دوره 31، شماره 2 ، مرداد 1403
مجید جلالی؛ مهدی عابدی؛ عبدالباسط قربانی؛ فرشید معماریانی
دوره 31، شماره 2 ، مرداد 1403، صفحه 107-128
چکیده
سابقه و هدفگیاهان خوراکی وحشی در طول تاریخ بخش مهمی از رژیم غذایی انسان بوده و هنوز هم در امنیت غذایی مقرون بهصرفه و پذیرش آنها بالاست. براساس نتایج تحقیقات، این گیاهان وسیلهای برای بقاء در زمان کمبود مواد غذایی، مکمل رژیم غذایی روزانه، تأمین منبع درآمد در جمعیتهای در حال توسعه و بهعنوان بخشی از هویت جوامع محلی بشمار میروند، ...
بیشتر
سابقه و هدفگیاهان خوراکی وحشی در طول تاریخ بخش مهمی از رژیم غذایی انسان بوده و هنوز هم در امنیت غذایی مقرون بهصرفه و پذیرش آنها بالاست. براساس نتایج تحقیقات، این گیاهان وسیلهای برای بقاء در زمان کمبود مواد غذایی، مکمل رژیم غذایی روزانه، تأمین منبع درآمد در جمعیتهای در حال توسعه و بهعنوان بخشی از هویت جوامع محلی بشمار میروند، همچنین میتوانند منابع ژنتیکی مهمی را برای بهدست آوردن محصولات جدید که عملکرد و طعم بهتری دارند فراهم کنند. در مدیریت اکوسیستمهای طبیعی، ارزش حفظ و بهرهبرداری از گیاهان دارویی و خوراکی مراتع یکی از مهمترین ارزشهای مراتع است. در همین راستا، این مطالعه بهمنظور شناسایی و مستندسازی دانش اتنوبوتانی مرتبط با گیاهان خوراکی وحشی مراتع بخش بسطام که در زندگی اجتماعی و اقتصادی جوامع محلی مورد استفاده قرار میگیرد انجام شد. منطقهای که تنوع گستردهای از این گیاهان، بخش قابل توجهی از رژیم غذایی را در بین جوامع محلی به خود اختصاص داده است.مواد و روشهااین پژوهش بهمنظور ثبت گیاهان خوراکی وحشی مراتع بخش بسطام که از مراتع ییلاقی استان سمنان است انجام شد. بررسیهای میدانی در سالهای 1400 و 1401 انجام گردید و دانش بومی گیاهشناسی با استفاده از مشاهدات میدانی، مشاهدات مشارکتی و مصاحبههای نیمهساختاریافته از 44 مصاحبهشونده در 12 روستای منطقه در طول کارهای میدانی ثبت شد. بدین منظور از شاخص فراوانی نسبی نقل قول (RFC) و ارزش استفاده (UV) بهعنوان شاخصهای کمی برای تجزیهوتحلیل دادهها استفاده شد.نتایجدر مجموع 39 گونه گیاه خوراکی وحشی متعلق به 16 خانواده گیاهی و 29 جنس شناسایی گردید. بزرگترین خانوادههای گیاهی منطقه از نظر تعداد گونه عبارتند از: Lamiaceae (7 گونه گیاهی)، Asteraceae (6 گونه) و Amaryllidaceae و Apiaceae (هریک با 5 گونه). گیاهان علفی فرم رویشی غالب منطقه بودند و از بین بخشهای گیاهی برگهای جوان (21 گونه) پراستفادهترین بخش گیاهی و بهدنبال آن اندامهای هوایی جوان (16 گونه) بود. همچنین بررسیها نشان داد از بین حالتهای مختلف مصرف نیز بیشتر گونههای خوراکی به صورت پخته شده (30 گونه) استفاده میشوند. از سویی سن جوامع بهرهبردار رابطه مثبتی با دانش سنتی در استفاده از گیاهان خوراکی وحشی در منطقه مورد مطالعه داشت و زنها به نسبت مردان سطح بالاتری از دانش بومی در بهرهگیری از گیاهان خوراکی وحشی را داشتند. در بین گونههای شناسایی شده، تره کوهی) (Allium iranicum، پیاز چتری (Allium umbilicatum)، شِنگ (Tragopogon graminifolius)، ترتیزک شور (Lepidium draba) و گزنه (Urtica dioica)، دارای بالاترین ارزش استفاده (UV) بودند.نتیجهگیرییافتههای این مطالعه سهم قابل توجهی در شناسایی، حفظ و استفاده از گیاهان خوراکی وحشی در منطقه مورد مطالعه به عنوان منبع غذایی میتواند داشته باشد و از آنجایی که هیچگونه مطالعه اتنوبوتانی از شهرستان شاهرود بهویژه در مورد گیاهان خوراکی وحشی گزارش نشده است، به نظر میرسد نتایج این مطالعه بتواند اطلاعات ارزشمندی را در مورد گیاهان خوراکی وحشی از مراتع این شهرستان در اختیار قرار دهد. همچنین شناسایی این گیاهان برای راهبردهای حفاظت و استفاده پایدار نیازمند همکاری نزدیک با جوامع محلی است که استفاده کنندگان اصلی این گیاهان هستند.
