محبوبه عباسی؛ محمد جعفری؛ علی طویلی؛ حامد رفیعی؛ شهرام خلیقی سیگارودی
دوره 30، شماره 1 ، فروردین 1402، ، صفحه 164-179
چکیده
یکی از مهمترین کارکردهای اکوسیستمهای مرتعی، ممانعت از فرسایش خاک و افزایش قدرت نگهداشت مواد مغذی، است. پژوهش حاضر، با هدف برجسته نمودن تاثیر تخریب مراتع بر حفظ عناصر غذایی Mg، Ca، N، P و K در خاک و با تأکید بر نقش پوشش گیاهی در ممانعت از هدررفت این عناصر، در درمنهزارهای حوزه آبخیز سلمان قم، انجام شده است. برای این منظور، در هر یک ...
بیشتر
یکی از مهمترین کارکردهای اکوسیستمهای مرتعی، ممانعت از فرسایش خاک و افزایش قدرت نگهداشت مواد مغذی، است. پژوهش حاضر، با هدف برجسته نمودن تاثیر تخریب مراتع بر حفظ عناصر غذایی Mg، Ca، N، P و K در خاک و با تأکید بر نقش پوشش گیاهی در ممانعت از هدررفت این عناصر، در درمنهزارهای حوزه آبخیز سلمان قم، انجام شده است. برای این منظور، در هر یک واحدهای کاری، در طبقات وضعیت ضعیف و خوب مرتع که بهترتیب، معرف مراتع تخریب شده و تخریب نشده میباشند؛ از خاک رویشگاه، نمونهبرداری شد. سپس، با کاربرد مدل پسیاک اصلاح شده (MPSIAC)، میزان خاک فرسایش یافته از هر واحد، برآورد شد. در ادامه، مقدار هدررفت عناصر مغذی با استفاده از نتایج تجزیه خاک و روابط مربوطه، محاسبه و بر مبنای روش هزینه جایگزین؛ با برآورد کود جایگزین، ارزش پولی نگهداشت عناصر غذایی توسط اکوسیستم، محاسبه شد. نتایج نشان داد که؛ تخریب اکوسیستمهای مرتعی منطقه، موجب فرسایش معادل 68/35 تن در هکتار در سال میشود که با کاهش عناصر مغذی خاک، سالانه هزینهای معادل 6/11 میلیارد ریال (11606427781 ریال) به خدمات کارکردی اکوسیستم، خسارت وارد میکند. همچنین هر هکتار از مراتع خوب منطقه، میتواند سالانه از هدررفت عناصر مغذی به ارزش تقریبی 6/335 هزار ریال جلوگیری کند. نتایج حاکی از نقش مؤثر اکوسیستمهای مرتعی در کنترل فرسایش و جلوگیری از هدررفت عناصر مغذی خاک است. آنچه مسلم است، جهت تاکید بیشتر بر نقش اکوسیستمهای مرتعی در کنترل فرسایش خاک؛ توصیه بر این است که در پژوهشهای بعدی، میزان فرسایش خاک، توسط دیگر روشهای رایج نظیر؛ مدل جهانی فرسایش خاک (USLE)، EPM و ...، نیز برآورد و نتایج با همدیگر مقایسه شود.
امیر قربانخانی؛ حسین ارزانی؛ علی طویلی؛ جواد معتمدی (ترکان)
دوره 29، شماره 1 ، فروردین 1401، ، صفحه 1-10
چکیده
گونه Salsola laricina یکی از عناصر اصلی جوامع گیاهی مراتع استپی منطقه خشکهرود میباشد که حفاظت از آن در مقابل آشفتگیها و فراهم نمودن شرایطی که بتواند توان بازآوری خود را بعد از چرا حفظ نماید، از ملزومات اساسی مدیریت مرتع در اینگونه عرصهها است. از اینرو در پژوهش حاضر، تغییرپذیری صفات ساختاری و عملکردی و ویژگیهای مورفولوژیکی و جوانهزنی ...
