فرهاد آقاجانلو؛ مرتضی اکبرزاده؛ احمد موسوی؛ پرویز مرادی
دوره 28، شماره 4 ، دی 1400، ، صفحه 614-630
چکیده
ظرفیت مرتع به عوامل متعددی ازجمله مقدار تولید علوفه بستگی دارد. تولید علوفه در طی فصل چرا و سالهای مختلف متفاوت است. هدف از مشخص کردن ظرفیت چرا، تعیین مقدار تولید علوفه در طی فصل چرا هست. بهمنظور تعیین میزان تولید و مصرف علوفه در مراحل مختلف رویشی، این طرح به مدت 4 سال (89-1386) با انتخاب 18 گونه چندساله به همراه گونههای یکساله در ...
بیشتر
ظرفیت مرتع به عوامل متعددی ازجمله مقدار تولید علوفه بستگی دارد. تولید علوفه در طی فصل چرا و سالهای مختلف متفاوت است. هدف از مشخص کردن ظرفیت چرا، تعیین مقدار تولید علوفه در طی فصل چرا هست. بهمنظور تعیین میزان تولید و مصرف علوفه در مراحل مختلف رویشی، این طرح به مدت 4 سال (89-1386) با انتخاب 18 گونه چندساله به همراه گونههای یکساله در مراتع بادامستان زنجان به اجرا درآمد. بدین منظور با شروع فصل چرا و ورود دام به مرتع، میزان علوفه باقیمانده پس از چرای دام تا زمان خروج دام با فواصل یکماهه برداشت شد. تولید در داخل قطعه محصور و مجاور مورداندازهگیری و میزان مصرف هر گونه تعیین شد. دادههای حاصل از تولید و مصرف گونهها در ماهها و سالهای موردبررسی در قالب طرح آماری کاملاً تصادفی تجزیه و سپس تحلیل گردید. نتایج تجزیه واریانس مرکب نشان داد که تولید در سالها و ماههای مختلف فصل رشد متفاوت بود (01/0P<). بیشترین مقدار تولید در سال 1388 و کمترین آن در سال 1387 ثبت شد. نسبت علوفه تولیدشده در سال نامساعد به سال مساعد 50 درصد بود، بهعبارتدیگر تولید علوفه در سال 88 دو برابر سال 87 بود. این نسبت در گونهها بین 13 تا 79 درصد بود. اوج تولید ماهانه مرتع در خردادماه بود و در بیشتر گونهها نیز همینطور بود. میانگین تولید مرتع در بررسی چهارساله، حدود 650 کیلوگرم در هکتار و سهم سه گونه Festuca ovina، Bromus tomentellus و Tanacetum polycephalum به ترتیب 24، 20 و 11 درصد بود. بیشترین مقدار مصرف علوفه در ماه تیر و سپس در مردادماه اتفاق افتاد. در طول دوره چرا بهطور متوسط حدود 71 درصد علوفه تولیدشده مرتع توسط دام استفاده شد. حداقل مصرف در گونه Phlomis olivieri (37 درصد) و حداکثر آن در گونه Silene ampullata (100 درصد) بود.
اردوان قربانی؛ لیدا عندلیبی؛ فرید انفرادی؛ فرزاد میرزایی آقچه قشلاق؛ جمال سیف دواتی؛ جابر شریفی نیارق
دوره 27، شماره 4 ، دی 1399، ، صفحه 722-731
چکیده
اطلاعات کیفیت علوفه به مدیران مرتع در انتخاب روشهای چرایی مناسب به منظور ارتقاء عملکرد دامها بدون صدمه زدن به اکوسیستم کمک میکند. هدف این تحقیق بررسی ارزش غذایی سه گونه مرتعی Thymus kotschyanus، Artemisia melanolepisو Artemisia austriaca در مراحل فنولوژی و ارتفاعات مختلف در سال 1395 بوده است. با توجه به حضور گونهها، سه مکان در جنوبشرقی سبلان در محدوده ...
