یاسر قاسمی آریان؛ حسین آذرنیوند؛ جواد معتمدی؛ فیروزه مقیمی نژاد
دوره 31، شماره 1 ، خرداد 1403، ، صفحه 15-27
چکیده
سابقه و هدفمرتعداری، علم و هنر مدیریت و اداره مرتع بوده که در تصمیمگیری و برنامهریزی برای حفظ، احیا و بهرهبرداری پایدار از آن لازم است مبانی فنی و مدیریتی، به موازات یکدیگر و متناسب با شرایط اکولوژیکی مرتع و شرایط اجتماعی و اقتصادی ذینفعان، بهویژه مرتعداران مورد توجه قرار گیرد. در بخش مبانی فنی همواره چند پروژه کلیدی شامل ...
بیشتر
سابقه و هدفمرتعداری، علم و هنر مدیریت و اداره مرتع بوده که در تصمیمگیری و برنامهریزی برای حفظ، احیا و بهرهبرداری پایدار از آن لازم است مبانی فنی و مدیریتی، به موازات یکدیگر و متناسب با شرایط اکولوژیکی مرتع و شرایط اجتماعی و اقتصادی ذینفعان، بهویژه مرتعداران مورد توجه قرار گیرد. در بخش مبانی فنی همواره چند پروژه کلیدی شامل نهالکاری، قرق، مدیریت چرا، بذرکاری، بذرپاشی، کودپاشی، پیتینگ (چالهچوله کردن)، ریپینگ (شیارزدن) و کنتورفاروئینگ (ایجاد جویپشته) پیشروی کارشناسان است که هریک معیارها و شاخصهای خاص خود را دارد. با توجه به سطح وسیع و تنوع فیزیوگرافی و ژئومورفولوژی مرتع، هر ابزاری که بتواند با تلفیق شاخصها، کارشناسان را در انتخاب پروژههای اصلاحی و احیایی کمک کند میتواند مفید باشد. هدف این پژوهش، بهرهگیری از ابزار سامانه اطلاعات جغرافیایی برای مکانیابی عرصههای مناسب عملیات اصلاح و مدیریت مرتع، در حوزه آبخیز چاهتلخ است.مواد و روشهادر این پژوهش، ابتدا ضمن تیپبندی مراتع مورد مطالعه و تعیین وضعیت و گرایش تیپهای گیاهی، روش مرتعداری برای هریک ارائه شد. برای تیپهایی که دارای وضعیت عالی تا خوب بودند، روش مرتعداری تعادلی و برای تیپهایی که دارای وضعیت متوسط بودند، روش مرتعداری طبیعی و بهتبع آن، سیستمهای چرایی توصیه شد. روش مرتعداری مصنوعی یا اصلاحی برای تیپهایی در نظر گرفته شد که دارای وضعیت ضعیف و خیلی ضعیف بودند. در گام بعد، نقشه واحدهای همگن مقدماتی، از تلفیق نقشههای طبقات ارتفاعی، شیب و جهت تهیه گردید. سپس لایه تیپهای مرتعی با آن تلفیق و واحدهای همگن نهایی تهیه شد. با توجه به اطلاعات وضعیت و گرایش مراتع و شایستگی تولید تیپهای گیاهی، نقشههای زمینشناسی، خاکشناسی، همباران، همدما و منابع آب، خصوصیات هریک از واحدهای همگن، در محیط GIS استخراج گردید. با مدنظر قرار دادن معیارها و شاخصهای اکولوژیکی و محیطی مؤثر بهمنظور اجرای عملیات اصلاح مرتع و مطابقت آنها با خصوصیات هر واحد همگن، نوع عملیات اصلاحی و مدیریتی مرتع، در هریک از واحدهای همگن پیشنهاد گردید و بر مبنای آن، نقشه عملیات مذکور، تهیه شد. در نهایت با رویهمگذاری نقشه عملیات اصلاح و مدیریت مرتع و سامانهایعرفی، مدل مدیریتی مراتع منطقه، ارائه گردید.نتایجبر مبنای نتایج بهدست آمده، سطح وسیعی از مراتع، دارای وضعیت ضعیف و خیلی ضعیف است که نیازمند اجرای مرتعداری اصلاحی میباشد. مدل مدیریتی حاصل، نشان داد که در 6/10 درصد از سطح مراتع، کنتورفارو، در 3/8 درصد، پیتینگ و در 9/5 درصد، ریپرینگ، قابل توصیه است. ضمن اینکه در 3/29 درصد از مراتع، مدیریت چرا و در 6/14درصد، قرق (جلوگیری از ورود دام) پیشنهاد میگردد.نتیجهگیریمدل ارائه شده در حوزه آبخیز چاهتلخ که با تلفیق لایههای وضعیت و گرایش مرتع، شایستگی تولید، کاربری اراضی، بافت و عمق خاک، طبقه ارتفاعی، شیب و جهت، خطوط همدما و هم باران و نقشه سامانهایعرفی، بهدست آمد، میتواند نقش بهسزایی در ارائه یک مدیریت جامع و همهجانبه ایفا کند. مدل مذکور، سبب دستیابی سریع و راحت به تمامی معیارها و شاخصهای اکولوژیکی و محیطی مؤثر برای اجرای عملیات اصلاح و مدیریت مرتع میشود. در این راستا وزندهی به شاخصها و استفاده از ابزارهای تصمیمگیری چندمتغیره، میتواند نقش مهمی در انتخاب دقیقتر مکانهای مناسب پروژههای اصلاحی و احیایی مرتع ایفا نماید.