مهناز امینی؛ حسین بشری؛ محمدتقی فیضی
دوره 31، شماره 2 ، مرداد 1403، صفحه 129-148
چکیده
سابقه و هدفتنشهای مختلف زیستمحیطی و مدیریتی، اکوسیستمهای تالابی ایران را به شدت تهدید میکنند. تالاب گاوخونی بهعنوان یکی از بزرگترین و راهبردیترین تالابهای فلات مرکزی ایران، با مشکلات مختلفی روبهرو است. با توجه به جایگاه اکولوژیک خاص و رویشگاههای متنوع گیاهی در اطراف این تالاب، بررسی پوشش گیاهی این منطقه بسیار حائز ...
بیشتر
سابقه و هدفتنشهای مختلف زیستمحیطی و مدیریتی، اکوسیستمهای تالابی ایران را به شدت تهدید میکنند. تالاب گاوخونی بهعنوان یکی از بزرگترین و راهبردیترین تالابهای فلات مرکزی ایران، با مشکلات مختلفی روبهرو است. با توجه به جایگاه اکولوژیک خاص و رویشگاههای متنوع گیاهی در اطراف این تالاب، بررسی پوشش گیاهی این منطقه بسیار حائز اهمیت است. بدون اطلاع از شرایط مختلف گیاهان، ازجمله تیرههای غالب، پراکنش جغرافیایی، فرم زیستی و وضعیت حفاظتی، هرگونه فعالیت حفاظتی، مدیریتی یا مطالعات اکولوژیکی در این منطقه مقدور نیست.مواد و روشهامحدوده مورد مطالعه این پژوهش در انتهای حوزه زایندهرود واقع در استان اصفهان با وسعت 500 هزار هکتار و در محدوده ارتفاعی 1470 تا 2533 متر از سطح دریا قرار دارد. اقلیم منطقه بیابانی و خشک است و اراضی شور با خاکهای سولونچاک، باتلاقی و ماسهای در این منطقه مشاهده میشود. متوسط دمای سالانه تالاب گاوخونی 6/17 درجه سانتیگراد و متوسط بارش سالانه نیز 91 میلیمتر است. براساس منحنی آمبروترمیک، این منطقه دارای دوره خشکی بسیار طولانی از فروردین تا آبانماه است. برای شناسایی پوشش گیاهی منطقه، از روش پیمایش میدانی استفاده شد و نقشههای با مقیاس 1:25000 بهکار برده شد. با توجه به نوع پوشش گیاهی، پیمایش میدانی و نمونهبرداری در اوایل مهرماه تا آبانماه 1400 انجام شد. نمونههای گیاهی جمعآوریشده پس از انتقال به هرباریوم دانشکده منابع طبیعی دانشگاه صنعتی اصفهان، پرس و خشک شدند و با مشاوره افراد مطلع و استناد به منابع معتبر علمی شناسایی گردیدند. در این پژوهش، علاوه بر تهیه لیست کاملی از گیاهان منطقه تالاب گاوخونی، نام علمی دقیق و جدید گونهها، تیرهها و جنسهای غالب منطقه نیز تفکیک و بررسی شد. فاکتورهای مختلفی ازجمله شکل زیستی، پراکنش جغرافیایی، گونههای دارویی، صنعتی یا تجاری و وضعیت حفاظتی گونهها با استفاده از منابع معتبر بررسی شدند.