منصوره کارگر؛ زینب جعفریان؛ رضا تمرتاش؛ سید جلیل علوی
دوره 25، شماره 3 ، آذر 1397، ، صفحه 512-523
چکیده
اکولوژِیستها و مدیران محیط زیست به طور فزایندهای مدلهای پیشبینی را به عنوان وسیلهای برای بررسی الگوهای پراکنش گونهای تأکید میکنند. هدف تحقیق حاضر بررسی کارآمدی مدل خطی تعمیم یافته (GLM) و مدل جمعی تعمیم یافته (GAM) در تعیین روابط بین پوشش گیاهی و عوامل محیطی در مراتع خطه ریز است. شاخصهای محیطی مطالعه شده شامل خصوصیات خاک (15 ...
بیشتر
اکولوژِیستها و مدیران محیط زیست به طور فزایندهای مدلهای پیشبینی را به عنوان وسیلهای برای بررسی الگوهای پراکنش گونهای تأکید میکنند. هدف تحقیق حاضر بررسی کارآمدی مدل خطی تعمیم یافته (GLM) و مدل جمعی تعمیم یافته (GAM) در تعیین روابط بین پوشش گیاهی و عوامل محیطی در مراتع خطه ریز است. شاخصهای محیطی مطالعه شده شامل خصوصیات خاک (15 مورد)، عوامل توپوگرافی (3 مورد) و عوامل اقلیمی (3 مورد) بودند. نمونهبرداری با روش طبقهبندی- تصادفی مساوی صورت گرفت. سه گونه غالب در منطقه عبارتند از Bromus tomentollus،Ferula ovina و Agropyron repens تشخیص داده شدند. نتایج نشان داد در مدل GLM برای گونهFerula ovina متغیرهای فسفر و شیب تأثیرگذار بودند. برای گونههای Bromus tomentollus و Agropyron repens متغیرهای رطوبت سالانه، بارندگی، سیلت، و شیب تأثیر داشتند. در مدل GAM نیز در رابطه با گونهFerula ovina رطوبت در دسترس، سیلت و ماده آلی از عوامل تأثیرگذار بر پراکنش این گونه بودند. برای گونهBromus tomentollus سیلت، پتاسیم، اسیدیته و رطوبت سالانهدر پراکنش تأثیر داشتند. همچنین متغیرهای تأثیرگذار بر پراکنش گونه Bromus tomentollus در مدل GAM شیب و سیلت بودهاند. ارزیابی مدل با استفاده از ضرایب آماری سطح زیر منحنی (AUC) به ترتیب برای مدلهای GLM و GAM 63/0 و 70/0 بودند که نشاندهنده دقت مدل قابل قبول و خوب میباشد.
رستم خلیفه زاده؛ رضا تمرتاش؛ محمدرضا طاطیان؛ محمدرضا سراجیان مارالان
دوره 25، شماره 3 ، آذر 1397، ، صفحه 699-712
چکیده
کربن آلی خاک، یکی از مهمترین شاخصهای کیفیت خاک است که تقریباً تمامی ویژگیهای فیزیکی، شیمیایی و بیولوژیکی خاک را تحت تأثیر خود قرار داده و سبب حاصلخیزی خاک میشود. این شاخص نقش کلیدی در چرخة سراسری کربن دارد. هدف از انجام این پژوهش مطالعة رفتارهای طیفی و غیرطیفی خاک به منظور برآورد کربن آلی خاک سطحی با استفاده از روشهای تحلیل عاملی ...
