کاظم ساعدی؛ فرهنگ قصریانی؛ علی اشرف جعفری؛ محمد فیاض
دوره 24، شماره 3 ، مهر 1396، ، صفحه 676-684
چکیده
ظرفیت چرای مرتع بستگی به میزان تحمل گیاه در برابر از دست دادن اندام فتوسنتزکننده دارد. برای سنجش اثرات قطع (چرای شبیهسازی شده) بر گونه مهم مرتعی Dactylis glomerata، قبل از آغاز فصل رویشی سال 1386 اقدام به محصور کردن قطعهای نیم هکتاری مرتع در سامان زردوان سارال شد. در این قرق تحقیقاتی 40 پایه از این گونه بهصورت کاملاً تصادفی انتخاب شد و هر 10 ...
بیشتر
ظرفیت چرای مرتع بستگی به میزان تحمل گیاه در برابر از دست دادن اندام فتوسنتزکننده دارد. برای سنجش اثرات قطع (چرای شبیهسازی شده) بر گونه مهم مرتعی Dactylis glomerata، قبل از آغاز فصل رویشی سال 1386 اقدام به محصور کردن قطعهای نیم هکتاری مرتع در سامان زردوان سارال شد. در این قرق تحقیقاتی 40 پایه از این گونه بهصورت کاملاً تصادفی انتخاب شد و هر 10 پایه به تیمارهای قطع تولید از طریق چشمی به میزانهای 0، 40-20، 60-40 و 80-60 درصد اختصاص یافت. تیمارهای قطع در سه بار و با فاصله یک ماه در سالهای 89-86 صورت گرفت و برای محاسبه درصد دقیق مقدار برداشت، علوفه برداشت شده پس از خشک کردن در هوای آزاد توزین شدند. به همین منظور، تولید تمامی پایهها (بجز پایههای شاهد) در آخر فصل رویشی برداشت شدند. در سال پنجم، بدون اعمال تیمارهای قطع، و در اواخر فصل رویشی اقدام به اندازهگیری ویژگیهای مرگ و میر، ارتفاع، تولید و تعداد ساقه زایشی در تمامی پایهها شد و سپس تمامی پایهها از خاک بیرون آورده شدند تا ذخایر کربوهیدراتهای محلول و ترکیبهای نیتروزنی ریشه گیاهان اندازهگیری شود. همچنین، ویژگی پروتئین خام به عنوان شاخص کیفیت علوفه اندام هوایی نیز مورد اندازهگیری قرار گرفت. با استفاده از طرح آماری کاملاً تصافی نامتعادل، تجزیه دادهها انجام شد. بعد از پنج سال، تنها یک مورد مرگ و میر در میان 40 پایه انتخابی دیده شد. نتایج نشان داد که گونه D. glomerata اثرپذیری بالایی نسبت به شدتهای مختلف قطع از خود نشان داد، بهطوری که عمل قطع باعث کاهش ارتفاع (به ترتیب از شاهد تا قطع سنگین: 54، 35، 36، و 35 سانتیمتر)، تعداد ساقه زایشی (به ترتیب از شاهد تا قطع سنگین: 0/4، 2/1، 8/0 و 1/1)، وزن اندام هوایی (به ترتیب از شاهد تا قطع سنگین: 3/3، 6/1، 7/1 و 4/1 گرم) و وزن ریشه (به ترتیب از شاهد تا قطع سنگین: 3/17، 9/12، 6/8 و 6/9 گرم) شد. تیمار قطع، کربوهیدراتهای محلول و ترکیبهای نیتروژنی را تحت تأثیر قرار نداد. بهطور کلی، ویژگیهای کیفیت علوفه گونه مورد بررسی در اثر اعمال قطع تغییری نکردند.
سیداکبر جوادی؛ سونیا خطیبی بانه؛ حسین ارزانی؛ کاظم ساعدی
دوره 22، شماره 4 ، اسفند 1394، ، صفحه 821-829
چکیده
قرق مراتع در واقع یکی از روشهای مدیریتی واحیای پوشش گیاهی در مرتعداری و آبخیزداری است. در این تحقیق از روش تجزیه و تحلیل عملکرد چشمانداز طبیعی (LFA) که توسطTongway و Hindly (2004) ارائه گردید، برای پی بردن به وضعیت شاخصهای عملکردی خاک در منطقهی قرقشده در مقایسه با مناطق قرق نشده استفاده گردید. سپس با استفاده از پلاتهای تصادفی بعنوان ...