نتایج نتایج این پژوهش نشان داد با وجود تنشهای مختلف محیطی و مدیریتی، تعداد 100 گونه گیاهی متعلق به ۱۶ خانواده و ۶۵ جنس در منطقه شناسایی شد که ۲۷ گونه از آنها دارای خواص دارویی و صنعتی بود. نتایج حکایت از آن دارد که تیرههای Amaranthaceae با ۳۱ گونه وAsteraceae با ۱۴ گونه، در مجموع ۴۵ درصد از پوشش گیاهی منطقه را تشکیل میدهند. تیرههای Poaceae و Fabaceae نیز به ترتیب با ۱۰ و ۹ گونه جزء تیرههای مهم منطقه میباشند. بررسی نتایج شکل زیستی نشان داد که تروفیتها با 40 درصد چیرهترین فرم زیستی هستند و پس از آن گونههای همیکریپتوفیت با 23 درصد بیشترین فراوانی را دارند. بررسی پراکنش جغرافیایی گیاهان نشان داد که ۷۱ درصد از گیاهان منطقه متعلق به ناحیه رویشی ایرانی- تورانی هستند. شرایط ادافیکی، توپوگرافی و تاحدودی اقلیمی متنوع در این منطقه سبب شده تا با وجود شرایط زیستی سخت، تنوع گونهای مناسبی ایجاد شود. اعمال تدابیر مدیریتی ناصحیح در مورد حقابه تالاب، تغییرات اقلیمی و کاهش سطح سفرههای آب زیرزمینی باعث تشدید تنشهای محیطی و بروز پدیده خشکیدگی برخی گونههای گیاهی منطقه شده است. بررسی وضعیت حفاظتی گونهها براساس معیارهای اتحادیه جهانی حفاظت از طبیعت (IUCN) نشان داد که یک گونه در وضعیت در حال انقراض و سه گونه در وضعیت آسیبپذیر قرار دارند. با ادامه شرایط نامساعد تحمیلی به اکوسیستمهای منطقه (استمرار قطع حقابه تالاب)، بسیاری از گونههای موجود دچار مشکل جدی خواهند شد.نتیجهگیریفلور حاشیه تالاب گاوخونی به شدت به اقلیم و شرایط مدیریتی وابسته است. با وجود محدودیتهای زیستی شدید، تنوع نسبتاً مطلوبی مشاهده شد. مدیریت نامناسب در حوزه آبخیز زایندهرود، بهویژه در ناحیه تالاب گاوخونی، باعث کاهش سطح آبهای زیرزمینی و افزایش خشکی شده است. بسیاری از گیاهان منطقه با خشکیدگی، آفتزدگی، بوتهکنی و چرای بیش از حد روبرو هستند که در صورت ادامه این شرایط و تأثیر تغییرات اقلیمی، تهدید جدی برای گیاهان منطقه خواهد بود.
مریم کاویانپور؛ سیده خدیجه مهدوی؛ محمدرضا شهرکی؛ یاسر قاسمی آریان
دوره 31، شماره 2 ، مرداد 1403، صفحه 149-168
چکیده
سابقه و هدفبا توجه به رخداد تغییرات اقلیمی در دهههای اخیر، سیستمهای دامداری سنتی متکی به مراتع با چالش جدی مواجه شدهاند. در این راستا، استفاده از راهبردهای سازگاری، به عنوان راهکاری برای کاهش میزان آسیبپذیری بهرهبرداران مرتعی ضرورت پیدا میکند. این تحقیق به بررسی راهبردهای سازگاری بهرهبرداران ترکمن در مواجهه با تغییر ...