بیشتر
کربن آلی خاک، یکی از مهمترین شاخصهای کیفیت خاک است که تقریباً تمامی ویژگیهای فیزیکی، شیمیایی و بیولوژیکی خاک را تحت تأثیر خود قرار داده و سبب حاصلخیزی خاک میشود. این شاخص نقش کلیدی در چرخة سراسری کربن دارد. هدف از انجام این پژوهش مطالعة رفتارهای طیفی و غیرطیفی خاک به منظور برآورد کربن آلی خاک سطحی با استفاده از روشهای تحلیل عاملی و رگرسیون چندگانه در مراتع نیمهاستپی لزور فیروزکوه است. نمونهبرداری از خاک، با استفاده از روش نمونهبرداری تصادفی طبقهبندی شده صورت گرفت. تعداد 157 سایت تعلیمی در واحدهای کاری همگن انتخاب شد. اطلاعات 127 سایت برای واسنجی مدل و اطلاعات 30 سایت برای اعتبارسنجی آن بکار گرفته شد. در هر یک از سایتهای تعلیمی به شیوه تصادفی، یک نمونه خاک متشکل از 9 مشاهده از عمق صفر تا 20 سانتیمتری خاک سطحی برداشت شد. کربن آلی خاک با استفاده از روش تیتراسیون والکلی – بلاک اندازهگیری شد. نتایج نشان داد متغیرهای آلبیدو، شاخص رس، شاخص گیاهی تفاضلی بهنجار، شاخصهای روشنایی و سبزینگی تبدیل تسلدکپ و ارتفاع نسبی، همبستگی معنیداری با کربن آلی خاک دارند. همچنین نتایج تحلیل عاملی به روش تجزیة مؤلفههای اصلی (PCA) با مقادیر ویژة بزرگتر از یک نشان داد کل واریانس تجمعی تبیینشده بوسیلة شش متغیر مذکور، برابر 146/81 درصد بود که این میزان واریانس بوسیلة دو عامل توضیح داده شد. معادلة رگرسیون تولید شده با دو عامل استخراج شده، از پتانسیل مناسبی برای پیشبینی کربن آلی خاک سطحی برخوردار بود (789/0 = R2). میانگین نسبی خطای مطلق (MARE) و ریشة متوسط مربعات خطا (RMSE) مدل پیشنهادی به ترتیب برابر 1/0 و 24/0 محاسبه شد. با توجه به ارتباط مستقیم کربن آلی خاک با عوامل حاصلخیزی و مقاومت خاک در مقابل فرسایش، مدل توزیع مکانی کربن آلی خاک میتواند بعنوان یک زیرمدل مهم به منظور طراحی سایر مدلهای پیچیده همچون تولید (بایومس) اکوسیستمهای خشکی و مدلهای فرسایش خاک مورد استفاده واقع شود.
فاطمه منتظری؛ رضا تمرتاش؛ محمدرضا ظاطیان؛ محمد حجتی
دوره 25، شماره 2 ، مرداد 1397، ، صفحه 278-288
چکیده
در این تحقیق توانایی گیاهان مرتعی گون و کلاه میرحسن در جذب و تجمع فلزات سنگین مانند کادمیوم، سرب، مس، روی و کروم در اطراف کارخانه سیمان فیروزکوه بررسی شد. نمونه برداری از خاک و پوشش گیاهی در فواصل 500، 1500 و 2500 متر از مرکز کارخانه، به روش سیستماتیک تصادفی انجام شد. تعداد 2 گونه گیاهی از قبیل گون و کلاه میرحسن با 3 تکرار (جمعا 18 نمونه از گیاه ...
بیشتر
در این تحقیق توانایی گیاهان مرتعی گون و کلاه میرحسن در جذب و تجمع فلزات سنگین مانند کادمیوم، سرب، مس، روی و کروم در اطراف کارخانه سیمان فیروزکوه بررسی شد. نمونه برداری از خاک و پوشش گیاهی در فواصل 500، 1500 و 2500 متر از مرکز کارخانه، به روش سیستماتیک تصادفی انجام شد. تعداد 2 گونه گیاهی از قبیل گون و کلاه میرحسن با 3 تکرار (جمعا 18 نمونه از گیاه و 18 نمونه از خاک ریزوسفری) در غالب طرح آزمایشی بلوکهای کاملا تصادفی مورد آزمایش قرار گرفت. در این آزمایش نمونهها با استفاده از روش هضم اسیدی و با استفاده از دستگاه جذب اتمی تعیین گردید. نتایج به دست آمده از روش آماری آنالیز واریانس حاکی از این است که غلظت عناصر کادمیوم و روی در گونههای گون و کلاه میرحسن و غلظت سرب در این گونهها با فاصله از کارخانه به ترتیب از روند افزایشی و کاهشی برخوردار بوده است. همچنین غلظت کروم در گونه کلاه میرحسن سیر نزولی داشته است. مقایسه میانگین عناصر سنگین در اندامهای مختلف گونهها نشان داد که غلظت عناصر مس، سرب و روی در گونه گون و غلظت عناصر کادمیوم و سرب در گونه کلاه میرحسن در برگ بیشتر از ریشه و ساقه میباشد. با استفاده از آزمون-t Test مقایسه بین دو گونه مورد بررسی قرار گرفت و تعیین شد که غلظت کادمیوم و روی در گونه کلاه میرحسن به ترتیب 02/0 و 50/1 میلی گرم در کیلوگرم بیشتر بوده است و در مورد عنصر سرب گونه گون به میزان 19/0 میلی گرم در کیلوگرم غلظت بیشتری را به خود اختصاص داده است. همبستگی بین عناصر موجود در خاک و گونهها نشان داد که عناصر مس، کادمیوم، سرب و کروم در گونه گون و عناصر مس، روی و سرب در گونه کلاه میرحسن با این عناصر در خاک ارتباط معنیداری (05/0>P) برقرار کردهاند. بنابراین با توجه به آلودگی گیاهان غالب نزدیک کارخانه میتوان استنباط کرد که مهمترین عامل تجمع فلزات سنگین سرب و کروم در گونههای مورد مطالعه، ناشی از آلودگی جوی حاصل از مجاورت به کارخانه است. در این راستا پیشنهاد میگردد که از گونههای فوق الذکر برای پاکسازی این عناصر از خاک آلوده، استفاده گردد. همچنین توصیه میگردد که تمهیدات لازم در ارتباط با مصرف این گونهها توسط دام در اطراف کارخانه صورت گیرد.
