محمد دانشی؛ مژگان سادات عظیمی؛ حمید نیک نهاد قره ماخر؛ الهام فغانی
دوره 30، شماره 4 ، بهمن 1402، ، صفحه 542-556
چکیده
مقدمهبا توجه به افزایش استفاده از سوختهای فسیلی و کودهای شیمیایی، مقدار ورود ترکیبات نیتروژندار به جو بهویژه در مناطق صنعتی افزایش یافته است. رسوب نیتروژن، پیامد افزایش میزان ورودی نیتروژن به اتمسفر است که میتواند تهدیدکننده اکوسیستمها باشد و بر خصوصیات شیمیایی خاک، میکروارگانیسمها و فعالیت آنها مؤثر واقع شود. هدف از ...
بیشتر
مقدمهبا توجه به افزایش استفاده از سوختهای فسیلی و کودهای شیمیایی، مقدار ورود ترکیبات نیتروژندار به جو بهویژه در مناطق صنعتی افزایش یافته است. رسوب نیتروژن، پیامد افزایش میزان ورودی نیتروژن به اتمسفر است که میتواند تهدیدکننده اکوسیستمها باشد و بر خصوصیات شیمیایی خاک، میکروارگانیسمها و فعالیت آنها مؤثر واقع شود. هدف از این پژوهش، مطالعه تغییرات خصوصیات بیوشیمیایی خاک با توجه به مقادیر احتمالی افزایش تهنشست نیتروژن در اثر فعالیتهای مخرب انسانی است. روش تحقیقبدین منظور بذر گونه یونجه همدانی (Medicago Sativa L.) به عنوان یک گیاه معرف تثبیتکننده نیتروژن انتخاب و بهصورت طرح بلوک کاملاً تصادفی در 36 گلدان حاوی خاک مرتع مورد نظر کشت گردید. 2 ماه پس از جوانهزنی بذرها در گلدانها، شش تیمار (شاهد، 150،120،90،60،30 کیلوگرم در هکتار) نیترات آمونیوم محلول در آب، طی دورهای 75 روزه، در 6 تکرار بر روی خاک اسپری شد. سپس در محیط آزمایشگاه، برخی خصوصیات بیوشیمیایی خاک (شامل اسیدیته، هدایت الکتریکی، فسفر قابل جذب، نیتروژن کل، کربن آلی و پتاسیم تبادلی به همراه بیوماس و تنفس میکربی) و شاخصهای وزن و عمق ریشه اندازهگیری گردید. تجزیهوتحلیل دادهها با استفاده از روش تجزیه واریانس و مقایسه میانگینها با استفاده از آزمون دانکن انجام شد. نتایج و بحث نتایج نشان داد که با افزایش نیتروژن حاصل از تهنشست تغییرات معنیداری در فاکتورهای مورد بررسی بوجود آمد. با افزایش سطح رسوبات نیترات آمونیوم به 60 و 90 کیلوگرم در هکتار در سال، با وجود افزایش معنیدار (05/0 p ˂) مقادیر کربن آلی و نیتروژن کل خاک، سبب کاهش معنیدار سایر خصوصیات بیوشیمیایی اندازهگیری شده خاک میگردد (05/0p ˂). با افزایش بیش از حد تهنشست نیتروژن و برهم خوردن تعادل عناصر، توقف رشد و از بین رفتن اندام زیرزمینی مشاهده شد. با افزایش تهنشست شبیهسازی شده در خاک تا سطح ۶۰ کیلوگرم، میانگین تنفس و بیوماس میکروبی افزایش یافت. اما در سطوح بالاتر تهنشست نیتروژن، تنفس و بیوماس میکروبی کاهش یافت و به کمتر از میانگین تنفس و بیوماس گلدانهای شاهد رسید. نتیجهگیریبر این اساس، استفاده از گیاه یونجه در پروژههای اصلاح مراتع ییلاقی و احیا پوشش گیاهی به منظور جذب نیتروژن معدنی تهنشست شده مازاد بر ظرفیت نگهداشت خاک و پیامدهای منفی آن و ایجاد ناحیه ریشهای مناسب برای فعالیت جامعه میکروبی خاک، توصیه میگردد.