بیشتر
قرق مراتع در واقع یکی از روشهای مدیریتی واحیای پوشش گیاهی در مرتعداری و آبخیزداری است. در این تحقیق از روش تجزیه و تحلیل عملکرد چشمانداز طبیعی (LFA) که توسطTongway و Hindly (2004) ارائه گردید، برای پی بردن به وضعیت شاخصهای عملکردی خاک در منطقهی قرقشده در مقایسه با مناطق قرق نشده استفاده گردید. سپس با استفاده از پلاتهای تصادفی بعنوان یک روش کنترلی، درصد پوشش گیاهی خالص، سنگ و سنگریزه و لاشبرگ اندازه گیری شد. بررسی نشان میدهد که منطقه قرق شده سارال (یک ایستگاه تحقیقاتی به مساحت ١٢٥ هکتار که در سال ١٣٥٦ تاسیس شد) از لحاظ شاخصهای عملکردی وضعیت بهتری نسبت به مناطق خارج قرق دارد، از جمله مهمترین فرایندی که باعث ایجاد این وضعیت شده است میتوان به عدم چرای دام برای مدت زمان طولانی اشاره نمود. دامنهی شمالی قرق پایدارترین (26/60) ودامنهی جنوبی خارج قرق ناپایدارترین (8/52) چشماندازها در منطقه بودهاند. نفوذپذیرترین منطقهی دامنهی جنوبی داخل قرق (7/58) است و از نظر چرخهی عناصر غذایی دامنهی شمالی قرق (63/45) بیشترین مقدار را به خود اختصاص داده است. دامنهی غربی خارج قرق معرف بیشترین طول بین قطعهای در کل چشمانداز و دامنهی شمالی قرق معرف بیشترین مساحت و تعداد قطعات اکولوژیکی بوده است، درنظرگرفتن این مساحت و تعداد قطعات به مدیر مرتع کمک مینماید تا اثر عوامل بیرونی و درونی بر مرتع را آسانتر تشخیص دهد. به طور کلی قرق بلندمدت در منطقه سارال به عنوان یکی از روشهای مناسب برای کاهش رواناب، فرسایش خاک و تولید رسوب عمل کرده است.
علی احسانی؛ محمد فیاض؛ حمزه علی شیرمردی؛ سید علی حسینی؛ کاظم ساعدی؛ محمدرضا شوشتری؛ جمال حسنی
دوره 22، شماره 3 ، آذر 1394، ، صفحه 558-569
چکیده
بررسیهای انجام شده جهت شناخت رفتار چرایی دام در فصل چرا در مراتع نیمهاستپی کشور(ارتفاعات صحنه، قروه، سارال، کرسنک و سرعلیآباد) در سالهای 1386تا 1389 انجام شد. در این بررسی طول مسافت طی شده در روز، سرعت حرکت دام، زمان صرفشده برای استراحت و زمان صرف شده برای حرکت اندازهگیری شد. اندازهگیریهای صورت گرفته با استفاده از دستگاه موقیعتیاب ...
بیشتر
بررسیهای انجام شده جهت شناخت رفتار چرایی دام در فصل چرا در مراتع نیمهاستپی کشور(ارتفاعات صحنه، قروه، سارال، کرسنک و سرعلیآباد) در سالهای 1386تا 1389 انجام شد. در این بررسی طول مسافت طی شده در روز، سرعت حرکت دام، زمان صرفشده برای استراحت و زمان صرف شده برای حرکت اندازهگیری شد. اندازهگیریهای صورت گرفته با استفاده از دستگاه موقیعتیاب جغرافیایی(Gps) صورت گرفت. بدین منظور هنگام ورود دام به مرتع دستگاه موقیعتیاب به پشت یک گوسفند بسته و فعال گردید. در پایان چرای دام اطلاعات ذخیره شده در دستگاه با استفاده از مد تراک در محیط ILWIS استخراج شد. مسیر حرکت دام مسیر انتخاب شده توسط چوپان بود. اندازهگیریها هر ماه در طول فصل چرا (گلدهی تا بذردهی) تکرار گردید. نتایج نشان داد که طی ماه اول فصل چرا همزمان با دوره گلدهی گیاهان و در زمانی که پوشش گیاهی بیشتر است، مسافت پیموده شده دام بیشتر از ماههای دیگر فصل چرا است و علت آن را میتوان تنوع طلبی دام در انتخاب گیاهان خوشخوراک و مورد علاقه دانست و کمترین طول مسافت طی شده مربوط به ماههای مرداد و شهریور است، که علوفه موجود در مرتع خشک شده و کاهش مییابد، بنابراین در موقع کمبود شدید کالری دام ترجیح میدهد انرژی زیادی را صرف جستجوی غذا نکند چون انرژی که در این حالت صرف جستجوی غذا میشود، خیلی بیشتر از مواد غذایی که بدست میآورد. نتایج رفتار چرایی دام نشان داد، بیشترین و کمترین زمان صرف شده برای چرا به ترتیب مربوط به ماههای شهریور و اردیبهشت بوده است. در اردیبهشت ماه بعلت وجود گونههای یکساله و خوشخوراک مدت زمان چرا نسبت به اواخر فصل چرا و ماه شهریور که علوفه موجود در مرتع خشک شده و کاهش مییابد، کمتر بوده است. همچنین بیشترین مسافت پیموده شده توسط دام در شیبهای صفر تا 8 درصد و کمترین آن در شیب بیش از 50 درصد بود.
