غلامحسن رنجبر؛ فرهاد دهقانی؛ محمد هادی صادقی؛ محمدجواد بابایی زارچ
دوره 30، شماره 2 ، شهریور 1402، ، صفحه 195-181
چکیده
سابقه و هدفبه دلیل محدودیت منابع آب با کیفیت، استفاده از منابع جدید مانند زهآبها و آبدریا در تولید علوفه با شورزیستها اجتناب ناپذیر میباشد. گونههای سالیکورنیا از گیاهان بسیار متحمل به شوری (شورزیست اجباری) میباشند که قابلیت رشد با استفاده مستقیم از آب دریا دارند. از شاخساره گیاه میتوان در ترکیب با سـایر گیاهـان علوفهای ...
بیشتر
سابقه و هدفبه دلیل محدودیت منابع آب با کیفیت، استفاده از منابع جدید مانند زهآبها و آبدریا در تولید علوفه با شورزیستها اجتناب ناپذیر میباشد. گونههای سالیکورنیا از گیاهان بسیار متحمل به شوری (شورزیست اجباری) میباشند که قابلیت رشد با استفاده مستقیم از آب دریا دارند. از شاخساره گیاه میتوان در ترکیب با سـایر گیاهـان علوفهای به منظـور تغذیـه دام استفاده نمود. دانه گیاه سالیکورنیا پس از استخراج روغن دارای 43 درصد پروتئین میباشد. هدف از این تحقیق انتخاب مناسبترین گونه سالیکورنیا از نظر عملکرد و کیفیت علوفه در نوار ساحلی استان بوشهر بود. مواد و روشهابه منظور بررسی عملکرد و ارزش غذایی سالیکورنیا، این تحقیق بر روی گونه بیگلووی (Salicornia bigelovii) و چهار اکوتیپ بومی شامل بوشهر (S. sinus persica Akhani)، ارومیه، گرگان و مرکزی (S. persica Akhani subsp. persica)، در ایستگاه تحقیقات شوری استان بوشهر انجام شد. شرایط آب و هوایی منطقه گرم و مرطوب با بارش سالیانه کم (217 میلیمتر) و متوسط درجه حرارت سالانه 24 درجهسانتیگراد بود. آزمایش به صورت طرح بلوکهای کامل تصادفی و با سه تکرار بود. کاشت با بذر انجام و سپس مزرعه با آب خلیج فارس با هدایت الکتریکی 60 دسیزیمنس بر متر آبیاری شد. به منظور تعیین ارزش غذایی علوفه، در زمان رشد رویشی نمونه گیاهی از شاخساره گونه و اکوتیپهای مختلف تهیه و مقادیر درصد خاکستر، پروتئین خام، میزان نیتروژن غیر پروتئینی، الیاف نامحلول در شوینده اسیدی، الیاف نامحلول در شوینده خنثی، لیگنین قابل هضم در شوینده اسیدی و انرژی قابل متابولیسم اندازهگیری شد. در پایان فصل رشد به منظور تعیین وزن خشک زیستتوده، مساحت یک متر مربع از هر واحد آزمایشی برداشت گردید. دادهها با استفاده از نرمافزار SAS تجزیه و مقایسات میانگین با استفاده از آزمون دانکن و در سطح 5 درصد انجام شد. نتایجنتایج نشان داد که تفاوت معنیداری از نظر میزان زیست توده خشک بین گونه و اکوتیپهای مختلف سالیکورنیا وجود داشت. میزان زیست توده خشک تولیدی اکوتیپهای بوشهر، مرکزی، ارومیه، گرگان و گونه بیگلووی به ترتیب 29/18، 64/14، 22/4، 60/4 و 71/6 تن در هکتار بود. بیشترین و کمترین میزان خاکستر به ترتیب به میزان 54% و 46% ماده خشک مربوط به اکوتیپ بوشهر و گونه بیگلووی بود. بین گونه و اکوتیپها تفاوت معنیداری از نظر میزان پروتئین خام شاخساره وجود نداشت. میزان پروتئین خام شاخساره بین 9/6 در اکوتیپ مرکزی تا 6/8 در اکوتیپ بوشهر متفاوت بود. انرژی قابل متابولیسم علوفه بین 17/5 تا 74/5 مگاژول در کیلوگرم ماده خشک برآورد شد؛ کمترین و