بیشتر
سابقه و هدفبا توجه به رخداد تغییرات اقلیمی در دهههای اخیر، سیستمهای دامداری سنتی متکی به مراتع با چالش جدی مواجه شدهاند. در این راستا، استفاده از راهبردهای سازگاری، به عنوان راهکاری برای کاهش میزان آسیبپذیری بهرهبرداران مرتعی ضرورت پیدا میکند. این تحقیق به بررسی راهبردهای سازگاری بهرهبرداران ترکمن در مواجهه با تغییر اقلیم منطقه قرهدونگ استان گلستان پرداخته است.مواد و روشها این پژوهش از نوع توصیفی بوده که با فَن پیمایش انجام شده است. جامعه آماری تحقیق 249 بهرهبردار از 7 سامان عرفی در منطقه قرهدونگ استان گلستان بوده که 148 نفر از آنها براساس جدول کرجسی مورگان به عنوان حجم نمونه به روش طبقهای تصادفی انتخاب شدند. ابزار سنجش تحقیق، پرسشنامه محققساخت بود. روایی محتوایی پرسشنامه با استفاده از نظرات کارشناسان تخصصی مرتعداری و پایایی آن با محاسبه ضریب آلفای کرونباخ تأیید شد.نتایج نتایج نشان داد که میزان سازگاری بهرهبرداران در مواجهه با تغییر اقلیم، متوسط رو به زیاد است. یافتهها حکایت از آن دارد که تفاوت معنیداری در استفاده از راهبردهای سازگاری با تغییرات اقلیم در بین بهرهبرداران وجود دارد. بهطوریکه راهبردهای ترکیبی- توسعهای، پسانداز و صرفهجویی و اضطراری، بیشترین راهبردهای مورد استفاده تشخیص داده شد. همچنین نتایج نشان داد بین متغیرهای سابقه دامداری و میزان درآمد حاصل از آن در سطح 99 درصد اطمینان و متغیرهای سن، تعداد اعضای خانوار و میزان درآمد حاصل از مشاغل غیردامداری در سطح 95 درصد اطمینان با میزان سازگاری بهرهبرداران در برخورد با تغییرات اقلیم رابطه مثبت و معنیدار وجود دارد.نتیجهگیریوابستگی معیشتی بهرهبرداران به مرتع و تکبُعدی بودن منبع اقتصادی بیشتر آنها باعث میشود تا ادامه روند تغییرات اقلیمی، میزان آسیبپذیری آنها را افزایش دهد. از اینرو اتخاذ فعالیتهای جدید در قالب تنوعبخشی به منابع درآمدی و ایجاد فرصتهای شغلی جایگزین و استفاده چندمنظوره از مراتع، سازگاری بیشتر بهرهبرداران با تغییرات اقلیمی را به همراه خواهد داشت.
شاهین آقامیرزاده؛ حمزه سعیدیان؛ پیمان معدنچی؛ علیجان آبکار
دوره 31، شماره 2 ، مرداد 1403، صفحه 169-185
چکیده
سابقه و هدفپخش سیلاب بهعنوان یکی از راهکارهای مهم مدیریتی در منابع آب و خاک در مناطق خشک و نیمهخشک در دهههای اخیر بسیار مورد توجه محققان مختلف در سراسر دنیا قرار گرفته است، بهطوریکه در حوزههای آبخیز مختلف در سراسر دنیا اجرا شده است. در مناطق خشک و نیمهخشک کمبود رطوبت یکی از عوامل اصلی محدودکننده رشد گیاهان محسوب میشود. ...