بیشتر
گونه Salsola laricina یکی از عناصر اصلی جوامع گیاهی مراتع استپی منطقه خشکهرود میباشد که حفاظت از آن در مقابل آشفتگیها و فراهم نمودن شرایطی که بتواند توان بازآوری خود را بعد از چرا حفظ نماید، از ملزومات اساسی مدیریت مرتع در اینگونه عرصهها است. از اینرو در پژوهش حاضر، تغییرپذیری صفات ساختاری و عملکردی و ویژگیهای مورفولوژیکی و جوانهزنی بذر آن، تحت چرای حمایتی، آزمون شد. برای این منظور، با استقرار شبکه نمونهبرداری در داخل و خارج قرق 10 ساله خشکهرود، از پوشش گیاهی آماربرداری و صفات ساختاری و عملکردی گونه Salsola laricina، نظیر؛ درصد پوشش تاجی، تراکم و مقدار تولید علوفه در عرصه، اندازهگیری گردید. سپس در هر یک از مکانها و در فواصل مختلف دوره بذردهی؛ بذر پایههای شاداب و سالم، جمعآوری و ویژگیهای مورفولوژیکی و جوانهزنی بذر نظیر؛ وزن هزار دانه، درصد جوانهزنی، سرعت جوانهزنی، طول ریشهچه، ساقهچه، گیاهچه و نهایتا شاخص ویگور (بنیه بذر) در شرایط آزمایشگاهی، اندازهگیری شد. نتایج نشان داد که مقادیر صفات ساختاری و عملکردی، در داخل قرق، بیشتر از خارج قرق میباشد. در این ارتباط؛ درصد پوشش تاجی، تراکم و مقدار تولید گونه Salsola laricina، بهترتیب در داخل قرق نسبت به خارج قرق، 46/5 و 06/3 درصد، 21600 و 17000 پایه در هکتار و 4/161 و 7/112 کیلوگرم در هکتار میباشد. میانگین ویژگیهای مورفولوژیکی و جوانهزنی بذرهای جمعآوری شده از داخل قرق، نیز بیشتر از خارج قرق بود. بگونهای که بیشترین شاخص بنیه بذر بهعنوان مجموع برآیندی ویژگیهای مورفولوژیکی و جوانه زنی، در بذرهای مربوط به داخل و خارج قرق، بهترتیب 88/389 و 37/210 میباشد. افزایش مقادیر مذکور، در داخل قرق نسبت به خارج قرق؛ بیانگر تاثیر چرای حمایتی بر بهبود صفات ساختاری و عملکردی و ویژگیهای مورفولوژیکی و جوانهزنی بذر گونههای مرتعی، در اکوسیستمهای آسیبپذیر مناطق خشک میباشد.
علی طویلی؛ حامد اسکندری دامنه
دوره 28، شماره 1 ، فروردین 1400، ، صفحه 93-105
چکیده
جوانهزنی بذر معمولاً بحرانیترین عامل تعیین کننده موفقیت یا شکست استقرار گیاه است. از مهمترین عوامل محیطی مؤثر در جوانهزنی، استقرار و رشد گیاه، دما و رطوبت میباشند که اثرات قابل توجهی بر ویژگیهای جوانهزنی از جمله درصد و سرعت جوانهزنی دارند، بدین منظور برای تعیین دماهای کاردینال جوانهزنی بذر کنار، در یک ...
بیشتر
جوانهزنی بذر معمولاً بحرانیترین عامل تعیین کننده موفقیت یا شکست استقرار گیاه است. از مهمترین عوامل محیطی مؤثر در جوانهزنی، استقرار و رشد گیاه، دما و رطوبت میباشند که اثرات قابل توجهی بر ویژگیهای جوانهزنی از جمله درصد و سرعت جوانهزنی دارند، بدین منظور برای تعیین دماهای کاردینال جوانهزنی بذر کنار، در یک مطالعه آزمایشگاهی، خصوصیات جوانهزنی بذرهای این گیاه در دماهای مختلف، در قالب طرح کاملا تصادفی با چهار تکرار مورد ارزیابی قرار گرفت. ارزیابی واکنش جوانهزنی در دماهای ثابت 5، 10، 15، 20، 25، 30، 35، 40 و 45 درجه سانتیگراد انجام شد. دماهای کاردینال جوانهزنی بذر کنار با استفاده از سرعت جوانهزنی و با سه مدل بتا، دوتکهای و دندان مانند برازش گردید. به منظور انتخاب مدل برتر و سنجش دقت مدل در توصیف سرعت جوانهزنی بذر کنار نسبت به دما، از آمارههای جذر میانگین مربعات (RMSE) و ضریب تبیین (R2) استفاده شد. به گونهای که ضریب تبیین بالاتر و جذر میانگین مربعات خطای کمتر، نشان دهنده همبستگی بیشتر مدل با واقعیت است. نتایج نشان داد که این آمارهها در مدل دو تکهای نسبت به سایر مدلها بهتر است و مقدار آن به ترتیب برابر با 0004/0 و 98 درصد میباشد. بنابراین بر اساس مدل دو تکهای که مدل برتر شناخته شد، دمای پایه، بهینه و بیشینه سرعت جوانهزنی بذر این گیاه به ترتیب برابر 6/8، 3/34 و 49 درجه سانتیگراد محاسبه شد. سپس به منظور بررسی جوانهزنی و رشد گیاهچه کنار نسبت به تنش شوری و خشکی در دمای بهینه، آزمایش دیگری به اجرا در آمد. در این آزمایش جوانهزنی بذرها در شش سطح تنش شوری و خشکی، با پتانسیل اسمزی (صفر ، 2- ، 4-، 6-، 8- و 10- بار ) مورد بررسی قرار گرفت. نتایج این آزمایش نشان داد که تنش شوری و خشکی، درصد و سرعت جوانهزنی بذر کنار را کاهش داد به طوری که در حالت شاهد جوانهزنی 97 درصد و در 10- بار در حالت شوری به 16 درصد و در حالت خشکی به 0 کاهش یافت. ضمن آنکه در مقایسه با خشکی، جوانه زنی بذر کنار جساسیت بیشتری نسبت به تنش شوری نشان داد.
محمدرضا راهداری؛ حسن احمدی؛ علی طویلی؛ محمد جعفری؛ علی اکبر نظری سامانی؛ محمد خسروشاهی؛ شهروز شریفی
دوره 26، شماره 1 ، خرداد 1398، ، صفحه 226-240
چکیده
با توجه به حاکمیت مناطق بیابانی در وسعت زیادی از ایران، بررسی و مطالعه رژیم بادی بهمنظور طراحی ایمن خطوط ریلی و همچنین حمل رسوبات بادی از اهمیت قابلتوجهی برخوردار است. در این پژوهش به واکاوی رژیم بادی و قابلیت حمل ماسه با استفاده از روش فرایبرگر در ایستگاههای هواشناسی موجود در حاشیه راهآهن قم-تهران به طول 178 کیلومتر ...
بیشتر
با توجه به حاکمیت مناطق بیابانی در وسعت زیادی از ایران، بررسی و مطالعه رژیم بادی بهمنظور طراحی ایمن خطوط ریلی و همچنین حمل رسوبات بادی از اهمیت قابلتوجهی برخوردار است. در این پژوهش به واکاوی رژیم بادی و قابلیت حمل ماسه با استفاده از روش فرایبرگر در ایستگاههای هواشناسی موجود در حاشیه راهآهن قم-تهران به طول 178 کیلومتر پرداخته شده است. گلبادهای سالیانه نشان میدهند که درمجموع حاکمیت بادهای غربی و شمالغربی در حدود 40%، 50%، 42% و 57% بهترتیب در ایستگاههای هواشناسی تهران، شهریار، قم و فرودگاه امام خمینی حاکم است. بیشترین مقدار قابلیت حمل ماسه در ایستگاه هواشناسی فرودگاه امام (8/0,UDI= 574DP=) در غرب منطقه و کمترین مقدار آن در ایستگاه قم (47/0,UDI= 109DP=) در جنوب منطقه است. از سوی دیگر علاوه بر ایستگاه هواشناسی فرودگاه امام خمینی، ایستگاههای گرمسار (481 DP=)، سلفچگان (485 DP=) و ساوه (552 DP=) نیز در کلاس انرژی باد شدید قرار داشتند. ایستگاههای هواشناسی شهریار (215 DP=) و کهک (326 DP=) در کلاس متوسط و درنهایت ایستگاههای تهران (191 DP=) و قم در کلاس کم قرار دارند. با حرکت از ایستگاه ریلی نمکزار به سمت ایستگاه ریلی امام خمینی روند افزایشی قابلیت حمل ماسه مشاهده گردید و از سویی ارزیابیهای میدانی بیانگر حساسیت بلاک ریلی نمکزار-سپر رستم به طول 3/21 کیلومتر نسبت به ورود ماسه به خط ریلی است. در پایان به مدیران راهآهن جمهوری اسلامی ایران پیشنهاد میگردد با ارزیابی قابلیت حمل ماسه در حاشیه خطوط ریلی در مناطق بیابانی نسبت به کنترل ورود ماسه به این خطوط اقدام نمایند.