علی فراهانی؛ علی طویلی؛ حسین ارزانی؛ حسین آذرنیوند؛ علی اشرف جعفری
دوره 30، شماره 2 ، شهریور 1402، ، صفحه 214-229
چکیده
سابقه و هدف بهبود جوانهزنی و استقرار گیاهان در مواجهه با خشکی از جمله امور مهم و مؤثر در موفقیت عملیات بیولوژیک اصلاح مراتع است. لازمه این کار بررسی تغییرات صفات مورفولوژیک و فیزیولوژیک گونههای مرتعی تحت تأثیر پیشتیمارهای مختلف در شرایط آزمایشگاهی، گلخانهای و عرصهای است تا بر مبنای آن بتوان نسبت به انتخاب گونههای نخبه ...
بیشتر
سابقه و هدف بهبود جوانهزنی و استقرار گیاهان در مواجهه با خشکی از جمله امور مهم و مؤثر در موفقیت عملیات بیولوژیک اصلاح مراتع است. لازمه این کار بررسی تغییرات صفات مورفولوژیک و فیزیولوژیک گونههای مرتعی تحت تأثیر پیشتیمارهای مختلف در شرایط آزمایشگاهی، گلخانهای و عرصهای است تا بر مبنای آن بتوان نسبت به انتخاب گونههای نخبه و امیدبخش تصمیم گرفت و عملیات اصلاحی را بهنحو مطلوب ارزیابی کرد. مواد و روشها در این پژوهش، تأثیر پیشتیمارهای مختلف بر جوانهزنی و استقرار گونههای Sanguisorba minor و Elymus hispidus تحت تنش خشکی بررسی شده است. در این رابطه، اثر تیمارهای پرایمینگ با آب مقطر، پلیاتیلن گلایکول، نیترات پتاسیم و نانوذرات نقره برای بهبود مشخصههای جوانهزنی و استقرار گونهها در شرایط ظرفیت زراعی مطالعه شد. آزمایش بهصورت فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی در چهار تکرار انجام شد. برای اجرای پژوهش، تعداد 168 گلدان استفاده گردید و در هر گلدان تعداد 10 عدد بذر کشت شد. صفات اندازهگیری شده شامل ظهور نهال از خاک، سرعت ظهور، استقرار و زندهمانی، طول و وزن ریشه و ساقه، ویگوریته و میزان پرولین، کارتنوئید، قند محلول، کلروفیل کل و آنزیمهای کاتالاز و سوپراکسید دیسموتاز بود. پس از اتمام دادهبرداری صفات مورد مطالعه در گلخانه و اخذ نتایج بهدستآمده در آزمایشگاه، آنالیز واریانس و تجزیهوتحلیل دادهها در نرمافزار SPSS و مقایسه میانگین دادهها با آزمون چند دامنهای دانکن در سطح 5 درصد برای صفات مورد مطالعه در دو گونه انجام گرفت. نتایج نتایج بدست آمده نشان داد که تنش خشکی تفاوت معنیداری را بر روی خصوصیاتی از قبیل وزن خشک اندام هوایی یا طول ریشه گیاه دارد. اثرهای متقابل پرایمینگ و تنش در مورد صفات ظهور از خاک، سرعت ظهور، استقرار و زندهمانی و وزن خشک اندام هوایی معنیدار شد اما سایر صفات مورد مطالعه را نیز تحت تأثیر قرار داد. کاربرد نانوذرات نقره اثرات مثبت و یا منفی بر خصوصیات رویشی بذر و نهال رشد یافته از بذور گیاهان مورد مطالعه داشت. خصوصیاتی مانند طول ریشه گیاه تحت تیمارهای مختلف پرایمینگ در یک سطح رطوبتی مشخص تغییرات معنیداری را نشان ندادند. بعضی از خصوصیات دیگر ازجمله بنیه دارای تغییرات چشمگیری بودند و این میزان تغییر در سطوح مختلف رطوبتی تا حدود 20 درصد متغیر بود و اثرهای مثبت تیمار پلیاتیلن و اثرهای منفی غلظت بالای نانوذرات مشهود بود. در مجموع کاربرد تیمارهای پرایمینگ بذر با پلیاتیلنگلایکول و نیترات پتاسیم در گونه E. hispidus و کاربرد تیمارهای پرایمینگ بذر با پلی اتیلنگلایکول و نانوذرات نقره با غلظت 30 میلیگرم در لیتر در گونه S. minor