بیشتر
سابقه و هدفپخش سیلاب بهعنوان یکی از راهکارهای مهم مدیریتی در منابع آب و خاک در مناطق خشک و نیمهخشک در دهههای اخیر بسیار مورد توجه محققان مختلف در سراسر دنیا قرار گرفته است، بهطوریکه در حوزههای آبخیز مختلف در سراسر دنیا اجرا شده است. در مناطق خشک و نیمهخشک کمبود رطوبت یکی از عوامل اصلی محدودکننده رشد گیاهان محسوب میشود. از اینرو سیستم پخش سیلاب برای تأمین رطوبت گیاهان و تغذیه سفرههای آبهای زیرزمینی یکی از روشهای مهم ابداعی است که در دهههای اخیر توسعه زیادی در مناطق مختلف داشته است. البته پخش سیلاب یکی از راهکارهای مدیریت منابع آب در مناطق خشک و نیمهخشک نیز میباشد.مواد و روشهادر این تحقیق به بررسی تراکم پوشش گیاهی، زادآوری، گرایش و وضعیت مرتع در ایستگاه پخش سیلاب آب باریک بم پرداخته شده است. برای بررسی تأثیر پخش سیلاب بر پوشش مرتعی منطقه پخش، محلی با بیشترین آبگرفتگی دور از پوشش درختی تعیین گردید و تعداد 4 ترانسکت 100 متری با فاصله 15 متر از یکدیگر پشت سر هم به موازات کانالهای پخش مستقر شد. سپس بر روی هر ترانسکت 10 پلات به فاصله 10 متر از یکدیگر نصب شد. در پایان دوره یکساله نسبت به مقایسه دادهها اقدام گردید تا در نهایت نسبت به امکان بررسی دقیق روند تغییرات (نوع و حجم) در محیط پخش سیلاب با محیط شاهد که هر دو به صورت قرق انتخاب میشوند فراهم گردد تا بر آن اساس امکان قضاوت هوشمندانه نسبت به تأثیرات پخش سیلاب بر تراکم پوششگیاهی منطقه فراهم شود. این آزمایش با طرح اسپلیت پلات در قالب بلوکهای کامل تصادفی در چهار تکرار اجرا شد. پلاتهای اصلی شامل منطقه سیلگرفته، سیلنگرفته و شاهد و پلاتهای فرعی شامل فرمهای رویشی در پنج سطح شامل بوتهای، گندمیدائمی، فوربدائمی، گندمییکساله و فوربیکساله بود و پارامترهای تراکم یادداشتبرداری شد. نتایجمیزان تراکم گیاهان بوتهای در پلاتهای فاقد سیل گرفتگی 6/2 برابر منطقه شاهد میباشد و در پلاتهای سیل گرفته 2/4 برابر منطقه شاهد است. میزان تراکم گیاهان گندمیان چندساله در پلاتهای فاقد سیلگرفتگی 1/0 برابر منطقه شاهد میباشد و در پلاتهای سیلگرفته 05/0 برابر منطقه شاهد میباشد. میزان تراکم گیاهان پهنبرگ چندساله در پلاتهای فاقد سیل گرفتگی 7/1 برابر منطقه شاهد میباشد و در پلاتهای سیل گرفته 94/0 برابر منطقه شاهد است. میزان تراکم گیاهان گندمیان یکساله در پلاتهای فاقد سیل گرفتگی 78/30 برابر منطقه شاهد میباشد و در پلاتهای سیل گرفته 3/6 برابر منطقه شاهد است. میزان تراکم گیاهان پهنبرگ یکساله در پلاتهای فاقد سیل گرفتگی 4/2 برابر منطقه شاهد میباشد و در پلاتهای سیل گرفته 1/5 برابر منطقه شاهد است.نتیجهگیرینتایج تحقیق نشان داد بیشترین متوسط تراکم پوششگیاهی پلاتهای فاقد سیلگرفتگی عرصه پخش سیلاب مربوط به فرم رویشی گندمیان یکساله و بعد از آن فرم رویشی پهنبرگ یکساله میباشد. بیشترین میزان متوسط تراکم پوشش گیاهی پلاتهای شاهد، مربوط به فرم رویشی پهنبرگان یکساله و بعد از آن فرم رویشی گندمیان چندساله است. در ضمن تأثیر فرم رویشی بر تراکم پوششگیاهی به ترتیب گندمیان یکساله و پهنبرگ یکساله بیشترین حالت ممکن میباشد و در گیاهان بوتهای کمترین حالت ممکن اتفاق افتاده است. بنابراین علت اختلاف بین پوشش گیاهی در مناطق سیلگیر و فاقد سیلگیری در منطقه مورد مطالعه میتواند ناشی از میزان رطوبت، ورود مواد مغذی، افزایش رسوبات ریزدانه، خفگی ریشهها و جوانههای گیاهان و کاهش میزان نفوذپذیری خاک باشد.