رضا حسن پوری؛ علی طویلی؛ سید اکبر جوادی
دوره 23، شماره 4 ، اسفند 1395، ، صفحه 800-809
چکیده
شناخت عوامل محیطی موثر در پراکنش و استقرار گونههای گیاهی نقش مهمی در مدیریت صحیح اکوسیستمهای مرتعی دارد. هدف از این تحقیق بررسی علل پراکنش گونههای گیاهی و شناخت رابطه پراکنش گونههای معرف مراتع خرمآباد با خصوصیات فیزیکی و شیمیایی خاک بوده است. با انجام بازدید اولیه، ضمن تفکیک تیپهای گیاهی، منطقه معرف هر تیپ شناسایی شد. تیپهای ...
بیشتر
شناخت عوامل محیطی موثر در پراکنش و استقرار گونههای گیاهی نقش مهمی در مدیریت صحیح اکوسیستمهای مرتعی دارد. هدف از این تحقیق بررسی علل پراکنش گونههای گیاهی و شناخت رابطه پراکنش گونههای معرف مراتع خرمآباد با خصوصیات فیزیکی و شیمیایی خاک بوده است. با انجام بازدید اولیه، ضمن تفکیک تیپهای گیاهی، منطقه معرف هر تیپ شناسایی شد. تیپهای گیاهی مورد بررسی در این تحقیق Agropyron libanoticum-Acantholimon bromifolium ،Hordeum glaucum-Taeniatherum crinitum، Astragalus adscendens-Agropyron trichophorum و Astragalus adscendens-Daphne mucronata بودند. اندازه پلاتهای نمونهبرداری به روش سطح حداقل 4مترمربع و تعداد آنها به کمک فرمول آماری 160 پلات تعیین گردید. پلاتگذاری در هر تیپ گیاهی به روش تصادفی- سیستماتیک انجام گرفت بهطوریکه در هر پلات، فاکتورهای مربوط به پوشش گیاهی اندازهگیری و در نقاط ابتدایی و انتهایی ترانسکتهای مستقر شده، اقدام به حفر پروفیل خاک و نمونهبرداری جهت تعیین خصوصیات فیزیکی و شیمیایی گردید. رستهبندی پوشش گیاهی بوسیله روش تحلیل تطبیقی متعارف(CCA) انجام شد و نتایج نشان داد از بین خصوصیات فیزیکی و شیمیایی خاک، ماده آلی، ازت، فسفر و اسیدیته مهمترین عوامل موثر در پراکنش Daphnemucronata بوده و پراکنش گونههای گیاهی Agropyronlibanoticum و Acantholimonbromifolium بیشتر تحت تاثیر پتاسیم، بافت خاک و هدایت الکتریکی و بوده و عوامل بافت و آهک خاک نقشی تعیینکننده در پراکنش گونههای Taeniatherum crinitum، Hordeum glaucum ، Astragalus adscendens وAgropyron trichophorum دارند.
آذین جعفریان؛ محمد جعفری؛ علی طویلی
دوره 21، شماره 1 ، خرداد 1393، ، صفحه 51-61
چکیده
این تحقیق با هدف تعیین اثرات بومشناختی تاغزارهای دستکاشت بر روی پوشش گیاهی طبیعی و خصوصیات خاک انجام شد. بدین منظور سه منطقه تاغکاری شده (زرد تاغ ) با سنین 5-1 سال، 10-5 سال و بیشتر از 20 سال و یک شاهد برای هر سه منطقه تعیین گردید. سپس نمونهبرداری از پوشش گیاهی در طول ترانسکت 300 متری، شامل عوامل درصد تاج پوشش، تراکم، تولید، لاشبرگ، ...
