مهین حنیفهپور؛ غلامرضا زهتابیان؛ حسن احمدی؛ علی اکبر نظری سامانی؛ حسن خسروی
دوره 29، شماره 2 ، مرداد 1401، ، صفحه 186-195
چکیده
فرسایش بادی و توفانهای گردوغبار یکی از بلایای طبیعی است که مناطق خشک و بیابانی ایران مرکزی به صورت روزافزون با آن مواجه است. همچنین مدیریت نادرست در عرصه منابع طبیعی نیز بر افزایش این پدیده تأثیر زیادی داشته است. یکی از اصول اولیه کنترل و مبارزه با فرسایش بادی، شناخت مناطق برداشت رسوبات است. هدف این پژوهش شناسایی مناطق ...
بیشتر
فرسایش بادی و توفانهای گردوغبار یکی از بلایای طبیعی است که مناطق خشک و بیابانی ایران مرکزی به صورت روزافزون با آن مواجه است. همچنین مدیریت نادرست در عرصه منابع طبیعی نیز بر افزایش این پدیده تأثیر زیادی داشته است. یکی از اصول اولیه کنترل و مبارزه با فرسایش بادی، شناخت مناطق برداشت رسوبات است. هدف این پژوهش شناسایی مناطق برداشت رسوبات بادی، در رخسارههای منطقه ملارد در غرب استان تهران است. براساس نقشههای توپوگرافی، تصاویر ماهوارهای، نقشه زمینشناسی و همچنین بازدیدهای میدانی نقشه رخساره ژئومورفولوژیکی منطقه تهیه گردید، سپس نمونهبرداری انجام شد و نهایتاً در محیط GIS مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفت. تفسیر دادههای بادسنجی با استفاده از بررسی گلباد و گلتوفان نشان داد که جهت باد غالب و فرساینده از سمت شمالغربی است. نتایج حاصل از گلماسه ایستگاههای منطقه مورد مطالعه نشاندهنده این است که تغییرپذیری جهت باد شامل کم تا زیاد است و ایستگاه قزوین (نزدیکترین ایستگاه به کانونهای بحرانی) دارای شدت تغییرپذیری زیاد و شامل بادهای چند جهته مرکب با زاویه تند بوده است. 83 نمونه از رخسارههای مختلف منطقه مورد مطالعه به روش ASTM (الک خشک) دانهبندی شده است. نتایج دانهبندی بیانگر محلی بودن منشأ برداشت است. نقشه اولویتبندی کانونهای بحرانی منطقه نشان داد که 4/16 درصد از مساحت منطقه جزء شدت کم، 4/3 درصد شدت متوسط و 3 درصد شدت زیاد را به خود اختصاص داده است. در نهایت مشخص شد که دق رسی شور و فاقد پوشش گیاهی یا با پوشش گیاهی اندک شورپسندها در دشتسر پوشیده، بیشترین درصد ذرات حساس به فرسایش بادی را دربر گرفته است.
مهسا عبدالشاه نژاد؛ حسن خسروی؛ علی اکبر نظری سامانی؛ امیر علم بیگی
دوره 29، شماره 1 ، فروردین 1401، ، صفحه 36-52
چکیده
اهمیت توجه به توسعه پایدار و امنیت زیستی در مناطق تحتتأثیر فاجعههای زیستمحیطی همچون طوفانهای گردوغبار، نیاز به روشهای نوین برای یافتن راهبردهای مقابله را بیشتر کرده است. بدین منظور تحلیل ساختاری متقاطع، ابزاری کارآمد برای مطالعه رفتار سیستم است. با استناد به نتایج حاصل از تحلیل ساختاری و رویکرد آیندهپژوهی میتوان راهبردهایی ...