کامبیز توکلی؛ پرویز کرمی؛ حامد جنیدی جعفری؛ بهرام قلی نژاد بداغ
دوره 31، شماره 2 ، مرداد 1403، صفحه 186-203
چکیده
سابقه و هدفآتشسوزی یکی از عوامل بومشناختی مهم و مؤثر بر اکوسیستمهای مرتعی بهویژه در مناطق خشک و نیمهخشک میباشد و نقش بسزایی در رشد، توسعه و تکامل گیاهان دارد. از گذشتههای دور، آتشزدن کنترل شده پوشش گیاهی در اکوسیستمهای طبیعی یکی از سادهترین روشهای تغییر و اصلاح رویشگاه بوده است، همچنین برای از بین بردن آفات، بیماریها ...
بیشتر
سابقه و هدفآتشسوزی یکی از عوامل بومشناختی مهم و مؤثر بر اکوسیستمهای مرتعی بهویژه در مناطق خشک و نیمهخشک میباشد و نقش بسزایی در رشد، توسعه و تکامل گیاهان دارد. از گذشتههای دور، آتشزدن کنترل شده پوشش گیاهی در اکوسیستمهای طبیعی یکی از سادهترین روشهای تغییر و اصلاح رویشگاه بوده است، همچنین برای از بین بردن آفات، بیماریها و گیاهان نامرغوب و تغییر پوشش گیاهی استفاده میشده است. شناسایی اثرهای آتشسوزی بر خصوصیات پوشش گیاهی اکوسیستمهای مرتعی برای مدیریت پس از آتشسوزی دارای اهمیت ویژهای است؛ در همین راستا، این تحقیق به منظور بررسی اثرهای آتشسوزی روی برخی خصوصیات پوشش گیاهی و آگاهی از رفتار پوشش گیاهی در واکنش به آتشسوزی برای مدیریت مراتع سنندج انجام شده است. مواد و روشهابرای انجام این پژوهش، سه منطقه خلیچیان، حسنآباد و هفتآسیاب در اطراف سنندج که بهترتیب از 1 تا 3 سال قبل در آنها آتشسوزی اتفاق افتاده بود، در نظر گرفته شد. پس از پیمایش صحرایی و نمونهبرداری، فلور مناطق با کمک منابع موجود شناسایی گردید. تیپهای گیاهی نیز به روش فیزیونومیک - فلورستیک مشخص شدند. برای نمونهبرداری از پوشش گیاهی، 6 واحدکاری یا سایت (3 سایت آتشسوزی و 3 سایت شاهد) انتخاب شد. انتخاب هر جفت سایت آتشسوزی و شاهد به صورت متناظر و با رعایت کلیه شرایط توپوگرافی مانند ارتفاع، درصد شیب، جهت شیب و ... بود. در واقع در کنار هریک از سایتهای آتشسوزی یک سایت به عنوان سایت شاهد انتخاب گردید تا تأثیر گرادیانهای محیطی به حداقل برسد و فقط نقش و اثر آتش در تغییرات به وجود آمده بررسی شود. در هریک از سایتها 2 ترانسکت (در راستای شیب و عمود بر شیب) و در امتداد هر ترانسکت 15 پلات مستقر شد (در کل 12 ترانسکت و 180 پلات). در داخل پلاتها خصوصیات پوشش گیاهی شامل درصد تاج پوشش گونههای گیاهی، خاک لخت، سنگ و سنگریزه و لاشبرگ برآورد گردید. برای محاسبه تنوع و