بیشتر
این تحقیق با هدف تعیین اثرات بومشناختی تاغزارهای دستکاشت بر روی پوشش گیاهی طبیعی و خصوصیات خاک انجام شد. بدین منظور سه منطقه تاغکاری شده (زرد تاغ ) با سنین 5-1 سال، 10-5 سال و بیشتر از 20 سال و یک شاهد برای هر سه منطقه تعیین گردید. سپس نمونهبرداری از پوشش گیاهی در طول ترانسکت 300 متری، شامل عوامل درصد تاج پوشش، تراکم، تولید، لاشبرگ، سنگریزه، خاک لخت و بررسی تنوع گونه های گیاهی و گونه غالب و همچنین نمونهبرداری خاک از اعماق 30-0 و90 -30 سانتیمتر، شامل فاکتورهای Ec، pH، درصد کربن آلی، کلسیم محلول، منیزیم محلول، سدیم محلول، درصد سیلت، درصد رس و درصد ماسه به صورت تصادفی- سیستماتیک انجام گردید. داده ها با استفاده از روش آماری t مستقل در نرمافزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که اعمال تاغکاری سبب افزایش درصد تاج پوشش گیاهی، لاشبرگ و بقایای گیاهی، افزایش تولید سرپای گیاهی، بهبود ترکیب گیاهی، وضعیت و گرایش نسبت به منطقه شاهد شده است. تاغکاری با سنین مختلف بر هدایت الکتریکی خاک تأثیرگذار بوده و باعث افزایش آن شده است.
علی طویلی؛ مجتبی جنت رستمی؛ خدیجه ابراهیمی درچه
دوره 16، شماره 3 ، آذر 1388، ، صفحه 409-418
چکیده
در تحقیقات مختلف به ویژگی آللوپات بودن گونههای مختلف جنس درمنه اشاره شده است. در این تحقیق اثر بازدارندگی Artemisia sieberi بر ویژگیهای جوانهزنی گونه Salsola rigida مورد بررسی قرار گرفت تا با توجه به اهمیت گیاهان یاد شده در مناطق خشک و نیمهخشک، در صورت استفاده همزمان از آنها در برنامههای توسعه پوشش گیاهی، تأثیرپذیری و حساسیت سالسولا از نظر ...
بیشتر
در تحقیقات مختلف به ویژگی آللوپات بودن گونههای مختلف جنس درمنه اشاره شده است. در این تحقیق اثر بازدارندگی Artemisia sieberi بر ویژگیهای جوانهزنی گونه Salsola rigida مورد بررسی قرار گرفت تا با توجه به اهمیت گیاهان یاد شده در مناطق خشک و نیمهخشک، در صورت استفاده همزمان از آنها در برنامههای توسعه پوشش گیاهی، تأثیرپذیری و حساسیت سالسولا از نظر ویژگیهای جوانهزنی بذر در قبال تأثیر درمنه مورد ارزیابی قرار گیرد. بدین منظور، بذر سالسولا ریجیدا از شرکت پاکان بذر اصفهان تهیه شد. اندامهای هوایی درمنه دشتی از مراتع منطقه جعفریه استان قم جمعآوری و به آزمایشگاه انتقال داده شد. پس از خشک شدن اندام هوایی و آسیاب آن، عصاره 30 درصد حجمی- وزنی و با به حجم رساندن، غلظتهای 25 و 50 درصد بدست آمد. آزمایش با 4 تیمار شامل غلظتهای 25، 50 و100 درصد عصاره اندام هوایی درمنه دشتی و تیمار شاهد (آب مقطر) انجام شد. بذرهای سالسولا ریجیدا روی کاغذ درون پتریدیشهایی با 4 تکرار قرار گرفت. آزمایش به مدت 13 روز در قالب طرح کاملاً تصادفی انجام شد. شمارش بذرهای جوانهزده به صورت روزانه انجام شد و ویژگیهایی چون درصد جوانهزنی، سرعت جوانهزنی، دوره متوسط جوانهزنی و درصد بازدارندگی در طول دوره آزمایش مورد بررسی قرار گرفت. در پایان آزمایش، پس از انجام تجزیه واریانس بر روی دادهها، میانگین تیمارها با آزمون دانکن دستهبندی و مورد مقایسه قرار گرفت. نتایج بدست آمده نشان داد بین تیمارهای مورد مطالعه از نظر درصد جوانهزنی، متوسط دوره جوانهزنی و درصد بازدارندگی در سطح احتمال 1 درصد و از نظر سرعت جوانهزنی در سطح 5 درصد تفاوت معنیدار وجود دارد. به طور کلی نتیجهگیری میشود که جوانهزنی سالسولا ریجیدا تحت تأثیر بازدارندگی درمنه دشتی قرار میگیرد.