بیشتر
اهمیت توجه به توسعه پایدار و امنیت زیستی در مناطق تحتتأثیر فاجعههای زیستمحیطی همچون طوفانهای گردوغبار، نیاز به روشهای نوین برای یافتن راهبردهای مقابله را بیشتر کرده است. بدین منظور تحلیل ساختاری متقاطع، ابزاری کارآمد برای مطالعه رفتار سیستم است. با استناد به نتایج حاصل از تحلیل ساختاری و رویکرد آیندهپژوهی میتوان راهبردهایی جهت حفظ پایداری در مناطق تحت تأثیر ریسک زیاد گردوغبار ارائه داد. روش این پژوهش باتوجه به هدف آن، از نوع کاربردی و براساس رویکرد آیندهپژوهی میباشد. جامعه نمونه پژوهش از 22 نفر از کارشناسان و مدیران مطلع در حوزه امور کشاورزی و گردوغبار تشکیل شده است. براساس اطلاعات جمعآوری شده از مرحله مصاحبه به روش نیمه ساختاریافته، عوامل مؤثر شناسایی شد. براساس نظر کارشناسان و خبرگان عوامل نهایی استخراج و یک ماتریس 26×26 طراحی شد. سپس ماتریس اثر متقابل تهیه شده، توسط خبرگان امتیازدهی شد. به منظور تعیین عوامل کلیدی مؤثر بر تابآوری جوامع کشاورز تحت تأثیر گردوغبار در شهرستان اهواز، رویکرد آیندهپژوهی با استفاده از نرمافزار MICMAC در قالب سه گروه مؤلفه اقتصادی، اجتماعی و طبیعی-فیزیکی براساس 26 شاخص انجام شد. متغیرهای پژوهش در سه طبقه دووجهی، تنظیمی و مستقل براساس میزان رابطه تأثیرپذیری و تأثیرگذاریشان تقسیمبندی شدند. عوامل کلیدی شامل «تغییر کمیت و کیفیت محصولات کشاورزی، کاهش درآمد و آسیب به سرمایه کشاورزان، تشدید فقر و بیکاری، دسترسی به اعتبارات مالی، معیشت جایگزین و مهاجرت» میباشند. نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که سیستم مورد مطالعه از نوع ناپایدار بوده و بهمنظور اتخاذ تصمیمهای مدیریتی و افزایش پایداری نیاز به توسعه راهبردهایی بر مبنای عوامل کلیدی مؤثر بر تابآوری کشاورزان میباشد.
حامد اسکندری دامنه؛ غلامرضا زهتابیان؛ حسن خسروی؛ حسین آذرنیوند؛ علی اکبر براتی
دوره 28، شماره 3 ، مهر 1400، ، صفحه 520-536
چکیده
در این تحقیق به شبیهسازی کاربریهای موجود در دشت میناب با استفاده از روش ترکیبی CA-Markov پرداخته شد. بدینمنظور نقشه کاربری اراضی برای سالهای 1379، 1389 و 1399 با استفاده از تصاویر ماهواره لندست با روش طبقهبندی حداکثر احتمال تولید گردید و بعد از ارزیابی مدل، نقشه کاربری برای سال 1409 و 1419 با استفاده از روش ترکیبی CA-Markov پیشبینی شد. تجزیهوتحلیل ...
بیشتر
در این تحقیق به شبیهسازی کاربریهای موجود در دشت میناب با استفاده از روش ترکیبی CA-Markov پرداخته شد. بدینمنظور نقشه کاربری اراضی برای سالهای 1379، 1389 و 1399 با استفاده از تصاویر ماهواره لندست با روش طبقهبندی حداکثر احتمال تولید گردید و بعد از ارزیابی مدل، نقشه کاربری برای سال 1409 و 1419 با استفاده از روش ترکیبی CA-Markov پیشبینی شد. تجزیهوتحلیل الگوهای تغییرات کاربری در دشت میناب نشان داد که در طول دوره آماری 1379-1399در سطح کاربریهای این منطقه تغییرات چشمگیری رخ داده است. بهطوریکه در طول این دوره 20 ساله مساحت کاربریهای کشاورزی، مناطق شهری و انسانساخت، شورهزار و مراتع و اراضی بایر بهترتیب از 91/38، 99/25، 09/20 و 15 درصد در سال 1379 به 75/40، 02/40، 44/12 و 80/6 درصد در سال 1399 رسیده است. ارزیابی مدل با استفاده از شاخص کاپای بالای 90% نشاندهنده دقّت بالای مدل برای پیشبینی کاربریهاست. پیشبینی تغییرات در سال 1409 و 1419 نشان میدهد که کاربری زمینهای کشاورزی و مناطق شهری و انسانساخت بهترتیب با میزان 05/0 و 39/0 درصد در حال افزایش میباشند که از سمت شرق دشت به سمت غرب آن در حال پیشروی هستند؛ این درحالی است که کاربریهای شورهزار، مراتع و اراضی بایر در مجموع با میزان 44/0 درصد در حال کاهش است که این کاهش بیشتر در سمت غرب و شمالغرب این دشت قابل رؤیت است. در پایان از مهمترین راهکارهای اجرایی برنامهریزان و مسئولان برای جلوگیری از تغییر کاربری و در نهایت تخریب اراضی در این منطقه، میتوان به اصلاح الگوی کشت، روشهای نوین آبیاری، تغذیه بستر این دشت و حفظ و احیای پوشش گیاهی بومی اشاره نمود.