بیشتر
اطلاعات کیفیت علوفه به مدیران مرتع در انتخاب روشهای چرایی مناسب به منظور ارتقاء عملکرد دامها بدون صدمه زدن به اکوسیستم کمک میکند. هدف این تحقیق بررسی ارزش غذایی سه گونه مرتعی Thymus kotschyanus، Artemisia melanolepisو Artemisia austriaca در مراحل فنولوژی و ارتفاعات مختلف در سال 1395 بوده است. با توجه به حضور گونهها، سه مکان در جنوبشرقی سبلان در محدوده پیست اسکی آلوارس در دامنه ارتفاعی 2400-2200، 2600-2800 و 3200-3000 متر از سطح دریا انتخاب شدند. در هر سایت تعداد 50 نمونه از پایههای گونهها در سه مرحله فنولوژیکی برداشت شد. ارزش غذایی گونهها با تعیین درصد مادهخشک، خاکستر، مادهآلی، پروتئینخام، درصد چربی، دیواره سلولی بدون همیسلولز[1] و الیاف نامحلول در شوینده خنثی[2]، عناصر ماکرو (نیتروژن، فسفر، پتاسیم، کلسیم و سدیم) و میکرو (آهن، روی، مس و منگنز) در آزمایشگاه اندازهگیری و با استفاده از تجزیه واریانس در قالب طرح کاملا تصادفی ارزیابی شد. برای مقایسه میانگین از روش چند دامنهای دانکن استفاده شد. با توجه به تفاوت ارتفاع در رویشگاه T.kotschyanus و A.melanolepis، تأثیر ارتفاع بر صفات این گونهها بهطور جداگانه با آزمون t مستقل بررسی و نتایج نشان داد تغییرات ارتفاع بر ارزشغذایی و عناصر ماکرو و میکرو T. kotschyanus و A. melanolepis تأثیری نداشت. اختلاف بین مراحل فنولوژیکی در گونهها معنیدار بود. بیشترین و کمترین درصد ماده آلی در مرحله بذردهی و رویشی به ترتیب در A. austriaca (43/94 درصد) و A. melanolepis (49/91 درصد) بود. با پیشرفت مراحل رشد، کاهش معنیداری در درصد چربی، پروتئینخام و خاکستر در گونهها مشاهده شد (05/0p <). بیشترین پروتئین خام در A.melanolepis در مرحله رویشی (17 درصد) و کمترین در A. austriaca در مرحله بذردهی (5/7 درصد) مشاهده شد. با پیشرفت مراحل رشد ماده آلی و خشک، NDF و ADF در گونهها افزایش یافت. فسفر، پتاسیم، نیتروژن و سدیم در گونهها با پیشرفت مراحل فنولوژی کاهش معنیداری داشت (05/0p <). بیشترین فسفر در مرحله رویشی در A. austriaca (34/0 درصد) و کمترین (12/0 درصد) در T. kotschyanus در مرحله بذردهی ثبت شد. در مجموع گونههای A.austriaca، A.melanolepis وT. kotschyanus دارای ارزش غذایی بالا و عناصر معدنی مناسب که میتوان آنها را به عنوان علوفه جایگزین در شرایطی که سایر گونههای علوفهای مرتع تقلیل یافتهاند، استفاده کرد.
عاطفه شهبازی؛ سید حمید متین خواه؛ حسین بشری؛ مصطفی ترکش اصفهانی
دوره 23، شماره 4 ، اسفند 1395، ، صفحه 823-823
چکیده
آگاهی از کیفیت علوفه گونههای بومی در راستای شناسایی قابلیتهای آنها به منظور احیا و اصلاح مراتع و همچنین تعیین ظرفیت چرا و زمان مناسب چرای دام از اهمیت ویژهای برخوردار است. به همین منظور از دو گونه مرتعی Astragalus cyclophyllon G.Beck و HedysarumcriniferumBoiss در سه مرحله فنولوژیک (رشد رویشی، گلدهی و بذردهی) در رویشگاه طبیعی آنها نمونهبرداری انجام ...
