حسن قلیچ نیا؛ محمد فیاض؛ هاجر نعمتی
دوره 28، شماره 1 ، فروردین 1400، ، صفحه 129-137
چکیده
در برنامه افزایش تولید علوفه، گردآوری دانش استقرار گیاهان علوفهای ضروریست. در این راستا، بذرهای گونه اسپرس(Onobrychis altissima.) برای بررسی روشهای مختلف مرتعکاری از تودههای بومی آن در مناطق مرتعی حوضه آبخیز بلده نور در استان مازندران در سال 1392 جمعآوری و در ایستگاه آبخوانداری پشتکوه ساری با متوسط بارندگی 320 میلیمتر ...
بیشتر
در برنامه افزایش تولید علوفه، گردآوری دانش استقرار گیاهان علوفهای ضروریست. در این راستا، بذرهای گونه اسپرس(Onobrychis altissima.) برای بررسی روشهای مختلف مرتعکاری از تودههای بومی آن در مناطق مرتعی حوضه آبخیز بلده نور در استان مازندران در سال 1392 جمعآوری و در ایستگاه آبخوانداری پشتکوه ساری با متوسط بارندگی 320 میلیمتر و اقلیم نیمهخشک سرد مرتعکاری شد. دو تیمار بذرکاری و بذرپاشی در دو تاریخ مرتعکاری پاییزه و بهاره در قالب طرح کرتهای خرد شده با تیمار اصلی تاریخ مرتعکاری و تیمار فرعی روش مرتعکاری (بذرکاری و بذرپاشی) با استفاده از طرح پایه بلوکهای کامل تصادفی در سه تکرار مقایسه شد. فاکتورهای مورد بررسی شامل ارتفاع گیاه، پوشش تاجی، تولید بذر، تولید گیاه و درصد استقرار بوده است. نتایج نشان داده است که بین مرتعکاری گونه اسپرس در دو روش بذرپاشی و بذرکاری در دو فصل بهار و پاییز برای فاکتورهای مورد تحقیق (ارتفاع گیاه، پوشش تاجی، تولید، بذر و تولید گونه) اختلاف معنیدار وجود دارد. روش بذرکاری در فصل پاییز دارای بیشترین مقادیر فاکتورهای مورد بررسی بوده است. بنابراین امکان اصلاح مراتع مناطق مشابه آب و هوایی با گونه اسپرس به روش بذرکاری برای افزایش تولید علوفه و چرای مستقیم دام وجود دارد.
بایزید یوسفی؛ جمال حسنی؛ محمد فیاض
دوره 27، شماره 3 ، مهر 1399، ، صفحه 410-420
چکیده
بهمنظور بررسی تأثیر زمان و شیوه کاشت بر استقرار و تولید علوفه اسپرس Onobrychis subnitens در شرایط دیم، دو زمان کاشت (بهار و پاییز) و شیوه (بذرپاشی و بذرکاری) در قالب طرح آماری کرتهای خرد شده نواری (Split Block) با طرح پایه بلوکهای کامل تصادفی در سه تکرار در ایستگاه تحقیقات سارال سنندج بررسی شد. نتایج نشان داد که در سال سوم کشت میانگین ...
بیشتر
بهمنظور بررسی تأثیر زمان و شیوه کاشت بر استقرار و تولید علوفه اسپرس Onobrychis subnitens در شرایط دیم، دو زمان کاشت (بهار و پاییز) و شیوه (بذرپاشی و بذرکاری) در قالب طرح آماری کرتهای خرد شده نواری (Split Block) با طرح پایه بلوکهای کامل تصادفی در سه تکرار در ایستگاه تحقیقات سارال سنندج بررسی شد. نتایج نشان داد که در سال سوم کشت میانگین درصد استقرار گیاه در کرت 53%، متوسط تاج پوشش کرت 4/45%، میانگین علوفه تازه و خشک کرت (8 مترمربع) بهترتیب 5/5268 و 5/2831 گرم (بهترتیب 6/6585 و 4/3539 کیلوگرم در هکتار) بود. صفات درصد استقرار گیاه، تراکم بوته، متوسط تاج پوشش کرت، تولید علوفه خشک و تر کرت بین کاشت پاییزه و بهاره اختلاف معنیداری (05/0≤p ) نشان دادند اما اختلاف بین روشهای بذرپاشی و بذرکاری و نیز اثرهای متقابل زمان و شیوه کاشت برای صفات مورد بررسی غیرمعنیدار بود. عملکرد علوفه با ارتفاع بوته، وزن بوته، تعداد ساقه اصلی، تاج پوشش کرت، تنومندی گیاه و نسبت وزن خشک به تر گیاه در سطح احتمال 01/0 درصد و با تراکم بوته و قطر تاج بوته در سطح 05/0 درصد دارای رابطه مثبت و معنیدار بود. نتایج تجزیه رگرسیون عملکرد علوفه بر سایر صفات نشان داد که وزن بوته، ارتفاع بوته و درصد استقرار گیاه بیشترین سهم را در تغییرات عملکرد علوفه نشان دادند. این نتیجه بیانگر تأثیر بالا و مستقیم صفات مذکور بهعنوان اجزای اصلی عملکرد علوفه میباشد. در مجموع، با توجه به برتری نسبی درصد استقرار گیاه و متوسط عملکرد علوفه در کاشت پاییزه و روش کشت بذرکاری نسبت به کاشت بهاره، روش بذرپاشی بهعنوان نتیجه نهایی کاشت پاییزه به صورت بذرکاری برای زراعت این گونه در سنندج و مناطق مشابه توصیه میگردد.