لیلا بیابانی؛ غلامرضا زهتابیان؛ حسن خسروی؛ مهین حنیفه پور
دوره 26، شماره 1 ، خرداد 1398، ، صفحه 158-17
چکیده
مدیریت استفاده بهینه از منابع آب یکی از مهمترین مسائل مطرح در توسعه پایدار بهشمار میآید. با توجه به اهمیت مطالعه آبهای زیرزمینی در زمینه شرب، صنعت و کشاورزی، بررسی تغییرات کیفی آب میتواند برای بشر حائز اهمیت باشد. در این پژوهش، بهمنظور بررسی تغییر کمی و کیفی آب زیرزمینی دشت کرج از دو شاخص افت آب زیرزمینی و هدایت الکتریکی (EC) ...
بیشتر
مدیریت استفاده بهینه از منابع آب یکی از مهمترین مسائل مطرح در توسعه پایدار بهشمار میآید. با توجه به اهمیت مطالعه آبهای زیرزمینی در زمینه شرب، صنعت و کشاورزی، بررسی تغییرات کیفی آب میتواند برای بشر حائز اهمیت باشد. در این پژوهش، بهمنظور بررسی تغییر کمی و کیفی آب زیرزمینی دشت کرج از دو شاخص افت آب زیرزمینی و هدایت الکتریکی (EC) استفاده شده است و هیدروگرافهای تراز آب با روش تیسن بر پایه دادههای چاههای پیزومتری ترسیم و نقشه خطوط همافت، همارتفاع و هم EC با بهرهگیری از سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) ترسیم گردیده است. همچنین تغییرات کمی چاهها در ماههای مختلف در یک دوره 15 ساله (95-1380) تعیین شد. نتایج حاصل از هیدروگرافهای تراز آب زیرزمینی نشان میدهد که طی 15 سال میزان افت متوسط سالانه 02/1 متر (102 سانتیمتر) بوده است که بهنوبه خود موجب کاهش کیفیت آب زیرزمینی نیز شده است. همچنین نقشههای تغییرات کمی نشان میدهد سطح وسیعی از دشت کرج به دلیل عدم تغذیه مناسب و برداشتهای بیرویه از آب زیرزمینی دارای افت آب است. رابطه بین هدایت الکتریکی با آنیونها و کاتیونهای اصلی (Ca2+, Mg2+, K+ , CL- Na+,So42-, Hco3-)بررسی شد. نتایج نشان داد که هدایت الکتریکی آب زیرزمینی دشت کرج در همه قسمتها (بهغیراز آنیون بیکربنات) با غلظت یونهای اصلی موجود در آب رابطه مستقیم دارد که مشخصکننده تغییر تیپ آب از بیکربناته به سمت سولفاته و کلرور سدیک است. شاخص معیار بارش سالانه (SIAP) نیز برای پنج ایستگاه هواشناسی محاسبه شد و مشخص گردید که برخی از سالها با کاهش بارندگی، بروز خشکسالی و درنتیجه با افزایش افت آب زیرزمینی مواجه شده است.
سارا نخعی نژاد؛ غلامرضا زهتابیان؛ آرش ملکیان؛ حسن خسروی
دوره 24، شماره 2 ، تیر 1396، ، صفحه 268-279
چکیده
امروزه بهدلیل کمبود آب در کشور بهخصوص در مناطق بیابانی و نیمهبیابانی، مدیریت بهینه استفاده از منابع آب زیرزمینی لازم و ضروریست. این مطالعه به بررسی کیفیت و کمیت آبهای زیرزمینی دشت سرایان در شمال غرب استان خراسان جنوبی در دوره آماری 14 ساله (1391-1377) با استفاده از روشهای زمین آماری پرداخته است. تعداد نمونههای مورد بررسی ...