بیشترین آن به ترتیب مربوط به گونه بیگلوی و اکوتیپ ارومیه بود. بیشترین و کمترین میزان شاخصهای دیواره سلولی شامل الیاف نامحلول در شوینده خنثی (NDF)، الیاف نامحلول در شوینده اسیدی (ADF) و لیگنین قابل هضم در شوینده اسیدی (ADL) به ترتیب مربوط به اکوتیپهای گرگان و بوشهر بود. در مقایسه با یونجه، روند تولید گاز در ساعات مختلف نمونه علوفه گونه و اکوتیپهای مختلف سالیکورنیا به میزان چشمگیری کمتر بود. در بین گونه و اکوتیپهای مختلف سالیکورنیا، بیشترین و کمترین میزان تولید گاز به ترتیب مربوط گونه بیگلووی و اکوتیپ ارومیه بود. نتیجهگیریبطور کلی با در نظر گرفتن مقادیر ارزش غذایی و با توجه به عملکرد بیشتر و سازگاری بهتر به منطقه، اکوتیپ بوشهر (Salicornia sinus persica Akhani) برای کاشت در سواحل استان به منظور تأمین بخشی از علوفه مورد نیاز دام پیشنهاد میگردد. اگرچه بهخاطر خاکستر نسبتاً زیاد گیاه، تنها بخشی از جیره دام میتواند توسط علوفه این گیاه تأمین گردد. بنابراین به منظور استفاده صحیح از علوفه این گیاه در تغذیه دام، ضرورت دارد میزان مصرف روزانه علوفه در جیره تعیین گردد.
اردوان قربانی؛ لیدا عندلیبی؛ فرید انفرادی؛ فرزاد میرزایی آقچه قشلاق؛ جمال سیف دواتی؛ جابر شریفی نیارق
دوره 27، شماره 4 ، دی 1399، ، صفحه 722-731
چکیده
اطلاعات کیفیت علوفه به مدیران مرتع در انتخاب روشهای چرایی مناسب به منظور ارتقاء عملکرد دامها بدون صدمه زدن به اکوسیستم کمک میکند. هدف این تحقیق بررسی ارزش غذایی سه گونه مرتعی Thymus kotschyanus، Artemisia melanolepisو Artemisia austriaca در مراحل فنولوژی و ارتفاعات مختلف در سال 1395 بوده است. با توجه به حضور گونهها، سه مکان در جنوبشرقی سبلان در محدوده ...
بیشتر
اطلاعات کیفیت علوفه به مدیران مرتع در انتخاب روشهای چرایی مناسب به منظور ارتقاء عملکرد دامها بدون صدمه زدن به اکوسیستم کمک میکند. هدف این تحقیق بررسی ارزش غذایی سه گونه مرتعی Thymus kotschyanus، Artemisia melanolepisو Artemisia austriaca در مراحل فنولوژی و ارتفاعات مختلف در سال 1395 بوده است. با توجه به حضور گونهها، سه مکان در جنوبشرقی سبلان در محدوده پیست اسکی آلوارس در دامنه ارتفاعی 2400-2200، 2600-2800 و 3200-3000 متر از سطح دریا انتخاب شدند. در هر سایت تعداد 50 نمونه از پایههای گونهها در سه مرحله فنولوژیکی برداشت شد. ارزش غذایی گونهها با تعیین درصد مادهخشک، خاکستر، مادهآلی، پروتئینخام، درصد چربی، دیواره سلولی بدون همیسلولز[1] و الیاف نامحلول در شوینده خنثی[2]، عناصر ماکرو (نیتروژن، فسفر، پتاسیم، کلسیم و سدیم) و میکرو (آهن، روی، مس و منگنز) در آزمایشگاه اندازهگیری و با استفاده از تجزیه واریانس در قالب طرح کاملا تصادفی ارزیابی شد. برای مقایسه میانگین از روش چند دامنهای دانکن استفاده شد. با توجه به تفاوت ارتفاع در رویشگاه T.kotschyanus و A.melanolepis، تأثیر ارتفاع بر صفات این گونهها بهطور جداگانه با آزمون t مستقل بررسی و نتایج نشان داد تغییرات ارتفاع بر ارزشغذایی و عناصر ماکرو و میکرو T. kotschyanus و A. melanolepis تأثیری نداشت. اختلاف بین مراحل