یکنواختی از شاخص شانون – واینر و برای غنا از شاخص مارگالف استفاده گردید. برای مقایسه میانگین خصوصیات گیاهی از آزمون t مستقل استفاده شد. نتایجنتایج نشان داد در سایتهای آتشسوزی پوشش تاجی بوتهایها کاهش معنیداری داشته و سایر فرمهای رویشی گندمیان و پهنبرگان یکساله و چندساله به صورت معنیداری افزایش یافته است. پوشش تاجی کل، درصد خاک لخت، تولید و غنای گونهای در هر سه منطقه در اثر آتشسوزی دارای افزایش معنیداری بوده ولی لاشبرگ در اثر آتشسوزی بهطور معنیداری کاهش یافت. تولید کل مرتع در هر سه منطقه مورد مطالعه در سایت آتشسوزی منطقه بیشتر از سایت شاهد بوده است و افزایش آن از لحاظ آماری معنیدار بوده است (01/0P˂). نتایج نشان داد آتشسوزی به ترتیب در منطقه خلیچیان، حسنآباد و هفتآسیاب باعث افزایش 48/26، 48/26 و 14/40 درصدی تولید مرتع شده است. اختلاف شاخص تنوع گونهای شاخص شانون – واینر در منطقه خلیچیان معنیدار نبود اما در سایر مناطق تنوع گونهای افزایش معنیداری داشت. با مقایسه شاخص غنای گونهای مارگالف، مشخص شد آتشسوزی در هر سه منطقه باعث افزایش غنای گونهای شده و این اختلاف و افزایش در سطح 1 درصد معنیدار بوده است. شاخص یکنواختی گونهای در مناطق حسنآباد و هفتآسیب افزایش معنیداری داشته است ولی در منطقه خلیچیان تفاوت معنیداری را نشان نداد. بررسی ترکیب گیاهی مناطق مورد مطالعه نشان داد آتشسوزی موجب کاهش گونههای چوبی و افزایش گیاهان علفی شده است. نتیجهگیرینتایج این پژوهش نشان داد در مجموع آتشسوزی باعث افزایش پوشش گیاهی زنده، کاهش لاشبرگ و افزایش خاک لخت شده است. از سویی آتشسوزی باعث تغییر ترکیب گیاهی به نفع گیاهان علفی شده است. ازاینرو، توصیه میشود در مراتع علفزار که ترکیب گیاهی تغییر کرده و گونههای چوبی در آنها زیاد شده است با بهرهگیری از آتشسوزی کنترل شده و در نظر گرفتن سایر مسائل اقتصادی – اجتماعی و زیست محیطی اقدام به اصلاح مرتع شود.
سعید عبدالله زاده؛ مرضیه رضایی؛ رسول مهدوی
دوره 31، شماره 2 ، مرداد 1403، صفحه 204-218
چکیده
سابقه و هدف پراکنش گیاهان در رویشگاههای مختلف، تحت تأثیر شرایط محیطی و ادافیکی است. شناسایی روابط بین عوامل خاکی و پوشش گیاهی و اینکه این گونه در مناطق با چه ویژگیهای خاک پراکنده هستند از اهداف مهم این پژوهش است. گام برداشتن در این مسیر باعث میگردد از اضمحلال رویشگاهها جلوگیری و کمک شایانی به احیای مناطق آسیب دیده شود.مواد ...