بیشتر
امروزه بهدلیل کمبود آب در کشور بهخصوص در مناطق بیابانی و نیمهبیابانی، مدیریت بهینه استفاده از منابع آب زیرزمینی لازم و ضروریست. این مطالعه به بررسی کیفیت و کمیت آبهای زیرزمینی دشت سرایان در شمال غرب استان خراسان جنوبی در دوره آماری 14 ساله (1391-1377) با استفاده از روشهای زمین آماری پرداخته است. تعداد نمونههای مورد بررسی در این پژوهش شامل 20 حلقه چاه، 6 قنات و سه چشمه است. دادههای مورد نیاز از سازمان تماب تهیه شد و ابتدا به منظور رفع نواقص آماری، روش غیر نموداری رانﺗﺴﺖ در نرمافزار SPSS مورد استفاده قرار گرفت. سپس با استفاده از نرم افزار GS+ روشهای آماری مناسب انتخاب شد که نتایج نشان داد روش کریجینگ برای پهنه بندی عوامل مورد بررسی مناسب بود. نقشه تغییرات مکانی برای هر یک از پارامترهای کیفی آبزیرزمینی (EC,TDS,SAR) در سه سال (ابتدا، میانه و انتهای دوره آماری 14 ساله) در نرم افزار ARC GIS 10.1 تهیه شد. نتایج تغییرات مکانی TDS و SAR نشان داد که در قسمتهای میانی و جنوبی حوزه کاهش این دو پارامتر شدیدتر بوده است. همچنین ، بیشترین میزان EC مربوط به قسمتهای شمالی حوضه دشت سرایان بوده است. تغییرات زمانی پارامترهای کیفی نشاندهنده روندهای نسبتاً همگونی برای پارامترهای مورد بررسی است بطوریکه که کمترین مقدار پارامترهای کیفی مربوط به میاندوره مورد مطالعه (سال1385) است. به منظور بررسی تغییرات عمق آب زیرزمینی در سطح دشت، با استفاده از نتایج اندازهگیری عمق آب در هر یک از چاههای پیزومتری انتخاب شده، اقدام به تهیه نقشههای هم عمق آب زیرزمینی در طول دوره آماری گردید. در بررسی روند تغییرات عمق آب در طی دوره آماری 14 ساله، در سال انتهایی دوره (1391)، با کاهش عمق آب روبرو هستیم ولی این کاهش عمق به قسمتهای شمالی تمرکز بیشتری پیدا کرده است. این شرایط گویای عدم مدیریت مناسب در بهرهبرداری از منابع آب زیرزمینی منطقه است. لذا تغییر الگوی کشت و آبیاری به نحوی که بتوان با حداقل آب بیشترین استفاده را از منابع آب موجود نمود، مورد نیاز است.
مینا ارست؛ غلامرضا زهتابیان؛ محمد جعفری؛ حسن خسروی؛ سعید شجاعی
دوره 23، شماره 3 ، مهر 1395، ، صفحه 543-554
چکیده
مدیریت استفاده از آبهای نامتعارف در زمینهای کشاورزی ضمن کاهش خطرات زیست محیطی، افزایش بهرهوری آنها را در پی دارد. به همین منظور این پژوهش با هدف ارزیابی و مقایسه تأثیر پساب، آب شور و آب لبشور بر تغییرات موادآلی، جرم مخصوص و هدایت الکتریکی خاک انجام شد. بدین منظور تعداد پنج مکان مطالعاتی در نظر گرفته شد. این مکانها شامل شاهد، ...
بیشتر
مدیریت استفاده از آبهای نامتعارف در زمینهای کشاورزی ضمن کاهش خطرات زیست محیطی، افزایش بهرهوری آنها را در پی دارد. به همین منظور این پژوهش با هدف ارزیابی و مقایسه تأثیر پساب، آب شور و آب لبشور بر تغییرات موادآلی، جرم مخصوص و هدایت الکتریکی خاک انجام شد. بدین منظور تعداد پنج مکان مطالعاتی در نظر گرفته شد. این مکانها شامل شاهد، آبیاری با آب شور، آب لبشور، پساب و آبیاری تلفیقی پساب و آب شور میباشد. در مناطق یاد شده اقدام به حفر پروفیل در 5 تکرار شد. از هر پروفیل سه نمونه از دو عمق سطحی (0-30) سانتیمتر و تحتالارضی (30-60) سانتیمتر برداشت شد. نتایج نشان داد که کاربرد پساب موجب بهبود ویژگیهای خاک از لحاظ مقدار ماده آلی و تا حدی جرم مخصوص ظاهری نسبت به سای
حسن خسروی؛ اسماعیل حیدری؛ غلامرضا زهتابیان؛ جواد بذرافشان
دوره 22، شماره 4 ، اسفند 1394، ، صفحه 711-720
چکیده
دشت یزد-اردکان در سالهای اخیر با افت چشمگیر سطح آب زیرزمینی مواجه شده است. میتوان انتظار داشت با بررسی خشکسالی هیدروژئولوژیکی به مدیریت صحیح آبخوان این دشت کمک کرد. در مطالعه حاضر به منظور بررسی خشکسالی هیدروژئولوژیکی از شاخص منابع آب زیرزمینی (Groundwater Resource Index:GRI) در مقیاس سالانه و دادههای 30 پیزومتر واقع در دشت یزد - اردکان با ...