بیشترین تأثیرات مثبت معنیدار در افزایش مقاومت به خشکی را داشت. همچنین کاربرد تیمارهای نانوذرات با غلظتهای 60 و 90 میلیگرم در لیتر اثرات منفی را بر مشخصههای رویشی و فیزیولوژی هر دو گونه مورد مطالعه نشان داد. نتیجهگیری اعمال تنش خشکی موجب بروز اثرهای منفی در خصوصیات ساختاری گونههای مورد مطالعه شده و استفاده از تیمارهای هیدروپرایمینگ، نیترات پتاسیم، پلیاتیلن گلایکول و نانوذرات نقره (با غلظت 30 میلیگرم در لیتر) موجب کاهش اثرهای نامطلوب تنش گردید. دلیل این موضوع عمدتاً تغییراتی است که در فاکتورهای فیزیولوژیک مانند میزان پرولین، آنزیمهای کاتالاز و سوپراکسیددیسموتاز اتفاق افتاده و اعمال پیشتیمارهای مختلف موجب بروز تغییرات مثبت در فاکتورهای مذکور و افزایش مقاومت به خشکی گونهها میگردد. نتایج مرتبط با تأثیر پیشتیمارهای مختلف بر جوانهزنی و استقرار گونههای مذکور در شرایط آزمایشگاهی و عرصهای نیز تأییدکننده این موضوع است.
حامد اسکندری دامنه؛ غلامرضا زهتابیان؛ حسن خسروی؛ حسین آذرنیوند؛ علی اکبر براتی
دوره 28، شماره 3 ، مهر 1400، ، صفحه 520-536
چکیده
در این تحقیق به شبیهسازی کاربریهای موجود در دشت میناب با استفاده از روش ترکیبی CA-Markov پرداخته شد. بدینمنظور نقشه کاربری اراضی برای سالهای 1379، 1389 و 1399 با استفاده از تصاویر ماهواره لندست با روش طبقهبندی حداکثر احتمال تولید گردید و بعد از ارزیابی مدل، نقشه کاربری برای سال 1409 و 1419 با استفاده از روش ترکیبی CA-Markov پیشبینی شد. تجزیهوتحلیل ...
بیشتر
در این تحقیق به شبیهسازی کاربریهای موجود در دشت میناب با استفاده از روش ترکیبی CA-Markov پرداخته شد. بدینمنظور نقشه کاربری اراضی برای سالهای 1379، 1389 و 1399 با استفاده از تصاویر ماهواره لندست با روش طبقهبندی حداکثر احتمال تولید گردید و بعد از ارزیابی مدل، نقشه کاربری برای سال 1409 و 1419 با استفاده از روش ترکیبی CA-Markov پیشبینی شد. تجزیهوتحلیل الگوهای تغییرات کاربری در دشت میناب نشان داد که در طول دوره آماری 1379-1399در سطح کاربریهای این منطقه تغییرات چشمگیری رخ داده است. بهطوریکه در طول این دوره 20 ساله مساحت کاربریهای کشاورزی، مناطق شهری و انسانساخت، شورهزار و مراتع و اراضی بایر بهترتیب از 91/38، 99/25، 09/20 و 15 درصد در سال 1379 به 75/40، 02/40، 44/12 و 80/6 درصد در سال 1399 رسیده است. ارزیابی مدل با استفاده از شاخص کاپای بالای 90% نشاندهنده دقّت بالای مدل برای پیشبینی کاربریهاست. پیشبینی تغییرات در سال 1409 و 1419 نشان میدهد که کاربری زمینهای کشاورزی و مناطق شهری و انسانساخت بهترتیب با میزان 05/0 و 39/0 درصد در حال افزایش میباشند که از سمت شرق دشت به سمت غرب آن در حال پیشروی هستند؛ این درحالی است که کاربریهای شورهزار، مراتع و اراضی بایر در مجموع با میزان 44/0 درصد در حال کاهش است که این کاهش بیشتر در سمت غرب و شمالغرب این دشت قابل رؤیت است. در پایان از مهمترین راهکارهای اجرایی برنامهریزان و مسئولان برای جلوگیری از تغییر کاربری و در نهایت تخریب اراضی در این منطقه، میتوان به اصلاح الگوی کشت، روشهای نوین آبیاری، تغذیه بستر این دشت و حفظ و احیای پوشش گیاهی بومی اشاره نمود.