سیده محدثه احسانی؛ غلامعلی حشمتی؛ رضا تمرتاش
دوره 24، شماره 3 ، مهر 1396، ، صفحه 570-580
چکیده
در این تحقیق، با استفاده از روش تجزیه و تحلیل عملکرد عرصه طبیعی (LFA)، پایداری، چرخه عناصر غذایی و نفوذپذیری خاک در مراتع ییلاقی ولویه کیاسر ارزیابی گردید. برروی لکههای گیاهی، در 7 نقطه ارتفاعی (با 100 متر فاصله) از 1600 تا 2200 متر از سطح دریا، پارامترهای یازدهگانه سطح خاک، در دو جهت شمال و جنوب و بر روی 14 ترانسکت 50 متری در جهت شیب غالب منطقه ...
بیشتر
در این تحقیق، با استفاده از روش تجزیه و تحلیل عملکرد عرصه طبیعی (LFA)، پایداری، چرخه عناصر غذایی و نفوذپذیری خاک در مراتع ییلاقی ولویه کیاسر ارزیابی گردید. برروی لکههای گیاهی، در 7 نقطه ارتفاعی (با 100 متر فاصله) از 1600 تا 2200 متر از سطح دریا، پارامترهای یازدهگانه سطح خاک، در دو جهت شمال و جنوب و بر روی 14 ترانسکت 50 متری در جهت شیب غالب منطقه ارزیابی گردید. جهت مقایسه شاخصهای سهگانه پایداری، نفوذپذیری و چرخه عناصر غذایی در دو جهت شمال و جنوب از آزمون t مستقل و جهت مقایسه شاخصهای مختلف سهگانه مذکور در نقاط مختلف ارتفاعی در هر یک از جهتها، از آزمون تجزیه واریانس و مقایسه میانگین در محیط نرمافزاری SPSS استفاده گردید. نتایج نشان داد که در دو جهت شمال و جنوب از نظر شاخص پایداری و چرخه عناصر غذایی اختلاف معنیداری در سطح 1 درصد وجود دارد که نسبت به حالت ایدهٱل آن (100 درصد)، فاصله زیادی را دارا میباشد. در حالیکه از نظر شاخص نفوذپذیری بین دو جهت اختلاف معنیداری مشاهده نشد. همچنین نتایج این تحقیق نشان داد که نفوذپذیری در هر دو جهت شمالی و جنوبی در نقاط مختلف ارتفاعی، اختلاف معنیداری در سطح 1 درصد دارد بهطوریکه در هر دو جهت نقطه ارتفاعی 2100 بیشترین عملکرد را داشته است. از طرفی نتایج نشان دهنده تطابق استفاده از روش LFA در این تحقیق و پژوهشهای دیگر دارد که این بر دقیق بودن و سرعت بالای این روش نسبت به روشهای دیگر میافزاید.