بیشتر
دشت یزد-اردکان در سالهای اخیر با افت چشمگیر سطح آب زیرزمینی مواجه شده است. میتوان انتظار داشت با بررسی خشکسالی هیدروژئولوژیکی به مدیریت صحیح آبخوان این دشت کمک کرد. در مطالعه حاضر به منظور بررسی خشکسالی هیدروژئولوژیکی از شاخص منابع آب زیرزمینی (Groundwater Resource Index:GRI) در مقیاس سالانه و دادههای 30 پیزومتر واقع در دشت یزد - اردکان با طول دوره آماری مشترک 10 ساله (1390-1381) استفاده گردید. در این مطالعه در ابتدا با استفاده از نرمافزار ArcGIS نقشه پهنهبندی سطح آب زیرزمینی سالانه، نقشه میانگین سطح آبزیرزمینی و انحرافمعیار دوره رسم شد و سپس در نرمافزار ArcGIS با استفاده از این نقشهها و رابطه GRI، نقشه شاخص آبزیرزمینی برای هر سال تهیه شد. نتایج نشان داد که شدیدترین خشکسالی هیدروژئولوژیکی سالانه دشت یزد-اردکان مربوط به سال 1390 است که متوسط GRI در دشت، 79/0 بوده است. با توجه به نقشه شاخص آبزیرزمینی در این سال، شدت خشکسالی هیدروژئولوژیکی در جنوب و شمال دشت یزد – اردکان زیاد است که به علت تجمع جمعیت، تمرکز مراکز صنعتی و برداشت بیش از حد آب از آبخوان در این مناطق است. تغییرات زمانی شاخص GRI نشان دهنده بدتر شدن وضع آبخوان دشت یزد-اردکان است.
جلال برخورداری؛ تراحل وارتانیان؛ حسن خسروی
دوره 22، شماره 3 ، آذر 1394، ، صفحه 466-480
چکیده
مدل بیلان آبی، بررسی اجزاء چرخه هیدرولویکی و روش چگونگی تقسیم بارش به رواناب، تبخیر واقعی و ذخیره رطوبت خاک را مهیا میسازد. در بیلان آبی شبیهسازی تبخیر از خاک با استفاده از تابع استخراج رطوبت خاک انجام میشود. مقادیر رطوبت خاک و مقدار آب مازاد محاسبه شده از مدل، با مقادیر واقعی اندازهگیری شده، واسنجی میشود. حجم کنترل برای مدل ...
بیشتر
مدل بیلان آبی، بررسی اجزاء چرخه هیدرولویکی و روش چگونگی تقسیم بارش به رواناب، تبخیر واقعی و ذخیره رطوبت خاک را مهیا میسازد. در بیلان آبی شبیهسازی تبخیر از خاک با استفاده از تابع استخراج رطوبت خاک انجام میشود. مقادیر رطوبت خاک و مقدار آب مازاد محاسبه شده از مدل، با مقادیر واقعی اندازهگیری شده، واسنجی میشود. حجم کنترل برای مدل آب و خاک عمق معادل ظرفیت آب قابل استخراج گیاه از خاک تا عمق ریشه میباشد. سیستم اطلاعات جغرافیایی بعنوان چارچوب کاری برای ذخیره، مدیریت دادههای مکانی و امکانات مدلسازی برای حجم کنترل با اندازه و اشکال مختلف را تامین میکند و نقشههای عوامل بیلان آب بصورت رستری برای کل منطقه تهیه و عوامل بیلان آب و خاک برای حوضه و محدوده مطالعاتی ارائه میدهد. در این تحقیق بیلان آبی ماهانه دراز مدت حوضه یزد- اردکان با حدود مساحت 16000 کیلومتر مربع بر اساس روش تورنت وایت_ ماتر اصلاح شده بصورت توزیعی در محیط سیستم اطلاعات جغرافیایی توسعه داده شده است. دادههای ورودی مدل شامل نقشههای ماهانه دما، بارش و ظرفیت نگهداری آب درخاک در عمق ریشه با اندازه سلولی60 متر میباشد و خروجی مدل، نقشههای ماهانه تبخیر و تعرق واقعی، نقشه