادفی در 3 تکرار اجرا گردید. طول مدت اعمال تنش شوری 66 روز بود. در مدت اجرای آزمایش 27 متغیر مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج تجزیه واریانس صفات نشان داد که از نظر بیشتر صفات، گونههای تحت بررسی و سطوح مختلف شوری با یکدیگر اختلاف معنیداری داشتند. البته مقایسه میانگین صفات در 15 تیمار اثر متقابل گونه * شوری نشان داد که تیمارهای شاهد و شوری 50 میلیمولار در هر سه گونه تحت بررسی دارای بیشترین مقدار محتوای نسبی آب بوده و کمترین میزان آن در شوری 200 میلیمولار و در دو گونه Agropyronمشاهده گردید. بنابراین کاهش محتوای نسبی آب در این گونهها بهعنوان واکنش گیاه در برابر تنش شوری میباشد. بدین ترتیب، بیشترین میزان کلروفیل کل در تیمار شاهد و در دو گونه Agropyron و کمترین میزان آن در شوری 200 میلیمولار و در هر سه گونه مشاهده شد. بنابراین با افزایش میزان تنش، مقدار کربوهیدرات محلول افزایش یافت. بهطوریکه بیشترین درصد پرولین در شوری 200 میلیمولار و در هر سه گونه مشاهده شد. از بررسی مجموع صفات، آستانه تحمل به شوری در Ag. elongatum و Ag. desertorum را میتوان بهترتیب شوری 150 و 100 میلیمولار و در Hordeum fragilis شوری 50 میلیمولار در نظر گرفت. بنابراین در میان گونهها Ag. elongatum را میتوان گونه متحملتر به شوری دانست. از این رو متغیرهای رشدی دارای همبستگی مثبت و معنیداری با یکدیگر بودند و همبستگی منفی و معنیداری با متغیرهای میزان هیدراتهای کربن و درصد پرولین داشتند. مقدار کلروفیل کل با محتوی نسبی آب همبستگی مثبت و معنیدار و با کمبود آب نسبت به حالت اشباع، قندهای محلول و درصد پرولین همبستگی منفی و معنیداری نشان داد.
سید مهدی ادنانی؛ عباس پورمیدانی؛ مهدی فرحپور
دوره 16، شماره 1 ، خرداد 1388، ، صفحه 11-21
چکیده
با توجه به نقش مؤثر اکوسیستمهای مرتعی در تأمین علوفه مورد نیاز دامها و در نتیجه اهمیت آن در تولید فرآوردههای دامی و سیر قهقرایی حاکم بر این عرصهها در بسیاری از نقاط کشور، مقوله اصلاح و احیای مراتع از جایگاه مهمی برخوردار میباشد. بدین منظور باید ضمن مطالعه شرایط محیطی (شامل اقلیم، خاک و . . .)، گیاهان سازگار در هر ناحیه ...
بیشتر
با توجه به نقش مؤثر اکوسیستمهای مرتعی در تأمین علوفه مورد نیاز دامها و در نتیجه اهمیت آن در تولید فرآوردههای دامی و سیر قهقرایی حاکم بر این عرصهها در بسیاری از نقاط کشور، مقوله اصلاح و احیای مراتع از جایگاه مهمی برخوردار میباشد. بدین منظور باید ضمن مطالعه شرایط محیطی (شامل اقلیم، خاک و . . .)، گیاهان سازگار در هر ناحیه آب و هوایی را تعیین نموده و با توجه به آستانه بردباری این گیاهان در برابر شرایطی چون خشکی، گرما، سرما، شوری و . . . ، از آنها برای احیای مراتع مخروبه یا در حال تخریب استفاده نمود. مطالعه حاضر با هدف بررسی و معرفی چند گونه گراس سازگار با مراتع مناطق نیمهاستپی به منظور افزایش تولید علوفه در مراتع کمبازده، در منطقه وشنوه با ارتفاع 2000 متر از سطح دریا و بارندگی سالانه 290 میلیمتر اجرا شد. بدینمنظور، پس از آمادهسازی عرصه کاشت، بذرهای 12 گونه گراس مرتعی در قالب طرح آزمایشی بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار طی سالهای 1377 تا 1379 به اجرا درآمد. طی این سالها سه مرحله کشت انجامشد که کشت اول و دوم در سالهای 77 و 78 به علت عدم بارندگی کافی و پراکنش نامناسب آن ناموفق بود. کشت سوم در سال 1379 و یادداشتبرداریها به مدت سه سال انجامشد. پس از سه سـال، گـونههـای Festuca rubra، Festuca ovina، Elymus junceus وAgropyron trichophorum حذف شده و گونههایAgropyron cristatum ، Agropyron desertorum، Stipa barbata بیـن 25 تا 35 درصـد و گونههای Bromus tomentellus، Hordeum bulbosum ، Secale montanum و Psatyrostachys fragilis بین 55 تا 80 درصد مستقر شدند. گونههای Psatyrostachys fragilis و Secale montanum در سال اول، سایر گونهها (بجز Stipa barbata) در سال دوم وStipa barbata در سال سوم وارد مرحله زایشی شدند. نتایج تجزیه واریانس دادهها نشان داد، گونههای تحت بررسی از نظر درصد زندهمانی در سال سوم پس از کاشت با یکدیگر در سطح احتمال 1% اختلاف معنیداری دارند. همچنین مقایسه میانگین درصد زندهمانی گراسهای مختلف نشان داد، گونههای Psatyrostachys fragilis و Hordeum bulbosum بهترتیب بیشترین درصد زندهمانی را در بین گونههای مستقر شده داشتهاند، بنابراین استقرار و سازگاری بهتری نسبت به شرایط اقلیمی و خاک منطقه در مقایسه با سایر گراسهای تحت آزمایش داشتند.