محمدامین سلطانی پور؛ رحمان اسدپور؛ محمد فیاض
دوره 27، شماره 2 ، شهریور 1399، ، صفحه 224-237
چکیده
گونههای پهنبرگ گراموز (lippii Helianthemum) و هرش (Taverniera cuneifolia) از گونههای مهم مرتعی استان هرمزگان هستند. به منظور بررسی استقرار این گونهها، این بررسی در ایستگاه آبخیزداری و منابع طبیعی حوزه معرف و زوجی دهگین (استان هرمزگان) در حدود جغرافیایی "29 '12 °57 طول شرقی و "6 '46 °27 عرض شمالی از سال 1393 به مدت سه سال انجام شد. سه روش بذرکاری در فارو، ...
بیشتر
گونههای پهنبرگ گراموز (lippii Helianthemum) و هرش (Taverniera cuneifolia) از گونههای مهم مرتعی استان هرمزگان هستند. به منظور بررسی استقرار این گونهها، این بررسی در ایستگاه آبخیزداری و منابع طبیعی حوزه معرف و زوجی دهگین (استان هرمزگان) در حدود جغرافیایی "29 '12 °57 طول شرقی و "6 '46 °27 عرض شمالی از سال 1393 به مدت سه سال انجام شد. سه روش بذرکاری در فارو، بذرکاری در پیتینگ و بذرکاری در هلالیهای آبگیر در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در نرمافزار SAS مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که بین سامانههای آزمایشی، گونهها گیاهی مورد استفاده و همچنین اثر متقابل سامانه و گونه تفاوت معنیدار آماری وجود دارد. گونههای گیاهی گراموز و هرش در سطح پنج درصد، سامانههای آبخیزداری هلالی آبگیر، پیتینگ و کنتور فارو در سطح یک درصد و همچنین اثر متقابل سامانه و گونه تفاوت معنیدار آماری در سطح یک درصد نشان دادند. بیشترین درصد استقرار گونهها در سامانه هلالی آبگیر با 1/27 درصد و کمترین آن مربوط به سامانه پیتینگ با 2/3 درصد بود. بررسی اثر متقابل سامانه و گونه در میزان استقرار گونههای هرش و گراموز در سامانههای مختلف نشان داد که بیشترین درصد استقرار مربوط به گونه هرش با 2/31 درصد در سامانه هلالی آبگیر بود و بعد از آن بیشترین درصد استقرار مربوط به گونه گراموز با 9/22 درصد نیز در همین سامانه بود. کمترین استقرار مربوط به سامانه کنتور فارو با 1/2 درصد برای گونه هرش و سامانه پیتینگ با 1/2 درصد برای گونه گراموز بود.
نیلوفر زارع؛ صدیقه زارع کیا؛ پروانه عشوری
دوره 27، شماره 1 ، فروردین 1399، ، صفحه 134-143
چکیده
به منظور دستیابی به روش و فصل مناسب مرتعکاری گونه Sanguisorba minor در عرصههای مرتعی، مطالعه حاضر طی سالهای 1392 تا 1395 در ایستگاه تحقیقات همند آبسرد به اجرا درآمد. طرح بصورت کرتهای خرد شده (اسپلیت پلات) در قالب طرح پایه بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار به اجرا در آمد. فاکتور A زمان مرتعکاری (در دوسطح مرتعکاری پاییزه و بهاره) در کرتهای اصلی ...