ذخیره آب خاک، کمبود رطوبت و آب مازاد میباشد که در محیط نرمافزار الویس بصورت سلولی و توزیعی تهیه شده است. نتایج نشان داد که بیش از 80 درصد بارندگی حوضه بصورت تبخیر و تعرق، حدود 8 درصد بصورت رواناب سطحی و مابقی بصورت رواناب زیر سطحی از حوضه خارج میشود. میزان و مناطق تغذیه آب زیرزمینی حوضه در ماههای مختلف متغیر بوده که بین 20 تا 50 درصد از سطح حوضه تغییر مینماید. تغذیه آب زیرزمینی تنها در ماههای آذر تا اسفند اتفاق میافتد که مقدار آن بین 5/8 میلیمتر در آذرماه تا 17 میلیمتر در دیماه متغییر است. استفاده از نقشههای توزیعی این امکان را به ما میدهد که در هر ماه در چه مناطقی رواناب اضافی و یا کمبود رطوبت داریم که امکان مدیریت بهتر آن را فراهم خواهد آورد.
مهدی گنجی؛ غلامرضا زهتابیان؛ محمد جعفری؛ حسن خسروی؛ ریحانه مسعودی
دوره 22، شماره 1 ، خرداد 1394، ، صفحه 12-20
چکیده
ایران به دلیل قرار گیری بخش گستردهای از آن در منطقه خشک و نیمه خشک، فعالیتهای کشاورزی از جمله روشهای غلط آبیاری و مدیریت نادرست اراضی میتواند بطور گستردهای تخریب خاک و بیابانزایی را باعث شود. بنابراین برای جلوگیری از تخریب هرچه بیشتر خاک این مناطق، باید تحقیقاتی برروی اراضی کشاورزی و نحوه بهرهگیری از آنها انجام گیرد، تا ...
بیشتر
ایران به دلیل قرار گیری بخش گستردهای از آن در منطقه خشک و نیمه خشک، فعالیتهای کشاورزی از جمله روشهای غلط آبیاری و مدیریت نادرست اراضی میتواند بطور گستردهای تخریب خاک و بیابانزایی را باعث شود. بنابراین برای جلوگیری از تخریب هرچه بیشتر خاک این مناطق، باید تحقیقاتی برروی اراضی کشاورزی و نحوه بهرهگیری از آنها انجام گیرد، تا مشخص گردد که آیا کشاورزی منجر به تخریب اراضی میشود یا خیر؟ برای دستیابی به این منظور، منطقه کویر میقان اراک ( حوزه آبخیز سوارآباد) بعنوان منطقه مورد مطالعه انتخاب گردید. نقشههای مختلف منطقه، شامل نقشه خاک، طبقات ارتفاعی و کاربری اراضی به کمک تیم اطلاعات جغرافیایی تهیه شد. پنج کاربری غالب منطقه شامل اراضی باغی، اراضی دیم، اراضی آبی، مرتع و اراضی بایر بعنوان تیمار مورد مطالعه در نظر گرفته شدند، نمونهبرداری از خاک انجام شد و فاکتورهای خاک در دو گروه فاکتورهای اصلاحی خاک شامل ازت، کلسیم،منیزیم، هوموس و فاکتورهای تخریب خاک شامل شوری، نسبت جذب سدیم و اسیدیته، سدیم، کربنات و بیکربنات در عمق 0 تا 30 سانتی متری و 60-30 سانتی متر بررسی شدند. مطالعه فاکتورها در نرم افزارآماری SPSS بر اساس تجزیه واریانس انجام شد و در نهایت مطالعات نشان داد که بین تیمارها اختلاف معنیداری وجود دارد. همچنین در فاکتورهای اسیدیته، سدیم، بیکربنات و نسبت جذب سدیم، کاربری مرتع تیمار مطلوب در لایه سطحی مشخض گردید. با توجه به بررسی های انجامشده بر روی فاکتورهای اصلاحی و تخریبی خاک در لایه سطحی و تحتانی خاک مشخص شد که اراضی مرتعی از شرایط ایدهآلی برخوردار است و تیمار اراضی دیم و بایر نامطلوبترین تیمار میباشند.