عادله خاور؛ مهدی قربانی؛ حسین آذرنیوند؛ امیر علم بیگی؛ شهرام خلیقی سیگارودی
دوره 28، شماره 2 ، شهریور 1400، ، صفحه 369-380
چکیده
یکی از الزامات اجرایی کردن حکمرانی منابع طبیعی و توانمندسازی بهرهبرداران مرتع، تحلیل روابط اجتماعی در شبکه اجتماعی بهرهبرداران است. در این تحقیق تحلیل شبکه اجتماعی بهرهبرداران مرتع با تأکید بر پیوندهای اعتماد، مشارکت و مشورت در اقدامات مرتعداری، با محاسبه شاخصهای سطح کلان شبکه در سه سامان عرفی فسنقر، پروند و ملوند با ...
بیشتر
یکی از الزامات اجرایی کردن حکمرانی منابع طبیعی و توانمندسازی بهرهبرداران مرتع، تحلیل روابط اجتماعی در شبکه اجتماعی بهرهبرداران است. در این تحقیق تحلیل شبکه اجتماعی بهرهبرداران مرتع با تأکید بر پیوندهای اعتماد، مشارکت و مشورت در اقدامات مرتعداری، با محاسبه شاخصهای سطح کلان شبکه در سه سامان عرفی فسنقر، پروند و ملوند با یکدیگر مقایسه شد. در این تحقیق از روش شبکه کامل (سرشماری) استفاده شده است و در سه سامان عرفی همه بهرهبرداران مرتع شامل 100 نفر بهعنوان جامعه آماری در نظر گرفته شدهاند. نتایج حکایت از آن دارد که در بین بهرهبرداران سامان عرفی پروند میزان سرمایه اجتماعی، پایداری روابط و تعادل شبکه با مقدار تراکم 8/50 درصد در حد متوسط و مشورت در بین آنها با داشتن میزان 8/43 و 5/40 برای دو روستای ملوند و فسنقر در حد ضعیفی نهادینه شده است. سرمایه اجتماعی پایین و سرعت کم گردش پیوند اعتماد، مشارکت و مشورت در بین بهرهبرداران این دو روستا از چالشهای مهم در ایجاد ساختار مدیریت مشارکتی و بهتبع آن بهبود حکمرانی مرتع در این مناطق است و نیاز به تقویت هرچه بیشتر سرمایه اجتماعی با افزایش اعتمادسازی در شبکه و ایجاد تمایل بهرهبرداران هر سه سامان عرفی برای مشارکت در فعالیتهای مرتعداری برای ایجاد موفقیت در زمینه حکمرانی مرتع دارد. چهبسا در دو روستای ملوند و فسنقر نیاز به تقویت بیشتر روابط اجتماعی و افزایش سرمایه اجتماعی نسبت به روستای پروند است.
یاسر قاسمی آریان؛ حسین آذرنیوند؛ علی طویلی
دوره 28، شماره 1 ، فروردین 1400، ، صفحه 82-92
چکیده
جستجو در دیدگاههای فنی مدیریت منابعطبیعی کشور، حکایت از این واقعیت مهم دارد که رویکردهای مدیریتی نقش بسیار مهمی در حفاظت، احیاء و بهرهبرداری پایدار از این منابع دارند. در همین راستا، این پژوهش با هدف ارزیابی و مقایسه شاخصهای اکولوژیکی مراتع احیاءشده، تحت دو نوع رویکرد مدیریتی اکولوژیکمحور و اجتماعی- اکولوژیکمحور ...
بیشتر
جستجو در دیدگاههای فنی مدیریت منابعطبیعی کشور، حکایت از این واقعیت مهم دارد که رویکردهای مدیریتی نقش بسیار مهمی در حفاظت، احیاء و بهرهبرداری پایدار از این منابع دارند. در همین راستا، این پژوهش با هدف ارزیابی و مقایسه شاخصهای اکولوژیکی مراتع احیاءشده، تحت دو نوع رویکرد مدیریتی اکولوژیکمحور و اجتماعی- اکولوژیکمحور انجام شد. برای این منظور، پروژه بینالمللی ترسیب کربن و پروژه بیابانزدایی دشت سربیشه، بهترتیب بهعنوان دو پروژه با رویکردهای مدیریتی اجتماعی- اکولوژیکمحور و اکولوژیکمحور انتخاب گردیدند. سپس در محدوده اجرایی هر پروژه، سه نوع عملیات اصلاحی مرتع شامل بوتهکاری، احداث هلالیآبگیر، بذرکاری و بذرپاشی انتخاب و درصد پوششگیاهی، مقدار تولید علوفه و کربن ترسیبیافته در خاک، مبنای ارزیابی و مقایسه قرار گرفتند. پوششگیاهی با روش استقرار ترانسکت خطی، مقدار تولید با روش نمونهگیری دوبل و کربن خاک با روش والکلی و بلاک اندازهگیری شد. نتایج تجزیه واریانس اثر متقابل نوع مدیریت و عملیات اصلاحی بر مقدار شاخصهای اکولوژیکی، اختلاف معنیدار را در سطح یک درصد نشان داد. بهطوریکه بیشترین مقدار شاخصها، در مدیریت اجتماعی اکولوژیکمحور تحت عملیات بوتهکاری و کمترین مقدار آن در مدیریت اکولوژیکمحور، تحت همان فعالیت مشاهده گردید. نتایج بیانگر آن است که ظرفیتسازی، نهادسازی و مشارکت واقعی جامعه محلی در تمام مراحل برنامهریزی، اجرا، نظارت و بهرهبرداری از عرصههای مذکور، در رویکرد مدیریتی اجتماعی- اکولوژیکمحور موفقیت بیشتری در ارتقای شاخصهای اکولوژیکی مرتع به همراه داشته است.