بیشتر
به منظور دستیابی به روش و فصل مناسب مرتعکاری گونه Sanguisorba minor در عرصههای مرتعی، مطالعه حاضر طی سالهای 1392 تا 1395 در ایستگاه تحقیقات همند آبسرد به اجرا درآمد. طرح بصورت کرتهای خرد شده (اسپلیت پلات) در قالب طرح پایه بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار به اجرا در آمد. فاکتور A زمان مرتعکاری (در دوسطح مرتعکاری پاییزه و بهاره) در کرتهای اصلی و فاکتور B روش مرتعکاری (در دو سطح بذرکاری و بذرکاری توام با ذخیره نزولات با استفاده از هلالی آبگیر) در کرتهای فرعی قرار گرفتند. آماربرداری از درصد استقرار بوتهها در آخر فصل رویشی در هر سال انجام گرفت. تجزیه واریانس دادهها با استفاده از نرم افزار SPSS 22 و مقایسه میانگینها با روش دانکن صورت گرفت. نتایج نشان داد که فصل مرتعکاری و روش مرتعکاری تاثیر معنیداری در استقرار گونه داشتهاند. مرتعکاری پاییزه بهتر از بهاره و بذرکاری توام با ذخیره نزولات، بهتر از بذرکاری معمولی میباشد. آماربرداری سال آخر نشان داد بیشترین درصد استقرار مربوط به مرتعکاری پاییزه توام با ذخیره نزولات با 45 درصد استقرار بوده که پایهها به گل و بذر رسیدند. این در حالیست که در روش بذرکاری تنها 18 درصد نهالها مستقر گردید. لذا مرتعکاری پاییزه و بذرکاری با استفاده از هلالی آبگیر به منظور حصول بهترین نتیجه جهت استقرار این گونه در منطقه مورد مطالعه و سایر مناطق مشابه، توصیه میگردد.
فرهاد آژیر؛ محمد فیاض
دوره 26، شماره 4 ، دی 1398، ، صفحه 932-940
چکیده
در برنامه افزایش تولید علوفه در مراتع کشور، گردآوری و ژرفنگری دانش استقرار گیاهان علوفهای، ضروری است. بدین منظور، بذر گونهTrifoliumpratense، از بازار شهر ساری تهیه و کشت شد. هدف از این بررسی تعیین فصل بهینه و روش کارآمد استقرار این گونه برای اصلاح مراتع در عرصه مراتع استپی بود. محل کشت این گونه در ایستگاه آبخوانداری پشتکوه ساری با متوسط ...
بیشتر
در برنامه افزایش تولید علوفه در مراتع کشور، گردآوری و ژرفنگری دانش استقرار گیاهان علوفهای، ضروری است. بدین منظور، بذر گونهTrifoliumpratense، از بازار شهر ساری تهیه و کشت شد. هدف از این بررسی تعیین فصل بهینه و روش کارآمد استقرار این گونه برای اصلاح مراتع در عرصه مراتع استپی بود. محل کشت این گونه در ایستگاه آبخوانداری پشتکوه ساری با متوسط بارندگی سالانه 350 میلیمتر و اقلیم نیمه خشک سرد بود. برای این منظور، دو تیمار بذرکاری و بذرپاشی در دو تاریخ کشت پائیزه و بهاره، بر پایه طرح آماری کرتهای خرد شده در قالب طرح بلوکهای کاملا تصادفی، با تیمار اصلی تاریخ کشت و تیمار فرعی روش کشت، در سه تکرار مورد مقایسه قرار گرفت. نتایج نشان داد، بین فصل کشت و همچنین بین دو روش کشت، در سطح یک درصد خطا تفاوت معنیدار وجود داشت. جوانهزنی و زندهمانی در فصل کشت پاییز(جوانهزنی11/39%، زندهمانی 83/13%) نسبت به کشت بهاره(جوانهزنی06/30%، زندهمانی83/11%) ارجحیت داشت. همچنین کشت بصورت بذرکاری(جوانهزنی22/39%، زندهمانی78/14%) نسبت به بذرپاشی(جوانهزنی94/29% ، زندهمانی89/10%)، برتری نشان داد. با توجه به نتایج بدست آمده، کشت پاییزه نسبت به کشت بهاره و روش بذرکاری نسبت به روش بذرپاشی بهتر بود. امکان اصلاح مراتع مناطق مشابه آب و هوایی و خصوصیات فیزیکی مرتع محل آزمایش، و کشت پاییزه شبدر قرمز به روش بذرکاری برای افزایش تولید علوفه، و چرای مستقیم دام وجود دارد.