رضا تمرتاش
دوره 19، شماره 3 ، آذر 1391، ، صفحه 469-481
چکیده
در مراتع کوهستانی وجود ترکیب پیچیدهای از عوامل مانند توپوگرافی، مراحل رشد پوشش گیاهی و توزیع آب، منجر به بروز مسائلی در توزیع چرا میشود. بهمنظور کمک در انتخاب ابزار مناسب تصحیح پراکنش چرا در مراتع کوهستانی، بررسی تأثیر توپوگرافی بر پوشش گیاهی مراتع ییلاقی حوزه واز در استان مازندران مورد مطالعه قرار گرفت. بدین منظور، ابتدا ...
بیشتر
در مراتع کوهستانی وجود ترکیب پیچیدهای از عوامل مانند توپوگرافی، مراحل رشد پوشش گیاهی و توزیع آب، منجر به بروز مسائلی در توزیع چرا میشود. بهمنظور کمک در انتخاب ابزار مناسب تصحیح پراکنش چرا در مراتع کوهستانی، بررسی تأثیر توپوگرافی بر پوشش گیاهی مراتع ییلاقی حوزه واز در استان مازندران مورد مطالعه قرار گرفت. بدین منظور، ابتدا با بازدید میدانی و شناسایی قطعات همگن از نظر چرای دام، 5 واحد بهرهبرداری تعیین گردید و مناطقی بهعنوان معرف در آنها انتخاب و نمونهبرداری به روش تصادفی صورت گرفت. اندازه قطعات نمونه یک متر مربع و تعداد آن به روش آماری تعیین شد. در هر پلات، تولید به روش قطع و توزین، میزان بهرهبرداری با استفاده از روش ارتفاع به وزن و بر اساس وزن خشک و درصد تاج پوشش هر گونه گیاهی اندازهگیری شد. در نهایت با استفاده از نرمافزار SPSS، مقایسه عوامل گیاهی مورد بررسی در واحدهای بهرهبرداری با استفاده از طرح کاملاً تصادفی با تکرارهای نامساوی انجام شد، و ضریب همبستگی بین هر یک از متغیرهای مستقل (شیب، جهت و ارتفاع) با متغیرهای وابسته (تولید، درصد تاج پوشش و بهرهبرداری) تعیین گردید. همچنین مؤثرترین عامل از بین آنها و اثر متقابل متغیرهای مستقل به کمک رگرسیون چندمتغیره گام به گام تعیین شد. نتایج این تحقیق نشان داد که از بین عوامل توپوگرافی مورد مطالعه، شیب و بعد جهت بیشترین همبستگی را با میزان بهرهبرداری دام داشته و عامل ارتفاع رابطهای نشان نداده است، ولی بر میزان تولید و تاج پوشش گیاهی مؤثر بوده است.
رضا تمرتاش
دوره 19، شماره 2 ، شهریور 1391، ، صفحه 221-232
چکیده
با توجه به اهمیت تعیین وضعیت مرتع در مدیریت صحیح اکوسیستمهای مرتعی و همچنین ارتباط تنوع گیاهی، درصد تاج پوشش و درجه اهمیت گونه غالب با وضعیت و سلامت مرتع، تحقیق حاضر به مقایسه سه روش ارزش مرتع، شش فاکتوری و چهار فاکتوری، جهت تعیین مناسبترین روش تعیین وضعیت، در مراتع ییلاقی لاسم هراز پرداخته است. به این منظور ابتدا تفکیک واحدهای ...
بیشتر
با توجه به اهمیت تعیین وضعیت مرتع در مدیریت صحیح اکوسیستمهای مرتعی و همچنین ارتباط تنوع گیاهی، درصد تاج پوشش و درجه اهمیت گونه غالب با وضعیت و سلامت مرتع، تحقیق حاضر به مقایسه سه روش ارزش مرتع، شش فاکتوری و چهار فاکتوری، جهت تعیین مناسبترین روش تعیین وضعیت، در مراتع ییلاقی لاسم هراز پرداخته است. به این منظور ابتدا تفکیک واحدهای پوشش گیاهی منطقه با استفاده از عکسهای هوایی (مقیاس 1:20000) و کنترل زمینی، بر روی نقشه توپوگرافی با مقیاس 1:50000 انجام شد. با تعیین نقاط معرف در هر واحد، نمونهبرداری، به روش تصادفی- سیستماتیک و با استفاده از ترانسکت و پلات صورت گرفت. در این نقاط شاخصهای تنوع شانون و سیمسون، درجه اهمیت گونه غالب و درصد تاج پوشش گیاهی و امتیازات مربوط به روشهای تعیین وضعیت شامل شش فاکتوری، چهار فاکتوری و ارزش مرتع جهت تعیین ارتباط آنها با یکدیگر، محاسبه گردید. به این منظور آزمون همبستگی پیرسون، رگرسیون خطی و آنالیز واریانس دادههای مورد ارزیابی با نرمافزار Minitab13.3 انجام شد. نتایج تحقیق نشان داد که شاخص تنوع شانون با روشهای چهار فاکتوری، شش فاکتوری و ارزش مرتع رابطه معنیداری برقرار کرده است، ولی میزان این ارتباط با روش شش فاکتوری بیشتر از سایر روشها بوده است در حالیکه شاخص تنوع سیمسون با آنها همبستگی نشان نداده است.مقایسه شاخص تاج پوشش و درجه اهمیت نیز نشان می دهد که دو روش ارزش مرتع و چهار فاکتوری ارتباط معنیداری با آنها نداشتهاند؛ در حالیکه روش شش فاکتوری همبستگی بالایی با هر دو شاخص فوق داشته است. بنابراین در این تحقیق، مناسبترین روش تعیین وضعیت براساس شاخصهای گیاهی مورد مطالعه، روش شش فاکتوری تشخیص داده شد.