محمد ابوالقاسمی؛ حنانه محمدی کنگرانی؛ حسین آذرنیوند؛ محمد علی امامی میبدی
دوره 28، شماره 1 ، فروردین 1400، ، صفحه 118-128
چکیده
مراتع از گونههای مختلف گیاهی با خصوصیات رویشی متفاوت تشکیل شده که ارزش چرایی معینی دارند. ازاینرو دام چراکننده نیز برحسب آن از خود رفتار چرایی خاصی بروز میدهد. بدون شناخت این رفتارها، برنامهریزی و مدیریت مرتع و دام مقدور نمیباشد. این پژوهش طی سالهای 1394 تا 1396 در مراتع حاشیه کویر طبس بر روی گلههای شتر انجام شد. ...
بیشتر
مراتع از گونههای مختلف گیاهی با خصوصیات رویشی متفاوت تشکیل شده که ارزش چرایی معینی دارند. ازاینرو دام چراکننده نیز برحسب آن از خود رفتار چرایی خاصی بروز میدهد. بدون شناخت این رفتارها، برنامهریزی و مدیریت مرتع و دام مقدور نمیباشد. این پژوهش طی سالهای 1394 تا 1396 در مراتع حاشیه کویر طبس بر روی گلههای شتر انجام شد. پارامترهایی مانند مدت زمان چرا، مدت زمان استراحت، زمان حرکت دام، طول مسافت طیشده و سرعت حرکت دام با استفاده از دستگاه GPS بررسی گردید. نتایج نشان داد که در فصول بهار، تابستان، پاییز و زمستان مدت زمان چرا، زمان حرکت دام، طول مسافت طیشده و سرعت حرکت دام در سطح 1 درصد و پارامتر مدت زمان استراحت در سطح 5 درصد دارای اختلاف معنیدار بودند. بیشترین مدت زمان چرا (342 دقیقه)، مدت زمان استراحت (119 دقیقه) و طول مسافت طی شده (66/21 کیلومتر) توسط شتر در مراتع مورد مطالعه در فصل تابستان و کمترین آنها در فصل زمستان بود. بیشترین سرعت حرکت (12/2 کیلومتر بر ساعت) و زمان حرکت (359 دقیقه) در فصل بهار و کمترین آنها در فصل زمستان بود. بنابراین اطلاع از پارامترهای مذکور مدیریت مرتع را در تعیین زمان مناسب برای حرکت شتر در مرتع یاری کرده و سبب افزایش عملکرد دام خواهد شد.
محمد ابوالقاسمی؛ حنانه محمدی کنگرانی؛ حسین آذرنیوند؛ محمد علی امامی میبدی محمد علی امامی میبدی
دوره 27، شماره 2 ، شهریور 1399، ، صفحه 357-370
چکیده
این پژوهش در فلات مرکزی ایران با هدف بررسی درآمد و هزینه و میزان سودآوری سامان های عرفی که شترداری در آنها مرسوم است طی سالهای 1394 الی 1396 انجام شد. برای این منظور با انتخاب 28 سامان عرفی با تعداد متوسط 126 نفر شتر در هر سامان میزان درآمد و هزینه برای هر نفر شتر طی مقطع زمانی منظم در هر سال (فصل بهار) با ابزار پرسشنامه توسط بهره برداران تکمیل ...