رضا سیاه منصور؛ محمد فیاض
دوره 25، شماره 4 ، بهمن 1397، ، صفحه 853-862
چکیده
متأسفانه بهدلیل استفادههای غیر اصولی از منابع طبیعی تغییرات شگرفی در کره زمین بوجود آمده که همه به ضرر انسان است. ماهیت چند بعدی توسعه پایدار سبب توجه بیشتر به استفاده از گونههای سازگار، مقاوم، پرتولید، مرغوب و باخوشخوراکی مناسب شده است. یکی از این گونهها، گونه دائمی Astragalus curvirostris است که یکی از رویشگاههای آن در مراتع بلومان ...
بیشتر
متأسفانه بهدلیل استفادههای غیر اصولی از منابع طبیعی تغییرات شگرفی در کره زمین بوجود آمده که همه به ضرر انسان است. ماهیت چند بعدی توسعه پایدار سبب توجه بیشتر به استفاده از گونههای سازگار، مقاوم، پرتولید، مرغوب و باخوشخوراکی مناسب شده است. یکی از این گونهها، گونه دائمی Astragalus curvirostris است که یکی از رویشگاههای آن در مراتع بلومان با ارتفاع متوسط 1960 متر از سطح دریا و بارش متوسط سالانه 3/593 میلیمتر میباشد. در 2 زمان و 2 روش کاشت بصورت کرتهای خرد شده (اسپلیت پلات) در قالب بلوک کاملاً تصادفی در سه تکرار و طی چهار سال (از سال 1393 تا 1396) اجرا گردید. کرت اصلی دو تیمار فصل کاشت شامل پاییز و بهار و کرت فرعی شامل دو روش کشت بذرکاری و بذرپاشی بود. برای مقایسه اینکه بین تیمارهای مختلف اختلاف معنیداری وجود دارد از تجزیه واریانس و برای گروهبندی میانگین تیمارها از آزمون دانکن استفاد شد. نتایج نهایی نشان داد که بین میانگین تعداد پایههای موجود تیمارهای مختلف شامل بذرکاری پاییزه، بذرپاشی پائیزه، بذرکاری بهاره و بذرپاشی بهاره در سطح 1% اختلاف معنیدار وجود دارد (P≤ 0.01). یعنی نوع کشت و فصل آن در ایجاد پوشش، کارایی متفاوت دارند. همچنین بین کرتها نیز در سطح 1% اختلاف معنیدار مشاهده میشود که در واقع میتواند به اجرای تیمارها در هر کرت وابسته باشد. در نهایت مشخص گردید که گونه Astragalus Curvirostrisدر فصل پائیز و روش کشت بذرکاری بهترین سطح موفقیت را حاصل نمود.
یحیی پرویزی؛ محمد قیطوری؛ رضا بیات؛ علیرضا شادمانی؛ افشین پرتوی
دوره 25، شماره 2 ، مرداد 1397، ، صفحه 310-323
چکیده
ترسیب کربن از اتمسفر در اکوسیستمهای زمینی رهیافتی پایدار جهت مقابله و سازگاری با تهدید تغییرات اقلیمی در عصر حاضر تلقی میشود. این پژوهش با هدف بررسی ظرفیت روشهای مختلف مرتعکاری در مناطق مختلف اقلیمی و جغرافیایی کشور در ترسیب کربن اتمسفری انجام شد. برای این کار، در استانهای لرستان، فارس، کرمانشاه، خراسان رضوی، مازندران، کردستان، ...