اسماعیل شیدای کرکج؛ حسین رضائی؛ حمید نیک نهاد قره ماخر؛ عیسی جعفری فوتمی؛ ابوالفضل شریفیان
دوره 26، شماره 4 ، دی 1398، ، صفحه 904-917
چکیده
پایداری خاکدانه و ساختمان خاک به عنوان شاخصهای کلیدی سلامت خاک مرتع بوده و از عوامل مؤثر در کنترل فرسایش خاک به شمار میروند. تحقیق حاضر به منظور بررسی اثر قرق بر وضعیت پایداری خاکدانهها و ساختمان خاک در چهار منطقه از مراتع استان گلستان شامل چهارباغ، اینچهبرون، گمیشان و مراوهتپه انجام شد. نمونهبرداری خاک از دو عمق 20-0 و ...
بیشتر
پایداری خاکدانه و ساختمان خاک به عنوان شاخصهای کلیدی سلامت خاک مرتع بوده و از عوامل مؤثر در کنترل فرسایش خاک به شمار میروند. تحقیق حاضر به منظور بررسی اثر قرق بر وضعیت پایداری خاکدانهها و ساختمان خاک در چهار منطقه از مراتع استان گلستان شامل چهارباغ، اینچهبرون، گمیشان و مراوهتپه انجام شد. نمونهبرداری خاک از دو عمق 20-0 و 40-20 سانتیمتر با حفر پروفیل و به روش تصادفی-سیستماتیک و در امتداد هر ترانسکت در هر یک از سایتهای قرق و مجاور قرق مناطق چهارگانه انجام شد. پایداری خاکدانهها به روش الک تر در آزمایشگاه مورد اندازهگیری قرار گرفت. نتایج حاصل برای سایتهای قرق و مجاور قرق و نیز دو عمق مربوطه به ترتیب با استفاده از آزمون تی نمونههای مستقل و جفتی مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت. نتایج نشان داد در اغلب سایتهای مورد مطالعه مقادیر پایداری در خاک سطحی نسبت به خاک عمقی بیشتر میباشد. نتایج بررسی اثر قرق مرتع بر تغییر مورفولوژیکی و وضعیت ساختمان خاک نشان از نقش مثبت قرق در توسعه ساختمان خاک در تمامی مناطق مورد بررسی داشته است ولی این نتایج در بررسی آماری پایداری خاکدانه تنها در منطقه اینچهبرون و گمیشان از لحاظ آماری معنیدار شد. بالاترین مقدار پایداری خاکدانه در عمق اول سایت قرق گمیشان (52/4 میلیمتر) و کمترین میزان پایداری خاکدانه در عمق دوم سایت چرایی گمیشان (15/1 میلیمتر) مشاهده شد. بررسی نهایی نتایج نشان داد صرفنظر از نقش مثبت قرق در ارتقای وضعیت پایداری خاکدانه، عواملی همچون موقعیت جغرافیایی مرتع، اقلیم، نوع پوشش گیاهی و شرایط چرای دام به عنوان عوامل همراه قرق مؤثر بر پایداری خاکدانه و ساختمان خاک بایستی مورد توجه واقع شوند.
محرم اشرف زاده؛ حمید نیک نهاد قره ماخر؛ محمدجمال سحرخیز؛ مجید قربانی نهوجی؛ غلامعلی حشمتی
دوره 26، شماره 3 ، مهر 1398، ، صفحه 629-639
چکیده
کلماتیس اصفهانی (Boiss Clematis ispahanica) گونه کمیابی از تیره آلاله (Ranunculaceae) است که دارای ارزش علوفهای و دارویی میباشد. بذرهای این گونه گیاهی دارای خواب بوده و جوانهزنی بسیار کمی دارند، لذا افزایش درصد جوانهزنی بذرها توسط روشهای آزمایشگاهی میتواند در احیای این گیاه مؤثر باشد. در این تحقیق، با توجه به اندازه ریز بذر گیاه کلماتیس، ...