بیشتر
این پژوهش در فلات مرکزی ایران با هدف بررسی درآمد و هزینه و میزان سودآوری سامان های عرفی که شترداری در آنها مرسوم است طی سالهای 1394 الی 1396 انجام شد. برای این منظور با انتخاب 28 سامان عرفی با تعداد متوسط 126 نفر شتر در هر سامان میزان درآمد و هزینه برای هر نفر شتر طی مقطع زمانی منظم در هر سال (فصل بهار) با ابزار پرسشنامه توسط بهره برداران تکمیل و محاسبه شد. نوع تحقیق کاربردی، جامعه آماری شامل 28 گله دار شتر و نمونه گیری بصورت تصادفی انجام شد. متغیرها شامل عوامل درآمد و هزینه شترداری بود. با استفاده از تحلیل اقتصاد مهندسی میزان ارزش حال درآمدها (PVincome) و ارزش حال هزینه ها (PV cost) برای سالهای مورد مطالعه محاسبه و سپس ارزش حال خالص (NPV) و نسبت منفعت به هزینه (BCR) نیز با نرم افزار اکسل محاسبه گردید. نتایج نشان داد که در تمام سامان های عرفی میزان ارزش حال خالص مثبت و نسبت منفعت به هزینه بزرگتر از یک بود (BCR≥1). بیشترین درآمد ناخالص در هریک از سامانهای عرفی مربوط به فروش شتر زنده (شتر نر، شتر 6 ماهه، شتر حذفی) و بیشترین هزینه مربوط به دستمزد ساربان و خرید علوفه دستی بود. معالوصف با محاسبه درآمدهای ناخالص از هزینهها میزان سودآوری مشخص شد، لذا پیشنهاد میشود که با توجه به سودآوری مناسب این حرفه دستگاههای ذیربط برنامه ای جهت گسترش پرورش این صنعت همراه با صنعت توریسم داشته و با توجه به این که علوفه رویشگاه های مذکور، قادر به تامین نیاز تغذیه ای شترهای موجود در سامان های عرفی نمیباشند و ادامه این وضعیت، پوشش گیاهی را به مخاطره خواهد انداخت، از این رو، باید با احتیاط عمل شود.
حسن یگانه؛ حسین آذرنیوند؛ ایرج صالح؛ حسین ارزانی؛ حمید امیرنژاد
دوره 23، شماره 1 ، فروردین 1395، ، صفحه 161-176
چکیده
یکی از مهمترین خدمات و کارکردهای اکوسیستم مرتعی، کارکرد حفظ خاک است که این موضوع بخصوص در مناطق پر شیب و کوهستانی از اهمیت ویژهای برخوردار است. از آنجا که کارکرد حفاظت خاک نیز همانند بسیاری از دیگر خدمات این اکوسیستم، فاقد بازاری برای تعیین ارزش آنهاست، در سالهای اخیر روشهای جدیدی به منظور برآورد این ارزش ابداع شده است. در مقاله ...
بیشتر
یکی از مهمترین خدمات و کارکردهای اکوسیستم مرتعی، کارکرد حفظ خاک است که این موضوع بخصوص در مناطق پر شیب و کوهستانی از اهمیت ویژهای برخوردار است. از آنجا که کارکرد حفاظت خاک نیز همانند بسیاری از دیگر خدمات این اکوسیستم، فاقد بازاری برای تعیین ارزش آنهاست، در سالهای اخیر روشهای جدیدی به منظور برآورد این ارزش ابداع شده است. در مقاله حاضر ارزش عملکرد حفاظت از خاک در حوزه آبخیز تهم زنجان برآورد شده است. بدین منظور ابتدا میزان فرسایش و رسوب در منطقه مورد مطالعه با استفاده از مدل EPM در هر یک از زیرحوضهها در وضعیت موجود بررسی شد. در ادامه با انجام نمونهبرداری از خاک و تجزیه آزمایشگاهی، میزان مواد مغذی خاک محاسبه شد و با استفاده از نتایج حاصل از تجزیه خاک و استفاده از روش هزینه فرصت، ارزش اکوسیستم مرتعی در نگهداری از مواد مغذی خاک به تفکیک زیرحوضهها برآورد شد. همچنین به منظور تعیین کارکردهای کاهش میزان از دست رفتن اراضی و کنترل رسوبات از رویکرد هزینه فرصت استفاده شد. جمع بندی ارزش اقتصادی کل کارکردهای حفاظت خاک در منطقه مورد مطالعه نشان میدهد ارزش اکوسیستمهای مرتعی منطقه تهم حدود 44/1 میلیارد ریال در سال برآورد شد که ارزش اقتصادی هر هکتار مرتع برای کارکردهای حفاظت خاک نیز حدود 104 هزار ریال تعیین شد. در میان تیپ های گیاهی منطقه مورد تحقیق، تیپ Feov-Asmi-Brto با ارزش 171 هزار ریال در هکتار در سال بیشترین ارزش اقتصادی کارکرد حفاظت خاک را دارا میباشد. ارزشگذاری خدمات حفظ خاک اکوسیستم مرتع میتواند اطلاعات دقیقتری را در اختیار مدیران و برنامهریزان به منظور حفاظت از منابع طبیعی قرار دهد و منجر به تدوین برنامههایی دقیقتر در این زمینه شود.