کاظم ساعدی
دوره 22، شماره 1 ، خرداد 1394، ، صفحه 131-142
چکیده
در این پژوهش، به منظور بررسی اثر دو سیستم چرایی (مداوم و کوتاهمدت) بر کیفیت علوفه سه گونه کلیدی مرتعی Bromus tomentellus، Cephalaria kotschyi و Ferula haussknechtii در سامان زردوان و دو گونه B. tomentellus و F. haussknechtii در سامان بهارستان واقع در منطقه سارال کردستان در دو فصل رویشی 1389 و 1390 اقدام به نمونهبرداری در چندین مرحله فنولوژیکی شد. سیستم چرای رایج در زردوان، چرای ...
بیشتر
در این پژوهش، به منظور بررسی اثر دو سیستم چرایی (مداوم و کوتاهمدت) بر کیفیت علوفه سه گونه کلیدی مرتعی Bromus tomentellus، Cephalaria kotschyi و Ferula haussknechtii در سامان زردوان و دو گونه B. tomentellus و F. haussknechtii در سامان بهارستان واقع در منطقه سارال کردستان در دو فصل رویشی 1389 و 1390 اقدام به نمونهبرداری در چندین مرحله فنولوژیکی شد. سیستم چرای رایج در زردوان، چرای کوتاهمدت خاصی است به نام شگلداری و سیستم چرای رایج در بهارستان مداوم است. ویژگیهای مورد مطالعه شامل ماده خشک قابل هضم، الیاف نامحلول در شوینده اسیدی، کربوهیدراتهای محلول، خاکستر و پروتئین خام بود. برای اندازهگیری این ترکیبها از دستگاه طیفسنج مادون قرمز نزدیک استفاده شد. برای تجزیه آماری دادهها از تجزیه مرکب با طرح پایه کاملاً تصادفی نامتعادل استفاده شد. مقایسه میانگین به روش دانکن انجام شد. نتایج نشان داد که در تمامی گونهها، در بین سه منبع تغییر مورد بررسی، مراحل فنولوژیکی بدون استثنا تمامی ویژگیهای مورد مطالعه را متأثر ساخت بهطوری که معمولاً میتوان اواخر دوره رویشی تا اوایل دوره زایشی را برای زمان ورود دام مناسب دانست. در مواجهه با منابع تغییر مورد بررسی، گونههای مختلف واکنشهای متفاوتی از خود نشان دادند. در مقایسه رویشگاه گونهها، هیچکدام از ویژگیهای کیفیت علوفه مورد اندازهگیری در گونههای B. tomentellus و F. haussknechtii در دو سایت مورد مطالعه با یکدیگر متفاوت نبودند. میانگین بیشتر ویژگیهای کیفیت علوفه در دو سال یکسان بودند. سیستم شگلداری دارای اثرات منفی قابل توجه بر کاهش کیفیت علوفه نبود، اما چرای تمام فصل و سنگین در سیستم چرای مداوم ویژگیهای کیفیت علوفه را بیشتر تحت تأثیر خود قرار داد.
کاظم ساعدی؛ عادل سپهری؛ محمد پسرک لی؛ حسین قره داغی؛ رضا عزیزی نژاد
دوره 21، شماره 3 ، آذر 1393، ، صفحه 518-529
چکیده
در بیشتر مراتع کشور، چرای دام با ذوب شدن برف شروع و تا زمان آغاز بارش برف ادامه دارد. به نظر میرسد که این روش سنتی تطابق چندانی با مبانی علم مرتعداری ندارد. این مطالعه با هدف بررسی تأثیر این سیستم چرایی متداول بر برخی از ویژگیهای ریختشناختی گیاهی دو گونه Bromus tomentellus و Ferula haussknekhtii در طول سالهای 89 و 90 در مراتع منطقه سارال استان کردستان ...