بیشتر
کلماتیس اصفهانی (Boiss Clematis ispahanica) گونه کمیابی از تیره آلاله (Ranunculaceae) است که دارای ارزش علوفهای و دارویی میباشد. بذرهای این گونه گیاهی دارای خواب بوده و جوانهزنی بسیار کمی دارند، لذا افزایش درصد جوانهزنی بذرها توسط روشهای آزمایشگاهی میتواند در احیای این گیاه مؤثر باشد. در این تحقیق، با توجه به اندازه ریز بذر گیاه کلماتیس، برای شکستن خواب بذرهای این گیاه از تیمارهای اسید سولفوریک 95 % (به مدت 5، 10 و 20 ثانیه) ، آب داغ (70 و 90 درجه سانتیگراد به مدت 15 دقیقه)، اتانول 96% (به مدت 48 ساعت)، اسید کلریدریک (به مدت 2، 4 و 6 دقیقه)، نیترات پتاسیم 2% ( به مدت 48ساعت)، کلرید سدیم 50 میلی مولار (به مدت 48 ساعت) و خراشدهی با استفاده از کاغذ سمباده استفاده شد. کاشت بذر این گونه در عمقهای مختلف (1، 5/1 و 5/2 سانتیمتر) و تراکمهای مختلف (30، 50 و 70 عدد بذر در متر مربع) نیز، در مزرعه انجام شد. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از نرمافزار SPSS نسخه 18 و از طریق تجزیه واریانس یکطرفه (ANOVA) و آزمون دانکن انجام شد. نتایج نشان داد که تیمارهای کلرید سدیم، نیترات پتاسیم و خراشدهی اثرگذارترین تیمارها در بهبود درصد و سرعت جوانهزنی بذرهای کلماتیس اصفهانی میباشند. عمق کاشت اثر معنیداری (05/0P<) بر درصد جوانهزنی بذر داشت اما تراکم کاشت اثر معنیداری بر درصد جوانهزنی بذر نداشت. تیمار خراشدهی با استفاده از کاغذ سمباده با توجه به عدم استفاده از مواد شیمیایی در آن نسبت به تیمارهای موثر دیگر مزیت داشته و جهت شکستن خواب بذرهای این گونه گیاهی توصیه میشود. مقدار12/1 کیلوگرم در هکتار (معادل 30 عدد بذر در هر متر مربع) با توجه به وزن هزاردانه بذر (73/3 گرم)، در عمق 5/1 سانتیمتری جهت کشت بذر این گونه گیاهی در منطقه مورد مطالعه پیشنهاد میشود.
محرم اشرف زاده؛ حمید نیک نهاد قره ماخر؛ غلامعلی حشمتی؛ محمدجمال سحرخیز؛ مجید قربانی نهوجی
دوره 26، شماره 2 ، تیر 1398، ، صفحه 432-446
چکیده
کلماتیس اصفهانی (Clematis ispahanica) از گونههای خوشخوراک کمیاب و در حال انقراض کشور ایران میباشد. در این تحقیق پراکنش این گونه در مراتع شهرستانهای بوانات و مهریز واقع در استانهای فارس و یزد مورد بررسی قرار گرفت. به منظور نمونهبرداری از پوشش گیاهی، مناطق مورد مطالعه طبقهبندی شد و سپس با استفاده از روش تصادفی-سیستماتیک 30 پلات 2×3 ...