حسین ارزانی؛ جواد معتمدی (ترکان)؛ علی نیکخواه؛ حسین آذرنیوند؛ مهدی قربانی
دوره 19، شماره 4 ، اسفند 1391، ، صفحه 557-570
چکیده
بهمنظور محاسبه ظرفیت چرایی مرتع براساس نیازمندیهای غذایی دام، استفاده از واحد دامی مشترک به جای انواع دام ضرورت دارد. بنابراین یکی از نیازهای پایه در برنامهریزی و بهرهبرداری بهینه از مراتع و دستیابی به عملکرد دام در سطح مطلوب، تعیین وزن دام غالب در هر منطقه و ضریب تبدیل[1] آن نسبت به واحد دامی کشور[2] میباشد. در این تحقیق؛ ...
بیشتر
بهمنظور محاسبه ظرفیت چرایی مرتع براساس نیازمندیهای غذایی دام، استفاده از واحد دامی مشترک به جای انواع دام ضرورت دارد. بنابراین یکی از نیازهای پایه در برنامهریزی و بهرهبرداری بهینه از مراتع و دستیابی به عملکرد دام در سطح مطلوب، تعیین وزن دام غالب در هر منطقه و ضریب تبدیل[1] آن نسبت به واحد دامی کشور[2] میباشد. در این تحقیق؛ وزن گوسفند نژاد کبوده و ضریب تبدیل آن نسبت به واحد دامی کشور تعیین شد. بدین منظور 2 گله از میان گلههای موجود در مراتع مورد چرای این نژاد انتخاب شدند. در هر گله؛ 15 رأس میش3 ساله، 15رأس میش4 ساله، 5 رأس قوچ 3 ساله و 5 رأس قوچ 4 ساله انتخاب که در ییلاق و قشلاق وزن آنها اندازهگیری شد. در ییلاق علاوه بر این تعداد، 10 رأس بره 3 ماهه و 10 رأس بره 6 ماهه نیز وزنکشی شد. میانگین وزن میشهای بالغ (سه و چهار ساله) بهعنوان وزن گوسفند نژاد کبوده مورد توجه قرار گرفت. بر اساس نتایج بدستآمده؛ وزن گوسفند نژاد کبوده، 86/0± 66/52 کیلوگرم و معادل واحد دامی میش، قوچ، بره سه ماهه و بره شش ماهه این نژاد نسبت به واحد دامی کشور، بهترتیب 076/52عه موردی /1، 60/1، 38/0 و 51/0 محاسبه شد. میزان انرژی متابولیسمی مورد نیاز روزانه گوسفند نژاد کبوده براساس معادله پیشنهادی ماف (MAFF, 1984)[3] در حالت نگهداری و در شرایط چرا در مرتع و با مد نظر قرار دادن خصوصیات فیزیکی مراتع مورد مطالعه، فواصل آبشخور، پراکنش گیاهان و اعمال ضریب افزایشی، در هنگام چرا در مراتع قشلاقی برابر 89/9 مگاژول و در مراتع ییلاقی برابر 60/10 مگاژول محاسبه گردید. مقدار علوفه لازم برای تأمین نیاز روزانه گوسفند نژاد کبوده با توجه به کیفیت علوفه مراتع قشلاقی و ییلاقی مورد مطالعه در مرحله رشد کامل بهترتیب 98/1 و80/1 کیلوگرم علوفه خشک برآورد گردید.
1- Animal unit equivalent (AUE)
2- اندازه واحد دامی در ایران؛ میش بالغ غیر آبستن و خشک با میانگین وزن 50 کیلوگرم گزارش میشود (ارزانی، 1388؛ ارزانی و همکاران، 1386).
[3]- Ministry of Agriculture Fishers and Food (MAFF), (1984 )
مجتبی اخوان ارمکی؛ حسین آذرنیوند؛ محمد حسن عصاره؛ علی اشرف جعفری؛ علی طویلی
دوره 19، شماره 4 ، اسفند 1391، ، صفحه 669-678
چکیده
خشکی تأثیر زیادی بر خصوصیات فیزیولوژیکی و مرفولوژیکی گیاهان میگذارد. تنش خشکی رابطه مستقیمی با خصوصیات جوانهزنی ازجمله درصد جوانهزنی، طول گیاهچه، نسبت ریشهچه به ساقهچه، وزن گیاهچه، نسبت وزن خشک به وزن تر گیاهچه و شاخص بنیه بذر دارد. در این تحقیق تأثیر تنش خشکی بر این خصوصیات در چهار ژنوتیپ از گونه Bromus inermis شامل ژنوتیپهای ...