بیشتر
سابقه و هدف پراکنش گیاهان در رویشگاههای مختلف، تحت تأثیر شرایط محیطی و ادافیکی است. شناسایی روابط بین عوامل خاکی و پوشش گیاهی و اینکه این گونه در مناطق با چه ویژگیهای خاک پراکنده هستند از اهداف مهم این پژوهش است. گام برداشتن در این مسیر باعث میگردد از اضمحلال رویشگاهها جلوگیری و کمک شایانی به احیای مناطق آسیب دیده شود.مواد و روشها بدین ترتیب ابتدا اقدام به تعیین سه منطقه معرف به روش فیزیونومیک- سیستماتیک مناطق معرف در رویشگاه آنقوزه گردید. سپس منطقه با درصد پوشش کمتر از 15 درصد منطقه کمتراکم، منطقه بین 15- 30 درصد پوشش منطقه معرف متوسط و درصد پوششگیاهی بیش از 30 درصد نیز منطقه معرف دارای تراکم بالا در نظر گرفته شد. در هر منطقه معرف، 8 ترانسکت 1000 متری، به روش تصادفی سیستماتیک و بهطور عمود بر هم در نظر گرفته شد. با توجه به اینکه منطقه دارای شیب بود به دلیل لحاظ کردن تغییرات شیب در نمونهبرداری، در هر منطقه معرف از نمونهبرداری کوادرات توأم با ترانسکت استفاده شد. اندازه پلات به روش حداقل سطح تعیین گردید. تراکم گونه در سه منطقه با پلاتهای 2*2 متر مربع و در مجموع 240 پلات اندازهگیری شد. برای تهیه نمونه خاک در روی هر ترانسکت، دو پروفیل خاک به فاصله 500 متر، در مجموع 48 پروفیل حفر و از عمق 0 تا 30 سانتیمتری نمونه خاک تهیه شد. در هر منطقه معرف 3 ترانسکت 1000 متری عمود بر هم قرار داده شده و در هر ترانسکت ده پایه با فاصله 100 متر، صمغ آنها برداشت و پس از جمعآوری به آزمایشگاه آب و خاک دانشگاه هرمزگان منتقل گردید. میزان صمغ هر پایه با ترازوی دیجیتال با دقت 001/0 اندازه گیری شد. مقایسه تولید صمغ آنقوزه در رویشگاهها انجام گردید. تغییرات عوامل ادافیکی در مناطق معرف با تراکمهای کم 8/15، تراکم متوسط 8/27 و تراکم بالا 9/46 پایه در هکتار آنقوزه بوسیله نرمافزار SPSS توسط آزمون GLM آنالیز گردید.نتایج در مناطق با تراکم پایین میزان اسیدیته 4/7 و در منطقه با تراکم متوسط 8/7 و در منطقه متراکم 8 بود. مطابق نتایج مناطقی که آنقوزه متراکم است اسیدیته خاک بالا و در مناطق با تراکم پایین اسیدیته خاک پایین است. این موضوع بیانگر این مطلب است که این گیاه با خاکهای بازی سازگاری بیشتری نشان داد و با اسیدی شدن خاک تراکم آن کاهش یافت. روند تغییر درصد تراکم تحت تأثیر درصد مواد آلی نشان داد مواد آلی بر تراکم آنقوزه اثر مستقیم داشته و با افزایش مواد آلی تراکم این گیاه نیز افزایش خواهد یافت. هنگامی که خاک دارای ضعف مواد آلی باشد تراکم این گیاه نیز به دنبال آن کاهش مییابد. با توجه به تفاوت میانگینها، منطقه کمتراکم دارای کمترین مقدار پتاسیم و در منطقه با تراکم بالا نیز دارای بالاترین میزان پتاسیم است. نتایج میزان کلسیم + منیزیم در منطقه با تراکم کم در کمترین میزان خود قرار داشته و بیشترین مقدار آن در منطقه پرتراکم رویشگاه آنقوزه بود. تعداد پایه آنقوزه در واحد سطح در مناطقی که میزان شن بالاتری داشته افزایش یافته، همچنین تعداد پایه در خاکهای رسی کاهش یافت. این گیاه با خاک شور و اسیدی سازگاری ندارد.نتیجهگیریاگرچه شناخت نیازهای بومشناختی و عملکرد گونههای گیاهی برای انجام فعالیتهای اصلاحی در اکوسیستمهای خشک و بیابانی ضروریست. شهرستان بستک، دارای رویشگاههای متعدد آنغوزه در استان هرمزگان است و این رویشگاهها با دارا بودن توان تولید صمغ، قابلیت ارزآوری و ارزش اقتصادی بالایی برای جوامع محلی دارند. ارتفاع 1900 تا 2500 متر از ویژگیهای رویشگاه آنقوزه در بستک است. این گونه در مناطق با میزان شن، سیلت و اسیدیته بالا توزیع جغرافیایی بیشتری داشته و تراکم آن افزایش یافته و پراکنش این گونه در مناطق رسی کاهش نشان داد. مطابق یافتهها به نظر میرسد این گیاه در خاکهای سبک رویش دارد.