بیشتر
در بیشتر مراتع کشور، چرای دام با ذوب شدن برف شروع و تا زمان آغاز بارش برف ادامه دارد. به نظر میرسد که این روش سنتی تطابق چندانی با مبانی علم مرتعداری ندارد. این مطالعه با هدف بررسی تأثیر این سیستم چرایی متداول بر برخی از ویژگیهای ریختشناختی گیاهی دو گونه Bromus tomentellus و Ferula haussknekhtii در طول سالهای 89 و 90 در مراتع منطقه سارال استان کردستان انجام شد. قرق 30 ساله ایستگاه تحقیقاتی کشاورزی و منابع طبیعی سارال بهعنوان مرتع شاهد انتخاب شد. در هر یک از این دو سال بخشی همگن با داخل قرق انتخاب و از ورود دام به این بخشها نیز جلوگیری شد. در مراحل مختلف رویشی اقدام به اندازهگیری ویژگیهای ریختشناختی قطر کوچک و بزرگ یقه، قطر کوچک و بزرگ تاج و ارتفاع 10 پایه از گونههای مذکور شد. برای اندازهگیری شدت برداشت، رویش سالانه تعداد 30 پایه از هر گونه در هر سال قطع و توزین شد. برای تجزیه آماری دادهها از تجزیه مرکّب با طرح پایه کاملاً تصادفی نامتعادل استفاده شد. تمامی مراحل تجزیه دادهها ازجمله مقایسه میانگین آنها به روش دانکن انجام شد. چرای مداوم به میزان 82 درصد به طور معنیداری باعث افزایش قطر یقه و قطر تاج گونه Bromus tomentellus شده است، اما ویژگی ارتفاع با توجه به شرایط سال در دو تیمار اصلی چرا و عدم چرا رفتار متفاوتی نشان داد. هر سه پارامتر مورد مطالعه بر روی گونه Ferula haussknekhtii بشدت تحت تأثیر چرای مداوم به میزان 86 درصد قرار گرفتند. در این گونه، به طور کلی شرایط سال توانسته است یقه گیاه را بیشتر از دو ویژگی دیگر تحت تأثیر قرار دهد. در هر دو گونه، پایههای چرا نشده بیشتر از پایههای چرا شده توانستند به بارندگیهای بهموقع واکنش نشان دهند.
کاظم ساعدی؛ حسین آذرنیوند؛ روح انگیز عباس عظیمی؛ بهنام حمزه
دوره 15، شماره 4 ، اسفند 1387، ، صفحه 464-474
چکیده
با توجه به رویشگاه جامعه استپی درمنه در ایران، تحقیقات پایهای جهت شناخت جنس درمنه در حال انجام است. در مقاله حاضر به ویژگیهای کمی و کیفی آناتومی هشت جمعیت (شش گونه) درمنه موجود در استان آذربایجان غربی از منظر سیستماتیکی و اکولوژیکی پرداختهایم. در این مطالعه، بعد از شش ماه پیشتیمار محلول آب و الکل (70%) برای نرم شدن اندامها ...
بیشتر
با توجه به رویشگاه جامعه استپی درمنه در ایران، تحقیقات پایهای جهت شناخت جنس درمنه در حال انجام است. در مقاله حاضر به ویژگیهای کمی و کیفی آناتومی هشت جمعیت (شش گونه) درمنه موجود در استان آذربایجان غربی از منظر سیستماتیکی و اکولوژیکی پرداختهایم. در این مطالعه، بعد از شش ماه پیشتیمار محلول آب و الکل (70%) برای نرم شدن اندامها و حفظ حالت بافتها ، برگ، ریشه، ساقه و اپیدرم پنج بوته از هر جمعیت به صورت برش دستی جهت مطالعات میکروسکوپی آماده شد. بعد از رنگآمیزی لازم، اندازهگیریها و تهیه عکس در بزرگنماییهای مختلف و توسط میکروسکوپ نوری انجام شد. جمعیتهای خشکیپسند واقعی (گزرومرفها) به لحاظ سازگاری و تغییراتی که در ساختار و شکل ظاهری حاصل کردهاند مورد بررسی قرار گرفتند. جهت تعیین خصوصیاتی که قادر به تفکیک اکولوژیک یا سیستماتیک جمعیتها یا گونهها از هم باشند به کمک نرمافزار SPSS تجزیه واریانس یکطرفه صورت گرفت. نتایج حاکی از این میباشد که اغلب ویژگیها به شدت تحت تأثیر عوامل اکولوژیکی و رویشگاهی میباشند؛ بهگونهای که تقریباً تمامی ویژگیها بین تمام جمعیتها (حتی جمعیتهای متعلق به یک گونه واحد) دارای اختلاف معنیداری بودند. مهمتر اینکه، عواملی مانند اندازه و تراکم روزنهها که سایر محققان جهت تفکیک گونهها پیشنهاد دادهاند، برای جنس یاد شده ناکارآمد میباشد.