بیشتر
خشکی تأثیر زیادی بر خصوصیات فیزیولوژیکی و مرفولوژیکی گیاهان میگذارد. تنش خشکی رابطه مستقیمی با خصوصیات جوانهزنی ازجمله درصد جوانهزنی، طول گیاهچه، نسبت ریشهچه به ساقهچه، وزن گیاهچه، نسبت وزن خشک به وزن تر گیاهچه و شاخص بنیه بذر دارد. در این تحقیق تأثیر تنش خشکی بر این خصوصیات در چهار ژنوتیپ از گونه Bromus inermis شامل ژنوتیپهای (البرز 303، مازندران 3151، فیروزکوه 3966 و اصفهان 200060) در محیط آزمایشگاه و گلخانه مورد بررسی قرار گرفت. در مطالعات گلخانهای علاوه بر این خصوصیات سه مشخصه فیزیولوژیکی ازجمله میزان کلروفیل، قند و پرولین نیز اندازهگیری شدند. تیمارهای خشکی شامل چهار سطح پتانسیل اسمزی (0، 3/0- ، 6/0- و 9/0-) مگاپاسکال در آزمایشگاه و چهار سطح پتانسیل اسمزی (FC ، 25%FC ، 50%FC و 75%FC) در گلخانه بودند که بهترتیب توسط محلول پلیاتیلنگلیکول 6000 در آزمایشگاه و روش وزنی در گلخانه اعمال شدند. نتایج نشان داد که ژنوتیپ اصفهان (200060) در مقایسه با دو ژنوتیپ دیگر از نظر صفت درصد جوانهزنی در دو شرایط برتری دارد. همچنین افزایش تنش خشکی در محیط گلخانه موجب افزایش میزان قند و پرولین شده و کاهش کلروفیل را بههمراه داشت.
زینب جعفریان؛ حسین ارزانی؛ محمد جعفری؛ قوام الدین زاهدی؛ حسین آذرنیوند
دوره 19، شماره 3 ، آذر 1391، ، صفحه 371-381
چکیده
تعیین ارتباط بین پراکنش گونههای مرتعی غالب و عوامل محیطی در مراتع رینه واقع در دامنه جنوبی کوه دماوند هدف اصلی این تحقیق بود. برای نمونهبرداری از روش نمونهگیری طبقهبندی تصادفی مساوی استفاده شد. با طبقهبندی منطقه به کمک عوامل ارتفاع، شیب و جهت، منطقه به 37 واحد نمونهبرداری تقسیم شد. در سراسر منطقه 750 پلات 1 مترمربعی و ...
بیشتر
تعیین ارتباط بین پراکنش گونههای مرتعی غالب و عوامل محیطی در مراتع رینه واقع در دامنه جنوبی کوه دماوند هدف اصلی این تحقیق بود. برای نمونهبرداری از روش نمونهگیری طبقهبندی تصادفی مساوی استفاده شد. با طبقهبندی منطقه به کمک عوامل ارتفاع، شیب و جهت، منطقه به 37 واحد نمونهبرداری تقسیم شد. در سراسر منطقه 750 پلات 1 مترمربعی و 75 پلات 25 مترمربعی مستقر شد. 150 نمونه خاک نیز از عمق 0-30 سانتیمتری از کل منطقه جمعآوری گردید و در آزمایشگاه، 16 عامل خاکی شامل نیتروژن، ماده آلی، pH، فسفر، نقطه پژمردگی، ظرفیت زراعی، آب قابل دسترس، ظرفیت نگهداری آب، پتاسیم، آهک، رطوبت اشباع، وزن مخصوص ظاهری، وزن مخصوص حقیقی، درصد شن، سیلت و رس اندازهگیری شد. بعد از جمعآوری دادههای اقلیمی 16 عامل اقلیمی شامل میانگین رطوبت نسبی، میانگین بارندگی، میانگین دمای روزانه، میانگین حداقل دما، میانگین حداکثر دمای فصل بهار، تابستان و سالانه به همراه تعداد روزهای یخبندان سالانه، برای مطالعه انتخاب و اقدام به بازسازی دادههای ناقص شد. تصاویر IRS شامل باند قرمز و مادون قرمز نزدیک و باند PAN به همراه تعدادی از باندهای ترکیبی حاصل از نسبتگیری طیفی، تجزیه مؤلفه اصلی و ترکیب باند رنگی با سیاه و سفید بهعنوان دادههای مورد بررسی انتخاب شدند. سپس به کمک رگرسیون لجستیک برای هر گونه رابطه رگرسیون چند متغیره تهیه شد. نتایج نشان داد که از عوامل مورد مطالعه بیشتر عوامل خاکی و شیب، جهت شیب، میانگین حداقل دمای فصل بهار، تعداد روزهای یخبندان، میانگین دمای روزانه تابستان و بیشتر عوامل خاکی وارد روابط رگرسیونی شدند، همچنین دادههای ماهوارهای نیز بهعنوان ابزار مفیدی در نمایش حضور گونههای گیاهی بکار رفتند.