فنولوژیکی در گونهها معنیدار بود. بیشترین و کمترین درصد ماده آلی در مرحله بذردهی و رویشی به ترتیب در A. austriaca (43/94 درصد) و A. melanolepis (49/91 درصد) بود. با پیشرفت مراحل رشد، کاهش معنیداری در درصد چربی، پروتئینخام و خاکستر در گونهها مشاهده شد (05/0p <). بیشترین پروتئین خام در A.melanolepis در مرحله رویشی (17 درصد) و کمترین در A. austriaca در مرحله بذردهی (5/7 درصد) مشاهده شد. با پیشرفت مراحل رشد ماده آلی و خشک، NDF و ADF در گونهها افزایش یافت. فسفر، پتاسیم، نیتروژن و سدیم در گونهها با پیشرفت مراحل فنولوژی کاهش معنیداری داشت (05/0p <). بیشترین فسفر در مرحله رویشی در A. austriaca (34/0 درصد) و کمترین (12/0 درصد) در T. kotschyanus در مرحله بذردهی ثبت شد. در مجموع گونههای A.austriaca، A.melanolepis وT. kotschyanus دارای ارزش غذایی بالا و عناصر معدنی مناسب که میتوان آنها را به عنوان علوفه جایگزین در شرایطی که سایر گونههای علوفهای مرتع تقلیل یافتهاند، استفاده کرد.
بهرام امیری؛ اعظم افشاری؛ بهروز رسولی
دوره 23، شماره 3 ، مهر 1395، ، صفحه 487-498
چکیده
این تحقیق به منظور ارزیابی ارزش غذایی سیلوی گیاه خارشتر (Alhagi camelarum ) و هالکنموم (Halocnemum strobilaceum) در ترکیب با بذر جو و ملاس اجرا شد. پس از جمعآوری نمونههای گیاهی و خرد کردن، آنها در 4 تیمار و با سه تکرار در قالب طرح آزمایشی بلوک کامل تصادفی به نسبتهای مختلف بر اساس وزن ماده خشک سیلو شدند و در پایان مدت سیلو( 28 روز) ارزش علوفهای این ...
بیشتر
این تحقیق به منظور ارزیابی ارزش غذایی سیلوی گیاه خارشتر (Alhagi camelarum ) و هالکنموم (Halocnemum strobilaceum) در ترکیب با بذر جو و ملاس اجرا شد. پس از جمعآوری نمونههای گیاهی و خرد کردن، آنها در 4 تیمار و با سه تکرار در قالب طرح آزمایشی بلوک کامل تصادفی به نسبتهای مختلف بر اساس وزن ماده خشک سیلو شدند و در پایان مدت سیلو( 28 روز) ارزش علوفهای این ترکیبها به روش شیمیایی و تولید گاز مورد ارزیابی قرار گرفت. همچنین برای تعیین میزان مصرف آنها از سه راس گوسفند و بز بومی یک ساله استفاده شد. نتایج نشان داد که تیمار 50 درصد هالکنموم، 10 درصد جو ، 30 درصد خارشتر و 10 درصد ملاس از ارزش غذایی بالاتری برخوردار است. زیرا از نظر میزان تولید گاز در 24 ساعت اولیه انکوباسیون بیشترین هضمپذیری، از لحاظ پارامترهای تولید گاز بیشترین میزان مقادیرهضمپذیری ماده آلی (OMD)، اسیدهای چرب زنجیره کوتاه (SCFA)، انرژی متابولیسمی (ME )، مادهآلی خشک (DOM) و انرژی خالص شیردهی (NEL) و از نظر تجزیه شیمیایی بیشترین مقدار پروتئین، خاکستر و چربی را دارا بوده است. از نظر میزان مصرف دام نیز پس از ترکیب 50 درصد هالکنموم، 20 درصد جو ، 20 درصد خارشتر و 10 درصد ملاس بیشترین مصرف را داشته است. بنابراین، با توجه به این که در این ترکیب 80 درصد حجم به خارشتر و هالوکنموم مربوط میشود که به صورت خودرو در طبیعت رشد میکنند و در شورهزارها و اراضی سنگلاخی قابل توسعهدادن هستند، این سیلوی ترکیبی را میتوان پس از انجام تحقیقات تکمیلی، به عنوان ترکیب مناسب توصیه کرد.