بیشتر
کلماتیس اصفهانی (Clematis ispahanica) از گونههای خوشخوراک کمیاب و در حال انقراض کشور ایران میباشد. در این تحقیق پراکنش این گونه در مراتع شهرستانهای بوانات و مهریز واقع در استانهای فارس و یزد مورد بررسی قرار گرفت. به منظور نمونهبرداری از پوشش گیاهی، مناطق مورد مطالعه طبقهبندی شد و سپس با استفاده از روش تصادفی-سیستماتیک 30 پلات 2×3 متر مربعی در مناطق کلید مستقرگردید. نمونهبرداری به دلیل خشبی بودن سایر اندامهای گیاه، فقط از برگهای آن با 5 تکرار و ثبت گونههای همراه انجام شد. نمونههای خاک از عمق 30-0 سانتیمتری پلاتها (بر اساس عمق ریشهداونی) برداشت گردید. از آزمون t مستقل جهت مقایسه خصوصیات شیمیایی خاک دو منطقه استفاده شد. به منظور تعیین مؤثرترین مؤلفههای تأثیرگذار بر خصوصیات خاک دو منطقه از روش تجزیهٔ مؤلفههای اصلی (PCA) استفاده شد. از طرح فاکتوریل جهت بررسی اثر مرحله فنولوژیکی، منطقه و اثر متقابل منطقه×مرحلهٔ فنولوژیکی بر روی شاخصهای کیفیت علوفه (CP، DMD، ME و ADF) استفاده شد. سپس با استفاده از طرح کاملاً تصادفی چگونگی اثر متقابل منطقه × مرحلهٔ فنولوژیکی بر روی کیفیت علوفه بررسی شد. نتایج نشان داد که واقعیت انتشار و بهترین الگوی پراکنش این گونه گیاهی، دامنههای شمالی و توپوگرافی نسبتاً مسطح میباشد. این گونه گیاهی در خاکهای غیرشور (2Ec<)، بافتهای شنی- لومی، لومی- شنی و شنی، با مقدار اسیدیته 9/8-6/8، کربن آلی 7/0% -4/0%، ازت 13/0%-09/0%، فسفر1/22-9/ 13 پی پی ام، کربنات کلسیم 59%-42%، و پتاسیم 45/2-2 میلی گرم در لیتر رشد و پراکنش دارد. نتایج PCA نشان داد که کربن آلی (OC)، هدایت الکتریکی (EC) و اسیدیته خاک (pH) مؤثرترین مولفههای تأثیرگذار خاک دو منطقه بشمار میآیند. با توجه به نتایج بهدست آمده، شاخصهای کیفیت علوفه در مراحل رشد رویشی و گلدهی، در منطقهٔ بوانات بطور معناداری بیشتر از منطقه مهریز بود اما در مرحله بذردهی شاخصهای مورد مطالعه،در منطقهٔ مهریز بطور معناداری بالاتر بود. نتایج همبستگی پیرسون نشانگر آن است که بین خصوصیات شیمیایی خاک و شاخصهای کیفیت علوفه همبستگی معنیداری وجود ندارد. بنابراین میتوان نتیجه گرفت که اثر اقلیم بر کیفیت علوفه بیشتر از عوامل خاکی میباشد. بطورکلی میتوان گفت که کیفیت علوفه بالای کلماتیس اصفهانی میتواند یکی از دلایل در معرض خطر انقراض بودن آن بشمار آید.
زهرا جعفری؛ حمید نیک نهاد قره ماخر؛ سمیرا مصری
دوره 23، شماره 4 ، اسفند 1395، ، صفحه 680-688
چکیده
بهمنظور بررسی روند اصلاح و یا تخریب پوشش گیاهی در طول زمان، مطالعه تغییرات پوشش گیاهی تحت شرایط چرا و عدم چرای دام در 5 سال انجام گرفت. بررسی تغییرات پوشش گیاهی در داخل و خارج قرق در واحدهای نمونه انجام گرفت. هر واحد نمونه شامل دو ترانسکت موازی توأم با 20 کوادرات است. در داخل هر کوادرات درصد پوشش و درصد ترکیب هر یک از گونهها برآورد ...