بیشتر
آگاهی از کیفیت علوفه گونههای بومی در راستای شناسایی قابلیتهای آنها به منظور احیا و اصلاح مراتع و همچنین تعیین ظرفیت چرا و زمان مناسب چرای دام از اهمیت ویژهای برخوردار است. به همین منظور از دو گونه مرتعی Astragalus cyclophyllon G.Beck و HedysarumcriniferumBoiss در سه مرحله فنولوژیک (رشد رویشی، گلدهی و بذردهی) در رویشگاه طبیعی آنها نمونهبرداری انجام شد. سپس نمونههای جمعآوری شده خشک و آسیاب شد و به منظور اندازه گیری پارامترهای کیفیت علوفه تجزیه شیمیایی شدند. به منظور تجزیه و تحلیل دادهها از طرح فاکتوریل در قالب طرح پایه کاملاً تصادفی با 2 تیمار در سه تکرار استفاده شد. . نتایج بیانگر تغییرات قابل ملاحظهای در ترکیب شیمیایی گیاهان مورد بررسی است. همچنین اثر مرحله فنولوژیک بر کیفیت علوفه معنیدار بود(05/0p <). میزان پروتئین خام(CP)، هضم پذیری ماده خشک(DMD) و انرژی متابولیسمی (ME)در هر دوگونه یک روند کاهشی را با پیشرفت مراحل مختلف فنولوژی نشان داد و این موارد در گونه H.criniferumدر تمامی مراحل رشد نسبت به گونه A. cyclophyllonبیشتر بود. مقایسه نتایج این دو گونه مرتعی با شاخصهای طبقه بندی مراتع به لحاظ کیفیت علوفه نشان داد که این دو لگوم بومی مراتع جزو "گونههای خیلی مطلوب" بشمار میروند. حفظ گونههای بومی بهطور کلی در هر منطقه و خصوصاً این دو گونه که دارای پراکنش کم و ارزش غذایی بالا نسبت به یونجه (Medicago sativa) است از اهمیت زیادی برخوردار است. لذا با زراعی کردن این لگومها علاوه بر حفظ و توسعه آنها، میتوان بخشی از علوفه مورد نیاز دام اهلی را نیز تامین کرد.
سید اکبر جوادی؛ شادی محمد پوری نعیم؛ حسین ارزانی؛ احمد احمدی
دوره 19، شماره 4 ، اسفند 1391، ، صفحه 571-580
چکیده
تعیین کیفیت علوفه گونههای موجود در مراتع از مهمترین عواملی است که جهت محاسبه ظرفیت چرایی و مدیریت صحیح مراتع لازم و ضروریست. در این تحقیق کیفیت گونه گیاهیlibanoticum Agropyron در سه مرحله فنولوژیک در دره نژ ارومیه مورد بررسی قرار گرفت. بعد از نمونهبرداری نمونهها به آزمایشگاه منتقل گردید. شاخصهای کیفی دیواره سلولی منهای همیسلولز ...
بیشتر
تعیین کیفیت علوفه گونههای موجود در مراتع از مهمترین عواملی است که جهت محاسبه ظرفیت چرایی و مدیریت صحیح مراتع لازم و ضروریست. در این تحقیق کیفیت گونه گیاهیlibanoticum Agropyron در سه مرحله فنولوژیک در دره نژ ارومیه مورد بررسی قرار گرفت. بعد از نمونهبرداری نمونهها به آزمایشگاه منتقل گردید. شاخصهای کیفی دیواره سلولی منهای همیسلولز (ADF)، درصد ماده خشک قابل هضم (DMD)، انرژی متابولیسمی (ME) و پروتئین خام (CP) اندازهگیری شدند. نتایج بدستآمده نشان داد تفاوت معنیداری در فاکتورهای مورد اندازهگیری در (سطح احتمال 1%) در مراحل مختلف فنولوژی وجوددارد. در این گونه کیفیت علوفه در مرحله رویشی بیشتر از کیفیت علوفه در مرحله گلدهی و بذردهی میباشد. البته میزان پروتئین خام این گونه از آغاز تا پایان رویش روند کاهشی دارد و تفاوت میانگین آن، در رشد فعال با گلدهی و بذردهی معنیدار است.