رضا تمرتاش؛ محمدرضا طاطیان؛ بهجت ریحانی؛ فاطمه شکریان
دوره 16، شماره 4 ، دی 1388، ، صفحه 481-492
چکیده
آگاهی در زمینه روابط پوشش گیاهی و خصوصیات خاکی در اراضی مارنی بهعنوان ابزاری مهم در شناخت اجزای اکوسیستم مرتعی جهت مدیریت صحیح این مناطق حساس ضروری میباشد. در این راستا پوشش گیاهی و خاکهای مارنی دشت بیرجند مورد مطالعه قرار گرفت. ابتدا با استفاده از نقشههای توپوگرافی، قابلیت اراضی، زمینشناسی و عکسهای هوایی منطقه، واحدهای ...
بیشتر
آگاهی در زمینه روابط پوشش گیاهی و خصوصیات خاکی در اراضی مارنی بهعنوان ابزاری مهم در شناخت اجزای اکوسیستم مرتعی جهت مدیریت صحیح این مناطق حساس ضروری میباشد. در این راستا پوشش گیاهی و خاکهای مارنی دشت بیرجند مورد مطالعه قرار گرفت. ابتدا با استفاده از نقشههای توپوگرافی، قابلیت اراضی، زمینشناسی و عکسهای هوایی منطقه، واحدهای ژئومورفولوژی شناسایی گردیده و پس از بازدیدهای میدانی، نمونهبرداری از پوشش گیاهی و خاک در واحدهای همسان انجام شد. روش نمونهبرداری سیستماتیک- تصادفی و اندازه و تعداد نمونه با استفاده از روش سطح حداقل و روش آماری تعیین گردید. سپس نمونهبرداری از پوشش گیاهی و لایه سطحی خاک در هر یک از قطعات نمونه صورت پذیرفت. خصوصیات خاک شامل بافت، هدایتالکتریکی، آهک، گچ، کربن آلی، واکنش خاک و نسبت جذب سدیم در آزمایشگاه اندازهگیری شد. به منظور بررسی وجود اختلاف بین اجتماعات گیاهی و همچنین تعیین چگونگی واکنش آنها به تغییرات خاک، عمل تجزیه واریانس با استفاده از نرمافزار SPSSو رستهبندی گیاهی با آنالیز CCA توسط نرمافزاز Canoco 4.0 انجام شد. نتایج حکایت از آن داشت که اجتماعات گیاهی مختلف واکنشهای متفاوتی نسبت به خصوصیات خاکی داشتهاند، به طوری که گونههای Chenopodium albumوSuaeda fruticosaبیشترین همبستگی را با نسبت جذب سدیم داشته و گونههای Salsola rigidaوAellenia glaucaعلاوه بر آن، با هدایتالکتریکی و سپس میزان سیلت و گچ نیز همبستگی بالایی برقرار نمودهاند. همچنین ورود گونه مهاجمCousinia eryngium در اجتماعات گیاهی موجب تأثیرپذیری کمتر آنها نسبت به عوامل خاکی گردیده است. از این رو سایر گونههای گیاهی نسبت به شوری واکنش منفی داشته و هیچ یک از گونهها نیز نسبت به pH خاک واکنش محسوسی نداشتهاند.