بیشتر
بهمنظور بررسی روند اصلاح و یا تخریب پوشش گیاهی در طول زمان، مطالعه تغییرات پوشش گیاهی تحت شرایط چرا و عدم چرای دام در 5 سال انجام گرفت. بررسی تغییرات پوشش گیاهی در داخل و خارج قرق در واحدهای نمونه انجام گرفت. هر واحد نمونه شامل دو ترانسکت موازی توأم با 20 کوادرات است. در داخل هر کوادرات درصد پوشش و درصد ترکیب هر یک از گونهها برآورد گردید. تولید گیاهان به روش قطع و توزین با استفاده از کوادراتهای یک متر مربعی اندازهگیری شد. در مقایسه تاج پوشش گیاهی، از نظر آماری تفاوت معنیداری بین داخل و مجاور قرق وجود نداشت. جهت تعیین اثر سال، دادههای سه مؤلفه تاج پوشش، ترکیب و تولید گیاهی تجزیه آماری دادهها در قالب طرح آزمایشی بلوک کاملاً تصادفی انجام گرفت که تفاوت معنیداری بین برداشتهای سالهای مختلف مشاهده نشد. با توجه به اینکه عوامل طبیعی حاکم بر داخل و مجاورقرق یکسان بوده است، از نظر میزان تولید علوفه تفاوت معنیداری بین داخل قرق و مجاور آن وجود داشت. بنابراین کاهش میزان تولید در مجاور قرق، رابطه مستقیمی با شدت بهرهبرداری داشته است. فرم زیستی گونهها بر اساس سیستم رانکایر تعیین شد. بهطوریکه فرم بیولوژیکی غالب در منطقه مورد مطالعه همیکریپتوفیت بود. نتایج نشان داد که هر چند قرق باعث بهبود پوشش گیاهی در مراتع گردیده است ولی تفاوت معنیداری با مجاور قرق نداشت. در صورتیکه از قرق بعنوان یک روش اصلاحی برای پوشش در منطقه استفاده شود، در کوتاه مدت کارساز نخواهد بود. برای احیای سریع این گونه مراتع که عموماً در مناطق خشک قرار گرفتهاند، دخالت مستقیم انسان ضروری است.
محرم اشرف زاده؛ حمید نیک نهاد قره ماخر؛ فضل الله احمدی میرقائد؛ سمیه جعفری
دوره 23، شماره 3 ، مهر 1395، ، صفحه 636-644
چکیده
استفاده از طبیعت به گونهای که کمترین زیان به محیط وارد شود و در کنار آن بهترین بهرهوری برای انسان بدست آید، زمانی امکانپذیر است که تمام عوامل و پدیدههای دخیل در محیط زیست در برنامهریزی سرزمین مدنظر قرار گیرند. بدین منظور، تحقیق حاضر جهت ارزیابی توان اکولوژیکی مراتع منطقه بلوچی شهرستان لار استان فارس با استفاده از روش ...
بیشتر
استفاده از طبیعت به گونهای که کمترین زیان به محیط وارد شود و در کنار آن بهترین بهرهوری برای انسان بدست آید، زمانی امکانپذیر است که تمام عوامل و پدیدههای دخیل در محیط زیست در برنامهریزی سرزمین مدنظر قرار گیرند. بدین منظور، تحقیق حاضر جهت ارزیابی توان اکولوژیکی مراتع منطقه بلوچی شهرستان لار استان فارس با استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی (AHP) بر اساس اصول آمایش سرزمین صورت پذیرفت. در ابتدا لایههای اطلاعاتی مورد نظر در محیط Arc GIS که شامل عوامل اکولوژیکی پوشش گیاهی، اقلیم، زمین شناسی، شکل زمین، خاکشناسی و فرسایش میباشد تهیه شدند. سپس وزندهی معیارهای ارزیابی بر اساس روش تحلیل سلسله مراتبی (AHP) در محیط Expert Choice صورت گرفت. در مرحله بعد، اوزان تعیین شده معیارهای ارزیابی به لایههای اطلاعاتی تعمیم گردید و آنالیز آنها بر اساس روش تحلیل سلسله مراتبی در محیط Idrisi انجام گرفت. نتایج نشان داد که از کل مساحت منطقه، حدود 5/78، 321، 25/71، 172، 4/1445 هکتار به ترتیب، دارای توان مطلوبیت خیلی زیاد، زیاد، متوسط، کم و بدون توان جهت توسعه مرتعداری میباشد. نتایج تحقیق نشان دادکه جهت پیادهسازی هر گونه طرح توسعه مرتعداری در این منطقه، توجه به شرایط اقلیمی، ادافیکی و همچنین مسایل اجتماعی و اقتصادی ضروری و حائز اهمیت است.