بیشتر
ترسیب کربن از اتمسفر در اکوسیستمهای زمینی رهیافتی پایدار جهت مقابله و سازگاری با تهدید تغییرات اقلیمی در عصر حاضر تلقی میشود. این پژوهش با هدف بررسی ظرفیت روشهای مختلف مرتعکاری در مناطق مختلف اقلیمی و جغرافیایی کشور در ترسیب کربن اتمسفری انجام شد. برای این کار، در استانهای لرستان، فارس، کرمانشاه، خراسان رضوی، مازندران، کردستان، کرمان، مرکزی و اصفهان سایتهای معرف عملیات مرتعکاری انتخاب شد. سپس با عملیات میدانی،ضمن ثبت ویژگیهای سایتهای انتخاب شده، نمونهبرداری خاک، زیستتوده هوایی و ریشه و لاشبرگ به صورت سیستماتیک تصادفی در سایتهای مطالعاتی و شاهد انجام شد. نتایج نشان داد که عملیات مرتعکاری اجراء شده در مناطق جنگلهای نیمهخشک واقع در دامنههای زاگرس مرکزی بیشترین ظرفیت ترسیب کربن را نشان دادند. عملیات بذرکاری، بذرپاشی و کپهکاری گراسها و لگومهای چندساله نظیر فستوکا، یونجه، جاشیر و اسپرس اجرا شده در این مناطق موفق به ترسیب 4/17 تا 80 تن کربن در هکتار شده است. همچنین سهم ترسیب کربن در خاک از کل کربن ترسیب یافته در این مناطق کمینه 93 درصد از کربن ذخیره شده را شامل میشد. عملیات مرتعکاری همراه با قرق، ترسیب کربن را تا حدود دو برابر افزایش داده بود. در این مناطق کپهکاری موفقتر از سایر اشکال عملیات بود. در مناطق هیرکانی، عملیات بذرکاری گراسهای مرتعی حدود 18 تن کربن ترسیب نموده و از نظر ظرفیت ترسیب کربن در ایران پس از عملیات مرتعکاری در دامنههای زاگرس مرکزی در رده دوم قرار داشت. عملیات مرتعکاری اجرا شده در مناطق خشک و نیمهخشک مرکز و نیمه شرقی کشور در قیاس با دیگر مناطق ذکر شده فوق تأثیر چندانی در افزایش ظرفیت ترسیب کربن در عرصه نداشتهاند. بیشترین کمیت ترسیب کربن را قرق مراتع در دو حوزه کارده مشهد و شمسآباد اراک بهترتیب با ترسیب 63/5 و 51/6 تن کربن در هکتار به خود اختصاص دادهاند. تغییر کاربری دیمزار به مرتع در حوزه کارده مشهد منجر به ترسیب 7/4 تن کربن در هکتار شده است.
اسماعیل فیله کش؛ غلامعلی گزانچیان؛ عباس علی آبادی؛ حسین فرزانه؛ ابراهیم صادقزاده
دوره 13، شماره 2 ، شهریور 1385، ، صفحه 109-115
چکیده
گیاه Eurotia ceratoides به علت داشتن فرم بوته ای ، مقاومت در برابر خشکی، درصد پروتئین مناسب، تکثیر آسان و ... یکی از گیاهان بومی مراتع بیابانی است که اهمیت ویژه ای در مراتع خشک و نیمه خشک دارد. این خصوصیات سبب گردیده تا در طرح های احیاء و اصلاح مراتع مورد استفاده قرار گیرد .هدف از اجرای این بررسی بدست آوردن بهترین زمان بذر کاری ...
بیشتر
گیاه Eurotia ceratoides به علت داشتن فرم بوته ای ، مقاومت در برابر خشکی، درصد پروتئین مناسب، تکثیر آسان و ... یکی از گیاهان بومی مراتع بیابانی است که اهمیت ویژه ای در مراتع خشک و نیمه خشک دارد. این خصوصیات سبب گردیده تا در طرح های احیاء و اصلاح مراتع مورد استفاده قرار گیرد .هدف از اجرای این بررسی بدست آوردن بهترین زمان بذر کاری و نیز مناسبترین روش کاشت این گونه در مراتع مناطق خشک است. این بررسی در قالب طرح آماری کرتهای خرد شده انجام گرفت که در آن کرت های اصلی را تاریخ های کاشت 15 آذر، 15 دی ، 15 بهمن ، 15 اسفند و کرتهای فرعی را روشهای کاشت کپهای، چالهای، دیسک و شخم تشکیل داده که در 4 تکرار در 2 سال 1375 و1376، اجرا شده است. تعداد بوتههای مستقر شده در هر کرت مبنای کار قرار گرفته و آنالیز دادهها توسط برنامة SAS انجام شده است. نتایج نشان داد که: بهترین روش کاشت روش شخم و بعد از آن روشهای دیسک ،کپهای و چالهای بوده اند. تاریخ کاشت نیمه آذر ماه و دیماه در تمامی روشها باعث استقرار بیشترگیاه شده است. روشهای شخم و دیسک در 15 آذر ماه بیشترین استقرار را نشان میدهد.